تعبیر خواب افتادن
افتادن در خواب به چند وجه دارای تعابیر مختلف است. افتادن از پشت بام خانه، دلیل بر نزول امکانات مالی است. اگر کسی که از بام افتاد، ضایعه ای در جسمش پیدا شد، خسارت جسمی در بیداری خواهد دید و اگر ضایعه ای در جسمش پیدا نشد، زیان مالی دربر دارد.
افتادن به رو، بدون ضایعه و سلامت برخاستن، وارد شدن خطری است که گذراست. اگر در حال دویدن بود و بر زمین افتاد، دلیل بر اینکه در کاری شتاب به خرج می دهد که زیانبخش است.
اگر سقف و یا دیواری از منزل افتاد و بر اهالی منزل صدمه ای وارد نشد، خطری برای آنان در راه است که به دعا و صدقه برطرف می گردد. اگر کسی شما را پرت کرد و در نتیجه به زمین خوردید، شخصی موجب کاهش مقام شما می شود و اگر شما کسی را به پایین انداختید این آسیب از شما به دیگری وارد می آید.
تعبیر خواب افتادن آرام و آهسته
اگر افتادید ولی آرام و آهسته (مثل یک ورقه کاغذ در هوا) به زمین رسیدید خطری شما را تهدید می کند ولی زیان نمی بینید. اگر از ارتفاع افتادید اما زیر پای شما آبی صاف و روشن بود، حادثه ای اتفاق می افتد که به خشنودی شما پایان میابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
akram kt : سلام
خواب دیدم طبقه چهارم با خواهرم و پسر کوچیکم می خواهیم آسانسور سوار شیم
در آسانسور که باز میشه پسرم که شیطونم هست خیلی میدوئه میره توی آسانسور - ته آسانسور بازه و دو سه تا میله مانند داره میره روی میله ها من ماتم میبره - هیچکار نمی تونم بکنم -حتی وارد آسانسور نمیشم میفته میله ها رو میچسبه ولی من دورم نمی تونم بگیرمش - میفته پایین- با خواهرم میریم پایین - هی پیش خودم میگم شاید افتاده روی چیزی و سالمه - وقتی میرسم پایین میبینم یه خانمی یه عالمه استخون توی یک لگن و یه لگن پر مغز انسان جمع کرده نمی تونم ببینم خارج میشم با یه حال بد تو فضای باز میشینم و فکر میکنم بچم از دست رفت-امروز 30 دی خواب دیدم -وقتی بیدار شدم ساعت 6:50 صبح بود - پا شدم نماز خوندم
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما ممکن است بازتاب ترس شما نسبت به سقوط فرزندتان از آسانسور باشد و در این صورت باطل است. اما اگر شما در واقعیت در آپارتمان و در طبقه ی چهارم زندگی یا رفت و امد نمی کنید، تعبیر بودن در طبقه ی چهارم این است که شما از هر جهت در زندگی تان از نظر مادیات، قوی و تکمیل هستید ولی نگرانی شما به خطر این است که نکند پسرتان به حرف شما گوش ندهد و خودسرانه در زندگی اش مرتکب اشتباهی شود که منجر به شکست او شود. شما احساس می کنید که کنترل کافی روی او ندارید و یا نمی توانید به خوبی از او حمایت کنید. شما به شدت از بی عقلی و عدم درایت کافی پسرتان نسبت به مسائل تحت استرس قرار دارید. نقطه ضعفی در برنامه ها و خط فکری شما وجود دارد که اعتماد به نفستان را کم کرده و اینطور به شما شوک و نگرانی وارد می کند. برای سلامت فرزندتان بگویید به اندازه ی وسعتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را تماما" به فقرا ببخشید و در اینکار هم مطلقا کوتاهی نکنید یا خست به خرج ندهید. تشکر از همراهیتون.
akram kt : ممنون از لطف شما - چشم حتما فقط ما از سال قبل توی ذهنمون بود گوسفند عقیقه کنیم - آیا عقیقه خوبه انجام بدیم براش؟
فریبا هراتی
: اگر عقیقه نکرده اید حتما حتما قورا باید اینکار را بکنید!!! مطلقا در اینکار کوتاهی نکنید.
