کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مار افعی

اگر کسی در خانه خود افعی دید، دشمنی خانگی دارد و اگر آن را در صحرا و بیابان دید، دشمن او بیگانه است. اگر افعی را در جایی چنبره زده دید، دشمن در کمین اوست تا ضربه خود را وارد کند. جنگیدن با افعی و مار دلالت بر منازغه با دشمن دارد که در صورت پیروزی، بر دشمن پیروز خواهد شد. خوردن گوشت افعی، منفعت است.

فرار افعی زبونی و ضعف دشمن است. اگر ببینید افعی شما را چند بار نیش زد ولی شما فرار کردید، از واقعه بدی پریشان خواهید شد و به شما زیان خواهد رسید. اگر زنی جوان خواب مار افعی را ببیند، نشانه آن است که کسی می خواهد او را فریب دهد و به دردسر بیاندازد. اگر در خواب ببیند که مار از او می گریزد، در مقابل حمله های دیگران مقاوم خواهد بود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

58 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

nasim ariaa

nasim ariaa : سلام. من ديشب نيم ساعت قبل سحر خواب ديدم تو اشپزخونه هستم پدرم كه تو خواب از الانشون خيلي سالمتر و سرحالتر بودن با خواهرم ظرف ميشستن كه ناگهان مارافعي وحشتناكي كه دو تا سر داشت رو دهنه در ديدم حالا ميخواستم به اونا بگم نميشد صدا از دهنم نمبومد اول خودم پريدم رو كابينت و با دستم يقه لباس پدر و خواهرم گرفتم سه تايي فرار كرديم از در طبقه مون بيرون و درو بستيم. مادرمو كه از برادرم كه بيمار و طبقه بالاست صدا زدم يه اقاي سيد اشنا تو خواب پرستار برادرم بود كه تو واقعيت اينطور نيست و بع مادرم گفتم تقصير تو درها رو نبستي اومده تو و الان فقط اون اقاي سيد رو گغتم گغتم فقط اون ميتونه اين مارو بكشه كار ما نيست

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۳:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و پدر و خواهرتان می خواهید سعی کنید که برای آینده تان برنامه ریزی کنید و گرمی و امنیت بیشتری به زندگی تان راه دهید. پدر شما خوش باور و ساده دل هستند. افکار منفی به زندگی شما راه پیدا کرده که به خاطر عدم همکاری و عدم موفقیت در کار تیمی مادر و پدرتان برای بهبود سلامت برادرتان، به وجود آمده است. مادر شما ناخودآگاه رفتاری از خودش نشان می دهد که برادرتان فکر می کند که قرار است بمیرد و روحیه اش افسرده می شود و این باعث می شود که سلامت جسمانی او هم به خطر بیافتد. اما شما به یکی از ائمه ی اطهار متوسل می شوید تا انشالله با دعای خیرشان برادرتان از سختی ها نجات پیدا کند و شفا یابد و افکار منفی او از بین برود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۹:۵۴
Azad

Azad : با سلام و عرض ادب ظهر خواب ديدم يك جايي مثل مسجد هستيم ، من ميخواستم برم داخل كه يه مار خيلي بزرگ زرد رنگ فرار كرد به سمت بيرون خواهرم داخل مسير بود مار بهش برخورد كرد انگار دستش رو نيش زد، دستش درد گرفت و نشست ، ( شايد هم در ننيجه اصابت سر مار دستش درد گرفت، چون بنظر نميرسيد نيش زده باشه، من از خواهرم پرسيدم نيش زد ؟ جوابمو نداد) مار به سمت اتاق پيچيد مادرم داخل مسير بود، اونا متوجه مار نبودن ولي من حواسم بود، ميخواستم از داخل ماشين تفنگ بيارم سويچ پيشم نبود برگشتم براي سويچ كه بيدار شدم

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۱:۵۳
Azad

Azad : سلام ببخشيد اگه ميشه اين خواب رو تعبير كنيد، اون خواب قبلي رو فردا ارسال ميكنم، خيلي نگرانم، ممنون

