کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دفتر

لوک اویتنهاو میگوید : دیدن دفتر جهت تحریر در خواب به حقیقت پیوستن امیدهایتان تعبیر می شود.

در کتاب سر زمین رویاها آمده:
خواب دفترچه بانكی : یك زندگی طولانی در پیش دارید.
یك دفترچه بانكی پر از عدد : پولی را كه به خیال همه گم شده بود پیدا می كنید.
صورت موجودی صندوق : منفعتهای متعدد مالی
روی یك دفترچه بانكی چیزی می نویسید : پول بدست می آورید.
درمی یابید كه در یك دفترچه بانكی اشتباهاتی شده:مراقب دردسر باشید.
یك ترازنامه از روی یك دفترچه بانكی : به اشتباهاتی كه در طول زندگی گذشته خود كرده اید پی می برید.

خالد بن علی بن محد العنبری گوید: دیدن دفتر در خواب، بر سود و منفعت، رزق و روزی و علم دلالت میكند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

44 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Maryam

Maryam : سلام،روز خوبی داشته باشین .من این خواب رو روز جمعه دیدم .خواب دیدم من روی کف دریاچه بزرگ به همراه پسری (که انگاری این دریاچه به دریا وصله رنگ آب این دریاچه به رنگ آبی دریا و تمیز و کم عمق که عمق ش نهایتش نیم متر میشد جوری که سنگ کف دریاچه خیلی واضح و تمیز دیده میشد ) راه میرفتم(که در واقعیت با این پسر یه ماهه اشنا شدم و بخاطر یه چیزی با هم کات کردیم یعنی من بدقولی کردم اون کات کرد و فردای بعد کات من این خواب رو دیدم) وبعدش حس کردم اون توی قایق هست و من توی دریاچه کم عمق راه میرم و اون میخواست مسافرت بره یه جورایی من بدرقه ش کردم و باهام قهر بود و خیلی عصبانی بود و منم باهاش قهر بودم بعدش حس کردم تو یه خونه ای بودیم و اون از مسافرت برگشته و با اینکه ناراحت بود و منم باهاش قهر بودم بهم به عنوان سوغاتی سه تا دفتر داد،و من دفتر اول رو باز کردم دیدم توش نوشته هست وهمش نوشته های خودمه یه جورایی این دفتر مال خودم بود و داخلش تقویم کوچیک به رنگ قرمز سال ۱۳۹۳ بود(در واقعیت من این تقویم رو در سال ۸۲ یا ۸۳ داشتم) یه جورایی تو دلم گفتم که این دفتر که مال خودم هست ،ولی اون دوتا دفتر دیگه کاملا سفید و نو بودن بدون هیچ نوشته ای.بعدش از خواب بلند شدم.ممنون میشم تعبیر بفرمایید

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۳:۴۷:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در شرایطی قرار می گیرید که نمی توانید احساسات تان را آزادانه ابراز کنید و نیاز به آرامش بیشتری دارید. وقتش رسیده که به موقعیت خودتان و اینکه چگونه می خواهید زندگی تان را به پیش ببرید؛ خوب فکر کنید. سعی می کنید که همزمان منطق تان را هم از دست ندهید. در واقع دوست پسر شما سعی می کند که کنترل احساساتش را در دست گرفته و به شرایط امروز خودش پایان بدهد. شما به این فکر می کنید که دلائل قهر او چیست. او می خواهد به شما بگوید که شما در گذشته شاید رفتارهای دوگانه یا متناقضی از خودتان بروز داده اید تا زندگی تان را متحول کنید و به شرایط گذشته پایان داده و شروعی تازه داشته باشید. او می خواهد به شما بگوید که در ارتباط با او، باید حرف و عملتان یکی باشد. باید برای حفظ رابطه تان بکوشید و استقامت کنید. باید بر سختی ها و موانع سر راهتان غلبه کنید تا بتوانید این رابطه را حفظ کنید. او می خواهد به شما بگوید که اگر می خواهید رابطه تان با او خوب شود باید اقدامی مثبت داشته باشید و زندگی تان را در مسیر درست و سازنده ای قرار بدهید و همیشه همینطور بمانید. در غیر اینصورت گذشته که گذشت؛ ولی در حال و آینده تان تنها خواهید ماند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۳۰:۵۵
شیدا1

