تعبیر خواب اسلحه
یوسف نبی علیه السلام می گوید: دیدن شمشیر، چاقو و سلاح، دلیل بر این است که به شما قوت و یاری خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علیرضا : سلام مجدد . دوشب پیش خواب دیدم که یه آسانسور هستش و این آسانسور توی ساختمون خاصی نبود انگار تو فضای باز بود تو به صحرا شاید ، منم یه همراه داشتم که در ظاهر پسر داییم بود و پشت من سمت راست می ایستاد و همراهیم میکرد . من دکمه آسانسور رو زدم و در باز شد دیدم رفتیم طبقه منفی چهار و در باز شد . بیرون که اومدم دیدم وارد شهری شدم که کاملا خرابه هستش ولی مردم توی شهر بودن و انگار داشتن عذاب میکشیدن . ولی دیدم دست خودم یه اسلحه مثل مسلسل هستش و همراهمم انگار حالت بادیگاردمو داشت در عین حال که از دیدن مردم در اون حالت ناراحت بودم و فضای شهر اسفناک و ترسناک به نظر می اومد ولی من اصلا ترسی نداشتم توی شهر قدم میزدم که دیدم موجودات غول پیکری دارن مردم رو اذیت میکنن تقریبا شاید بالای ۱۰ متر ارتفاع داشتن و مثل ۸ پا بازو داشتن و داشتن مردم رو آزار میدادن و انگار میکشتن . اما باز هم ترسی نداشتم به پشتوانه اسلحه ای که دستم بود و بعد بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد یک موقعیتی در زندگی بیداریتان فکر می کنید که کارتان کاملا درست است و اصلا به خودتان شک ندارید ولی در واقع باید این تلنگر خوابتان را جدی بگیرید و به پیامد کارهایتان فکر کنید. شما در دنیا احساس ناامنی نمی کنید و احساس می کنید که همراه شما در خواب، دلسوز شماست. خواب شما به شما هشدار می دهد که اگر از قدرت خودتان در راه اشتباه استفاده کنید و خیالتان هم راحت باشد که جایتان امن است و فکر کنید که هیچ وقت به خاطر بعضی از کارها مجازات نخواهید شد، به جهنم خواهید رفت و با مجازاتی روبرو می شوید که قدرت تحمل و ثبات و پایداری در برابر آن را نخواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Eliya : سلام بانو ،چندشب پیش خواب دیدم یکی ازاقوامم که به تازگی به من خیلی نزدیک شده و ابراز محبت میکنه ،درخواب با روسری و پوششی که روی دهانو بینی اش را پوشانده بود درهییت یک زن کماندو ،اسلحه ی بزرگی دردست داشت وسعی میکرد از فاصله ی نزدیک مرا هدف گلوله ی خودقرار دهد من البته ترسیده بودم ودائما درپشت اسبابی که درآنجا قرار داشت خودم را پنهان میکردم وایشان مرتب به سمت من گلوله شلیک میکرد ولی هیچ کدام از گلوله هایش به من اصابت نمیکرد وبه خطا میرفت ومن مرتبا باصدای بلند به اومیگفتم نزن نزن ودرهمین حال ازخواب بیدارشدم.باتشکرازشما لطفا تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. اگر منظورتان از فامیل شما، یک خانم است و نه کسی که به شکل یک خانم به شما نزدیک شده، تعبیر خوابتان این است که او سعی می کند که افکار و کلامش را از شما بپوشاند و نظر واقعی و نیت واقعی اش را نسبت به شما مخفی می کند. او از نزدیکی به شما اهدافی دارد که نمی تواند به آن اهداف برسد. شما نباید گول ابراز محبت صمیمانه ی او را بخورید. تشکر از همراهیتون.
reza : سلام وقت تون بخیر.
