تعبیر خواب کوه
تعبیر دیدن کوه، یا کار بزرگ است یا شخصیت بزرگ. اگر در خواب ببینید از کوهی عظیم بالا می روید، کاری بزرگ در دست می گیرید. اگر دیدید که از کوه به سختی و با رنج و زحمت بالا می روید، کار شما دشوار خواهد بود و اگر آسان و سبک کوه پیمایی می کنید، به سهولت بر دشواری یا آن شخص دور از دسترس چیره می گردید.
اگر کسی دید بر نوک کوهی ایستاده، به اوج موفقیت می رسد و اگر آنجا تکبیر می گفت، آرزوی سربلندی دین و معتقدات خود را دارد. اگر آنجا اذان گفت و نماز خواند، کارش بسیار خوب و روبراه خواهد شد. سقوط از کوه، از دست دادن مال دنیا و یا ارزش معنوی او است. اگر دیدید در کوهی به غار پناه بردید امنیت می یابید یا رازی را کشف می کنید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کوه در خواب بر پنج وجه است:
- پادشاهی،
- دلیری،
- ظفر یافتن،
- بلندی،
- رئیسی. اگر ببیند بر کوه نتوانست شدن، دلیل نامرادی است.
حضرت دانیال می گوید: اگر کسی درخواب خود را بر سر کوهی ببیند، دلیل است در پناه بزرگی رود. اگر ببیند کوه از جای برکند، دلیل که بزرگی را قهر کند. اگر ببیند در کوهی مُقام بساخت، دلیل که مقرب پادشاه شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند بر سر کوهی بانگ نماز گفت یا نماز کرد، دلیل است کارش بالا گیرد. اگر دید که بر دامن کوهی مقام نمود و بیفتاد، دلیل غم است. اگر ببیند که در کوه پنهان شد و راه بیرون آمدن نداشت، دلیل که او را به حیله در کاری اندازند و از آن کار به دشواری خلاصی یابد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند کوهی بجنبد، دلیل که بزرگی از آن دیار رنجور شود. اگر ببیند کوهی می کند و بر وی آسان است، دلیل که کسی چیزی به وی دهد. اگر در خواب خود را به کوه طور ببیند، دلیل است معتقد پادشاه شود. اگر دید در کوه سوراخی بود و در آنجا رفت، دلیل که از راز پادشاه آگاه شود.
اگر ببیند که از کوه سنگ برمی گرفت و از هر جا که بود می انداخت، دلیل که نامه های پراکنده نویسد. اگر ببیند از کوه بیفتاد، دلیل است مرادش برنیابد. اگر ببیند نردبانی بسته بود از کچ و او بدان نردبان بر سرکوه رفت، دلیل است مرادش زود برآید. اگر نردبان را از گل و خشت ببیند به تاویل نیکوتر است.
اگر نردبان را از مس و برنج ببیند، دلیل نامرادی است. اگر از آهن ببیند، دلیل قوت است. اگر ببیند بر سر کوهی بلند ایستاده بود، دلیل است مقرب پادشاه شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند کوه می کند، دلیل که با مردم حیله کند. اگر ببیند در کوهی است و بیرون نتوانست آمد، دلیل که در کاری بماند و خلاصی نیابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مینو : سلام خانم هراتی جان. (من در یک گروه مجازی چله برمیدارم ،از این چله هایی که دعا و قران و ...