کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دره

اگر کسی در خواب دید که باید از دره ای عبور کند، اگر به سلامت عبور کرد، از غم و اندوه رهایی می یابد ولی اگر در این عبور دچار مشکلاتی شد، به غم و ناراحتی دچار می شود. اگر در جایی از دره سقوط کرد و مجروح شد، به بیماری دچار می شود ولی اگر در این سقوط سالم ماند، از بیماری شفا می یابد.

اگر در هنگام سقوط، غریبه ای کمکش کرد، لطف خدا شامل حالش خواهد بود. اگر خواب ببینید در دره ای سرسبز راه می روید، در کار بزرگی پیشرفت خواهید کرد و اگر ببینید در دره ای بی آب و علف راه می روید، تعبیرش عدم موفقیت در امور زندگی است. دیدن لجن در دره نشانه بیماری است.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند در دره ای وارد شد، دلیل که در غم و اندوه گرفتار شود. اگر ببیند از دره بیرون آمد، از غم و اندوه رسته شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: دره در خواب ، دلیل بر حج اسلام کند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

20 دیدگاه

اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.

Mehrnoosh

Mehrnoosh : سلام خواب رو کامل یادم نمیاد فقط دیدم با بچه ها تو ماشینم بعد شوهرم و دوستش یهو ماشینو هل میدن عقب منم راضی نبودم اونقد عقب رفتیم که یهو دیدم رو یه کوهیم نم نم برف میزد جای قشنگی بود همینجوری که راه میرفتم یه دره خیلی عمیق دیدم که از زیرش یه رودخونه رد میشد خیلی قشنگ وترسناک بود دلشوره گرفتم که چرا اومدیم همچین جایی،پیش خودم گفتم بجای اینکه بترسم باید بادیدن این مناظر مراقبه کنم به شوهرم گفتم بریم اینجا دره هاش عمیقه بچه ها دارن بازی میکنن من میترسم دراز کشیده بود دخترعموش هم همونجا بود دیدم آلتشو تو دستش گرفته که خیلی کوچیک بود قصد نزدیکی داشت گویا،بهش گفتم اگه از دخترعموت خجالت نمیکشی از بچه هات خجالت بکش بعد پوشوندش تابچه ها اومدن بعد یهو دیدم خونه ایم وخواهرش یه بسته بزرگ بهمون داد که انگار از سفره نذری بود که انداخته بود

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۵۰:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شوهرتان و دوستش راجع به مسائلی که در گذشته اتفاق افتاده صحبت می کنند و راجع به چالشها و گزینه هایی که برایشان وجود داشته صحبت می کنند. آنها راجع به کشمکشها و سختی های زندگی که قبلا به آن غلبه کرده اند حرف می زنند و شما فکر می کنید که حالا که بر خیلی از این مشکلات و محدودیت ها غلبه کرده اید، نباید فکرتان را به خاطر آن مسائل دوباره ناراحت کنید یا نباید اشتباهات گذشته را دوباره تکرار کنید. همسر شما می خواهد احساسات خودش را راجع به این مسائل با قدرت و اقتدار و عصبانیت مطرح کند ولی شما از اینکار او جلوگیری می کنید و دوست ندارید دوباره دعوا راه بیافتد و یا فکرش ناراحت شود. خواهران همسرتان برای خوشبختی و حاجت روایی شما دعا کرده اند و دعایشان در حق شما مستجاب می شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۲۲:۵۸
ساناز

ساناز : سلام وقتتون بخیر.خواب دیدم با یک دختر متشکرم لطفا پنهان شود.

