کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کنجد

داشتن کنجد در خواب و دیدن آن نیکو است و به هر میزان بیننده خواب کنجد داشته باشد، سودمند خواهد شد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

10 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

الهه

الهه : سلام خانم هراتی جان خوب هستین عزیزم

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۰۴:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تعبیر خوابتان این است که تمام کارهایی که باید انجام می شده که ایشان ظهور کنند، در طی این سالها انجام شده و ظهورشان بسیار نزدیک است. اما منوط به اینکه شما از مشارکت با او نترسید. از گیر افتادن نترسید، و با وجودی که می دانید که افراد غیر قابل اعتماد زیادی در دوروبرتان هستند، به حضرت رو بیاورید. خلوص و عبادت و حضور قلب در راه ستایش پروردگار، جای خود اما حضرت برای این نمی آیند که به مردم یاد بدهند چگونه خدا را عبادت کنند بلکه برای اصلاح امور دنیایی آنان می آیند! پس هرگاه شما واقعگرایانه به زندگی نگاه کردید و در عمل برای از بین بردن معضلات دست و پاگیر در جهت بهبود زندگی مردم اقدامی کردید؛ و بر خلاف همیشه فکر نکردید که صرفا معنی عبادت، دعاست بلکه در عمل هم کاری انجام دادید؛ آنوقت می توانید بگویید که از یاران امام زمان ع هستید. خوابتان شامل 3 حق خواب بود و تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۱:۴۵
Shiva

Shiva : سلام مجردم خواب دیدم برای خواهرام بستنی لیوانی گرفتم بهمراه قاشق یک بار مصرف کوچک مخصوص خوردن بستنی.قاشقها توی پلاستیک بودن بهشون گفتم نگاه کنید قاشق هم گرفتم(اینکارم بیشتر حالت تشویق برای خوردن بستنی بود)خواهر بزرگم توی اتاق رفت و روی زمین نشست وشروع به خوردن کرد من وخواهر کوچکترم روی چهار پایه چوبی با سطح گِرد نشستیم وبینمان ی میز چوبی مربع بود ک نمیدونم چرا توی درِ ورودی یکی از اتاقا قرار داش و مادرم تو اون اتاق دراز کشیده وداش بستنی خوردنمونو نگاه میکرد(بستنی سفید بود بدون افزودنی مثلا زعفران و....)من همینکه خواستم بخورم صحنه‌ ی خواب عوض شد توی فضای باز خارج خونه بودم ی پیرزنی با لباس سنتی و روستایی یک تیکه نون دسش بود نون شیرین ک روش کنجد میپاشن وتوی تنور سنتی پخته میشه کمی هم زخیم هس و گِرد.بیشتر تو روستاها پخته میشه. داش لبخند میزد و مهربانانه یجوری با چشاش به من نگاه میکرد ک انگار داره میگه این نون برای تو هس من هم رفتم ونون رو ازش گرفتم( البته یک نان کامل نبود ی تیکه ی بزرگ از یک نان کامل) یک قسمت از کنجد های روی نون بیشتر از بقیه برشته شده بودن ورنگشون قهوه ای تیره شده.بعد دیگه اون پیر زنو ندیدم دیدم مادرم چادر ملی پوشیده و ایستاده وخواهر بزرگم ومن هم پشت سرش ایستاده بودیم روبروی مادرم زن غریبه ای ایستاده بود وچادر ملی پوشیده مادرم با صدای بلند ک زنه هم بشنوه گف نگاه کن عقیله خانم باز هم داره راهنمایی میکنه اون زن اول تو دید من نبود بعد سرمو اینطرفتر اوردم،زنه رو دیدم خانم جدی و با کمالاتی بود روبروش ی دختر جوان چادری ایستاده وبا هم صحبت میکردن،انگار زنِ برام آشنا بود گفتم مگه اسمش جمیله خانم نیس؟ چرا مادرم میگه عقیله خانم؟ ولی برام واضح نشد ک اسم درستش کدومه! بعد دختره رفت وعقیله(جمیله)خانم به ماردم نگاهی انداخت ک یعنی من شنیدم چی گفتی. ولی نه حرفی زد ونه عکس العملی انجام داد و کمی آنطرفتر ولی روبروی ما کمی خم شد ک چیزی از مین برداره یا کاری انجام بده ک متوجه نشدم چکاری(مادرم تو واقعیت زن بسیار آرومی هس و سرش تو کار خودشه)بعد همینطور ک تیکه نون کنجدی دستم بود به زمین نگاه کردم ی گوشه تعداد زیادی دمپایی دیدم با سایزهای مختلف ک از هر کدوم فقط یک لنگه بود والبته هم لنگه ی راست توشون بود وهم چپ ولی هر لنگه ک برمیداشتی لنگه ی دومش بین اون دمپاییها نیست همه نو بودن ونپوشیده وجنسشون نخی بود گرچه پارچشون نازک بود ولی بسیار محکم وبادوام بود و همه دمپاییها هم رنگشون دقیقا مثل هم بود ترکیبی از سورمه ای وآبی روشن.برای فروش نبودن و جز ما چندتا زن کسی دیگری اون اطراف نبود.عذرخواهی ازطولانی شدن متن وتشکر

