تعبیر خواب آفتاب
دیدن آفتاب در خواب، تعبیرش روشنی و اصلاح امور دنیوی است و اگر به هر صورتی مانعی برای تابش نور آفتاب پدید آمد، دلیل بر ایجاد وضعی ناگوار است که برای بیننده خواب و یا مردم آن دیار واقع خواهد شد. اگر ببینید که ابری چهره آفتاب را تاریک کرده، غمی پیدا می شود که شما را می آزارد.
اگر بیننده خواب ببیند که آفتاب را گرفته و به مالکیت خویش در آورده یا اگر ببیند خودش به خورشید مبدل گردیده و نور افشانی می کند، به جاه و مقام بالا می رسد. چنان چه ببیند بین او و آفتاب جنگی در گرفته با یک قدرت برتر رو در رو قرار می گیرد و کارش به مبارزه و جدال می رسد. اگر ببیند که خورشید کم رنگ بود و جای خودش قرار نداشت، قدرت برتر به او محتاج می شود.
اگر کسی طلوع آفتاب را دید آرزوی وی بر آورده می شود و تعبیر غروب آفتاب بر عکس است.
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر دیدن آفتاب بر هشت وجه است:
1) خلیفه.
2) پادشاه یا سلطان بزرگ.
3) رئیس.
4) عامل و مامور امور ارزاق و توشه.
5) عدل پادشاه.
6) سود و منفعت مردم.
7) زن برای مرد و شوهر برای زن.
8) کار روشن و نیکو.
و اگر ببیند که به آفتاب سجده می کرد، پادشاه او را مورد محبت و احسان قرار می دهد و به خود نزدیک می کند و کارش بالا می گیرد. و حاکم آنجا عادل خواهد شد. اما به خواب دیدن شعاع آفتاب (تابش انوار) بر عکس آنچه گفته شد می باشد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی در خواب ببیند میان آفتاب نقطه سیاهی قرار دارد، نگرانی بزرگان آن دیار است و اگر ببیند مابین آفتاب و ماه جدالی پیش آمد، میان دو قدرت همسایه جنگ می شود.
ابن سیرین می گوید: آفتاب در خواب شاه است، ماه وزیر اوست، زهره ملکه و همسر شاه است.
جابر مغربی می گوید: آفتاب در خواب پدر است و ماه مادر با آشاره به آیه شریفه در سوره مبارکه یوسف.
در نفایس الفنون نیز آفتاب، شاه و بزرگ نوشته شده و ذکر گردیده که تابش آفتاب بر خانه ها در واقع مهر و قهر شاه است که شامل عموم مردم می شود.
برخی از معبران نوشته اند: آفتابی که بر دیوار و حیاط خانه شما تابیده است می تواند یک زن برجسته باشد که سر راه شما قرار می گیرد و اگر جوان هستید گویای یک عشق و ازدواج درخشان و پر شکوه است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
1010 : سلام وقت بخیر.امروز صبح خواب دیدم تو خونمون که بزرگ و دوطبقه بود کنار دریا تو ساحل بود و خونه نامزدم و برادرش که بزرگ و دوطبقه با نمای آجری بود روبروی خونه ماست.میدونستم هردونفر داخل خونن.داخل خونه تاریک بود.هوا ابری بود.با خواهرزاده هام که دخترن تو خونه تفریح میکردیم میدویدیم بالا پشت بوم برمیگشتیم تو خونه.میدونستم نامزدم و برادرش منو ببینن توجهشون جلب میشه.دیدم با خواهرم تو قسمتی از پشت بوم خونه داریم حرف میزنیم.همه جا تاریک بود یک نور رنگی از اطراف دیوار ساتع شد خواستم بگم رنگین کمانه کلمات دیگه به دهنم میومد.دویدم به سمتی که مشرف به دریا بود دیدم خورشید که چشم و دهانو بینی داشت به شکل چهره یک خانم با خوشحالی و آواز خوندن از پشت کوه داره میاد بالا.و بسیار نزدیک ما بود.نورهای رنگی قشنگی به همراه رنگین کمان به همه جا تابید.همه جا تپه ها سرسبز بود.ما بالاتر از همه جا ایستاده بودیم بالاتر از کوههای بسیار بلند و به همه جا اشراف کامل داشتیم.دیدم چندتا حیوون که روشون سبزه رشد کرده بود یکیش فیل بود و یکیش رو خورشید بود.خیلی صحنه زیبایی بود.بعد دیدم نامزدم کت شلوار خاکستری با یک پیرهن شیری تنشه و قدش کوتاهتر از واقعیته میخواد بره سوار ماشینش بشه.منم دارم میرم بدرقش کاپش آبی روشن و سفیدی که در واقعیت دارم تنمه و خیابون برف باریده.اون از خیابون راه میرفت من از پیاده رو.کمی نزدیک ماشین که شدیم ولش کردم برگشتم به همون جا.اصلا نگاهش نکردم و نمیخواستم بدونم عکس العملش چیه بدرقش نکردم.تو ذهنم بود میره پیش خانمی که باهاش در ارتباطه.