تعبیر خواب بار کشیدن
اگر کسی خواب ببیند که بار می کشد و از کشیدن آن بار، زحمت و سختی به او نرسید، در زندگی شغلی خود، از انجام کار هراسی نخواهد داشت. اگر در عالم خواب از بردن بار خسته شده و عرق کرده باشید، تعبیرش آرامشی است که از سود بردن بار حاصل می کنید. بارکشی در خواب برای دیگران همچنان که در بیداری بیگاری است، تلاشی بیهوده است که سودش عاید غیر می شود و رنجش برای شما می ماند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند که بر پشت خود بار سبکی داشت، دلیل که به قدر و جنس آن بار وی را منفعت رسد. اگر ببیند که بر پشت خود باری سنگین را حمل می کرد، گناه و معاصی بسیار خواهد کرد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که بار بسیار داشت و دانست که آن بار متعلق به اوست، دلیل به قدر جنس بار وی را خیر و منفعت یا مضرت و بدی رسد. اگر ببیند که آن بار ملک او نبود، خیر و شر او به صاحب بار برگردد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
شین : سلام وقت به خیر
بعد از اذان صبح خواب دیدم در کوچه ای با مادرم در حال عبور هستیم. مادرم را به (دوش) کول گرفتم ولی به جای احساس خستگی یا سنگینی احساس خوبی داشتم و با او درد و دل میکردم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از اینکه در شرایط سخت و بغرنج از مادرتان حمایت کنید، احساس خوب و مثبتی پیدا می کنید چون او برای شما همه ی شخصیتی است که بارها و درددلهای شما را به جان می خرد و درکتان می کند و شما حس متقابلی به او دارید و با لذت و از صمیم قلب برای رفاه او می کوشید. تشکر از همراهیتون.
Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز
امروز صب خواب دیدم تو یه جاده هستم دارم میرم به دخترم که مدرسش جای دوریه سر بزنم در واقعیت دخترم داره میره دانشگاه که شهری دیگس تو ذهنمم این بود که راهش از خونه دوره بعد دیدم شوهرم خودشو بهم رسوند دختر کوچیکمم همراهش بود تعجب کردم اونا چرا اومدن هر سه تامون لباس سفید تنمون بود کفشای شوهرم ساده ولی نو و سفید بود شوهرم یه ظرف غذا هم دستش بود که اورده بود به دخترم بدیم خسته بودیم مسیر جوری بود که یکم سر پایینی بود تند راه میرفتیم شوهرم گفت بیا رو شونم سوار شو ببرمت تعجب کردم که چرا میخواد کولم کنه ولی به خاطر احترام حرفشو رد نکردم و سوار شدم یکم که رفتیم چون معذب بودم پیاده شدم یهو دیدم رسیدیم به ذهنم رسید انگار مدرسه ی دخترم خیلی هم دور نبود
لطفا تعبیرش رو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما به دخترتان فکر می کنید و احساس می کنید که دوری او از شما شاید باعث شود که از لحاظ روحی نمی توانید نقش حمایتگرایانه تان را خوب ایفا کنید. همسر شما هم مثل شما نگران دخترتان است و سعی می کند که به هر دو فرزندتان توجه کند. هر سه ی شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و مثبت اندیش بوده و آرامشتان را حفظ کنید اما در عین حال نوعی بی ثباتی و نبود کنترل را در زندگی تان تجربه می کنید. همسر شما می خواهد که از شما حمایت کند تا این دوری را به خوبی تحمل کنید و خیلی زود متوجه می شوید که صمیمیت و ارتباط شما و دخترتان و خانواده تان همچنان باقیست و اصلا این دوری مسئله ای نیست که بخواهید به خاطرش فکرتان را ناراحت کنید. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام خسته نباشید.خواب دیدم خابیدم پدرم تقریبا با عصبانیت بیدارم کرد گف چرا خابیدی پاشو سفره رو جمع کن.تو سفره خرده نون بود که باید میبستم بزور بلند شدم و جمع کردم و بعد رفتم دشسویی که تو کاسه توالت مدفوع بود.