تعبیر خواب استفراغ
اگر کسی ببیند در خواب حالت تهوع دارد، و در تخلیه معده مشکلی ندارد و به راحتی انجام شد، بیماری وی شفا یابد. اگر در تخلیه معده مشکلی پیدا کرد، زیان جسم و مال را در پی دارد. اگر استفراغ او همراه با زردی آب بود، غمی از وی دور می شود.
ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند استفراغ کرده و خون بالا آورده، ضرر می بیند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن قی کردن در خواب بر شش و جه است:
- توبه کردن،
- پشیمانی،
- مضرت،
- فرج از غم،
- امانت باز دادن،
- گشایش کارهای بسته. اگر ببیند قی کرد و همچنان خورد، دلیل که چیزی به کسی بخشیده باشد و بازستاند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آیلا : با سلام. مامانم خواب دیده که پنهان بمونه و تعبیر کنید .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوب مادرتان این است که مادرتان به صاحب خانه و اینکه او چه تصمیمی برای آینده دارد، فکر می کند. صاحب خانه ی شما فعلا کاری به شما ندارد. او شرایط مالی نسبتا خوبی دارد و سرش به کارهای خودش گرم است. ولی بعدا او به مادرتان گیر خواهد داد که چرا مادرتان زیاده از حد منفعل است و به بعضی از مسائل که از نظر صاحب خانه مهم است، مادرتان بی توجهی می کند. آقای صاحبخانه نظرات خودش را به صورت منفی و بدی با مادرتان مطرح خواهد کرد و از مادرتان ایراد خواهد گرفت. او تلاش می کند که به دروغ یا غلط ظاهرسازی کرده و بگوید که شرایط مالی بدی دارد تا یا شما را مجاب کند که اجاره خانه بیشتری پرداخت کنید و یا خانه ی او را ترک کنید. تشکر از همراهیتون
Lily : سلام. مادرم امروز بین چهار تا هفت صبح خواب دیدن که با چند نفر از آشنایان به یک خانه ی سالمندان رفتن و اونجارو تمیزکردن. بعد از تمیز کردن اونجا مادرم یکسره شروع کرد به بالا آوردن.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب مادرتان این است که او برای آرامش و راحتی مردم فقیر و مظلوم دست به کار خیری می زند و مشکلاتشان را رفع می کند و خداوند هم گره از مشکلات مادرتان بر خواهد داشت و مادرتان از غم و رنج و ناراحتی فارغ خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
حسین : سلام لطفا مخفی بماند انگار این خواب را در کودکی دیدم و الان تکرار شد
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما از اینکه بعضی از افراد در زندگی تان نابخردانه و بچه گانه رفتار می کنند، ناراحتید و این رفتارهای نابخردانه ی آنان، می تواند برای شما و موفقیت هایتان، تهدید محسوب شود. شما سعی می کنید که در زندگی خانوادگی تان، احساس و افکارتان را خیلی راحت با مادرتان در میان بگذارید و اگر مشکلی هست، آن را حل کنید ولی بعضی از مسائل و مشکلات آزاردهنده ای که از جانب دوستان یا فامیل، به صورت ناخوداگاه به ذهنتان خطور پیدا می کند و بدون اینکه خودتان بخواهید، بازور، به مخیله تان راه پیدا می کند، شما را ناراحت می کند. شما به مادرتان بعنوان یک شخص با ایمان و حامی نگاه می کنید ولی از اینکه او بخواهد دمدمی مزاج شده و رفتار دوگانه ای نسبت به شما و نظراتتان داشته باشد، وحشت زده می شوید و در نتیجه نمی توانید از ابراز خشم و ناراحتی تان نسبت به او جلوگیری کنید. به صورت خود بخودی، تا رفتارهای متناقض و دوگانه ای از مادرتان می بینید، این ناراحتی تان را ابراز می کنید. شما از مادرتان انتظار دارید که احساسات شما را درک کند و در جهت موفقیت شما اقدام کند نه اینکه بخواهد با نظراتتان مخالفت کند. اما شاید اینکه مادرتان نظراتش با شما در مورد خاصی مخالف است، الزاما به این معنی نباشد که او حامی شما نیست. باید با گفتگو و در آرامش مشکلاتتان را حل کنید و نه با پرخاشگری و ابراز خشم. تشکر از همراهیتون
