کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب الماس

دیدن الماس در خواب رسیدن به موفقیت تعبیر شده است. اگر ببینید صاحب قطعه ای الماس هستید، مورد لطف و احترام مقامات بالا قرار می گیرید. اگر دختری خواب ببیند نامزدش به او الماس هدیه می دهد، ازدواجش با افتخار و سربلندی همراه خواهد شد.
گم کردن الماس، نشانه رسوا شدن یا مرگ است. اگر زن ورزشکاری خواب الماس ببیند، سعادتمند خواهد شد و هدایای زیادی دریافت خواهد کرد. اگر بازرگانی چنین خوابی یببیند، معاملات سود آوری خواهد داشت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

19 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

farzaneh

farzaneh : سلام و خسته نباشید

من یه آقایی رو خیلی دوست دارم ولی اون آقا اصلا منو نمیشناسه و نمیدونه من کی هستم وکیلومترها از هم دوریم
یه شب خواب دیدم من و اون آقا با هم رفتیم جواهر فروشی و برام یه گردنبند الماس و کوچک و ساده برام خرید که من واقعا خوشم اومده بود و فروشنده بهش میگه چون شما غیرتی هستید خودت گردن خانم بنداز و منم براش میخوام یه انگشتر بخرم

من این خواب رو بعد از ظهر دیده بودم
ممنون میشم تعبیر کنید
با تشکر

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۴:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. اینکه گردنبند دیده اید یا به گردنتان انداخته بیانگر تمایلات ارضا نشده ی شماست. شما می خواهید روی این آقا تاثیر گذار باشید و او روی شما قدرت شدیدی دارد که نمی توانید از فکرش بیرون بیایید. گردن بین عقل و قلب است و این یعنی شما مرتب سر اینکه معقول فکر می کنید یا قلبتان چه می گوید با خودتان کلنجار می روید. شما می خواهید او به شما متعهد شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۲:۳۳
هما

هما : سلام خانوم هراتي عزيز
ساختمون ما قديمي هست.خواب ديدم با خواهرم از پله ها ميرم پايين ديدم همه طبقات نوسازي شدن و همسايه ها خوشحالن من تعجب كردم چطوري طبقه هاي پايين كوبيده و نوساز شدن ولي خونه ما قديمي مونده.كف ساختمون خاك قهوه اي تيره بود روش پر از گردو با پوست و پسته با پوست و پر از الماس سفيد بود جوري كه الماس ها ميدرخشيدن.به خواهرم گفتم گردو بخوريم گفت نه خرابن گفتم نه خراب نيستن يه دونه برداشتم شكوندم مغزش بهش نشون دادم كه سفيد و سالم بعد خوردم بهش گفتم سريع اينارو جمع كن.خواهرم اينارو داخل پارچه بزرگ سفيد ميريخت ولي انقدر زياد بودن كه سرازير ميشدن اخر به صورت مستطيل بزرگ پارچه رو بسته بندي كرد و داد به من وقتي ازش گرفتم ديدم بصورت تزئين يه پارچه قرمز هم هست سريع از پله ها بالا رفتم و توي خونه قايم كردم بعد رفتم جلوي آينه داشتم لنز چشم ميخريدم ولي تعجب كردم روي لنز پر از اكليل نقره اي بود

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۲:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ایده های تازه و افکار نوینی در ذهن شما پیدا می شود و شرایط زندگی تان به شدت رو به سمت مثبت متحول خواهد شد. شما از اشتباهات و افکار قدیمی تان دست می کشید و با استفاده از این ا مکانات جدید به ثروت و سلامتی و شادی خواهید رسید و موفقیت های بزرگی به دست خواهید آورد. شور و نشاط به زندگی تان راه می یاید در زندگی پیشرفت می کنید و دید بهتری نسبت به زندگی پیدا خواهید کرد. موفقیت شما برایتان ماندگار خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۶:۴۵
2135890

2135890 : سلام، وقتتون بخیر
یکی از دوستان پدرم خواب دیده اند که مردی ناشناس یک جعبه الماس به پدرم میدهد و میگوید نصف این الماس ها برای تو و نصف آنها برای من است ولی امانت دست تو باشه.
ممنون میشوم تعبیر خواب رو بفرمایید
و اینکه چون دوست پدرم در مورد پدرم خواب دیده اند تعبیر خواب برای دوست پدرم است یا برمیگرده به پدرم؟
ممنون از زحمات شما.