شیدا1 : سلام من خواب دیدم که کاپشن سبز و بوت هایی که زمان دانشجوییم پوشیدم رو دباره به تن کردم و به شهر سردسیری که اونجا درس میخوندم رفتم،انگار ساعت ۹ و نیم شب بود ولی مثل روز روشن بود و من گفتم کسی رو اینجا ندارم بایدسریع برگردم نیم ساعته.میخواستم به پارتنرم زنگ بزنم (ازش دلخورم و قهر هستیم)پشیمون شدم .یک خانم زیبا رو دیدم در مسیر و ازم چندتا سوال نیک کرد یکیش این بود نمازت رو مرتب میخونی و من گفتم گاهی.بعد دیدم از راه باغی که پر از لیمو و پرتقال بود عبور کردم ومیوه برنداشتم گفتم حلال نیست،در ادامه میخواستم برم دنبال کاری که خواهر کوچکم مرا صدا زد و از یک کمد خاک گرفته طی یک سری بازی بمن کلید دفترخاطراتی داد گفت اینم کلید دفترت،من زیاد راضی نبودم که کلید دفترخاطراتم پیدا شده ولی گرفتمش.چون از خاطرات گذشته خوشم نمیادپر از سختی و رنج و نشدن بودن

پاسخ
لینک۴ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۲۲:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که رفتاری مثبت و امیدوار و صلح طلبانه از خودتان بروز داده و در مقابل خطراتی که در اجتماع هست، از خودتان محافظت کنید. شما می خواهید قدمهای استواری به سمت اهدافتان بردارید چون می دانید که کسی حامی شما نیست به جز خودتان. شما به نقطه ی عطفی در زندگی تان رسیده اید و می دانید که باید بزرگسالانه رفتار کنید و مسئولیت کارهای خودتان را تقبل کنید و نه اینکه به کسانی تکیه کنید که احساسات و حرفهایشان سطحیست و از روی صداقت حرف نمی زنند. هر چند که با مشکلاتی در زندگی تان مواجه هستید ولی دید شما وسیع و بینش شما قویست و می توانید تشخیص دهید مشکلاتتان از کجا نشاءت می گیرد. شما به جای تکیه به دیگران باید به خدای بزرگ تکیه کنید تا بتوانید به آرامش و رفاه و ثروت برسید. قسمت دوم خوابتان ربطی به خواب اولتان ندارد. لطفا یک حق خواب دیگر شارژ کنید تا بخش دوم خوابتان تعبیر شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۲۸:۱۱
معصومه

معصومه : سلام.خداقوت.
خواب دیدم دوستم داره یه دفتر صد برگ رو نشون میده که بهم بفروشه،رنگ جلدش انگارطلایی بود.شاید هم دارم اشتباه میکنم.تعداد ورقهاش بیشتر نشون میداد.خط کشیهای توش(منظور خطوط چاپ شده ست)ساده و سنگین و انگار به رنگ گلبهی بود.ازکجا نمیدونم ولی فهمیدم دفتر رو اگه بهم بفروشه براش منفعت داره.یعنی هم گرونتر داره بهم میفروشه وهم اینکه اگر به ۵ نفر مثل من بفروشه همون رو میتونه خودش ارزونتر بخره.یادمه ازش نخریدم وانگارمثل همون دفتر رو ارزونتر و انگار به قیمت یک پنجم قیمتی که اون گفته بود تهیه کردم.ونمی دونم عدد پنج یا یک پنجم چرا تو ذهنمه
خانم هراتی دوستم هرازگاهی کیس هایی که شباهتی باهاشون ندارم بهم معرفی میکنه و من به خاطر شرایط بدم مجبورم مستقل شم و دوست داشتم باتوجه به هدفی که دنبال میکنم وهنوز به نتیجه نرسیده مستقل شم نه با ازدواج اینجوری