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۸:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی قوی و عزم و اراده ی بسیار بالاتری نسبت به گذشته پیدا کرده اید. می خواهید خودمختار و مستقل برای تحقق اهدافتان اقدام کنید. اما بعد احساس می کنید که در یک دوره ی افول به سر می برید و از اینکه اجازه می دهید ناامیدی به شما غلبه کند، از خودتان ناراحتید. باید سعی کنید که خردمندانه تر و معقول تر رفتار کنید و عجولانه قضاوت نکنید. شما تصمیم می گیرید که تحولات تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید و به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان دهید. در زندگی این اشخاصی که نام برده اید، تغییرات بزرگی ایجاد می شود و شاید نتوانند خواسته هایشان را محقق کنند و مردم نسبت به آنان نظرات منفی پیدا می کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۱۳:۱۲
ashkan

ashkan : سلام
در خواب دیدم با مادر مرحوم و دایی مرحوم و خواهرم در باغ دامادمون مشغول پیاده روی هستیم و انگار در حال پیاده روی یجور چالش رد شدن از مسیر هم جلومون بود بعد از یکی دو چالش که اکثرا دایی راهنمایی میکرد یجا مادرم به گفته داییم رفت درون دره ای که تا نصف آب بود که باید از آن رد میشدیم مادرم در حال غرق شدن بود که من با شهامت رفتم برای نجاتش بقیه بهم میگفتن نرو رفتم و روی سنگی سر خوردم و داشتم عرق میشدم که از خواب پریدم

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۵۱:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح امواتتان شاد. شما سعی می کنید که با خواهرتان و دامادتان تدریجا به خاطر مسائل مهمی که فکر آنان و یا شما را ناراحت کرده، به پیش بروید و راه حل مشکلات را پیدا کنید. مادر و دایی شما می خواهند که شما خردمندانه رفتار کنید و در رابطه با مسائل احساسی، خیلی خودتان را درگیر احساسات منفی نکنید و منطق تان را از دست ندهید. اما مسئله ای هست که اگر مادر شما زنده بود، نمی توانست نسبت به آن بی تفاوت باشد و شما سعی می کنید که به گونه ای زندگی کنید که اگر او شاهد وقوع این مسئله در زندگی تان بود، با این مسئله برخورد میکرد. یعنی سعی می کنید که مثل مادرتان باشید همانطور که مادرتان نمی تواند نسبت به بعضی مسائل مهم بی تفاوت باشد. با این وجود مراقب باشید تا غرق در احساسات منفی نشوید و منطق تان را از دست ندهید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۳:۴۴
پرنیان

پرنیان : سلام. چند ماه پیش خواب دیدم،با نامزدم که سه سال جدا شدیم قرار دارم.یه بلوز جدید زرد یا لیمویی تنش بود.قبل از اینکه برسه، من جایی مثل ایستگاه اتوبوس منتظرش بودم و بسته بیسکوییتی دستم بود به دوتا دختر که اونجا بودن تعارف میکردم.وقتی رسید منو برد به دره ای.کفش پاش نبود و پاهاش کثیف و گلی بود. انگار اون دره مال اون بود.دره تاریک بود دورش دیوار سیمانی سیاه بود و روی دیوار حصار فلزی داشت و روی حصارا پر از زنجیر و قفل بود.میخواست نزدیکم بشه بغلم کنه که من یه چاه با آب سیاه اونجا دیدم حس بدی بهم دست داد سریع از دره بالا رفتم و دیگه تاریک نبود نور بود.بهم گفت برگردم پیشش ولی من برنگشتم و بقیه بیسکوییتا که دستم بود براش پرت کردم.چند روز قبل خوابم زن برادرش بهم پیام داد به نظرم از طرف خودش بود واسه شروع رابطه.و مادرش برای جدایی ما جادو کرده بود قبلا.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۱:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که نامزد شما سعی می کند که رفتاری خردمندانه و مثبت اندیش از خودش بروز بدهد و شما نشسته اید که او به شما برگردد. شما از احساس بی محبتی او و شکنندگی خودتان برای دیگران صحبت می کنید که چطور او دلتان را شکست. ولی این آقا الان در شرایط روحی بدی به سر می برد، اعتماد به نفسش پایین است و دارد افسرده می شود. او فکر می کند که جاپای قرص و محکمی در زندگی خودش ندارد، برای او سختی ها و مشکلات زیادی ایجاد شده و حسابی مستاصل است. او می خواهد دوباره با شما ارتباط برقرار کند و ممکن است دوباره شما را غرق در احساسات منفی کرده و باعث شود که اعصابتان ناراحت شود. شما اما باید خردمند باشید و درگیری عاطفی با او برای خودتان ایجاد نکنید. کسانی که اهل جادو هستند، شر کارهایشان خودشان را می گیرد و اگر شما هم با او وصلت نکرده اید، به خاطر این است که شما اهل جادو نبودید و خداوند از این خانواده نجاتتان داده از قدیم گفته اند عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!! جادو هرگز به ضرر اشخاص با ایمان تمام نمی شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۲:۵۸
سارا

