تعبیر خواب آشتی
امام صادق (ع) می فرماید: آشتی کردن در خواب به سه وجه دلالت دارد:
1) عمری دراز.
2) قوت و نیرومندی.
3) خلق و خو و اعتقاد پسندیده.
اگر با کسی آشتی کردید که در بیداری با او قهر هستید، نشان آن است که بد او را می خواهید و کینه ای از او به دل دارید ولی اگر در خواب با کسی آشتی کردید که در بیداری قهر نبوده اید خوب است و تعبیرش این است که خیر و صلاح در پیش دارید و می توانید برای یکدیگر مفید و موثر واقع شوید . اگر در خواب با کسی که اصلا او را نمی شناسید آشتی کردید نشان آن است که کسی به شما نیکی می کند .
ابن سیرین آشتی را در خواب طول عمر تعبیر کرده است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
amir por : ویادم رفت اضافه کنم دیشب هم خواب دیدم من جای نشیتم تو مغازیه یکی ادمی که بهای هستش کنارس بودم بعد دیدم صدای میاد یهو دیدم یع مار البته خیلی بزرگم نبود نیم متری قرمز رنگ از سمتی اومد و رد شد رفت خواهرم کنارم بود بلند شدم گفتم بریم بعد یارو خواست مغازشو ببنده دیذم دو تا مار کوچولو هم دقیقا تو اون سایز از دیوار روبروی اویزون هستن خلاصع از اون مغازه اومدیم بقرون و یارو مغازرو بست رفت ما هم اوندیم مارها موندن تو مغازه
فریبا هراتی
: سلام. شما 2 حق خواب خریده اید 4 خواب را ارسال می کنید!!؟ طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خوابتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
amir por : سلام خیلی وقت بخیر فکر کنم دو هفته یا ده روز گذشته بود خواب دیدم با کسی که مشکل قانونی داریم باهاش قبل رفتن به دادگاه حرف زدم و با هم صلح کردیم و از ادمه دادگاه بیخیال شد البته این خواب دوبار یا سه بار دیدم قبلش دیدم هر چی خوردم بالا اوردم بعد با ایشون صلح کردم البته روبوسی اینا نبود بهش میگم فلانی چیزی توخونم نزاری مواد فلانی میگه نه بخدا هیچی .تقریبا سه شب پیشم خواب دیدم یکی از دوستام کنارم وایساده و یه اقای قد بلند و با شال سبز رنگ هم به کمرشون بسته و هم به سرشون با صورت تقریبا برنزه رنگ ولباهای که انگار بالای لب مبارکشون رنگ همون شال بودن خیلی کمرنگ دوستم میگه امیر اینشون حضرت محمد من خیلی خوشحال میشم به دوستم میگم واقعا حضرت محمد ایشون میگه حضرت محمده من از خوشحالی بالدر اوردم .در کل حضرت یع خنده ای بهم کردن و بیدار شدم دیدم اذون میگن این دوتا خوابمو برام یجا تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما نگرانی هایتان را دور خواهید ریخت و از غم رها می شوید. مشکلات قانونی شما با این شخص انشالله بخوبی حل و فصل خواهد شد و آشتی می کنید. شما نمی خواهید که از جانب او به سختی و استرس دچار شوید. خواب سه شب پیشتان هم به این تعبیر است که شما برای رسیدن به خواسته هایتان باید متوسل به حضرت محمد ص شوید و افکار منفی را از ذهنتان بیرون بریزید. باید همت کنید و در جهت حل مشکلاتتان کوشا باشید و دست روی دست نگذارید. باید سیاست داشته باشید و ساده لوحی از خودتان به خرج ندهید و از چیزی نترسید. حرفهای منفی نزنید و نمی شود و نمی توانم گویی را کنار بگذارید. دوست عزیز توجه داشته باشید که طبق قوانین سایت شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت و در هر 24 ساعت هستید و تخطی از قوانین سایت خدای نکرده شما را مدیون سایت می کند. من به احترام رسول خدا ص این خواب دومتان را که مربوط به او بود را، با حق کسر دو خواب، تعبیر کردم ولی لطفا هرگز در یک کامنت 2 خواب همزمان ارسال نکنید. تشکر از همراهیتون.