Sara : سلام خانوم هراتی عزیز دیشب پسر۱۱ ساله ام خواب دیده با من وپدر وخواهرش داخل قطاره بعد رفتیم منزل وبعد انگار دیگه ما نبودیم بعد دید یک عالمه آدم تو اتاقش جمع شدن یک خانوم وآقا گفتند ما پلیسیم گفتن به هر کسی میگیم باید از اینجا بپره (ما طبقه ی دوم هستیم از سقف حیاط خلوت منظورش بوده)به یه مرد که بچه ی نوزاد بغلش بوده گفت یا خودت باید بپری یا بچتو میندازیم بعد مرده بچه رو داد به یه خانومه خودش پرید،به پسرم گفت حالا نوبته تو هست موقع پریدنه پسرم گفته من نمیخوام بمیرم گفتن اگه نری خودمون میبریمت بعد پسرم گفته باشه و از بالا جنازه ی اون مرد رو دیده که افتاده پایین ومرده وخونین هست وقتی پریده دیده پسر خواهرم هم انداختن پایین خیلی ترسیده بود وگریه میکنه اونم در حین افتادن دیده ووقتی خورد زمین دید جلوی چشماش سیاه شده وهیچی دیگه معلوم نبوده دیده بود روی صفحه ی سیاه جلوی چشماش با رنگ سفید نوشته بودن پایان زندگی
فریبا هراتی
: سلام. همه ی خانواده ی شما، شخصیت هایی روشمند دارید، و کارها را به صورت های خاصی سازماندهی می کنید و می خواهید منظم و مرتب باشید و بر طبق نورم ها و استاندارهای جامعه به پیش بروید. اما شاید او مجبور شود، برای پیشرفت بیشتر، از قوانین خاصی پیروی کند و نمی تواند همیشه همانجور رفتار کند که خودش دوست دارد! پسر شما از اینکه زندگی اش عوض شود خوشش نمی آید و نمی خواهد که مجبور شود برای پیشرفت در زندگی اش ریسک کند و می ترسد که روش زندگی اش را عوض کند و شکست بخورد. اما او مجبور است پیامد و مسئولیت رفتار و کارهایش را بپذیرد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام خانم هراتی عزیز امیدوارم خوب باشید لطفا خوابم دیده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نیاز دارید که در مورد یک موقعیت یا رابطه لی در زندگی تان دوباره فکر کنید و آنرا دوباره ارزیابی کنید. شما سعی می کنید که از نظر روحی به خاطر لطماتی که از برادرتان به شما وارد شده، خودتان را ترمیم کنید و آرامش روحی پیدا کنید ولی دخالت های همسر او کار را خرابتر می کند و نمی گذارد که از این موقعیت سخت و یا ناراحت کننده ای که در آن قرار گرفته اید رها شوید. شما سعی می کنید که با برادر بزرگتان کمال مشورت کنید و این مشکلات را حل کنید. فرزند کوچک شما در خواب، در تعبیر، استعاره از جنبه های رشد نیافته و ناکافی وجود خودتان است و به این معنی است که شما احساس می کنید که از اوج موفقیت به استیصال رسیده اید و نیاز دارید که برادرتان شما را کمک کند و از این شرایط استرس زا بیرونتان بیاورد. تعبیر به فرزند کوچک شما در واقعیت اصلا اشاره ندارد و مربوط به او نیست. شما از حرفهایی که شنیده اید دچار استرس زیاد شده اید. با این وجود به خاطر دفع شر از خودتان و خانواده تان بگویید برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
رخساره : سلام وخداقوت.چندشب پیش این خواب رو دیدم( فکر کنم دهم ماه بود دقیق یادم نیست).من بچه دوم رو باردارم واستراحت مطلق هستم.خواب دیدم توی خونه درحال نماز خوندن هستم که دایی وزندایی وپسردایی شوهرم خونمون هستن(زنداییش جوانتر ولاغرتر بود توی خواب،ایشون بخاطر بیماری تیرویید چشمهاشون آسیب دیده ولی توی خواب جوان وسالم بودن) من همچنان نماز میخوندم که اونها تصمیم گرفتن برن وزندایی شوهرم وسط نماز بامن میخواست خداحافظی کنه که من بااشاره بهش فهموندم میخوام نمازم رو بخونم ونمازم رو قطع نکردم وبه نماز خوندن ادامه دادم وکامل نمازم رو خوندم یه نماز مستحبی دورکعتی بود که بعدش باید ۷۵ بار ذکر یا مذل میگفتم من نماز رو خوندم ولی ذکربعدش رو نگفتم گفتم زنداییش رو بدرقه کنم بعدش با خیال راحت ذکر رو میگم تسبیحم هم آماده کنارم بود(همون چادر گلدار سفید نمازم وتسبیح سفید خودم بود)رفتم باهاشون خداحافظی کنم که پسرداییش بامن بد صحبت کرد(توخواب پسرداییش یه لحظه شبیه مرد همسایمون شد)باهم بحث کردن وهمسرم طرف داری منو کرد وپسرداییش توخواب همسرم رو هل داد سمت آشپزخونه.