کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب اذان

    امام صادق (ع) می فرماید: بانگ نماز در خواب بر دوازده وجه است.
  1. حج،
  2. سخن،
  3. فرمانروائی،
  4. بزرگی،
  5. ریاست،
  6. سفر،
  7. بریدن،
  8. مفلسی،
  9. خیانت،
  10. جاسوسی،
  11. منافقی،
  12. بریدن دست،

ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند که اذان می گوید، اگر بنده درستکار و پارسا باشد که در مکانی معروف و آشنا اذان می گوید یا صدای اذان می شنود، به حج خانه خدا می رود. اما اگر این خواب را مردی فاسق دید، او را به دزدی بگیرند. اگر دید بانگ نماز را از مسجد یا از مناره می داد، دلیل که مردمان را به خدا می خواند. اگر دید در بستر خفته و اذان می گفت، با زن خود مهربان است.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند محبوسی در زندان بانگ نماز می داد و اقامه کرد، از زندان رهایی یابد. اگر دید در مناره بانگ نماز می داد، دلیل که بزرگی و فرمانروائی یابد. اگر ببیند در کنج خانه بانگ نماز داد، دلیل که در کار حق خیانت کند. اگر ببیند در سردابه بانگ نماز داد، دلیل که به زودی به سفر می رود و در آن سفر رنج و بلا کشد و دیر بماند.
اگر دید در میان کوهی بانگ نماز کرد، دلیل که در میان قومی ستمگر گرفتار آید و به او خیانت کنند. اگر بییند بر کرسی یا بر تختی نشسته یا ایستاده و به لهو بانگ نماز می کرد، دلیل که عقل از او زایل شود. اگر دید دیگری بانگ نماز کرد و او بشنید، دلیل که به کار عبادت و طاعت کاهل است و کسی او را به خدایتعالی خواند. اگر ببیند بانگ اقامت شنود، دلیل که در کارهای حق توفیق یابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

49 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

بهار

بهار : با سلام بنده دیشب خواب دیدم که در یه جایی بودم انگار خونمون بود ولی شبیه خونه ی خودمون نبود راه میرفتم و به زیبایی اذان میگفتم بعدش وارد یکی از اتاقا شدم انگار اشپزخونه بود و دیدم انگار تمام شعله های گاز باز بودع و من بستمشون و هی خداراشکر میکردم ک متوجه شدم انگار روی شعله ها هم دختر عموم و دوتا زنای فامیلمون غذا گذاشته بودن که شعله خاموش شده بوده و گاز نشت میکرده و من رسیدم و بستمش

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۹:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما راجع به مسئله ای فکر می کنید و امیدوار هستید که خبرهای خوشی به زندگی تان بیاید. خوشبین هستید که مشکلاتتان را راحت حل خواهید کرد. می خواهید به گرمی و امنیت برسید و موقعیت های مختلف احساسی را خوب مدیریت می کنید تا مشکلات خانوادگی از بین برود و شور و شوق بیشتری به زندگی تان راه پیدا کند. شما نمی گذارید که شر و ناامیدی یا دروغ در خانواده تان توسعه پیدا کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۸:۲۷
آرامش

آرامش : سلام و وقت بخیر

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۷:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما فکرتان ناراحت است و نمی خواهید که با محدودیت ها و فقر و نابسامانی ها مواجه باشید. شما حاجاتی دارید که تمایل دارید به خاطرشان متوسل به ائمه ی اطهار شوید ولی تصور رفتن به زیارت هم برایتان سنگین است ( اصلا نیازی نیست که حضوری به زیارت بروید. در خانه ی خودتان زیارت ائمه را بخوانید و به ایشان متوسل شوید. زیارت به قلب انسان و نزدیکی انسان به معصومین و ائمه است و نه به حضور در مکان! ). زندگی شما متحول خواهد شد و همیشه شرایط بد باقی نمی ماند. روزهای خوش و آرامش هم خواهند رسید و خدای بزرگ خبرهای خوشی را به شما خواهد رساند. انرژی مثبت و خیال راحت خواهید داشت. زمینه ی زندگی مردم عوض می شود. ثروت و رفاه بیشتری برای مردم فراهم خواهد شد و همه خداوند را شکر خواهند کرد. شما خاطرات تلخ کرونا را از ذهنتان پاک می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۲:۲۰
مهدیه

