کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قصاب

اگر کسی که خود در شغل قصابی بود خواب می دید که به کار خود مشغول است، مردم او را آدمی صالح می دانند ولی اگر در خواب قصابی می کرد، نذری دارد که باید ادا کند و اگر با شخصی در خواب به منازعه مشغول بود و به آن شخص با سلاحی برنده مربوط به کار قصابی ضربه ای زد که احتمال فوت آن شخص می رفت، به اندوه و غمی سخت مبتلا می شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

19 دیدگاه

اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.

آروینا

آروینا : با سلام واحترام،من امروز خواب دیدم البته اینقدر تو خواب سرگردان ومضطرب وپریشان بودم خواب دقیق یادم نمیاد بخاطر همین نگرانم یک صحنه تو خواب دیدم مادرم به خواهرم میگفت تو شامپو آب میریزم بهش میدم گفتم نمیخوام چون داخل شامپو آب است بعد یک صحنه راه رفتم وبرگشتم تو همون پریشانی دیدم یکی از دانشجویان پسر کنار یک ماشین پیکان تر وتمیز ایستاده واز دور بهم لبخند میزنه وهمچنین دیدم یک سری از دوستام از ماشین دیگه ای پیاده شدند و از راننده بخاطر رانندگی اش دعوا می‌کردند و راننده از قصابی که یک عالمه گوشت خرید چیزی تقریبا ۲۰ کیلو ودو کیسه بزرگ گوشت خورد شده بود وتعجب کردم چقدر زیاده .باتشکر

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۴۸:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. مادر و خواهرتان می خواهند که شما نسبت به حل مشکلاتتان خوش بین باشید و منفی بافی نکنید و مطمئن باشید که مشکلاتتان حل می شوند. شما از حمایت دانشجوی پسر و دوستانتان برخوردار می شوید و آنان نسبت به شما بی تفاوت نخواهند بود. آنها از کسی که بخواهد با خصومت و بی تفاوتی نسبت به شما رفتاری غیر اخلاقی نشان دهد، بی زار خواهند بود و می خواهند که این شخص دلیل این رفتارهای بدش را برایشان توضیح دهد و می خواهند که تعادل و آرامش را در زندگی تان ایجاد کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۸:۴۷
نازنین

نازنین : سلام.خواب دیدم با اقوام در اتاقی بودیم و روی گاز یک قابلمه‌ی بزرگ بود و داشتیم برای یکی از فامیل ک تازه درگذشته خورش لوبیاسبز میپختیم.بعد من دستشویی داشتم از پله‌ها ک اومدم پایین دیدم رسیدم به صحنهای حرم امام رضا و انگار ما دراتاقهای اطرافش بودیم.جمعی درحال سینه‌زنی بودند منم همراهی کردم و گریه میکردم.در ادامه دیدم من و مامانم رفتیم گوشت‌فروشی و یک بسته‌ی بزرگ گوشتهای بلدرچين منجمد خریدیم و اون آقا گفت خودم براتون تیکه میکنم و میارم. بعد خودم رو وسط حیاط خونه ی قبلیمون دیدم که با شلنگ به پسرخواهرم آب میپاشیدم. دراین حین دیدم وسط باغچه بوته‌مانندی بود و برگهای اون به سمت پایین آویزون بود و زیر بوته تعداد زیادی موز زرد دراومده بود.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۸:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و فامیلتان به خاطر کسی که فوت شده ناراحت و مضطرب شده اید ولی از اصالت شخصیت او و با ریشه و با فرهنگ بودنش صحبت می کنید. شما در مواقعی که در زندگی تان با سختی مواجه شوید، متوسل به امام رضا ع می شوید تا برایتان دعاهای خیر کند. شما و مادرتان می خواهید ترسها و نگرانیهایتان را سرکوب کنید و از اینکه به بعضی از خواسته هایتان یا آرمانهایتان نرسیده اید، صحبت کرده و مسائل را بهتر موشکافی و پردازش کنید. شما می خواهید پسر خواهرتان را با زور مجاب کنید که از اشتباهاتش دست بکشد و احساسات مثبت را به زندگی او جاری کنید. شما سخت می کوشید تا او را راهنمایی کنید ولی پسر خواهرتان نمی تواند همه ی تمایلات جنسی خودش را مخفی کند ولی بخشی از آن را سرکوب می کند و راجع به آن حرفی نمی زند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۱۴:۰۲
تیرداد