N : سلام.دیشب ۱۹ماه خوابی دیدم ک فقط این قسمتشو یادم میاد ک خونه مادربزرگم (مادری) بودم و توی اتاق بودم ک وسایل کفِش ریخته بود و من استفراغ کردم و اومدم اونورتر اتاق و باز استفراغ کردم و استفراغ هام توش رنگ بنفش دیده میشد و من سعی میکردم رو فرششون نریزه و بعد بازم انگار حالم بد بود و مامانمو صدا زدم بیاد ببینه و یادم نیست چی گفت ولی عکس‌العمل بدی نشون نداد و من انگار انتظار داشتم بیان پیشم و کمکم کنن چون حالم خوب نبود ولی انگار ک بالا اوردنم ی مسئله ساده بوده به کارشون رسیدن و من شروع کردم با حالت عصبانیت فریاد زدن و بعد داداش بزرگم گفت برای ی ذره بالا اوردنه اینطوری میکنی؟دختر هستم ،تعبیر چیه ،ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که با مهربانی با خانواده مادریتان تعامل کنید و اشتباهات آنان را می بخشید یا نادیده شان می گیرید و انتظار دارید که متقابلا با شما خوشرفتار باشند. ولی خیلی از آنان مانند شما مهربانی و لطفشان را ابراز نمی کنند. شما با گذشت و دلسوز هستید. تشکر از همراهیتون
maryamr : سلام عزیزم لطفن خوابم مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که همسر شما می خواهد شما بدانید که تمایلات او و احساسات او متعلق به شماست ولی در عین حال به خاطر حفظ حدود و مرزهایی که باید رعایت کند، تحت فشار است. او می خواهد جنبه های چندش آور و احساسات منفی و یا هر چیزی که باعث ناراحتی شما بشود را از وجودش دور کند. شما تمایل دارید که ناراحتی ها را از زندگی تان پاک کنید و به این فکر می کنید که در این مدت دوری تان احساسات منفی زیادی را تجربه کرده اید یا حرفهایی زده اید که صحیح نبوده اند. تشکر از همراهیتون
maryam : سلام خواب دیدم رفتم سوپر مارکت خوراکی خریدم اومدم خونه دیدم جای خوراکی توش قنده اومدم پسش بدم دیدم یه سفره پهنه روش پر از مدفوع انسان بعد حالم از دیدن این صحنه بهم خورد و بالا اوردم. تعبیر این خواب چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر این است که شما از نظر احساسی و ذهنی، خسته هستید. ایده های زیادی در سر دارید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. خبرهای خوش می شنوید ولی شما به خبر اکتفا نمی کنید و می خواهید از شما حمایت شود. شما به جنبه های نامطلوب زندگی تان، به شرم و خشم و یا به بی پولی فکر می کنید. احساسات منفی از وجودتان خارج خواهد شد و به ثروت و رفاه و آرامش می رسید. تشکر از همراهیتون
نرجس : سلام بانو جان. وقتتون بخیر. خواب دیدم دوستم اومده خونمون و داره خونه رو تمیز میکنه. مامانم هم هست.بعد یهو دیدم سه تا خاله هامم اومدن.(دوستم فقط وقتی تنهام میاد خونمون) من ناراحت بودم که خاله ها اومدن و دوستم معذب میشه. خونمون روشن روشن بود از نور خورشید و سینک برق افتاده بود. متوجه حضور دوست دیگرم شدم که شهر دیگه ای زندگی میکنه. فهمیدم اون یکی دوستم صداش کرده که بیاد کمکم چون مهمون دارم. و سخت مشغول تمیزکاری بود. مامانم انگار حالش بد بود و رفته بود دستشویی و ایستاده بالا میاورد. مامانم لباس سفید بلند به تن داشت.
دسشوییمون بزرگتر از واقعیتش و کاشی ها تماما سفید بود. من بیرون بودم اما انگار کامل میدیدم چه خبره داخل دستشویی. بعد متوجه شدم که دیوار دسشویی بالاتر از قرنیز یه شکاف کوچیک افقی پونزده سانتی داره و(عذر میخوام) استفراغ مامانم داشت از شکاف میومد بیرون و من نگران بودم دوستام و خاله هام نبینن و خجالت کشیدم. اما ظاهرا یکی از خاله هام دیده بود و همینطور که داشت بلند میشد از جاش طوری که جلب توجه نکنه و دوستام متوجه نشن، دو برگ روزنامه گذاشت روی استفراغا و اونا رو پوشوند و بعد رفت دسشویی رو شست. ممنونم بانوجان.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دنیا به شما رو می آورد. مشکلاتتان تمام خواهد شد. امید و روشنایی به زندگی تان می تابد. عزم و اراده ای قوی برای رفع مشکلاتتان پیدا می کنید. مادرتان از غم رها می شود و نگرانیهایش را دور ریخته خیالش راحت می شود. شما به ثروت زیاد می رسید. زندگی تان نظم و ترتیب بیشتری پیدا می کند. همه ی مشکلاتتان به یکباره تمام خواهد شد. خاله های شما از این ماجرا با خبر می شوند و به خاطر شما خوشحال خواهند شد ولی موفقیت هایتان را جایی جار نمی زنند که چشم نخورید. تشکر از همراهیتون