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۹:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. وقتی شما به خداوند تکیه می کنید ناراحتی و ناامیدی از شما فرار می کند. خواهر شما نگران این است که با سختی ها و بی رحمی ها مواجه شود و یا خدای نکرده بیماری او را تهدید کند. شما سعی می کنید که از خانواده تان حمایت کنید و برای دفع شر اقدام کنید ولی قبل از اینکه کنترل زندگی تان را به دست بگیرید، لازم است که نیت کنید و اراده کنید تا نیروی محرکه ی کنترل زندگی تان را به حرکت بیاندازید. برای روشن کردن ذهنتان شما باید توکل به خدا داشته باشید و نیت خیر داشته باشید در غیر اینصورت نمی توانید بدون توکل چرخ زندگی تان را به حرکت درآورید. خواب شما می گوید که وقتی خدا را پناه خودتان بگیرید اضطرابات و نگرانی ها از زندگی تان دور می شود. برای دقع شر هم بگویید یک مرغ برایتان قربانی کنند. ( یا اگر وسعتان می رسد یک گوسفند قربانی کنید و گوشتش را درسته به فقرا ببخشید). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۳:۳۲
Bahar

Bahar : خانم هراتی گرامی بسیار متشکرم از شما و خواب هایی که بدرستی تعبیر میکنید امیدوارم موفق و سلامت باشید می خواستم خدمتتون بگم که با علم خدادادی شما خیلی از بندهای روی زمین از اتفاقات باخبر میشن این را بدانید دعا ما پست سر شما هست هر شب شما را دعا میکنم زمانی که قرآن می خوانم البته فکر کنم دیر تبریک تولدتان را میدهم (تولدتان مبارک) با عرض پوزش...
آرزوی سلامتی و خوشبختی برای بانوی مهربانم

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۵۱:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر از محبت شما. بنده هم برای شما آرزوی سلامت و سعادت و سربلندی و خوشبختی دارم. از دعای خیر شما بسیار خرسند و سپاسگزار هستم.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۸:۲۵
Bahar

Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که زیر رختخوابم ماری قهوه ای کوچک بیرون آمد با بالش دوراش کردم،دنبالم آمد در راه طبقه بالا کنار دیوار مارمولک قهوه ای با خال بزرگ کم یابی بچه دار شده بود به اتاق پدرم رسیدم چاله کم عمقی رادیدم که دوتا فرش لوله و ماری بزرگ مانند افعی از زیر خاک رد میشد وحشت کرده بودم زمین تکان میخورد یکباره دیدم در خانه عروسی هست هیاهویی بود در اتاق را کمی باز کردم لحظه عقد بود یکی از دامادها شلوار زری سبز با کت مشکی پوشیده بودعکس های عروس داماد هارا دیدم همش بهم میگفتن سه تا بچه های مامانت امروز عروسیشونه ولی من دوتا را دیدم میز شام رنگینی میچیدند خانه بسیار مجلل و زیبا شده بود عروس ها را تشخیص نمیدادم یک لحظه دیدم ...
خانم هراتی گرامی دوتاسوال از خدا حضرت زهرا داشتم و قرآن خواندم که جواب مرا بدهد...ربطی دارد؟
باتشکر

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۹:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تهدیدی را در زندگی تان دست کم می گیرید و آن تهدید، دلبستگی به مادیات و مسائل مالی است. البته شما سعی می کنید که عشق و آرامش را بر مسائل مالی ارجح بدانید و مادیگرایانه فکر نکنید. شما می خواهید کاری را انجام دهید که باید بخاطرش هزینه کنید و منتظر توافق و تایید هستید. البته این کار، کاری نیست که فقط یک بار نیاز به صرف هزینه داشته باشد و پیامدهایی هم دارد که برای یک یک این پیامدها، در صورتی که بتوانید توافق دیگران را جلب کنید، باز هم باید جداگانه هزینه کنید و پول خرج کنید. پدر شما مرتکب اشتباه و گناهی در گذشته شده و سعی کرده که مسائل قبلی را کنار گذاشته و فراموش کند و زمینه ی تازه ای برای زندگی اش بسازد ولی ترس و نگرانی یا گناهی بزرگ در زندگی او وجود دارد که نباید این تهدید و نگرانی را دست کم بگیرید. مسائل نگران کننده ای فکر پدرتان و خانواده تان را درگیر خواهد کرد. اگر شما برادرانتان را دیده اید، آنها مشکلات مالی خواهند داشت و اگر خواهرانتان را دیده اید، به خاطر رسیدن به خواسته هایشان ذهنشان ناراحت است و می خواهند که مشکلات در کارشان از بین برود. شما باید شرایط زندگی تان را بررسی کنید و از همدیگر به خوبی حمایت و پشتیبانی کنید. در اینصورت است که قادر خواهید بود به خوبی و با موفقیت افکارتان را سروسامان دهید و نتیجه ی مثبتی از مذاکره و مشورت با هم عایدتان خواهد شد. دوست خوبم من نمی دانم که مشغله ی فکری شما و سوالات شما از حضرت زهرا س چه بوده است که بخواهم تشخیص دهم به خوابتان مربوط هست یا خیر. من با توجه به توضیحاتی که شما نسبت به زندگی تان بیان می کنید و از روی نوشته های شما خوابتان را تعبیر می کنم و علم غیب ندارم که زندگی همه ی آدمها را حفظ باشم. خوابهای شما هشدار و راهنمای شما برای پیشبرد کارهایتان هستند و من می توانم نکاتی را در خوابتان برایتان شکافته و کد شکنی کنم تا شما درک بهتری نسبت به چیزی که دیده اید، پیدا کنید ولی غیبگو نیستم که با یک خواب شما بتوانم تمام زیر و بم زندگی تان را بدانم. با آرزوی موفقیت و تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۳:۱۰
ALI