مهدیه : سلام .. میشه گفت شب بود ولی نپرای لامپ روشن کرده بود فضارو حدود 7.8 ده مرد جوون وایستاده بودن انگار تو خواب میشناختمشون .. یکطرفم جمعیتی خانوم چادری و مانتویی وایستاده بود ک دوروبرم بودن اونارم میشناختم انگار و انام منو .. گفتم میخوام اذون بدم تو دلم با خودم مرور میکردم ک اشتباه نکنم همه منتظر لبخند ب لب داشتم ی کاغذیم دستم بود ک اذان و چند کلمه قرانی بنظرم نوشته بود محض احتیاط دستم بود ک با خودم مرور کنم حفظ شم اما همش تو دلم مطمئن نبودم ک بتونم حفظو درست بخونم هی دخترا اینور اونور و چشمشون ب من منتظر پسرا منتظر ک بخونم اخر گفتم ن هفته بعد میخونم الان نخونم بهتره بکی از خانوما مدیر حوزه بودو چشمش ب من .. پسرا هم لبخند ب لب داشتن مث خودم ... خیلی دلم میخواست بخونم اما نمیخواستم مکثو عیبی داشته باشم یا جایی یادم بره و از رو کاغذ نگاه کنمو خطمو گم کنم واسه همین گذاشتم هفته بعد و همه نگاهها رو ب من .. منم راستش متوجه شدم روسری و چادر سرم نیست و از بین دختراوو پسرا همه رو به من رد میشدم موهامم عسلی بود و بسته بودن و فقط ی چند تارو شاخه از موهام با باد اینور اونور میشد ..لبخنداشون یا لبخندم با حس خوب بود و هیچ حس بدی تو خواب نداشتم .. ممنون

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۲:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید تحولی مثبت در زندگی تان به وجود بیاورید و شروعی تازه داشته باشید ولی هنوز اعتماد به نفستان قوی نیست و احساس می کنید که همه به شما چشم دوخته اند تا توانایی هایتان را قیاس کنند. اما با توکل به خداوند شما قادر خواهید بود ثابت کنید که می توانید با استفاده از قلب مهربانتان و افکار مثبتی که دارید تحولی مثبت در زندگی خودتان و دیگران به وجود بیاورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۳:۴۲
حریر

حریر : سلام.وقتتون بخیر..ممنون.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۵:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما امیدوار هستید که آرزویتان برآورده شود و خواهرتان امیدی به تحقق این آرزو ندارد. شما به هر جهت از خودتان و آرزویتان دفاع می کنید. تحولی مثبت در زندگی شما جریان خواهد یافت و دوره ای به پایان خواهد رسید. حقیقت بر همه مشخص خواهد شد و قدرت خداوند برای مردم آشکار می شود. نور و روشنایی بر دنیا حکمفرما خواهد شد و شما هر ماه مبلغی را به اندازه ی وسعتان برای رضای خدای بزرگ، خوشنودی امام زمان ع و کمک به فقرا کنار بگذارید. مهم این است که نسبت به مردم سرد و بی تفاوت نباشید و صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۴:۱۶
هومن

