تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!


فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
mahchehre1 : سلام و روز بخیر، ما یه همسایه خیلی قدیمی داریم که سالها پیش از محل رفتن،خانم همسایه آرزو داشت برگرده به این محل،به تازگی برگشتن به محل در خانه جدید،بعد حدود۲ماه همسرش به بیماریهای سختی دچار شده با اینکه کاملا سالم بوده و مدتیه در بستر بیماریه و خوب نشده.مادرم صمیمیه با ایشون.از زبان مادرم خوابو تعریف میکنم"قبل از۳صبح دوشنبه خواب دیدم سر نبش کوچه ام با همسایه های دیگه(همه چیز مثل قدیما بود ولی زمان حال بودیم)دیدم خانه فاطمه و علیرضا رو(خونه ویلایی قدیمیشون)در باز بودو چند متر اونورتر تر تو کوچه ازون سَردرهایی که برا افتتاحیه ها میزنن بودو روش گیاه شبیه پتوس تزئین شده،چیزایی قرمز رنگ مثل کاغذ تزیینی توشون بود.رفتم نزدیک ترو در حیاط باز بود دیدم فاطمه رو پله ای ایستاده و بچشون پایین کنارش ایستاده،داشت پرچسبای قرمز رنگ میزد به پنچره در خونه،پرسیدم چکار میکنی گفت دارم اینارو میزنم تا نور نیاد داخل(تو ذهنم شبیه پنجره های سنتی قدیمی ۷رنگ بود)روحیش خوب بود بنظر خوشحال بود(بیداری هم روحیش خوبه)بنظر نمیومد سردر تو کوچه کار اون باشه چون هیچی نگفت درموردش.برگشتم به کوچه دیدم یکی از همسایه های خانم دراز کشیده تو کوچه!رفتم خونه دیدم در حیاط و هال(خونه قدیمیمون)بازه و یه عالمه وسیله خونه همه ریخته پاش به طرز زیادی تو خونه هس!خیلی تعجب کردم،فک کردم دزد اومده،کسی نبود خونه،سرمو برگردوندم طرف حیاط شوهرم با کت شلوار سورمه ای اومدو گفت حالا هرچی لازم بود دادم بهشون دیگه ولی من تو خواب نفهمیدم قضیه چی بوده و به کیا داده بوده ولی خونه زندگی بهم ریخته بود،دم در بیرون حیاط هم یکی از تشک های سبز رنگی که دربیداری هم داریم و یه پتو سفید و یه وسیله برقی به اندازه چرخ گوشت همه رو یه تخت گذاشته شده بود!
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب مادرتان این است که او و همسایه های دیگر راجع به مشکلاتی که همسایه ی قدیمی تان و همسرش با آن مواجه هستند، صحبت می کنند. همسایه ی قدیمی شما به همه نشان می دهد که شخصیتی مبارز دارد و برای رسیدن به اهدافش، استقامت و پایداری از خودش بروز می دهد و سعی می کند که زندگیش را به صورتی سازماندهی و برنامه ریز کند که شاد و با انرژی تر جلوه کند و استرس و نگرانی از او دور باشد. در عین حال او دوست ندارد که دیگران به حالش ترحم کنند یا به حریم خصوصی او و همسرش دخالت کنند و زندگی آنان را زیر ذره بین ببرند. او و فرزندش تلاش می کنند که روحیه ی مثبت تری از خودشان بسازند و شخصیت قویتری از خودشان بروز بدهند تا زندگی شان را ترمیم کنند و مشکلاتشان را از بین ببرند. یکی از همسایه های شما با حرف زدن راجع به مشکلات مردم؛ دلخوش است و وقتش را صرف این گونه مسائل می کند تا سرش گرم شود.او راجع به زندگی شما هم خیلی حرف می زند چون شما اجازه می دهید که بعضی از مسائل زندگی تان برای دیگران فاش بشود و حریم خصوصی تان را از مردم مخفی نمی کنید. همسر شما شخصیتی انطباق پذیرو حمایتگر ازخودش بروز میدهد ولی او هم خیلی از زندگی تان برای دیگران حرف می زند. اینکار باعث می شود که امنیت زندگی شما مختل بشود و کسی راجع به دارایی شما، رفاهتان، آرامشتان، صداقتتان با یکدیگر و مسائلی که برایتان مهم است با دقت تفحص و جستجو کرده و زندگی تان را زیر ذره بین برده و مشکلاتتان را پردازش می کند و راجع به آن با همه حرف می زند. بهتر است رازدار خودتان باشید. تشکر از همراهیتون