ALI : سلام مجدد
رنگ مار ابلغ بود.مثل گربه های که در خیابان می بینیم. ترکیب جند رنگ زیتونی - کرم -طوسی-سیاه و ... رگ های از چند رنگ که خدمتتان عرض کردم خیلی از نظر رنگ شبیه گربه های خیابانی بود نمی توان یک رنگ به آن نسبت داد.لیکن افراشته با سری بزرگ و شاید زیر گردن مایل به سفید.دمی هم در کار نبود.بیشتر به افعی شباهت داشت.ضمنا بدو سال دارم:
1- چرا با اینکه سالهاست خانه پدری را در شهر دیگری ترک کرده ام ولی خیلی از خواب ها مانند این خواب محل حودثش شهر زادگاه من است.من فقط سالی چند بار برای دیدن خانواده می روم.
2-چرا نگاه کردن چشم در چشم با مار را خوب نمی دانند؟

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۰:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. رنگهای متفاوت به شخصی زیرک و باهوش اشاره دارد که می تواند خطرناک هم باشد. ضمیر ناخودآگاه شما برای حل مسائلی که از قبل در ذهنتان به جا مانده تصویر خانه ی پدریتان را برایتان مجسم می کند و یا اینکه پدرتان راجع به شما صحبت می کند و احتمالا او از شما عصبانی است. بنابر این شما انرژی او را در خواب دریافت می کنید و خواب آنجا را می بینید. چشم در تعبیر نشانه ی درک و بصیرت است و وقتی شما در چشم تمرکز می کنید یعنی آن درک روی شما تمرکز کرده و اگر چشمی باشد که مربوط به موجودی خطرناک است یعنی خطری متوجه شماست. ضمن اینکه لطفا دیگر اینگونه سوالها را نپرسید چون فرصت این کار از برنامه ی من خارج است و من در تعابیر صرفا مضمون کلی و تفسیر تعبیرتان را می نویسم و با توجه به صدها کاربری که هر روز خواب ارسال می کنند فرصت آموزش تعبیر خواب را ندارم. هیچ وقت چنین چیزی را نخواهید دید که بنویسم این = آن چون در کل این جور تعبیر غلط است و بنا به موضوعات جانبی خواب، هر تعبیر می تواند برای هر چیز مساوی یا نامساوی با دفعه ی قبل باشد. درنهایت اینکه همانطور که در ثبت نام به شما اطلاع رسانی شد هر دو کامنتی که شما ارسال می کنید یک حق خواب از شما کسر می شود. الان شما 3 سوال مجزا که دوتای آن ربطی به خوابتان ندارد را در یک کامنت ارسال کرده اید و بنابر این یک حق خواب از شما کسر شد.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۴۹:۴۵
ایلیار

ایلیار : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم یه خونه ساختم که نه در دا ره و نه پنجره. البته محل در و پنجره بود ولی من انگار خواسته بودم اینطور باشه بودم. از اتاق مستقیم و بدون در وصل بود به هال و اینجور
یه مار نازک و کوچک سمی دیدم از جلوم رد شد و من شدید ترسیدم. نفهمیدم کجا رفت. یه جای دیگه خونه همون مارو دیدم چنبره زده و یه مار بزرگتر از اوون نزدیکش هست ومیخواد اونو شکار کنه.البته من از مار بزرگتر نترسیدم و من داشتم نگاه میکردم. هر دو مار متوجه من شدن وانگار نمیخواستن من در گیریشونو ببینم راهشونو گرفتن و رفتن. البته مشخص بود مار بزرگتر به هدفش میرسه.
ممنون میشم اگه تعبیری دار ه بفرمایین

