کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کباب

خوردن کباب در خواب، رسیدن ثروت به بیننده خواب در بیداری است. کباب گوسفند، مالی است که به زحمت به دست بیننده خواب می رسد و کباب گاو، نشانه روزی فراخ و معاش فراوان است. کباب مرغ، ثروتی است که از طریق یک زن به ببننده خواب می رسد. کباب ماهی، منتفع شدن از ثروتی است که در سفر عاید بیننده خواب خواهد شد. پختن کباب و فروختن آن در خواب، نیکی به مردم در بیداری است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

96 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

امیررضا

امیررضا : سلام خواب دیدم در پایگاه نظامی بودم با یکی از دوستان قدیمی، در صف دریافت غذا بودیم نفرات آخر هم بودیم، غذا چلو کباب و جوجه بود به ما که رسید آشپز گفت برنج به اندازه کافی نداریم ،به جاش هرچقدر میخواین کوبیده و جوجه بردارین ما هم برداشتیم و بشقابمونو پرکردیم و با دوستمون در حال گپ زدن شروع کردیم خوردن(در واقعیت هم زیاد با اون دوست صمیمی نبودم)

پاسخ
لینک۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۱۴:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. موقعیتی در زندگی شما وجود دارد که احساس می کنید محدود شده اید و باید تغییراتی در زندگی تان ایجاد کنید. می خواهید به زندگی تان نظم و قدرت بیشتری ببخشید و با دیسیپلین بیشتری زندگی کنید تا به برتری فکری و فیزیکی بیشتری دست پیدا کنید. شما از تجارب گذشته تان در زندگی استفاده می کنید و تلاش می کنید که شادی و آرامش و موفقیت های بیشتری بدست بیاورید. شما می خواهید سعی کنید که تمایلات و خواسته های غریزی تان فراهم شود و شادتر زندگی کنید. شما به عمق و به قلب مسائل دقت می کنید و روی موضوعاتی که مانع موفقیت تان شده خوب فکر می کنید تا ببینید چطور می توانید خواسته هایتان را از زندگی بدست بیاورید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۲۹:۳۰
گلی

گلی : سلام امروز ۱۶ ذیعقعده ساعت ۹ صبح بین خواب و بیداری دیدم مادربزرگم (دوهفته ای میشه فوت شدن )میگه هیچ کدوم از بچه هام یا هیچکی به یادم نیست من گفتم این همه کباب برات گذاشتم از اینا بخور گفت حالا ببینم چطور میخوام بخورنمشون یه همچین چیزی گفت بعد انگار من یه دیس کباب داغ چرب خوب و عالی گذاشته بودم رو قبرش انگار اون از تو قبر اینارو میگفت بعد خودم دست گذاشتم روشون دیدم داغ و خوب بودن وقتی بیدار شدم قشنگ صداش تو گوشم بود انگار کنارم بود واقعا (خانم هراتی من هر روز براش زیارت عاشورا میخونم )نمیدونم به دستش میرسه یانه ازم ناراحته یانه یا شاید فک میکنه ازش ناراحتم ؟؟؟ممنونم از تعابیرتون

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۵:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح مادربزرگتان شاد. تسلیت عرض می کنم. تعبیر خوابتان این است که مرحوم مادربزرگ شما فقط حضور فیزیکی خودش را در دنیا از دست داده است ولی روح او در کالبد روح در کنار شما در تعامل است. او از این ناراحت است که بچه های او فکر می کنند که او مرده و رفته و تمام شده در حالی که او در کنار فرزندانش است و آگاه به افکار و عملکرد ایشان است. او می خواهد که فرزندانش مانند گذشته حضور او را در کنارشان باور داشته باشند. البته ثواب زیارت عاشورای شما به او می رسد و باعث آرامش و رفاه او خواهد شد. او از شما ناراحت نیست ولی از بی توجهی فرزندان دیگرش به خودش ناراحت است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۲۱:۰۶:۱۰
Golnesa

Golnesa : سلام. وقتتون بخير. دیروز صبح بعد از اذان خواب دیدم با کسی که دوستش دارم تو یه جایی میرفتیم. من ساندویچ کباب کوبیده لای نون لواش میخوردم. بعد دیدیم یه جا مثل پیراشکی گوشت میفروختن گفت من گشنمه میخوام برا خودم بگیرم. برا تو هم بگیرم؟ گفتم آره. بعد ساندویچ خودم آخرش یه ذره مونده بود و سیر شده بودم گفتم با خودم این تیکه رو نخورم بتونم پیراشکی که اون میگیره بخورم. بعد قوری چایی اونجا بود گفت برام چایی بریز. ریختم خیلی کمرنگ بود. خندید گفت این چیه انقدر کمرنگ. گفتم بده عوضش کنم. میخواستم عوض کنم که بیدار شدم. در واقعیت ارتباطی نداریم الان و من خواستگار دارم ولی دلم راضی نیست. تشکر