فرزانه : سلام امروز ساعت ۶ صبح خواب دیدم که در خانه خودمون هستم ولی خانه قدیمی و کهنه شده بود و رنگ دیوار ریخته بود با خودم گفتم که دیوارها را دوباره رنگ بزنم . بیرون از حیاط یک فواره بود که روشنش کردم تا زمین آب پاشی بشه صدای یه مرد شنیدم که میخواست با من صحبت کنه ترسیدم آب رو قطع کردم و در آهنی رو محکم بستم. داخل حیاط که رسیدم دیدم یک مرد غریبه هم روی پشت بام بود به آسمون نگاه کردم که خورشید پایین اومد انگار که تعقیبم می کرد ترسیدم و داخل خونه رفتم . مادرم تو یکی از اتاق ها نشسته بود برای اینکه خورشید مادرم و پیدا نکنه در اتاق رو بستم . کنار مادرم لحاف و تشک های قدیمی خودمون بود میخواستم مادرم رو زیر اونها پنهان کنم که از خواب بیدار شدم .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به بعضی از آداب و سنت های قدیمی خودتان هنوز پایبند هستید ولی می دانید که اشتباهات گذشته تان چه بوده و دیگر در خلوت خودتان آن اشتباهات را کتمان نمی کنید و روی مشکلات و یا نقاط ضعفی که در کارهایتان وجود داشته است؛ سرپوش نمی گذارید و مخفیش نمی کنید. اما تلاش می کنید که جلوی دیگران این اشتباهات را مخفی کنید. می خواهید نشان بدهید که شاد هستید و انرژی مثبت در زندگی تان جاریست ولی نمی خواهید که احساساتی رفتار کنید و اجازه بدهید که کسی از راه احساسات بخواهد به شما نزدیک بشود. کسی که شخصیتی موفق دارد و خودش را از دیگران بالاتر و موفقتر می داند؛ به شما علاقه و توجه نشان می دهد. شما تمایلی به ایجاد ارتباطات تازه با دیگران ندارید. نمی خواهید استرس و نگرانی متوجه ی مادرتان باشد و فقط می خواهید امنیت و آرامش گذشته ی خودتان را حفظ کنید. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام
خواب دیدم در خانۀ قدیممان هستم،
لطفا مخفی
فریبا هراتی
: سلام. شما به شرایط سخت و بغرنجی که در میان برادر و خواهرتان ایجاد شده دقت می کنید و به این فکر می کنید که آنان باید مسائل و اشتباهات قدیمیشان را دور بریزند. خواهرتان خودش را منطقی متصور می شود و فکر می کند که حق با اوست و برادرتان به این فکر می کند که خواهرتان او را دوست ندارد و یا برادرتان از روی احساساتش صحبت می کند. برادرتان حس می کند که او دور انداخته شده و خواهرتان و یا شما و خواهرتان او را فراموش کرده اید و با او کاری ندارید. در حالی که برادرتان خودش را در قبال شما مسئول می داند. آنان راجع به مشکلات قدیمی با هم بحث می کنند و سعی می کنند که روی احساسات و زندگیشان کنترل بیشتری داشته باشند. تشکر از همراهیتون
D : سلام مشخص نشه
فریبا هراتی
: سلام. بعد از برخورد اشتباه و بد شما با واحد پشتیبانی، از تعابیر شما در سایت و در تلگرام معذور هستم. حق خواب شما به شما عودت داده شد.
بازگشت وجه شما به کارت ۶۲۲۱****۳۰۰۷
به شماره مرجع ۱۷۵۸۶۱۹۲۲۳۹۵
مبلغ 35000 تومان در تاریخ سه شنبه 1 مهر 1404 ساعت 12:50 انجام شد
شماره کارت و نام شما برای حفظ امنیت شما در اینجا نمایش داده نمی شود.
