کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زالو

دیدن زالو، وجود دشمنی سمج است که دست بردار نیست. دیدن زالو در خواب خوب نیست بخصوص اگر سیاه باشد و ببینید که به گلویتان چسبیده است. اگر ببینید زالو به شکمتان چسبیده، همسرتان با شما دشمنی می کند. اگر به دستتان چسبیده بود، برادر یا فرزندتان به شما آسیب می رساند. اگر به پلک چشمتان چسبیده بود، دخترتان به شما بد می کند و اگر به پشتتان چسبیده بود از جانب دوستانتان زیان می بینید.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن زالو در خواب دشمن طماع است. اگر ببیند زالو خون از اندام او می مکید، دلیل که دشمن بر او چیره گردد و بر قدر آن خون که خورده بود از مال او نقصان گردد. اگر زالو را از اندام خود جدا ساخت و بکشت، دلیل است بر دشمن ظفر یابد. اگر ببینید که زالو در دهان شما است خودتان با خود دشمنی می کنید.

ابراهیم کرمانی می گوید: زالو عیالی است که مال دیگران خورد. اگر ببیند که زالوی بسیار بر وی جمع شدند و خون او می مکیدند، دلیل است که به قدر آن خون از مال او نقصان شود و غمگین گردد.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که زالو بر اندام وی بود، لیکن اندامش را نمی مکید و گزندی نمی کرد، دلیل است که از دشمن هیچ گزندی به وی نرسد. اگر ببیند زالو درگلوی او شد، دلیل که دشمن در خانه او است و به قدر مضرتی که از زالو به او رسیده، از دشمن مضرت ببیند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

8 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

حدیث

حدیث : سلام خانم هراتی عزیز امروزصبح خواب دیدم درخانه هستم که قدیمی است چند تا اتاق داشت وکمی تاریک همه جا قالی پهن بود ولی کهنه، اجاره کرده بودیم وقرار بود با مادر و پدر شوهرم زندگی کنیم برادر شوهرم روی تختی دراز کشیده بود وخیلی درد داشت قسمتی از پایین شکمش را دست میذاشت و میگفت اینجا درد میکنه از من توقع داشت یه کاری براش بکنم ومن به خاطر مسئله نا محرم بودنش امتناع میکردم بعد دیدم خواهرم داره اتاق خونه را تمیز میکنه که متوجه شد زیر فرشها زالو هست و اونها بصورت رشته های باریک پیدا میشدند وهمه جای خونه بودند به شوهرم گفتم اینجا را پس بدیم بعد رفتم تو کوچه عموی مرحومم سید کاظم بودند وداشتن ابری از زالو که به شکل پرندگان سیاه کوچک توی آسمان بودند را دور میکردن بعد آقای سید محمد خاتمی آمدند وبا اشاره دو تا دست به پرندها دورشون کردند وآسمون صاف شد

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۱۸:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از راه و روشی قدیمی در زندگی تان دنباله روی می کنید و به همه ی کارهای همدیگر کار دارید! پایتان را در محدوده ی زندگی اشخاص دیگر می گذارید و اینبار، راجع به پدر و مادر شوهرتان و زندگی برادر شوهرتان فکرتان را ناراحت می کنید. برادر شوهر شما به خاطر مسئله ای احساساتش جریحه دار شده و می خواهد که شما او را کمک کنید. شما عزم و اراده ی زیادی را ( علیرغم اینکه وظیفه تان هم نیست) از خودتان بروز می دهید تا مشکلات او را درک کنید و ریشه ی ناراحتی های او را بیابید. کسی ( یا اشخاصی ) در زندگی برادر شوهرتان هستند که باعث شده اند که او پنهانی به گناه رو بیاورد. اعتقادات برادر شوهرتان نسبت به بعضی مسائل بشدت اشتباه است و هر چند که ظاهر زندگی او بی عیب و نقص است ولی در پس زمینه ی فکر و زندگی او، گناهان و خطاهای زیادی وجود دارند. او خودش هم شاید نمی داند که مرتکب گناه شده است!! ولی عزت نفس او پایین آمده و احساساتش جریحه دار شده. برادر شوهر شما بشدت، اخلاقی بد و عصبانی از خودش بروز می دهد. او دیگران را آزار می دهد و بعد خودش عذاب وجدان می گیرد!! شما می خواهید مشکلات او را حل کنید، باید به او بگویید که در مواجهه با سختی ها باید فرو خورنده ی خشم خودش باشد ( کاظم). برای رسیدن به ثروت، مردم را آزار ندهد و خون آنان را نریزد! او باید به این شرایط به یمن دعاهای رسول خداوند خاتمه دهد ( خاتمی). باید اراده کند و قضاوت درستی نسبت به مردم داشته باشد تا بلا را از خودش دور کند و آنوقت امید به زندگی او برخواهد گشت. ( در غیر اینصورت خشم خداوند شامل حال او خواهد شد و بلا بر او نازل می شود). تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۰۲:۰۵
Pourya

