کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب برگ

اگر دیدید که در باغی برگ جمع می کنید، در تحصیل شرافت خود کوشش می کنید. جمع آوری برگ خشک، تلاش بیهوده ای برای جمع مال و تحصیل آبرو است.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند برگ سبز ار درخت می چید یا کسی به او برگ سبز داد، دلیل که بیننده خواب اخلاق خوبی دارد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند از درخت برگ تازه فرا گرفت، دلیل که او را به قدر آن، ثروت حاصل شود.
جابر مغربی می گوید: برگ درختان میوه شیرین، خلق و خوی نیکو و برگ درختان میوه ترش، دلیل بر اخلاق بد است. درختانی که بار نیاورند، دلیل بر ثروت مالی است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

18 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

.Bahaarr

.Bahaarr : سلام وقتتون بخیر
لطفا متن حذف شه

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۵۷:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر این است که پارتنر شما به نظرات مادرش اهمیت زیادی می دهد و به فرهنگ و سنت های خانوادگیشان پایبند است. او فکر می کند که اینطوری، آرامش او بیشتر می شود چون شخصیتی احساساتی دارد و مادرش به او کمک می کند که درست تر فکر کند. او هم متقابلا به شما فکر می کند و مسائلی که بین شما باعث اختلاف تان شده را مرور می کند. شما به صورت مستقل برای زندگی تان برنامه ریزی می کنید و سعی دارید که روابط خوب و دوستانه ای با پارتنرتان داشته باشید. او نقشه های زیادی برای زندگیش در نظر گرفته و آرمانهای بلندی دارد. بینش او هم قویست. ولی وقتی که احساساتی می شود، خرد و عقلانیت او کمتر می شود و خیلی منطقی رفتار نمی کند. او به شخصیت شما خیلی فکر می کند. او می خواهد بداند که آیا شما از اول قصد داشتید که ناراحتی برای او ایجاد کنید و با نقشه ی قبلی احساسات او را جریحه دار کرده اید یا خیر. اما شما تعمدا او را ناراحت نکرده اید. او به حرفهایی که بین شما رد و بدل شده و عشق و گرمی که مابین تان وجود داشته فکر می کند و می خواهد شما را بیشتر درک کند. شما وقتی خردمندانه فکر می کنید به این نتیجه می رسید که باید با او مهربانتر بودید و شیرین تر و رمانتیک تر رفتار می کردید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۵۱:۴۴
sahar

sahar : سلام وقت بخیر متن پاک شود

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۳۵:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شادی و رشد و پیشرفت زیادی به زندگی تان راه می یابد و شما و خواهرتان می خواهید تاثیر مثبتی روی دیگران گذاشته و از خودتان هم حمایت کنید. شما و خواهرتان از آرمانها و ایده الها و تجاربتان با هم حرف می زنید. انشالله موفق باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۰۲:۱۸
sahar

sahar : سلام روزبخیر با تشکر ارتعبیر خواب لطفا طبق درخواستم خواب پاک شود ممنون

پاسخ
لینک۲۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۵۱:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. با پوزش از اینکه متوجه نشده بودم.

پاسخ
لینک۲۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۲۸:۱۱
رضا

رضا : با عرض سلام و تشکر بخاطر تعبیرهای با ارزشتان.
مردی را میدیدم که میخواست به هر نحوی که شده وارد خانه ای شود و به برگه هایی که در آنجا بود دسترسی پیدا کند. ماشین آمبولانسی که آن مرد در آن مخفی شده بود را میدیدم که پلیس میخواست آنرا بررسی کند، عجیب بود که درهای آمبولانس را که باز میکردند دوباره در دیگری هم بود که میبایست باز شود. در های متعددی وجود داشت، نمیدانم چه شد که پلیس آن درها را تا انتها باز نکرد و منصرف شد و آن مرد هم گیر نیفتاد. در ادامه اشخاصی را میدیدم که دنبال آن برگه ها بودند که گمان میرفت ۵ یا شاید ۶ عدد باشند. در بخش آخر دیدم که پدر مرحومم میبایست آماده میشد تا میرفتیم. اما او عمدا وقت تلف میکرد. من هم کفش هایم بند نداشت و مشغول بند کردن بودم. بند یکی از کفش هایم را بالاخره درست کردم. آن یکی کفشم را بستم اما چون هول هولکی بود بخشی از بندها را اشتباهی رد کرده بودم. گویا آن اسناد یا برگه ها میبایست اول در دستگاه لباسشویی میرفتند. من به آنجا رفتم که چند مرد هم دمپایی پایشان بود. دیدم دمپایی یکی از آنها گرم است یعنی تازه از لباسشویی بیرون آمده است یعنی آن برگه ها هم شستنشان تمام شده، رفتم و دیدم که بر خلاف انتظار ۱۷ برگ بود. یکی از آنها را که خواندم متوجه شدم که برادرم را بعنوان قاتل یک دختری نوشته است. از اینجا متوجه شدم که چرا پدرم انقدر وقت تلف میکرده و آماده نمیشده است.

