تعبیر خواب فیروزه
فیروزه در خواب، چه خریدنش یا پیدا کردنش و چه کوچک یا بزرگ آن، به هر صورتی نیکو است. اما گم شدن فیروزه نشان دهنده این است که سودی از دست بیننده خواب خواهد رفت. فیروزه در خواب، قدرت روانی و روحی است و نشان تسلط بر اعصاب و خویشتن داری.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن فیروزه درخواب بر چهار وجه است:
- ظفر و نصرت،
- حاجت روایی،
- قدرت و قوت،
- ولایت.
محمد ابن سیرین می گوید: فیروزه درخواب دیدن، ظفر و قوت حال روانی است. اگر ببیند فیروزه از وی ضایع گردد، دلیل که مرادش برنیابد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند فیروزه به خروار داشت، دلیل که به قدر آن مال یابد.
بعضی از معبران فیروزه را فتح و پیروزی دانسته اند و دسته ای دیگر عمر دراز و فرزند شمرده اند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.
محمد : سلام.خواب دیدم پسر عمه ام اومد خونمون و بهم گفت توی روستامون دوتا قطعه زمین ۱۲۰۰ و ۱۸۰۰متری با کاربری ورزشی خریده کنار زمین من(من در واقعیت اونجا زمین مسکونی دارم ولی پسر عمه ام زمین نداره )در همین حین موبایلم زنگ خورد و یک دختری گفت من فیروزه هستم و انگار توی خواب از بستگانمون بود (در واقعیت همچین شخصی نمیشناسم) و من میشناختمش ولی الکی میگفتم کدوم فیروزه و پسر عمم اشاره کرد که فامیله و بعدش من رفتم توی حیاط و باهاش حرف زدم و اون داشت با عشوه حرفهای جنسی میزد و بمن اظهار علاقه و محبت میکرد.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. پسر عمه ی شما زمینه های فکری تازه ای را مد نظر دارد که در صورتی که بتوانید با اراده تر و فعالتر رفتار کنید، شاید بتوانید از این ایده های او استفاده کنید و به ثروت و رفاه بیشتری برسید. برای موفقیت در اینکار باید اولا توکلتان به خدای بزرگ باشد و دوما باید مسئولیت پذیر و سخت کوش باشید، مادیگرایی را کنار بگذارید و خودخواهانه رفتار نکنید، و معنویت را از یاد نبرید. در اینصورت شانس به شما رو می آورد و می توانید زندگی تان را تغییر بدهید. شما با قبول این ایده ها می توانید به رفاه و ثروت زیاد برسید. پسر عمه ی شما در خوابتان می تواند همچنین نمادی از کسی باشد که با فرهنگ خانوادگی شما آشناست و یا از اقوام شماست. تشکر از همراهیتون
Mernaz : سلام.خوبین؟ امروز صبح خواب دیدم با مادرم جایی هستیم نمیدونم کجابود دراتاقی رو باز کردیم ی دستگاه متحرک بودک سنگ فیروزه روش بود ک تمیزش میکردن مثل کارگاه بود مادرم ی تیکه از فیروز رو برداشت ک بزاره گردنش مثلا امتحان کنه ببینه چجوریه یهو ی خانم ک مسول اونجابود با عصبانیت گفت برای چی برداشتین برای ما مسولیت داره و... ما ضد حال خوردیم ب دختره گفتم ی تیکه ازشو بهمون بده مگ چی میشه؟ این اصله خاصیت داره. گفت مال مانیست. موقع رفتن از اون مکان دیدم دختره صدامون زد ی چیز مربع شکل سبز ملایم ک روش نوشته بود(قران)گفت این همون سنگ فیروزست ک تبدیلش کردیم ب این. بیایین دعا کنیدو اینو زیارتش کنید ما هم بوسیدیم انگار محوطه ی امامزاده بود من سرموگذاشتم روش و حاجتمو گفتم(قبولی درازمونم ک یکماه دیگست و ازدواج) دختره ام گفت دعا کنید منم ازدواج کنم. بعدش رفت.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر شما می خواهید که شانس به شما رو بیاورد و به قدرت و انرژی زیاد و موفقیت در زندگی تان برسید؛ باید درکتان را بالاتر ببرید و خودتان را بهتر بشناسید و به خدای بزرگ بیشتر توجه کنید و به پندهای قرآنی گوش کنید و نه اینکه دنبال جادو و نیروهای شیطانی بروید. برای ازدواجتان هرگز از دعاهای جلب دیگران استفاده نکنید. دعا کنید و خداوند دعاهایتان را می شنود. تشکر از همراهیتون
Bahar : سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که داخل کلاسی نشسته ام و همکلاسی پسری کنارم رو نیمکت نشسته و از روی دستم نگاه میکنه خودکار توی دستم بود خیلی روان نمی‌نوشتم درحال حلوا خورد بودم شیرین بود استادی که سر کلاس بود صندلی راآورد کنارم نشست شروع به کتلت خوردن کرد. تازه بود و هی به تعارف میکرد خودکارم را عوض کردم یکی روان‌تر و پررنگتر برداشتم تمرکزش روی من بود تلویزونی آخر کلاس روشن بود سقف را نگاه گردم گچ بری بسیار شیک و لوستر بسیار زیبا از فیروزه که رنگ سبز غالب بود اطرافش با نقره یا برنج کار شده بود. چون زوز بود اون لوستر بزرگ خاموشه کلاس تمام شد ودنبال اتوبوس میگشتم منتظر ماندم تا خط کرج بیاد تا از انقلاب رد شود و من نیمه را خط عوض کنم.