میخونن. مدیر گروه یه حاج اقایی هستن، حالا به دلایلی تصمیم گرفتم از این چله خارج شم و با یه گروه دیگه چله وردارم ولی دودل بودم .بین ساعت ۷ تا ۸و نیم صبح خوابم برد و این خواب دیدم.) انگار توی یه مدرسه ای بودم بعد دیدم این حاج اقا با چند نفر دیگه رو قله کوهی نشسته بودن .یه جمله شبیه به این گفت که اسلام و راه خدا باید اینجا باشه جاش اینجاست، دقیق یادم نیست چی گفت ، خییییلی خوشحال و سرحال بودن ،بعد یه جمله دیگه گفت که یادم نیست که دوستش خندش گرفت (جوری که ادم میخنده خودشو میزنه زمین) اونجوری از فرط خنده خودش زمین زد. بعد دیدم این حاج اقا و دوستش لبه قله هستن ،خیییلی ترسیدم که چطور نمیترسه بیفته و اینقدر ریلکسه .بعد صحنه عوض شد ،داشتم با دختر کوچکم از کوه پایین میومدیم من خیلی میترسیدم ،یه نوشته هم باز در مورد اسلام روی کوه بود یادم نیست ،که اسلام یا مثلا دین خدا درسته یا یه چیزی شبیه این .بعد یه طنابی بود به دخترم گفتم این طناب بگیریم بریم پایین دخترم کوله پشتی هم داشت. صحنه بعد با دخترم یه جایی بودیم تعداد زیادی کتاب به صورت دو ردیفی روی زمین به صورت ایستاده دنبال هم میچیدیم طوریکه شبیه یه مسیر دربیاد برای یه برنامه ای چیزی که نمیدونم چی بود . بعد که تموم شد دخترم با یکی از اون خانمها که مسئول اونجا بودن داشتن یه کارهایی انجام میدادن .یکی از خانمها چای میخواست من کتری گذاشتم بجوشه بعد انگار داشتم به یه سری مسائل که مربوط به خواهر برادرهام بود دونه دونه رسیدگی میکردم که بیدار شدم .خوابم طولانی شد ،میشه باز کنید یه حق خواب دیگه واریز کنم .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما از شرکت در این گروه، تجاربی بدست آورده و درسهایی در زندگی تان کسب کرده اید. آقای مدیر گروه، به این باور است که او به اوج آگاهی و موفقیت رسیده و خودش را خیلی با ایمان می داند. ولی شاید او رفتاری دارد که دیگران از او می رنجند و باعث ناراحتی دیگران می شود. در چنین شرایطی این ریسک و خطر برای او وجود دارد که دیگران از اطرافش پراکنده شوند و یا عبادتش مورد قبول خداوند قرار نگیرد. شما و دخترتان ( یا شما در حالی که احساس می کنید که سرخوشانه و غیر مجربانه به این آقا باور کرده اید) سعی می کنید که خودتان راه درست را در زندگی تان پیدا کنید و از تجاربتان استفاده کنید و بر حسب آگاهی هایی که کسب کرده اید؛ برای رضای پروردگار اقدام کرده و رفتار درستی داشته باشید. شما از دنیا پرستی و مادیگرایی فاصله می گیرید و سعی می کنید که دوستانه رفتار کنید و محبت و رفاقت بیشتری در عملکردتان نشان بدهید. احتمالا بر خلاف آقای مدیر که تندخو و غیر دوستانه رفتار می کرده است. تشکر از همراهیتون
mahdis : با سلام و احترام.