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۴:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر.تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید تمایلات فیزیکی و احساسی تان برایتان براورده شود؛ می خواهید شما را درک کنند و فشار و استرس زیادی را روی خودتان تجربه می کنید. شما امکانات مالی خیلی قوی ندارید. کسی که دوستش دارید می خواهد زندگیش به کمال برسد و متمولانه و مرفه زندگی کند و شما دوست دارید که او از شما حمایت کند. اما به احساسات او خیلی اهمیت نمی دهید و به دوستی با او و خواسته های او خیلی توجه نمی کنید. او می داند که شما زیاد تمایل به دوستی و ارتباط گرم با او ندارید. پس اگر رابطه ی گرم دوستانه را نمی خواهید؛ و تمایل به ازدواج دارید؛ به خواستگارتان پاسخ بدهید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۲۱:۴۳:۳۷
Sara

Sara : سلام پدرم نیت کرده وخوابیده که مشکل زندگی ما وبرادرم رو در خواب ببینه الان ما همه درها وراهها به رومون بسته هست وتمام راههای مالیمون بسته هست وهمگی بخصوص پدرم در فشار زیادی هستیم اسم برادرم حسین هست ومشکلات برادرم از مشکلات ما بیشتر هست و حالا خوابی که پدرم بعد از عبادت والتماس ونیت کردن دیده:
پدرم در دفترش مهمان داشته ودونفر از دوستاش هم بودن وآبگوشت درست کرده بوده ودرحال انداختن سفره بودن که زنگ در دفتر زده میشه که پدرم در رو باز میکنه عموم پشت در بوده ویه دست غذای کباب که قسمت دنده پهن بوده با نان میده به پدرم ومیگه اینو بده به حسین وعموم خیلی خیلی ناراحت بوده وپدرم بهش میگه ما ناهار داریم چرا اینقدر ناراحتی اون چیزی نمیگه وپشتش رو میده وبا ناراحتی میره
ما با عموم در واقعیت قطع رابطه کردیم چون زنش اهل دعا وطلسم هست
زمان ۸ صبح جمعه

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۴۱:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب پدرتان این است که او شخصیتی مهربان و تاثیرگذار از خودش بروز می دهد. پدرتان باید نذر کند که در شرایط کنونی که وضعیت اقتصادیش خوب نیست، مقداری ( به اندازه ی وسعش) به دو فقیر کمک مالی کند و متعاقبا شاهد این ماجرا خواهید بود که هم شرایط مالی پدرتان عالی می شود و هم برادرتان حسین آنقدر شرایط اقتصادی خوبی بدست می آورد که در خوشی های زندگی افراط خواهد کرد. بنابراین عمویتان از اینکه شما اینطور شرایط اقتصادی تان خوب می شود و جادو و طلسم زنش به جایی نمی رسد؛ غصه می خورد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۱۵:۰۶
گلی

گلی : واینم بگم من کبابی ندیدم اونجا ولی فقط میگفت دنبال اینم نبودم ببینم کباب کجاست ولی واقعا گرفته بود

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۱۱:۰۲
گلی

گلی : سلام وقت بخیر ۹ رجب دقیقا ساعت اذان خواب دیدم صاحب کارم که بهش علاقه داشتم و داشت تو یکی از اپلیکیشن هام شاید تلگرام داشتم براساس حروف الفبا تنظیم میکردم مخاطبینم رو که دیدم پروفش دیگه نیست بالا پایین کردم دیدم اون پایینه گفتم ببینم برای تولد زنش چی گذاشته انگار همیشه میزاشته)(میزاشت اما فقط عکس تفریح و مسافرتشون تولدشون درواقعیت نه البته شاید مال بچه هاش رو میذاشت اما خودشون نه ) دیدم هیچی نذاشته و بالای صفحه اش(و البته الان داریم از زاویه مانیتور اون نگاه می‌کنیم یعنی اینجا دیگه شد لب تاب اون ) نوشته فاعل بدون فعل یه همچین چیزی بعد دقت کردم بینم چی نوشته گفت چیه گفتم هیچی چرخ زدم رفتم اونور نشستم کنار یه مرد دیگه یا پسر دیگه یا شخص دیگه گفتم تا کی میخوای به من گیر بدی ها تا ابد میخوای به من گیر بدی هیچی نگفت فقط گفت بیا کباب گرفتم بیا باهم بزنیم گفتم نمیام نمیدونم چی گفت اینجا که گفتم نشستم کنار فامیلتون گفت چه بهتر بیا باهم کباب بزنیم که از خواب پریدم دیدم دیگه اذانه صدای اذان بود یعنی دقیقا وقت اذان بود خانم هراتی عزیز شب با مادرم حرفشو زدم ممنونم از تعابیرتون