۲۴ ماه ربیع الاول روز جمعه که شب قبل قرآن خواندم برای پیغمبر ص که کمک کنن.
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما از زندگی تان درسهایی اموختهاید و سعی می کنید که روی کارهایتان خوب فکر کنید و بعد وارد عمل شوید. شخصیتی منفعل از خودتان نشان می دهید و با وجودی که می خواهید نشان دهید که عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت زیاد است، اما نمی توانید حرفها و نظراتتان را راحت بیان کنید. شما یک مسئله یا موضوع را پشت سر گذاشته اید و سعی می کنید که محافظه کارانه رفتار کنید. باید خردمندانه تر رفتار کنید و نشان دهید که دیگر خام و کم تجربه نیستید. سقف آرزوهایتان بلند است و امیدوار هستید که شفا و شانس و موفقیت به زندگی تان راه پیدا کند و خوشبختی برایتان ماندگار شود. شما سعی می کنید که همرنگ جماعت شوید و از خودتان خیلی اصالت و ابتکار بخرج نمی دهید که زندگی تان را عوض کنید. شما تصمیماتتان را موکول به زمانی خواهید کرد که شرایط اجتماعی ثابت تری داشته باشید. تشکر از همراهیتون
maryam : سلام. وقت بخیر. خواب دیدم رفتم خونه دوست پسرم. دوستاش خونش بودن. یکی از دوستای صمیمیش اومد سمتم بغلم کرد. من راضی نبودم ولی اون انگار بهم حس داشت و من کراشش بودم. رفتم به دوست پسرم بگم که یه دختری بهم گفت دوستپسرت و دوستش لواطی میکنن گفتم هردو باهم؟ گفت نه فقط دوستپسرت بهش سرویس میده! در واقعیت خیلی باهم جورن. بعد یهو دیدم تو خواب همسر جوان قد بلند و خوش رویی دارم که خیلی دوستم داره. تو خواب چادرملی مشکی براق و شیک(جنس شبیه ساتن) سرم دارم که کاملن محجبه بودم. در واقعیت مانتو تن میکنم. دختری که در واقعیت به دوست پسرم کراش و نظر داره کنارم بود میخواست بره موهاش رنگ کنه از من خواست باهاش برم. رفتیم به یه خونه ایی که صاحب خونه قرار بود موهاش رنگ کنه. خونش در نداشت مجبور بودیم از پنجره بریم داخل که به سختی از دیوار رفتیم بالا و وارد شدیم. خانمه پسر نوجوون فضول و بی تربیتی داشت که اذیت میکرد انگار نمیذاشت مادرش، موهای دختره رو رنگ کنه یهو متوجه شدم انگشتر طلا فیروزه که دستمه پر از رنگ و اکسیدان شده زود تند پاکش کردم یهو دیدم وای رنگ آبی فیروزه واکنش نشون داده و به رنگ صورتی ملایم در اومده (صورتی یکدست نشد رگه های صورتی کمرنگ پررنگ توش بود) خیلی ناراحت شدم. بعد حس کردم با شوهرم تو سینما بودیم حالا داریم میریم خونه. (سینمارو به چشم ندیدم فقط حس کردم)سوار اتوبوس شدیم من کنار پنجره نشستم شوهرم نشت کنارم دست تو دست هم بودیم. وقتی به مقصد رسیدیم متوجه شدم رفتیم به خونه ویلایی قدیمی مون که سالها پیش فروختیمش! انگار حس میکردم پدر مادرم هنوز اونجا زندگی میکنن
فریبا هراتی