خانمه تو خواب دوست خواهرم بود که همسرش فوت شده تو اتاقکی سرد رو صندلی نشسته و بچه هاش پیششن.از پنجره اتاقش بیرون که برف باریده دیده میشد.ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی تان احساس تعادل و آرامش بیشتری پیدا می کنید. از نظر فکری شما در تقابل با نامزدتان هستید و او عزم و اراده اش را جزم کرده که با شما مخالفت کند. شما می خواهید نشان دهید که نسبت به این کارهای او؛ بی تفاوت هستید. مسئله ای پیش آمده که خاطرتان را مکدر کرده و البته نامزدتان هم ناراحت است و نمی داند که باید چه کار کند. شما سعی می کنید که شاد باشید. درکتان را بالاتر می برید و شخصیتی موفق و سرشار از احساسات مثبت، از خودتان بروز می دهید. نگرانیها و مشکلاتتان به زودی تمام می شود و احساس مثبتی به زندگی تان جریان پیدا می کند. شما شروعی تازه خواهید داشت و صبورانه و با رفتاری با پرستیژ با مشکلاتتان مقابله می کنید. نامزد شما مغرور است و به منافع خودش فکر می کند و از ارزش و اعتبار سابق پیش شما برخورار نیست. شما هم سعی می کنید که مراقب خودتان باشید و خونسرد و خردمند و با کرامت رفتار کنید. سردی روابط بین شما در جریان است و شما اجازه می دهید که او که مثل شما صبور نبوده، برود پی زندگی خودش و شما خودتان را نسبت به او بی تفاوت نشان خواهید داد. او می رود به دنبال کسی که احساس تنهایی و ایزولگی می کند و نیازمند حمایت نامزد شماست. تشکر از همراهیتون
Sara : سلام خدمت خانم هراتی عزیز،قبل از اذان صبح خواب دیدم انگار جایی هستم پر از کوه وصخره وبالای کوهی ایستاده بودم واز بلندی داخل دره ها رو که خاکی بود وکوهها رونگاه میکنم روز هم بود وانگار غم تو دلم بود یه نفر اومد بهم گفت پدرومادرت تو تصادف فوت کردن من گفتم بله انگار بغض داشتم از نبودشون ناراحت بودم(پدرومادرم هردو فوت شدن ولی نه تو تصادف)بعد سرم رو بلند کردم با اینکه روز بود روبروم دیدم خورشید انگار داشت از پشت کوه بالا می اومد خیلی پرنور وروشن وزیبا بود،آسمان هم میدیدم با اینکه روبروم بود، یه نفر منو صدا کرد برگشتم بهم گفت برای خانومها خورشید از اون سمت یعنی طرفی که من ایستاده بودم طلوع میکنه برای آقایون از این طرف (دقیقا پشتم که برگشتم دیدم یه خورشید دیگه داره از پشت کوه بالا میاد)یعنی دوتا خورشید دیدم،با صدای اذان از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما با چالشهای بزرگی در زندگی تان مواجه هستید و آرزو دارید که به جاه طلبی هایتان برسید. اما نمی خواهید که ریسک کنید و کنترل تان را از دست بدهید و با مشکلات زیادی مواجه شوید. شما به اندوه و مشکلات نگاه می کنید و نمی خواهید که اهداف و باورهایتان با هم در تعارض باشند و مرتکب گناه شوید و نمی خواهید که غیر منطقی و بی عاطفه باشید. پدر و مادرتان در این خوابتان ( روحشان شاد) نمادی از منطق و احساسات شما هستند. شروعی مثبت و تازه خواهید داشت و عدالت در حق شما اجرا خواهد شد. شما به صلح ذهنی، روشنگری، آرامش و شانس خواهید رسید و همه از حقوق برابر برخوردار خواهند شد. تشکر از همراهیتون
arezoo : من خواب دیدم به همراه مامانم و دایی مامانم که پزشکن تو ساحل منتظر پسرشون هستیم که از خارج برگردن(در واقعیت چند وقت پیش پسرشون که پزشکن به همراه خانمشون به خارج مهاجرت کردن) توی خواب در ساحل من دریا رو تماشا میکردم ک خیلی قشنگ بود و یه کشتی بزرگ رو به ساحل در دریا بود و غروب آفتاب رو هم که خیلی زیبا بود تماشا میکردم.بعد پسر دایی مامانم از خارج اومدن و با هم احوال پرسی کردیم.بعدش منو مامانم نمیدونم کجا رفتیم که یه نفر بمن گفت چله یاسین بردار تا به آرزوت برسی.من در واقعیت قبلی ک این خوابو ببینم چله برداشتم ولی سوره یاسین نیس بعد تو خواب میگم خوبه چله برداشتم.تعبیرش چیه؟
ایا به این تعبیر میشه که من به آرزوی قلبیم که ازدواج با عشقم برسم؟چون همديگه رو دوست داریم.ازون روز ک این خوابو دیدم چله یاسین برداشتم.