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۴۱:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که با خواهرانتان رفتاری صمیمانه و دوستانه داشته باشید و از ایشان ار نظر عاطفی یا فیزیکی حمایت کنید. شانس و خوشی و موفقیت در عشق و رضایت از زندگی تان خواهید داشت. قدر لحظاتتان را خواهید دانست و از زندگی تان لذت خواهید برد. همینطور باید سعی کنید که خونسردتر باشید و اجازه ندهید که اعصابتان از کنترلتان خارج شود. شما و خواهر کوچکتان می خواهید از زیر فشار خارج شوید و کمی بیشتر استراحت کنید تا انرژی بیشتری داشته باشید. خواهر بزرگتان شخصیتی خاکی دارد و شاید تنهایی را ترجیح می دهد. دنیا به شما رو می آورد و به رفاه و ثروت زیادتری خواهید رسید. مادرتان می خواهد که شما خردمندانه تر رفتار کنید و مهربانتر و منصف تر باشید و عقلتان را درست به کار ببرید تا موفق باشید. خیلی ها هستندکه آدمهای خوبی هستند و زندگی آرام و خانگی و بی شیله پیله ای را می خواهند و شخصیت های خوبی هم دارند ولی هنوز مجرد مانده اند و تمایل دارند که به زودی ازدواج کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۵۴:۵۴
ناری

ناری : سلام روز بخیر
خواب دیدم من و دوستم رفتیم جایی. ی نفر ب من ی پتو خیلی بزرگ داد. پتو رو مرتب کردم داخل دستم گرفتم.
در ادامه خواب کنجد بسیار سفید و تمیزی در خواب دیدم.
سپاس

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۹:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. از شما به خوبی حمایت خواهد شد و امنیت بیشتری خواهید داشت. شما به رفاه و ثروت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۵۹:۴۵
 Reyhan

Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز طاعاتتون قبول ان شاالله.خواب دیدم جایی با همسرم هستم داریم انتخاب میکنیم کدوم ارده فروشی اردی مرغوبتری داره بخریم ارده ی عالی بود و من هی تست میکردم کدوم خوشمزه تره که بخریم اونجا مکانی بود که فقط ارده درست میکردن خیلی زیاد بود با تشکر از تعابیر زیباتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۶:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر همینطور برای شما. شما و همسرتان به این فکر می کنید که کدامیک از شما بیشتر سخت کوش و فداکار بوده یا سخت کوشی و فداکاری شما در چه زمینه هایی بوده و کجاها به نتیجه ی مثبت رسیده و نیز گنجینه و ثروت های نهفته و مخفی زندگی تان کدام ها هستند. شما موفقیت و شانس و امکانات خودتان را پردازش می کنید تا به موفقیت های خودتان پی ببرید و سعی کنید که در ادامه هم همانطور رفتار کنید تا موفقتر باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۲:۰۱
طاهره

طاهره : ببخشید عدد 1800 و 3000تومان را هم شنیدم نرخ محصولات بود .