یادم افتاد که بعد از دسشویی کردن یادم رفته خودمو تمیز کنم و خوابم برده.دیدم شلوارم هم کثیفه.یادم نیس تمیز کردم یا نه.بعد دیدم همسرم که در یک قدمی طلاق هستیم یه خونه ای جدید درست کردن که شیک هست با مبلمان کرم و دیوار با سنگ سبز و یه تلویزیون بزرگ و خوشم اومد از کل خونه دیدم شوهرم منو از سر محبت کول گرفته و من پشتش سوارم از اون خونشون و داریم میریم.فک میکردم دوبازه به هم برگشتیم.یکم خجالت میکشیدم چون حس میکردم خونشون مهمون دارن چون کلی کفش زنونه دم در بود و حتی جایی که باباش مارو میدیم میگفتم خجالت میکشم.توی خواب خونشون تقریبا در همسایگی ما بود و رفتیم خونه ما که تو حیاط پر از سر سبزی بود و بچه های کوچیک با پای برهنه بازی میکردن که گفتم مواظب باشید که چیزی نیشتون نزنه.در ضمن پالتو خردلی قدیمی با شال بنفش سرم بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نمی خواهید شرایط سخت امروز را تحمل کنید می خواهید که آرامش ذهنی داشته باشید و شرایط و وقایع اطرافتان را نادیده می گیرید و اگر خودتان را به خواب بزنید و دست به کار نشوید، موقعیت از دستتان خواهد پرید. پدرتان نمی خواهد که شما زیاد ابراز ناراحتی کنید و دلتنگی از خودتان نشان دهید. شما خیلی ابراز ناراحتی کرده اید و نمی توانید نگرانی هایتان را فراموش کنید و در رفتارتان هم نشان می دهید که چقدر ناراحت هستید. همسر شما ایده های زیادی برای زندگی خودش دارد. او می خواهد زندگی شاد و سرشار از امید داشته باشد و مقدار زیادی دوست و روابط اجتماعی قوی... شما هم دوست دارید اینگونه زندگی کنید. شما مثل باری روی دوش او هستید و مستولیت شما را می پذیرد. شرایط زندگی او خوب شده و ثروت زیادی به دست آورده یا خواهد آورد و از لحاظ فرهنگی او نزدیک شماست. اگر همسرتان را دوست دارید با او تماس بگیرید و این مشکلات را یک بار برای همیشه در آرامش حل کنید. نگذارید رابطه تان خرابتر از این شود. شما خیلی بی خیال اجازه می دهید که خوشی از دستتان بپرد. بچه ها نگرش های بی خیال شما هستند و شما باید سعی کنید که اعتماد به نفستان را بالا ببرید. مهربان باشید و امیدوار باشید و بگذارید همسرتان حامی شما باقی بماند. غفلت بس است!! تشکر از همراهیتون.
Fati : خیلی ممنون خانم هراتی.همونطور که فرمودین اون زندگی جدید شرو کرده که من جایگاهی در اون ندارم.و احتمالا مسئولیت حق و حقوق من هست که روی دوشش هست.ممنون از پشنهادتون اما من هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی باهاش تماس نمیگیرم.
فریبا هراتی
: در پناه خداوند و انشالله خوشبخت باشید.
ایلیا : سلام.خواب دیدم مادر شوهرم اثاث خونش رو داخل یه کیسه کرده واونو انداخته روی دوشش واز وسط آب داره میگذرونه.بعد داخل یه خونه رو دیدم که پر از اثاث وشلوغ بود چیزی هم که بیشتر دیدم تختخواب بود که در عالم بیداری ندارند؛بعد باخودم گفتم چطور به تنهایی تمام این اثاث رو به دوشش گرفته وتااینجا اورده ،حالا اونایی که سبکند هیچ!چطور گاز ویخچال رو تنهایی گذاشته رو ی دوشش و اورده.در حالی که در عالم بیداری اطرافش هستند آدمهایی که کمکش کنند.ممنون از تعبیر شما.
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما مسئولیت تقسیم مسائل مالی را به عهده خود گرفته است و می خواهد پیامد تصمیماتی که در این مورد می گیرد برای خانواده اش امنیت را به همراه بیاورد. احتمالا اگر شوهر ایشان بازاری باشند با ورشکستگی مواجه خواهند شد و بنابراین سعی می کنند اموال خود را تقسیم کنند که مجبور نشوند همه را به عنوان بدهی به مردم ببخشند. تشکر از همراهیتون.