تعبیر خواب راه
دیدن راه در خواب، دلیل بر جستجو در راه دین و ایمان و افزودن به باور و یقین خود است. اگر درخواب دید که در شاهراه می رود، در راه راست گام بر می دارد. گم شدن در راه، سرگردانی در امر دین و دنیاست. اگر در رفتن راه، خستگی به او عارض نشد، آدم سخت کوشی است و اگر از راه راست بیرون نرفت، خیر دنیا و آخرت را نصیب خود می کند.
اگر راه رفتن وی در شب بود و نتوانست به دلیل ابری بودن آسمان با کمک ستارگان راه خود را پیدا کند، جستجو گری است که شب و روز در جستجوی حقیقت، خستگی ناپذیرگام بر می دارد و عاقبت در کاری که دارد، موفق خواهد شد. اگر راه خود را خرم و پر از سبزه دید، راهی که می رود صراط مستقیم و راهی درست است و در غیر آن معنای برعکس دارد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر راه بر پنج وجه است:
- دنیا،
- فراغت و شادی،
- کار نیک،
- خیر و برکت،
- آسایش و راحتی مردم.
محمد ابن سیرین گوید: راه به خواب دیدن، دین بود و استقامت آن و جستن راستی در دین و دنیا. اگر بیند بر شاهراه می رفت، دلیل که به راه دین رود. اگر بیند که به راه راست گروهی را هدایت کرد، دلیل که قومی را به راه راست و صلاح راهنمائی کند. اگر بیند در راه سرگشته و متحیر می گردید، دلیل که در راه دین یا به کار دنیا سرگشته شده باشد.
ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند در راهی می رفت چنانکه خسته نشد، دلیل که حق خود را از کسی بستاند. اگر بیند کسی او را از راه راست به راه کج برد، دلیل بود که او را دروغ مشغول گرداند. اگر بیند به شب تاریک به راه می رفت و راه به او مشکل شد، دلیل که استقامت و راه راست یابد. اگر راههای بسیار بیند و نداند که از کدام راه باید رفت، دلیل که در دین خویش متحیر بود و با مردم بددین وی را صحبت بود.
اگر بیند که راه در برابر او مشکل شد و ندانست به کجا می رود و به قول حضرت رسول دست راست گرفت و می رفت و چون شب درآمد، راه گم کرد، دلیل که راه حق بر او پوشیده گردد. اگر بیند به عزم از راه به در رفت، دلیل که بر دشمن مکر و حیله سازد. اگر بیند در راه همی رفت و زنی پیش وی آمد و به سبب آن زن از راه به یک سو رفت دلیل که به دنیا فریفته شود خلل دردین او درآید و راه خیر گذارد. بدان که حکم پیاده شدن در راه سوار شدن، در تاویل یکسان است.
جابر مغربی گوید: اگر بیند در راه او سبزه و نباتات نیکو بود، دلیل بر پاکی و نیکوئی دین کند. اگر بیند در راه به گمان می رفت، دلیل بود که دین بدست آورد یا در کار خود سرگشته شود. اگر بیند کسی را از راه ببرد، دلیل بر فساد وی کند.
اسماعیل بن اشعث گوید: راه راست درخواب مسلمانی بود و استقامت دین و راه کج بر خلاف این بود.
آنلی بیتون می گوید: اگر خواب ببینید از راهی باریک می گذرید و از روی صخره ها و زمین ناهموار عبور می کنید، نشانه آن است که هیجان تب آلودی بر شما چیره خواهد شد و با بدبختی بزرگی مواجه خواهید شد.
اگر خواب ببینید می کوشید راهی که از آن باید بگذرید، پیدا کنید، علامت آن است که کاری که می خواستید به نحو مطلوبی به پایان برسانید با شکست روبرو خواهد شد.
اگر خواب ببینید از راهی عبور می کنید که اطرافش پوشیده از گل و گیاه و چمنزارهای سرسبز است، نشانه آن است که از عشق های تحمیلی نجات خواهید یافت.
اگر خواب ببینید راه خود را گم کرده اید، علامت آن است که اگر به اقداماتی که انجام می دهید با دقت بیشتری تأمل نکنید، شکست خواهید خورد.