Pourya : سلام،همسرم خواب دیدتو خونه بودیم که من چراغوخاموش کردم وخانمم گفت خوب شدخاموش کردی(از نورکم خوشش میاد)من بالبخندگفتم خوبه،چون نمیبینیش.بعد خانومم یک مارمولک دیدکه اونطرف داشت می دوید. خانومم رفت روی مبل نشست مارمولک هم رفته بود روی مبل(ازمارمولک نمیترسید)خانومم گفت یعنی چی نمیبینیش، اینجاس وبیا بگیرش.بعدمارمولک رفت تو اتاق وتبدیل به یک دایناسور بیخطر(گیاهخوار) و نه چندان بزرگ شد.فضاعوض شدبه روستای خانوادگی ولی متفاوت،خانمم دیدروی یک بلندیه که شیب تندی داره.یک خونه گلی کوچک و به رنگ سفید(شبیه امامزاده یازیارتگاه)جلوتر بودکه خانمم بااحتیاط وترس زیاد ازشیب، به سمتش رفت. اما دید یکنفر داخلش هست واز رفتن منصرف شد. بعد خاله من وعمه خودش راپشت سرش دید(خالم از بچگی به خانومم گیر میده و خانمم خاطره خوبی ازش نداره)بهش میگه چرا نمیری پایین،خانمم میگه شیبش خیلی تنده.خالم میگه اونطرف پله داره وبعد خانومم را هول میده.پایین مسیر یک برکه آب باعمق ۲۰ سانتی و آب زلال و خنک بودکه چند نفر داخلش بازی میکردن.یکنفر خانمم را هول داد توآب.خانمم مشغول بازی میشه که دید تعدادی زالوی سفیدوشفاف به دستش چسبیده.اومد بیرون آب و دیدکه به دست و پاهاش زالوچسبیده.دو سه تازالو بخاطر خوردن خون، بزرگ وتیره شده بودن و یکی دوتام کوچیک با رگه خون،خانومم داشت جداشون میکردکه حس کردداخل دهنش هم زالوهست وشروع به دراوردنشون کرد.یک دختر بهش گفت اون چیزی نیست و توی دهن خودشو نشون داد که پر از زالوی زنده و درحال تکون خوردنه.اونایی که تودهان خانمم بود سالم نبودن و حالت کشی داشتن.یک مرد اومدبه خانمم و دختره گفت من داروش را دارم وبهتون میدم ولی به کسی نگین. بعد دارو بهشون داد که مصرف کردن و به بقیه هم گفتن و دادن.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۲۵:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که خانم شما به مسئله ای شک کرده و در حال حاضر دوست هم ندارد که شما از آن مسئله با خبر شوید چون نمی داند که شما با او موافقت می کنید یا خیر و شاید می ترسد که شما به خواسته ی او بله نگویید و از شنیدن این خبر خوشحال نشوید. ولی تدریجا این خبر، خود بخود نمایان می شود و شما از آن مطلع می شوید. به احتمال قوی، خانم شما باردار است. خانم شما نگران است که برای او مشکلی بوجود بیاید و علیرغم نگاه مثبتی که به شرایط خودش دارد ولی باز می ترسد که برایش دردسری ایجاد شود. خاله ی شما شاید خانمتان را تشویق می کند که در این شرایط قرار بگیرد و نترسد در حالی که او نوعی بی ثباتی را در زندگی خودش تجربه می کند. شاید خانمتان هم دوست دارد که پله به پله در زندگی به پیش برود و نه اینکه مجاب به انجام کاری بشود. خانم شما احساس ایزولگی و تنهایی می کند و از اینکه بخواهد الان باردار شود و به جنینی که خون او را می مکد مرتبط شود احساس خوبی ندارد. احتمالا خانمتان صاحب فرزند دختری خواهد شد که در حال حاضر؛ از خانم شما تغذیه می کند و رگهای خونی به او وصل هستند. اما خانمتان منفی بافی می کند و نگران است که این حالت را ادامه دهد یا این بچه را سقط کند. همه ی شواهد خوابتان گویای این است که او باردار است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۲۲:۴۱
سحرم

