تعبیر خواب آبشار
آبشار در خواب، در واقع سیلی از حوادث غیر مترقبه و قوی و عظیم است که بیننده خواب نمی تواند جلوی وقوع آن را بگیرد. هر قدر عظمت و ارتفاع آبشار بیشتر باشد عظمت آن حادثه بیشتر است و نزدیکی و دوری ما نیز در خواب نسبت به جایی که آبشار فرو می ریزد دوری و نزدیکی ما را به حادثه ای که خواب پیش بینی می کند نشان می دهد.
اگر زیر آبشار ایستاده باشید حادثه با شما ارتباط مستقیم دارد ولی اگر از دور شاهد و ناظر فرو ریختن آن باشید حادثه به شما مربوط نمی شود و احتمالا ناظر آن خواهید بود. اگر آبشاری که در خواب می بینیم آبی روشن و صاف و زلال داشته باشد حادثه ای که واقع می شود خیر و برکت همراه می آورد.
آب متعفن بیماری است. اگر از ایستادن زیر سقوط آب آبشار خوشتان می آید و از آن لذت می برید در مسیر حادثه ای مطلوب قرار می گیرید و سودی عایدتان می شود که این سود از شما نیز می گذرد و دیگران را متمتع می سازد ولی اگر فشار آب را با ناراحتی احساس کردید و در عالم خواب می خواستید از زیر جریان آب خود را نجات دهید و کنار بروید نشان آن است که گرفتار رنج و غم می شوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ali : عرض سلام و وقت بخیر
دیشب خواب دیدم بالای به آبشارم در مسیر دسترسی شرقی به اون با بابام که فوت شدن و برادرم. بابا یه طناب و قلاب کوهنوردی به من داد و گفت با اینا برو پایین. اولش می‌ترسیدم چون مسیرکوتاه دسترسی به آبشار صخره هایی داشت که به نظرم احتمال ریزش اونها زیاد بود ولی بابا و برادرم نمیترسیدن و خیلی آرامش داشتن. بالاخره رفتم به سمت حوضچه سنگی و لغزنده ای که آبشار ازش سرازیر میشد و مشغول گیر انداختن و محکم کردن قلاب توی اون شدم ..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح پدرتان شاد. شما احساسات منفی وجودتان را رها می کنید و در کاری که پیش گرفته اید قطعا موفق خواهید شد. نگرانی های شما با دعای خیر پدرتان از بین خواهد رفت و جاپای شما قرص و محکم خواهد بود. شما در مقابل احساسات خورد نخواهید شد و به اهداف و تمایلاتتان می رسید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام وقت بخیر
دیشب خواب دیدم جایی هستم شبیه یک آبشار . هر چی نگاه میکردم سرچشمه اش رو نمیدیدم یعنی معلوم نبود از کجا جاری میشه فقط بالای آبشار رو نگاه میکردم بخار میدیدم که از آبشار بلند میشد. ولی آبشار اصلا گرم نبود.
آبشار بسیار پر آب بود و بسیار خروشان بود میدیدم تعدادی بچه از بالای آبشار با وسیله ای از روی آب سر میخوردن میامدن پایین شادی میکردن بین اونا دختر عمومم بود خودمم مشغول تماشای اونا بودم و شاد بودم و داشتم از بازی اونجا لذت میبردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به این فکر می کنید که همیشه احساسات شدیدی در زندگی جریان دارند که ریشه و منشاء آن مشخص نیست ولی باید سعی کرد که این احساسات را رها کنیم و بگذاریم بروند. دختر عموی شما سعی می کند که بی خیال باشد و احساسات منفی را رها کند و برای خودش خیلی قید و بند نسازد. آبشار تمیز بیانگر تجدید حیات و بازسازی روحیه است. شما هم می خواهید که زندگی تان را از نو بسازید و شاد باشید. تشکر از همراهیتون.