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۱۰:۲۵
طاهره

طاهره : سلام خانم هراتی عزیز.تولد امام حسن .ع.مبارک.صبح امروز بین ساعت 6تا7خواب دیدم رفتم به یک کارگاه فرآوری کنجد مکانش تمییز ومجهز بود.چندتا خانم کنجد رابا دستگاه وکوبیدن به روغن تبدیل میکردند پرسیدم چند؟گفت 300 هزار تومان.محصول دیگر بود خیلی شیرین وخوشمزه که گفت چاق کننده است ۲ظرف سفارش دادم ویک قاشق خوردم عین ارده بود اماشیرین وبی روغن، بعد برایم اب هویج اوردند من خوردم خیلی خوشمزه بود گفت هر چه بخورم حساب میکنم قرارشد از همه محصولات بیاورند تاحساب کنم.دوست داشتم زیاد بخرم ولی گفتم شاید پول کم بیارم برای همین یک ظرف بزرگ روغن +2ظرف ارده(البته شیرین وبیروغن)+اب هویج سفارش دادم.بایک خانم دوست شده بودم وشاد بودم بهش گفتم من لاغرم وکم اشتهااما اینجا خیلی اشتها دارم کیف میده بااین روغنها تخم مرغ درست کنم وبخورم اخه روغنهایتان تازه هست وبویشان اشتها اور است.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۰۲:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور به شما. مشکلات شما از بین خواهد رفت و شما باید سعی کنید که نسبت به بعضی مسائل احساس بی تفاوتی کنید و خیلی درگیر و ناراحت نباشید تا کارتان به سهولت و آسانی به پیش برود. بالاخره زمانی هم شما را تحت فشار قرار دادند و ناراحتتان کردند، و چیزی که عوض دارد، گِله ندارد!! در کشمکش بین مادیگرایی و معنویت، با دروغ و فریب و خیانت و خودخواهی با شما رفتار شد و حالا هم دیگران تحت فشار خواهند بود تا کار شما به راحتی به پیش برود. نتیجه ی کار شما این خواهد شد که شما این سخت کوشی ها و فداکاری هایی که برای زندگی تان کردید را پردازش می کنید و نتیجه ی آن این خواهد بود که به ثروت برسید و رفاهتان آماده باشد. بینش شما قوی تر خواهد شد و به سعادت خواهید رسید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۰:۵۰
مریم محقق

مریم محقق : سلام خانم هراتی گلم طاعات و عبادت قبول
من خواب دیدم یه جعبه مخصوص بسته بندی زیبا حدود یک متر در نیم متر ولی با عمق حدود دوسانت شبیه جعبه های شکلات پراز کنجد و دانه های شبیه کنجد بوداده که یادم نیس چی بودن ولی خوراکی بودن روی میز هست و خیلی شبک و تشریفاتی بود و انگار برام هدیه فرستاده بودن و من درحال خوردن ازش بودم خیلی خوشمزه بود و دیدم دونه ها هرچی به سمت کناره های جعبه میره برشته تر بودن انگار تو همون جعبه مقوایی بوداده شده بودن که لبه هاش برشته تر بودن بعداینکه مقدارزیادی از وسطش خوردم درحالیکه به نظرم کم نمیشد اصلا ،به دخترم گفتم لطفا اینو وردار منظوراینکه براپذیرایی یا مصرف بعدی نگهش داره
ممنونم از تعبیر زیباتون

پاسخ
لینک۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۱۸:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور برای شما. موفقیت بزرگ به همراه لذت و جشن و سرور به خاطر ایمان شما به مقدسات به شما خواهد رسید و ثروتمند خواهید شد. ثروت و موفقیتی که به مذاقتان خوش می آید و زود هم تمام نمی شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۷:۳۳
Diyan

Diyan : سلام خواب دیدم ک یه مغازه ای حلوای کنجدی میفروشن خیلی دلم‌خواست بخرم ک گدایی اومد طرفم و‌ازم کمک خواست منم مقداری پول بهش دادم ک ۱۵۰۰برام باقیموند صاحب مغازه ای گفت به اینا پول نده اینا نیاز ندارن ولی من توجهی نکردم.ازصاحب مغازه خواستم بهم‌حلوا کنجدی بده بعدن پولشو بیارم قبول کرد ولی بعدش دیدم ک پاستیل بهم داده .خیلی ناراحت شدم‌ک‌پای معامله صادق نبوده ولی با تمام وجود حس کردم که طعم کنجد زیر زبونم‌هست انگار که خورده باشم یعنی چی خانم‌هراتی

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۵۵:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مشکلات شما به زودی ناپدید خواهد شد. شرایط سخت حل و فصل می شود. به ثروت می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۸:۲۷
Diyan

Diyan : سلام‌خانم هراتی خسته نباشید‌خوابی که من ارسال کردم ثبت نشده ک شما تاحالا تعبیر نکردید معذرت میخوام ک این سوالو‌میپرسم چون تا حالا پیش نیومده ک تااین اندازه طول‌بکشه

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۱:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر ثبت نشده این خواب اول امروز شماست.

