کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آدم ربایی

بنا به گفته کتاب فرهنگ تفسیر رویا خواب اگر شخص دیگری را در رویا ربودید نشان دهنده میل به اعمال نفوذ و یا سلطه بر روی آن شخص. اگر در خواب دیدید که خودتان دزده شده‌اید نمایانگر این است که تصور می‌کنید بر خلاف میل خود زیر نفوذ و سلطه شخص دیگری قرار دارید. وقتی وقایعی در زندگی، از قبیل ترک خانه یا مدرسه، شما را به سمت تغییراتی در خودتان سوق می‌دهد که به آن‌ها مایل نیستید، احتمال دیدن این رویا وجود دارد.

همچنین وقتی انسان‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌کنید دار و دسته‌ای تشکیل می‌دهند و شما را تحت فشار می‌گذارند نیز ممکن است این رویا را ببینید. گاهی این احساس تحت فشار بودن از درون خود شماست، به علت اینکه بخش جدیدی از روان شما می‌کوشد که پدیدار شود.

تعبیر خواب دزدیده شدن خود فرد
درکتاب سرزمین رویاها آمده است : اگر شما را دزدیده اند معنای آن این است که یک تغییر ناگهانی و غیر منتظره در نزدیکی و اطراف شما روی خواهد داد.

تعبیر خواب دزدیدن دختر بچه
کتاب سرزمین رویاها می‌گوید: اگر در خواب مشاهده کردید که یک دختر را دزدیده اند نشانه آن است که عشق شما فقط به ناکامی برمی‌خورد.

تعبیر خواب دزدیدن پسر
در کتاب سرزمین رویاها آورده شده است دزدیدن پسر نشانه در پیش بودن یک مصیبت است.

تعبیر خواب دستگیری آدم ربایان
اگر در خواب دیدی که آدم دزدها را دستگیر کرده اند مبلغی به دست شما خواهد رسید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

21 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ava

ava : خواب دیدم یکی منو دزدید من اینقدر تلاش نکردم که فرار کنم که دزد بهم خیلی اعتماد داشت و مطمئن بود که فرار نمیکنم ازادم گذاشته بود و میتونستم بیرون برم یهو نمیدونم یکی باهام حرف میزنه یا خودم تصمیم میگیرم که فرار کنم نقشه فرار کردن میچینم یه کمکایی برای فرار کردنم بهم میشه اما بیشتر تلاش و فشار رو دوش خودم بود.. به سختی فرار میکنم دزد متوجه شده بود و با ماشین دنبالم کرد خیلی سرعتش زیاد بود اما از دستش فرار میکنم همش استرس اینو داشتم که پیدام کنه و درحال تعقیبم باشه و احساس میکنم دزد اشنا بود یجورایی میشناختمش تو خواب اما تو بیداری همچین ادمیو نمیشناسم

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۱۷:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی تابع و مطیع دارید و قوانین و شرایطی کنترل و اختیار و اراده ی شما را از دستتان گرفته است. شما احساس گیر کردن و محدود شدن دارید و می خواهید آزادی و استقلالتان را بدست بیاورید. مسئله ای هست که سعی می کنید از آن دوری کنید و عزم و اراده تان برای پیگیری اهدافتان بالاست. شما می خواهید در تصمیم تان نسبت به رسیدن به خودمختاری و استقلال بیشتر، عجله کنید و سعی می کنید که از مواجهه با مشکلات خودداری کنید. اما اجازه نمی دهید که وقت و اعتبار و هویت شما را از شما بگیرند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۵۲:۰۸
D

D : سلام وقتتون بخیر لطفا مشخص نشه

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۴۳:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خوابتان 2 تعبیر می تواند داشته باشد. اول اینکه برای شما یا خواهر خانم برادرتان خواستگاری می آید که بسیار او را تحسین می کنید و شخصیتی حمایتگرایانه از خودش نشان می دهد و برای خوشبختی و آرامش شما تلاش می کند و انکه از شما دو نفر مجرد است ازدواج خواهد کرد. تعبیر دوم این است که هر دوی شما در مسیر زندگی تان به خاطر ایمان و رفتار درستی که دارید، سفید بخت خواهید شد و تقدیر برای شما بخوبی رقم خورده. گشایش کار خواهید یافت و کارها به نفعتان به پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۲:۴۴
صاحبه صادقی