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۲۸:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید به اهدافتان به هر نحوی که شده دست پیدا کنید. می خواهید تمایلات و خواسته هایتان را بدست بیاورید. شما مرتکب فعالیت های سبکسرانه و اشتباه و بی ملاحظه ای می شوید که به راحتی نمی توان اشتباهات و عملکردتان را کشف کرد. شما می ترسید که خودتان را عوض کنید. شما یاد گرفته اید که بسیار درونگرا باشید تا گیر نیافتید چون در احترام گذاشتن به بایدها و نبایدهای زندگی تان شکست خورده اید و روحتان به این خاطر آسیب دیده است. شما تمام انرژی خودتان را بعد از ارتکاب به اشتباه، جزم می کنید که دوباره با جرات و جسارت زیاد، و از ته وجودتان تلاش کنید که به سعادت خانوادگی برسید و رفتاری بسیار شایسته داشته باشید. روح پدرتان شاد. او در زندگی شما حضور دارد و ناظر بر کارهای شماست. او می خواهد به شما بگوید که عمر دنیا ابدی نیست ولی برایتان دعا کرده که شما فرصت جبران اشتباهاتتان را داشته باشید؛ چون شما می دانید که جاپای قرص و محکمی در آخرت ندارید. دارید سعی می کنید که عزم و اراده تان را قویتر کنید تا نسبت به باورها و اعتقاداتتان پایبندتر باشید. شما باید برای مصمم ماندن در عملی کردن اهدافتان، اول باورهایتان و اعتقاداتتان را اصلاح کنید. بدون باور قلبی نسبت به یک هدف، متعهد ماندن به هر قولی برای اجرایی کردن این هدف، بی فایده است. شما تمایل دارید که به آرامش برسید. می خواهید امنیت و گرمی لازم را در زندگی تان پیدا کنید و آن امنیت، وقتی حاصل می شود که شما روحتان را پاک کرده باشید. برادر شما ( یا خودتان - زمانی که سعی می کنید که تقصیر را از گردن خودتان باز کنید و احساسات واقعی تان را مخفی کنید)، باعث دل شکستگی کسی شده ( یا شده اید)؛ و یا وجهه ی احساساتی و مهربان را در خودش کشته ( یا این احساس را در خودتان کشته اید). برای همین است که الان هنوز زود است که شما فوت کنید و پدرتان امیدوار است که اگر زمان فوتتان رسید، پاک و بی گناه به آخرت بروید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۱۹:۲۸
Negar

Negar : سلام.من دوست صمیمیم یه خواهر داره که ازش خوشم نمیاد و کسی که دوسش دارم ، هم با دوستم هم با خواهرش در ارتباطن البته دوستانه.خواب دیدم کسی که دوسش دارم یه کاری سپرده دست من و خواهر دوستم . مقداری برگ سبز رنگ خشک شده صاف بود مثل اینکه مثلا داخل کتاب گذاشته باشن تا صاف بمونه. روی یه دیوار قرار بود اون برگها رو به صورت منظم و زیبایی بچینیم ‌‌خواهردوستم هم سمت راست من رو دیوار می‌چید .من خیلی کار کرده بودم .نگاه کردم به کار خواهرش دیدم از من خیلی عقب مونده و کم کار کرده .گفتم این دختره چرا کم تونسته کار کنه ؟یه خانم غریبه اونجا بود گفت: از جایی افتاد پایین به خاطر همین کم کار کرده.منم خوشحال شدم گفتم تند تند مال خودمو تموم کنم بعد بگیرم کاره اونم کار کنم.جایی هم می‌دیدم کسی که دوسش دارم یه بشقاب برنج با ران مرغ پخته گذاشت جلوم و گفت همشو بخور