فرزانه76 : سلام من و شوهرم دوسال هیچ تماسی نداریم وفقط داریم مراحل دادگاه میگذرونیم وقانون بازی.مادر م دیشب تا صبح همش خواب میدید مثل گذشته ها شوهرم اومده خونمون و میگیم میخندیم وحرف میزنیم وحتی شیرینی هم اورده بودواصلا هم یادش نبوده انگار در حال طلاقیم وبعد خواب هم حس خوبی به شوهرم داشت ( بالعکس هیچ حسی نداره)، بعد دقیقا چند ساعت بعد خالم از منبع موثقی خبر میده که مادر شوهرم خودشو میزده ومیگفت خیلی با شوهرم حرف میزنه که بیاد مهریه منو بده وطلاقم بده ولی لج میکنه ودرحال حاظر باید تمکین کنم و احتمال آشتی هم صفر
واز هم بیزاریم
فریبا هراتی
: سلام. احتمال قوی همسرتان با شما لج کرده و می خواهد وانمود کند که دوستتان دارد تا شما را بیشتر معطل کند و آزارتان دهد. چون اگر تقاضای طلاق از جانب شما باشد، مجبور می شوید که مهرتان را ببخشید اما اگر او بخواهد طلاق بدهد، باید مهرتان را کامل به شما پرداخت کند. در حالی که مادرش هم با این کارهای او مخالف است و می خواهد که زودتر شما تکلیفتان مشخص شود و طلاق بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : ممنون ازوقتیکه میذارید،خانم هراتی جان اتفاقاهمون شب پیام دادم وگفتم هروقت خودش خواست تماس بگیره وحتی۲شب پیش هم بازپیام دادم ک اگرمیخوادمن تماس بگیرم ولی هیچکدوم راجواب نداد،ممکنه تعبیرخواب این باشه ک اون پشیمون شده؟اتفاقاقبل ازخواب دیشبم ک فرستادم خدمتتون،همون شبم ک پیام داده بودمن خواب دیدم ک رفتم محل کارش ولی دراون خواب خودشااصلاندیدم،رئیس وخواهررئیسش ک معاون اونجاهم هستش وخانم حسابدارِاونجارادیدم ک رئیسش وقتی منادیدفوری رفت اتاقش وخواهررئیس هم ک درواقعیت بامن رابطه خوبی داشتن ولی درخواب جواب سلامم ب زوردادوایشونم پاشدرفت ولی برعکس حسابدارِاونجاک درواقعیت بامن همیشه سرسنگین بودن درخواب خیلی گرم برخوردکردن وشروع کردن اززندگیم سوال کردن ولی من دردلم همش خودماملامت میکردم ک چقدخودماسبک کردم ک پاشدم رفتم محل کارش وباهمکاراش حرف زدم
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. اگر یک بار به او پیام داده اید کافی بوده!! باردومتان اشتباه بود عزیزم. من گفتم با او تماس بگیرید ولی اشتیاق بیش از اندازه هم نباید نشان دهید. او نمی تواند مسائل را خوب مدیریت کند ولی دارد حساب کتاب می کند که بداند باید چه کار کند. اصلا حتی یک کلمه بیشتر با او تماس نگیرید و هیچ نگویید تا خودش یا پیدایش شود و از خودش با خبرتان کند یا برود! اینطوری که دو بار تماس گرفته اید حالا فکر می کند که شما بسیار مشتاق او هستید و می خواهد کمی مشتاق ترتان کند!! سیاست داشته باشید عزیزم. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام عرض ادب،درخواب رفته بودم محل کارکسیکه دوسش دارم،ب بهانه انجام کاررفته بودم ولی درواقع میخواستم باهاش راجع ب خودمون صحبت کنم،منشی گفت:۱مراجعه هست،بعدازاون نوبت من،خودش آمدتابره اتاقش،من خیلی سردفقط بهش سلام کردم ولی اون هم سلام کردهم بهم خوش آمدگفت وازم خواست برم داخل اتاقش ولی منشی گفت:قبل ازمن مراجعه دیگه هست،مراجعه رفت داخل ومن باخوم گفتم تااوناکارشون انجام بشه،من برم خونه ب مادرم سربزنم دوباره بیام ووقتی رسیدم خونمون،ساعت۷عصربودباخودم گفتم:این چ کاری بودمن کردم تابازبخوام برگردم شهراوناک شب میشه وخودم سرزنش کردم وهمش منتظر بودم خودش یامنشی باهام تماس بگیرن ک دیگه ازخواب بیدارشدم،درواقعیت هم مادوشهرمتفاوت زندگی میکنیم ودرواقعیت هم چندروزپیش اون بعدازمدتهابهم پیام داده ک دری فرصت مناسب میخوادباهام صحبت کنه ولی دیگه ازش خبری نشد
