تعبیر خواب لوبیا
دیدن لوبیا در خواب چه در فصل و چه غیر آن و خوردنش چه پخته و چه خام، دلیل غم و اندوه است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.
Kaver : سلام خانم هراتی
خواب دیدم داخل حیاط خونمون نشستم یهویی دیدم یه درختی داخل خونمون بامیه داده وگفتم اینارو چرا نچیدین به داداشم گفتم که بره چاقو بیاره بامیه ها رو بچینم خواستم با دستم بچینم یهویی پرزاش و خارش رفتن داخل دستم انگشتم کردم داخل دهنم وخار وپرزاش درآوردم ودیدم اون درخت شروع کردم به لوبیا سبزدادن بعضیا کوچیکه وبعضیا اونقدر پخته بودن بعضیا تازه وبعضیا مونده بودن و شروع کردم به لوبیا خوردن یه مقداری که گذشت گفتم بذار این بزرگارو اول بخورم واون نپخته ها رو بچینم واسه بعد زیر درخت نشسته بودم ویهویی برگهای رو کنار زدم یه سری لیمو ترش سبز وتازه دراومده بودن وبرگارو دوبار گذاشتم سرجاش وگفتم اینارو بعداً می‌چینم خیلی سبز بودن و هنوز نرسیده بودن وگفتم زعفرانا هم رسیدن واونارو باید بچینم
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی با اصالت دارید و سعی می کنید که روابط خوبی با دیگران ایجاد کنید. شما باید سعی کنید که با سختی ها کنار بیایید و بیشتر صرفه جویی کنید و مراقب بودجه تان باشید تا به فکر مبتلا نشوید و تا دلتان نسوزد و غصه نخورید و ترش نکنید. انشالله بعدا وضعیت مالیتان عالی می شود و به پرستیژ و ثروت زیاد خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
farnaz249 : سلام پسر عموم گفت خواب دیدم یجای بودم بی آب علف بود بعد نگاه به زمین انداختم گفتم نگاه از بی آبی حفره های کوچیک شده بود،بعد جلوتر بابام دیدم.گفتم انشاله آب باشه داخل زمین محصول بکاریم.بعد نگاه پشت سرم کردم دیدم بالاتر زمین خیس هس رفتم جلو تر دیدم آب داره میاد رو زمین بعد به بابام گفتم کاش یچیز کشت میکردیم نزدیک بهم باشن پر محصول هم بشه.یک دفعه دختر خالم اومد دید دست من لوبیا قرمز هس گفت اره لوبیا بکار نزدیک بهم هم بزنی محصول میده.دیگه بعدش رفتم خونه .تو اتاق دیدم دوتا انگشتر نگین دارهس برداشتم انداختم دستم. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. پسر عموی شما احساس تنهایی و ایزولگی دارد و محبت زیادی به او نمی شود. اما این احساس منفی همیشگی نیست. به زودی احساس خوب و نشاط به زندگی او جاری می شود. او سعی می کند که خردمندانه رفتار کند و زندگی پرباری برای خودش بسازد. دختر خاله ی او، می داند که پسر عمویش علیرغم شخصیت اصیلی که دارد، غصه می خورد و دچار استرس شده ولی می خواهد که او نگاهی خوشبینانه نسبت به آینده داشته باشد. انشالله پسر عمویتان ازدواج خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام خانم هراتی امروزساعت ۸صب خواب دیدم رفتم مسافرت شهرستان(خانه مادر)ولی بجای رفتن به مقصدم خواهرم منوبردخونه مادرشوهرش برای نهارالبته پدرشوهرفوت شده خواهرم هم حضورداش مادرشوهرخواهرم به خواهرم گف کاش میگفتی بهم مهمون دارم غذابیشترمیزاشتم یکم لوبیاچشم بلبلی باپلوآوردمابکشیم درصدکمی فکرمیکردم باقالی باپلوهس ولی لوبیاچشم بلبلی باپلوبود یعنی نفری خیلی کم رسیددرهین خوردن بودم خواهرم نمیدونم ازکجاپلوبالوبیاچشم بلبلی آوردریخت توبشقابم من هم خوردم بعدش من به مادرشوهرش گفتم میخوام ظرفاروبشورم گف ولی توظرفشویی نشور به جای دیگه نشون دادمثل حموم اونجابشورم بعدخواهرم لباس نازک قهوه ای پوشیدگف مادرشوهرم داد باتشکرازتعبیرخوبتون
فریبا هراتی
: سلام. روح پدر شوهرش شاد.شما به خواهرتان و زندگی او فکر می کنید. دوست دارید با مادر شوهر او صمیمی باشید. ولی مادر شوهر خواهرتان باعث ناراحتی شما یا خواهر شما می شود و شخصیتی خسیس و حسابگر دارد. او تمایلی ندارد که برای خانواده ی عروسش از خودش مایه بگذارد و نمی خواهد که شما اختلافاتتان را با او حل کنید و برای آینده تان برنامه ریزی کنید. او دوست ندارد که شما احساساتتان را کنترل کنید بلکه مسائل را بزرگتر از واقعیت جلوه می دهد. مادر شوهر خواهرتان می خواهد که خواهرتان همه ی حرفهایش را به او بزند و در مقابل او شفاف رفتار کند. او می خواهد خواهرتان را مثل خودش محافظه کار، مادیگرا، و دنیاپرست تربیت کند. تشکر از همراهیتون.