خواب دیدم بالای یک کوه هستم و اونجا توی لحاف و تشک خوابیدم.رنگش رو یادم نیست اما شاد بود نارنجی یا قرمز. از خواب بیدار شدم و لحاف تشکم رو جمع کردم گذاشتم کنار و گوشیمو برداشتم که به یه آشنایی زنگ بزنم بیاد بریم یک جای تاریخی رو ببینیم.ایشون خانم مجرد هستن و کارشون طراحی و نقاشیه.دیدم گوشیم آنتن نمیده گفتم حتما بخاطر کوهه که آنتن نداره.بعد پشت سرمو نگاه کردم دیدم داخل کوه یک حفره ای هست داخلش پر از برگه های طلسمه خیلی تعجب کردم که مردم چرا برای هم طلسم میگیرن و برای هم مشکل درست میکنن. همونجا شروع کردم آیه الکرسی خوندن که اثر این طلسم ها باطل بشه.(این خواب رو با خواب قبل که نوشتم در یک شب دیدم.اول این خواب رو دیدم بیدار شدم و دوباره خوابی که آخرین بار نوشتم رو دیدم.ممکنه به هم مربوط باشن و کسی برای اون آقا دعا گرفته باشه؟)
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما به موفقیت در کارتان می رسید و احساس آرامش و امنیت و قدرت بیشتری را تجربه خواهید کرد. شروعی تازه و با انرژی را آغاز می کنید و شخصیتی مثبت اندیش و پر شور و شوق از خودتان به دیگران نشان می دهید. شما از تجارب قدیمی تان برای رسیدن به موفقیت استفاده خواهید کرد. می خواهید خلاقیت به خرج بدهید و با برنامه ریزی بهتری کارهایتان را انجام دهید. اما احساس می کنید که ارتباط تان با دوست خانمتان کمرنگ شده است. برای شما ممکن است جادو کرده باشند. من خواب قبلی شما را به یاد ندارم و به آن دسترسی هم ندارم. اما اگر کسی برای شما یا دوستانتان دعا گرفته است و می خواهید آن را باطل کنید، این دعا را که در ادامه برایتان ارسال می کنم، بخوانید. تشکر از همراهیتون
برای دفع جادو این آیات را هر روز بخوانید. سوره یونس آیات 81 و 82 - سوره نازعات آیات 27 تا 32 و سوره اعراف آیه 118 تا 122 .
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ
پس هنگامی که افکندند، موسی گفت: آنچه را در این صحنه آوردید، جادوست؛ مسلماً خدا آن را به زودی باطل می کند، قطعاً خدا، کار مفسدان را [که برای تقویت طاغیان انجام می دهند] به سامان نمی آورد.
وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ
و خدا حق را با دلایل و معجزاتش ثابت و پابرجا می کند، گرچه گنهکاران خوش نداشته باشند.
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا
آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا
سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا
و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا
و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا
آبش و چراگاهش را از آن بيرون آورد
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا
و كوهها را لنگر آن گردانيد
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
پس حقيقت آشكار گرديد و كارهايى كه میکردند باطلشد
فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ
و در آنجا مغلوب و خوار گرديدند
وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ
و ساحران به سجده درافتادند
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ
[و] گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ
پروردگار موسى و هارون (۱۲۲)