صاحبه صادقی : من بعد از نماز صبح خوابیدم ودیدم که کنار عابربانک هستیم من و پدرِ دخترم دیدم که من لخت هستم ولی شورت داشتم و یه بالشت رو گرفته بودم جلوی سینه‌هام بعد به همسرسابقم گفتم که برو لباسای منو بیار بپوشم بریم اون رفت ولی خیلی دیر کرد من وقتی به دنبالش رفتم داخل خیابون من رو با یه ماشین دزدیدن یکی راننده بود و یکی پشت کنار من نشسته بود و اذیت میکرد منم التماس و گریه میکردم ‌بعد از یه جایی رد شدن که جنازه چند تا زن افتاده بود رو زمین من ترسیدم و تو دلم گفتم حتما منم میکُشن بعدخودم رو داخل یه اتاقی دیدم که یه زن و مرد بودن که اون زن داشت پرده‌ی بکارت یه دختر بچه رو میدوخت که دختر عذاب‌و جیغ میکشید که بعد من خودم رو داخل خونه پدری دیدم که ماجرای دزدیده شدنم رو داشتم برای اونا تعریف میکردم که حتی به خواهرم میگفتم که ذکر لاحول‌قوه رو خوندم و فرار کردم

پاسخ
لینک۲۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۳:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید اعتبارتان بالا باشد و برایتان ارزش قائل باشند. نمی خواهید که همسر سابقتان از رازها و حریم خصوصی شما با خبر باشد. او نسبت به شما بی اهمیت است و شما احساس می کنید که توسط شرایط موجود در اجتماع، کنترل می شوید و کنترل زندگی تان را از دست داده اید. نمی خواهید که دخترتان مثل شما باشد و حقوقش پایمال شود پس سعی می کنید که هرطور شده، باید ها و نبایدهای زندگی را به او بگویید و او را مجاب کنید که درست رفتار کند. شما در بعضی شرایط احساس بی یاوری و آسیب پذیری دارید، مورد هتک حرمت قرار گرفته اید و یا قربانی شرایط شده اید ولی فقط یاد خداست که شما را از سختی ها بیرون می آورد و تنها حامی و دوست واقعی شما فقط خداست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۳۴:۱۱
محسن

محسن : سلام
بنده پسر مجردی هستم29ساله
شب چهارشنبه ساعتا حدود ساعت 2:30خواب دیدم تو مدرسه ای بودیم با معشوقم
روز و شبش درست یادم نمیاد
و مشغول درس خوندن
وسط کلاس پاشد رفت بیرون و بیاد و دیگه نیومد تو کلاس و هر چی زنگش زدم اشغال میکردو گوشی شو بر نداشت تا این ک رفتیم اطراف مدرسه ک ببینیم کجاسش
گوشیش پشت مدرسه افتاده بود
انگاری ربوده بودنش
خودم دست به کار شدم ک بگردم ببینم کجاسش این و اونور ولی انگار اب شده بود رفته بود تو زمین.
فرداش یه بنده خداییه تو شهرمون همه میشناسنس زنگم زد ک فرداش بیا ازمایشگاه
گفتم برا چی گفت ک متسفانه هر 4تایی دختر و زنا فوت شدند از اون شب و یکیش این دختر بوده و شمارا میخوان برا پرسو سوال واون شخص ربایینده متواریه.
و من از ناراحتی و اندوهش جا پریدم یهو
پاشدم صدقه دادم
ممنون میشم تعبیرش کننین
با تشکر از شماوعوامل سایت