2020 : سلام وقتتون بخیر
من و خواب میدیدم من و مادرم و خواهرانم با ماشین به سمت مکانی میرفتیم، یک خانم غریبه با بچه‌اش هم همراهمون بود، به نظر همسایه می اومدند که من نمیشناختم، رسیدیم به مکانی، یک جایی حالت کوه صخره‌ای بود از دل صخره‌ها آبی روان بود یک آبشار بلند بسیار زیبا، من و خانواده از این صخره از دل آب بالا رفتیم (آب زلال بود)، یک قسمتی را که بالا اومدیم، یک ایستگاهی داشت اون جا هم خیلی قشنگ بود، آب، کوه صخره ای، آبشار و سبزینگی و ... داشت ما هی عکس میگرفتیم. بعد یک دفعه خودم و خواهرم را تو یک کشور خارجی دیگه میدیم که تو یک دانشگاهی داریم درس می‌خوانیم و تو خواب تو یک کلاس بزرگ بودیم (در واقعیت هم خیلی دوست داریم بریم) ما هنوز زبان انگلیسی را برای رفتن کامل یاد نگرفتیم بعد تو خواب میدیم که جمله ها را به انگلیسی میگم ولی یک کلمه از آن را نمیدونستم فارسی میگفتم حتی یک خانمی از مسئولین دانشگاه اومد از من سوالی پرسید و من تا جایی که بلد بودم را انگلیسی و بقیه را فارسی گفتم و یک خانمی کنارم بود میگفت چقدر لحجه انگلیسیت وقتی صحبت کردی خوب است، بعد از 2 هفته من و خواهرم برگشتیم ایران که زبان را کامل یاد بگیریم و بعد دوباره برگردیم، دوستانی را تو یک مکانی دیدم تو خواب که تازه می‌اومدند میگفتند که اگر بخوای برای رفتنت بهت میگم چیکار کن که من میگفتم دیگه کار ما درست شده و ما از اینجا میریم حتی تو ایران هم به انگلیسی به این دوستان بعضی حرف هام را بیان میکردم...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در رفاه و آرامش زندگی می کنید و امکانات مالی تان قوی است هر چه بخواهید می توانید در اختیار داشته باشید و می توانید به اوج موفقیت برسید و با سخت ترین چالشها مبارزه کنید و پیروز شوید. ولی شما قدر خودتان و زندگی تان را نمی دانید! درس بزرگی از زندگی خواهید گرفت که یاد میگیرید که قدر زندگی امروزتان را بدانید. شما با آدمهایی مواجه خواهید شد که شما را اصلا درک نمی کنند. از نظر شما افکار آنها غیر قابل هضم و درک است و زبان نفهم هستند. آنها هم شما را درک نمی کنند. هر قدر هم سعی می کنید اختلاف روحی و فرهنگی بین شما بسیار زیاد خواهد بود. آخر سر شما از شرایط ناامی شده و تصمیم می گیرید بروید جایی زندگی کنید که درکتان کنند. شما قدر زندگی امروزتان را دوباره خواهید دانست. هر چند که اینجا هم خیلی آدمها هستند که شما را درک نمی کنند و ادعای فضل می کنند. اما اینجا هر چه هست مال شماست وکسی نمی تواند به شما بگوید که جهان سومی هستید. اینجا شما موفق و سربلند هستید ولی همین موفقیت شما در آینده و در خارج از کشور مبدل می شود به کارهایی که اگر اینجا در ایران به شما ثروت دنیا را هم می دادند حاضر نمی شدید حتی یک روز انجامشان دهید!! امیدوارم تا اشتباه نکرده اید متوجه شوید. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام
من دو سه شب هست خواب پشت سر هم ميبينم البته ذهنم هم راجب اتفاقي درگير هست و به تمام جوانبش فكر ميكنم. شب اول خواب ديدم رعد و برق هاي وحشنتاك بيرون خونه مياد و از ترس نه خودم بيرون ميرم نه ميزارم كسي بيرون بره شب بعدش خواب ديدم يه ابشار بسيار بسيار زيبا از كوههاي روستامون مياد پايين و باز ميترسم برم اونجا و با خودم ميگم كه نميشه اونجا رفت ولي خواهرم ميگه ميشه رفت بعد شب بعدش خواب ديدم جلو خونمون اونور خيابون كعبه هست و من و مادرم از امام صادق كمك ميخوايم و دعا ميكنيم
هر دو سه شب رو گفتم ، شما خودتون از حسابم سه خواب كم كنيد، فك كردم شايد بهم ربط دارن
ممنون ميشم كامل توضيح بدين ، ذهنم خيلي مشغوله
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز فقط اینبار برای اینکه فکرتان راحت باشد سه خوابتان را یکجا تعبیر می کنم ولی لطفا اینکار را تکرار نکنید چون خلاف مقررات سایت است و برای راحتی شما بنده توبیخ خواهم شد. مضافا به اینکه اینکار برای هیچ کدام از کاربرها انجام نشده و استثنا قائل شدن هم صحیح نیست. دیدن رعد و برق در خوابتان بیانگر آگاهی ناگهانی، بینش، افشای روحی، یا افشای حقیقت است. رعد و برق بیانگر تغییرات شوکه کننده وقایع است. نیروهایی در زندگی شما هستند که ممکن است فرای کنترل شما و حتی مخرب باشند. شما نمی خواهید که تغییرات برگشت ناپذیری در زندگی تان به وجود بیاید. دیدن آبشار بیانگر این است که شما همه ی احساسات منفی را رها می کنید. اگر آبشار تمیز است، بیانگر تجدید حیات، بازسازی و نوسازی است. با این وجود، شما نمی خواهید که از نظر احساسی با مشکلی مواجه شوید که نتونید با آن کنار بیایید. شما به امنیت خواهید رسید و برای رسیدن به خوشبختی و حل مشکلاتتان متوسل به امام صادق ع می شوید. این که این را دیده اید توسل به ایشان برای حل مشکلات شما الزامی است. تشکر از همراهیتون.