یه نفر به من یه کلت کمری داد که یه نفرو بکشم انگار توی یکی از اتاقهای خونمون بودم بعد داشتم کلت سر هم میکردم که دیدم یه نفر از در وارد شد و یه مسلسل دستش بود وبه سمت من گرفت و شلیک کرد هفت هشت تیر به سمتم شلیک کرد اما به خودم نگاه کردم دیدم اصلا زخمی نشدم و با خودم فکر میکردم که اون نفری که اسلحه به من داده قراره همین مردو بکشم بعد گفتم که من آدم کش نیستم یه تیر هوایی شلیک کردم که بگم بهش شلیک کردم و بعدش با دست اشاره میکردم که فرار کنه حالا می ترسیدم مامور صدای شلیک شنیدن الان میان و میگرفتم بعد داشتم اسلحه رو با وسایل خونه جاسازی میکردم تا از خونه خارج کنم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. می گویند نکوب به درب کسی با انگشت، که می زنند دربت را بامشت!! خوابتان گویای این است که اگر نیت بدی در مورد کسی داشته باشید، قبل از اینکه بخواهید این نیتتان را عملی کنید خداوند بدترش را سرتان خواهد آورد. پس هرگز قضاوت ناروا نکنید و برای کسی نقشه نکشید. حالا که خداوند شما را از خطرات مصون و محفوظ نگه داشته، به شکرانه ی این محبت خداوند، شما هم از عمل و صحبت ناحق امتناع کنید و با سیاست و خرد، با مردم تعامل کنید. تشکر از همراهیتون.
حسین ب : سلام خواب دیدم دست زن عموم یه اسلحه هست داره خشابو پر میکنه،بعد دیدم میخواد خشاب جا کن تو اسلحه ،ولی ضامن نکشیده بود تا خشاب گذاشت روی اسلحه ،من نزدیکش بودم اسلحه رو گرفتم تا شلیک نکنه البته به کسی خاصی شلیک نمیکرد اسلحه تو دست من سه تا تیر با صدای بلند به سقف شلیک کرد
حسین ب : چرا تعبیر خوابم نی؟؟؟
فریبا هراتی
: سلام. به دلیل اختلال اینترنت پاسخ بنده به شما نرسیده بود. مجددا خدمتتان عرض می کنم. خانم عموی شما شخصیتی مغرور دارندو نسبت به مسئله ای حالت دفاعی گرفته اند. ایشان عصبانی است و شما می خواهید که او خویشتندار باشد و اجازه ندهد که خشم او افرادی را هدف بگیرد که نقشی در نگرانی و ناراحتی او ندارند. شما به او کمک می کنید که نگرانی های او به سمت شخص بی گناهی نشانه گرفته نشود و او کسی را قضاوت ناحق نکند. تشکر از همراهیتون.
Maya : عرض ادب خانم هراتی نازنین عیدتون مبارک
خواب دیدم خواهرم با بچه هاش دارن سوار ماشینشون میشن که برن یادم نیست چه کسی اما به من یه اسلحه بزرگ میده و به من میگه مراقب فلانی باش اگه تکون خورد بزنش انگار ادم خطر ناکی باشه من پشت سرش بودم که تکون خورد و من دوبار بهش شلیک کردم یه ماشین اومد که برسونتش بیمارستان من ناراحت بودم بخاطر زخمی شدنش و فکر کنم خواهرم داشت سرزنشم میکرد که چرا زدیش و وقتی سوار ماشین کردنش اون ادمو رفتم سمت ماشین و ببینم چطوره؟ دیدم دراز کشیده رو صندلی عقب و چندتا مردهم تو ماشینن و دیدم اونا می خوان بیان منو‌بگیرن همینکه خواستن از ماشین بیان بیرون من دویدم سمت ماشین خواهرم اون چندتا مرد دویدن سمتم اسلحه رو گرفتم سمتشون ترسیدن و داشتن فرار می کردن من به عمد شلیک کردم اما جوری که خطا بره و بترسمن ولی دومین بار هدف گرفتم به پای یکیشون که بتونیم بگیریمش و خورد به پاش انگار ادمای خوبی نبودن کف خیابون و نگاه کردم دیدم لکه های خون پاش ریختن