تعبیر خواب تخم مرغ
دیدن تخم مرغ در خواب، وجوه مختلفی دارد. اگر کسی در خواب دید مرغش جلوی چشم او تخم گذاشت، از زنی کم ارزش صاحب فرزند می شود. اگر دید تخم مرغ را آب پز کرده می خورد، آدمی ممسک و خسیس است. اگر تخم مرغ را نیم رو کرده بود، آدمی میانه رو و اگر تخم مرغ را خاگینه کرده بود و می خورد، آدمی است که هر کاری را درهم و برهم انجام می دهد و ثابت قدم نیست.
اگر تنها سفیده تخم مرغ را می خورد با زنی زیبا ازدواج می کند. اگر تنها زرده آن را می خورد با زنی که با اصل و نسب است ازدواج می کند و از آن زن خوشنود خواهد بود. خوردن تخم مرغ با پوست دلیل بر خوردن مال حرام است.
-
حضرت صادق (ع) می فرماید: تعبیر تخم پرندگان آبی در خواب بر چهار وجه است:
- به مراد رسیدن،
- زن گرفتن،
- کنیز،
- فرزند دار شدن.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!


فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نینا : سلام خسته نباشید.صبح خواب دیدم یک کنسرو لوبیا توی تصویر می بینم یا دستمه و داداشم تخم مرغ و سیب زمینی آب پز می خواد بخوره یا به من میگه بخورم و اشاره کرد به یه شیرینی زبان چسبیده به یک تپه کوچک خوراکی که بردارم بخورم.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما همیشه غمخوار برادرتان بوده اید. برادرتان تلاش می کند که به رفاه بیشتری برسد. او بسیار ساده و خاکی و بی شیله پیله است و معتقد است که شما هم مثل او هستید. او می خواهد که شما مراقب خودتان باشید و از خودتان هم حمایت کنید. از نظر او شما شیرین زبان و مهربان هستید. تشکر از همراهیتون
dalir : سلام مدتی هست به همسرم مشکوکم ما بچه دار نشدیم و ذهنم مشغوله بعد از نماز صبح خوابیدم خواب دیدم در خانه ای ویلایی و باغ مانند با درختانی بسیار زیبا و زیاد که رود خونه ای که مثل جوب جدول کشی شده توی حیاطش جاری هست و انشعابات داره زندگی می کنم خانمی که گویا همسایه بودن و مستاجر از من آلو و تخم مرغ قرض خواستن منم آلو و چندتا تخم مرغ در سایز های مختلف بهشون دادم یکیش کمی شکسته محتویات سفیده اون کمی بیرون زده بود اما گفتم اشکال نداره الان زود میپزن متوجه شدم خانم ها بدون اجازه من گاهی وارد حریم حیاط من میشدن دعواشون کردم که اینجا حریم منه بیرون برید و در رو بستم گویا قبلا به بستن در توجه نداشتم.بعد دیدم در قسمتی مردی سیاه پوش و جوون در رودخانه خونه من توی آب افتاده بود کسی سعی کرد نجاتش بده نتونست میدونستم جلو تر عمق آب کمه و خودشو بیرون میکشه
فریبا هراتی
: سلام. شما در ظاهر زندگی آرام و بی دغدغه ای دارید. مقید به قید و بندها و قوانین زندگی تان هستید و جریانهای احساسی مثبتی بین شما و دوستان و خانواده تان وود دارد. اما خانمی در زندگی شما هست که نسبت به رفتارش مسئولیت پذیر نیست. او می خواهد شاد باشد و خوش باشد و جوانی کند و ثروت و سرمایه ی شما را از شما بگیرد. شما به او قبلا کمک کرده اید هر چند که بخاطر رفتار او احساس دلشکستگی داشته اید ولی فکر کرده اید که او خام و کم تجربه است و منظور بدی نداشته است. اما بعضی خانمها به بهانه ی ارتباط خانوادگی یا دوستی، با شما ارتباط برقرار می کنند و شما می خواهید این اشخاص از زندگی تان بروند و تمایل به قطع ارتباط باآنان دارید. کسی هم هست که مخفیانه به شما دلبسته شده ولی شما به او علاقه ای ندارید و او وقتی متوجه ی بی تفاوتی شما به خودش بشود، از زندگی تان بیرون خواهد رفت. ( اشخاصی هم به شما و هم به همسرتان توجه می کنند و این نه تقصیر شماست و نه تقصیر همسرتان بلکه مردم حسود، همیشه حسادتشان را دارند). تشکر از همراهیتون