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۷:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما افکارتان را محدود نکرده اید ولی نشاط تان را از دست داده اید و امیدهایتان کم شده و همینطور می دانید که فرصت های جدیدی پیش روی شما نیست. با این وجود شما حق دارید که در آرامش زندگی کنید و می خواهید که افکار منفی را از ذهنتان پاک کنید. شما امروز به بینش و خردی رسیده اید و آگاهی های بزرگی یافته اید که می توانید این افکار منفی و ناامیدی هایتان را به راحتی دفع کنید و از بین ببرید. ایمان شما راحت به دست نیامده و با سختی به این مرحله از قدرت و تکامل رسیده اید و برای شما از بین بردن افکار منفی هیچ کاری ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۹:۵۸
zeinab

zeinab : با سلام.من پریشب خواب دیدم که رفتم عراق بصورت جهادی کمک کنم و اموزش بدم.جایی که ما بودیم بیشتر خرابه بنظر می رسید.یکی از خانم ها که تو تیم ما بود،رفته بود غذا بپزه-رفتم پیشش که دیدم مار زیادی اونجا هست.طول هر مار شاید ۴-۵ متر بود که مارها از سر و ناحیه دم هم سر داشتن.دوتا سر مار از سوراخ هایی داخل زمین زبون شون رو نشون میدادن.ولی کسی رو نیش نزدن که ساعت ۴ شب از خواب بلند شدم.(من ماما هستم و سالها قبل یه اردوی جهادی شرکت کردم و عراق هم فامیل داریم.شاید این اطلاعات به تعبیر خواب کمک کنه.)

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۵۴:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از دو جهت، به دو طرف کشیده می شوید و سر دو راهی مانده اید. حس می کنید که باری روی دوشتان سنگینی می کند و نمی دانید که کدام کار درست است و باید به چه کسی باور داشته باشید. تعبیر دیگر این است که شما به داشتن بچه علاقه دارید و به کار تیمی هم علاقه دارید و می دانید که در یک رابطه ای، باید همکاری کنید ولی نمی دانید که حواستان پی دلتان باشد و چیزی که عمیقا می خواهید و یا به کارتان فکر کنید. مسائل زیادی هست که فکرتان را مشغول کرده و باید تمام حواستان را به آنها جلب کنید. شاید مسیر زندگی تان را عوض کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۹:۰۷
Saria

Saria : بانو گفتم که چند ماهی از دوست پسرم جدا شدیم بعد رفت با دوست دختر سابقش دوست شدو دختره بهش خیانت کردو جدا شدن..خواب دیدم خونه مادربزرگم بودیم توی اتاق از خواب بیدار شدم دیدم یه سبزه عید که خیلی ساقه هاش تنکو کم بود بعد به چندتا چندتاش روبان پاپیونی قرمز زده شده وحتی چندتا عکسم بالای پاپیون بهش زده شده یادم نمیاد عکس کیا بود بعد من رفتم باگوشیم ازش چندتاعکس گرفتم تو خواب میدونستم دوست پسرم اینکارو کرده تا بهم بگه هنوز به فکر دوست دخترشه از اتاق بیرون رفتم،،رفتم جلو آینه ای که تو ایوان بود ولی خودمو نمیدیدم یه اتاق پشت سرم بود که فکرمیکردم دوست پسرم اونجاست موهامو باز کردم یکم اینور و اونورش کردم که دوست پسرم از تو شیشه ی اتاق ببینه بعد رفتم رو ایوان بیرون رونگاه کردم کسی نبود خواستم برگردم که موهامو شونه کنم دیدم یه مار با تنه ی سبز کم رنگ روبه رومه یه اتاقم سمته راست یا چپ نمیدونم بینمون بود منم سریع دویدم برم تو اتاق اونم به سمتم حرکت کرد من موفق شدم رفتم تو اتاقو درو بستم"دوتا اتاق تو هم بودن" که تو اتاق اخری دوست پسرم خوابیده بود همون اتاقی که سبزه رو گذاشته بود و مادرم داشت رختخوابا رو جمع میکرد چندبار گفتم مار و به مادرم گفتم مار دیدم اونم گفت اره میدونم رفتم نشستم کنار دوست پسرم با دستم تکونش دادم گفتم بهش پاشو دیگه چقد میخوابی"تو خواب خیلی بی حوصله و ناراحت بود برای دوست دخترش انگار تازه از هم جدا شده بودن"ولی بلند نشد منم کنارش دراز کشیدم پشت به پشت بودیم بااین امیدکه بغلم کنه تو خواب مادرمم فهمید ولی انگار دوست پسرم گفت که میخواد مادرمو بغل کنه من رفتم تو اون یکی اتاق که در ورودی توش بود نشستم داشتم درو نگاه میکردم میگفتم نکنه ماره بیاد تو"توی خواب ناراحت بودم ازینکه دوست پسرم به فکر اون دخترست ومیگفتم نکنه دختره بهش پیام بده و برگردن پیش هم" تو خواب خونه مادربزرگم تغییری نکرده بودو همون شکل واقعیش بود انگار تو تلویزیونم اقای مدیری میگفتن این مار مار افعیه.