بشارت : سلام امیدوارم خوب باشید. تشکر از لطف شما. قصد جابه جایی دارم به همراه مادرم. هم شهر به شهر و هم خارج از کشور. خواب دیدم که قراره با مادرم بریم خارج ار کشور. قرار بود بریم خونه شخصی که انگار مثلا دوستمان بود. فکر می کردم به عنوان هدیه چی براشون بگیرم. وقتی رسیدیم خونشون شلوغ بود. برای بیرون رفتن مجبور بودیم از یک کوه پایین بیایم. خیلی بلند بود. حالت صخره ای داشت و انگار از یک دیوار راست مجبور بودیم پایین بیایم. همه از طناب استفاده می کردند. ما هم همین طور. وسط پایین اومدن به شدت ترسیده بودم و فکر می کردم دیگه نمی تونم ادامه بدم. از میزبان بعدا پرسیدم راه دیگری وجود نداره برای بیرون رفتن؟ گفتند که راه دیگری هست ولی به پاساژ یا مرکز خرید نمیرسه!!!. رفتم چک کردم راه خاکی و جالب نبود.بجز ما خیلی ها از اون کوه پایین می اومدند.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به تغییر زندگی تان فکر می کنید. مهاجرت از کشور و رسیدن به هدفتان، برایتان با ریسک و هرج و مرج شدیدی در زندگی تان همراه خواهد بود. شما با مشکلات و موانع زیادی در اینصورت مواجه خواهید شد. چالش بزرگی در انتظار شماست. شما ناامیدی و کاهش پیشرفت را در شغلتان یا در موقعیت اجتماعی تان تجربه خواهید کرد. اگر بخواهید به خواسته های فیزیکی و عاطفی تان دست پیدا کنید، مجبور هستید که این ریسک را بخودتان تحمیل کنید و سختی های زیادی را متحمل شوید. راه دومی هم هست که علاوه بر اینکه ریسک آن کمتر است، ولی شانس موفقیتش هم بسیار کمتر است و با عمل کردن به آن، خاطرتان مکدر خواهد شد. خیلی ها مثل شما بی ثباتی و نبود کنترل را در زندگی شان تجربه خواهند کرد. اگر در خوابتان دیدید که به سلامت از طناب پایین آمدید، به هدفتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
الهه : سلام خانم هراتی عزیز خوب هستین عزیز دلم ممنونم از مهرو محبتتون ان شاالله خدا شما رو برای همون حفظ کنه مهربان بانو.امروز صب خواب دیدم بالای یک کوه که مکانی مثل یک خانه بود هستم حضرت پیامبر رو بروم بود اومدن جلو و با انگشتاشون صورتمو لمس کردن کنارشون امام علی ع بودن و شمشیرشون دستشون بود و آماده بودن برای یک تغییر ناگهانی حضرت خدیجه ع هم اونجا بودن ماه کامل بود و میدرخشید انگار منتظره یه واقعه بودن مثل فوران یک آتشفشان،بعد از حضرت علی ع من نگهبان اونجا شدم و به افرادی که اونجا بودن سر زدم فکر کنم پدر مادرمم بودن یک دختر بچه که انگشتش زیرپنجره گیر کرده بود و من که بغلش کردم دیدم انگشت شصتش گیر کرده درش اوردم ولی عذاب وجدان داشتم چرا دردش گرفت انگشت خودمو فشار دادم که زخمش مثل اون باشه ببینم چقدر اذیت شده ولی خون نیومد.
فریبا هراتی
: سلام عزیز دلم. تشکر. شما با چالشهای بزرگ زندگی مقابله کرده و به اوج موفقیت می رسید. نشان می دهید که درک و آگاهی تان بالاست و دید شما وسیع است. رسول خدا ص حامی شما و محب شما هستند و شما شخصیتی منظم و با دیسیپلین از خودتان بروز می دهید و نشان می دهید که آمادگی کاملی برای تبعیت از حضرت علی ع دارید. عزم و اراده و شجاعت تان برای ایجاد تغییرات بزرگی در زندگی تان قویست. شما باید بدانید که در زمانهای سخت در مسیر درستی قدم نهاده و به پیش رفته اید و چیزی به کمال خود رسیده و به زودی باید پایان بپذیرد. مسائل تازه ای بشدت احساسات مردم را جریحه دار می کند و شما سعی می کنید که در این میان شخصیتی متعهد به آرمانهای حضرت علی ع داشته باشید و عدل و انصاف را در زندگی تان دنبال کرده و با شجاعت و مهربانی به مردم محروم و فقیر کمک کنید تا از استیصال بیرون بیایند. شما به بچه های محروم کمک می کنید و هرگز منافع خودتان را به منافع محرومین ارجح نمی شمارید. خداوند بزرگ و مهربان حامی شماست و استرس و نگرانیها را از شما دور خواهد کرد. تشکر از همراهیتون