سارا :
سلام خواب دیدم انگار تو ترکیه هستم توراه رسیدن درست یادم نیست ولی انگار تو جاده یه سری اتفاقاتی برای ماشینهای درحال حرکت افتاده بود انگار شوهرم هم بود بعد دیدم تو خونه یه مادر و دختر خیلی مهربون و مهمون نوازی هستم که از صمیم قلبشان از اینکه من اونجام خوشحالن خونه یه خونه مرتب و روستایی ساده و پر ازپنجره بود و بالای و یه جای فوق العاده زیبا اگر بگم شاید بهشت خدا بود اقراق نکردم تا به حال جایی به این زیبایی ندیده یه نم بارونی هم میومد روبروی خونه دره بی نظیری بود سرسبز و خیلی عمیق که انگار چند تا خانم محجبه تو اون دره رفته بودن و گیر افتاده بودن ولی من آنقدر از بودن اونجا خوشحال بودم و احساس ارامش و خوشیختی می کردم که فقط یه سری حرف می شنیدم که چندتا زن با چادر مشکی رفتن پایین ولی پیداشون نیست انگار هیچ چیز حالم و بد نمی کرد

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۷:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا برای سلامتی تان بگویید که به اندازه ی وسعتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را تماما" به فقرا ببخشید و مطلقا از آن نخورید. حتما به اندازه ی وسعتان اینکار را بکنید و سعی نکنید که صرفه جویی یا خست بخرج دهید. خطری متوجه ی سلامت شماست که با انجام قربانی قضا بلا از شما دور خواهد شد و دفع شر می شود. شما قلبی مهربان و پاک دارید و این خواب به منزله ی هشداری برای شماست که بتوانید جلوی اتفاق بدی را بگیرید. با قربانی، سلامتی و یا ثروت شما از خطرات مصون خواهد ماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۱:۵۸
مینا

مینا : سلام خواب دیدم انگار تو ترکیه هستم توراه رسیدن درست یادم نیست ولی انگار تو جاده یه سری اتفاقاتی برای ماشینهای درحال حرکت افتاده بود بعد دیدم تو خونه یه مادر و دختر خیلی مهربون و مهمون نوازی هستم که از صمیم قلبشان از اینکه من اونجام خوشحالن خونه یه خونه مرتب و روستایی ساده بود و بالای و یه جای فوق العاده زیبا اگر بگم شاید بهشت خدا بود ارفاق نکردم تا به حال جایی به این زیبایی ندیده نم بارون میومد روبروی خونه دره بی نظیری بود که انگار چند تا خانم محجبه تو اون دره رفته بودن و بگیر افتاده بودن ولی من آنقدر از بودن اونجا خوشحال بودم که فقط یه سری حرف می شنیدم و برام مهم نبود

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۸:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ضمن اینکه حق خواب شما برای خواب اولتان که 980 کاراکتر و معادل 2 حق خواب بود، صرف شده و شما حق خواب دیگری ندارید؛ طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۰۰:۳۰
فاطمه