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۰:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب شما این است که شما در آن زمان باید خردمندانه و عقلانی رفتار می کردید و باید بیدار می شدید و از خواب غفلت دست می کشیدید. دوست پسر شما با وجودی که از آن خانم جدا شده بوده ولی هنوز عشق و امید کمی داشته که با او آشتی کند. شما سعی می کردید که تصویر ذهنی خودتان را به عنوان یک آدم موفق که از لحاظ مالی وابسته دوست پسرتان نیستید و به خاطر مادیات او را نمی خواهید، در سرتان حفظ کنید. می خواستید که او بداند که شما فکرتان راحت است و احترامتان بالاست و او را جذب خودتان کنید. اما شما از جهتی با مسئله ی ایمان و گناه مواجه بوده اید و نمی خواستید که کاری کنید که برایتان گناهی نوشته شود. مار سبز اشاره به محدودیت های اخلاقی و دینی شما می کند که مانع از این می شده که هر کاری را که در حوزه ی قدرتتان است انجام دهید که دوست پسرتان را جذب کنید. شما اخلاقیات را زیر پا نمی گذارید!! از اینکه دوست پسرتان به خواب غفلت فرو رفته و به شما توجه نمی کرده ناراحت بودید و امیدوار که او از شما حمایت و پشتیبانی کند ولی او امیدوار بوده که شما عاقلانه فکر کنید و از افکار واهی دست بردارید. مادرتان زودتر از شما به این باور رسیده که او هرگز به شما برنمی گردد. اما شما هنوز امید به این داشته اید که او برگردد ولی در واقعیت می دانید که این اصلا خردمندانه نیست که چنین رابطه ای را که در آن حس بی ارزش بودن داشته باشید، به خودتان تحمیل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۹:۰۹
Sheyda

Sheyda : باسلام و احترام

خانم هراتی عزیزم، خواب دیدم جایی رفتم برای گرفتن طلا یا گنج، یه اقایی کمکم میکرد، تووی خواب کاملا میشناختمش انگار داداشم بوده اما یادم نمیاد الان کی بود، توو یکی از اتاقها که رفتم پر از مارهای افعی بود، قدم به قدم، قبله اینکه من هر مسیری رو برم اون اقا میپرید رووگردن مار و سرشو میگرفت و بهم میگفت نترس گرفتمش بپر رووش و لهش کن، منم همینکارو میکردم تا تونستم طلاها رو بردارم و رفتیم.


ممنون میشم برای تعبیرش راهنماییم کنید.
سپاسگزارم.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۸:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما موفقیت های بسیاری در زندگی تان به دست خواهید آورد و در مقابل سختی ها و خطرات و مشکلات زندگی، شما گشایش کار خواهید یافت و کارهای سخت برایتان آسان می شوند. نگرانی ها و انرژی های منفی از زندگی تان پاک می شوند و شما قادر خواهید بود به اهدافتان برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۷:۱۲
zahra

zahra : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
از طرف همسرم تعریف میکنم همسرم خواب میبینه در کوچه شب یک مار سیاه بزرگ افعی چشماش درخشید و یکدفعه ای مار تبدیل به خرس سیاه شد بعد اومد دنبالم منم در حال فرار کردن روی دیوار بودم و یک شیر هم بود من خیلی سریع می‌ودیدم و بعد خرس می‌گفت به اسم اعظم دنبالم میومد و بعد بسم الله رحمن رحیم کردم و بعد از خواب پریدم ساعت ٣ نصف شب بود

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۳:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در شرایط بغرنج و با محدودیت هایی مواجه هستید و انرژی منفی شما را تعقیب می کند. احساس خطر می کنید و باید تعقل و تفکر کنید و مدتی بیاندیشید. شما باید سعی کنید که خشم و پرخاشگری تان را کنترل کنید. زندگی شما متحول خواهد شد. شما احساس می کنید که در موقعیتی گیر کرده اید یا کسی کنترلتان می کند ولی در عین حال شخصیت شما شجاع است و می توانید روی کارهایتان مسلط باشید و با غرور و موفقیت کارهایتان را دنبال کنید. باید خویشتندار باشید و خشمتان را کنترل کنید. شما با توکل به خداوند و به خاطر او می توانید ایمانتان را حفظ کرده و بر نفستان کنترل داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۰:۰۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.