پنجره اش باز بود گفتم همسرم نرو اونور پنجره بازه میافتید که پسر داییش از عمد هلش داد وهردوشون از پنجره افتادن پایین شوهرم رو صدا میزدم رفتم لب پنجره دیدم به رو شکم افتادن همسرم لبه دیوار همسایه افتاده بودوپسرداییش روی زمین ولی خون و جراحتی ندیدم که از خواب پریدم.خونه توی خواب همین خونه ای که هستیم بودوطبقه ۴هستیم .لباس زندایی ودایی وپسرش تیره بود مادرشوهرم هم بود ولی هیچ دخالتی نکرد ولباس سفید تنش بود.ممنون میشم بکید اینکه همسرم از طبقه ۴ توسط پسرداییش افتاده تعبیرش چیه؟آیاربطی به بارداری من داره؟درپناه حق سلامت باشید.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. رفتار زن دایی و پسر دایی همسرتان با شما دوستانه نیست و به دلائلی از شما کینه و یا کدورتی به دل دارند. زن دایی همسرتان به خاطر شرایط زندگی خودش، احساس خوشبختی نمی کند و کم خردی و بی عقلی از خودش نشان می دهد. شما می خواهید هدفتان را هر جور شده به دست بیاورید و به موفقیت هم خواهید رسید. ایمانتان قویست و آرامش و امید و کرامت تان را هم حفظ خواهید کرد. اما پسر دایی همسرتان به خاطر مسائل مالی تلاش می کند که همسرتان را وادار به انجام یک ریسک کند. با این وجود، همسرتان بر مشکلات غلبه خواهد کرد ولی پسر دایی او، شکست مالی خواهد خورد و احساساتش جریحه دار می شود. خیر ربطی به بارداری شما ندارد ولی باید همسرتان را آگاه کنید که گول نظرات واهی پسردایی اش را نخورد تا ضرر مالی نکند. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام.بعداز نماز صبح خواب دیدم برادرزاده ام که ۴ سالش هست.در خواب طفل تقریبا یکساله ایی بود.روی چند تا پله که مادرم با دستمال مشغول تمیز کردن آنها بود بازی میکرد .در حینی که مادرم به من میگفت فردا برم آرد بخرم و بیارم حلوایی درست کنم من هم گفتم خوب برو بیار و درذهنم گفتم زعفران هم بهش اضافه کنم.که یهو برادرزادم از پله ها قل خورد خیلی هول شدیم .نگاش کردم دیدم دستهای نازک و کوچکی داره و یکی از دستاش قطع شده .فریاد زنان رفتم برادرم را بیدار کردم .چون هم خودش و هم زنش خوابیده بودن.من فقط شیون و گریه میکردم . یکی از چشماش خون میامد نه کم ولی تقریبا متوسط.حالم خیلی بده خانم هراتی صدقه دادم.و توی خواب دعا میکردم دکتری پیدا بشه پیوند دستش را انجام بده..ممنون بزرگوار لطفا دعا کنید برای این بنده گناهکار
فریبا هراتی
: سلام. شما به برادرزاده تان خیلی اهمیت می دهید و مادرتان برای تربیت او تلاش می کند تا او بتواند در زندگی پیشرفت کند. برادرتان و همسرش به اندازه ی کافی حواسشان به بچه شان نیست و این بچه نیاز بیشتری به محبت و توجه پدر و مادرش دارد. اگر دست راست او قطع شده بوده، از پدرش محبت کمتری دریافت کرده و اگر دست چپ او قطع شده از مادرش کمتر محبت گرفته. شما می خواهید شور و شوق بیشتری به زندگی این بچه وارد شود. برای سلامتی خانواده تان بگویید یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. بچه ها درکشان بالاست و خیال نکنید که کوچک هستند و نمی فهمند. تشکر از همراهیتون
