کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آمپول زدن

تعبیر خواب آمپول و آمپول زدن نشان از سرزنش توسط فرد تزریق کننده نسبت به شما دارد.

مطیعی تهرانی می گوید: اگر دیدید دیگری می‌خواهد به شما آمپول بزند و سرنگ را آماده کرده و شما اکراه و ابا دارید، کاری کرده اید که مستحق شماتت و سرزنش هستید یا کاری می کنید که می‌باید به شما تذکر بدهند و اگر اکراه نداشتید و ابا نشان ندادید و در واقع نترسیدید مشکلی دارید که به اندک کمکی آسان می‌شود.

آمپول زدن و رفتن جهت زدن آمپول ترس و بیم از خطرات پیش رو است. اگر آمپول زده و برمی‌گشت ترس و بیمی در مقیاس خفیف است.

تعبیر خواب آمپول خریدن
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: رفع مشکل بوسیله راهنمایی دیگران است.

تعبیر خواب کسی که آمپول دارد
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: او فرد خیرخواهی است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

46 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Areza

Areza : سلام رضا هستم
من خواب ديدم كه دندانپزشك سابقم كه مردى بسيار با ايمان و با خدا بود قراره به من آمپول بزنه و من هم دراز كشيدم و آمپول رو زد.زمانيكه بلند شدم توقع داشتم از من راضي باشه ولى ديدم ناراحت است.وقتى علت رو جوبا شدم فهميدم ميگه دور دهنت رو پاك كن.اين اولين بار بود خواب اون بنده خدا رو ميديدم.
اين هم بگم كه من هم به خدا ايمان دارم و نماز روزمو كامل انجام ميدم و دقيقا همون روز (قبل از خواب) با پسر عمه ى خودم ملاقات داشتم و اونو دعوت به ايمان به خدا ميكردم(براى اولين بار) چون ايمان قوى نداشت.
تعبيرش چيه؟

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۴۳:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید دیگران را نصیحت کنید که درست رفتار کنند ولی لحن کلامتان طوریست که دیگران را می رنجانید. باید به پیامد حرفها و کلامتان دقت کنید و باعث دل شکستگی کسی نشوید. دید موسی یک شبانی را به راه کو همی گفت ای خدا و ای اله!!.... تو برای وصل کردن آمدی! نی برای فصل کردن آمدی. آنقدر خشک و تحکمی حرف نزنید که مردم را از خدا برانید. زبان خداوند، زبان عشق و بخشش و رئوفت و امید به زندگیست و نه زبان قهر و خشم و عذاب و سختی و درد و رنج کشیدن. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۲:۱۳
اشکان

اشکان : سلام.... در خواب دیدم که دنبال سورنگ میگردم برای شخصی که قرار بود از ما مغازه بخرد، من سورنگ رو پیدا کردم و در همان لحظه خانمی آمد و به شخص مورد نظر 6 تا آمپول زد و اون شخص هم به من میگفت که به خانومه بگم که همه ی آمپولها رو یک جا نزنه و منظورش این بود که به جاهای کنار هم و جدا از هم بزنه ....
لطفا تعبیر کنید

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۱۴:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید که کسی را که خریدار مغازه ی شماست نظر مساعد و مثبتی نسبت به شما پیدا کند و همه جوره قانع شود که این کار به نفع اوست و احساس سعادت و خوشبختی داشته باشد. همین هم خواهد شد و شما فقط باید اجازه بدهید که او تدریجا و به صورت متوالی از شرایط با خبر شود و تلاش نکنید که یکباره با تمام قوا به او بفهمانید که اینکار به نفعش است چون ممکن است به صداقت شما شک کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۶:۱۵
Bahar

Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی

خوابی دیدم که روی تخت بیمارستان هستم ولی یک مدل دیگه بود انگار فقط من مریض بودم پرستاری بالای سرم آمد و سرعت سرم توی دستم چپم را کمی تند کرد انگار مریضی سختی گرفته بودم توی اتاقی مرد جوانی سوال و جواب میکرد پرستار را که من هم توی جمعشان بودم به من نگاهی میانداخت ولی حالام خوب نبود برگشتم روی تخت سرم توی دستم بود گیج بودم بعد دیدم مداوم داخل خانه ای میروم با مبلمان راحتی قرمز رنگ توی خانه پر بود کمی هم مبل یشمی دیدم از روی آنها پا برمیداشتم انگار پاهام بلند شده بود انگار اون خانه به خای دیگه ای ختم میشد به یک زیر زمین میرسیدم پله داشت ولی توی اتاق بود و همه جا روشن بود.