تیرداد : سلام خانم هراتی خواب دیدم رفتم قصابی گوسفند قیمت گرفتم یه گوسفند چاق خریدم که ( خود گوسفند رو ندیدم )فقط سربریده و اماده شده دیدمش از وسط نصفش کرد داد بهم . بعد من گفتم شکمش و هم خالی کن شکمش و دراورد خالیش کرد بعد گذاشت داخل گوشتا فکر کنم دیگه کل کوسفند رو واسم خورد کرد

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۷:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به ثروت برسید و شاید با موانع و دلسردی هایی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه شوید ولی شما به هر جهت به تمایلات خودتان خواهید رسید و پول و سرمایه ای بدست می آورید. هر چند که برای رسیدن به این ثروت شاید احساسات خامی از خودتان نشان دهید و بدون اینکه به فکر کسی باشید یا احساساتی از خودتان بروز دهید، تلاش می کنید که خواسته تان را بدست بیاورید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۳:۳۹
ناز

ناز : وقتتون بخیر ما چند شب پیش در منزل داشتیم راجب خرید گوشت برای مراسم سالگرد پدر خدابیامرزم حرف میزدیم فردا صبحش من خاب دیدم تو ماشین با پدر مرحومم بودیم از کنار چندتا قصابی رد شدیم من به ماد رگفتم ببین اون مغازه گوساله داره بریم ازش گوشت بخریم یکم جلوتر رفتیم مادرم به پدرم گفت وایسا گوشت بخریم پدرم کنار یه قصابی ایستاد رفتیم داخل دیدیم یه گوسفند کشته گوسفند پوست نداشت ولی لاشش درسته بود سر نداشت بعد من به بابام گفتم من هم قلم لازم دارم بعد انگار قلم جای دنبه گوسفند بود که میخاستن دنبشو از استخون جدا کنن بدن به من خیلی دنبه چرب و بزرگی داشت قصاب درگیر جدا کردن چربیا بود بابامم رفت خودشو آویزون کرد به دنبه ها که جداشون کنه نت‌ونست بعد قصاب گفت خودتو اذیت نکن ببین راحته جدا کردنش بعد تا کشید چربی از استخون جدا شد بعد من رفتم از یه خونه ای اونجا شامپو اوردم که هم دست خودمو بشورم هم دست باباممو که چرب شده اما بابام دستاشو نشست و رفت و باهم نشستیم تو ماشین و اومدیم خونه.بعدش خاب دیدم سر سفره نشسته بودیم من و برادرم و پدرم بودیم پدرم خیلی عصبانی بود دوتا سفره نون گذاشته بود یکی نزدیک برادرم بود نون تازه و محلی انگار توش بود یکی نزدیک من بود نون مونده نونوایی توش بود بابا به داداشم با عصبانیت گفت ازون نون بهم بده این که مونده هست اینارو چند وقت پیش من از نونوایی خریده بودم بخاطر مدرسه بچه ها الان مونده خشک شده گفت این نونارو قبل مریضیم خریدم داداششم دید بابان عصبانیه گفا باشه بیا ازین نون بخور(بابام در اثر سرطان فوت شده) لطفا هر دو خوابمو تعبیر کنید با کسر حق دو خواب