سحرم : سلام .وقتتون بخیر خانم هراتی عزیز..ممنون میشم خوابم پنهان بشه.مچکر

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۱:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. می خواستند که شما را در موقعیتی قرار دهند که فقط از شما کار بکشند و از شما سو استفاده کنند و در موقعیت بدی قرارتان دهند ولی شما می خواستید که در شرایطی قرار بگیرید که نگرانی های گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. با درخواست شما موافقت نکردند و شما هم استعفا دادید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۵:۰۰
khorshid

khorshid : سلام.وقت بخیر.من به تازگی با آقایی آشنا شدم که در ظاهر همه چی تمومه ولی نمیتونم بهش اعتماد کنم.خواب دیدم با دختری روی تخت رابطه جنسی داره یعنی دو سه تا صحنه با دو دختر متفاوت دیدم که آمیزش میکنه و دخترا انگار بدکاره بودن و زیرش بودن اون رو بود.بعد دیدم خودش و پسر عموش که میشناسمش باهم یه مغازه شیرینی فروشی بزرگ دارن که مال هردوشونه(ولی در واقعیت شغلش چیز دیگه ایه)من رفتم مغازشون یه کیک تولد درست کرده بودن بزرگ و سفید رنگ بود که روش بعضی جاها مدلهایی با شکلات داشت و گذاشته بودن وسط مغازه، من پیش خودم گفتم فردا تولدمه احتمالا کیکو واسه من درست کرده و میخواد غافلگیرم کنه(در واقعیت تولدم گذشته،و قبل آشناییمون بود)و دوباره تو ذهنم از خودم پرسیدم اون از کجا تاریخ تولدمو میدونه دوباره گفتم پسر عموش میدونه بهش گفته(با اینکه پسرعموشم تاریخ تولدمو نمیدونه)بعد همونطور که کنار کیک بودیم و مغازه هم مشتری داشت بهم گفت میشه بری من الان کار زیاد دارم و خیلی سرد منو پیچوند منم فکر میکردم پیش خودم که داره الکی میپیچونتم که سر از قضیه کیکه در نیارم که بتونه غافلگیرم کنه بخاطر همین ناراحت نشدم گفتم باشه اصلا نمیخواستم بمونم، و رفتم. بعد بابای پسر عموشو دیدم که مشکل مالی داشت و میگفت که خونه و ماشین پسرمو بزور خریدیم و منو دید و گفت حالا این دختره با پسرم میخواد بمونه؟و فکر میکرد من با پسرش دوستم(اول همین پسر بهم پیشنهاد آشنایی داد من قبول نکردم و بعد منو با پسر عموش آشنا کرد) .و دیدم تو خونه بودیم دختر عموم بهم گفت لباس مجلسی تو از مال ندا دختر عممون هم قشنگتره و دوباره گفت پوستت چقدر خوب شده منم گفتم اره دیگه ارایش نمیکنم(در واقعیت دارم به پوستم بیشتر میرسم) و همونجا رفتم خودمو توی اینه نگاه کردم پوستمو دیدم روی لپ چپ صورتم یه چیز سیاه کوچیکه دقت کردم دیدم زالوعه.و یهو دیدم هیچی نیس دیگه رو صورتم ،و با دستم قسمت کنار چونمو انگار که پوسته سفید زده بود با ناخن کندم و گفتم دیگه هیچی نیست. انگار منظورم به اون زالو بود که انگار از اولم نبوده و دیدم با جمع خانواده رفتیم بیرون عمم واسم بستنی قیفی که بستنیش سفید بود خریده بعد من دیدم بستنیمو بهم ندادن متوجه شدم بستنیمو زن عموم(مادر همون دختر عموم که از پوستو لباسم تعریف میکرد)گرفته و داره میخوره با زرنگی،بعد دیدم خونمونم رفتم آشپزخونمون به زمین نگاه کردم دیدم از زیر کابینت یه سوسک خیلی ریز سیاه درومد بعد اون سوسک تبدیل به یه زالو شد بعد اون زالو انقدر بزرگ شده بود اندازه مار بزرگی شد و من جیغ زدمو بابامو صدا کردم که بیا مار اومده تو خونه و بابامم گرفتش و در حیاطو باز کرد که بندازتش تو حیاط.ببخشید با عجله خلاصه کردم.ممنونم

