کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خون

اگر کسی در خواب ببیند که از ضربه ای، از بدن او خون جاری شد، خسران و زیان مالی می بیند ولی اجر معنوی دارد. اگر کسی روی بدن خود زخمی دید که از آنها خون جاری می شود، به اندوه دچار می شود ولی اگر کسی بدون زخم، دید که از نقطه ای، بخصوی روی شکم او، خون جاری می شود، آدمی رشوه گیر و حرام خوار است و اگر کسی دید لباسها و بدن او آلوده خون است، مالی از راه حرام به دست می آورد و خون خوردن در خواب، خوردن مال حرام است.

به هر حال دیدن خون در خواب ابتلا به گناه و آلودگی است. به خصوص اگر ببینیم که دست و پایمان یا لباسهایمان به خون آلوده شده است. اگر ببینیم که از دهان و دندانمان خون می آید، از طرف همسر و فرزندان و دیگر افراد خانواده خود، متضرر می شویم. اگر در خواب ببینیم از بینی ما خون می آید، تعبیرش گرفتاری های اجتماعی است که با آبروی ما سرو کار دارد و اگر ببینیم از بدنمان خون می رود، گرفتار غم و اندوه می شویم.

چنانچه ببینیم از چشممان خون روان است یا حتی نم خون زده است، از جهت فرزندان مبتلا و غصه دار می گردیم. اگر ببینیم در دعوا زخمی شدیم و جایی از بدنمان خون می آید، مردم درباره ما بد خواهند گفت و اگر دیگری به سبب ما خون آلود شود، غمی بین ما و دیگران به وجود می آید.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که بی جراحت خون از تن او آمد، دلیل که اگر رشوه ستاننده بود، رشوه ستاند. اگر نه، او را زیان رسد. اگر ببیند که بر تن وی جراحت ها بود و از آن جراحت ها خون می رفت، دلیل است او را زیان و غم و اندوه رسد. اگر ببیند کسی او را به شمشیر بزد و خون روان شد، دلیل که بر وی زبان خلق دراز گردد و برای او در آن ثواب است. اگر ببیند از جایگاهی که زخم است خون بیرون آمد و جامه و تن او آلوده شد، مالی است که به حرام حاصل کند.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خون می خورد، دلیل است مال حرام خورد یا خون ناحق کند. اگر اندامی از اندامهای او بریده شد، چنانکه آن اندام از وی جدا شد، دلیل است زننده زخم سفر کند. اگر ببیند که در تن او سوراخی بود که از آن سوراخ خون روان شد و جامه او را آلوده کرد، دلیل که او را به قدر آن مالی حرام رسد. اگر ببیند که خون از زخم و جراحت نیامد و آن جراحت تازه بود، دلیل که درمال او نقصان آید، یا از کسی سخنی سخت شنود و او را در آن ثواب است، زیرا که خون بر گناه باشد که از تن او بیرون آمد.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که درجائی درخون افتاد، دلیل است به خون ناحق مبتلا شود. اگر ببیند که در شهری یا کوچه ای خون می رفت، دلیل کند که در آن موضع خون بسیار ریخته گردد.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند که خون بسیار از بینی او بیرون آمد و ضعیف نشد، دلیل کند بر یافتن مال حرام، خاصه که جامه او به خون آلوده گردد. اگر ببیند که خون اندک فرود آمد و قوت او ضعیف شد و جامه آلوده نشد، دلیل است که درویش گردد و مالش را نقصان افتد. اگر ببیند که قوت بر تن او آمد، دلیل بر یافتن مال حرام کند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

217 دیدگاه

اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.