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۰۰:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که او مثل سابق رابطه ی صمیمانه و زناشویی با همسرش ندارد و معنی اینکه گفته فاعل بدون فعل یعنی اسما" زن و شوهر هستند ولی به هم توجهی نمی کنند و در جهت رضایت همدیگر کاری انجام نمی دهند. شما می خواهید برای خودتان تشکیل زندگی بدهید و فکرتان را از او منصرف کنید. او فقط به این فکر می کند که کسی در زندگیش باشد که با او خوش بگذراند و به خانمهای دیگر به همین منظور فکر می کند و اگر الان هم بتواند فقط می خواهد که با کسی خوش باشد و بس. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۵۷:۳۱
محمد

محمد : سلام وقت بخیر لطفا مخفی بمونه
نزدیکای صبح یکشنبه خواب دیدم

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۵:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید به موفقیت و رفاه زیاد برسید و ثروت و تمول یکباره و زیادی به دست بیاورید. می خواهید آینده ای روشن و سرشار از عظمت و قدرت پیش رو داشته باشید. سپس برای رسیدن به خواسته هایتان اقدام می کنید و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید. به اینکه چطور نیازهای اولیه ی زندگیتان را فراهم کنید و به اینکه آخر تلاشهایتان به کجا کشیده می شود؛ فکر می کنید. شما به این فکر می کنید که مبادا به شما خیانت کنند و علیرغم کار و تلاش زیادتان؛ سرتان را کلاه بگذارند و غصه بخورید و ترش کنید. اما از قدیم گفته اند که سنگ بزرگ علامتِ نزدن است!! شما به جای اینکه تلاش کنید که به ثروت برسید؛ به یکباره وسوسه شده اید که لقمه ی چرب و چیلی به شما بدهند و سرتان را کلاه گذاشته اند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۵۰:۰۴
Zeinabiran

Zeinabiran : با سلام دوشنبه ۹ ربع الاول خواب دیدم، پرانتز ها پاک شن من و خواهرم(--------) پدر مرحومم و برادرم(-------------) در خانه ای هستیم در رو باز میکنم و میبینم مذاب روی سطح زمین رو گرفته کفش پام بود یک پام رو با احتیاط گذاشتم روی مذاب و چیزی نشد گفتم تا سرده باید بریم اون خونه (------------) مذاب تبدیل به آسفالت شده بود و خیلی ضخیم شاید حدود ۵۰ سانت که از سطح زمین بالاتر و حاشیه بیرونش ناهموار بعد دیدم جایی هستیم من و برادرم بیرون ماشین بودیم پدرم حرکتی کرد یا چیزی به خواهرم که در ماشین بود گفت که خواهرم دهانش خیلی باز شد مثل خنده ولی بدون صدا و پدرم هم حس کردم همونجور دهانش رو باز کرد بعد دیگه ندیدمش برادرم نگاه کرد (-------------------) برادرم رفت در مغازه ای که سطح اش بالاتر بود شاید پله میخورد مغازه اول کباب داشت ولی نخرید رفت مغازه ای که کمی دورتر بود برای خودش فلافل خرید یک لحظه داخلش رو دیدم فقط فلافل بود حس کردم ۲ نون هست اما فقط تعداد فلافل ها زیاد بود من فکر کردم غذا میگیرم فوقش برای فردا که بخوریم (-----------) و در ذهنم بود ساندویچ برادرم رو حساب کنم رفتم مغازه اول از پنجره داخل رو دیدم فروشنده مرد قد تقریبا لاغر متوسط تقریبا میانسال کباب کوبیده (--------------) جوجه خیلی سیخ بزرگ و تکه های بزرگ و شیشلیک (---------------) هرکدام ۱ سیخ روی نون کنارش گذاشته بود کوبیده خوب نبود قیمت شیشلیک و پرسیدم به نظرم گرون بود گفت خانواده زنم از گوشتم تعریف میکنم گفتم پس شیشلیک و جوجه میبرم رفتم داخل مغازه گفتم کردم نمک ید داره گفت همش داره گفتم خودت از کدوم استفاده میکنی نشون داد گفتم از همین برام بزار میبرم بعد انگار چای خشک خواستم یا اون چای خشک برام گذاشت ولی همراهش ادویه هایی که درشت بود و دایره و سطح بیرون اش حاشیه برآمده قاطی کرد تا دستم رو سمتش بردم اشاره کنم که اشتباه کردی دیگه توی پلاستیک ریخته بود چای خشک که چند تا چیر شبیه چوب حلقه مانند اما ادویه بود داخلش دیدم بهش گفتم نمیخواست قبول کنه میگفت قبلش باید میگفتی خانم جوان محجبه داشت خرید میکرد اون رو شاهد گرفتم خانم گفت نمیخوام تقویت اش کنم (-----------) گفتم بر اساس تقویت نگو بر اساس وجدانت بگو کلا کباب یا نمک رو ندیدم دیگه

