تعبیر خواب چمن و چمنزار
دیدن چمن سبز در خواب، نشانه برکت و نعمتهای زیاد است و چمن زرد نشانه اندوه و بیماری و فقر است. قدم زدن در چمنزار سبز و پر نشاط، نشانه موفقیت و خوشبختی در زندگی بیننده خواب است. قدم زدن در چمنزار زرد و خشکیده، ناراحتی یا جدایی است.
وجود حشراتی مزاحم یا مارها در چمنزار، نشانه وجود آدمهای مزاحم برای رسیدن به خوشبختی در زندگی است. همچنین چمن در خواب به اعتقادات بیننده خواب مربوط می شود. اگر کسی ببیند در چمنزاری که متعلق به خود اوست قدم می زند، آدم صالح و درست کاری است. نگاه کردن به چمنزاری که متعلق به دیگران است، خوشبینی بیننده خواب نسبت به درستکاری دیگران را بازگو می کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Nina : سلام وقتتون بخیر خواب پاک شود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تلاش می کنید که در رابطه با شغلتان، رشد و پیشرفت کنید و به پای استانداردهای دیگران برسید. می خواهید در عین حال خونسرد و بی خیال به نظر برسید ولی ممکن است از درون احساس می کنید که جاپای قرص و محکمی در موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ندارید. شما شخصیتی رقابتی از خودتان بروز می دهید ولی از امنیت و گرمی که به واسطه ی شغلتان به شما رسیده است، راضی هستید. البته توجه داشته باشید که بعضی از خوابهای سوم ماه ممکن است برعکس باشند. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم
وقتت بخیر
ماه پیش خواب میدیدم تو محیطی بودم که ساختمون خیلی بزرگ و چند طبقه‌ای بود،که یا نیمه‌کاره بود، یا حالت مخروبه داشت.حدود ۲۰ طبقه
یا بیشتر و خاکستری که جلوی کوه‌ها بود. جلوی اون هم یه ساختمون۳طبقه‌ای بود که تقریبا سفید و تا حدودی نیمه‌کاره بود و حس مدرسه داشتم بهش.من با بولیز و شلوار و کفش سفید بالاش ایستاده بودم و به منظره اطراف نگاه میکردم که چمن سبز روشن بود(خیلی پرپشت نبود،بعضی جاها خالی بود،یا بعضی چمنا خشک‌تر بود،اما اکثرش سبز روشن بود). خارج از شهر بود. یهو مادربزرگم چادرمشکی به سر و کیف به دست انگار که بخواد بره مهمونی گفت برای من تاکسی اینترنتی میگیری؟من نمیتونم و بلد نیستم.. چادر مهمونی و کیف ورنی مشکی دستش بود.انگار فقط من میتونستم اون کارو براش انجام بدم(مادربزرگم پدریم هست که چند سال پیش فوت کرده)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. جنبه ای از زندگی شما شلوغ پلوغ است و احساس می کنید که درهم برهمی عاطفی در زندگی تان وجود دارد علیرغم اینکه شرایط مالی خوبی دارید ولی احساس تنهایی و ایزولگی می کنید. ( یا می کردید). شما به خاطر چالشهایی که در زندگی تان با آن مواجه هستید؛ فکرتان ناراحت است. شما می توانید روی ذهن و جسمتان کار کرده و شخصیت قویتری از خودتان بسازید. هنوز درسهای زیادی هست که باید از دنبا بیاموزید و باید نگاهی مثبت به آینده داشته باشید. شما شخصیتی پاک و با کرامت و آرام دارید و می دانید که علیرغم مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، هنوز جای امیدواری هست که بتوانید به آرامش برسید. روح مادربزرگتان شاد. او از شما می خواهد که برای او دعا کنید و از دوستانی که با آنان ارتباط دارید بخواهید که برای او دعا کنند تا به آرامش بیشتری برسد. تشکر از همراهیتون
saina : سلام خانم هراتی عزیز، وقت بخیر،
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر این است که شما شخصیتی زیبا دارید ولی گاهی کم تجربگی تان باعث می شود که نسبت به زندگی نگاهی نابخردانه داشته باشید و سرخوشانه عمرتان را بگذرانید. شما خوش شانس و سخت کوش و مقتدر هستید ولی رفتارتان گاهی آزاردهنده می شود و نمی توانید خویشتندار باشید. تشکر از همراهیتون
ta : سلام خانم هراتی شب جمعه خواب نمایش داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و آرامش و رفاه بیشتری را تجربه خواهید کرد. دعای خیر معشوقتان پشت سر شماست و او برایتان آرزو کرده که زندگی خوشی داشته باشید. عمر شما طولانیست. تشکر از همراهیتون.