پاسخ
لینک۵ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۵:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مسئله ای برای پدر شما روشن و شفاف سازی می شود و پدرتان به موفقیت های خودش و قدرتی که در زندگی اش دارد، آگاهتر خواهد شد. پدرتا احساس خواهد کرد که از همه قویتر و بالاتر است و به خودش مغرور خواهد شد. عشق و تعهد و وفاداری و شرایط مالی قویتری به پدرتان خواهد رسید. پدرتان گشایش کار پیدا می کند و کم کم به این موفقیت ها می رسد ولی باید فراموش نکند که انسان فقط امانت دار گنجینه های خداست و نباید به خودش مغرور شده و غرور و تکبر او را بگیرد و به حرص و طمع و سرکشی دچار شود. خواب فقط به پدرتان اشاره دارد و نه دوست او. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۴:۴۳
معصومه

معصومه : سلام، نزدیک اذان صبح خواب دیدم که یه معدن بزرگ الماس دارم و دارم از معدن بهره برداری میکنم،چون خودمم مسئول فنی معدن هستم آشنایی داشتم،این معدن پر از قطعات ریز و درشت الماس بود و من داشتم به تعداد زیادی از کارگران که اونجا کار میکردن، میگفتم که چجوری باید استخراج رو انجام بدن
معدن روی یه نون سرسبز بود که اطرافش پر از درخت های سبز بود
ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۲۸:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. موضوعی برای شما روشن خواهد شد و ذهن شما از تاریکی بیرون می آید و حالا تشخیص خواهید داد که باید چه کار کنید. تکلیف مسئله ای برای شما مشخص می شود و شما احساس غرور و برتریت نسبت به دیگران پیدا می کنید و شاید احساس کنید که یک سر و گردن از دیگران بالاترید. موفقیت های زیاد در زمینه ی عشق، فداکاری، تعهد و زندگی تان خواهید داشت و به خودتان افتخار خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۰۵:۲۸
فاطمه زهرا

فاطمه زهرا : سلام خانم هراتی عزیز راستش دیشب خوابی عجیب و انگار واقعی دیدم،خواب دیدم برادرم تو یه کیسه ی کوچیک به اندازه ی یه کف دست الماسهای درخشان به اندازه ی نخود داره،یه مشت الماس،تو کیسه ی کوچیک سیاه،بعد،توخونمون بودیم اما انگار خونمون یه جای دیگه بود،با خونه ی اصلیمون فرق می کرد،انگار داداشم ومن ومامانم باهم توخونه بودیم،بقیه ی برادر خواهرام(چهارتان کوچیکن)نبودن انگار،اون الماسهارو زیر کمد قایم کرده بودیم،دیدیم که،یه مرد نسبتاچاق وکچل که رییس مامورها بود،با دوتا مامور دیگه ،اومدن خونمون،اون رییسه لباس شخصی داشت،اونده بودن تو خونمونو می گشتن،جوری که مامشکوک نشیم که الماسهارو پسدا کنن،مطمئن نبودن که تو خونمونه اما شک داشتن،بعد اوت دوتا رفتن فقط رییسه موند،وهمش با موذی گری می گشت،بعد،مامانم همش کنار اون مامور بود،انگار چادر رنگی سر مامانم بود،تو واقعیت چادر رنگی نمیذاره،اما چادر سیاه میذاره،با رییسه با مهربونی حرف میزد،مامانم خیالش انگار راحت بود،بعد،من خیلی خیلی استرس داشتم از اینکه نکنه الماسهارو پیدا کنه وببره،اما داداشم خوشحال و خیالش راحت بود،انگار نه انگار ،از اینکه رییسه الماسهارو نمی گیره مطمئن بود،خلاصه اون رییسه نمی رفت،مامانم تا دم در بدرقش کرد اما همچنان انگار حرفاشو کش میداد ومامانم هم با سادگی باهاش حرف میزد،خلاصه وسط استرس هام به داداشم زیر کمد اشاره کردم (الماسهارو)گفتم یه وقت پیداش نکنه،داداشم لبخندی زد ویه هو کیسه ی خالی الماسها وسه تا برگه ی رسید بانکی که به هم منگنه شده بود وآورد گفت بخون،من خودندم دیدم نوشته یک میلیارد وهشتصد تومن،یعنی از ذوق داشتم منفجر میشدم،بهش گفتم تو کی الماسهارو فروختی گفت خیلی زود،حس می کردم که یکی از دایی ها هم باهاش بود،گفتم خب دایی عبدالله نگفت به منم بده،داداشم گفت آره بهم گفت یه دونه الماس بده اما بهش گفتم اصلا،بهش گفتم اگه نامردی می کردن از دستت می گرفتن چی،چیزی نگفت اما من تو ذهنم گفتم قیمت الماس خیلی بالاست ،به داداشم کم پول دادن عوضش بهش نامردی نکردن،،من انقده ذوق داشتم،داشتم فکر می کردم با اون همه پول چیکار کنیم،داداشم گفت بریم خارج اما ن گفتم نه بابا چرا بریم همینجا هستیم،(مامانم دوسه ساله که عبادتش رو محکم تر ومعتقد تر انجام میده)گفتم‌مامان نمیذاره دوست داره با آرامش اینجا زندگی کنه،همینجا خونه زندگی درست می کنیم،خلاصه اون رییسه هم تهش رفت ومامانم اومد وبا ذوق بهش گفتیم،خلاصه برای یه لحظه توخواب حس کردم که تموم مشکلاتمون از بین رفت،با سپاس