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید از حال او با خبر باشید و نسبت به او کنجکاو هستید ولی در عین حال نمی خواهید که این اشتیاقتان را به او نشان دهید. شما به این فکر می کنید که مثل مادرتان خردمندانه فکر کنید و به او بی محلی کنید. 7 عصر در تعبیر به این معنی است که شما باید خودتان استقلال فکری داشته باشید و بر کشمکش های شخصی تان غلبه کنید. باید یاد بگیرید که مجبورید پای حرف و عملتان بایستید و اینقدر در پذیرش کمک از جانب دوستتان یک دندگی و تردید نداشته باشید. شما باید جواب دوستتان را می دادید و می گفتید که شما هم از تماس با او خوشحال می شوید. اگر اینکار را نکرده اید با او پیامکی بفرستید و حالش را بپرسید و بگویید که مشتاق هستید حرف او را بشنوید. وگرنه پشیمان خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام. دوستم خواب دیدند که به خانه دوست خانمش رفتند (که با هم مدتیه به جدایی کشیده) ولی او محل نگزاشت. ولی بعدا در صحنه ای دیگر روی مبلی نشسته بودند و اشتیاق صادقانه و وصف ناپذیری به هم داشتند. به هم نگاه میکردند. طوری که از همدیگر انتظار معاشقه داشتند و در شرف شروع بودند. زمان خواب شنبه ۳ اسفند و اواخر ماه قمری (۲۷) بود.
در خوابی دیگر مشابه همین دیدند که با هم تماس تصویری داشتند. خانمه به همراه یک مرد چاغی سبزه روی یک مبل نشسته بود و تلفزیون تماشا میکردند که با اتصال تصویری خانمه به استقبال دوستم میاد و تلفزیون رو رها میکند و دوتاشون شروع به حرف زدن میکنند که دوستم ازش پرسید این مرد کیه. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. دوست خانم او، تمایلی به این ندارد که دوستتان به او فکر کند. او در واقع از دوستتان حالت تنفر دارد. او از دوستتان عصبانیست. هر خواب منوط به زمانی که دیده می شود ممکن است تعابیر متفاوتی داشته باشد و اینطور نیست که بتوان تعبیر قاطعی نسبت به خوابهایی که زمانشان مشخص نیست گفت. مضافا به اینکه احساس انسان در بیداری، باعث می شود که خوابهای متفاوتی ببیند. خواب دوم دوستتان زمان تعبیرش مشخص نیست. با این وجود، با در نظر گرفتن شانس خطا در وارونه بودن یا منطبق بودن وقایع با واقعیت ها، تعبیر این است که دوست خانم دوستتان، سعی می کند که احساس واقعی اش را از دوستتان بپوشاند و قوی و مصمم و مستقل روی پای خودش بایستد و زندگی کند. تلویزیون در خواب او، در اصل نمایی از زندگی واقعی او در بیداریست. یعنی این طرز زندگی دوست خانم اوست که مستقل باشد و قوی و مرموز عمل کند. اما اگر دوست شما ارتباط تازه ای با این خانم برقرار کند، آنوقت این جریان معمولی زندگی، مختل خواهد شد و اتفاقات جدیدی بین آنان رخ خواهد داد. 2 حق خواب از شما برای تعبیر 2 خواب دوستتان کسر شد. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : ببخشید نتونستیم کامنت بزاریم چون بسته بود. آیا این دو تعبیر تزاد ندارند. اتفاقات جدید رو نفهمیدم چی هست؟ منظور شما دعوا و بگو مگو هست؟ شما گفتید که این متنفره از ایشون پس چطور اتفاقات جدید امکان پذیره و اینکه اگر تنفری هست چرا ایشون باید باهاش رابطه جدید برقرار کنه؟ احتمال رد کردن بالاست.