Zuoya : سلام خانم هراتی. با آقای احمدی پیمانکار برای بازسازی منزل قرارداد بستیم. پنجشنبه صبح خواب دیدم آقای احمدی بادو خانم وسه آقا که رنگکار بودن اومدن خونه برای شروع کار. خواهرم ناهار درست کرده بود دم غروب گفت برو بخور، خواهرم میگفت غذای جدیدی درست کرده که برام مفیده و خانم که صداش میزدن موسوی اسم غذا رو گفت یادم نیست. به آقای احمدی تعارف زدم گفت میخوام. همه اعضای خانواده غذا خورده بودن به جز منو بابام. تیکه های کوچیک کباب مرغ و گوشت بود و خورشت گل کلم بدون گوشت. سهم خودم و بابامو برداشتم کم موند بقیه شو دادم به احمدی و یکی از رنگکاراش. غذای جدیدو رفتم بکشم دیدم لباسای پدرمو گذاشته توی آب جوش خواستم بردارم شورتش اومد حالم بد شد به خودم گفتم حداقل بلوزش رو ببرم خواستم بردارم حالت تهوع گرفتم و کلا از غذا خوردن پشیمون شدم (لباساش سفید و تمیز بود)
فریبا هراتی
: سلام. پایان یک دوره یا پایان شرایطی برای شما فرا رسیده است. خواهرتان می خواهد از شما حمایت و پشتیبانی کند و انتظار دارد که شما حرفش را گوش کنید. شما به خدای بزرگ توکل می کنید تا روی جنبه هایی از ذهن و جسمتان کار کنید و شخصیت قویتری برای خودتان بسازید و بتوانید زندگی تان را بهتر از گذشته جلوه بدهید؛ نگرانیهای گذشته تان را بپوشانید و خردمندانه تر رفتار کنید. شما با عزم و اراده ای قویتر برای تحقق اهدافتان قدم برمی دارید. روحیه ی شما قبلا خراب شده و خرد و عقلانیت کافی در کارهاتان بکار نبرده اید. حالا شما با ترسها و نگرانیهایتان مبارزه می کنید و سعی می کنید که غرایز و تمایلات و خواسته هایتان را محقق کنید. شما زمانهای سختی را تحمل کرده اید ولی این زمانها به زودی تمام خواهند شد و روحیه تان بهتر می شود. سعی می کنید که آرامش ظاهری تان را بهتر از گذشته حفظ کنید. پدر شما ( یا خودتان) بشدت عصبانی هستید و دچار استرس شده اید و از اینکه نتوانسته اید تمایلات و خواسته های خودتان را محقق کنید خشمگین هستید. این خشم جلوی رشد و پیشرفت شما را می گیرد و نمی گذارد که شما با آرامش روی بهبود روحیه تان کار کنید. تشکر از همراهیتون
آیلا : با سلام . خواب دیدم بیرون خانه ای که یه سمت آن به سمت کوچه کوتاهی نما داشت یه پرچم سبز زده بودند و روش یه جمله بود که حس میکردم مربوط به ولایت حضرت علی هست و کلمه ی ولایته رو یادمه و آرم صندوق صدقات . من رو به روی پرچم چند باری به نشانه احترام دو لا و راست شدم و حس کردم چند تا رهگذر اونجا هم شاید تحت تاثیر من احترام گذاشتند و بعد که پشت سرمو نگاه کردم ، روبه روی اونجا یه بنگاه املاک بود که من فکر میکردم بسته است ولی چراغ مغازه اش خاموش بود و یه مرد اومده بود .سمت دیگر این خانه (که پرچم بود) به سمت کوچه پهنی بود که ماشین رو بود و انگار اون خونه خیلی وقت بود که خالی بود ، قدیمی ولی انگار مدل چند طبقه بود . بیرون خونه یه چهار پایه کوتاه مربعی بود که روی چهار پایه به حالت راه راه قیر سیاه بود که یکم داغ شده بود و یه پسر رهگذر کنار اونجا داشت به شهیدی که منصوب به اون خونه بود متوسل میشد و می گفت من براش قبلاً نامه نوشتم( انگار مثلاً مردم اونجا به یه شهیدی متوسل میشدند ولی خلوت بود ولی بعضی رهگذر ها احترام می گذاشتند به اونجا) و منم زدم به اون چهار پایه و فاتحه خوندم. ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که کسی در زندگی شماست یا با کسی مواجه می شوید که شخصیتی با ایمان و خیرخواه و نیکوکار دارد ولی الان خودش در شرایط سختی قرار گرفته و نیاز به حمایت و پشتیبانی مومنان دارد. شما به احترام حضرت علی ع به این شخص که پیرو اوست کمک خواهید کرد. در شرایط حاضر او هیچ راه نجاتی ندارد و ناامید شده ولی خیلی ها به خاطر کمک های او در گذشته؛ مشکلاتشان رفع شده است. او همیشه به دیگران کمک کرده تا از زیر بار فشار مشکلات بیرون بیایند ولی حالا خودش در شرایط سخت و بغرنجی از نظر اقتصادی قرار گرفته است یا بخاطر دشمنی های دیگران، او با سختی مواجه شده است. حالا که شما چنین شخصی را می شناسید باید به او کمک کنید تا از مشکلات بیرون بیاید و نگرانی های او ختم به خیر بشود. خواب شما شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Bostani : سلام و عرض ادب مجدد بانو جان ،ببخشید دوباره مزاحمتون شدم دیروز من این خواب رو فرستادم در اول متن عرض کردم خدمتتان که شوهر خواهر من فوت کرده والان زنده نیستن ،احساس می کنم تو تعبیر متوجه نشدید این مطلب رو...البته قصور از منه باید می نوشتم مرحوم شوهرش تا یادآوری بشه بهتون اگه تو تعبیر تاثیری ندارد مهم نیست اگر هم داره میشه لطف کنید بگید ،باز هم پوزش میخواهم وقتتون رو گرفتم .