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۶:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی که شما دوستش دارید می خواهد که شما در گذر زمان محبت و علاقه تان و امیدتان را به بهبود رابطه تان با او از دست ندهید. خواهر دوستتان قبلا در جایی در زندگیش با مشکلات احساسی مواجه شده و تمایل چندانی به این ندارد که خودش را درگیر آرزوهایش کند و به صورت کلی شخصیت او منطقی است و احساساتی فکر نمی کند. او از تجاربش در زندگی استفاده می کند و نمی خواهد که با شما در رابطه با کسی که دوستش دارید حالت رقابتی داشته باشد. شما تلاش می کنید که رابطه ای ماندگار یا تجربه ای موفق در زندگی تان داشته باشید. کسی که دوستش دارید می خواهد که شما خردمندانه و پخته رفتار کنید و نگرانی های بیهوده نداشته باشید. او می خواهد از شما حمایت کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۴:۵۳
Yalda

Yalda : سلام خانم هراتی
دیشب خواب دیدم از درخت انجیر خونمون کلی برگ سبز و تازه انجیر با شاخه چیدم ، ولی میخواستم به پسر دیگه ای بدمشون(این پسر برادر دامادادمون هست که همزمان با همسرم میخواست بیاد خواستگاریم ولی من انتخابش نکردم هرچند از لحاظ تحصیلات و کار و موقعیت از همسرم بالاتر بود، ولی عاشق همسرم بودم)، ولی یهو همسرم میاد سمتم با لبخندش منم نظرم بر میگرده میدمشون به همسرم و اون برگ های انجیر رو روی زمین مثل رخت خواب پهن میکنیم و روش میخوابیم. من همچنان هاج و واج بودم و ولی همسرم بهم لبخند میزد و نوازشم میکرد.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۶:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. حوادث برای شما به صورت مثبتی تغییر خواهند کرد. شما امیدوارید که برادر دامادتان هم در زندگی خوشبخت شود. با این وجود تلاش می کنید که کاری کنید که زندگی بهتری با همسرتان داشته باشید و عشق و رفاه و خوشبختی بیشتری را در کنار او تجربه کنید. انشالله همیشه خوشبخت باشید. همسرتان هم عاشق شماست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۲۱:۱۶
نیلوفر

نیلوفر : سلام وقتتون بخیر، پریشب خواب دیدم داخل خونه ای هستم که نمیشناسم و انگار مسافر بودم و موندگار نبودم و پدر و خواهرام اونجا زندگی میکردن و من روی تخت دراز کشیده بودم و داشتم به یه برگ سبز و بزرگ و ضخیم درخت مو نگاه میکردم که دوست صمیمیم(دختر) در کنار یه کادو بهم داده بود، دوستم روی این برگ چندخط چیزی برای من نوشته بود و من همینطور که داشتم میخوندم نوشته ها محو شدن و من خیلی سعی کردم حفظ کنم و بیاد بیارم که چی بودن ولی چیزی یادم نیومد حتی خیلی نزدیک چشمم آوردم برگ رو اما همه محو شده بودن جز عدد ۲۰۰۸ که همون سال ۲۰۰۸ هست رو یادم مونده بود، صحنه بعد دیدم که در خونه کودکیم هستم خونه ای که مادربزرگ مادریم هم با ما زندگی میکرد(چندساله فوت شدن) من وارد اتاق مورد علاقه ام شدم که آفتابگیر بود و خواستم درِ بالکن رو ببندم که یهو دیدم دوتا یاکریم تپل (همین قمری های تهران) توی اتاق پرواز میکنن و گیر افتادن و من درِ بالکن رو کامل باز کردم و همینطور که با دست و با محبت زبانی هدایتشون میکردم به بیرون یه صدایی بمن گفت اینها جن هستن، یکیشون پرواز کرد و رفت و اون یکی تا وارد بالکن شد یدفعه به شکل یه پسر جوان و لاغراندام و زیبا که محاسن داشت درومد و من ازش نترسیدم و او بمن گفت هر خواسته ای داری بمن بگو من خواسته هاتو برآورده میکنم و من فقط نگاهش میکردم و بهش گفتم ممنونم من خواسته ای ندارم که بابام از اونطرف اتاق روی تخت نشسته بود بهم گفت بهش بگو بره از مامانبزرگت برات خبر بیاره ببینه حالش خوبه چیکارا میکنه اون دنیا، منم دقیقا همینو به اون جن گفتم و او گفت اطاعت و یمقدار داخل بالکن و همون اتاق تمیزکاری کرد و لوازمو جابجا و مرتب کرد و هی دورم میچرخید و بعد رفت که خبر بیاره و منم بیدار شدم. ممنونم.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۵۳:۰۱
نیلوفر