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۹:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. روح پدرتان زنده است و از کل ماجرای تصمیم شما برای برگزاری مراسم با خبر است و در این راه، شما را همراهی خواهد کرد. پدرتان نفس اماره اش را در راه خداوند قربانی کرده و احساسات خودش را صریح و رک و پوست کنده در مقابل خداوند بیان کرده و الان او هیچ نگرانی فکری ندارد و خیالش راحت است که خداوند او را دوست دارد. شما به فرهنگ خودتان و اصالت خانواده تان افتخار می کنید و زندگی مرفه و متمولانه ای دارید. از پدرتان به شما ارث رسیده یا خواهد رسید. شاید امروز حتی زندگی متمولانه تری نسبت به زمان حیات پدرتان در دنیا داشته باشید. شما برای آمرزش پدرتان و همینطور خودتان دعا می کنید. تعبیر خواب دومتان این است که شما و برادرتان می خواهید به خاطر مسئله ای تصمیمی بگیرید و نیاز به کمک فکری همدیگر دارید و پدرتان از رفتار برادرتان ناراحت است. پدرتان می خواهد که شما هم به اندازه ی برادرتان متمولانه و مرفه زندگی کنید چون اگر شما سهم کمتری از برادرتان ببرید، مثل این است که به پدرتان توهین شده چون او بچه هایش را به یک اندازه دوست دارد. او نمی خواهد که در خصوص ارث بین شما و برادرتان فرقی قائل شوند. خواب شما در کل شامل سه حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۳۲:۱۶
ناز

ناز : سلام خانم هراتی عزیز لطفا این خابم مخفی باشه

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۷:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما به تصمیمات مادرتان آگاه است و آن را تصدیق می کند. بگذارید برادرتان هم چیزی داشته باشد و بعدا نگوید که او را کاملا از ارث محروم کرده اید. هر چند پدرتان از اینکه برادرتان نتوانسته رفتار درستی داشته باشد و ماشین را از دست داده، ناراحت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۳۲:۰۲
Leila

Leila : سلام وقت بخیر
شب خواب دیدم رفتم بازار و یه قصاب هست که یه مغازه کوچیک قصابی داره و من بدون اینکه اون منو ببینه رفتم ببینمش که اگه خوشم اومد اجازه بدیم بیان خونه که من اصلا ازش خوشم نیومد. در واقعیت کسی خواستگارم هست و فرش فروش هست احساس کردم تو خواب این فرد هست.

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۷:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید نیازهای احساسی و فیزیکی تان تکمیل شود و با کسی مواجه می شوید که رفتارهای غیر اخلاقی و خامی از خودش بروز می دهد و نمی تواند جلوی خشم و عصبانیتش را بگیرد. شاید خواستگارتان اینطور رفتاری دارد و بنابراین اخلاق او به درد شما نمی خورد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۵۹:۵۹
Manley