تعبیر خواب راهرو
اگر کسی در خواب دید راهروی خانه اش تمیز و مرتب است، همسر وی با لیاقت و نجیب است . اگر زن راهروی خانه اش را تمیز دید، و مصالح آن محکم بود، دلیل بر قدرت و توانایی شوهر و اخلاق نیک وی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.
sajede : سلام خانم هراتی عزیز، ممنون میشوم زحمت تعبیر این خواب که چند شب پیش دیدم بکشید. در یک راه اسفالت در یک منطقه کوهستانی پیش می رفتم. در جایی میان کوهها وایسادم بسمت راست راه نگاه کردم. خانه ی دیدم. عرض جاده را طی کردم در میانه دو لاین جاده دیوار کوتاهی بود وقتی میخواستم انرا رد کنم اختاپوسی بزرگ سیاهی روی ان مرده بود. در لاین دوم جاده هم چند اختاپوس مرده بزرگ سیاه افتاده بودند. به داخل خانه رفتم. تخت و میز ی داشت. نیمه تاریک بود. از پنجره رو به کوه مرد جوانی پشت به خانه ایستاده بود که ناشناس بود و با سوت و اشاره به کسی اشاره می کرد. کم کم چشمهایم درست نمیدید. در حالیکه انها را می مالیدم سگ ان مرد از در وارد شد. یک سگ چاق پاکوناه با سر سیاه و بدن کرم رنگ. ازش ترسیدم رفتم روی میز نشستم. ان سگ امد طرفم دستم را لیس زد و عقب نشست. همچنان درست نمیدیدم.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر این است که راه رسیدن شما به موفقیت، برایتان هموار است ولی شما با چالش های زیادی در زندگی تان مواجه می شوید. باید منطقی فکر کنید. شما می خواهید مسیر زندگی تان را تغییر دهید و بر موانع و مشکلاتی که سر راهتان قرار دارد، غلبه کنید. اما مسئله ای پیش می آید که شما نمی توانید راجع به آن، درست قضاوت کنید. تمام عشق و توجه شما معطوف یک رابطه یا یک نفر می شود و این بشدت به ضرر شماست چون کسانی که قبل از شما اینطور اشتباه کردند، همه با افسردگی و ناامیدی مواجه شدند. بینش شما کافی نیست. آگاهی و علمتان نسبت به این مسئله ی پیش رو، بشدت ضعیف است. کسی که فکر می کنید دوست شماست، افکار گناه آلود و پلیدی در سر دارد، و صرفا به منافع خودش فکر می کند؛ تصمیم می گیرد که سرتان را کلاه بگذارد و شما باید قبل از اینکه وارد ماجراجویی و یا رابطه ی تازه ای شوید؛ خوب روی آن رابطه دقت کنید و مسائل را خردمندانه تر قضاوت کنید وگرنه زندگیتان بشدت خراب می شود. تشکر از همراهیتون
رضا : با عرض سلام و احترام
انشالله همیشه سلامت باشین
برای خواب ها خداوند را شاکرم و برای تعبیرها از شما تشکر میکنم.
خودم را در راه پله ساختمان میدیدم از طبقه ی منفی به سمت بالا رفتم تا به طبقه ی همکف رسیدم و سپس ۲ طبقه دیگر تا به منزل برسم. در راه پله ۲ مرد را دیدم که یکی از آنها برایم آشنا بود قبلا ریش نداشت اما الان ریش گذاشته بود. آنها داشتند در مورد برادرم صحبت میکردند که او در آزمون دکترای تخصصی رتبه ۶ یا ۷ کشور شده است با این وجود برادرم کار نمیکرد(در واقعیت هم کار نمیکند). بنظرم می آمد که آنها میخواستند جواب سوالها را از برادرم بگیرند و به همین دلیل با او در ارتباطند. به منزل آنها رفتم، ۲ خانم و ۲ آقا آنجا بودند. با آنها مشغول صحبت و تفریح بودم و میخواستم در تلویزیونِ آنجا با آنها فیلم ببینم. سر میز غذا بودیم، هر کسی جلویش بشقاب داشت اما عجیب بود که آنها در یک کاسه غذا میخوردند، یک نفر میخورد و سپس همان کاسه را فرد دیگری استفاده میکرد. پرسیدم که چرا اینکار را میکنند و به طعنه گفتم که لابد عمل مقاربت جنسی تان هم همینطور است ! کسی چیزی نگفت اما فهمیدم که همینطور است در ذهنم این آمد که یکی از آن مرد ها با آن خانم رابطه جنسی برقرار میکند و سپس مرد دوم مشغول میشود. وقتی ناهار تمام شد برای استراحت رفتم کنار آنجا بنشینم و آن ۲ خانم هم آمدند، یک پتو یا لاحاف مشترکی روی هر ۳ تایمان بود. اتفاقی نیفتاد اما آنها بدشان نمی آمد از زیر پتو حرکتی انجام بدهند. همانطور که عرض کردم یکی از آن آقایان برایم آشنا بود به او گفتم که من شما را قبلا دیده ام، شما مرا میشناسید ؟ اما او یادش نبود اما میدیدم که قبلا همراه او در پارکی بودم و او تشنه اش بود ، دنبال آب میگشت به او نشان دادم شیر های آب را که در ۳ جای مختلف پارک بود، گفتم از هر کدام که میخواهد استفاده کند. با آنها صحبت میکردم برای خنده میگفتم که سن عقلی ام خیلیی بالا است اما یک تستی که درست هم بود دادم و نشان داد سن عقلی ام بین ۱۰ تا ۱۷ سال است(این تست را در واقعیت زده بودم و نتیجه اش همین بود!) من میخواستم با آنها فیلم ببینیم اما گفتند که بیرون کاری دارند ولی بعدش متوجه شدم که خسته اند و میخواهند استراحت کنند. گفتم باشه استراحت کنید من میرم پایین، منزل مان و بعدش میام بالا تا فیلم ببینیم. وقتی از پله ها رفتم پایین دیدم آن مردی که برایم آشنا بود تلویزیونم را پس آورد. متوجه شدم که دیگر تمایلی ندارند.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تشکر. شما تلاش می کنید که در زندگی تان پیشرفت کنید و در یک فاز تحول در زندگی به سر می برید. شما از اینکه همه چیز را در مخیله ی خودتان تحلیل کنید بیرون آمده اید و افکارتان را به صورت منطقی به زبان می آورید. سعی می کنید که اصیل و با فرهنگ باشید ولی درکتان نسبت به بعضی مسائل هنوز پایین است. می خواهید تعادل و آرامش بیشتری را در زندگی تان ایجاد کنید و به سطح زندگی ایده آلتان دست پیدا کنید. برادر شما قبلا خیلی صریح و رک راجع به احساساتش با شما صحبت می کرده ولی حالا یاد گرفته است که این احساسات را مخفی کند. درک او بالاتر رفته و تلاش می کند که در زندگی به موفقیت و سعادت زیادی دست پیدا کند. برادر شما عزم و اراده اش را برای رسیدن به موفقیت بسیار بالاتر برده است و امکانات مالی بهتر و بیشتری هم نسبت به گذشته در دست دارد. شما می خواهید از زندگی او سردربیاورید و روش تحلیلی او را نسبت به بررسی و قضاوت در مورد مسائل مختلف، بیشتر کشف کنید. شما تشنه ی زندگی هستید و می خواهید آینده ی خوبی برای خودتان بسازید. برای برادرتان این خیلی مهم است که احساس امنیت بیشتری در زندگی داشته باشد. او احساسش، نقشه هایش و اهدافش را برای زندگی آینده اش، صرفا برای خودش نگه می دارد و تمایلی به ابراز آنها به کسی ندارد. شما دوست دارید که او را بهتر درک کنید و از او حمایت کنید، اما او دوست دارد که از خودش حمایت کند. همینطور او دوست دارد که پولش را خودش برای خودش حفظ کرده و یا خرج کند. هر چند که شما از همان رفاه و امکانات مالی برخوردار هستید که برادرتان از آن برخوردار است. این تمایل برادرتان به قویتر بودن و حمایت از خودش باعث می شود که شما احساس کنید که یک چیزی عوض شده. شما می توانید جنبه هایی از او را بشناسید. به یاد می آورید که زمانی که او نیاز به حمایت و پشتیبانی داشت، شما سعی می کردید که انرژی مثبت بیشتری به او ببخشید و او را راهنمایی کنید. شما دوست دارید به دستاوردهای بالایی در زندگی تان برسید و همچینن روحتان را قوی کنید و به کمال برسانید. ولی برادرتان مثل سابق نیست و تمایلی ندارد که برای شما از افکار و احساساتش حرف بزند. شما هم اصراری روی این موضوع نخواهید کرد و اجازه می دهید که او استراحت کند هر چند که این عدم موفقیت شما، برای اینکه برادرتان را مجاب کنید که با شما درددل کند، برایتان یکجور شکست محسوب می شود. او می خواهد به شما بگوید که شما زندگی خودتان را بکنید و سرتان به کارهای خودتان گرم باشد و اجازه دهید که او هم زندگی شخصی خودش را داشته باشد. خوابتان معادل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Shima : سلام مجدد. یک راهروی دوشاخه دیدم دانشگاه یا محیط اداری بود من شاخه سمت راست دم یه اتاق وایساده بودم نوبتم شه کارمو انجام بدم ولی ته این سمت راهرو ادامه دار نبود. راهروی سمت چپ طولانی و بی انتها بنظر میومد و یکی از اقوام ( که در واقعیت نماد انسان شکست خورده در خانواده هست) کمی جلوتر وایساده بود و یه لحظه برگشت به من نگاه کرد و روشو برگردوند. منم همچنان مشغول کار خودم بودم.