پاسخ
لینک۲۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۱۴:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با نا امیدی، تغییرات ناخوشایند یا شکست عاطفی در زندگی تان مواجه شده اید و نمی توانید با این موقعیت به خوبی کنار بیایید. ولی باید مراقب خودتان باشید. از لحاظ احساسی باید سعی کنید که بیشتر به خودتان اهمیت بدهید و خودتان را دوست داشته باشید وگرنه سلامتی تان جدا به خطر می افتد و آنوقت برای کسانی که دوستتان ندارند هم اصلا مهم نیست که چه بر سر شما می آید!! پس فکر خودتان باشید. اگر خودتان خودتان را دوست نداشته باشید از دیگران چه انتظاری دارید که به شما علاقمند باشند. شما از دست مردمی که با شور و شوق زیاد با شما رفتار می کنند ولی فریبکار هستند و یه خیانت و دروغ فکر می کنند؛ دلتان پر است ولی باید قدمهای بلندی برای تغییر زندگی تان بردارید. باید فکرتان را به کار بیاندازید و آنوقت خواهید دید که موضوعی که فکرتان را ناراحت کرده اصلا هم مهم نیست. دوست خوبم هر کسی که شما را ناراحت کرد، او را بیاندازید دور!!! مگر آدم قحطیست؟ که به خاطر کسی که دوستتان ندارد سلامتی تان را به خطر بیاندازید؟ تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۵:۱۸
Bahar

Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم داخل یک درمانگاهم توی دست چپم یک آنژیوکت و پای راست هم یک آنژیوکت دیگر که کمی خون برگشت خورده داخل لوله اش پام کمی درد داشت به پرستار گفتم تزریق را از پام انجام داد نانی دستش بود داخل سفره گذاشت کمی بیات بود بعدبرادرم پول درمان را داره حساب میکنه و آمپولی دست من که قسمت سوزن فر خورده گفتم خوب با این نمیشه تزریق انجام داد مامانم را دیدم داشتند روی هوا تزریق را انجام میدادند وکمی از آمپول که ماند بهش تزریق شد گفتند این طوری بهتره براش بعد دیدم لگن آبی دستم هست پر از سیب زمینی بزرگی که خودم کشت کرده بودم مقداری از خاک همراهش بود. بعد دیدم حیاط شسته شده و همه جا تمیز بود.
خیلی ناراحت بودم از استادم و از خدا کمک خواستم .
دوبار پشت سر هم شارژ کردم و دوخواب دارم لطفا به تعداد خوابها اضافه کنید .
باتشکر

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۳:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مشکلات و نگرانی هایی دارید و می خواهید که در ارتباط با یک مورد مالی یا در رابطه با کسی، خیالتان راحت تر باشد و شرایط بهتر و احساس مثبت تری پیدا کنید، کما اینکه می خواهید که عملکردتان هم در قبال او مثبت باشد و الان دچار استرس شده اید. شما احساس می کنید که هنوز به اندازه ی کافی از شما در این خصوص حمایت نشده و شرایط دارد بدتر می شود و یک مسئله ی قدیمی فکرتان را خراب کرده. برادرتان به خاطر شما نگران است و برایتان اعتبار قائل است و خودتان از اینکه بتوانید رابطه تان را با استادتان ترمیم کنید، نسبتا ناامید هستید. مادرتان برایتان دعا می کند ( یا شما سعی می کنید که از طریق خردمندانه و مهربانانه فکر کردن، احساس مثبتی به زندگی تان راه دهید). شما شخصیتی مهربان و خاکی و ساده دارید و انشالله مشکلات شما در روابط اجتماعی تان با دیگران حل و فصل خواهد شد. دوست خوبم شما شاید چند بار مجبور شوید شارژ را بزنید ولی فقط یک بار از حسابتان کسر شود! در این خصوص حتما باید با واحد پشتیبانی در مورد اینکه چند خواب باقی دارید و اینکه شارژ شما ثبت شده یا خیر باید با @yotaabcom صحبت کنید. من فقط تعابیر را انجام می دهم و اجازه اضافه یا کم کردن خوابهای کسی را ندارم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۳:۰۸
fereydoon adati