: سلام. دوست دوست پسر شما سعی می کند که از او حمایت و پشتیبانی کند و گاهی دوست پسرتان نظرات خودش را به دوستش تحمیل می کند. احساس دوست صمیمی او نسبت به شما شاید خیلی نسبت به شما مثبت نباشد. شما سعی می کنید که احترام و عزت خودتان را بالا نگه دارید. رفتاری نرم و مهربان و رازدار از خودتان بروز می دهید و افکارتان را از دیگران می پوشانید. دوست شما که کراش دوست پسرتان است می خواهد از روشهای پنهانی و یا غیر اخلاقی، جوری رفتار کند که با سیاست تر به نظر برسد و نظراتی به شما می دهد که روی رابطه ی شما و دوست پسرتان تاثیر منفی بگذارد. شما شاید مثل قبل خیلی با انرژی و قوی رفتار نکنید ولی همچنان به دوست پسرتان علاقمند خواهید بود. شما باید در زندگی تان صمیمیت خودتان را مختص به دوست پسرتان قرار دهید و در آینده هم با شوهرتان صمیمی باشید و نه با دیگران. انشالله در آینده آرامش و رفاه را در زندگی تان تجربه خواهید کرد و خردمندانه و با مهربانی با پارتنر یا همسرتان تعامل خواهید داشت. تشکر از همراهیتون
reza : سلام.تاج محل رو در خواب دیدم(البته حس نمی‌کردم اونجا هند باشه و فقط حس میکردم تاج محل رو دیدم) که سه طبق بزرگ داشت.طبق اول پر از یاقوت بود و کل سقف طبقه دو از طلای قطور تشکیل شده بود و بالاترین طبقه سقفش از یاقوت بود.من سه تا یاقوت گرد درشت و توپر که آبی و خیلی زیبا اصیل بود رو دزدیدم و رفتم خونه دوستم که اونجام دو طبقه بود و من رفتم طبقه بالا و بعد کتاب باز کردم و خواستم شروع به درس خواندن کنم
فریبا هراتی
: سلام. شما به موفقیت و رفاه، امتیاز و برتری می رسید. اهداف بالایی در زندگی تان دارید و عشق و شور و شوق زیادی را تجربه خواهید کرد. ممکن است ازدواج کنید و یا کار مناسبی پیدا کنید. خردمندانه رفتار خواهید کرد و خیلی زود به موفقیت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام. من با آقایی چندین ماهه که کات کردم تو خواب دیدم باهاش رفتم وارد یه طلافروشی شدم. صاحب طلافروشی دوستش بود که یه مرد خوشتیپ و قد بلند با کت سفید بود که انگار خواننده معروفی بود و چند تا کار اجرا (مجری) هم داشت. یهو این آقایی که باهاش کاتم از یکی از ویترینها یه قاب برداشت که یه جفت حلقه ست (مردونه زنونه) روش بود و داد به دوستش و گفت اینا جنسشون خوبه نه؟ فهمیدم برای من و خودش میخواد، خیلی یهویی بود و من خیلی تعجب کردم. دوستشم درحالی که داشت اون قابو میاورد که ببینم، ازشون خیلی تعریف کرد و گفت: فکر کنم تو هم مثل من باشی زیاد حلقه دستت نکنی ولی برای این خانم که برای همیشه دستش میکنه هم، باز هم این حلقه ها رنگشون ثابت میمونه. من خودم حلقه ها رو ندیدم ولی انگار میدونستم فیروزه هم دارن، دیگه ندیدم که خرید یا نه یعنی یادم نیست.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. او دوست دارد که هارمونی و هماهنگی را به زندگی اش راه دهد و فکر کرده که شما که آدم خوبی هستید چرا این رابطه را با شما نداشته باشد. او روی رابطه تان جدی فکر کرده و می دانسته که شما بیشتر از او وابسته عاطفی می شوید و معتقد است که برای مردها این قطع وابستگی عاطفی راحت تر است. اما در عین حال می داند که شما آدمی نیستید که به مرور زمان عشقتان رنگ عوض کند و جور دیگری رفتار کنید. به هر حال اینها همه در ذهن او گذشته. اما این که عملی شان خواهد کرد یا خیر از خوابتان مشخص نیست. شاید هم او ابتدا این افکار را در نظر داشته و الان جور دیگری شده باشد. شما باید کمی صبور باشید و ببینید چه پیش می آید. تشکر از همراهیتون.
