تعبیر خواب گناه
اگر کسی در خواب مرتکب گناه صغیره شد، با شخص بی دیانتی هم صحبت خواهد شد. اگر گناه کبیره از او سر زد، شخصی او را از راه دیانت منحرف می کند و باید تا دیر نشده توبه کند و به سوی خدا بازگردد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند گناه می کرد و ندانست چه گناهی بود، دلیل است در فتنه افتد.
ابراهیم کرمانی می گوید: دیدن گناه نمودن، دلیل مصیبت است و در بیداری توبه باید کردن.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
اطلاعیه
بخش دیدگاه تعبیر خواب از تاریخ 30 فروردین لغایت 3 اردیبهشت بسته خواهد بود. اگر در این بازه ی زمانی نیاز به تعبیر خواب داشتید می توانید از طریق تلگرام (@yotaabcom) تعبیر خواب خود را سوال نمایید. همچنین به عضویت همه کاربرانی که عضویت آنها در 30 فروردین و بعد از آن فعال هست 4 روز اضافه خواهد شد.
Anahitaaaa1 : سلام. خواب دیدم دوستپسرم اومد خونمون داخل اتاقم .منو خوابوند زمین و دکمه های یقه ی منو باز کرد .بهش گفتم بیا از لب همو ببوسیم ولی اجازه نداد.یه دستگاه کوچیکی دستش بود که وقتی اون دستگاه رو میکشید، مثل متر ، یه چیزی مثل طناب باز می‌شد و با اون دستگاه دور تا دور اطراف شونه ی منو با اون متر کرد.بهم گفت این یه دستگاهیه که از این به بعد هرچی اشتباه و گناهی انجام بدی این دستگاه زود بهم خبر میده. همینکه اندازه گرفت نگاه کرد به دستگاه و گفت: مثلا امروز هیچ اشتباه و گناهی انجام ندادی و این دستگاه چیزی رو امروز نشون نداد و فقط مقدار زیادی آلوچه قرمز و سبز نشون داد که مقداریش روی درخت بود و مقداری در زمین .اون آلوچه ها در قالب یه عکس دیده می‌شد که عکس کمی تیره بود و رفته رفته رنگ عکس روشن‌تر و واضحتر می‌شد و دوستپسرم گفت : این نشونه ی خوبیه
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما به شما فکر می کند و می خواهد که شما احساسات و نظراتتان را راحت با او در میان بگذارید. شما می خواهید که او به نظراتتان احترام بگذارد ولی او دارد شما را بررسی و ارزیابی می کند که ببیند تا چه اندازه قوی و مقاوم هستید و اعتماد به نفستان تا چه اندازه است. شما می خواهید جوانی و زنده دلی بیشتری داشته باشید ولی سن تان بالاتر رفته و از این جهت دارید احساس افسردگی و ناراحتی را کم کم تجربه می کنید. اما دوست پسرتان شما را بهتر از قبل شناخته و از شما خوشش می آید. تشکر از همراهیتون
محمد حسین : سلام.سال نو مبارک.خواهشا متن خواب نمایش داده نشود باز هم شرمنده
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. استدعا می کنم. شما احساس می کنید که در زندگی امروزتان تعادل وجود ندارد و به نوعی هرج و مرج بر زندگی تان حاکم شده است. شما می خواهید که از شرایط فعلی که دارید فرار کنید و نیاز دارید که یک تغییر اساسی در زندگی تان به وجود بیاورید. شما م یخواهید که وسعت دیدتان را تغییر دهید و حس معنوی جدیدی را در زندگی تان تجربه کنید. شما احساسات و استعدادهای مهم خودتان را نادیده نمی گیرید و از ایمانتان غفلت نمی کنید. شما حاضر نیستید که برای رسیدن به ثروت، به حق کسی تعدی کنید و یا نظراتتان را به دیگران تحمیل کنید. در عوض شما سعی می کنید که با احساس و خردمند رفتار کنید و اگر کسی به خاطر اشتباه خودش، با مشکلی مواجه شد، او را به راه راست هدایت کنید و هرگز با آبرو و حرمت کسی بازی نمی کنید و به مال و ثروت کسی تعدی نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام وقت بخیر.روز10ماه قمری بعدازنمازصبح خواب دیدم سر یه صندلی لم دادم بعدانگاریه نفر هی داشت پیشنهاد انجام کار گناه رو بمن میداد من اصلا توجه نداشتم اصلا نه طرفو دیدم نه ازحرفاش چیزی یادمه فقط روبروم یه سبد بزرگ پراز سیب زردی که یه طرفش سرخ بود، بود به اونا نگاه میکردم و انگار لبخند از روی رضایت میزدم.سیب ها هنوز جلوی چشممه.تعبیرش چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما علیرغم تلاش دیگران برای اینکه منفی بافی کنید و به مشکلات فکر کنید، سعی خواهید کرد که خردمندانه و با شور و شوق نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید، شادی و عشق و دانش بیشتری را به زندگی تان راه دهید و هماهنگی، خوشی و باروری به زندگی تان راه خواهد یافت. تشکر از همراهیتون.