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۸:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این آقا به رسیدن به ثروت و مادیات خیلی راغب است و سعی می کند روی امور مالی اش تسلط کامل داشته باشد. او و پسر عمویش شخصیت هایی موفق در امور مالی دارند و وظائفشان را با لذت و تمایل زیاد انجام می دهند. شما می خواهید که او تمام فعالیت هایش را در جهت جلب رضایت شما انجام دهد و زندگی تان را متحول کند ولی برای او کارش مهمتر است از تعامل با شما. عموی این شخص از لحاظ مالی حواسش جمع است که متضرر نشود و نمی خواهد که پسرش پولهایش را خرج دوست دختر احتمالی اش کند. دختر عموی شما معتقد است که شما رفتاری با پرستیژ تر از ندا دارید و وجهه ی خوبی دارید و سیاستمدارانه رفتار می کنید. شما از نظر احساسی کمی ناراحت هستید و احساس می کنید که به شما بی تفاوتی نشان داده شده و افکار منفی در ذهنتان هست که فکرتان را ناراحت می کند. شما سعی می کنید که اصیل و خونسرد به نظر بیایید و ظاهری شاد داشته باشید و زن عموی شما سعی می کند که مثل شما رفتاری خونسرد و شاد داشته باشد. شما فکرتان خیلی ناراحت است و از کاه برای خودتان کوه می سازید. نگرانی های شما همه دفع خواهد شد منوط به اینکه عقلانی و خردمندانه رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۴:۰۰
b

b : سلام خانم هراتی بزرگوار .
من خواب دیدم انگشتای هردو دستمو با پارچه سفید بستم و توش انگشتام درد میکنه . انگار با دستگاهی تعداد زیادی زالو های سیاه کوچیک و ریز تو انگشتام کرده باشن ، وقتی پارچه سفید رو باز کردم بسریا افتادن زمین و یسریای دیگه وارد پوستم شدن کاملا و اون داخل تردد میکردن . من با دست راهشونو بسته بودم تا تو بدنم بالا نرن . یکی رو روس پشت ساعد دست راستم از بیرون فشار داده بودم یکی دیگه به پیشونیم اگه اشتباه نکنم رسیده بود و داشت تردد میکرد . من احساس نمیکردم که دارن ازم خون میمکن ولی احساس درد تو دوتا دستم مخصوصا تو انگشتام میکردم . ممنون میشم اگه راهنماییم کنین .