یاشار : با سلام و عرض ادب و احترام و قبولی طاعات و عبادات شما عزیز بزرگوار. دیشب خواب دیدم تو باغ قدیمی زیتون محلمون هستم . البته باهام کسانی بودن که یادم نمیاد الان کیا بودن. یه قسمتی کنار درختان به صورت کنده شده بود که من از تو دیواره ی خاک دوتا انگشتر قدیمی پیدا کردم که خیلی خوشحال شدم. نگین یکیش فیروزه بود و اون یکی یادم نیست، فکر کنم اونم فیروزه بود و احساس خیلی خوبی داشتم از پیدا کردنشون. انگشترا اندازه انگشتم نبود و پیش خودم میگفتم میبرم بزرگشون میکنم میندازم انگشتم. یکی تاجش چهارگوش اون یکی هم گرد بود. به کسی هم نشون ندادم که بخوام شریکش کنم و بی صدا گذاشتم جیبم. خیلی خوشحال بودم از پیدا کردنشون طوری که صبح بیدار شده بودم دنبالشون میگشتم. با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. تشکر. اگر منظورتان از به صورت کنده شده بود، این است که کنده ی درخت دیده اید، تعبیر این است که شما احساس می کنید که چیزی یا کسی جلوی پیشرفت شما را می گیرد و شما می خواهید که در زندگی تان پیشرفت کنید و باعث افتخار خودتان باشید. شانس و موفقیت و انرژی زیادی به زندگی تان راه می یابد. شما سعی می کنید که در باره مسائل مالی یا معنوی، خودتان را تقویت کنید و درکتان را بالاتر برده و امکانات بهتری برای خودتان فراهم کنید. تشکر از همراهیتون.
یاشار : منظورم زمین کنار درختان بود که انگار قبلأ کنده بودنش و من از تو دیواره اون گوداله پیداش کردم. ممنون از شما بابت تعبیراتون
Mahy : سلام سال نو مبارک،با آرزوی سلامتی و شادکامی. خواب دیدم با همکارم رفتیم سفر کاری ک در واقعبت پیش رو داریم بسته های زیادی توی کیسه نایلون دسته دار گذاشته بودیم و با کمک هم حمل میکردیم همکارم بیشتر از من حواسش به کار بود در واقع ما رو هدایت میکرد من هم خیالم راحت بود و همراهیش میکردم بعد دیدم خودم با یک اتوبوس واحد درون شهری، که داخلش خلوت بود در یک جاده که در واقعیت منتهی به محل کارم میشه در حرکت هستم و با خودم فکر میکردم کی تکلیفم روشن میشه و نگران بودم نکنه همسرم با مادرش صحبت کنه و بگه یک سال دیگه صبر میکنم تا مهریه اش رو ببخشه؟ جاده خلوت،هموار با آسفالت تمیز و خط کشی شده بود به دور برگردونی ک در واقعیت هم وجود داره و همیشه ازش برمی گردیم رسیدیم و راننده طبق معمول دور زد بعد دیدم تو محل کارم چادر پوشیده بودم و انگار میخواستم کارمو از بقیه قایم کنم یه خانم‌ناشناس چادری هم بود که انگار کارهامو به اون سپرده بودم ولی میخواستم اون هم از بقیه پنهان بمونه یک انگشتر نقره درخشان با نگین بزرگ فیروزه که رنگش متمایل به سبز بود دستم ظاهر شد روی فیروزه هم نگین های ریز سفید درخشانی بود اون خانم هم انگشتر فیروزه ی آبی تو انگشتش ظاهر شد بهش گفتم کسی نباید این انگشترها رو ببینه، بعدش متوجه شدم رئیس اداره اومد و همه رو توی راهرو جمع کرد و یک بذر رو وسط راه رو کاشت که به سرعت بزرگ شد و سقف رو سوراخ میکرد و به طبقات بالا میرفت بدون اینکه به ساختمان آسیب بزنه و دور تا دور ما هم گیاه سبز رویید. برادرم در واقعیت همکارم نیست و من مدیر قسمت خودمون هستم اما رئیس با خوشرویی به برادرم گفت تو مدیر هستی از این به بعد باید اسم و رسم با پرستیج تری داشته باشی برای معاملات و قراردادهای مهم. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. تشکر عزیزم. کارهای اداری شما برایتان به خوبی و هموار پیش خواهد رفت و شرایط شما تحولی مثبت خواهد یافت. انرژی و ایمان شما قویتر خواهد شد و دستاوردهای بزرگی به شما می رسد. آرامتر و خردمند تر و خونسردتر خواهید بود. شما اجازه نمی دهید که کسی در محیط کارتان از افکار شما با خبر شود. رتبه ی شما در کارتان بالاتر خواهد رفت و پیشرفتهای غیر قابل انتظار و سریعی خواهید داشت. نگران نباشید. به خدای بزرگ توکل کنید. شما روشمند و منطبق با قوانین عمل و رفتار کرده اید و باید صبور باشید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم، لطفا متن کامنت رو نگذارید.