پاسخ
لینک۱۳ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۲۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست شما همانطور که خودتان هم نوشته اید، کیسی را به شما معرفی می کند که بتوانید شروعی تازه داشته باشید و به موفقیت برسید. او می خواهد عشق را تجربه کنید ولی شما به او اعتماد ندارید چون او احتمالا به نفع خودش می خواهد کاری انجام دهد. شما باید خودتان برای زندگی تان مطابق با سلیقه و معیارهای خودتان ازدواج کنید و از ته دلتان بخواهید که با کسی ارتباط داشته باشید و نه اینکه به شما بگویند که چه برایتان خوب است و یا بد. عدد پنج نمادی از احساسات شماست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۰۵:۴۵
محمد

محمد : سلام.
من قبللا از دختری خوشم می اومد ولی بخاطر اخلاق نامناسبش منصرف شدم.دیشب خواب دیدم رفتم مغازه لوازم تحریر که دیدم صاحبش مادر همون دختره و باروی خوش از من استقبال کرد (در واقعیت بر خلاف دخترش خیلی خوش اخلاقه) و منم گفتم یه دفترچه کوچک روزانه برای خاطره و یاداشت برداری هستم و متوجه شدم که یه دختر خوشگل چشم سبز هم که گفت از بستگان شون هست توی مغازهشونه و میگفت همکلاس دختر دایی من بوده که در واقعیت ۴۰ سالشه و من بهش گفتم تو که بهت میاد کلاس سوم راهنمایی باشی چحوری با اون همکلاس بودی و بعدش دفتر چه رو خریدم و متوجه شدم که دسته کلیدم رو هم به مادر اون خانم داده بودم و اون کلیدها را جدا جدا بدون دسته کلید بهم برگردوند.با تشکر

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۲۹:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید خاطرات قدیمی تان را بیاد آورده و از تجارب قدمی تان استفاده کرده و آینده ی مثبت تری برای خودتان بسازید. کسی که قبلا با او ارتباط داشتید، الان خردمندانه تر از گذشته رفتار می کند و شاید از اینکه شما بخواهید با کسی دیگر ارتباط داشته باشید، حسادت می کند. او تلاش می کند که به شما بگوید که یاد گرفته، رشد کرده و حالا می خواهد شرایط را عوض کند. به هر جهت شما به او امتیاز و جایگاه و اختیار زیادی داده بودید و با او احساس سازگاری می کردید و حالا او این فرصت را به شما می دهد تا آزادی بیشتری داشته باشید؛ امکان رسیدن به خواسته هایتان برایتان فراهم شود؛ قدرت بیشتری داشته باشید و راه حل مشکلاتتان را پیدا کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۴۹:۰۴
Hoda

Hoda : سلام قبل ازخواب به نیت

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۴۳:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. متاسفانه باید عرض کنم که توضیحاتتان را خیلی بد نوشته اید! برای تعبیر خواب مهم است که من درک کافی از اینکه شما چه دیده اید داشته باشم.مثلا شکل زمین را ننوشته اید که چه جور جایی بوده؛ جایی نوشته اید ( که حرفهاخیرداشت پایینش). حرفهاخیرداشت یعنی چه؟؟کلمات را تعمدا به هم چسبانده اید که تعداد حروف کمتر شود و حق خواب کمتری بپردازید ولی به این فکر نکرده اید که من باید بفهمم چه می گویید تا بتوانم خوابتان را تعبیر کنم. اگر در تعبیر اشتباه شود و بخواهید اصلاح کنید، از شما این اصلاحیه بعنوان کامنت اضافه پذیرفته نخواهد شد. اینطور که شما نوشته اید، تعبیر این است که شما زمینه ی زندگی مشابه با دوست و دختردایی و خواهرتان نخواهید داشت. مادرتان برای شما متوسل به امام رضا ع شده و دعا کرده که شما شروعی تازه داشته باشید و رسول خدا ص و حضرت زهرا (فریده) برای خوشبختی شما دعا کرده اند. شما باید عزم و اراده تان را قویتر کنید و به خودتان متعهد باشید و در جهت خوشبختی خودتان تلاش کنید. خوابتان را برای هیچ کسی تعریف نکنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۹:۳۰
Zahra