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۶:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از نظر احساسی - ذهنی و فیزیکی احساس خستگی می کنید و سعی می کنید که ناراحتی و زخمتان را از دیگران بپوشانید. شاید خیلی ها بیش از حد به شما وابسته هستند و از شما سو استفاده می کنند و به این جهت احساس سرزندگی ندارید. حتی دوست یا همکار و شریکتان از شما سو استفاده می کند و فکرتان واقعا خسته شده. شما در دنبال کردن اهدافتان بی میل شده اید و شک و تردید دارید که به اهدافتان برسید یا آنها را رها کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۰:۲۶
b

b : ممنونم مثل همیشه بابت تحلیل های واقعا بی نظیرتون . در باره ی اهدافم چیز دیگری قابل گفتن نیس؟ همش به خودم بستگی داره؟

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۷:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم. خیر این اهداف از خوابتان مشهود نیستند و شما هم که خودتان تعریف نکرده اید :)))))

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۳:۱۳
sh

sh : سلام خانم هراتی بزرگوار از راهنمایی ولطف شما بی نهایت سپاسگزارم...

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۷:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهش می کنم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۱:۵۸
sh

sh : باسلام من خواب عجیبی دیدم نمی دونستم در کدوم قسمت باید سوال می کردم من شب نیمه شعبان خواب دیدم مچ پام یه چیزی رنگی مخلوط بنفش وخاکستری مثل زالو لزج اما زالو نبود از زیرپوست وگوشت یکم بیرونه ومن متوجه اون شدم گفتم این چیه شخصی که فکرکنم دکتر بود آرام آرام اونوکشید بیرون دوباره دیدم بالای رونم هم چیزی حرکت می کنه به اون شخص گفتم وخودم با کمک اون این جونور رو که چون زیر گوشت وپوست بوددیده نمیشد بادست فشاردادیم فرستادیم پایین مچ پا همونجایی که اولی بود ودوباره یک جونورلزج خیلی پهن رو کشیدیم بیرون ومجدد در جاهای دیگه بدنم که یادم نیست دقیق کجا بود دیدم چیزی به حرکت در اومد که اونهاروهم فکر کنم کشید اون شخص بیرون البته درتمام این مراحل مادرمرحومم در کنارم بود.ممنون میشم راهنمایی ام بفرمایید

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۶:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. کسی در زندگی شما هست که به شما بسیار نزدیک است و خون شما را می مکد و از ثروت شما ریز ریز و بدون اینکه متوجه باشید استفاده می کند. خصلت های این شخص در دو رنگ بنفش و طوسی برایتان مشخص شده. رنگ بنفش در خواب نشانه رمزآلود بودن، عشق کودکی و جذابیت است و رنگ طوسی نشانه مقام و بزرگی و رازداری همراه با غرور و معاشرت کم است. مچ پا محلی است که شما در واقع به کمک آن روی پایتان می ایستید و محلی است که کسی از از ثروت شما استفاده می کند از آنجا تغذیه می کند یعنی منبع درآمد شما و او مشکلاتی در مسیر پیشرفت شما فراهم می آورد. مادر شما روحش حاضر بوده تا بگوید که در جریان امور هست. و دعای خیرش پشت شماست و شما از شر این دشمن راحت خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۸:۲۴

رضا : سلام خسته نباشید
من دیشب تو خواب دیدم تو حیاط خونه روستایمون بودم نمیدونم چرا مامور اومده بود اونجا منم میرفتم سوار ماشینم میشدم بیام شهر میدیدم دوتاخواهرام مادرم عمه ام هم میدویدن سوار ماشین میشدن ماهم میایم بعدش که راه میفتادم میدیدم که جلو پایه عمه و خواهرام مامانم سه چهارتا نایلون بزرگ قیصی (زردالو خشک شده)هست منم برمیداشتم میخوردم خیلی شیرین و خوشمزه بود از عمه ام هم میخواستم بپرسم که چطوری این قیصی ها این همه خوشمزه و زرد هستن مال ما خشک شده ولی رنگش تغییر کرده که خواستم بپرسم بیدار شدم
ممنونم بخاطره این سایت عالیتون امیدوارم موفق و موئید باشید

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سلامت باشید. امنیت خواهید یافت و به ثروت کلانی می رسید فامیل شما همگی اوضاع مالی خوبی خواهند داشت . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۰۳:۰۰

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.