تعبیر خواب مارمولک
دیدن مارمولک در خواب نشانه برخورد و مقابله بیننده خواب با ترسهایی که در بیداری در پیش روی آن قرار گرفتهاند. مارمولک را در معبرین غربی نماد غرایز درونی و عکس العملهای فردی شخص خواب بین میدانند همچنین حمله یک مارمولک در خواب اشاره ای به درگیریهای شخصی و ذاتی دارد.
در کتاب سرزمین رویاها آمده است:
خواب مارمولک: دشمنان در صدمه زدن به شما پیروز میشوند.
یک مارمولک را در قفس میاندازید: شهرت و احترام شما بیشتر میشود.
آنلی بیتون گوید: اگر زنی خواب ببیند مارمولکی از روی دامن او راه میرود یا او را گاز میگیرد، نشانه آن است که اندوه و بدبختی به او روی میآورد. همسر او در اثر حادثه ای معلول خواهد شد. و او برای گذراندن زندگی با تمامی تلاش و جدیت فراوان تنها درآمدی ناچیز عایدش خواهد شد.
تعبیر خواب کشتن مارمولک
آنلی بیتون میگوید: اگر خواب ببینید مارمولکی را میکشید، علامت آن است که شهرت و ثروت از دست رفته خود را بار دیگر به دست میآورید. اما اگر موفق نشوید مارمولک را بکشید و مارمولک از دستتان فرار میکند، نشانه آن است که در امور عاطفی با شکست مواجه خواهید شد.
در کتاب سرزمین رویاها آمده است: یک مارمولک را میکشید: پولی را که از دست داده بودید دوباره بدست میآورید.
تعبیر خواب مارمولک سبز و خاکستری
برايت مىگويد:
ديدن مارمولك خاكسترى در خواب، علامت دعوا و نزاع است.
اگر در خواب مارمولك سبز رنگ ببينيد، علامت آن است كه بايد مراقب خود باشيد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
N : سلام وقت بخیرلطفا پاک شود.دیشب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. شخص احساسی شما با خود درگیر است و می داند که از اول که با شما آشنا شده تا الان همیشه اشتباهات زیادی را مرتکب شده است. اما رفتار خوب شما باعث شده که نظر او نسبت به شما تغییر کند و بخواهد که در کنار شما بماند. شما می خواهید بدانید که او چه تصمیماتی در قبال شما گرفته است. او می داند که همیشه به گونه ای رفتار کرده که شما نتوانید او را درک کنید و البته هنوز هم نمی توانید او را درک کنید. بین عقل و قلب شما کشمکش ایجاد شده و نگران هستید که شکست بخورید. این افکار منفی باعث می شود که شما نتوانید حرفهای او را خوب درک کنید. شخص احساسی شما از اینکه شما صداقت به خرج بدهید و نهایت تلاشتان را بکنید که این رابطه را حفظ کنید از شما خوشنود است.- شما می خواهید تصمیم تازه ای برای زندگی تان بگیرید و شخصیتی مغرور و سمج دارید که می خواهید دیگران نظراتتان را تصدیق کرده و به شما بله بگویند. خصوصا می خواهید که نظرات خواهرتان را به سمت خودتان جلب کنیدو او شما را بیشتر درک کند و نسبت به شما بی تفاوت نباشد. - شما وقتی مردد و دو دل می شوید که باید چه کنید؛ سعی می کنید که افکار منفی را از خودتان دور کنید. اما گاهی خودشیفته و مغرور و عصبانی و خودستا و رجز خوان می شوید و فکر می کنید که خیلی درکتان بالاست در حالی که مردد و دو دل هم می شوید و باز به فکر فرو می روید و برایتان سخت است که اینقدر عمیق بخواهید فکر کنید. خواب شما شامل سه حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