نگار

نگار : سلام خانم هراتی عزیز سال پربرکت سرشار از آرامش براتون آرزو دارم .
تعداد کارکتر های خواب زیاد هست من نتونستم پرداخت مجدد انجام بدم هیچ گزینه ای نبود .
خواب رو پسر ۲۷ ساله ام دیدن برای سه خواب واریز میکنم.آخر شب نزدیک صبح با دوستام و همکارم مغازه بودم و داشتیم کار می‌کردیم از کرکره بیرون و دیدیم یه موتور با نقاب دیدم که فهمیدم دزده به بچه ها گفتم که حواسمون باشه و کرکره رو بدیم پایین نمی‌دونم چیشد که با نفرات خیلی زیاد به حالت دعوا اومدن سمتمون ما هم رفتیم دعوا کنیم درگیر شدیم ولی یکیشیون از روی زمین چاقو رو برداشت چاقرو که برداشت من تسلیم شدم .دعوا و بگو مگو بدی شده بود حس میکردم هیچ جوره تموم نمیشه این داستان . یکروز مغازه بودم پدر و مادرم هم روی مبل نشسته بودند . کسی که چاقرو برداشت بود موقع دعوا اومد داغ مغازه با یه خروس توی بغلش گفت آوردم خون بریزم که ختم بخیر بشه و تموم شه دعوا چاقورو زد توی گردنش خون زیادی ریخت کف مغازه رنگ قرمز تغریبا روشن سرشو نبرید فقط یدونه زد توی گردنش مادرم بیشتر داد میزد که نه نباید حیون بکشی چرا کشتی نباید خونشو بریزی منم میگفتم نه بذارید تموم بشه این دعوا ختم بخیر بشه داد و بیداد میکردن البته بیشتر مادرم
بعدش دستامون خونی شد باهم دست دادیم که ختم بخیر بشه رفتش و گذاشتش توی ماشینش بعد رفتم سمت ماشینش گفت شانس آوردی تموم شدش اینطوری شد وگرنه خیلی بد میشد برات و میکشتیمت اینطوری
اینم یه سره ندیدمش فک کنم سر آدم بود توی ماشینه منم خیلی ترسیده بودم و بعد توی خونه هم حالت افسردگی پیدا کرده بودم

نمی‌دونم چطور شد که من با این پسره یک مقدار دوست شدم منو برد قصابیشون قصابی داشتند اونجا رو به من نشون داد یکسری جیگر به من نشون داد گفت هر چی میخوای بردار هر کدوم بر میداشتم‌ روش لکه های سیاه رنگ داشت و می‌گفت نه همین چند تا اینطورین بقیشون عالین
منو برده بود اونجا ولی داداشاش هنوز از من کینه داشتن و بدشون میمد و یکجوری منو نگاه میکردن

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۴:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. سال نوی شما هم مبارک و سرشار از موفقیت. از شما حق خوابتان را کسر کردم تا بتوانید خوابتان را تمدید کنید. چنانچه از قبل حق خواب باقی داشته باشید گزینه ی تمدید برایتان باز نمی شود. لطفا 2 خواب دیگر شارژ کنید. تشکر

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۹:۲۳
نگار

نگار : سلام خانم هراتی عزیز سال پربرکت سرشار از آرامش براتون آرزو دارم .
تعداد کارکتر های خواب زیاد هست من نتونستم پرداخت مجدد انجام بدم هیچ گزینه ای نبود .
خواب رو پسر ۲۷ ساله ام دیدن برای سه خواب واریز میکنم.آخر شب نزدیک صبح با دوستام و همکارم مغازه بودم و داشتیم کار می‌کردیم از کرکره بیرون و دیدیم یه موتور با نقاب دیدم که فهمیدم دزده به بچه ها گفتم که حواسمون باشه و کرکره رو بدیم پایین نمی‌دونم چیشد که با نفرات خیلی زیاد به حالت دعوا اومدن سمتمون ما هم رفتیم دعوا کنیم درگیر شدیم ولی یکیشیون از روی زمین چاقو رو برداشت چاقرو که برداشت من تسلیم شدم .دعوا و بگو مگو بدی شده بود حس میکردم هیچ جوره تموم نمیشه این داستان . یکروز مغازه بودم پدر و مادرم هم روی مبل نشسته بودند . کسی که چاقرو برداشت بود موقع دعوا اومد داغ مغازه با یه خروس توی بغلش گفت آوردم خون بریزم که ختم بخیر بشه و تموم شه دعوا چاقورو زد توی گردنش خون زیادی ریخت کف مغازه رنگ قرمز تغریبا روشن سرشو نبرید فقط یدونه زد توی گردنش مادرم بیشتر داد میزد که نه نباید حیون بکشی چرا کشتی نباید خونشو بریزی منم میگفتم نه بذارید تموم بشه این دعوا ختم بخیر بشه داد و بیداد میکردن البته بیشتر مادرم
بعدش دستامون خونی شد باهم دست دادیم که ختم بخیر بشه رفتش و گذاشتش توی ماشینش بعد رفتم سمت ماشینش گفت شانس آوردی تموم شدش اینطوری شد وگرنه خیلی بد میشد برات و میکشتیمت اینطوری
اینم یه سره ندیدمش فک کنم سر آدم بود توی ماشینه منم خیلی ترسیده بودم و بعد توی خونه هم حالت افسردگی پیدا کرده بودم