فریبا هراتی
: سلام. خوابها همیشه وحی منزل نیستند. گاهی شما احساسی نسبت به کسی دارید، یا کسی نسبت به شما احساسی دارد، و خواب را بر مبنای آن احساس می بینید. بعدا احساس شما و یا او عوض می شود، و خواب دیگری می بینید. همانطور که انسان هرگز مانند قبل نیست و مرتب ذهنش پیشرفت می کند، احساسش هم عوض می شود. قبلا از او متنفر بوده. ضمن اینکه بنده آخر خواب نوشته ام که(( اگر )) ارتباط برقرار کند... اتفاقات جدیدی رخ خواهد داد.
Mana : سلام خواب دیدم که برادرم و زنش با هم آشتی کردن (عقد بودن و طلاق شده) و با هم خوش و بش میکنن و زن داداشمم ک قبلا اصلا رابطش با مامانم خوب نبود دیدم اشتی کرده و با هم بگو بخند میکنن و جالبتر اینه ک مامانمم همزمان با من خواب دیده ک زن داییم و داییم (دو تا بچه دارن و طلاق شده) با هم خوش و بش میکردن و حتی با مامانمم خوش و بش میکردن تعبیر این خوابا چیه
چطوریه ک تو یک روز منو مامانم همچین خابیو ببینیم درباره داداشامون و زن سابقشون (البته در حال حاضر داداشم و داییم مجردن)
ب نظرم خابامون شبیه همه بخاطر همین تو ی جا نوشتم
فریبا هراتی
: سلام. زمان و روزی که خواب را دیده اید در تعبیر موثر است که ننوشته اید. در بعضی روزها تعابیر ممکن است کاملا برعکس باشد. در اینصورت تعبیر این است که آنان از اینکه از هم طلاق گرفته اند خوشحالند. ! اما اگر تعبیر در روزی باشد که خواب برعکس نباشد، احتمال دارد واقعا آشتی کنند. اما اگر خواب را دیروز دیده اید، به نظر می رسد تعبیر برعکس صحیح باشد . تشکر از همراهیتون.
Stare : باسلام خواب اززبان دخترم خواب دیدم خانواده عموم که یکسالی میشه باهم قهریم رفتن مغازه بابام برای اشتی ولی بابام میگه اشتی نمیکنم بعدمادربزرگم ک فوت کرده میگه اشتی کنین تاچندتامغازه بهتون بدم بابامو راضی میکنم اشتی میکنیم بعدیه دخترکوچولو میبینم بغل میکنم فکرمیکنم دخترعمومه ولی میبینم زن عمومه خیلی کوچولوشده بعدمیریم مغازه هایی که مامانبزرگم داده نگاه میکنیم ک پراز لباس واسباب بازی و...بودتوی راه رودخونه بزرگ ک وصله ب دریاست هم بودک ازش یه نهنگ میگیرن ومیندازن جلوی راهمون منومامانم میترسیم بابام میگه باید بیخیال مغازه هابشیم بخاطراین نهنگه ولی نهنگه رودورمیزنیم ومیریم وقتی برمیگردیم ب مامانبزرگم میگم تقصیرمن بودکه بابام وعموم قهرکردن مامانبزرگم میبرتم یه زمین نشونم میده میگه تقصیرتو نبودپسرداییشون این زمینو شخم زد بهم ریخت بخاطراین اینجوری شد
فریبا هراتی