الهه : سلام خانم هراتی جان خوب هستین عزیز دلم،بسیار دلتنگتون بودم،الهی همیشه سلامت و تندرست باشین مهربونم،دیروز عصر خواب دیدم تو آشپزخونه ی خونمون هستم همه چیز سفید بود(در واقعیت کابینتا سفید و بژ هستن) چند بار حس کردم یه چیزی تکون میخوره ولی نمیدیدم چیه بعد متوجه شدم یه موش زیر کابینت هاس بعد یه مارمولک تقریبا بزرگ هم اومد و با موش درگیر شد من از دیدنشون خیلی ناراحت بودم که چرا اینا تو آشپزخونه بودن و من نمیدونستم ،بعد موشو مارمولک باهم درگیر شدن و هر دو تا مردن،بعد یه مارمولک کوچیکتر هم بود که تو خواب میدونستم بچه ی مارمولکس اون خودشو نشون موش داد و بهش فهموند در نهایت تو مردی و ما برنده شدیم.با اینکه ناراحت بود مادرش مرده ولی قبل مردن موش اینو بهش فهموند،(موشو مارمولک هر دو خاکستری بودن)
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. همینطور من. شما به امنیت و گرمی زندگی تان فکر می کنید. افکار شما پاک و خالی از گناه است ولی نگرانی ها و ترسهایی دارید که به شما احساس بی حوصلگی و یا بی تفاوتی می بخشد و خواسته ها و امیالی دارید که انتظار دارید براورده شود و دوست دارید که دیگران در قبال تصمیمات شما با شما توافق کنند و یا خواسته هایتان را محقق کنند. ولی در نهایت شما همانطور که به مسائل کوچک زندگی اجازه نمی دهید که شما را از پا درآورد و از کاهی برای خودتان کوه نمی سازید؛ دنبال خواسته های بزرگی که دارید هم نمی روید و به اهداف کوچکتری می پردازید که از پس آنها برآیید. نگرانیها و ترسها و دشمن شما از بین می رود و شما با خونسردی و سماجت و پوست کلفتی شروعی تازه تر و جمع و جور تر و مختصرتر را آغاز خواهید کرد بدون اینکه کسی باعث ناراحتی تان بشود. تشکر از همراهیتون
گلی : سلام امروز ۱۱ صفر ساعت ۷ صبح خواب دیدم یه مارمولک بزرگ (اینا که شبیه آفتاب پرستن ولی آفتاب پرست نیستن)بالای در اتاقم بود البته یه درخت هم بالای در بود بعد من گفتم مامان یه چیزی حرکت کرد گفت نه چیزی نیست بعد دیدم به دوستش میگه یه مارمولک بزرگ بالای دره اما نمیخواست من بفهمم بعد خودش از زیر در رد شد رفت من دیدم این مارمولک خیلی بزرگ رفت اون گوشه بالای در دیدم آب از دهنش سرازیر شده منو که دید من از اون در یکی رفتم دیدم اومد دنبال منم رفتم تو اتاق درو بستم لای در گیر کرد له شد گفتم مامان لهش کردم بعد دیدم شبیه انسان پا داشت یا تبدیل با آدم شد از نوع مردیا پسر ولی سایز کوچک و پاهاش لای در گیر و له شد بیدار شدم گفتم کشتمش خانم هراتی خواب مارمولک زیاد دیدم اما کوچولو این بزرگ بود اگه تعبیر داره بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید تصمیم تازه ای برای زندگی تان اتخاذ کنید و دوست دارید که خانواده تان از نظرات شما حمایت کرده و حرفتان را تایید کنند و با تصمیمات شما توافق کنند. می خواهید زندگی گرمتر و مفید تری داشته باشید و مطابق با ایدئولوژی و ویژگی های پایه ای و اصلی یا اعتقادات خودتان زندگی کنید. شما می خواهید آرمانهایتان را محقق کنید. مادر شما هر چند که شاید در ظاهر به روی شما نیاورد و یا با شما مخالفت کند ولی ته دلش می داند که حق با شماست. ولی او با سماجت و پوست کلفتی به حرف خودش پایبند است و از عملکرد و تصمیمات شما عصبانی می شود. شما هم به او اجازه نمی دهید که در کارتان دخالت کند مگر اینکه منطقی باشد و با شما رفتار درستی نشان بدهد. تشکر از همراهیتون
سپیده محمدی : سلام وقتتون بخیر لطفا نمایش داده نشه تشکر
ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خواهرتان راجع به امنیت و گرمی و رفاه زندگی تان و برای رسیدن به نیازهای اولیه ی زندگی تان می خواهید تصمیمی اتخاذ کنید و انتظار دارید که با شما توافق کرده و به شما پاسخ بله بدهند تا بتوانید خواسته تان را بدست بیاورید. ولی در عین حال خواسته ی شما شدنی نیست و بهتر است از فکرش بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون
Darya30 : سلام وقت بخیر مامانم لطغا خواب پنهان بمونه باتشکر.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که مادرتان، شما را به گونه ای بار آورده که بتوانید شخصیتی خوشبخت و موفق داشته باشید. او در زمان بچگی شما، خواسته های شما را مطابق با میلتان برآورده نکرده و هر وقت با سماجت و اصرار از او چیزی می خواستید را در اختیارتان نگذاشته است. این کار او باعث شده که شما یاد بگیرید که روی خواسته هایتان فکر کنید و درکتان را بالاتر ببرید و الان بخاطر همین تفکرات خوشبخت تر و سعادتمندانه تر زندگی می کنید. تشکر از همراهیتون
مروارید : سلام وقتتون بخیر لطفا مخفی بشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید از شر نگرانیهای فکری و اقتصادی تان خلاص شوید و شاید در زندگی تان هرج و مرج ایجاد شده. شما محافظه کارانه و مادیگرایانه فکر می کنید و می خواهید شرایطی ایجاد شود که نیازهای اولیه و تمایلات و غرایز نفسانی و مادیتان برایتان فراهم شود. اگر در توالت ادرار یا مدفوع کرده اید؛ مشکلات اقتصادی تان رفع می شود و خشمتان از وجودتان تخلیه خواهد شد. اما در مورد خواستگارتان مردد و دو دل هستید که به او که با سماجت اصرار به حفظ رابطه با شماست پاسخ مثبت بدهید یا خیر. تشکر از همراهیتون
Parvin : سلام وقت شمابخیر.دیشب قبل از این که بخوابم با اقایی تلفنبی حرف زدم که دوسال پیش قصدش بامن ازدواج بود و چون کلا بهش حس خوبی نداشتم و میگفتم بدرد من نمیخوره جوابم منفی بود.دیشب بعد تلفن دوباره به ازدواج باهاش کمی فکر کردم ولی بازم ته قلبم راضی نبود.خوابیدم و خواب دیدم این اقا یه مارمولک سایزش بزرگ بود نسبتا رنگشم مثل خاکی بودنگه میداره مثل حیوون خونگی نگهش میداره تو قفس و بعضی وقتا میاره بیرون و من تو خواب ازش چندشم میشد چون ازون مارمولکا بود که اصلا تکون نمیخورد،بعد با قفسش گذاشت زمین و گفت این برای تو و مادرت منم تو دلم گفتم من اینو به خونه نمیبرم هم خودم هم مادرم ازش چندشمون میشه و به قفسش دست نزدم . مارمولک همونجا تو قفس موند من باهاش فاصله داشتم. بعد صحنه عوض شد و رفتم جایی که انگار مثل سلف دانشگاه غذا میدن به من خورشت سبزی دادن. از خواب بیدار شدم ساعت ۶ صبح امروز بود.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که این آقا با خونسردی و سماجت و پوست کلفتی هنوز هم سر حرفش هست و اسیر عشق شما شده و می خواهد که از شما بله بگیرد. شما اما او را نمی خوهید و هر چه به خرد و عقلانیت تان رجوع می کنید نمی توانید او را بپذیرید. شما فاصله تان را از این آقا حفظ می کنید. شما برای اینکه درک بهتر و درست تری از این داشته باشید که تصمیمات تان خردمندانه هستند یا خیر؛ نیاز به راهنمایی و حمایت فکری دارید. شما راجع به تمام جنبه های مثبت و منفی اخلاق او صحبت می کنید؛ نظرات شما را تصدیق می کنند و خیالتان راحت می شود. تشکر از همراهیتون
Sahar : سلام خانم هراتی عزیز. خواب میدیدم مامانم جاروبرقی دستش بود و نزدیک پایش یک از فرشهامونبود که خیلی تمیز و نو بنظر میرسید و داشت فرشها را جارو میکشید تا گرد و خاکها را از روی فرشها جمع کند. من بهش گفتم مامان خیلی زود به زود نباید جارو بکنیم چون مارمولکها زیاد میشوند. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که مادر شما سعی می کند که افکار منفی و عادات بد را از زندگی تان بیرون کند ولی او در واقع حفظ ظاهر می کند و مشکلات واقعی را نمی تواند از زندگی تان دور کند و خیلی مسائل هنوز در واقعیت رفع نشده اند. منجمله شما به این فکر می کنید که اگر مادرتان به شما کمک نکند که نگرشهای اشتباه را از زندگی تان بیرون بریزید؛ شما انتظارات و توقعات و نیازهای زیادی دارید که می خواهید مادرتان با شما توافق کرده و به خواسته های شما پاسخ مثبت بدهد. تشکر از همراهیتون