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۵۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم از شما استدعا می کنم خطوط خوابتان را به صورت خطوط کامل و پُر بنویسید مثل الان من که برایتان دارم پاسخ خوابتان را می نویسم. چون وقتی در خطهای کوتاه خواب را ارسال می کنید؛ طول خواب زیاد می شود و من نمی توانم هنگام پاسخ در باکس تعبیر؛ همه ی خواب شما را یکجا مشاهده کنم. تعبیر خوابتان این است که شما و معشوقتان درسهای زیادی هست که باید از زندگی بیاموزید. دوست دختر شما، تصمیم می گیرد که راهش را از شما جدا کند و ارتباطش را با شما قطع کند شاید به این دلیل که او زندگی را جدی نمی گیرد و در آزمایش زندگی شکست می خورد. او روی نفس اماره ی خودش کنترل ندارد، احساس محدودیت می کند و یا حواسش به شما نیست و به رابطه تان تمرکز نمی کند. در نتیجه او با افسردگی و مشکلاتی مواجه خواهد شد. انشالله با صدقه قضا بلا از شما دفع می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۶:۰۷
محسن

محسن : با سلام
خواب دیدم که دارم بر می گردم خونه سوار ماشین بودم به راننده گفتم نگهدار ولی اون ماشین نگه نداشت گفت چند متر جلوتر نگه میدارم ولی اون درها رو قفل کرد وپیچید توی خیابان که خونه هاش دیگه آپارتمانی نبودن و کل فرق داشتن با اون محله و شروع به اظهار علاقه کرد من ترسیده بودم خواستم نگه داره آخرش با سویچ ماشین که کردم تو چشش ماشین و ایستاد من درو که باز کردم از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۲۸:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما برای رسیدن به هدفتان به صورت منفعل عمل می کنید و اختیار خودتان را به کسی دیگر می سپارید که برایتان تصمیم بگیرد و صرفا از او تبعیت می کنید. این کار باعث می شود او برای شما اختیارداری کند و بخواهد که شما کاری را انجام دهید که او به شما امر می کند و نه کاری که خودتان می خواهید که انجام شود. شما باید به او بفهمانید که اجازه ی شما دست خودتان است و او را به این درک برسانید که شما هستید که تصمیم گیرنده ی نهایی هستید و نه او. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۳:۵۵
nahid

nahid : سلام خانم هراتی .بنده امروز خواب دیدم دخترم که الان ۱۶ سالشه انگار یه بچه دبستانی هستش و دزدیده شده و من کلی تلاش و دوندگی و بالا رفتن از پله های سخت فهمیدم تو یه مهد مخروبه هست و اونجا کلی خود من و اذیت و شکنجه کردن دست اخر تصمیم گرفتم برم بیرون و با پلیس تماس بگیرم اما تو یه محله ی خییییلی بدی بود از مظر آدمهاش

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۶:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دختر شما ساده لوحی و خامی و بی تجربگی از خودش نشان می دهد و قلبش را به کسی داده که آدم حسابی نیست! او با کسی آشناست که دلبستگی آن شخص به دختر شما موجب ناراحتی فکری شما خواهد شد و شما دوست ندارد که دخترتان بی اعتبار و بی ارزش شود. کسی هست که می خواهد موفقیت دختر شما را بدزدد و سرش را کلاه بگذارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۹:۵۳
ص