m : سلام خسته نباشید خانم هراتی خواب نمایش داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی اصیل و با ریشه دارید و سعی می کنید که انسانی رفتار کنید. روح امواتتان شاد. بعضی وقتها در زندگی باروری به وجود می آید و بعضی وقتها ارتباطات انسانها از نظر فیزیکی بریده و قطع می شود ولی پدر بزرگتان می خواهد بگوید که ارتباط روحی انسانها همیشه برقرار است و نباید فکر کنید که کسی که مرد، تمام شده و رفته است. فکر اشتباه را دور بریزید. شخصیت و روح انسان در جسم او خلاصه نمی شود. تشکر از همراهیتون.
هدی : سلام .لطفا نشون ندين خوابمو
فریبا هراتی
: سلام. شما از این آقا خوشتان امده بدون اینکه اصلا شناختی از او داشته باشید. دوست دارید که ارتباط بیشتری با او داشته باشید و نگرشی بی خیال و ساده نگر دارید. سادگی زیاده از حد شما به ضرر شماست. او اگر با شما خیلی صمیمی شود، برایتان شر و دردسر درست خواهد کرد. تغییر و تحولات زیاد و موانعی سر راهتان به وجود خواهد آمد و مجبور می شوید سخت بکوشید تا از شر این موانع خلاص شوید. شما شاید به معنی واقعی کلمه از ارتباط با او بد بیاورید. مادر شما شخصیتی احساساتی و شکننده دارد و می خواهد که شما مرفه و راحت زندگی کنید. شاید این آقا از نظر مالی خیلی هم شرایط بدی نداشته باشد ولی الان وقتش نیست که بخواهید با لجاجت نسبت به خودتان رفتار کنید. باید کارتان را به خدای بزرگ واگذار کنید تا در حق شما همان بشود که خدای بزرگ می خواهد. در غیر اینصورت، اگر همین الان سه سوته این امکان برای شما بوجود بیاید که به خواسته تان برسید و ارتباط تان با او قوی بشود، متوجه خواهید شد که شخصیت او خوب نیست و نمی تواند قوی و قاطع و مصمم زندگی کند. خواب شما 1013 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
farnaz249 : سلام(این خواب از زبون مامانم نوشته شده).خواب دیدم توی یه خونه درب از حیاط بودم بعد یکی از دوستهای قدیمی که رفت وامد داشتیم و دخترمو میخواست اومد دم در بعد بچه همین شخص روی دوچرخه بود بلوز طوسی هم تنش بود بعد دخترم بچه رو بغل کرد،بعد منم بهش گفتم چقدر بزرگ شدی،بعد خود این شخص که مجتبی نام دارد نگاه دخترم میکرد،بعد مجتبی یه کاسه پراز لوبیا قرمز که لوبیا ها به بزرگی عناب بود اورده بود برای ما،بعد خدا بیامرز پدرومادرم هم از درب حیاط وارد کوچه شدن وپدرم یه چیزی که مثل چیزهای عطاری بود به من داد گفت بخور من گفتم دوست ندارم،ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. دوست قدیمی شما زندگی موفقی ندارد و از اینکه دخترتان به او پاسخ رد داده، هنوز به شدت ناراحت و عصبانیست. روح پدر و مادرتان شاد. آنها می خواهند که شما از شرایط سخت و بغرنج رها شوید و دعاهای خیر آنان پشت سر شماست. شما به دلائلی با نظرات پدر و مادرتان در گذشته مخالف بوده اید و هنوز هم با همان نظرات مخالف هستید. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام،خواب دیدم خونه دوست پسرمم و خوراک لوبیا درست کردیم برای ناهار و خوردیم و چندقاشق بغل بشقاب مونده و دوستم دراز کشیده بود تا غذاش هضم بشه(همیشه بعد غذا دراز میکشه)که زن سابقش اومد و رفت اتاق بغل و منو دوستانه صدا زد که میشه ازش بپرسی ببینی دارچین و زنجبیل داره یا نه و کمی بهم بدی؟گفتم چرا خودت ازش نمیپرسی؟گفت اخلاق اونو که بلدی خودم بپرسم لج میکنه و داشته باشه هم نمیده،برگشتم بهش گفتم شنیدی سیما چی گفت؟ برگشت گفت ببین اگه هستش کمی بده دیگه،
میدونستم که زنه گشنه است و چند قاشق غذای بغل بشقاب رو نگاه کردم بهش بدم ولی با خودم گفتم این کمه زشته بدم و ممکنه فکر بد بکنه و حس کنه وامانده غذا میخوام بهش بدم وگفتم ولش کن بهتره چیز دیگه درست کنم براش که یهو یادم افتاد که ازم زنجبیل خواسته ونکنه درد داره که اونو خواسته و دنبال ادویه بودم بدم بهش
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی با اصالت دارید و از دوست پسرتان حمایت می کنید. او کارهایش را با فکر انجام می دهد و عجولانه قضاوت نمی کند. همسر سابق او می خواهد که زندگی اش رنگ و بوی تازه ای پیدا کند و امنیت و رفاه و راحتی بیشتری داشته باشد. شاید شرایط زندگی همسر اول او خوب نیست و دوست شما هم نمی تواند از نظر اقتصادی خیلی از او حمایت کند. تشکر از همراهیتون.
ماریا : در ضمن فراموش کردم اضافه کنم کاسه غذا شیشه ای و شفاف بود
فریبا هراتی
: دوست عزیز یک بار فقط خوابتان را ثبت کنید تند تند روی ثبت کلیک می کنید بنده مجبور هستم الان 5 بار این بخش را از سایت حذف کنم که بسیار زمانبر است!!
ماریا : در ضمن فراموش کردم اضافه کنم کاسه غذا شیشه ای و شفاف بود
ماریا : سلام نزدیک صبح خواب دیدم با خانواده یکی از دوستان قدیمی ام که به تازگی روابطمان را دوباره از سر گرفته ایم در اتاقهای کوچکی زندگی میکنیم و در حال معاشرت که او برای من کاسه ای نخود و لوبیای پخته آورد انگار گوشت کوبیده آبگوشت باشد من نیم آن را خوردم و وقتی مادرش غذای دیگری برای من آورد رد کردم اما گفتم این هم که خوردم نپخته بود و بعد از دوستم معذرت خواستم اما ظاهرا او ناراحت شد و من باز برای امتحان لقمه دیگری از آن در دهان گذاشتم به نظر چندان هم نپخته نبود
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید هر کدامتان به شرایط خاص خودتان فکر کنید و منوط به ذهنیات خودتان، زندگی همدیگر را قضاوت کنید. ذهن شما نسبت به همدیگر باز نیست و هر کدامتان با وجودی که روحیاتی مشابه با هم دارید، اما از نقطه نظر خودتان مسائل را بررسی می کنید. دوست شما با رفتار و یا حرفهایش باعث ناراحتی شما شده و درک درستی نسبت به آنچه که انجام داده نداشته است. او شما را ناراحت کرده که شاید تعمدی نبوده است. دل او مهربان و شکننده و حساس است اما درک درستی راجع به حرفی که می زند ندارد. هدفش خیر خواهانه و کمک رسان است ولی زبانش شاید تند و یا حرکاتش نپخته و از روی بی تجربگیست. تشکر از همراهیتون.