نمی‌دونم چطور شد که من با این پسره یک مقدار دوست شدم منو برد قصابیشون قصابی داشتند اونجا رو به من نشون داد یکسری جیگر به من نشون داد گفت هر چی میخوای بردار هر کدوم بر میداشتم‌ روش لکه های سیاه رنگ داشت و می‌گفت نه همین چند تا اینطورین بقیشون عالین
منو برده بود اونجا ولی داداشاش هنوز از من کینه داشتن و بدشون میمد و یکجوری منو نگاه میکردن

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۴:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور با بهترین آرزوها برای شما. تعبیر خوابتان این است که شما و دوستانتان باید سعی کنید که واقعگرا باشید. خطری بزرگ پیش روی شماست. شما نمی توانید این خطر را کتمان کنید و یا نادیده اش بگیرید. کسی سعی می کند که موفقیت شما را از شما بگیرد؛ اعتبارتان را کم کرده و با شما ناعادلانه رفتار کند. کسی به شدت از شما ناراحت است و می خواهد با شما وحشیانه رفتار کند و شما هیچ کنترلی روی این موقعیت ندارید. شما باید از هر گونه درگیری در واقعیت اجتناب کنید و اجازه ندهید که کسی شما را تحریک کند که بگومگو و دعوا داشته باشید حتی در حد دعوای کلامی با کسی دعوا نکنید. شما باید خردمندانه رفتار کنید و بخاطر اثبات مردانگی و شجاعت تان، متکبر و مغرور نشوید. جان شما در خطر است. کسی می خواهد شما را بشدت دچار استرس کند. شما باید بگویید برایتان خیلی زود و بی وقفه یک قربانی انجام دهند و گوشت آن را به فقرا ببخشید تا دفع شر بشود و قضا بلا از شما دور بشود. باید خردمندانه و با مهربانی با مردم تعامل کنید و هر کسی دیوانگی و خشونت از خودش بروز داد؛ پا به پای او رفتار زشت و تندخویانه از خودتان بروز ندهید. کسی در ظاهر دوست به شما نزدیک می شود یا شده که بسیار قصی القلب و بی رحم است. او می خواهد تاثیری بشدت منفی روی زندگی شما بگذارد و شما را تحریک می کند که ببینید جگر خشونت را دارید یا خیر. مطلقا با چنین کسی بحث و مجادله نکنید. به خاطر داشته باشید که این رفتار او برای یکی دو روز نیست. او همیشه از شما بدش می آید و همیشه منتظر است که کاری کند که شما عصبانی شوید. شما باید به چنین کسی به چشم دیوانه ای نگاه کنید که مطلقا نباید انتظار شعور و عقلانیت از او داشته باشید. خوابتان شامل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۱۸:۳۴
پرند

پرند : سلام خسته نباشید.دیروز عصر قبل از ساعت ۱۷ خواب دیدم خونه مادربزرگم اینا بودیم داداشم ضربه محکمی به دماغم زد و دماغم و صورتم پر از خون شد.دستمال گرفتم جلو دماغمو و سرم پایین و کلی گریه کردم و داداشم روی دماغمو فشار داد و من هی گریه میکردم و با دستمال جلو خونریزی رو میگرفتم.خونریزی زیاد بود.

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۰۵:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر شما خرد و عقلانیت شما را زیر سوال می برد و شخصیت شما را مورد حمله قرار می دهد. شما از این جهت ناراحت می شوید. دعوا و درگیری تلخی بین شما ایجاد می شود ولی شما هم حرف دلتان را می زنید. بعدا او سعی می کند که اشتباهش را جبران کرده و شما را خوشحال کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۱۶:۲۲
min

min : سلام وقت بخیر، خواب دیدم با اضطراب
لطفا متن خواب مخفی بمونه.