فریبا هراتی
: سلام. علاوه بر اینکه شما فقط یک حق خواب خریده اید و نباید دو خواب را همزمان ارسال کنید، طبق قوانین سایت شما مجاز به ثبت فقط یک خواب در هر 24 ساعت هستید و نه بیشتر. منظور از 750 کاراکتر، کاراکترهای یک خواب است نه همه ی خوابهایی که دیده اید! اینکار خلاف مقررات سایت است و خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند. این خواب دومتان را بعدا در یک روز دیگر در صورت تمایل با شارژ مجدد حق خوابتان، جداگانه دوباره ارسال کنید. تشکر از همراهیتون
اشکان : سلام . عرض ادب...خواب دیدم که از خانه ای که خودم زندگی میکنم یکراه مخفی به خانه ی یکی از آشنایان پیدا کردم یک راهروی باریک بود که می شد به خونه ی اون بنده خدا رفت و آمد داشت در صورتیکه در واقعیت باید با تاکسی سرویس یا وسیله نقلیه به خونه اون بنده خدا برم در خوابم چند باری از خونه خودم از طریق اون راهرو رفتم اونجا و برگشتم خیلی هم شاد بودم که چنین راهی پیدا کردم...تعبیر بفرمایید ..مرسی
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که شما دارید چیزهای جدیدی را با استفاده از بینش و شهودتان، در مورد این شخص کشف می کنید که باعث ایجاد هیجان بیشتری در زندگی تان می شود. شما فرصت های جدیدی بدست می آورید تا رابطه ای جدید با او داشته باشید و یا باورها و نگرش شما نسبت به او، عوض خواهد شد. شما بیشتر یاد می گیرید که در رابطه با او چطور باید به پیش بروید که ارتباط تان قویتر شود و یا شناخت بیشتری از او پیدا می کنید. تشکر از همراهیتون.
faty : سلام وقت بخیر.خواب دیدم منو مادرم با یه حالت نرمال و اکی داریم از راهی باریک که بعرض دوتا آدم بود رد می شدیم و اطراف این راه برفایی که به ارتفاع یک متری بود،کف راه ما هم خیلی قشنگ سنگ چین و مرتب بود و مخصوص رد شدن بود و من به مادرم غر میزدم که ازاینجا اخه واسه چی رد بشیم ، در ضمن تو مسیر ابهای جاری و زلالی از زیر زمین که بیرون میومدن و روون بود میدیدیم انگار اب از اب شدن برفا بود که جاری بودن.
فریبا هراتی
: سلام. شما با استفاده از عقل و خردتان، از سختی ها عبور خواهید کرد. رکود اقتصادی، احساسات سرد و سردی روابط در زندگی تان از بین خواهند رفت و انشالله روزهای خوب دوباره خواهند رسید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام، لطفا مخفی شود
فریبا هراتی
: سلام. شما به فاز تازه ای از زندگی تان وارد خواهید شد و به این آگاهی و درک خواهید رسید که چه باید با زندگی تان بکنید. از صمیم قلب و از روی احساس می دانید که کاری که باید انجام دهید منطقی و درست است. زندگی تان متحول خواهد شد و علیرغم سختی های راه، در نهایت به موفقیت و شادی دست خواهید یافت. شاید به نظر برسد که مسیر زندگی شما، کسل کننده، ساکن و بی حرکت است ولی با قدرت و ثبات و عزمی راسخ، خواهید توانست به آرمانهای خودتان دست پیدا کنید. تشکر از همراهیتون.