ص : با سلام
قبل از تعریف خواب بگویم که من دچار مشکلی هستم که کسی از اطرافیانم نمیداند و اگر هم بگویم باور نمی کنند
خواب دیدم در جایی روی صندلی نشسته بودم بعد پسرکی روی صندلی دیگری نشسته بود و مرتب قصد داشت به من بگوید که تو می خواهی گرفتاری ات را اشکار کنی
به او گفتم عده ای در کمین اند. باور نکرد. جایم را عوض کردم. بعد باز ان پسرک در جایی روبرویم نشسته بود و قصد داشت بخشی از مشکل ام را بیان کند‌ و بیان نیز کرد که ناگهان توسط گروهی من ربوده شدم و مقاومت من بی فایده بود و من در دستان انان و بالای سر انان ربوده شدم و انان من را برخلاف جهت حرکت ماشین ها در در خیابان من را میبردند و من مرتب می گفتم شرح جان شرحه شرحه بازگو-(یک مصراع از مولانا-) و بعد بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۲۲:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما گاهی در دلتان می خواهد که راجع به مشکلتان با دیگران صحبت کنید و درددل کنید ولی می دانید که این نگرش بچه گانه است و به تمایل خودتان مبنی بر درددل کردن با دیگران اهمیت نمی دهید. شما می دانید که اگر مشکلاتتان را مطرح کنید، دیگران شما را محدود خواهند کرد و آزادی عملتان را از شما سلب می کنند و نمی گذارند که در زندگی تان پیشرفت کنید. شما لازم دارید که مشکلاتتان را با کسی مطرح کنید ولی باید حرفتان را به کسی بزنید که شما را درک کند و احساس و درون شما را متوجه شود و نه اینکه مشکلتان را صرفا با خانواده یا کسی که با روحیات و مشکلات شما آشنایی ندارد مطرح کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۹:۵۱
سارا

سارا : سه شب پیش خواب دیدم، جایی هستم که انگار مردای زیادی بودن ک میخواستن بهم نزدیک بشن ولی من فقط به یک نفراجازه نزدیک شدن دادم،توی خونه ای مشغول مطالعه یادرس خوندن بودم و پسری کنارم بود،همراهم درس میخوندو بالبخند دستم رونوازش میکرد،یهو ی مردی منو انداخت رودوشش منودزدید، من رو به پسراولی فریاد میزدم مهدی نذار منو ببره، تو منو دادی دست این؟نذارمنو ببره، اون مهدی هم هاج وواج ک چ اتفاقی داره میفته فقط نگاه میکرد و میگفت من خبرندارم.مردِمنو دزدید برد ب ی خونه دیگه،دزدِروپشت من سوارشده بود ازپله هامیدویدم پایین ازهمسایه هاکمک میخواستم، اون رودوشم بود ولی سنگینی حس نمیکردم، پریدم تو کوچه و خیابون فریاد میزدم کمک میخواستم هیشکی نبود، اصلنم مانع فرارو فریاد من نمیشدبالبخند سرش روی کتفای من لم داده بود، با فریاد یاحسین یاحسین کمکم کن از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۴۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی قوی و رقابتی دارید. عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت بالاست و می خواهید بتوانید استقلالتان را حفظ کرده و روی پای خودتان بایستید. اما احساس می کنید که به خاطر شرایط موجود، کنترل و اختیار کارهایتان را از دست داده اید. احساس می کنید که گیر کرده اید و دیگران دارند شما را محدود می کنند و می خواهند نظراتشان را به شما تحمیل کنند. شما نمی توانید روی اهدافتان تمرکز کنید و حواستان را جمع کنید. ضمن اینکه حس می کنید که وقتتان، انرژی تان و ایده هایتان توسط دیگران دزدیده شده و کسی به نظراتتان اهمیت نمی دهد. گذشته از همه ی اینها، "احتمالا "خودتان هم تلاش می کنید که زورکی نظرات و عقاید خودتان را به دیگران تحمیل کنید و این هم به اندازه ی اینکه دیگران به شما ظلم کنند و یا زور بگویند، بد است. تشکر ازهمراهیتون