رو زمین و مسیرشونو پیدا می توانستیم بکنیم به خواهرم گفتم سوار شو بریم دنبالشون پیداشون کنیم در نهایت ندیدم که خودشونو پیدا کردیم ولی ردشونو با همون لکه های خون پاش رو آسفالت زدیم خانم هراتی عزیز چیزی که برام جالب بود تسلط من در تیراندازی بود و هربار به هدف می خورد و اینکه واهمه ای نداشتم بخار داشتن اسلحه حال خوبی داشتم حتی وقتی در خطر بودم سپاس از محبتتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. خواهر شما و فرزندانش کنترل زندگی خودشان را به دست دارند. شما اما مراقب هستید که زندگی به کامتان پیش برود و اگر مخالفتی با خودتان ببینید عکس العمل تندی از خودتان نشان خواهید داد. در اثر تصمیم بی فکری که نسبت به مسئله ای خواهید گرفت، احساس گناه خواهید کرد و مورد ملامت خواهرتان قرار می گیرید. شما احساس تهاجمی پیدا می کنید و خشمتان را سر دیگران خالی می کنید و هر بار که این کار را می کنید دلتان خنک می شود! سعی می کنید در زندگی تان هدفمند پیش بروید و موضع قدرت در مورد مسائل داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
پیمان : سلام من خواب دیدم که با سه نفر رفتین تو عربستان برا جاسوسی بعد به یه نفر از ما شک کردن بازداشتش کردن بعد که مدرک نداشتن ازادش کردن بعد برای ماموریتی که داشتیم من برا انتقام خون رفیق شهیدم رفتم تو ساختمون چند نفر رو کشتم بعد راحتی از در فرار کردم کسیم منو ندید ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید دشمنانتان و کسانی که باعث عصبانیت و ناراحتی تان می شوند، و کسانی را که به آنها اعتمادی ندارید را خوب بررسی کنید و از شرایط و کارهایشان سر در بیاورید. حتی اگر به کارتان مربوط می شود، ممکن است واقعا بخواهید جاسوسی کنید. دوست شما کنترل و خویشتنداری ندارد و باین خاطر احساس گناه می کند و اگر بخواهد دشمنانتان را بررسی و جاسوسی شان را بکند، لو می رود اما شما می توانید به افکار و ایده هایی که آنان در سر دارند بخوبی پی ببرید و باعث شوید که اعتبار و حیثیت چند نفر از آنان به کل از بین برود و موفق خواهید شد که از کارشان سر دربیاورید و خودتان هم گیر نخواهید افتاد. تشکر از همراهیتون.
Rahar : سلام و عرض ادب، من خواب ديدم عروسي هموي دوست پسرم هست عروس ناراحت بود ميگقت همه با حرفاشون ناراحتش مي كنن من بهش ميگفتم به حرف هيچ كس توجه نكن ولي داخل عروسي نرفته بودم عروسي تو يه خونه قديمي بود، بيرون خونه من با دوست پسرم نشسته بودم آخراي عروسي بود همش ميگفتم الان مادر پدرت ميان بيرون ميگفت مهم نيست يهو از دور ديد دارن ميان بيرون شروع كرديم به فرار كردن ولي اصلا حواسش به من نبود، من از يه راه پله پيچ در پيچ ميدوييدم ميرفتم بالا پشت به پنجره قايم شدم يهو پدرش با يه اسلحه اومد گفت اين مال تو هست من همش ميگفتم اين مال من نيست پدرش عصباني بود يهو مادرش اومد گفت ولش كن آخه اين اسلحه ميخواد چيكار اصلا به من توجهي نمي كرد دنبال پسرش ميگشت آخرش با هم از اونجا اومديم بيرون ديگه ازشون نميترسيدم ولي دوستم نيود هي داد ميزديم صداش ميكرديم ولي نبود تو دلم ميگفتم ديدي ولم كرد رفت