فاطمه : سلام خسته نباشید
شوهرم خواب دیده که از صخره های داره بع سختی پایین میره یکی یکی و یه مرد دیگه هم اون مسیرو میرفته تا جایی که به آخرین صخره رسیدن و بعد اون پرتگاه بوده طوری که نه راه پس داشتن نه راه پیش نه جایی برای برگشت بوده و نه راهی برای ادامه دادن مسیر، اون مردی که اونجا بوده خسته میشه و خودشو از اونجا پرت میکنه پایین و متلاشی میشه و شوهرم ترسیده بوده و تنها نه میخواسته خودشو پرت کنه پایین و نه میتونسته برگرده بالا همونجا از ترس اینکه نکنه مجبور شه خودشو پرت کنه پایین از خواب میپره
میخواستم بدونم تعبیرش چی میتونه باشه، چون واقعا نگرانم کرده

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۱۵:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خواب ایشان این است که همسر شما به موانع و ناامیدی هایی که در زندگی اش وجود دارد؛ فکر می کند. او به سطح بالایی از درک و به آگاهی و نقطه نظر تازه ای رسیده است. یک نقطه حیاتی در زندگی او وجود دارد و او نمی تواند این ریسک را بکند که کنترلش را از دست بدهد. همسر شما می خواهد تصمیم بگیرد که زندگی اش را عوض کند. او زمان سختی را می گذراند و از این می ترسد که نمی داند از پس چالش های پیش رو به خوبی بر می آید یا خیر. او نگران است که تواند انتظارات دیگران را برآورده کند و دوست دارد که جاپای قرص و محکمتری در زندگی اش داشته باشد. در چنین شرایطی، وقتی که آدم به تنهایی نمی تواند راه حل خوبی پیدا کند، یا باید با یک آدم خبره و آگاه مشورت کند و یا باید از خدای بزرگ بخواهد که در حق او معجزه ای انجام دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۲:۳۷
Mehrnoosh

Mehrnoosh : سلام خواب دیدم باشوهرم روی یه تخته سنگ دراز کشیدم توی یک دره بودیم بالای سرمون باارتفاع زیاد یک جنگل بود بادرختهای بزرگ و تنومد وچسبیده به هم
نگاهشون میکردمو به شوهرم میگفتم اگه سیل بیاد آبش میاد پایین و مارو باخودش میبره بعد به بچه هام نگاه کردم ودیدم اونها هم رو یه تخته سنگ بافاصله ازما دراز کشیدن و باترس میگم اگه نصف شب ازتخته سنگ بیوفتن تو دره چی،میخواستم پسرمو بیارم بخاطر ارتفاع وفاصله سراغش نرفتم پایین سنگ درحال رقصیدن بود که یه یوزپلنگ بزرگ و عضله ای سراغش میره میخواستم به سمتش سنگ پرت کنم ولی تردید کردم که یه وقت متوجه پسرم میشه وپسرمو دیدو ساقشو گرفت شوهرم گفت ولش کن تو خطر می افتیم یعنی بیخیال پسرم شد منم رفتم پایین وبهش سنگ پرت کردم ولی بهش نمیخورد و پای پسرمو قطع کرد منم از وحشت ازخواب پریدم دره بزرگ وعمیق ووحشتناک بود

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۰:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با سختی هایی در زندگی تان مواجه شده اید و نیاز به حمایت و پشتیبانی دارید. افکار زیادی فکرتان را مشغول کرده و نگران هستید که احساسات منفی زیاد، به زندگی تان راه پیدا کند و آرامشتان را سلب کند. احساس می کنید که جاپای قرص و محکمی در زندگی تان ندارید. ایمانتان ضعیف شده و شوهرتان از روی ترس فقط به منافع خودش فکر می کند. خطر در کمین پسر شماست. او ممکن است به شدت عصبانی و خشمگین شود و نتواند احساسات خام خودش را کنترل کند و اگر او نواند روی اعصابش کنترل داشته باشد، دست به اشتباهی می زند که در نتیجه ی آن، دیگر قادر نخواهد بود روی پای خودش بایستد و مستاصل و اسیر خواهد شد. حتی ممکن است جانش به خطر بیافتد یا بزند کسی را بکشد و زندانی شود. اما اگر پسرتان در آرامش و خونسردی زندگی کند، می تواند با اعتماد به نفس و قدرت زیاد، آینده اش را بسازد. شما باید هم خیلی مراقب پسرتان باشید و هم اینکه به اندازه ی وسعتان برای دفع شر و خطر از او، برایش مرغ یا گوسفند قربانی کنید و گوشتش را درسته به فقرا ببخشید و اصلا از آن نخورید. خست هم بخرج ندهید و واقعا بگویید برایتان قربانی کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۰:۰۰
Shiva