Zahra : سلام.انگارمجرد بودم تازه رفته بودم سرکاری جدید بعددراخر همه غذا میگرفتند از سلف و سریع می‌رفتندولی من تا آخرش میموندمو می‌دیدم که غذاهای جدیدمی‌آوردندهرکس یک نوع غذامیخوردولی من چند نوع غذاداشتم جایگاه های بزرگ برنج و تهدیگ زعفرانی قالبی زرشکی و از هر غذامقداری برمیداشتم‌. مردهایی باموهای تقریبا سفیدازم خوششون می‌ اومدانگارنشونم میکردندانگارجوان وتوچشم بودم و آنها راهنمایی ام میکردند.دراخردیدم مرغ وچلو آوردند در دفتری غذاهام رو میریختم درهرصفحه یک غذا(انواع برنج)بعدلای دفتردیدم مرغم نیست دوباره سریع رفتم سمت محله غذا (آنقدر بزرگ بود که انگار محله بود) واین دفعه یک سینی فلزی محکم برای خودم انتخاب کردم .دیگه داشتند می‌رفتند. و من تندتند برنج پرمیکردم در سینیم و از سینیهای بزرگ تهدیگ که داشتند می‌بردندتهدیگ پرمیکردم.ته دیگ برنج، نانی،زعفرانی.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۵۸:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسئله ای سخت می کوشید و فعالیت زیادی انجام می دهید و احساس می کنید که همه ی انرژی تان از شما گرفته شده و نیاز به حمایت و پشتیبانی روحی دارید تا در صورتها و حالات مختلف راهنمایی بگیرید. شما نظرات مختلفی که در این خصوص از دیگران دریافت کرده اید را در ذهنتان محفوظ نگه می دارید و در نهایت گشایش کار خواهید یافت. خرد و عقلانیت تان را بیشتر از گذشته به کار می برید و از تمام تجاربی که در گذشته کسب کرده اید، بخوبی استفاده می کنید کما اینکه راهنمایی های لازم را در زمینه های مختلف از دیگران دریافت می کنید. شما به خوبی از خودتان حمایت خواهید کرد و پیشرفت زیادی از نظر اقتصادی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۲:۳۹
الهه اسدی

الهه اسدی : سلام. خواب دیدم مدیرعامل شرکتی که تا چند ماه پیش اونجا شاغل بودم به مدت چندسال دفترهای من رو که توشون نوشته بودم ورق میزد و اصرار داشت یکی رو برداره برای خودش و من بهش گفتم اگه میخواد از اون دفترها سفید شو دارم بهش بدم ولی اون محو دفتر شده بود و میخواست برش داره. سه شب پشت سر هم خواب مدیرعامل رو میدیدم که شب اخر این خواب بود. ضمنا من با دلخوری از اون شرکت اومدم بیرون و ازشون ناراحت هستم.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۶:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مدیر عامل شرکت سابقتان به رفتارهای شما و خاطراتی که در این مدت برای آنان آنجا باقی گذاشته اید فکر می کند و دلتنگ شماست. او تمایل دارد که شما می توانستبد با او همکاری کنید ( و یا شاید می گوید که کاش ارتباط قویتری با خود او بیرون از محیط کار داشته باشید) شما هم حاضرید شروعی تازه با آنان داشته باشید. احتمالا دلخوری شما از آنان یکجانبه است و مدیرتان از شما راضیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۴۸:۳۵
negar

negar : سلام،رفتم لوازم تحریر،دنبال دفتر خاطرات می‌گشتم برای خواهرزادم(چون تو بیداری قول دادم براش بخرم)اما فروشنده نداشت و بیشتر قفسه هاشون خالی بود اما مغازه شلوغ بود من رفتم جلو دفتر نقاشی برداشتم با خودم میگفتم می‌شینم نقاشی میکشم،مداد هم خریدم انگار دوتا مداد بود بایه پاک‌کن،انگار افتادن از دستم ،روی زمین دوتاپاکن کهنه خودموروزمین دیدم،دوباره مداداو پاکن که افتاده بودو برداشتم توی جامدادی گذاشتم،جامدادی مثل هدیه ی دوست قدیمی بوده سالها ندیدمش ،بعد دقت کردم دیدم اون نیست ونو هست،دیگه دیدم تو یه آشپزخونه دارم دوتا ماهی بزرگ و مزه دار میکنم و مواد درست کردم شکم پر کنم همه کاراشو کردم انگارلذت داشت، میخواستم بذارم توی فر یکم کثیف کاری شد،خواهربزرگم اومد چون معمولا اون تو بیداری آشپزی میکنه،بقیه شودادم اون انجام بده.که بذاره فر و اینا..