پیمان : سلام ممنونم نمایش ندین فقط
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید در دنیا به رفاه و راحتی برسید ولی حاضر نیستید که برای رسیدن به آرامش خودتان، ار هر طریق که شده اقدام کنید و مقید به اصول و مقرراتی برای زندگی تان هستید. شما حرامخواری نمی کنید و از شهوات خودتان را دور نگه می دارید و عرصه را به خودتان سخت می کنید و در زندگی تان دیسیپلین دارید. بنابر این دعا می کنید که به خاطر ذهن پاکی که دارید خدای بزرگ شما را به خواسته هایتان برساند. تشکر از همراهیتون.
پیمان : ینی به خواسته هام میرسم ؟؟؟
فریبا هراتی
: خواب شما افکار شما بازتاب افکار شما در مورد خواسته هایتان است ولی خبری از آینده نمی دهد. اما به صورت کلی اگر کسی از گناه پرهیز کند و توکلش به خدای بزرگ باشد، هرگز خداوند او را ناامید نخواهد کرد. در مورد خواسته هایتان به خداوند بگویید بر من آن کن که تو صلاح می دانی نه آنچه که من می خواهم و شاید به صلاحم نباشد.
Nika : سلام عزیزم خواب دیدم شوهر سابقم (که الان ازدواج دوم کرده) زنگ خونه رو زد و من درو باز کردم اومد توو خونه منم بدون روسری و شلوار یک تونیک بلند تا رو زانوهام تنم بود( توو زندگی مشترکمون همیشه این تیپی بودم) اومد توو نشستیم رو زمین من داشتم یک کاری میکردم اونم نشسته بود رو به روم سرگرم یک کاری بود بعد چند دقیقه گوشیش زنگ زد جواب داد داشت بحث میکرد با عصبانیت، شنیدم گفت من نمیتونم بگم بیا خودت بگو گوشی رو داد به من پدرش بود بهم گفت عروسم یه خوبیهایی داره اینو که گفت یهو یادم افتاد ما ازهم جدا شدیم و این زن داره، تلفن رو قطع کردم داد زدم پاشو برو بیرون ما به هم نامحرمیم من عده ام دیگه تموم شده، بعد دویدم از توو اتاق چادر رنگیمو برداشتم سرم کردم و اومدم بهش گفتم برو بیرون الان کسی از خانوادم میاد و میگه اینجا چیکار میکنه اگر پدرم برسه کتک میزنه، اون بلند شد اومد طرفم میخواست بغلم کنه و داشت التماس میکرد که امروزرو باهم زندگی کنیم مثل قدیما بغلم کن نوازشم کن منم توو خونه میدویدم و داد میزدم به من دست نزن تو نامحرمی، از ترس اینکه نکنه بهم دست بزنه درو باز کردم دیدم یک مرد غریبه از واحد روبه رو داره از خونه شون میاد بیرون، برای اینکه اون شک نکنه با خونسردی از خونه اومدم بیرون و تا دمه پله ها رفتم، ولی بقیه شو پله هارو دویدم پایین موندم تو سالن همکف منتظر بودم شوهرم از خونه بره بیرون بعد من برم بالا، کمی که موندم دزدکی پله ها رو میرفتم بالا که ببینم رفته یانه، از لای پله ها دیدم چمدون دستش داره از پله ها میاد پایین و داره قیافش خیلی ناراحته میگه من هرکاری کردم دیگه سارا راضی نشد منم مجبورم برم، دوباره پله هارو یواشکی اومدم پایین که اون بره بعدا من برم خونه.
فریبا هراتی
: سلام. شما از احساس مورد نیاز واقع نشدن، یا رها شدن می ترسید و این خواب به این معنی است که شما باید خودتان را از افکار راجع به او کاملا دور کنید و به این مورد توجه داشته باشید که اینکه او به شما فکر کند و شما را با همسر خود مقایسه کند، انرژی او می تواند به این جور خوابها منجر شود. زندگی شما بازیچه این و آن نیست که هر وقت خواستند بیایند یا بروند! حتی از طریق فکرشان!! ارزش و قدر خودتان را بدانید و تا می توانید از فکر کردن و حرف زدن راجع به او بپرهیزید. این کار شما را درگذشته نگه می دارد و فرصت زندگی شیرین امروز و آینده را از شما می گیرد.
علی : دیدن گناه مادر
فریبا هراتی
: این اندازه که شما نوشته اید قابل تعبیر نیست. به طور کلی آمده که دیدن گناه دلیل بر معصیت است ولی بسته به چیزی که در خواب می بینیم، تعابیر مختلفی دارد و نمی توان تعبیر کلی برای هر گناهی را نوشت. مثلا اگر خواب ببینید که زنی با مردی هم آغوش می شوند، اگر مرد آشنا باشد، به دوری این دو از هم تعبیر می شود و اگر کاملا غریبه باشد، به گشایش کارها تعبیر می شود. پس هر چیزی که شما در خواب گناه بپندارید، در واقعیت و در تعبیر گناه نیست.