فریبا هراتی
: سلام. زمانی که شما خواب را دیده اید، به ماه قمری، ممکن است در تعبیر مهم باشد و برای همه ی خوابهایتان باید تاریخ خواب را به ماه قمری ذکر کنید. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که جاپای قرصی در زندگی تان داشته باشید و منتظر هستید که چشم انداز مثبتی در زندگی پیدا کرده، و تعادل و آرامش را در زندگی تان ایجاد کنید. شما شخصیتی با فرهنگ دارید و الان زمان تفکر، استراحت و ارزیابی فعالیتهای گذشته ی شما فرا رسیده. احتمال اینکه زندگی شما از هرج و مرج بیرون بیاید و به آرامش برسید و خواسته تان مستجاب شود زیاد است ولی قطعی نیست. به شما در خوابتان الهام شده که چله ی یاسین بردارید تا انشالله اوضاع به نفع شما شود. تشکر از همراهیتون
مایا : سلام وقت بخیر دیروز حوالی ساعت 12 ظهر خوابی برای شما ارسال کردم فکر می کنم تعبیرش فراموش شده ، هیچ وقت اینقدر طول نمی کشیده
فریبا هراتی
: سلام. دیروز 8 خواب برای امروز ماند چون حجم کارها زیاد بود. صبور باشید در نوبت هستید. تشکر
مایا : سلام و عرض ادب خانم هراتی عزیز
دیروز ۶ابان نزدیک صبح خواب دیدم آشپزی می کنم و بادمجان می پزم در دو تا قابلمه یکیش برای خواهرم بود چون گیاه خواره بدون گوشت و پیاز داغ و دیگری برای خودم و خانواده (مجرد هستم )ولی داخل قابلمه آیی که برای خودمان بود گوشت نبود فقط بادمجان ، بعد از پشت پنجره به بیرون نگاه کردم باران می‌آمد و خیابان مملو از آب شد سپس آبها فروکش و به داخل زمین رفتن و هوای بسیار مطبوعی را حس کردم. در این هنگام نور آفتاب زیبایی از فراز کوه نمایان گشت . ممنون از تعبیرهای زیباتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما سعی می کنید که تاثیر مثبتی روی دیگران بگذارید و با فداکاری و از خود گذشتگی، عشق و شور و شوق بیشتری برای حمایت از خواهرتان و خانواده تان بکار ببرید. شما شاید شاید صرفا از نظر مالی قوی باشید ولی نشاط کافی در زندگی تان نباشد. احساسات منفی شدیدی در جامعه در جریان است ولی این جریانات منفی، موقتی هستند و انشالله دوباره شادی و نشاط به زندگی برخواهد گشت و تمام مشکلاتتان شسته و رفع خواهند شد. به آینده ای مثبت امیدوار باشید. تشکر از همراهیتون
azan : سلام من تابستان وقت ظهر خواب دیدم که تشعشاتی از افتاب به زمین میاد وروی هر شی که می افته موقتا مثل خورشید می تابه بعد خاموش میشه،ودخترم اونارو می تونست بگیره ، واینطوری دو،سه تا گرفت
بعد مثل اینکه درزمان اینده بودیم خورشید بزرگی که جبروت داشت بسیار ارامبخش بود مثل نور. درجای مثل کوه اینا
دخترم صدا کردم بیا ببین اما دخترم اونجا نبود زیبایش باعث شد از دست ندم وگفتم تاخاموش بشه بذار نگاه کنم
نگاه مردم ویه حس خیلی زیبا و ارامبخش داشت
بعد از اونجا امدم خانه به ماذرم گفتم خورشیدو دیدی گفت اره . هرکس اونو ببینه درداش درمان میشه
ودرخانه کوچک زیبا میوه می خوردم
وانگار اینده دور و دراز بود که خشکسالی اینا بود
فریبا هراتی
: سلام. لطف پروردگار شامل حال شماست و او به هر کسی که بخواهد و صلاحیت و شایستگی آن را داشته باشد، صلح ذهنی، آرامش، قدرت و ثبات و شانس زیاد برای رسیدن به موفقیت را می بخشد. دختر شما هم از این شانس برخوردار است و انشالله به خوشبختی و موفقیت در زندگیش خواهد رسید. شما در زمانهای سخت همیشه حضور پروردگار را در زندگیتان احساس خواهید کرد. شما به سلامتی و ثروت خواهید رسید هر چند که برای بعضی از مردم، مشکلات و سختی هایی در راه است. تشکر از همراهیتون
azan : سلام من تابستان وقت ظهر خواب دیدم که تشعشاتی از افتاب به زمین میاد وروی هر شی که می افته موقتا مثل خورشید می تابه بعد خاموش میشه،ودخترم اونارو می تونست بگیره ، واینطوری دو،سه تا گرفت
بعد مثل اینکه درزمان اینده بودیم خورشید بزرگی که جبروت داشت بسیار ارامبخش بود مثل نور. درجای مثل کوه اینا
دخترم صدا کردم بیا ببین اما دخترم اونجا نبود زیبایش باعث شد از دست ندم وگفتم تاخاموش بشه بذار نگاه کنم
نگاه مردم ویه حس خیلی زیبا و ارامبخش داشت
بعد از اونجا امدم خانه به ماذرم گفتم خورشیدو دیدی گفت اره . هرکس اونو ببینه درداش درمان میشه
ودرخانه کوچک زیبا میوه می خوردم
وانگار اینده دور و دراز بود که خشکسالی اینا بود
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. تشکر از همراهیتون.