نبات : سلام وقت بخیر،حوالی 4:30 صبح خواب دیدم منو همسرم و دخترم بالای کوهی ایستادیم ،هوا گرگ و میش بود و خورشید غروب کرده بود، مسیری که ایستاده بودیم آسفالت بود، همسرم دخترمونو گذاشت رو کولش و دیدم داره پیاده از کوه میره پایین، بهش گفتم ما که ماشین داریم چرا می خوایی تو تاریکی هوا و پای پیاده بری،هم برای هردوتون خطرناک هم معلوم نیست چه بلایی سر ماشین بیاد اینجا ولش کنیم، به حرفم گوش ندادو رفت و می‌گفت چیزی نمیشه،رفتم ماشینو بردارم که برم دنبالشون چشمم به آسمون خورد،پر از ستاره بود و ی ستاره دنباله دار توجه ام رو جلب کرد، تو خواب به خودم گفتم این نشونه یعنی آرزوت برآورده میشه، رنگ ستاره ها به جای این که سفید باشن، ی مقدار خیلی کمی مایل به زردی رنگ خورشید بودن.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تحولات تازه ای در راه است و شرایط کنونی زندگی تان در حال پایان است. همسر شما نگران دخترتان است و می خواهد به انجام کار تازه ای مبادرت بورزد تا بتواند از دخترتان حمایت بیشتری بعمل بیاورد. شما نگران هستید که تصمیم همسرتان به ضرر خانواده تان تمام شود. او ممکن است نوعی بی ثباتی را در ابتدای اینکار احساس کند. دیدن ستاره دنباله دار بیانگر این است که شما باید سعی کنید که خودتان را از نگرانی و دلشوره بیرون بیاورید و به سمت اهدافتان به پیش بروید. تشکر از همراهیتون
Nori : سلام خدمت محترم شما دیروز صبح دوشنبه.لطفا نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما افکارتان را از دیگران مخفی می کنید. دوست دارید که چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و وارد دنیایی بزرگتر شده؛ زندگی را تجربه کنید. می خواهید آرامش و شور و شوق زیاد را در زندگی تان تجربه کنید. شما اعتبار زیادی برای خودتان قائل نیستید که بتوانید اینطور سعادتمندانه زندگی کنید. ولی اگر خردمندانه تر فکر کنید؛ مهم این است که با کسی زندگی کنید که شعور و عقل و دانشش چشمگیر باشد و نه اینکه زندگیش چشمگیر باشد و مغزش کوچک! تشکر از همراهیتون.
Sanay : با سلام، امروز ۱۶ ذیحجه خواب دیدم کوه سبلان خیلی بزرگتر و بلندتر شده و از سمت شمال به جنوب پیش روی میکنه من چند تا ساک و چمدان گذاشتم وسط خونه به مادرو خواهرام با استرس و عصبانیت میگم لوازم شخصیتونو بردارید بریم خونه من قبل از اینکه کوه برسه، ولی اونها اهمیت نمیدن، من رفتم اتاق و لباسهای مادرمو از کمد برداشتم گذاشتم چمدان که میبینم خیلی رنگهای خوبی دارند و زیادن، از اتاق میام بیرون میبینم دیوار ترک خورده میگم بخاطر حرکت کوه زلزله شده اینطوری شده ولی من زلزله رو حس نکردم، به خواهرم میگفتم دو سری لباس گرم برای خودت بردار ولی هیچکدوم اهمیت نمیدادن به حرفام، همش توو قلبم خداروشکر میکردم که من اون خونه رو دارم میتونیم نجات پیدا کنیم اون خونه ای که میخواستم خانوادمو ببرم برجی بود که من چندسال پیش ساکنش بودم و الان خونه دیگه ای هستم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. موانع و چالشهای زیادی در زندگی در جریان است که شما به خاطر بینش قوی تان از آن با خبر شده اید ولی خانواده تان مانند شما فکر نمی کنند. شما می خواهید امنیت خانواده تان را فراهم کنید و آنها در رفاه و آرامش زندگی کنند و در این کار هم موفق خواهید شد. ولی تکانهای شدیدی ثبات و بنیان آرامش و زندگی مردم را مختل خواهند کرد و مردم احساس ترس و عدم امنیت خواهند داشت. تشکر از همراهیتون
zahrawli : سلام خانم هراتی عزیز،خواهرم دیشب خواب دیده که من و خواهرم و پدرم رفتیم کوه که برفی هم هست ، نزدیکای قله به دلیلی که یادم نمیاد پدرم تنها بقیه ی راه رو میره و ما میمونیم… برف باریده لباسای گرم تنمونه و هوا افتابی .