هومن : با سلام و وقت بخیر حضور خانم هراتی بزرگوار
قبل از اینکه خوابم رو تعریف کنم لازم به توضیحه که من در بیداری با مشکلات متعدد مالی دست به گریبان هستم ، و با کیس احساسیم کات هستم . سرمسائل پیش پا افتاده و چله زیارت عاشورا رو شروع کردم برای رفع گرفتاریم و از خدا نشانه خواستم جهت رفع گرفتاریم ، نمیدانم این خواب مرتبط با نشانه ای که خواستم میشود یا خیر ؟
خواب دیدم جلسه قرآنه ، همه علما و بزرگان هستن ، رئیس جمهور و معاوناشم بودن ، منم با توجه به اینکه خیلی خواسته و حاجت داشتم از مسائل مادی و معنوی همه آنها رو روی کاغذ نوشته بودم ... گفتم میرم بعد از جلسه قرآن از یکی از علما مشکلم را با یکی از علما مطرح میکنم و نامه ام را له ایشان میدهم . به سقف مسجد چند تا قفس آویزون بود که توی هر کدومشون بلبل و قناری و طوطی و مرغ مینا بودن ، یه عده روی صندلی نشسته بودن و قرآن جلوشون باز بود و عده ای روی زمین نشسته بودند . من داخل شدم و رفتم بالا و صدر مجلس نشستم . رحل قرآن و قرآن جلومون باز بود . نمیدانم کدام سوره ها قرائت شد ، نزدیک اذان صبح بود بعد از مدتی وقت اذان شد با چه صوت زیبایی موذن، از اول اذان شروع کرد به خواندن ، الله اکبر ، اشهد ان لااله الا الله ... تا رسید به اشهد ان محمد رسول الله که همه صلوات فرستادن و ادامه اذان تا آخر خیلی جلسه روحانیی بود، سرمو بلند کردم دیدم تمام پرنده ها دارن به موذن اقتدا میکنن که هیچ، در و دیوار هم دارن اذان میگن ، با تعجب نگاه کردم متوجه شدم صدای اذان در و دیوار و پرنده ها رو فقط من متوجه میشم ، انگار زبان پرنده ها رو توی خواب متوجه میشدم همشون با اون صدا داشتن اذان میگفتن و در ظاهر صدای چه چه اونها میومد ، اذان که تموم شد من حاجتمو رفتم از یک آقای روحانی باوقار و نورانیی خواستم و نامه ام را به ایشان دادم ، متوجه نشدم چه کسی بودند سرشان پایین بود کمی مکث کردند گفتند درست میشود انشاءالله . خوشحال شدم رفتم دو رکعت نماز صبح خواندم و بعد از آن دو رکعت نماز شکر هم خواندم . اما در سلام آخر نماز کسی مهر را از جلویم برداشت به جای آن یک تکه چوب به اندازه مهر در سجده گاهم قرارداد ولی اعتنا نکردم چون نمازم تقریبا تمام شده بود سلام دادم و آمدم از مسجد بیرون . درب مسجد به پارکی بسیار زیبا باز میشد دیدم توی پارک یک بازارچه محلی هست و دارن آجیل میفروشن تازه و درشت ، رفتم یک مشت از پسته های آنجا برداشتم ، پسته ها همه درشت و درباز بودن ، مادرم رو اونجا دیدم تبسمی بهم کرد و به من گفت مبارکه ، که از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۹:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست عزیز خواب شما به اندازه ای زیبا بود که تمام خستگی من بعد از این کار روزانه ی طولانی با آخرین خوابی که امروز داشتم و متعلق به شماست از بین رفت. شما متوسل به امام حسین ع می شوید و زیارت عاشورا را می خوانید. تمام شهدای کربلا دعاگوی شما هستندو تمام ائمه ی اطهار که هر کسی حاجات و نیازهایش را با آنان در میان گذاشته و آنها از آرزوهای مردم و مشکلاتشان با خبرند. دوره ی سختی و ناراحتی های شما رو به پایان است. درک و بینش شما بسیار قویست و حضرت سید الشهدا برای شما دعای خیری کرده اند که قطعا حاجت روا خواهید شد. گشایش کار پیدا می کنید. شرایط مالی تان قوی می شود و همه چیز دوباره خوب خواهد شد. ولی دقت داشته باشید که شیطان می خواهد شما را بفریبد و می خواهد که شما باور کنید که اینها دروغ است. او مهرتان را برداشته و جلوی شما چوب گذاشته و این یعنی دروغ و می خواهد به دل شما شک بیاندازد. گول او را نخورید. شما به نیازها و احتیاجات پیش رویتان نگاه می کنید. اینکه شما آجیل می خورید بیانگر موفقیت و دستیابی به تمایالتتان است. چشم اندازی تازه و تحولی مثبت در زندگی تان خواهید داشت و به ثروت و رفاه می رسید و مادرتان خیالش راحت خواهد شد. مبارک است انشالله. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۴:۰۵
مسعود

مسعود : سلام خواب دیدم تو مکه هستم

پاسخ
لینک۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۱:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید در راه خدای بزرگ کار خیری را انجام دهید و از مردم حمایت روحی و روشنگری کنید. حرف شما کاملا صحیح است و می دانید که حق با شماست. اما از ترس عده ای که درکشان پایین است و زود از کوره در رفته و عصبانی می شوند، می ترسید که حرفتان را بیان کنید و حق را بگویید. خوابتان هم به این مسئله اشاره می کند که به خاطر رسیدن به یک هدف بزرگتر، باید سیاست داشته باشید و اجازه ندهید که دشمنی عده ای اشخاص جاهل، نقشه های شما را نقش بر آب کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۶:۰۶
لیلا

لیلا : سلام
من چند ماه پیش خواب دیده ام که نوزاد پسری توی دستمه که الان یادم نمیاد نوزاد خودم بود یا نه. مادرم کنارم بود و یک آقایی روبروم نشسته بود که قیافه اش یه جوری بود که من احساس می کردم یه جورایی آدم خوبی نیست مثلا شیطانی طور ولی نه خیلی. خلاصه من همه اش تصور می کردم باید از اون نوزاد محافظت کنم و نباید بگذارم برسه دست اون مرد. روی زمین یه مقداری آب جمع شده بود مامانم شروع کرد با مشت آب از روی زمین بر می داشت و می ریخت روی نوزاد انگار که بخواد بشوردش تا تمیز بشه من وقتی اون اینکارو کرد (انگار که در یک رقابت پنهانی با مرده که فکر می کردم پدرشه باشم) در حالیکه نوزاد رو روی دستام گرفته بودم شروع کردم بالای سرش اذان خواندن.