: سلام. روح مادر بزرگتان شاد. دعای خیر او پشت سر شماست و می خواهد که پدر شما و عمویتان با هم آشتی کنند، تا زن عمویتان که می خواهد قدرت را به دست بگیرد و از جدایی پدر و عمویتان منتفع شود، خوار و کوچک شود! شرایط مالی زندگی شما بهبود خواهد یافت و بینش و اگاهی شما بالاتر خواهد رفت. شما فکر می کنید که مدیریت کارهای بزرگ برایتان سخت است ولی خیلی زود می توانید همه ی کارها را بخوبی سروسامان دهید. در اصل کسی که باعث اختلاف بین پدر شما و عمویتان شده؛ پسر دایی ایشان بوده که بین ایشان را به هم ریخته است. ( پسر دایی در تعبیر می تواندبه بی تجربگی و خامی پدر و عمویتان نسبت به فرهنگ خانوادگی شان تعبیر شود. - که بر خلاف اجدادشان زود رابطه ی برادری شان را خراب کردند). تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام من برادرم در زندان است بخاطر مهریه.خواب دیدم زن داداشم با ما اشتی کرده بعد از پنج سال که ماجرای طلاق دارند هنوز طلاق نگرفتند ولی.در خواب برادرم را ازاد کرده بود به منزلمان امده بود و اشتی کرده بود ما هم خوشحال بودیم من به دوستام میگفتم مهمان دارم زن داداشمه وانها تعجب میکردن بعد از اینهمه وقت.بعد توی خواب شب شد که بخابیم من اول یک مار کوچیک بعد سه چهار تا بزرگتر در بالای درختامون دیدم که یکیش نزدیک بود به تخت زن داداشم میخاستم او را بیدار کنم که نگزد او را و دیگه از خواب بیدار شدم.درضمن ما در بیداری از اون متنفر و دوست داریم هرچه زودتر ماجرا تمام و طلاق بگیرند امیدوارم تعبیر هم همین باشد
فریبا هراتی
: سلام. او به این فکر می کند که از شکایت علیه برادرتان بگذرد و او را آزاد کند. شما از اینکه او به شما به اینصورت فکر کند تعجب می کنید. شما تهدیدی را در زندگی تان نادیده گرفته اید و این تهدید، شاید مسائل و مشکلات زیادتر و مهمتری را در ذهنتان به وجود آورده است. اما همین مشکلات بزرگتر، وبال گردن خود زن برادرتان هم می شود و اینطور نیست که کسی به کسی ظلم کند و تا ابد بتواند به اشتباهش ادامه دهد. اگر او به این وضعیت ادامه دهد، تقاص کارش را خواهد دید و انشالله خداوند به دل او می اندازد که به این وضعیت پایان دهد. تشکر از همراهیتون.
Z : سلام ، من یک سال و ۸ ماه است با دوست پسرم بهم زدم ، ما ۴ سال و ۲ ماه باهم دوست بودیم، من بهم زدم بدلیل خانواده بدی که داشت و خودش بسیار وابسته مالی و احساسی بود به خانواده اش، خیلی دوستم داشت و من همیشه فکر میکردم خیلی خاص دوستم داره، راستش من بعدش نتونستم کسی که مورد پسندم باشه رو پیدا کنم، از پسرای زیادی خوشم اومد کوتاه باهاشون بودم اما نشد کسی که بگم این بهتر از اونه و باهاش به همون اندازه جدی میشم، نمیگم پسرها هم خواستن با من جدی باشند! ولی میخواستنم من نمیخواستم فقط دوستی،، خلاصه من چند روز پیش با پسری آشنا شدم خیلی بنظرم منتسب بود حتی مناسب تر از قبلی چون من همیشه همه رو با اون مقایسه میکنم، میدونم کار درستی نیست امّا ناخودآگاه چون اون همه معیارهای ذهنی من رو داشت ولی خب نمیشد باهم باشیم... اون الانم یک ساله دوست دختر داره ، یک دختر خیلی زشت و بی کلاس، نه بخاطر