فرشته : با سلام و احترام خواب دیدم بعد از امدن و رفتن مهمون ها که دو خواهر سید بودن، خواهرم و همسرم ظرف میشستن . ما در خانه ای بودیم. خواستم اون لحظه رو در مغزم بخاطر بسپارم. بسمت دربزرگ‌انتهای خونه رفتم ودو طرف درو گرفتم از وسط باز میشد.در بالاترین حالت یک چمن زار سبزپررنگ شبیه مخمل بسیار زیبا قرار داریم، محو این همه زیبایی بودم دو تا درو محکم بستم. مجدد این کارو کردم متوجه شدم یه حیوان شبیه بز سیاهو سفید داره بمن نگاه میکنه. باز کردم دوباره این سرازیری چمن خیلی زیبا باز یک حیوون سیاه سفید (که در بیداری ندیدم) بمن نگاه میکرد و در ذهنم مرغ چاق سفید هم بود ، دوباره دو تا درو باز کردم و زیر طاق در چشمانمو بستم که اتفاق زیبارو حس کنم که برام اتفاق بیفته،درو محکم بستم صداش اومد دیگه در قفل نداشت. با تکراراین عبارت بیدار شدم( نفس.... خداوند درگاه داد)تا بیدار شدم جای نقطه چین یادم رفت ،ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما متاسفانه ننوشته اید که مهمانها آشنا بودند یا غریبه. صرف سید بودن آنها در خواب به تنهایی نمی تواند تعبیر درستی بدهد. اگر آنها غریبه بوده اند شما به ثروت خواهید رسید و خداوند را شکر خواهید کرد. اگر مهمانها آشنا بوده اند، روابط شما با آنها صمیمی تر خواهد شد. خواهرتان و همسرتان برای آینده شما و بهبود شرایط زندگی تان برنامه ریزی می کنند و سعی می کنند که تاثیر خوبی روی شما بگذارند. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید ولی نسبت به این شرایط جدید، همه چیز را سیاه و سفید می بینید. یعنی یا رومی روم یا زنگی زنگ! شما فقط بد و خوب موضوع را می بینید و نمی توانید قضاوت درستی داشته باشید و ساده لوحانه شرایط را قضاوت می کنید. باید سعی کنید که در تصمیم گیریهایتان بی طرف باشید و واقعیت ها را بدون تعصب خاص و بدون اینکه جناح بگیرید، بررسی کنید. مرغ چاق هم می تواند به شرایط مالی خوب شما اشاره داشته باشد و هم به ترسها و نگرانیهای شما از وقوع مسائلی که هیچ آگاهی نسبت به آن ندارید. شما می خواهید تصمیمی بگیرید که روی این تصمیم فکر می کنید و در نهایت، تصمیم می گیرید که این تصمیم را عملی کنید. عبارت شما برای من مفهوم نیست چون آن را کامل به یاد ندارید. تشکر از همراهیتون.
firuze mehrabani : درود بانو جان فیروزه حمیدم حالتون خوبه؟ ببخشید اذیتتون میکنم منم دلخوش به این خواب ها هستم.. لطفا نمایش داده نشود سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. استدعا می کنم. روحشان شاد. احساس حمید این است که به آرامش بسیار زیاد رسیده و از سختی های زندگی رها شده و ترسی در وجودش نیست. درست است که محل واقعی مزار او برعکس خواب شماست اما سبز بودن آنجا به آرامش روحی او اشاره می کند. شما هم باید واقعگرا باشید و سطحی نگر نباشید!!! به خاطر هر چیزی فکرتان را ناراحت نکنید. آنچه که در نهایت به آدم می رسد، آن است که مهم است. این روزهای سخت هم می گذرند. تشکر از همراهیتون.