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۳:۰۲:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی صاف و صادق دارید که می خواهید به خواسته هایتان برسید و ازدواج کنید و زندگی ایده آلتان را بدست بیاورید. شما مجبور می شوید که خودتان را مجاب کنید که شرایط سختی که به شما تحمیل می شود را بپذیرید، استرس را قبول کنید، تحت فشار قرار بگیرید تا بتوانید ازدواج کنید. از این ازدواج خوشحال هم خواهید شد ولی خوابتان به شما می گوید که ازدواج در شرایط حاضر، قبول راحتی نیست بلکه پذیرفتن شرایط سختی است که در نتیجه ی تلاش برای ساختن زندگی جدید به شما تحمیل می شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۱۸:۵۵
مهناز

مهناز : سلام نمایش داده نشه

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۳۰:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید خانواده ی شوهرتان شخصیت شما را قبول داشته باشند و مادرشوهرتان از شما حمایت کند. خواهرشوهرتان سعی می کند که مادرشوهرتان را مجاب کند تا خیلی دلنگران شما نباشد و خودش هم به فکر حفظ ارتباطات قویتری با شما نیست. شما از افکار او نسبت به خودتان عصبانی هستید و می خواهید نظرات خودتان را به او بقبولانید. همسر شما رفتاری تندخویانه به حمایت از خواهرش به شما نشان می دهد و این باعث می شود که شما به فکر قطع ارتباطتان با او بیافتید. شما می خواهید نشان دهید که قوی هستید ولی هنوز چیزهای مهمی هست که باید از زندگی تان بیاموزید. همسر شما به شما علاقمند است و اگر هوای همسرتان را داشته باشید و با او همفکری کنید، خانواده ی شوهرتان خودبخود از شما حمایت خواهند کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۲۶:۲۶
علی

علی : سلام
خواب دیدم یک پلاستیک دستم بود که در آن دو ظرف اهدای خون بود که دو واحد از خون خودم اهدا کرده بودم و چند عدد دستمال سفید بود که از یک کدام از ظرفهای حاوی خون یک مقدار خون روی دستمال ریخته بود . به یک جایی شبیه بیمارستان رفتم و سوال کردم یک فردی مسئول دریافت خون های اهدایی بود که او از من بابت تحویل دادن خون ها تشکر کرد و من به او گفتم که از یکی از ظرفها یک مقدار نم خون ریخته است.

پاسخ
لینک۲۵ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۴:۰۹:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در ظاهر نشان می دهید که بخاطر کمک به دیگران، حاضرید حسابی از خودتان مایه بگذارید و ابراز می کنید که کار خاصی نکرده اید. ولی از درون می دانید که خودتان را از نظر فیزیکی حسابی خسته کرده اید و یا به خاطر استرس در کارتان، احساس کوفتگی و بدن درد دارید. ممکن است درگیری تلخی بین شما و بعضی از دوستانتان هم ایجاد شده باشد. به هر جهت خداوند شاهد بر اعمال شماست و انشالله پاداش کارهای خوبتان را خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۵۲:۵۲
Masix

Masix : سلام وقت بخیر.خواب وحشتناکی دیدم.تو اتاق خواهرم بودم با دو غریبه. اونا منو نمی‌دیدن و من فقط شاهد اتفاقات بودم.دیدم که زمزمه هایی از طرف یکیشون که مرد بود شروع شد.شروع یه مراسم بود. زن موهاش باز و تنش برهنه بود.یهو مرد چشمای زن رو با دندوناش در آورد و صورت زن که با خون پوشیده بود رو به من بود و بصورتی که پشتش به زمین بود، روی دستها و پاهاش مثل حیوان بلند شد و رو به من فریاد کشید.بعد دیدم سرشو آروم جدا کرد و بعدش با دندوناش گوشت گردن بریدش رو جدا میکنه از تنش و بعد خونش روی یه راهروی باریک که وسایلی روش چیده شده بود میریخت و جسدش همینطور رو به جلو حرکت می‌کرد. مرد انگار متوجه من نبود اما زن انگار کل حواسش جمع من بود و با اینکه منو نمی‌دید اما حضور منو می‌فهمید ولی درخواست کمکم نکرد. تا اینکه سرش جدا شد و... من از خواب پریدم.تعبیر خاصی داره؟