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۵۲:۲۸
IRAN

IRAN : سلام خواب دیدم با ماشینم رفتم یه محله ای عصر و غروب بود یه مادر و دختر(دخترش تقریبا همسنای خودم بود)با پدرشون که مردی قد بلند و بد اخلاق بود من رو دزدیدند پدر مدام با دخترش و مادرشون بحث میکرد مرد قد بلند هیکل مو جوگندمی بدون سیبیل من از مرده خیلی بدم میومد (الانم حس بدی دارم بهش) ترسیده بودم با حس بدی که به اونا داشتم با مادر دختره حرف زدم گفتم من پدر مادرم داغ دیدند عکسای برادرمو نشونشون دادم که دلشون بسوزه گفتم من فشارم زود میوفته پایین منو آزاد کنید اگه نکنید خونم میفته گردنتون گردنبندم زمین افتاده بود یواشکی برداشتمش مادر دختره رفتند صحبت کردند پدر قبول کرد منو آزاد کنه خانوادگی با اونا از سر یه پل رد شدیم مرده برام ماشین گرفت انگار راننده مخصوص داشتند بفرسته خونمون دیدم عقبه ماشینه پر وسیلش یه پسر بچه هم انگار بچم بود بغلم بود پولشم گویا داد رفتم خونه حیاط خونه خیلی زیبا بود و پله داشت به لابی وارد که شدم دیدم بابای خدابیامرزم پشت یه میز بلند نشسته جوونترم شده انگار صاحب خیلی چیزا بود یا مدیر بود تو دلم میگفتم برم براشون تعریف کنم چی گذشته به من یه خانومی هم اونجا بود ساعت رو با لهجه هندی از رو دیوار میگفت یادم نمیاد ساعت چند بود بعد خونه همسایمون بودم اصرار میکردند بمونم گفتم نه مامان بابام منتظرمند به زور از اونجا خارج شدم پله های ساختمون مقوا بود به رنگ سفید من بالای پله های توضیح میدادم اینا چطوری باید باشه ممنون از تعبیرتون .

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۲۶:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید و دست به انجام کاری بزنید که ثروت زیادی به شما برسد ولی این کاری که می خواهید انجام دهید بسیار سخت و توانفرساست و شما از آن حالتان به هم می خورد در نتیجه از انجام آن کار منصرف می شوید و به شما اجازه داده می شود که حق انتخاب داشته باشید و کاری را که دوست دارید را در دست بگیرید. شما خیلی کارهای عقب افتاده و هدفی دارید که می خواهید آن را انجام دهید. روح پدرتان شاد. او آمرزیده و روحش آزاد است و شرایط خیلی خوبی دارد و نشسته زندگی شما را مورد قضاوت و بررسی قرار می دهد و به کارهای شما واقف است. شما نگران این هستید که وقت دارد می گذرد و می خواهید عمرتان را هدر ندهید و به انجام کاری که مهم نیست مشغول نشوید. اما هدفی که شما دارید، خالی از ریسک نیست و برای رسیدن به موفقیت، هر آن ممکن است زیر پایتان خالی شود و باید خیلی مراقب باشید هرچند که نسبت به این کار خوشبین هستید. شما به موفقیت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۲:۱۲
Vida

Vida : سلام دیدم ک مادرم رو عده ای گروگان گرفتن ومیگن بخاطراینه که من رو به دام بندازن منم رفتم پیش برادرم ک باهم بریم و مادرم رو ازاد کنیم ولی دیدیم گروگانگیرا مادرم رو رها کرده بودن بعددیدم مادرم خیلی ضعیف شده انگار بلندش کردم که بره دستشویی دیدم دستاش میلرزه خیلی ناتوان شده بودوقتی اینو دیدم شروع کردم گریه کردن وگفتم تقصیرمنه اینا همش اما پدربزرگم گفت نترس گریه نکن همه چی درست میشه

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۴۰:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما احساس می کند که به خاطر شرایطی که برای شما در زندگی پیش آمده او مجبور شده که مشکلاتی را تحمل کند و قربانی این شرایط شده است. اما مشکلات شما تمام می شود و مادرتان هم احساس می کند که دیگر فکرش ناراحت و اسیر نیست و احساس آزادی خواهد کرد. اما شما باید مراقب مادرتان باشید چون روحیه ی او خراب شده و نیاز به مهربانی و محبت بیشتری دارد تا قوای جسمانی اش را بازیابد. این که این خواب مربوط به گذشته است و یا آینده، منوط به زندگی شما و به تشخیص خود شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۴:۲۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.