Manley : خواب دیدم، من،مادرم، همسر ودخترم گویا جایی برای گردش رفته بودیم، از مکانهایی دیدن می کردیم. من و مامان جلوتر از همه بودیم، دست چپ ما یک قصابی بود، که چند لاشه خوک اویزان کرده بودند غصابها یهودی بودند.کلاه سفید گرد کوچک وسط سرشون. یکی از آنها به مادرم اشاره کرد که بیا. از مادرم درخواست کرد یه دسته گل از لگن که کنار مغازه بود به او بدهد، مادرم گلو داد و قصاب در آب خواباند، دوباره یه دسته گل دیگه خواست. دسته گل سوم را مادرم خودش در آب گذاشت گفتم شما چرا گذاشتی دخالت نکن، مامان گفت کمکش کردم. قصاب از داخل یکی از خوک ها فکر کنم احما و احشام ان خوک بود که داخله یک پوسته سفید هستش درآورد که به مادرم بده من به مامان گفتم نگیر، ما نیاز نداریم. چند قدمی رفتیم، با مامان بحثم شد، هرچی توضیح میدادم مامان یه چیز دیگه می گفت. ناراحت شدم کمی با خشونت رفتار کردم و از ناراحتی مسیری که امده بودم را دوان دوان برگشتم عباس گفت کجا؟ گفتم ولم کن دست از سرم بردارید چند تا از همسفرامون هم گفتن کجا می ری جواب ندادم و گویا میرفتم هتل. بعد خودمو داخل خانه ای دیدم که با موبایل با دوستم در انگلیس صحبت می کنم، صحبت ما تموم شد ولی دوستم هنوز قطع نکرده بود و فکر کرد قطع کرده، شنیدم که زنش داره منو مسخره می کنه و دوستم برای اینکه حسادت زنش تحریک نشه یه همسویی هم با زنش کرد من تماسو قطع کردم خانمی که سینی بزرگی دستش بود و داشت پذیرایی می کرد به من تعارف کرد و گفت خودتو ناراحت نکن درست میشه. خودمو در خیابان عریضی دیدم با دخترم، کلی بچه که به مدرسه می رفتند و کلاه گرد استوانه ای به ارتفاع پنج سانت رنگ قرمز و مشکی سرشون بود با یونیفرم هم سن دخترم بودند. گفتم اینها دارن میرن مدرسه و یهودی بودند به خاطر شکل کلاهشون

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۱:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عده ای احساسات خام و رفتارهای غیر اخلاقی در رابطه با آدمهای طماع و حریص و پولپرست از خودشان نشان خواهند داد و احتمال دارد حتی یهودی های افراطی نسبت به بعضی از اشخاص متمول خشونت بخرج دهند. مادر شما از اینکه این اشخاص حریص زندگی شان را از دست بدهند و به شدت متضرر شوند خوشحال خواهد شد. اما این اشخاص طماع دل مبارزه و یا جربزه ای از خودشان نشان نخواهند داد. شما تمایلی ندارید که خانواده تان درگیر مسائل سیاسی شوند. شما می خواهید مشکلات خصوصی خودتان حل و فصل شود، چشم انداز تازه ای در زندگی تان پیدا کنید و هویت تازه ای از خودتان بروز داده و به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان دهید. دوست شما که در انگیس هست، زیاد با شما صداقت ندارد و شما حس می کنید که قربانی شرایط هستید. ایده های جدید و آموزه های جدیدی را در سر کودکان پرورش خواهند داد و طریقه ی فکری آنان را عوض خواهند کرد و این شور و شوق بچه ها را بیشتر خواهد کرد. سیستم فکری مردم عوض خواهد شد. شما هم احساس امنیت مالی و احساسی خواهید کرد و شرایط به نفع شما عوض می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۹:۵۵
محمد

محمد : سلام مجدد.یه خروس هم از قصاب خریدیم که اون خروس توی یه بشکه اب باد و قصاب میخواست به یه وسیله ای مثل قیچی خفه اش کنه یا سرش رو جدا کنه

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۱۸:۵۳
محمد

محمد : سلام.خواب دیدم به همراه خانمم رفتیم قصابی و از قصاب یک لاشه کامل گوسفند خریدیم و اونم لاشه رو اویزون کرده و دا ه اونو شقه میکنه.ممنونم

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۵۲:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما یا خانمتان، احساسات خام و رفتارهای غیر اخلاقی از خودتان بروز خواهید داد و از نظر احساسی، خسته شده اید. شما می خواهید مسائل را درست پردازش و تجزیه و تحلیل کنید. شما به شدت احساساتی شده و تمایل دارید که نظراتتان را ابراز کنید ولی شاید مجبور شوید صدایتان را بریده و خودتان را ساکت کنید یا کاملا بی خیال مشکلی که دارید شوید و به آن فکر نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۵:۰۷
سپیده