پاسخ
لینک۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۷:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما یا برادرتان به خاطر مسائلی به شدت عصبانی می شوید. سعی می کنید که خونسرد رفتار کنید و از تجارب قبلی استفاده کنید تا زندگی بهتری داشته باشید. روح پدرتان شاد. او هر چند که نگران خواهرتان است، به اندازه ی برادرتان از خواهرتان حمایت نکرده و مادرتان هم به اندازه ی شما حامی خواهرتان نیست. برادر شما بشدت تلاش می کند و سخت می کوشد تا بتواند زندگی خوبی برای خودش بسازد و یا حتی بتواند از شما و خواهر بیمارتان حمایت کند. او با یک دست چند هندوانه بر می دارد و فشار و استرس زیادی روی اوست. از جهتی شما هم سعی می کنید که از نظر مالی خانواده تان را حمایت کنید. هر چند که این کار راحتی نیست. شما می خواهید تمام سعی و تلاشتان را بکنید که نگرانیهای خانواده تان از بین برود و هیچ ترسی از جهت امور مالی نداشته باشند و غصه نخورند. شما می خواهید زندگی تان رنگ و بوی تازه ای بگیرد و روابط دوستانه ای با دیگران داشته باشید ولی با شما خشک و بی احساس رفتار می شود و به جای اینکه دیگران از شما حمایت روحی بعمل بیاورند، نسبت به ظلمی که به شما می شود، بی تفاوت رفتار می کنند تا به خیال خودشان شر درست نشود و شما از اینکه عده ای از دوستان یا آشنایانتان روی واقعیت ها سرپوش می گذارند ناراحت هستید. خوابتان شامل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۲۵:۵۳
Ssss

Ssss : سلام و عرض ادب.خواب دیدم آقایی که به هم علاقمندیم مشغول آماده کردن زغال برای کباب پز بود.من کنار کباب پز نشسته بودم با هیجان ماجراییو براش تعریف میکردم اونم با دقت گوش میداد.خیلی صمیمی بودیم و موهاش طلایی و پرپشت ومردمک چشماش بزرگ بود.اومد نشست کنارم با دقت نگاهم کرد باقی حرفامو بشنوه براش جالب و مهم بود.به خاطر جوش صورتم خجالت کشیدم.ولی دیدم باز بهم توجه داره خیالم راحت شد.خواهرزادم که پسره و برادرزاده این آقاست کنار کباب پز نشسته بود و به خانواده این آقا میگفت فقط منو دوست داره و دوست داره فقط با من بره گردش.بعد برای اینکه بقبولونه بهشون من فقط مهمم سه بار خطاب به اونها اسممو با خودکار آبی تو دفترش نوشت و با صدای بلند تکرار کرد.بعد با کنایه از عمه ش که خواهر این آقاست ایراد گرفت گفت با طرز پخت کباباش خودشو چی میدونه.تشکر

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۲۲:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. او سعی می کند که رفاه و ثروت کافی برای تامین معاش شما و خودش فرهم کند. اگر رنگ موی او در واقعیت طلایی نیست، او روشنفکرانه به حرفتان گوش می کند و بینشش قویست و می خواهد شما را بیشتر بشناسد. شما کمی استرس دارید و او با این وجود شما را دوست دارد. خواهرزاده تان به شما خلی علاقمند است و این نشان دهنده ی این است که شما روحیه ای جوان و شخصیتی خوشرفتار دارید. شما نگران هستید که خواهر این آقا نسبت به شما تاثیری منفی روی او بگذارد و یا شما را دوست نداشته باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۴۲:۱۸
Shima11

Shima11 : سلام وقت بخیر.مخفی بمونه.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۳:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و شایان می خواهید برای زندگی تان تصمیمات مهمی بگیرید و خودتان را زیر فشار این تصمیمات می دانید و نیاز به حمایت دارید. هر چند که شما م یخواهید پر شور و شوق باشید و از زندگی تان لذت ببرید، اما امکانات مالی شما برای تشکیل زندگی مشترک کافی نیست. بر خلاف شما، شایان می تواند از شما بخوبی حمایت کند و شادی و نشاط بیشتری به شما ببخشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۰۳:۵۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.