نیلوفر : سلام شارژ کردم ممنونم

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۸:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما از شرایطی که در زندگی تان دارید خسته شده اید و می خواهید چشم انداز تازه ای به زندگی تان راه پیدا کند و تحولی تازه ایجاد شود. شما آرزویی دارید که به کسی آن را نمی گویید و دوست صمیمی شما توانایی ها و استعدادهای شما را تایید و تحسین می کند. شما احساس تنهایی و ایزولگی می کنید و می خواهید به موفقیت و دستاوردهای بزرگی در زندگی تان برسید. روح مادربزرگتان شاد. شما می خواهید امید و امنیت و آرامش بیشتری را در زندگی تان ایجاد کنید و آزادانه به سمت خواسته هایتان حرکت کنید ولی نمی دانید که چیزی که شما به دنبال آن هستید، به ضرر شماست! پدر شما می خواهد که شما خردمندانه رفتار کنید و فرهنگ و اصالت خانواده تان را نادیده نگیرید. شما هم سعی خواهید کرد که با کسی ازدواج کنید که هم فرهنگ خودتان باشد و مشکلاتتان را حل و فصل کند یا سعی خواهید کرد که جوری رفتار کنید که تضادی با فرهنگ خانوادگی تان نداشته باشد و مشکلاتتان را حل و فصل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۳:۲۲
D

D : سلام بزرگوار لطفا مشخص نشه

پاسخ
لینک۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۵۷:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دوست مجازی شما سعی می کند که راجع به دستاوردهای بالایی که در زندگی کسب کرده و راجع به شکوه و عظمت و مزایای زندگیش برایتان حرف بزند و الان فکرش راحت تر از گذشته شده و شادی و رشد و باروری و روابط اجتماعی قویتری نسبت به گذشته، در زندگی او ایجاد شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۰۵:۰۴
bahar beheshti

bahar beheshti : سلام من قبلا با پسری دوست بودم که الان کاملا کات کردیم چند روز پیش خواب دیدم عکس پروفایل اینستاگرامشو برگهای زرد گذاشته سه تا پست هم گذاشته که هر سه برگهای زرد پاییزی هستن من اینستاگرام ایشونو ندارم و پیجشون هم قفل هست و تو خواب میگفتم وااا پیجشم که بازه احساس میکردم انگار به خاطر اینکه من ببینیم باز گذاشته تعجب کردم چون در واقعیت زیاد پست نمیزارن اونم اینمدلی که اصلا یه استوری هم گذاشته بودن که دلم نمیخواست باز کنم ببینم باز هم نکردم برام مهم نبود آخه و اینو که خواب دیدم نمیدونستم خوب یعنی چی اینکاراش چون تو خوابهایی بسیار مختصر میبینم که هی منو صدا میزنن با کمی لحن ناراحتی من در واقعیت از ایشون ناراحت هستم و ایشون نسبت به من بی تفاوت ممنون از شما.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۷:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او مغرور است و خودش را نسبت به شما بی تفاوت نشان می دهد ولی از اینکه شما را از دست داده ناراحت است و غصه می خورد. کسی که آنقدر عقلانیت نداشته باشد که بداند اشتباه می کند، ولی به اشتباه خودش اصرار کند و از روی غرور، حقیقت را نپذیرد، هنوز شایستگی ندارد که وارد رابطه با شما شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۵۳:۰۰
فاطمه

فاطمه : سلام، وقتتون به خیر
من امروز چند دقیقه قبل از اذان صبح خواب دیدم تو حیاط یکی از اقواممون دارم از درخت برگ مو میچینم

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۱:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به شادی و موفقیت بیشتر در زندگی می رسید، از تجارب این فامیلتان در زندگی استفاده می کنید که به ناز و نعمت و ثروت برسید. سخت کوش و از خود گذشته خواهید بود و به اهدافتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۸:۰۲
آسمان‌

آسمان‌ : سلام، ببخشید در راستای خوابی

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۴:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. من نگفتم برای خواسته هایتان دعا نکنید. منظورم این بود که اصرار برای رسیدن به خواسته هایتان نکنید و بگویید خدایا هرچه که به صلاحم هست، همان بشود. منظورم این بود که واقعگرا باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۷:۲۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.