aida : سلام عزیزم.قبل اینکه خوابمو تعریف کنم بگم که من خواب هام متاسفانه درست درمیاد و هروق خواب بد ببینم حال روحیم به شدت بهم میریزه.بعنوان مثال اگر مثلا هفته بعد بخوام تصادف کنم چندروز قبلش خواب میبینم با همون جزییات.دیشب خواب دیدم که طبقه پایین خونه ویلاییمون بودم با دومادمون،که یهو یک عالمه مارمولک ریز رو در و دیوار هستن و حرکت میکنن.فک کنم بی رنگ یا خاکستری بودن.انقدر زیاد بودن که توو خواب استرس خیلی زیادی گرفتم.منو دومادمون در تلاش بودیم که اینارو دور کنیم از خودمون و خونه.حتی یکی از مارمولکا رو بدن من راه هم رفت و من کلی دوییدم و پریدم بیرون رفتم توو آب.لاشه ی یکی از مارمولکا هم توو دهنم بود و درش اوردم.بعدش دوباره اومدم توو خونه و اینجاشو دقیق یادم نمیاد که کل خونه پاک شده بود یا نه.ولی حس میکنم نصفشون از بین رفته بودن.تعبیرش چیه عزیزم؟
فریبا هراتی
: سلام. اگر طبق توضیحات خودتان یکباره و در واقعیت صدها مارمولک به خانه تان حمله نکند؛ که البته بعید می دانم در واقعیت اینطور بشود؛ تعبیر این است که شما و دامادتان هر دو؛ شخصیت هایی سمج، مقاوم، پوست کلفت و خونسرد دارید و تلاش می کنید که راجع به مسائلی که ذهنتان را مشغول کرده است؛ توافق و نظرات دیگران را به سمت خودتان جلب کنید تا با شما توافق کرده و به شما بله بگویند و خواسته های شما را راجع به نیازها و تمایلات و غرایز اولیه ی زندگی تان فراهم کنند؛ جای خوب، غذای خوب، مسافرت خوب و هر چیزی که به شما حس خوبی ببخشد مد نظرتان است. راجع به یک خواسته منصرف می شوید و حرفش را نمی زنید ولی باقی خواسته هایتان خیلی برایتان جذاب است و می خواهید آن خواسته ها را برایتان محقق کنند. تشکر از همراهیتون
Hadis : سلام.من باردارم.خواب دیدم تو ی خونه با همه ی خونوادم دور هم جمع شدیم.نمیدونم خونه ی من بود یا اونا.بعد یهو نزدیک صدتا مگس دورهم جمع شد جلومون.خاهرم بلند شد اونا رو دورشون کنه.من که بلندشدم یهو همه جیغ کشیدن.میگفتن پشت لباس من پر از مارمولک شده.من چیزی حس نمیکردم ولی.بعد همینجوری همه دختراو مامانم که تو اتاق بودیم فرار کردیم بیرون ولی کل خونه پر از مارمولک بود.همه جاش.بعد من همش میپریدم که از من بالا نرن یااگه رفتن بیفتن، تو دلم میگفتم من باردارم بچه م اتفاقی براش نیفته انقد میپرم.داداش بزرگم اومد مارو دید گفت نترسین.کاری باهاتون ندارن.شما تو نظمشون دخالت کردین.من منظورشو نمیفهمیدم چون مافقط دورهم تو خونه نشسته بودیم که چایی بخوریم و حرف بزنیم.تعبیرش رو لطفا بگید.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. مبارک است انشالله. شما و خانواده تان راجع به مسائل منفی، شایعات، بیماری ها و مسائلی مربوط به گناه و اشتباهات یا چیزهایی که ذهنتان را آلوده می کند زیاد صحبت می کنید و این باعث می شود که فکرتان ناراحت شود. با این حرفهای بد شما خودتان را آزار می دهید. شما می ترسید که ناامیدی به شما رو بیاورد و راجع به تمام نیازهایی که ممکن است در زندگی تان احساس کنید؛ سماجت می کنید؛ گیر می دهید و می خواهید به خواسته های شما بله بگویند و با شما موافقت کنند. برادر شما می خواهد به شما بگوید که اگر منفی بافی نکنید مسائل منفی هم به ذهنتان و به زندگی تان خطور پیدا نمی کند. راجع به مسائل بد زیاد حرف نزنید تا بدیها به زندگی تان جذب نشوند. تشکر از همراهیتون