فرزان : سلام جایی مثل پارک بود و زمین پوشیده شده بود از چمن،برادرم داشت بذر چمن می‌ریخت که پرتر بشه ومن نشسته بودم روی چمن،خیلی زیبا بود.یکی اومد گفت بیا این کاکتوس هم بکار تو زمین (کاکتوس گرد بود و تیغ های کمی داشت)من گفتم نه اگر کاکتوس و بکاریم یکی میاد میشینه روش من همینطورکه نشسته بودم دستم ودراز کردم وبرادرم دستم و گرفت و من بلند شدم بعد دیدم به همراه خواهرم سوار ماشین هستیم توی راه تصادف شده بود ولی ما رد شدیم و رسیدیم جایی که کوچه هاش جوی آب داشت و سربالایی بود ما رفتیم بالا جای خیلی با صفایی بود فکر کنم دستم و توی آب شستم.بعد دیدم توی اتاق خودم، منقل که روشن بود و آوردم و کنار تختم گذاشتم درست یادم نمیاد ولی فکر کنم غذا روش بود و یکی از اقوام گفت می‌خوام بیام تو اتاق نماز بخونم من باکلید دراتاق وباز کردم تابتونه نما زبخونن.خیلی ممنون
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما به آرامش و راحتی و صفا و صلح درونی خواهد رسید و دوستان زیادی پیدا خواهید کرد و روابط تان را با دیگران بهبود می بخشید. شما از قهر و فاصله گرفتن و دوری از مردم اجتناب می کنید. مسیر زندگی تان در آرامش طی خواهد شد و گناه و خطایی از جانب شما صورت نخواهد گرفت. شما از تجارب گذشته تان استفاده می کنید و اشتباهاتتان را می شویید می رود و شروعی تازه خواهید داشت. گرمی و امنیت به زندگی تان راه می یابد و از شما حمایت احساسی و مالی خواهد شد. شما باعث می شوید که آرزوی فامیلتان برآورده شود و به او به خاطر مسئله ای بله می گویید. تشکر از همراهیتون.
majinaz : باسلام خدمت خانم هراتی بزرگوار وقت بخیر. ممنون میشم متن مخفی گردد.
. باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تلاش می کنید که خیلی زود کارهایتان را سازماندهی کنید و فکرتان مشغول است. از لحاظ مالی امکانات شما قابل قبول برای شروع زندگی مشترک است و جایی که تبدیل به رستوران شده اشاره به همان پیشنهاد مادرتان دارد چون او زیر بار فشار تصمیمات و انتخابهایی که برای همسری شما باید بگیرد دارد له می شود و احساس می کند که او می تواند حامی خوبی برای شما باشد. مادر شما و پدرتان سعی می کنند که منابع مالی قویتری برای شما ایجاد کنند و یا اینکه خوشبین هستند که شما منابع مالی قویتری هم در آینده خواهید داشت. شما در مسابقه ای که در جهت استخدامتان پیشرو دارید موفق خواهید شد ولی همه این شانس را ندارند. 18 نمادی از کشمکش بین مادی گرایی و معنویت است. همچنین هشداری از خیانت، فریب، دروغ و خودخواهی است که هر کسی فقط به خودش فکر می کند. تشکر از همراهیتون