g m : سلام و وقت بخیر. دیشب خواب دیدم ما روی پشت بام بودیم پسر کوچکم از پشت بام پرت شد پایین. من صداش کردم و دویدم سمتش بهش نرسیدم و افتاد. ندیدم چه اتفاقی بعدش افتاد از خواب بیدار شدم. یک دنیا تشکر برای تعابیر زیبا و صحیحتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به اوج موفقیت در کارتان می رسید ولی باید از نظر روحی و عاطفی مراقب پسر کوچکتان باشید. کم توجهی یا بی توجهی شما به او باعث خواهد شد که او اُفت شخصیتی پیدا کند و در زندگی به خاطر همین مسئله شکست بخورد. علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. شما همه ی این کارها را برای رسیدن به خوشبختی و آرامش خانواده تان انجام می دهید پس او را فراموش نکنید. تشکر از همراهیتون
masoud : سلام . خواب دیدم برادرم جوانم از ساختمانی که در واقعیت در حال ساخت آن هستیم ، از بالا به پایین افتاد .پاهاش داخل خاک فرو رفت و بعد سالم از اون خاک بیرون اومد . به تازگی هم قرار ازدواج گذاشته . تعبیر این خواب من چه چیزی میتونه باشه ؟
فریبا هراتی
: سلام. شما می ترسید که برادرتان ناامید و افسرده شود، شکست بخورد و یا اخلاقیات و بُعد معنوی را در وجودش نادیده بگیرد. شاید هم نگران هستید که از نظر مالی یا اجتماعی اعتبار و مقامش را از دست بدهد. اما اگر برادرتان در واقعیت نتواند به خواسته اش برسد و در این خصوص شکست بخورد، خیلی راحت قادر خواهد بود که مشکلات را کنار گذاشته و شروعی تازه داشته باشد. او نیاز دارد که روی ذهن و جسمش کار کند و انسان بهتری از خودش بسازد. تشکر از همراهیتون.
ستاره : سلام لطفا دیده نشه
خواب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما در بحث و گفتگو با همسرتان رفتاری اشتباه از خودش نشان می دهد و می خواهد هر چه که می گوید فورا انجام شود و تصمیماتش را خیلی سریع عملی کند. این اقدام عجولانه و عدم درایت کافی او گناهی بزرگ محسوب می شود که باعث می شود حتی علیرغم ایمان به خدای بزرگ، او مرتکب اشتباه شود. سقوط او به معنی سقوط از جایگاه بالای مقام و منزلت و پایین آمدن درک اوست. شما توکل به خدای بزرگ کرده اید و از او برای خودتان حمایت و یاری می طلبید. ایمان داشتن به این نیست که آدم بگوید من مسلمانم یا حاجی هستم ایمان به این است که انسان با انصاف و با درایت و مهربانی و رئوفت سعی کند که با مردم تعامل کند و اعتقادش را به وحدانیت خدای بزرگ هم حفظ کند. اشتباه مادر شوهرتان باعث استیصال او خواهد شد و مشکلات بیشتری برای حفظ استفلالش و یا برای ارتباط او با دیگران، برایش به وجود خواهد آورد. تشکر از همراهیتون
ستاره : سلام خواب دیدم من در
فریبا هراتی
: سلام. به خاطر مسئله ای همسر شما می خواهد از شما در مقابل برادرش حمایت کند ولی شخصیت او را خورد می کند و باعث ناامیدی او می شود. حمایت کردن از شما نباید به بهای تحقیر شخصیت آقا منشانه ی همسرتان به واسطه ی رفتارهای بد او بشود. دقت داشته باشید که وقتی که کسی با شما بدرفتاری می کند، و شما با او دهان به دهان می شوید که رفتار بد او را جبران کنید، در حقیقت شما، خودتان را به اندازه ی او بی ارزش می کنید و حرمتتان را پایین می آورید! این کاریست که همسر شما در قبال برادرش می کند. اخر سر هم خواهند گفت که هر دوی اینها رفتارهایشان بچه گانه و نابخردانه است. تشکر از همراهیتون.
شهرام : سلام خواب دیدم با برادرم در پشت بام خانه یی نشسته بودیم که برادرم از بالا افتاد پایین خیلی سعی کردم دستشو بگیرم اما نتانستم واو پرت شد پایین از بالا تماشا کردم متاسفانه دست و پاش شکسته و به حالت انسانهای معلول در گوشه یی در حیاط افتاده بود و تکان نمیخورد ، که از خواب بیدار شدم ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما و برادرتان در اوج موفقیت به سر می برید ولی او در انجام وظائفش مرتکب اشتباه شده و یا ریسک می کند و در کارش با شکست مواجه خواهد شد. او نخواهد توانست مانند گذشته ارتباطات خودش با دیگران و یا استقلال عملش را حفظ کند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.