Golpari : سلام دختر من صبح شنبه نمایش ندید
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و به شرایط امروزتان پایان داده و یا موقعیتی را تغییر دهید. می خواهید آرامش داشته باشید و مسائل احساسی عمیقی پیش رویتان هستند که می خواهید نسبت به آنها فکر کنید. تحولات تازه ای در شرف وقوع هستند و بعضی از شرایط یا دوره ها در زندگی شما به پایان خواهند رسید. دوره ی تفکر و استراحت فرا رسیده و شما باید سعی کنید که شرایط امروزتان را با دقت ارزیابی کنید چون از جهاتی احساس می کنید که زندگی تان دچار هرج و مرج شده است. شما سعی می کنید که خاطرات این دوران را همیشه در ذهنتان حفظ کنید. روح مادربزرگتان شاد؛ او می خواهد شما از روش زندگی و تجارب او در زندگی خودتان استفاده کنید ولی شما مطابق با تجارب و احساسات خودتان شرایط را بررسی می کنید. احساس می کنید که وظائفتان و توانایی هایتان با هم تناسب ندارد پس می خواهید نقش تازه ای در زندگی تان ایفا کنید و به خاطر حس عدم اعتماد به قدرت و توانایی خودتان، عصبانی هستید. تشکر از همراهیتون
Ghoncheh : سلام من خواب دیدم با پدرم (فوت شدن ) سوارماشین بودیم برای کاری پارک کردیم و مادرم هم بود بعد افتاب می تابیدو کرم بود به پدرم گفتم بریم جایی که سایه است و رفتیم زیر یک درخت برگ پهن و سبز و هوا زیر درخت هم خنکه بود احساس خوبی بود اونجا
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. او روحش در آرامش و در کنار شماست و می خواهد که شما و مادرتان احساس آرامش داشته باشید و بدانید که دعاهای خیر او پشت سر شماست و با این دعاها تلاش می کند که شما زندگی خوبی داشته باشید. شما باید برای پیشبرد تصمیماتی که در زندگی می گیرید، اول خوب بنشیند، فکر کنید و بعد اقدام کنید و نه اینکه عجولانه برای آینده تان برنامه ریزی کنید. به هر جهت آرامش شما موجود است و جای نگرانی نیست. تشکر از همراهیتون.
stive : سلام خانم هراتی بزرگوار
خواب دیدم از طرف خورشید یک آتش دنباله دار اومد وارد جو زمین شد بعد به بالکن خونه مون برخورد کرد و اومد توی حیاط خونه یک کانال از آتش درست کرد که در نهایت آتشدانی تشکیل داد برای غذا درست کردن . ولی خیلی ترسیدیم
فریبا هراتی
: سلام. صلح ذهنی، شانس، آرامش به شما رو می آورد و قدرت الهی را در زندگی تان محسوس تر از همیشه، تجربه خواهید کرد. زندگی شما متحول می شود و جنبه ی مهمی از زندگی تان تمام شده تولدی دوباره را تجربه می کنید. شما به راهنمایی های معنوی، بیشتر توجه خواهید کرد، رشد خواهید کرد، بینش تان قویتر خواهد شد و شخصیت روشنفکرانه تری خواهید یافت. شما دیگر از نظر احساسی، احساس پوچی نخواهید کرد و دانش و اعتماد به نفستان افزایش خواهد یافت. منبع بزرگی از انرژی الهی در اختیار شما قرار می گیرد که دلتان را گرم می کند تا به دیگران، محبت کنید و از آنان حمایت کنید و تاثیر مثبتی روی دنیای اطرافتان بگذارید. تشکر از همراهیتون