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۹:۳۱
Fatemeh

Fatemeh : عرض سلام خدمت شما و تبریک سال نو..خانوم هراتی عزیز بعد اذان صبح خوابی دیدم ک از نظرخودم کمی عجیب بود.ازاونجا ک اولین موردی ک‌توخواب دیدم کنجد بود،خوابمو اینجا مینویسم.خواب دیذم تو دفتری ک مثل اینکه محل کارم بود هستم و موقغ استراخته.برای همه ظرفهای غذایی آوردند و برای من تو یع کاسه کوچیک مقداری کنجد بود ب همراه مربا یا شیره انگور یاانجیر و یه تیکه نون اندازع کف دست.یه لقمه ازش میخورم وبقیه شو میزارم کنار چون کنجد داشت و منم نمیتونم کنجد بخورم.یکی ک نمیدونم ازهمکارا بود یا مراجعه کننده معمولی غذای منو گرفت تابخوره.البته ب غذای بقیه نگاه میکنم میبینم براشون مفصل تره،ی کم ناراحت میشم میگم یعنی چون تازه اومدم اینجور فرق میزارن.بعد میبینم از هممون میخان آماذه بشیم بریم سفر تفریخی منم کفشامو میپوشم بااینکه میدونستم نمیرم باهاشون ،امادیدم بااونام و مقصدشون خونه ما بود،آقایون تو کوچه مشغول بازی میشن منم ازفرصت استفاده میکنم میرم خونه میبینم خیلی ب هم ریخته س مرتبش میکنم.بعد میبینم با همون آقایی ک نمیدونستم همکاره یا نه،یه جای دیگه هستم،میخام بدونم ساعت چنده ک میبینم ساعتم نیس و اومدم ازاون آقا بپرسم ک دیدم ساعتم تو دستاشه، تعجب میکنم آخه کی فرصت کرد ساعتمو بدزده.بهش میگم پسش بده قبول نمیکنه،التماسش میکنم ک توروخدا اینو بااولین حقوقم خریدم دوسش دارم نمیده و میندازع تو چاهی ک اونجا بود.بقیه همکارا (خانوم)میان حتی یکیشون میره تو چاه اما نتونست ساعتمو پیداکنه.ازم میخان ک بریم اطلاع بدیم و من میبینم یه نقطه بالاتر رفتیم و جایی مثل اداره پلیسیم وجالب تراینکه دیگه ایران نبودیم مثل اینکه ترکیه بود.همکارا ازم میخان هویتمو مخفی کنم اما من قبول نمیکنم و تو فرمهایی ک برام میارن یادمه ب حروف انگلیسی اسم و فامیلمو نوشتم،ک همون لخظه مامور میاد ومیگه فرمهارو بده یه چیزهایی جاگذاشتیم باید بهش اضافع کنیم درصورتی ک همون فرمها چیزی شاید حدود صدبرگه میشد.تو این مدت ک منتظر بودیم خبرمیارن یکی ازهمکارا ب همراه پدرش افتاده تو آب مرده(ی جورایی خودکشی کرده)،من اولش باورم نمیشه ولی وقتی مطمئن شدم رفتم یه گوشه و شروع کردم ی گریع، برا خودمم جالب بود مث اینکه یکی ازعزیزانم باشع ک اونجور براش میریزیم درصورتی ک من دورادور میشناختمش.یادمه بقیع آدمهایی ک اونجا بودن بعد شنیدن خبر میگفتن آخر نتونست رسوایی تحمل کنه و خودشو کشت یه جورایی خوشحال بودن.اما من نه باورم نمیشد وفقط گریه میکردم....بیدار شدم اما بعد ک‌دوباره خوابیدم اینبارخودمو بالا سر قبرش دیدم و همچنان گریه میکرذم...عذرمیخام طولانی شد در ضمن من شاغل نیستم ومجردم.ممنون

پاسخ
لینک۱۸ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۱:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. شما احساس می کنید که از مال دنیا به شما کمتر رسیده و به اندازه دیگران غنی نیستید هر چند که شما خیلی هم حریص و مالدوست نیستید و زندگی را ساده می گیرید. شما گاهی فکر می کنید که مردم کاری ندارند جز اینکه غیبت دیگران را بکنند و با بدگویی از دیگران خودشان را سرگرم می کنند و تفریحشان این است و اینبار می خواهند از شما بد بگویند. اما شما آماده اید تا از خودتان دفاع کنید. از نظر شما مردها بیشتر به رقابت با همدیگر و پیشرفت در کارها مشغول هستند و زنها دنبال غیبت از هم هستند. شما نمی خواهید با مردی رابطه دوستی ایجاد کنید چون حس می کنید سرتان کلاه می رود و برایتان دردسر شدیدی درست می شود. مردم شما را با حرفهایشان آزار می دهند و دردسر برایتان می تراشند و شما تمام مدت می خواهید که خودتان را تبرئه کنید و نشان دهید که بی گناهید. انگار بعضی از مردم زبان نفهمند و شما نمی توانید آنها را درک کنید. اما کسانی که شما را آزار دهند یا سعی کنند کوچکتان کنند در زندگی شان شکست خواهند خورد. و این شکست آنان به خاطر ذات و طینت بد آنان است. اما شما مهربان هستید و نمی توانید ناراحتی کسی را تحمل کنید و دلتان برای دشمن خودتان هم می سوزد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۴:۵۳

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.