nikii : سلام خانم هراتی
چند شب پیش به خاطر مساله احساسی ناراحت بودم .از خدا خواستم نشونه ای توخواب بهم بده.خواب دیدم تو مسیری راه میرفتم آشنا نبودبرام ولی توخواب انگار میشناختم اونجا رو.حین راه رفتن به آبشار خیلی بزرگ رسیدیم منو یکی از خواهرام فکر کنم بودیم یادم نمیاد کی بود.از آبشار سرخوردیم . به مسیر ادامه دادیم .انگار اب ابشار زلال بود همچین چیزی یادمه .خوابم مربوط به مشکلم میشه.ینی جواب خداست؟ ممنونم ازشما خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام. من نمی دانم مشکل شما چیست و از خدای بزرگ چه خواسته اید که حالا بخواهم بگویم این خواب جواب خدای بزرگ به شماست یا خیر. اما دیدن آبشار به این معنی است که شما باید احساسات منفی را رها کنید. آبشار تمیز به باز سازی و نوسازی روحیه تان اشاره می کند و نشانه ی تمایلات و اهداف پاک شماست. اینکه در آبشار سر می خوردید و پایین می آمدید یعنی شما اجازه می دهید که چیزی که ناراحتتان کرده از شما دور شود. شما رهایش می کنید و می روید و باید بی خیال مشکلاتتان شوید. تشکر از همراهیتون.
Sara : ببخشید خانم هراتی این تعبیری که شما فرمودید بیشتر مربوط به من بود میشه تعبیر خواب رو بیشتر برای برادرم که ببینده خواب هست بگید یعنی لطف کنید کمی بیشتر در مورد برادرم توضیح بدید
فریبا هراتی
: او به موفقیت و سربلندی می رسد ولی مثل شما اهل ریسک نیست و نمی خواهد وارد مسائل احساسی شود. سعی می کند که موقعیت و مقام خودش را حفظ کند.
Sara : سلام خانم هراتی برادرم خواب دیده که روی یه کوه که ازش ابشار خیلی بزرگ و زلالی میریزه پایین ، وایستاده و ادمای زیادی میان و
برای هیجان از ابشار میپرن پایین منم اونجا روی یه تیکه سنگ نشستم و هی به داداشم میگم بپر و اون میگه نه ارتفاعش خیلی زیاده و از طرفی ابشار به دریا وصل میشه و من میگم من میخوام بپرم توم بپر ولی اون همش میترسیده و نپریده و نسبت به من دو سه قدم از ابشار فاصله گرفته و اون بالا ما تقریبا توی اب و لبه ی ابشار ایستادیم
فریبا هراتی
: سلام. شما تمام احساسات در قید و بند شده و احساسات منفی را رها می کنید. احساس حیات و بازسازی و تازه شدن روحتان به شما دست می دهد. مشکلاتتان را رها می کنید که برود و به آرامش می رسید. اتفاقات مطلوبی در زندگی تان جریان می یابد. برادر شما مثل شما فکر نمی کنند و ترجیح می دهند در مسائل احساسی خیلی دخالت نکنند. تشکر از همراهیتون.
نازی : سلام من خواب دیدم همراه همسرم انگار داخل یه ماشینی هستیم تو یه جاده ای که انگار تو بلندیه و پیچ و خم داره هر بار که ماشین یکی از پیچا رو دور میزد مناظر زیبایی رو میدیدم از جمله یه آبشار خیلی زیبا و ساختمونا و درختای زیبا و باز هم یه آبشاری که اون هم زیبا بود و با اولی فرق داشت ولی تا به همسرم گفتم نگاه کن آبشارو ببین دیگه از اون منظره رد شده بودیم یه هر حال من خیلی خوشحال بودم از دیدن اون مناظر زیبا
فریبا هراتی
: سلام. شما تمام احساسات منفی را رها می کنید و به فکر بازسازی زندگی تان هستید. همسرتان کنترل زندگی تان را در جاده پر پیچ و خم حوادث روزگار به دست گرفته و شما تمام مدت به چشم اندازی جدید و مثبت فکر می کنید ولی شوهرتان هنوز در منفی بافی مانده یا فقط می خواهد بگذرد و به پیش برود و سلامت به هدف برسید و عاقبت کار به خیر باشد. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام خانم هراتی عزیز دیدم داخل یه پاساژی توی خارج از کشور مثل ترکیه هستیم یه پله هست که پله نداشت و از روش ابشار گلی شبیه سیل میریخت پایین، مردم میرفتن بالای پله برقی خودشونو مینداختن تو اب گلی بعد که ابشار تموم شد اون پله برقی در ادامش اون مردمو که خودشونو انداخته بودن اورد بیرون و همشون مرده بودن به شکل فحیعی یکیش گردنش شکسته بود یکیش گردنش رفته بود توی پله بعد گفتن اکثرشون ایرانی هستن که اینطوری شدن...بدن همشونم گلی بود.