اینکه لجم گرفته باشه بگم واقعاً اینطوریه، خلاصه این پسری که من باهاش آشنا شدم تون نخواست با من باشه خُب حتماً دلایل خودش رو داشت ، خیلی از من سر بود.. من همیشه یاد قبلی میوفتم ، مخصوصاً اتفاقی بیوفته میشینم گریه میکنم ، نمیتونم ببخشم نه خودمو نه اون و خانواده ش رو.. میگن بخشیدن به زبون نیست به دله، من سعی کردم نتونستم، مخصوصاً مادرش رو ! خلاصه بگم من هر از گاهی خوابش رو میبینم! امّا چهار شبه مداوم میبینم!! و اصلاً فکر نکنید بهش فکر کردم نه! حتی دوست ندارم بهش فکر کنم چون تموم شده ! اصلاً خودم بهم زدم
اون زندگی دیگه ایی داره
نمیشد و نمیشه
من ازین پسره خوشم اومد نشد نمیدونم بیشتر ناراحت اونم الان
امّا خواب قبلی رو چهار شبه میبینم و از خواب میپرم دیشب که بختکم افتاد روم
باز خوابیددم بعدش باز خوابش رو دیدم
صبح برا مادرم تعریف کردم باز خوابیدم ادامه خواب رو‌دیدم
تو خواب یادم بود بهم زدیم ! بهش گفتم این چه دوست دختریه‌مامانم حیف تو نبود؟ من بهش مامان میگفتم ، دختره رو دیدم خیلی چاق و گنده شده بود پوست سفید جوش جوشی پوست صورت بد ! اصلاً یه قیافه دیگه، دختره لاغره سبزه ست.. زشته ولی تو خواب اون نبود امّا من فکر میکردم اونه ، خلاصه بهم گفت بیا بریم ، ولش کن، بعد آشتی کردیم، یه ماشین سفید مثل پرادو توش بودیم ، تو آفتاب ته یک کوچه بیدار شدم‌واضح‌نبود! اصلاً داشت میومد عقب تو ماشین ، من عقب بودم؟ نمیدونم ! بعد باز خوابیدم دیدم بهش زنگ زده بودم دیشبش انگار ، صبح تا چشمش رو باز کرد بهم زنگ زد، انگار با دوست دخترش بود امّا صبح قبل سرکار زنگ‌زد، میس کالم داشتم ازش باز من زنگ زدم گفتم تو‌زنگ زده بودی گفت آره میرم جلسه میگیرمت. باز خوابیدم خواب دیدم بغلش کردم اونم منو ، میگه بزار عکس های دوست دخترم رو پاک کنم، من میگم خاک تو سرت با اینم عکس گذاشتی؟ من فکر کردم فقط با من عکس میزاری. بعد برادراشم بودن، یک برادرش که من ازش متنفر بودم و هستم و اون کرد بیشتر ما تموم بشیم البته که خودشم بدبخت شد دوست دخترش بلافاصله ولش کرد رفت با کسه دیگه دوست شد، الان دوساله هنوز با پسره هست امّا این تنهاست، دیدم رفته تو فکر، بهش میگم منو دیدی یاد قدیما افتادی؟ گفت نه خندید ،مثل همیشه که میخواست چیزی رو انکار کنه... نمیدونم، اذیّت دارم میشم هی میان تو خوابم ، طوری که نمیخوام بخوابم! اون یکی برادرشم داشت منّت دوست دخترش رو میکشید که ۹ سال دوست بودن، یک ساله بهم زدن ! و با کسه دیگه اینم دوست شده، دختره هم عصبی بود... همه دراز کشیده بودیم، من و دوست پسرم یک تخت ، تخت بغلی برادر تنها، و بیرونتر دختره که اون یکی برادر داشت میرفت سمتش، همه جایی بودیم مثل پارکینگ امّا نور بود، نه نور آفتاب ، روشن بود هوا ، پنجره داشت، تخت های فلزی ! سرباز خونه چیزی بود انگار نمیدونم!