مهدی : با عرض سلام و خسته نباشید، خواب رو به نقل از خواهرم میگم: خواب دیدم تو یه جاده ای هستم که فکر میکنم یطرفه بود و جاده برام ناشناس بود ، وتو جاده کوهی که از داخلش تونل زده بودند بود و ماشینها در حال رفت به داخل تونل بودند ،من کنار جاده در قسمت خاکی ایستاده بودم و با حسرت به ماشینها نگاه میکردم که کاش من هم ماشین داشتم میتونستم از تونل رد بشم،دنبال راهی بودم و فکر میکردم چیکار کنم برگشتم تونلو نگاه کردم دیدم با مقوای بزرگ ابی رنگ که دورش سفید بود درب تونل بسته شده، ترسیدم یهو ذکر یا اللهُ یا مَنّان اومد ذهنم داشتم میگفتم و بعد از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در زندگی تان با چالشی مواجه شده اید که نمی دانید چطور با آن مقابله کرده و مشکلاتتان را حل کنید. دلتان می خواهد وسیله ای فراهم شود که بتوانید به هدفتان برسید، راه های تازه ای در زندگی تان باز شود و به موفقیت برسید. اما شما چشم انداز محدودی دارید و نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد!! اینکه جلوی تونل بسته بوده به این اشاره م کند که خداوند می خواهد از شما در مقابل خطراتی که سر راهتان وجود دارد، حمایت کند و شما نباید ریسک کنید و خودتان را به خطر بیاندازید. این لطف خدا به شماست که در راه رسیدن به خواسته تان موفق نیستید!! خداوند به شما منت گذاشته و از شما با نرسیدن به خواسته تان حمایت می کند! چون چیزی که می خواهید به ضرر شماست. اگر راه رسیدن به خواسته تان فراهم نشده خدا را شکر کنید چون خیر شما در این است که به هدف و آرزویی که داشته اید نرسید. تشکر از همراهیتون.
faty : خواب دیدم که یک دختر بچه ای کول کردم وبهشم میگم محکم منو از پشت بگیر و همراه خواهرم داریم به مسیری میریم مثل داخل محله های روستایی مانند، بعد من سرم پایین بود که جلومو ببینم یهو دیدم سر راهم یه تپه بزرگ و با شیب تندی هست که نمیشه رد شد، سرع خواهرم گفت ازین کنارش باید رد بشیم که به اندازه یک نفر میشد رد شد و من بالای اون تپه دیدم که به یک امامزاده که بچه بودیم میشناختمش ، به اون میرسیم و انقد اون امامزاده بزرگ و با جمعیت شده بود که به مسجد بزرگ تبدیل شده بود و تو حیاطش آخوندایی بودن که از نوع آخوندای خارجی مانند بودن و منو خواهرم به بالا که رسیدیم رفتیم نشستیم کنار خانم هایی که سنشون از مابیشار بود و تو یه ردیف نشسته بودن ومن هم بالاتر از همه نشستم و چون با شلوارک بودم اون چادر ی که جلوی همه اینا پهن شده بود، کشیدم سمت خودم تا پامو بپوشونم
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که از خودتان و سرمایه و ثروت یا داشته هایتان محافظت کنید و مسئولیت پذیر هستید. می خواهید در مسیر درست زندگی تان حرکت کنید و از مواجهه با مشکلات خودداری کنید. شما با کسانی تعامل می کنید که درکشان از شما پایین تر است و یا از نظر اقتصادی ضعیفتر از شما هستند. اما سعی می کنید که به تنهایی و با تکیه به اعتماد به نفستان، در این مسیر زندگی تان، به پیش بروید و مرتکب اشتباه نشوید. شما برای رسیدن به حوائجتان باید متوسل به امام زاده یا متوسل به ائمه ی اطهار ع شوید. شما درک درستی از آنچه که روحانیون می گویند ندارید ولی سعی می کنید که اجتماعی و برون گرا باشید، خودتان را دست کم نگیرید، احترامتان را حفظ کنید و نشان دهید که خردمند هستید و قادرید که خودتان روی پای خودتان مستقل باشید و برای زندگی تان تصمیم بگیرید. ولی در عین حال سیاستمدارانه رفتار خواهید کرد و همه ی عملکردتان را برای کسانی که نسبت به شما شناختی ندارند، و ممکن است روی شما قضاوت ناعادلانه ای داشته باشند، بروز نخواهید داد. تشکر از همراهیتون.