پاسخ
لینک۲۳ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۲۷:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نگران هستید که کسی خواهرتان را وسوسه کند. خواهرتان افکارش را به راحتی برای دیگران مطرح کند، احساسات خودش را صریح و رک و پوست کنده نشان دهد؛ و این شخص، باعث شود که بینش خواهرتان از بین برود. در اینصورت خواهر شما دچار استرس و استیصال خواهد شد. شما نگران هستید که خواهرتان عقلش را به کار نبرد و بی خیال باشد و رفتاری از روی بی عقلی از خود بروز دهد که تحولاتی منفی در زندگی او ایجاد شود. شما بینشی قوی دارید و حتی تصور چنین شرایطی برای شما استرس زاست. باید خواهرتان را نصیحت و راهنمایی کنید و با او دوستانه رفتار کنید تا به شما اعتماد کند و بدون مشورت تان کاری انجام ندهد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۵۸:۱۶
تینا

تینا : سلام خانم هراتی گرامی
خواب دیدم در یک آپارتمان زندگی میکنم وهمسایه غریبه ای در طبقه بالا است بعد دیدم سقف خانه من در اثر انفجار ریخت وسیل خون ازطبقه بالا درخانه سرازیر شد بعد از مدتی قطع شد و جسد یک پسربچه به پایین پرت شد پدر و مادرش را دیدم که مادرش با پدرش دعوا میکرد که من به تو گفته بودم کپسول گاز نشتی داردو باید درست شود ولی حالا پسرم مرده.با وجود این اتفاقها خانه من تمیز است.برای همسایه مجلس ختمی گرفتیم ولی اعضای خانواده همسایه میخواهند به جایی دیگر بروند تا مجلس بگیرند پیرزنی از بین آنها گفت الان باید سوار اتوبوس شوم و تا نارمک سرپا بایستم گفتم که اگر بخواهی میتوانی همین جا بمانی در همین موقع دیدم دختری که او را میشناسم گفت به او اعتماد نکن هر چی کمک کند بعدا از تو پس میگیرد دلم خیلی گرفت چون به یاد دارم که مادرم خیلی به او کمک میکرد.

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۰۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به وضعیت احساسی و مالی خودتان نگاه می کنید و به خاطر اخبار بدی که مرتب با زور به مخیله ی شما وارد می شود، روحیه تان خراب شده و احساس بی یاوری و یا احساس استرس به شما دست داده است. شما به این فکر می کنید که به خاطر تنش ها و اضطرابات زیاد در زندگی خیلی از اهداف و آرمانهایتان را نتوانسته اید محقق کنید. اما با این وجود سعی می کنید که همیشه آرامش تان را حفظ کنید و فکرتان را آرام نگه دارید. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و به عادات و رفتارهای اشتباه گذشته خاتمه دهید. عشق زیادی در وجود شما هست ولی کسی که در خواب از او دلتان گرفته، معتقد است که شما انتظار دارید که وقتی به کسی کمک می کنید، او تا همیشه خودش را مدیون شما بداند و یا محبت هایتان را جبران کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۹:۱۴
مهدی

مهدی : سلام خانم هراتی
خواب دیدم دارم خون بالا میارم اما حالم خوب هست و دقیق یادم نیست اما انگار تو خواب بعد بالا آوردن حس کردم خواب دارم میبینم

پاسخ
لینک۱۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۷:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. جنبه های منفی و استرس زا از زندگی تان دور خواهد شد. شما شاید حرفی زده اید که بخاطرش احساس گناه کرده اید ولی از بیان اینگونه حرفها در ادامه، خودداری خواهید کرد. خواب شما به شما هشدار می دهد که با بیان حرفهای زشت و خشونت آمیز، مرتکب گناه نشوید تا بعدا عذاب وجدان نگیرید و آرامشتان محفوظ باقی بماند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۳۲:۵۳
silvia

silvia : سلام خسته نباشید، بین ساعت ۲تا ۳نصف شب خوابی دیدم که فقط یک صحنش یادمه و اون اینه که خونابه آوردم بالا.همین.ممنونم

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۱۰:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما حس می کنید که انرژی تان صرف کارهای بیهوده شده و وقت زیادی را به خاطر کارهایی که نتیجه ی معکوس برایتان بهمراه داشته است؛ حرام کرده اید و به هدفتان نرسیده اید. شما می خواهید از ارتکاب به اشتباهاتی که به شما استرس می بخشند؛ خودداری کنید. تعبیر دوم این است که شما حرفهای بدی زده اید و بخاطرشان احساس گناه و پشیمانی می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۴۷:۱۹
ادامه

اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.