فریبا هراتی
: سلام. شما خوابتان و شرح حالتان را خیلی زیبا توصیف کردید. نوشتار شما بسیار فصیح و احساستان بسیار گویاست. بخش بزرگی از خواب شما و اینکه مرتب او را می بینید، به خاطر این است که شما به ذهنتان اجازه ی استراحت و فرصت انتخاب نمی دهید. مگر یک انسان چقدر ظرفیت و گنجایش دارد که احساسات متفاوتی را در وجودش به آزمایش بگذارد. از شاخه ای به شاخه ای می پرید برای اینکه او را فراموش کنید. اساس انتخاب های شما در روابطی که قبول می کنید که به زندگی تان راهشان دهید، اشتباه هستند. دوست خوبم!! بعد از اتمام یک رابطه، تا زمانی که شما با آن رابطه کاملا خداحافظی نکرده اید، و نسبت به آن قطعا مطمئن نشده اید، نباید بلافاصله وارد روابط تازه ای شوید. چون همانطور که خودتان گفتید، همه را با او مقایسه می کنید. هیچ دو نفر آدمی روی کره ی زمین کاملا شبیه به هم نیستند. شما حتی خودتان هم نسبت به 4 سال پیشتان، قابل مقایسه نیستید! شوهر کردن بستنی خریدن نیست! برای ازدواج شما باید معیارهای بسیار قوی برای خودتان در نظر بگیرید. ولی باید بدانید که اگر کسی شما را صرفا برای دوستی با خودش می خواهد، فقط می خواهد وقتش را پر کند، کسب تجربه کند، و بعد برود به عنوان یک مرد مجرب، ازدواج کند. اما اگر شما پا به پای این آدمها فکر کنید که شما هم کسب تجربه می کنید، نتیجه اش می شود همین خستگی مغز شما و اینکه آنقدر آدمهای مختلفی را می بینید که اصلا معیارهای اصلی خودتان برایتان تیره و تار و نامفهوم می شوند. عشق زمانی عشق است که شما برای رسیدن به آن تلاش کنید یا کسی برای رسیدن به شما تلاش کند. اما اگر زیاده از حد در دسترس باشید که دیگر این اسمش عشق نیست. باری به هرجهت است!! ذهن شما خسته شده و حالا دنبال این هستید که چرا اینطور شد. مدتی اصلا به هیچ مردی فکر نکنید. بروید بگذارید ذهنتان آرامش داشته باشد. بختک های خواب شما به خاطر فشار عصبی شدیدی هستند که شما آن را در بیداری تجربه می کنید. اما تعابیر خواب شما خواب اولتان که گویای این است که دوست پسر سابق شما سعی می کند مال و ثروتی جمع کند و متمول شود و برای اینکار با سختی های زیاد مواجه می شود و خیلی حرص و جوش می خورد. شما می خواهید در ضمیر ناخودآگاهتان با او سفید بخت و مرفه زندگی کنید اما خودتان را در شرایط بغرنج و با محدودیت های زیاد مواجه می بینید و مستاصل می مانید که چه کنید و او از ارتباط با شما به خاطر مشکلات زیاد، به اجبار دست کشده است. خواب دومتان گویای این است که هم شما او را در ضمیر ناخودآگاهتان دارید و هم او به شما علیرغم اینکه دوست دختر دارد فکر می کند. خواب سوم این است که او می خواهد مثل شما فکر کند و تمایل دارد که دوست دختری مثل شما داشته باشد. به خانواده اش فکر می کنید و اینکه آنها هر کدام چه کردند و اینکه در کارتان دخالت کردند... او هم به شما فکر می کند و از طریق تله پاتی احساس او را دریافت می کنید. اما اگر او واقعا الان برایتان مهم نبود به اینکه دوست دختر دارد یا او چه شکلی است اهمیت نمی دادید. مشکل اصلی این است که همانطور که در ابتدا گفتم شما معیارهای درستی برای ازدواجتان ندارید و ذهنتان را خراب کرده اید. ادامه ی این روند قطعا باعث می شود که ضعف اعصاب بگیرید. به خودتان رحم کنید!! تشکر از همراهیتون.