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۱:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کار یا پروژه یا هدفی به شما واگذار می شود و شما می خواهید که این هدف را عملی کنید و اینکار را با موفقیت به سرو سامان برسانید. مادرتان از اینکه شما اینکار را دارید خوشحال است و انرژی مثبتی به زندگی شما وارد می کند تا قدر داشته هایتان را بدانید. شما نمی خواهید که در کارتان شکست بخورید و بنابراین با نام خداوند کارتان را شروع می کنید و توکل به خدای بزرگ را در پیشبرد کارتان هرگز فراموش نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۸:۵۴
نرجس

نرجس : سلام خانم هراتی عزیزم.بعد از ظهر خواب بودم و خواب دیدم که دقیقا در همون جای واقعیتم خواب هستم و با صدای اذان مغرب از خواب بیدار میشم و با خودم میگم چقدر زیاد خوابیدم.از رخت خواب بلند شدم دیدم نور آفتاب توی خونه هست و برادرم از حمام اومده و حوله پوشیده و بهش گفتم چرا هنوز غروب نشده اما دارن اذان میگن؟ برادرم صدای اذان رو نمیشنید انگار و من با اصرار گفتم که صدای اذان همینطور توی گوشمه و حتی دو بار پشت سر هم دارن اذان میگن.خونمون نورانی تر از عصرهای عادی بود.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۹:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و اخبار خوبی خواهید شنید. برادرتان اشتباهات گذشته اش را پاک می کند و شروعی تازه خواهد داشت. امید و روشنایی به زندگی تان خواهد آمد و خوشحال خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۵۹:۱۷
رضا

رضا : با سلام و خسته نباشید.خواب دیدم داخل مسجد هستم مردو زن داخل مسجدهستندومیگن یکی اذان بگه .من همانطوری که روی زمین نشسته بودم با صدای بلند اذان گفتم رسیدم به حَيَّ عَلَىٰ ٱلصَّلَوٰةِ رو که بگم اشتباهی حَيَّ عَلَىٰ ٱلْفَلَاحِ رو یک بار گفتم وسریعا اشتباه رو درستش کردم و حَيَّ عَلَىٰ ٱلصَّلَوٰةِ رو گفتم و تا آخراذان رو به طور کامل درست گفتم اذان که تموم شد جمعیت غریبه داخل مسجدبه من گفتندبد نبودمن هم به اونها گفتم بار اول بود که اذان گفتم (در عالم واقعیت تا به حال داخل مسجد اذان نگفتم - معمولا منزل نماز می خوانم-مسجد نمی رم )-نمی دونم چه اتفاقی افتاد دیدم جلوی عابربانک بودم یک کیسه تقریبا دو کیلویی چغاله بادام پیشم بود پشت من هم دو تا از همکارام بودن من یک مشت چغاله بادام به یک کدوشون دادم (البته هیچ ارتباطی با این همکار ندارم). بسیار ممنون

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۱:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شحصینی با ایمان دارید ولی در بیان اخبار دقت زیادی به خرج نمی دهید و البته نیت بدی هم در این خصوص ندارید. بعضی جملات را پس و پیش بیان می کنید که اینکار شاید روی دیگران تاثیر منفی داشته باشد و آنها مطالب را به گونه ای دیگر درک کنند و حرف شما یا نیت شما را اشتباه برداشت کنند. شما می خواهید اعتبارتان بالا باشد ولی دوگانگی ها و تضادهایی در رابطه با بیان نظراتِ ناپخته و بعضا اثبات نشده ی شما باعث می شود که در روابط عمومی تان با دیگران، روی حرفتان زیاد حساب نکنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۷:۲۴
Shahrzad

Shahrzad : باسلام.من خواب دیدم صدای اذان میشنوم فکر کنم اذان صبح یا ظهر بود.گفتم صدای اذان بالاخره اومد.

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۶:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انشالله خبر خوشی دریافت می کنید که فکرتان راحت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۲:۰۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.