Shiva : با عرض سلام و ادب روزادینه تون بخیر

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۲:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. شما و همسرتان با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه می شوید و شما ترجیح می دهید که کارها را به روش خودتان و مطابق با میل خودتان انجام دهید. به نظر نمی رسد که کار سختی باشد و فکر می کنید که توانایی انجام این کار را دارید. شما همسرتان را مجاب می کنید که مطابق میل شما رفتار کند و با شما توافق داشته باشد و به حرفتان گوش کند. اما نمی توانید کنترل اوضاع را مطابق با میل خودتان به دست بگیرید و در انجام کارتان به شدت شکست خواهید خورد. ضرر مالی بزرگی به شما وارد می شود و این باعث می شود که همسرتان به استرس و نگرانی زیادی دچار شده و بداخلاقی و تندخویی کند. شما از او می خواهید که اشتباهات گذشته ی شما را فراموش کند و بتوانید زندگی خوبی داشته باشید. ( خواب می تواند به شما هشدار دهد که اگر چنین تصمیمی دارید، بای نظرتان را عوض کنید تا شکست نخورید. شما می توانید هشدار خوابتان را جدی بگیرید و از این واقعه جلوگیری کنید). شما آرمانها و اهدافی دارید و تلاش می کنید که انرژی تان را افزایش داده و با نشاط و زنده دل تر باشید. اما نمی توانید همه را مجاب کنید که برای شما خدمت کنند. شما باید به فامیل ودوستانتان هم آزادی عمل بدهید تا به اختیار خودشان و مطابق میل خودشان، هر وقت که دوست داشتند به شما محبت کنند و از کسی انتظار زیاد نداشته باشید. منفعت زمانی نصیب شما می شود که احساسات بیشتری از خودتان به خرج دهید و نسبت به آدمها محبت نشان دهید؛ وگرنه کسی بی عشق به شما سرویس نمی دهد و کمکتان نمی کند. هر کسی که اخبار دیگران را برای شما می آورد قطعا خبرهای زندگی شما را هم جای دیگری پخش می کند و شما عاقلانه رفتار می کنید و رازدار خودتان خواهید بود و به همین دلیل هم نباید در زندگی دیگران کنجکاوی بخرج دهید. خواب شما 1629 کاراکتر و 3 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۳:۴۵
Saba

Saba : سلام، من بعد از اذان صبح خواب دیدم که میخوام کفش هامو بپوشم اولی رو پوشیدم و دومی رو دیدم در لبه ای قرار دارم که یک طرفش آسفالت و خانواده و... هستند و طرف دیگه اش دره ای از خاک و سنگ.... و من دقیقا روی اون لبه بودم که یهو پام لیز خورد و کمی از سنگ و خاک ریخت و صدای اومد که مواظب باش ولی من نتونستم خودم رو کنترل کنم و سقوط کردم به ته دره... صحنه ی سقوط رو کامل حس کردم (خیلی ترسناک و هولناک از خواب پریدم) ممنون از شما

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۵:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید داشته باشید و می خواهید که اعتقادتان به باورهایتان قوی باشد. اما شما با کشمکش ها و سختی های زندگی مواجه خواهید شد، زندگی شما متحول می شود و ممکن است تحولی منفی در زندگی تان به وجود بیاید. شما باید برای دفع قضا بلا بگویید برایتان به اندازه ی وسعتان گوسفند یا مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید و ذره ای از آن را خودتان یا خانواده تان نخورید. قربانی کردن قطعا دفع شر خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۵۴:۳۹
ادامه

اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.