تعبیر خواب اعلامیه
اگر خواب ببینید اعلامیه ای را پخش می کنید، به علت دعوا و مشاجرات، کارتان به دادگاه کشیده خواهد شد. اگر اعلامیه ای را چاپ می کنید، اخبار ناخوشایندی را خواهید شنید.
اگر کسی ببیند پادشاهی یا عالمی یامرد صالحی منشوری به وی داد که در آن کلام ها نوشته بود، دلیل بر سعادت دنیا و آخرت است. اگر در آنجا سخنان بد نوشته بود، دلیل به خلاف است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند پادشاه منشوری به او داد و به خط سبز نوشته بود. دلیل که حق تعالی او را بیامرزد و از وی خشنود شود.
لوک اویتنهاو می گوید: تعبیر اعلامیه رسیدن خبرهای غیر منتظره است و خواندن اعلامیه تعبیرش این است که شخصی به شما اهانت خواهد کرد. چاپ کردن اعلامیه، ارتقاء شغلی، دست به دست دادن اعلامیه، انجام کاری بد و چسباندن اعلامیه به معنی اتلاف وقت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Shamim : سلام شب بخیر دیشب خواب دیدم که میخواستم برم پیک نیک با دوستام ،بعد تو وسایلم دوتا دستمال سبز داشتم که قاطی وسایلم بود ،خواستم برم دستشویی دیدم دوتادستمال روی روشویی گذاشته و من با خودم میگفتم کار احمده(بردارم که فوت شده)بعد باخودم گفتم ایراد نداره بازم خدارو شکر که احمد کنارمونه!
بعد دیدم انگار خونه عموم هستم ولی اتاق خودمو داشتم بقیه ی خونه انگاری که خونه ی عموم بود و فامیلای مادریم از شهر دیگه اومدن واسه مراسم عزاداری!(تو این قسمت خوابم میدونستم برادرم فوت کرده)
بعد تو خواب دیدم یکی از خاله هام روسری سفیدی سرشه که خیلی بهش میاد و جوون تر شده.
بعد دیدم یکی دیگه از خاله هام یک اعلامیه ترحیم دستش هست و به شوهر عمه م میگه این اعلامیه ی ترحیم توئه ،احمد آورده یا احمد درست کرده دقیق یادم نیس!
بعد دوباره دیدم که از جعبه تقسیم برق خونه عموم یهو یه دود سیاه زیادی مثل دود آتش دراومد و زن عموم از تو آشپز خونه یه کاری گرد که اون دود قطع شد و یه چیزی مثل برف پخش میشد و یه نسیم خیلی ملایم و خنکی به پوستم خورد
ببخشید طولانی شد ممنون
فریبا هراتی
: سلام. صبح به خیر. شما می خواهید از غم فارغ شوید و برادرتان می خواهد که شما گذشته های بد را فراموش کنید و بدانید که روح او زنده است و با شماست. خبرهای بدی راجع به عمویتان در جریان است که باید صدقه بدهید تا دفع شر شود. البته انشالله به خیر می گذرد و ختم به خوبی خواهد شد. خاله تان سفید بخت و خوشحال می شود. تشکر از همراهیتون.
sogand : سلام ممنونم خانم هراتی ممنونم
فریبا هراتی
: بله متوجه هستم. در تعبیر تاثیری ندارد.
sogand : سلام صبح خواب دیدم که در منزل مادر جاریم هستم واین خانم در خوابم فکر می کردم صاحب عزا است ودر منزلش روی مبلی نشسته بودم ولی شلوغ نبود واصلا نمی دانم کی مرده بود در دیوار روبرو چند تا اعلا میه به دیوار زده بودند که دقت کردم چهار تا بود سه تا پیش هم ویکی هم زیر انها سمت چپ اولی سمت راست عکس دخترش {جاریم است }بود ودومی وسومی هم فکر کنم پسرهایش بودند ولی اخری را خوب ندیدم ولی عکس مرد جوانی بود شاید نوه اش وزیر ان اعلامیه ها که بلند بود توضیحاتی نوشته شده بود خیلی هم نوشته شده بود مثل روزنامه من می خواستم بخوانم ولی فکر می کردم من را می بینند وصورت خوشی ندارد وبعد دیدم که در منزل دیگری هستم نمی دانم چرا انجا بودم ان منزل همسایه دوران کودکیم بود وشوهر همان خانم که اعلامیه اش روی دیوار بود{برادر شوهر م} انجا بود وداشتیم با هم ریاضی وحساب کار می کردیم وبرادر شوهرم خنده می کرد من به پسرم گفتم این کار عمو ما را چقدر جلو می اندازد حدود سی میلیون بعد در زدند وخانمی از اقوام امد وسفره ایی که بهش داده بودم را برگرداند انگار قرض گرفته بود برای همین مراسم ختم وگل های قرمز داشت وکمی هم سوخته بود وبه پرده شبیه بود ولی تا کرده بود من مقداری از سوختگی هایش را کندم با دستم بعد من عین همان رااز کشو اشپز خانه اوردم به او دادم با گل های نارنجی وسالم تر وانگار گفتم این که اوردی مال من نیست واین یکی هست ودادم بهش انگار در ان مجلس ختم منتظر یکی ازپسرها ونوه هایش بودندکه از را ه دوری باید می امدو اسم بچه هایش را نام می بردندکه یکی هم نام پسرم است {در واقعیت رابطه ایی با برادر شوهرم وخانمش ندارم کدورتی بین ما هست}ممنون مثل همیشه
فریبا هراتی
: سلام. جاری شما به خاطر مسئله ای ناراحت است و او نمی تواند گذشته را رها کند و به سمت آینده و جلو پیشرفت کند او احساس می کند که بد شانس است. برادر شوهر شما به شما درس و حساب کتاب زندگی یاد داده و شما می دانید که او آدمی است که سطحی است و با احساساتش صاف و صادق نیست. فامیل می گویند که شما افسرده هستید ولی شما سعی می کنید که اجتماعی و متواضع و سرزنده باشید و اصلا اینطور نیست که افسرده باشید و همیشه ابراز ناراحتی کنید. تشکراز همراهیتون.