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما نوشته اید: شوهرش توی هال یک ماشین سمند سفید که شیشه جلویش شکسته بوده سوار شده و گفته اینجا نان پیدا نمی شه........ من فکر کردم شوهر خواهرشوهر خواهرتان را می گویید. اما اگر منظورتان از شوهرش، مرحوم شوهر خواهرتان است، تعبیر این است که او می خواهد به خواهرتان بگوید که خیر خانواده اش به او نمی رسد و خواهرتان باید به فکر رفاه خودش باشد و به خانواده ی مرحوم شوهرش تکیه نکند. تشکر از همراهیتون
Bostani : با سلام و عرض ادب خدمت بانو هراتی بزرگوار،خدا قوت. خواهرم امروز صبح خواب دیده که داخل خانه مادر شوهرشه (در واقعیت خواهرم شوهرش فوت شده و تنها زندگی می کند)مادرشوهرش را توی یک زیرزمین می بینه که هر چی اهل خانه را صدا می زند کسی جوابشو نمیده و میگن دیوانه شده ولش کنید رفتار مادرشوهرش عجیب بوده و دندان قروچه می کرده و شبیه دیوانه ها بوده،خواهر شوهرش بی اعتنا به مادرش با موهای لخت از خانه بیرون می رود . شوهرش توی هال یک ماشین سمند سفید که شیشه جلویش شکسته بوده سوار شده و گفته اینجا نان پیدا نمی شه میرم بیرون کباب بخورم خواهرم میاد تو هال این اوضاع رو می بینه دمپای هاشو در نمیاره با خودش گفته اینجا خراب و کثیف شده چرا در بیارم داخل آشپزخانه شده و همش ناراحت بوده که چرا برگشته اونجا و خودشو سرزنش کرده که چطوری دوباره برگشته به آن خراب شده.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. تعبیر خواب خواهرتان این است که او درک و بینشی قوی دارد. فکر مادرشوهرتان ناراحت است و او از عملکرد زشت خودش پشیمان است. او احساس خفت و خواری و بی ارزشی و احساس سردرگمی می کند. خودش می داند که گناهکار است و از خودش عصبانیست. خواهر شوهر خواهرتان به حرفهای مادرش اهمیت نمی دهدو افکار و نظراتش را به صورت صریح و رک و پوست کنده با دیگران مطرح می کند. شوهر او هر چند که سعی می کند که کنترل زندگیش را بخوبی در دست بگیرد ولی به هویت او حمله شده و احترامش کم شده و از زندگیش راضینیست. او می خواهد جای دیگری خوش باشد و نیازها و تمایلات غریزیش را خارج از خانه شان بدست بیاورد. خواهرتان هر چند که شرایط زندگی راحتی نداردولی از آنان خیلی خوشبخت تر است. حتی امنیت و گرمی زندگی خانواده ی شوهر خواهرتان مختل شده و خواهرتان دوست ندارد که هرگز مانند آنان زندگی کند. تشکر از همراهیتون
ارغوان بهاری : سلام وقت بخیر،خواب دیدم در خانه ی نیمه ساخت(که آجر و تیرآهنهاش مشخص بود)هستیم.درسته خانه ی خودمون بود ولی شبیه خونه ی ما نبود.گچ سقف و دیوارها ریخته بود.شوهرم با پاش به سقف و دیوار ضربه میزد که بریزه،بده از نوبازسازی کنه.همسایه اومد اعتراض کرد که کار شما خانه های ما رو خراب میکنه.بعد دو تا خانم مهندس اومدن واگذار کردیم بصورت کنتراتی خانه را بازسازی کنن.