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم قبل از هر چیز بهتر است به شما یادآور این موضوع باشم که با توجه به این که روزانه دهها یا حتی گاهی صدها نفر تعابیر خوابشان را برای من ارسال می کنند، من نه قادر هستم که اسم آنها را به یاد بیاورم و نه خوابهایشان را!! پس اینکه نوشته اید عروسی همون دوست پسرم هست من اصلا به یاد ندارم که خواب قبلیتان چه بوده و چه اتفاقاتی در جریان بوده است. پس توضیحات اینچنینی برای من بی فایده است. اما دوست پسر شما نگرانی هایی دارد که به خاطر افکار قدیمی خانواده اش، مجبور است یک سری مسائل را تحمل کند و می خواهد از این نگرش های اجباری خانواده اش فرار کند. شما احساس می کنید که زندگی تان در شرایطی پیچیده قرار گرفته و می خواهید زندگیتان را متحول کنید. پدر دوستتان از ازدواج شما با او مخالفتی ندارد در حالی که مادرش تمایلی به این ندارد که شما با پسرش در ارتباط باشید. اما او در شرایط سختی قرار دارد و اگر خیلی به او فشار عصبی وارد شود ممکن است قید همه ی شما را یکجا بزند و بی خیال همه ی شما شود. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام.خسته نباشید تو خواب دیدم انگار تو حیاط خونه قدیمی خودمون هستیم که خالم و دخترش یک چرخ خیاطی که متعلق به خالم هست و( تو بیداری هم این چرخ رو داره )نشستن و دارن یک سری پارچه گل گلی و یه سری هم ساده میدوزند که تو این بین یک خانمی هم برای خالم یه پارچه میاره و ازش میخواد براش بدوزه تو خواب خالم انگار ناراحت بود و غمگین بعد یکدفعه رفت از تو آشپزخونه کارد بزرگ اورد و چند تا مرغ رو گرفت دستش و چند تا مرغ هم دست دخترش بود که همه مرغاپرشون سفید بود خودش میخواست همه رو سر ببره که بپزه حدودا ۶ تا مرغ بود بزرگ و چاق بودن مرغا بعد نمیدونم پسرش از کجا پیداش شد و یک تفنگ از این بزرگا دستش بود و شروع کرد سمت من شلیک کردن منم از دستش فرار کردم رفتم تو اتاق و اون هم به صورت رگباری شلیک کرد ولی همه خوردن تو دیوار بعد نمیدونم تو اتاق چطور یه در دیگه بود که از اون اتاق به اتاقای دیگه راه داشت منم رفتم تو اون اتاقا تا ببینم چه خبره.ولی هنوز از اون اتاق هم میتونستم ببینمشون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خاله ی شما می خواهد برای آینده برنامه ریزی کند و همه ی ترسهایش را از بین ببرد. او می خواهد که شاد و با نشاط باشد و تمام مولفه ها و عناصری را که باعث خوشحالی او می شوند به هم پیوند بزند. اما او به خاطر مشکلات مالی فکرش ناراحت است. او می خواهد کاری کند که زندگی اش به تعادل برسد و بچه هایش به سعادت خانوادگی برسند و احساس خوشبختی کنند. پسر خاله تان احتمالا از شما خوشش می آید و تمایل دارد که از شما خواستگاری کند. شاید شما زیاد تمایلی به ازدواج در شرایط حاضر نداشته باشید یا او را زیاد نپسندید و بخواهید به موقعیت های دیگر فکر کنید. تشکر از همراهیتون.
salimhsalari : سلام وقت بخیر.
خواب دیدم یه درخواست ورقه برای دانشگاه نوشته بودم .یه خانم کمکم می کرد تا درخواستم تایید بشه.اسمم با شماره دانشجویی توی درخواست اشتباه نوشته بودند .اسمم رو درست کردم ولی وقت نشد شماره دانشجویی رو درست کنم.