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم. البته که به این سرانجام نزدیک هستید. شما بر می گردید به این ماجرا.
shabnam : سلام خانم هراتی جان دلتون شاد
دیشب خواب دیدم خواهر بزرگم به خواهرم در گذشته سه تا گردنبند فیروزه داده خواهرم زیاد ازشون استفاده نمیکنه ، خواهر بررگم گفت که اگه استفاده نمیکنی بده ببرمشون و اینا نباید یه گوشه بیفتن! دوتا گردنبند دست منه خیلییی بزرگه سنگشون حدود ۲۰ سانت طولش بود فیروزه بیصی بودو دورشون نقره و نگین کار شده،یکیشو گردنم میندازم میگم چقدر رنگش روشنه و دلنشینه !!بد نیستنا ، چرا من انقدر از فیروزه کناره میگرفتم و گردنم نمینداختم!! درواقعیت من انگشتر فیروزه دارم ولی دستم نمیکنم ،کلا عقیق و فیروزه و کارای سنگی و سنتی خوشم نمیاد!
دیشب مستاصل بودم و به چه کنم چه کنم افتاده بودم که از خدا راه حل میخواستم.این خوابو دیدم .من و خواهرم مجردیم و منتظر معجزه و گشایش.خواهربزرگم متاهله.بسیار ممنونم از تعابیر عالیتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شانس و موفقیت، شفا و انرژی به زندگی تان راه می یابد. شما زندگی تان را تغییر خواهید داد و تمایلات سرکوب شده تان را بدست می آورید. از شما حمایت خواهد شد. شما خصلت ها و ویژگی های زنانه تان را بروز خواهید داد و نسبت به کسی احساس تعهد خواهید کرد. انشالله ازدواج می کنید. شاید شما زودتر از خواهرتان ازدواج می کنید. تشکر از همراهیتون.
Seyamak : سلام. در خوابم به من گفتن مدال طلا به شما می خواهند بدهند. متوجه شدم کنار یک استخربزرگ بعد از شنا نشسته ام و به خواهرم می گم یه شورت برام بیاره(بدون لباس زیر در کنار سکوئی نشسته بودم) خواهرم با تاخیر می آمد که با ناراحتی و فریاد گفتم زودتر برام شورت بیار. سپس زن عمویم را دیدم (عمویم مدتها ست فوت کرده و زن عمویم به چشم شوری و استفاده از دعا و جادو در بین خانواده شهرت دارد) ایشان را دیدم که سینی پر از جواهرات طلا و نقره و سنگهای قیمتی برایم آورد که از داخل سنگها را به من نشان می داد یکی از سنگهای فیروزه داخل شن جائی که نشسته بودم افتاد دستانم را داخل شن کردم سنگ را با چند تیله شیشه ای قدیمی پیداکردم.انگار تیله ها مربوط به بازیرسالها قبل بوده که بچه هادر آنجاپنهان کرده بودند ومن کنار فیروزه ها پیدا کرده بودم و به زن عمویم در کنار سنگهای قیمتی نشانش می دادم.
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران هستید که راز شما بر ملا شود و نقشه های رسیدن شما به موفقیت، برای دیگران آشکار شود. شما می خواهید نگرانی های گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید و دوست دارید که خواهرتان رازدار شما باشد. زن عموی شما به شما خواهد گفت که بسیار خوش شانس هستید ولی او تصمیم دارد که با استفاده از نیروی منفی شما را چشم زخم بزند. شما باید حس معنویت خودتان را قوی کنید و برای دفع شر برای خودتان اسفند دود کنید و صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.