مریم : با سلام و احترام
امروز حدود ۶ صبح خوابدیدم دارم روی شعله زیاد اجاق در یک ماهیتابه پر از روغن داغ با سرعت برای خانواده تخم مرغ سرخ می کنم (همیشه نیمرو را با حرارت پایین و روغن کم به آرامی درست میکنم ) پسر بزرگم می گفت زرده ی نیمروی من حتما باید سالم باشد ولی من هر چه تخم مرغ توی ماهیتابه میشکستم زرده اش شکسته بود . البته خود تخم مرغها سالم بودند فقط زرده ها سالم در نمیامد. آخرین تخم مرغ را که برداشتم پوستش آنقدر شفاف بود که داخل آن را میدیدم و دیدم که زرده اش شکل طبیعی ندارد و خراب است . به پسرم گفتم این یکی را دیگر نمیشکنم . این از همه بدتر است . او هم از تخم مرغها نخورد . متشکرم .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که شور و شوق یا اشتیاقتان را نسبت به موضوعی برای خانواده تان بیان کنید و نشان دهید که حامی ایشان هستید. می خواهید تاثیر مثبتی روی آنان بگذارید ولی در عین حال که خودتان احساس شکنندگی می کنید، به خانواده تان متعهد هستید. اما در نهایت حرفهای شما روی پسرتان تاثیرگذار واقع نمی شود و متوجه می شوید که هر چه بیشتر تلاش می کنید؛ موقعیت بدتر می شود. شما فکر می کنید که کاری که می خواهید انجام بدهید، درست است ولی پسر شما با نظرات شما مخالف است و شما هم از متقاعد کردن او دست می کشید. تشکر از همراهیتون
Nila : سلام من قبل اینکه بخوابم نیت کرده بودم که بالاخره عاقبت کار من با اون فرد چی میشه ؟
آخر خوابم دیدم در کشو مو باز کردم یه تخم مرغ دستم بود، میخواستم بزارم تو کشو م که دیدم دوتا تخم مرغ دیگه هم تو کشو م داشتم اون یکی رو هم که دستم بود گذاشتم کنار اونا ( تخم مرغ ها سفید و خام بودن ) ، این خواب رو عصر جمعه دیدم
ولی نمیدونم این خواب به نیتم بر میگرده یا تعبیر جداگانه داره
فریبا هراتی
: سلام. شما به منابع مالی به ظاهر اندکی که ذخیره کرده اید فکر می کنید. این منابع آنقدر هستند که بتوانید تعادل و آرامشتان را در زندگی حفظ کنید هر چند که هنوز نمی خواهید از دستاوردهای مالی و ذخایری که پس انداز کرده اید استفاده کنید. خوابتان مربوط به فردی که نوشته اید عاقبتم با او چه می شود نیست. تشکر از همراهیتون
هومن : با سلام و وقت بخیر حق خواب شارژ شد ، لطفا چک بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر زیر خواب اصلی که ارسال کرده بودید ارسال شده.تشکر.
هومن : با درود و احترام حضور خانم هراتی بزرگوار و عرض خدا قوت
این خواب رو یکی از آشنایان که خانم هستند دیده،در عالم بیداری ایشان یک پسر بچه ۱۱ ساله دارند که با طرفند بچه را پیش خودش برده و مادرش در غم شدیدی بسر میبرد.حالا این خواب آیا مربوط به همین مساله هست یا خیر ؟ در هر صورت،منتظر تعبیر عالی و زیبای حضرتعالی هستم.