فریبا هراتی
: سلام. شما و خواهر و پدرتان با چالشی در زندگی تان مواجه می شوید و سعی می کنید که با اراده ی قوی با این چالش مقابله کنید. شما به موفقیت های بزرگی در زندگی تان می رسید و پیشرفت کرده، دستاوردهای بالایی کسب می کنید و پدرتان به اوج موفقیت در کارش خواهد رسید. امنیت و رفاهتان زیاد می شود و امید و شادی به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون
Afra : سلام.صبح دیدم که روی صفحه ای خوابیدم که با سرعت به صورت طولی روی کوهای بلند حرکت میکنه(هیچ ترس و نگرانی نداشتم)،دیدم که کوه پوشیده از علفای زرد و جلوتر چمنای سبزه،وقتی ایستاد، رسیدم به ی دریای بسیار زلال و آبی و با این که در واقعیت حجاب دارم،اونجا مایو یک تکه آستین دار تنم بود،که پاچه هاش تا وسط رانم بودو مدلش طوری بود که قسمت شکمم پارچه نداشت، شکمم سیکس پک بود(در واقعیت ورزش میکنم ولی همچین شکمی ندارم) به رنگ آبی کاربنی,اصلا معذب نبودم ولی نرفتم تو دریا. صحنه عوض شد اومدم جلو آینه، ی جوش چرکی نسبتا بزرگ وسط چونه ام بود، ترکوندم، کلا چرک سفید بودو کل جوش از چونه ام جدا شد، درد نداشت و جاش فقط خیلی کم قرمز شد، که میگفتم خوب شد خالی کردم. موهام ی مقدار پف بود، وای پایینش فر قشنگی داشت و خوشم میومد
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما کنترل بیشتری روی زندگی تان پیدا می کنید، درکتان نسبت به مسائل بالاتر می رود و خیلی زود در کارها به موفقیت می رسید. شما احساس آزادی بیشتری در زندگی تان خواهید داشت و می توانید اهداف بلند پروازانه و جاه طلبی هایتان را عملی کنید. شما احساس خودتان را بیشتر از گذشته بروز می دهید و چشم انداز مثبتی نسبت به زندگی پیدا می کنید. تغییرات جدیدی در زندگی تان ایجاد می شود و بهتر از گذشته می توانید با مشکلات تان مقابله کرده و زندگی تان را مدیریت کنید. ممکن است برایتان سخت باشد که به دیگران راحت اعتماد کنید ولی آرامش تان را بدست می آورید. شما به خودتان افتخار خواهید کرد و مشکلاتتان را از بین می برید. شما شخصیت و قدرت تان را بیشتر درک می کنید، سرتان را بالاتر می گیریدو به خودتان افتخار خواهید کرد. تشکر از همراهیتون
Zeinabiran : با سلام چهارشنبه صبح هفته پیش برادرم خواب دید داره از کوه بالا میره که تخته سنگ هایی هم روش داره یکی از تخته سنگها شکل سر عقاب بوده به بالای کوه میرسه(قله کوه) و میبینه دوتا دختر بچه سیاه پوست و زیبا با مهربانی بهش لبخند میزنن بعد یکی از همکار های خانمش رو میبینه که چاقو دستشه و میخواد به رئیس سابقشون چاقو بزنه شاید ۱ بار هم چاقو رو به سمتش میبره اما بعد اون خانم و رئیس سابقشون باهم دست میدن و انگار به توافق میرسن
فریبا هراتی
: سلام. لطفا فقط تاریخ را به روز و ماه قمری بنویسید و از ذکر روزهای هفته خودداری کنید چون تاثیری در تعبیر ندارد. توضیح تان هم باید همیشه تکمیل باشد. همکار خانم را همان بالای کوه می بیند یا جای دیگر؟ صحنه های خواب را کامل توضیح دهید. تعبیر این است که برادرتان تلاش می کند که با چالشهای بزرگی مواجه شده و به اوج موفقیت برسد. او می خواهد به ثروتی دست پیدا کند که شاید برای دیگران، این هدف برادرتان بارز و آشکار نیست و به هدفش هم خواهد رسید. همکار خانم با افکار و انگیزه های رئیس سابقشان مخالف بوده ولی حالا خودش هم مثل رئیس سابقش فکر می کند و مانند او کارها را مدیریت می کند. تشکر از همراهیتون