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۲۰:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما تلاش می کنید که از جنبه هایی از تجارب و خاطرات قدیمی تان در زندگی تان استفاده کنید و خواهرزاده تان هم تمایل دارد که بعدا بتواند از تجاربش در زندگی استفاده کند ولی فعلا خاطرات و جنبه های خیلی مفیدی در ذهن و زندگی خواهرزاده تان وجود ندارد. شما می خواهید تصویر ذهنی تان را نسبت به مسائلی که ایده آل شما هستند، و احساسات درونی تان را بخوبی نشان دهید و نقشی هر چند موقتی، و تاثیری هر چند گذرا روی موقعیتی در زندگی تان بگذارید. شما احساس می کنید که نظراتتان زیاد در گذشته انگار مهم نبوده ولی می خواهید اشتباهات گذشته تان را پاک کنید و ذهنتان را بخوبی منظم کنید. شاید به ذهنیت دوست قدیمی تان فکر می کنید ولی اینبار می خواهید خودتان مطابق با برنامه های خودتان به پیش بروید. شما می خواهید تمایلات فیزیکی و احساسی تان براورده شوند ولی خودتان را سانسور می کنید و همه ی احساستان را آنطور که واقعا دوست دارید بیان نمی کنید چون فکر می کنید بعضی حرفها را نمی توانید به هر کسی بگویید. درک شما و احساس شما نسبت به گذشته خیلی بیشتر شده و باورهای خودتان را مورد سوال قرار می دهید. شانس و انرژی و ثروت بیشتری به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۰:۰۷
Sam sam

Sam sam : سلام،لطفا متن مخفی باشه،

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۱۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سعید از دوست شما خوشش نمی آید و شما درسهای زیادی از زندگی تان کسب کرده اید ولی سعید دوست دارد که شما شروعی تازه داشته باشید. شما می توانید در صورتی که تمام توجه و هم و غم تان را روی او بگذارید، شروعی تازه را با موفقیت کنار او تجربه کنید. شما بین سعید و دوستتان قرار گرفته اید و سعید به شما احساس دارد و دوستتان از او دور است و فقط دوست شما محسوب می شود ونه دوست سعید. ارتباط شما و سعید تقویت خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۳۹:۵۰
Maryam

Maryam : سلام خانم هراتی ممنون از تعابیر خوبتون. لطفا خواب من رو نمایش ندید.

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۴:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه هستید. رازهایی هست که از آن با خبر شده اید و آقای ایکس خیال دارد که سرتان را حسابی کلاه بگذارد. او شخصیتی مصنوعی و دروغگو و بی عاطفه دارد و در حالی که وانمود می کند که می تواند شخصیتی تاثیر گذار روی دیگران داشته باشد، اصلا چنین قدرتی ندارد. او تعمدا برای شما مسائلی را تعریف می کند و یا خاطراتی را در قالب دفترچه در اختیارتان می گذارد که شما او را خردمند و فرهیخته بدانید و فکر کنید که او مظلوم و معصوم واقع شده و کسی در زندگی او نیست یا اشخاص کمی بوده اند که روی او تاثیر گذاشته اند. او تعمدا شما را با اطلاعاتی آشنا می کند که شما او را آنجور که خودش دلش می خواهد؛ متصور شوید!!! شما را دارد می فریبد و در نهایت به شما خواهد گفت که الان تو را انتخاب کرده ام و بعد از شما هم دفتری دیگر می نویسد و اسم شما را کنار طلایه و سپیده می گذارد تا نفر چهارمی را بفریبد. خواب شما 1236 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۶:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.