من از طرف ایشان نقل قول میکنم،خواب دیدم با مامانم که به رحمت خدا رفتن،در اتاقی نشستیم و در یک بشقاب غذا می خوریم.غذا شامل برنج، سبزی،بادمجان و تخم مرغ پخته شده بود.حرف میزدیم و غذا میخوردیم. میگفتند خدا پدر و مادر خالت رو بیامرزه (خاله ایشان در بیداری ختم قرآن و خیرات بسیاری برای ایشان انجام میدهند.)چه غذای خوشمزه ای برام درست کرده بود خوردم و سیر شدم.اما نمیدونم چرا مامان نمیگذاشت از تخم مرغ های آب پز بخورم.به خصوص زرده هاش.من همش اعتراض میکردم.که چرا نمیذاری؟اون هیچ پاسخی برام نداشت،به صورت مستقیم هم چیزی نمیگفت.اما من اجازه ی خوردن تخم مرغ ها رو نداشتم.که از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که مرحوم مادر شما حامی شماست و شخصیت شما را تصدیق کرده و شما را درک می کند. او می خواهد که عشق و شور و شوق و سلامت به زندگی تان راه یابد و ترسهای شما و نگرانیهایتان را می داند. او از خاله تان خیلی راضیست چون خاله تان برای او دعاهای خیر می فرستد. مادرتان نمی خواهد که شما خست به خرج بدهید و امساک کنید. او می خواهد که شما خیالتان راحت باشد و پولتان را با آرامش خرج خودتان کنید. تشکر از همراهیتون
Baharak : سلام روزتون بخیر. لطفا نمایش داده نشه.ممنون از تعبیرتون .ببخشید که بهتون زحمت دادم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی اصیل و با فرهنگ دارید و تلاش می کنید که رفتاری میانه رو داشته باشید و احساسات تان را بیشتر کنترل کنید. شرایط اقتصادی زندگی دختر عمه تان بهبود پیدا می کند و البته او از شما حمایت کرده و باعث می شود که احساس مثبتی نسبت به شرایط زندگی تان پیدا کنید. استدعا می کنم. تشکر از همراهیتون
Samaneh : با سلام خانوم هراتی خسته نباشین من این اواخر بخاطر شکست توی رابطه عاطفیم احساس سردرگمی میکنم یه نماز به نیت استخاره برای آینده م خوندم و خوابیدم خواب میدیدم که میخوام نیمرو بپزم داشتم تخم مرغ برمیداشتم به مامانم گفتم ۳تا بردارم؟مامانم گفت ۵تا بپز تخم مرغارو برداشتم گذاشتم روی میز تا بپزم نگا کردم دیدم رنگین و یکیشون بنفش بود خوشگل بود و یکم اندازه ش از اون یکی ها کوچیک تر بود ازم پرسیدن اینا خرابه گفتم نه رنگین فقط همون موقع گوشی توی دستم بود و دیدم پارتنر سابقم استوری گذاشته منتظر بودم تا مامانم بره تا نبینه بعد من استوری رو ببینم ولی از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید سعی کنید که در زندگی تان میانه رو باشید و جانب اعتدال را نگه دارید ولی حساس و شکننده شده اید . به این فکر می کنید که آیا زندگیتان همیشه اینطور باقی می ماند؛ ولی خرد و عقلانیت شما به شما گوشزد می کند که شما باید با دل و جرات و قوی و پخته و خردمندانه رفتار کنید. ایمانتان را تقویت کنیدو ناامید نباشید. شما در ضمیر ناخودآگاهتان تلاش می کنید که از تصمیمات و افکار و احساسات پارتنر سابقتان بیشتر با خبر شوید. شما شخصیتی مهربان و دلسوز و از خود گذشته دارید و رابطه تان با پارتنرتان احتمالا خراب نشده بلکه ارتباط تان کمتر شده و یا احساس مثبت بین شما کمتر شده و احتمال اینکه او به شما برگردد وجود دارد. تشکر از همراهیتون
فائزه : سلام وقت بخیر پنهان شه،دخترم سرکارشیم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما پس انداز زیادی را ذخیره کرده اید و با دقت تلاش می کنید که آن را کم کم برای همسرتان رو کنید و نگران هستید که او بگوید که چرا اینقدر پول خرج می کنید. شما مراقبید که صرفه جویی کنید و خیلی پول خرج تهیه ی مخارج زایمان و یا سیسمونی نوه تان نکنید. اما باید بدانید که شما مجددا به سود و ثروت خواهید رسید و هرگز از خرج کردن برای او پشیمان نخواهید شد. احتمالا دامادتان درامد خوبی کسب خواهد کرد. تشکر از همراهیتون
Fereshte : ضمن سلام و تبریک سال نو خانم هراتی:
دیشب خواب دیدم ک بچه برادرزاده ام که یک دختربچه ۵ ساله است میخواد تخم مرغ آبپز بزاره برای برادر مجردم. بعد من رفتم ی کاسه پر تخم مرغهای ک یا دور تا دورش یا سرش ترک خورده بود رو دیدم ک دیگر بدرد آبپز نمیخورد واون اینجوریشون کرده بود و من داشتم این ماجرا رو اروم ب داداشم میگفتم بچه اونو شنید و قیافه اشو برام کج کرد و زیر لب گفت داره میگه ( در دنیای عادی باهم صمیمی هستیم و دوستم صدام میکنه) دیگه یکی خودم دستش دادم ولی قرار بود اونو در حوض حیاطمون ک رنگ آبش خیلی شفاف بود و هوا هم روشن وافتابی بود بندازه من و برادرم کنارش بودیم ولی من در خواب استرس اینو گرفتم ک ای وای میخواد از بلندی پرت کنه تو اب اینکه میشکنه و خودم نگرفتم ک اروم بزارم تو اب ولی در کمال تعجب دیدم ک تخم مرغ چیزیش نشد( واینکه تعجب نکردیم ک برای آبپز شدن داره میندازه توی حوض ) در ادامه اش من با مامانم ک الان ب خاطر کهولت سن از پله نمیتونه بیاد پایین برای مراسمی رفتیم روبروی خونه امون در واقع مغازه پسرخاله ام مجلس اونجا بود مامانم خیلی راحت راه میرفت و سنش کمتر بود مثلا ۶۰ وخوردی . ولی خیابون شب بود و همون داداشمو دیدم ک دستش ی ساک گلابی درشت سبز رنگ و ی چیز دیگه شاید پرتغال بود داشت واون درصف گرفتن چیز دیگری بود مامانم اونو گرفت منم ی لحظه اونو از مامانم گرفتم وخیلی سنگین بودشاید بیشتر از ده کیلو بود . ما وارد مغازه ک شبیه کاروانسرا بودشدیم مامانم میوه رو گرفت و گفت الان فکر میکنن خیراتیه هر چقدر خیرات دادیم بسه ونشست و اونو زیر چادرش پنهان کرد من در تعجب نشستن روی زمینش بودم و با اشاره گفتم چرا روی صندلی نمیشینی ولی خودم ب خاطر زانو درد روی صندلی روبرویش نسبتا از راه دور بود مادرم رو دور میدیدم نشستم .دراینجا از خواب با نگرانی بیدار شدم .چون اون صاخب مغازه یعنی پسرخاله ام ماه پیش ی تومور روده بدخیم مبتلا و عمل شده و باید شیمی درمانی رو شروع کنه .ولی بعد از اون فکر صبح به من زنگ زدند ک برادرم فشارش بالا رفته و سرگیجه داره ک پسرم در شهرستان پیششون بود اونو برده دکتر.انشاءالله خیره. پیشاپیش از تعبیرتون ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. تعبیر خوابتان این است که بچه ی برادرزاده ی شما احساس شکنندگی و یا آسیب پذیری زیادی در زندگیش دارد و از اینکه بخواهند او را به نحوی تربیت کنند که تحت فشار باشد بدش می آید. او می خواهد خود واقعیش را دوست داشته باشند و شاید تمایل دارد که برادر مجردتان به او سخت نگیرد و از برادر مجردتان عصبانیست. او می داند که شما حامی او هستید و شما را دوست خودش می داند. شما حاضرید با کمال میل برای او پول خرج کنید تا او به آرامش برسد ولی او معتقد است که برادر مجردتان خسیس است و پول خرج او نمی کند. او می داند که شما دوستش دارید و به همین جهت سعی می کند که احساسات شما را برانگیزد. مادر شما حاضر است به خاطر برادرتان از جایگاه خودش و از رفاه خودش کوتاه بیاید چون نگران است که زمان بگذرد و او ازدواج برادرتان را نبیند خصوصا که الان پسرخاله تان هم تومور بدخیم گرفته و مادرتان بیشتر از گذشته نگران خوشبختی برادرتان است. برادر مجرد شما کسی را دوست دارد ( یا دنبال فرصت های جدید برای رشد و پیشرفتش است) و می خواهد به ثروت و سلامت و نشاط بیشتری هم برسد. مادرتان برای خوشبختی برادرتان حاضر است کاری کند که برادرتان حس کند به دستاوردهای بزرگی رسیده و خواسته های خودش را بدست آورده است. او برای حمایت از برادرتان هر کاری می کند ولی نمی خواهد که دیگران فکر کنند که او حواسش به خرج کردنش نیست و یا فکر کنند که می توانند از او سو استفاده کنند. مادرتان متواضعانه و خاکی رفتار می کند تا برادرتان خوشحال شود و حتی از شما هم فروتنی بیشتری به خرج می دهد. تشکر از همراهیتون