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان می خواهید روی جنبه هایی از زندگی تان کار کرده و شخصیت های قویتری از خودتان بسازید. شما هر دو احساساتی هستید و در ظاهر خشک و بی احساس و مستبد جلوه می کنید. شما باعث آبروریزی خودتان می شوید و نمی توانید حفظ ظاهر کنید و خصوصا شوهرتان می خواهد که تغییرات بزرگی در زندگی خودش ایجاد کند و شخصیت بهتری از خودش بسازد. همسایه های شما از اختلافاتی که بین شما ایجاد شده ناراضی هستند ولی شما تلاش می کنید که منطقی تر و خردمندانه تر زندگی تان را ترمیم و بازسازی کنید و اشتباهاتتان را از بین ببرید. تشکر از همراهیتون
Fati : سلام خواب دیدم مراسم عروسیم هس ولی نه لباس عروس نه جشن و..فقط میدونسم هس،طی یه حرکتی من یه صف درس کردم و بقیه رو پشتم ریسه کردم و فیلم برداری میشد،میرفتیم خونه جدید من وسیله ببریم،ولی بجای اون انگار توپ شوت میکرد یکی و گفتم بقیه بگیرن،بعد رفتم تو خونه خیلی فقیرانه و درب و داغون که دوسش نداشم،یه سری لحظات بود گفتم دوربین کجاس ثبت کنه،بعد گفتم مهم اینه خودت میبینی،تو تلویزیون انگار فیلم منو پخش میکردن،خودم نبودم،یکم همزاد پنداری داشم که اخرش اینطوری تموم شد که دختره فهمید انتخابش اشتباهه.شوهرم اومد عادی بود،من توجه خاص میخاستم برا همین ناراحت شدم یجور حس پشیمونی،اولش فک میکردم برا مراسم شب میریم ارایشگاه اما نرفتیم.اسمش پارتنر سابقم بود اما تا حدی وایب یه پارتنر سالهای پیش رو میداد. از اینجا به بعد انگار واقعیت بود نه خواب،شب بودکنار هم خواب بودیم،رومون لحاف سنتی بود.یهو من سردم شد از خواب پریدم و اسمشو صدا زدم اونم بلند شد گفتم هیزم ریختی تو بخاری گف اره،بخاری رو پدر درس کرده بود.یهو چشم تو چشم شدیم و باهاش اشتی کردم گفتم دنیا ارزششو نداره و من زود قضاوت کردم،......و من انگار بعد مدت ها به وصال رسیده بودم حس خوبی بود گف هنوز تک کلمه هامو ندیدی،بعد بیدار شدم از خواب و باز خوابیدم دیدم اون داره خونه جدید کار میکنه و خونه بهتریه و خسته و کوفته میشه حتی خودشو تو اینه نگا میکرد که پیر و شکسته شده،هنوز با هم بودیم اما توجه خاصی به من نداشت،زندگیمونو میکردیم عاشقانه خاصی نبود یعنی
فریبا هراتی
: سلام. تحولات منفی در زندگی شما در راه است و شما از شرایطی که در آن قرار گرفته اید خوشحال نیستید. شما دوست دارید که دوستانتان از شما حمایت و پیروی کنند و تلاش می کنید که امنیت تان را فراهم کنید. ولی دوستانتان با شما رقابت می کنند و از زندگیهایشان راضی هستند و می خواهند خوش باشند. اما شما در خلوت خودتان احساس آرامش ندارید بلکه احساس تنهایی و افسردگی می کنید. به این فکر می کنید که دیگران نمی توانند خلوت شما را مشاهده کنند و قضاوت تان کنند. اما زندگی تان خوب نیست. شما به این فکر می کنید که در زندگی تان انتخاب درستی نداشته اید. عشق واقعی را تجربه نکرده اید و در عین حال نتوانسته اید با سیاست رفتار کنید. پارتنر سابقتان و یا پارتنر سابقتر شما هیچکدام عمیقا عاشق شما نبوده اند و برای همین علیرغم اینکه درکنار او بودید؛ ولی حالا متوجه شدید که با شما سرد رفتار کرده است. شما حالا امیدوار هستید که پارتنر شما، شما را درک کند و با شما آشتی کند و شما هم حاضرید او را ببخشید و بتوانید حرف دلتان را به پارتنرتان بیان کنید. تشکر از همراهیتون