مرضیه دانی : سلام امروز صبح خواب دیدم با ماشینم در مسیر کارم میرفتم تو راه رییسم رو دیدم که پیاده میرفت و مسیر خاکی بود وچادرش و سرش هم خاکی شده بود از پیشش گذشتم بهش گفتم سوار بشه ولی اون پیاده اومد قرار بود در مورد رازی که میخواستم تو بیداری باهاش در میون بگذارم با هم صحبت کنیم به محل کارمون رسیدیم بهم گفت زیاد سخت نگیر
فریبا هراتی
: سلام. شما خیلی بیشتر از رئیستان، کنترل زندگی تان را در دست دارید و موفق تر از او هستید. او سعی می کند که به آرامی در زندگی پیشرفت کند و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند. شما از او کمک می خواهید بدون اینکه بدانید او خودش سرشار از مشکلات است. شما نباید زیاد زندگی را سخت بگیرید و بدون توجه به حال رئیستان یا هر کس دیگری، بار احساسی و عاطفیخ خودتان را سر او خراب نکنید! تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلامخسته نباشیدخانم هراتی این روزها با فکر آشفته ای که دارم زیاد خواب می بینم.دیدم خانوادم منو نزدیک منزل همسرم اوردن و خودشون رفتن. انگار میخواستم چیزی رو بررسی کنم. کیف پول و تلفن همراهم نبود، خودم تنها بودم. همسرم داخل یک ساختمان چند طبقه بزرگ زندگی میکرد، ساختمان دو بلوکه و بسیار بزرگ ولی بسیار قدیمی و مستهلک با در و دیوار چرک کرم رنگ و همینطور راه پله های پهن و بزرگ با راهروهای بزرگ بود. اما بسیار خراب و قدیمی. من از پله ها بالا و پایین میرفتم، اون طبقه ای که شوهرم زندگی میکرد شبیه همان ساختمانیست که در واقعیت داخلش زندگی میکنه. چند بار توی اون راهرو هم سرک کشیدم. بر خلاف واقعیت بسیار شلوغ بود و خانمهای همسایه درون راهرو رفت و آمد داشتن و بر خلاف واقعیت در طبقه زیرزمین قرار داشت ورودی ساختمان چند پله میخورد وارد زیرزمین میشد. اما به جای موزاییک کف ورودی رو با یک حفاظ فلزی پوشونده بودن که البته هیچکس پاهاشو روی اون نمیگذاشت و همه میترسیدن از روی اون راه برن، از روش می پریدن. از همسرم جرات نمیکردم وارد راهرو بشم و وضعیت شوهرمو بررسی کنم تا اینکه دوتا از دوستان دوران دبیرستانم رو دیدم که الان اصلا خبری ازشون ندارم چادر رنگی سفید پوشیده بودن و گفتن اونجا منازل رو تمیز میکنن و پول میگیرن اما در واقعیت یکیشون دبیر و شاغل هست از اونی ک دبیره خواستم به بهانه تمیز کردن منزل شوهرم وارد منزلش بشه و ببینه آیا کیف دستی من که به رنگ طوسی و چهارگوش هست، داخل منزل همسرم هست یا نه؟ قبول کرد و رفت اما شوهرم گفته بود کارگر نیاز نداره و نفهمیده بود که کیفم اونجا هست یا نه. بالاخره بعدش با دوتا دوستهام از ساختمان خارج شدیم و قرار شد دنبال تلفن باشیم که به خانواده ام اطلاع بدم تا بیان سراغم.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید بدانید که همسرتان برای شما اعتباری قائل هست و می خواهد با شما در ارتباط باشد یا خیر ولی این افکار را با خانواده تان مطرح نمی کنید. او بسیار دمده و قدیمی فکر می کند و همان افکار منحط و بدرد نخور سابقش را دارد ولی از نظر مالی متمولتر شده است. روحیه ی او اما خراب و طرز فکرش بدردنخور است. او شرایط مالی خیلی بهتری پیدا کرده که آن را از دیگران مخفی می کند و شما هم نمی توانید این مسائل را مستقیما با او مطرح کنید و بگویید که متوجه ی وضعیت مالی او شده اید. حتی اگر بخواهید از در دوستی و خردمندانه وارد شوید و کسی را به هر دلیل به او نزدیک کنید تا شرایط مالی او را بررسی کند، او هرگز دیگران را نمی پذیرد و افکارش را با کسی مطرح نمی کند. شما حتی با افکار متفاوتی نسبت به امروزتان هم نمی توانید به او نزدیک شوید ( همسر شما کلا آدم درونگرا و بسته و خشکی است). شما نمی توانید هرگز ار افکار او در قبال خودتان بیشتر از چیزی که امروز می دانید؛ با خبر شوید. تشکر از همراهیتون.