Ssss : سلام و عرض ادب.خواب دیدم تو اتاقمم و دوتا کیست رحم اندازه توپ بدمینتون بالا آوردم.یعنی تو رحمم بودن و یک راست از دهنم بالا آوردم.یکیش گوشتی بود و یکیش که کمی کوچکتر بود لزجو آبکی.بعد خیالم راحت شد که دفعشون کردم.تو ذهنم خانمایی که بیماری رحمشونو درمان کردن تداعی میشد که چه پوست خوبی دارن و میدونستم پوست منم خیلی زیبا خواهد شد.بعد کیستو با چاقو بریدم داخلشو بررسی کنم مثل تشریح.اندازه یک بشقاب با چاقو باز شده بود و جای چاکهایی که با چاقو باز کرده بودمو میدیدم.بعد انداختمش تو سطل آشغال آشپزخونه.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید آرزوها و ایده های تازه تان را خلق کنید و شروعی تازه داشته باشید. می خواهید خلاقیت به خرج بدهید و آرزویی که برایتان خیلی مهم است را محقق کرده و به دنیا بیاورید. شما برای موفقیت باید از احساسات منفی و حرفهای منفی مثل نمی شود، نمی توانم، .... دوری کنید و باید به یک سری تعصبات و نگرشهای منفی تان پایان دهید. شما غمهایتان را دور می ریزید و گرمی و آرامش به زندگی تان برمی گردد. تشکر از همراهیتون
Sana : سلام.خواب دیدم با خواهرم تو خونه قدیمی کنار سفره کوچیکی نشستیم و شام میخوریم و مدیرم اومد داخل اتاق و مهمون ما بود . سریع سفره رو تا کردم داخل سفره دوره های نون بود و شروع کردم به مرتب کردن وسائل . یک رختخواب گوشه اتاق پهن بود و دیگری کمی تا شده.مدیرم با کت و شلوار کنار رختخواب تا شده دراز کشیده و خودش جمع کرده بود.بعد دیدم از طبقه پایین با مادرم آمدند و دستش و با باندی دور گردنش نگه داشته گویا کتفش آسیب دیده و مادر با پماد گیاهی کتف و بسته و دیدم به سمت حموم رفتند که طبقه پایین بود و چند پله پایینتر میرفت بالای پله ایستاده بودم دیدم مادرم پشت ایشون رو می مالند یهو کلی استفراغ کردند توی یک سطل و کف حموم مادرم با ظرفی آب میریخت تا اونها شسته بشن .به مادرم گفتم من خودم انجام میدم کمی پشت ایشون و ماساژ دادم و باقی تهوع هارو با آب شستم و اومدیم بیرون
بعد دیدم تو حیاط کنار اگزوز ماشینی که دود نمیداد و لوله جاروبرقی ازش بیرون اومده بود نشسته بود و حرارت گرم و به پشت و کتفش میداد تا بهتر بشه و من هم نگاهش میکردم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید برای حل مشکلاتتان تصمیم بگیرید. به اهدافتان فکر می کنید و به اینکه چطور باید با این شرایطی که در آن از شما بخوبی حمایت نمی شود، کنار بیایید؛ فکر می کنید. عزم و اراده ی شما برای حل مشکلات اقتصادی و کاری تان قویست. شما سعی می کنید که خردمندانه زندگی تان را مدیریت کنید و مشکلاتتان را در خانواده مطرح نکنید. اما هر قدر هم که بخواهید این نگرانیها را مخفی کنید و عاقلانه برخورد کنید اما رفتارتان گویای استیصال شماست و نیاز به حمایت دارید. می خواهید نگرانیهایتان را بشویید برود و به همین دلیل ابتدا کمی دپرس می شوید. شما نیاز دارید که احساساتتان را درک کنند. در نهایت از غم رها خواهید شد و همه ی مشکلاتتان حل می شوند. شما سعی می کنید که منبعد خشم و عصبانیت تان یا ناراحتی تان را کمتر بروز بدهید و آرامشتان را بیشتر حفظ کنید. مدیر شما و مادرتان و خواهرتان در خوابتان، جنبه هایی از خودتان هستند و خوابتان ربطی به مدیر و باقی افرادی که در خواب دیده اید ندارد. تشکر از همراهیتون
فارسی : درود خانم هراتی؛ ممنونم از توجهتون، لطفا نمایش ندین
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. پدر شما می خواهد نگرانیهای خودش را دور بریزد. اما بدون کمک شما نه می تواند راجع به چیزی که ناراحتش کرده صحبت کند و نه می تواند نگرانیهایش را تخلیه کند. اما شما به پدرتان کمک می کنید تا حرفی را که روی دلش مانده است را مطرح کند. او قبلا به خاطر مسئله ای غصه خورده و راجع به مسائل مالی سعی کرده که با سیاست رفتار کند و حقایق را مطرح نکرده است. احساسات منفی به فکر پدرتان خطور پیدا کرده و یا کسی او را راهنمایی اشتباه کرده است و برای همین او نگران است که آیا از پس مشکلاتش به تنهایی برمی آید یا خیر. به نظر می رسد سر پدرتان را کلاه گذاشته اند و او نمی خواهد مشکلات مالی خودش را با شما مطرح کند ولی شما راهی پیدا می کنید که او برایتان صحبت کند. تشکر از همراهیتون