fereydoon adati : باسلام،خواب دیدم همسرسابقم باضربه زدن به پشت دست راستم قصد گرفتن رگم رادارد وبه لحاظ تزیقی واماتن ندادم
تعبیر چیست؟

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۵:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر سابق شما سعی می کند که شما را وادار کند تا دیدگاه ها و نظرات او را بپذیرید و شما از نظر منطقی هرگز نمی توانید افکار منفی را که او سعی می کند به شما القا کند را بپذیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۹:۵۴
ایمان تیموری

ایمان تیموری : سلام ،خسته نباشید من خواب دیدم که مادرم که فوت شده قبلا ، داره به من امپول میزنه به پشتم ، بعد یهو عجولانه بدون زدن الکل به روی پوست یهو خالی کرد و من عصبانی شدم که چرا الکل نزدی و یهو زود تزریق کردی بعد الکل رو برداشتم خودم بعد از تزریق زدم روی جای امپول
ممنونم

پاسخ
لینک۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۳۴:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. اگر مادرتان به زور به شما آمپول می زد، تعبیر این است که او در مورد شخص خاصی یا موقعیت خاصی نگران است که تاثیر منفی روی شما بگذارند. ولی شما برعکس مادرتان نسبت به این موقعیت یا این شخص احساس منفی ندارید. اما اگر با زور به شما امپول نمی زده، منظور مادرتان این است که شما باید مثبت اندیش تر باشید و انرژی بیشتری در زندگی بیداری تان پیدا کنید، ذهنتان را بیشتر به کار بیاندازید و شما معتقدید که جای نگرانی نیست، می خواهید که مادرتان آرام باشد و دلشوره نداشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۶:۵۸
Mahsa

Mahsa : سلام خانوم هراتی، وقتتون بخیر

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۹:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما باید امیدوار باشید و استرس تان را دور بریزید. انشالله شفا و آرامش خاطر خواهید یافت و به احتمال قوی در این آزمون قبول خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۱۷:۵۷
saber

saber : با سلام و احترام. خواب دیدم سوار تاکسی شدم بعد از چند دقیقه راننده تاکسی خیلی سریع ظاهرا آمپولی به مچ دست چپ من تزریق کرد خیلی ناگهانی. و من خودم رو از ماشین پرت کردم بیرون و داشتم بی هوش می شدم و از هوشیاری من داشت کم می شد که از خواب پریدم البته در خواب به طور کامل بی هوش نشدم و قبل از بی هوشی کامل از خواب پریدم.البته راننده هم آشنا نبود غریبه بود. این خواب قدری منو آشفته کرده. ممنون میشم اگر راهنمایی و تعبیر بفرمائید.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۸:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. تعبیر خوابتان این است که شما از کسی کمک می خواهید که شما را راهنمایی کند تا به هدفتان برسید. کنترل و اختیار خودتان را به او می سپارید و او به شما تضمین می دهد که اگر به او اعتماد کامل داشته باشید و منطق تان را کنار بگذارید و از نظر احساسی به او باور داشته باشید، او شما را به هدفتان می رساند. اما خوب شما عاقلتر از این هستید که بخواهید فقط به خاطر اینکه کسی می گوید به من اعتماد کن، بی منطق و بی دلیل به او اعتماد کنید پس تصمیم می گیرید که خودتان تلاش کنید که به هدفتان برسید ولی اجازه ندهید که گولتان بزنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۳۰:۴۶
Zahra