با اون خانم که میخواست کمکم کنه .فرار می کردیم .دنبالمون بودن میخواستن درخواست .ورقه رو ازمون بگیرن خانم ورقه رو طرف من انداخت من گرفتمش...با هم فرار کردیم .رسیدیم به یه جایی که مثل یه دره ای بود. چند نفر از قبل اون جا کمین کرده بودند .با اسلحه..یه پسر که کمین کرده بود .میگفت میخواد منو بکشه...یه خانم هم بالای دره با اسلحه تیر اندازی میکرد .تیرها به من نمی خوردن .توی خواب بیشتر از تیرهای مرد خودمو پنهان میکردم...و از تیرهای خانم نمی ترسیدم..میتونست بهم تیر بزنه ولی نمی زد..
اون خانم که کمکم میکرد .اونم میخواستن بکشن..
ممنون و تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید هدفی را دنبال کنید و کار جدیدی را شروع کنید و سعی می کنید که خودتان را به واسطه ی این کار اثبات کنید و رتبه ی خودتان را مشخص کنید. شما از مواجهه با مشکلات دوری می کنید و این هدف شما هر چه که هست، بورس تحصیلی یا چیزی مشابه، رقابت زیادی در این زمینه وجود دارد و احتمالا آقایی هست که رقیب اصلی شماست و او می خواهد جایگاه شما را به دست بیاورد و رتبه ی بالاتری کسب کند همینطور خانمی که هدفش این است که موفقتر از شما عمل کند و شما بیشتر نگران این هستید که این آقا جایگاه و موقعیت تقاضا شده به وسیله ی شما را کسب کند. اگر به شما تیر نخورده شما به خواسته تان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
amir : با سلام و عرض ادب
روزتون خوش و ایام بکام سرکار خانم هراتی عزیز
دیشب خواب دیدم سه نفر هستیم که برای یه آدم سیه چرده تو آمریکا کار میکنیم , طرف کوبایی بود کارمون تموم شد و ایشون به هر کدوم از ما مزدمون رو دادن به اولی که بیشتر کار کرده بود 3 دلار کوبایی , به من 2 و به آخرین نفرمون 1 دلار کوبایی دادن , همه راضی بودیم یه خانم باهامون بود و داشت ما سه تا رو میبرد جایی , رفتیم رفتیم یهو دیدیم ماها رو آورده خارج از شهر , دیدم از دور با هواپیما و هلی کوپتر و کامیون دارن میان سرغ ما , همین که نزدیکمون شدن , سریع دویدم پشت یکی از سلاح های اونها که یه مسلسل مشکی عالی بود و همشون رو هدف قرار دادم اول هواپیما و کامیونشون رو منفجر کردم بعدش هلی کوپترشون رو که تو آسمون بود زدم همه شلیک هایی که کردم به هدف خوردن , انفجارها صدا نداشت ولی شعله ی آتش داشتن , ... سپاسگزار و ممنون از محبت شما
لازم به ذکر خانواده ما هم سه نفره هست .... آیا این ربط به اون سه نفری که کار میکردن داره , ... ? ممنون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. دوران سختی ها به زودی به پایان می رسد. دو بیانگر تعادل، تنوع، مشارکت، پیوند زناشویی، روح یا پذیرش است. شما اهداف بالایی دارید و با دوگانگی ها و تضادهای زندگی مبارزه می کنید و بر آن ها غلبه می کنید. فکر نمی کنم مربوط به سه نفر خانواده شما باشد ولی اگر باشد، یک نمایانگر فردیت، استقلال، رهبری، اصالت، اعتماد به نفس است و 3 بیانگر زندگی، نشاط و سرزندگی، قدرت درونی، تکامل، تصور، خلاقیت، انرژی، کشف خود و تجربه است که به ترتیب به این اهداف خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
amir : سپاسگزارم خانم هراتی عزیز
فریبا هراتی
: خواهش میکنم.