فریبا هراتی
: سلام. مردم به دنبال نیازهای خودشان هستند و می خواهند از شرایط بد و هرج و مرجی که در آن گرفتار شده اند رها شوند. آنها احساس می کنند که دیگران جای آنها برای زندگی شان تصمیم می گیرند و هیچ کنترلی روی زندگی شان ندارند و گاهی هم دیگران خونشان را مکیده و از آنها سو استفاده می کنند. ولی برای رهایی از مشکلاتشان آنها روش اشتباهی را انتخاب می کنند و خودشان را به دردسرهای بیشتری می اندازند. آنها می خواهند زود به موفقیت برسند و متاسفانه بی فکری می کنند و این عجله ی آنان باعث می شود که شکست خورده و به مشکلات بیشتری دچار شوند... چون بی عقلی می کنند. همه آدمهای عجول و بی فکر متضرر خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
Zohre : سلام وقت بخیر این خواب دخترخاله ام دیده:
سلام خواب دیدم انگار رفتم عروسی دوستم بعد عروسی انگار با عروس و داماد اومده بودم یه جای تفریحی که کنارش آب بود و یه ارتفاع متوسطی بود بالای سرمون و ما مونده بودیم زیر اون ارتفاع و منتظر بودیم از اون ارتفاع آب بریزه سرمون که یه لحظه انگار ما داشتیم نگاه موبایل میکردیم و این تصویر از تو موبایل میدیدیم (تصویر طوفانی شدن هوا ) که انگار باد و آب باهم بود و بعد از اون ارتفاع آب ریخت سرمون و ما خوشحال شدیم(فقط طوفانی شدن به صورت تصویر دیدیم ولی بقیه اش که آب از بالا ریخت سرمون رو دیگه از تو موبایل ندیدیم خودمون زیر اون ارتفاع بودیم و آب دیدیم که ریخت ) و لذت بردیم آب کم بود و با ملایمت ریخت رو سرمون پیش خودم میگفتم من چطور از اینجا سر در اوردم و با عروس و داماد اومدم اینجا (البته دوستم و شوهرش با لباس معمولی بودن و لباس عروس تنش نبود) بعدش اومدم که بیام خونه انگار محل کار یکی از خواستگارام اونجا بود و من لیوان آب یکبار مصرف گرفته بودم دستم که به بهونه آب برم داخل ولی پشیمون شدم و لیوان گذاشتم گوشه دیوار بعدش دوباره رفتم نگاه کردم از پشت شیشه و دیدم هیچکس اونجا نیست و صندلی که تو محل کارش بود یه لحظه از این سمت اومد به سمت دیگه و تعجب کردم بعد نگاه ساعت کردم و پیش خودم گفتم بخاطر اینه که کسی نیست چون الان ساعت بیرون اومدن نیست بعد انگار یک مردی اون دور بود و دزدکی منو با لبخند نگاه میکرد منم همش میگفتم چقد قیافه اش آشناس انگار شبیه عمومه (یکی از عموهام که فوت شدن) بعد این مرد اومد نزدیک و خودش با یه چیزی مشغول کرد(فکر کنم روزنامه گرفت دستش) و وقتی فهمید متوجه شدم دیگه سرش انداخته بود پایین و نگاه نمیکرد ولی من همش میگفتم حالا بعدا نره بهش بگه(به خواستگار) که من داشتم دزدکی نگاه میکردم
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما نگرانی هایی دارد که همه انتظار دارند اتفاق بدی برای او و همسرش بیافتد ولی ختم به خیر خواهد شد و آنها شروعی تازه خواهند داشت و نگرانی های گذشته را می شویند می رود. شما به خواستگار سابقتان فکر می کنید ولی به هیچ وجه نمی خواهید به او ابراز احساسات کنید یا او را متوجه کنید که به فکر او هستید. ولی عموی شما روحش شاد، او می داند که در دل شما چه می گذرد و خبرها به او رسیده است!! ارواج از زنده ها بیشتر از ذات قلب ها آگاهی دارند و او کاملا می داند که روحیات شما چگونه است چون خود او الان یک روح آزاد است که می تواند احساس شما را به خوبی درک کند. تشکر از همراهیتون.