Zahra : با سلام خدمت استاد عزیزم .صدایی شنیدم که گفت خانم،برگشتم دیدم شوهرمه روی تخت درمانگاه دراز کشیده و خیلی لاغر شده وگفت بخاطر اینکه تووبچه هاناراحت نشیدچیزی نگفتم.بعدپرستار به نحوبدی بهش سه تاآمپول زدتو انگشتش از اون ور در امدو...خییلی عصبانی شدم و دادوبیدادراه انداختم طوریکه رئیسشون آمد و عذرخواهی کرد. مادرم کف دستش زگیلی اندازه دوسانت ارتفاع زده بود.بعد شوهرم تو یک ماشین نشسته بود و مرا صدا زد و گفت بیا عکس بگیریم و عکس گرفتیم من یک سوییشرت و شلوار گپ کمی کوتاه مشکی تنم کرده بودم و بعد رفتیم خانه که سفید و بسیار بزرگ ودرطبقات بالایی بودو حیاط سرسبزی هم داشت بعد مادرم گفت بیا لباسات و عوض کن و از کمدم پیراهن خیلی زیبای صورتی با شومیز سفیدبهم دادو پوشیدم و با شوهرم به رستوران رفتیم لباسم توجه همه را جلب میکرد .

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۲:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شوهر شما فکرش ناراحت است و نگران است که نتواند وظائف خودش را در قبال شما و فرزندانتان به خوبی انجام دهد. او توانایی ها و مهارت های فیزیکی و ذهنی اش را دست کم می گیرد و نیاز به این دارد که از این بابت خودش را تقویت کند. مادر شما به خاطر عدم حمایت مالی از شما ناراحت است و نمی توند خودش را ببخشد. شما و همسرتان می خواهید تصویر و خاطرات این روزها را که سعی می کنید زندگی تان را اداره و کنترل کنید، در ذهنتان حفظ کنید. شما به گرمی و راحتی خواهید رسید و نگرش بی خیالی به خودتان می گیرید. به رفاه زیاد خواهید رسید و تصویر تازه ای از خودتان بروز خواهید داد. شما می خواهید نقشی مهربان و موفق و با پرستیژ در زندگی تان ایفا کنید و نشان دهید که خوشبخت و موفق هستید. از شما و همسرتان به خوبی حمایت خواهد شد و انشالله مشکلات مالی تان برطرف خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۲۷:۲۰
shamim

shamim : سلام خوب هستید؟

پاسخ
لینک۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۲۷:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست عزیز من چند بار خواب شما را خواندم ولی متاسفانه خیلی بد نوشته اید و نتوانستم درک کنم که منظورتان چیست. من در ذهن شما نیستم که بفهمم این علامت های اختصاری که شما نوشته اید یعنی چه. مثلا یک جا نوشته اید خ ن ها زیر دندونم خ بود!! خواهش می کنم درست بنویسید من علامت های اختصاری نمی فهمم. دوم اینکه من در 3 خط اول نفهمیدم که بالاخره با کسی که دوستتان دارد بیرون رفته بودید یا کسی که الان کسی دیگر را دوست دارد؟ و به شما اهمیت نمی دهد. یکجا نوشته اید از رومیزها پریدم پیتزاخوردم پولشو دادم به اون. اون کیه؟؟؟ همان آقا اولی یا کسی دیگر. 4 خط آخر خوابتان که بی نهایت نامفهوم هستند. ( رنگشم ک بدون مسوال یکم ب زردی میزد محو ولی) یعنی چه؟ آقایی که زبون شما را نگاه می کرد به پدرتان آمپول زده؟ من فقط خوابهایی را می توانم تعبیر کنم که بفهمم چه نوشته اید. الان شما هم وقت خودتان را حرام کردید هم وقت من را. 2 حق خواب از شما کسر شده بودکه به شما عودت می دهم لطفا خوابتان را درست بازنویسی کنید تا تعبیرش را عرض کنم. تشکر

پاسخ
لینک۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۶:۰۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.