سپیده : من خواب دیدم یک قصابی با لباس قصابی و کارد بزذگ بدست با سیبل بزرگ و هیکلی و تو پر بود که دم خانه مون بود من تا دیدم در بستم و قفل کردم و بعد دیدم بیرون برای کاری رفته بودم و رسیدم دم خانه همون قصاب با کسی یکم اون طرف تر مغازه اشون بود وداشتن گوشت خورد می کردن من دیدمش و زود رفتم تو خانه در قفل می کردم ولی در قفل نمی شد وقفلش باز شده بودو قفلش دیگه کار نمی کرد من از اون مرد می ترسیدم و مادرم صدا زدم که بیاد که در قفل نمی شه بعد دیدم همون مرد پشت در ولی دیگه لباس مشکی و بافتنی تنش بود و ادم خوب و باشخصبتی بودو اون طوری که تصور می کردم که ادم ناجورب نبود و مادرم گفت چرا می ترسی مرد خوبیه واونم با ارامش گفت من فقط اومدم خانه تون ببینم و قسمتی بشینم‌و یا اجاره کنم

پاسخ
لینک۲۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۲:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از کسی که احساس می کنید مستبد و متکبر و زورگو و خودرای است می ترسید و نمی خواهید این شخص به زندگی تان راه پیدا کند. شما از اینکه ببینید کسی مسائل را به دقت پردازش می کند و حساس و نکته سنج است می ترسید. ولی چنین شخصی به خواستگاری تان می آید و او بسیار متمول است و رفتاری با عزت و جدی از خودش بروز می دهد و شما نمی توانید به او نه بگویید! این شخص از شما انتظار دارد که شما اولویت های خودتان را به خاطر او کنار بگذارید و او برایتان از همه مهمتر باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۰:۳۰
یوسف

یوسف : با عرض سلام و ادب.
من خواب دیدم تو یه قصر خیییییلی بزرگ و مجلل که کلا با سنگ مرر سبز کار شده بود بودم . خانوادم میخواستن اونجا یه قصابی را بندازن. یه گوشه یه قصابی خیلی شیک با دو تا مجسمه شیر با سنگ مرمر بود. به مادرم گفتم اونجا قصابی رو را بندازیم. مادرم گفتش که نه اونجا خون و تکه گوشت هستش. بعد یه دختر بچه شرو به تمیز کردن اونجا کرد و کامل تمیز شد.
ممنون میشم تعبیر کنید.
با تشکر

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۴۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به رفاه و امتیاز و برتری خواهید رسید، تجمل و توانگری و موفقیت در دسترس شماست. شما در کلامتان ثابت قدم هستید و در بحث هایتان لجوجانه می خواهید که حرفتان را به کرسی بنشانید. خانواده ی شما می خواهند که با قدرت و خشم زیاد حرفشان را به کرسی بنشانند و در این راه با مردم با سردی و بدون ابراز احساسات و صرفا خشک و منطقی برخورد کنند. شما می خواهید نشان دهید که توانایی هایتان بالاست. احساس ایمان، قدرت، شجاعت، پرخاشگری، رهبری و غرور در شما قویست. با وقار هستید و روی دیگران تسلط بسیاری دارید. باید سعی کنید که بیشتر در زندگی اجتماعی و شخصی تان خویشتندار باشید. مادر شما در خوابتان هم می تواند اشاره به خود او و شخصیت او کند و هم می تواند تعبیری برای شخصیت خردمند و مهربان و با احساسی باشد که در ذات خودتان مخفی کرده اید و به عبارتی به وجدان شما می تواند تعبیر شود. وجدان یا مادر شما موافق نیست که شما باعث شوید که به مردم استرس وارد شود و به کسی ظلم کنید و بی وجدان و با احساساتی خام و بی رحم با کسی برخورد کنید. شما باید برای اشتباهاتی که تا کنون به خاطر مخالفت با وجدانتان انجام داده اید، پول خرج کنید و صدقه بدهید تا گناهانتان شسته و پاک شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۶:۵۱
ادامه

اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.