LP : سلام.روزتون بخیر خانم هراتی عزیز.امروز بعد از نماز صبح خواب دیدم با مادر شوهرم قرار داشتم که همو ببینیم یادمه ایشون کنار یه جوی آب روی چمن ها نشسته بود(از این محله ها که مادی آب داشته باشه و اطرافش چمن کاری شده باشه توشهرما اصفهان زیاد پیدا میشه)خیلی محل زیبایی بود هواهم هوای بهاری بود و مطلوب.داشتم با ایشون صحبت میکردم که متوجه شدم اطرافمون پرشده از زباله مث پوسته های بسته بندی بستنی و کیک واین جور چیزها.دیدم مامان و خواهر خودم داشتن این آشغال هارو جمع میکردن اما من حس کردم مامانم به قصد این که صحبتهای مارو بشنوه جمع کردن زباله هارو بهانه کرده.بعد نمیدونم چرا خودمو تو ماشین خاله شوهرم دیدم که با هم رفتیم تو همون محل خیلی خیلی منظره زیبایی داشت آب زلال بود و عکس درخت‌های اطراف توی آب افتاده بود و کنار جوی آب سرسبز بود یادمه دوستهای ایشون هم اومدن و شروع به عکاس گرفتن کردند.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و مادر شوهرتان با هم صحبت خواهید کرد و عادات منفی قدیمی را دور می ریزید یا راجع به چیزهایی که از آنها خوشتان نمی آید صحبت می کنید و می خواهید مسائل منفی را از زندگی تان دور کنید. مادرتان هم می خواهد زمینه ی زندگی شما را از مشکلات پاک کند و البته روی مشکلات شما کنجکاو هم هست. شما رابطه خوبی با خاله همسرتان خواهید داشت و احساسات مثبت به زندگی تان می آید. راجع به امید ها و آرزوهایتان با هم صحبت می کنید و تصویر ذهنی مثبتی نسبت به هم خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
علی : با سلام و خدا قوت خدمت خانم هراتی امروز صبح خواب دیدم با یکی از دوستام داشتیم میرفتیم خونه پدر خانمش تو این خواب پدر خانمش از خونواده های مرفع بالاشهر به حساب میومدند (ولی در عالم واقعیت خونواده همسرش جزئ طیقه 3 به حساب میان)یه مسیر بود حالت جوب یا حات جدول)به اندازه ده متر که سیمانی بود چون گود بود پله داشت باید از اون رد میشدی دوستم سریع رد شد و پدر خانمش اون ور بود با هم رفتن به طرف خونه شون و منو صدا میزدن زود باش بیا و به راهشون ادامه میدادن البته کنار جوب سطح همواری داشت و کلن چمن سبز بود من این ور جوب با احتیاط از پله ها پایین رفتم و آب جوب یه خرده کدر بود شلوارمو بالا زدم ویه نفر داخل جوب بود و روی پای من سشوار میکشید من به اون آقا گفتم میشه از روی چمن برم گفت نه البته اگه محکمتر بهش میگفتم اجازه میداد احساس کردم احتیاج به سشوار نیست و قدمهامو تندتر کردم و اب داخل جوب کمتر شد تا حدی که فقط سطح سیمانی اون خیس بود و آب دیگه نبود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر خانم دوست شما و دوستتان زندگی را سخت نمی گیرند و خیلی نسبت به شما خونسردتر و بی خیال تر هستند. اما شما خیلی حساس و نکته سنج هستید. شما یک سری افکار در سرتان دارید که باید فکرتان را خالی کنید و چشم انداز ترو تازه تری نسبت به مسائل داشته باشید. قاطعیت زیادی در کارهایتان از خود بروز نمی دهید و بعد افسوس می خورید که چرا زیاد رو دادید به مردم. اگر بی خیال تر باشید، افکار مثبت به ذهنتان بیشتر می آیند و کمتر حرص و جوش می خورید. شما مسیر درستی را در زندگی طی خواهید کرد و مسائل ناراحت کننده احساسی، سد راه موفقیت و پیشرفت شما در زندگی نخواهند شد.