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۰:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما به موفقیت های بسیار زیادی می رسد. ولی همزمان طبیعتی سرکش و مغرور خواهد یافت ولی خیلی زود او در کشمکش بین مادی گرایی و معنویت ، موفق می شود که رفتاری درست برای خودش برگزیند و کسی نمی تواند او را فریب داده یا به او خیانت کند. برادر شما شخصیتی بزرگسالانه خواهد گرفت و مسئولیت پذیر و بسیار موفق عمل خواهد کرد. زندگی شما به سمت بسیار مثبتی متحول خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۱:۲۲
Atena

Atena : ببخشيد خانم هراتي من اشتباه نوشتم مرواريد بود جاي الماس

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۷:۲۱
Atena

Atena : سلام صبح بخير
خواب ديدم يه صدف دستمه ميخوام بازش كنم گفتم لابد از اين الكياست ولي خدا كنه الماس واقعي توش باشه بازش كه ميكنم پر بود ميبينم بين همه يه الماس واقعي توش هم هست خيلي خوشحال شدم البته دورشون يه پوسته اي بود كه اول بايد جداشون ميكردم بعد ميفهميدم منم همينكارو كردم ولي اون الماس واقعي تهشون بود يكم از پوسته خارج بود ميديدمش و سفيد و درخشان هم بود

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۹:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید امنیت خودتان را حفظ کنید و احساسات واقعی تان را نمایش نمی دهید. شما احتیاج دارید که برای رسیدن به تمایلات قلبی تان بیرون بروید و زندگی را تجربه کنید. شما مشکلات مالی هم ندارید. روح شما زیبا و خالص و پاکدامن است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۰:۱۰
رعنا

رعنا : سلام و درودها. دوست پسرم دیشب خواب دیده به همراه گروهی ناشناس در مکزیک، با یه دستگاه گنج یاب به دنبال یافتن گنج بودن. لیدر داشتن(من باهاش نبودم). ناگهان گنج یاب صدا میده و تعداد خیییییلی زیادی الماس و طلا و نقره پیدا می کنن، الماس ها و طلاهایی بزرگ. روزتون سرشار از برکات الهی

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۹:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر شما مهارت ها و استعدادهای نهفته ای دارد که باید سعی کند خودش را کشف کند و به هیچ وجه خودش را دست کم نگیرد. او شخصیتی اصیل، با ایمان، با فرهنگ، سخت کوش و خانواده دوست دارد و می تواند با تکیه بر این شخصیت در کارهایش به اوج موفقیت برسد و به پیش برود. فکر کنم یکی از الماس های او شما هستید :))))) تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۱۲:۱۰
Sadghi1

Sadghi1 : سلام خانم هراتی خواب دیدم با پدرم در یک مکان هستم و دو مار در دست من بودن که پدرم می خواست مار ها را بکشد یکی از مارها را پدرم گرفت پدرم آن ماری راکشت و از داخل ذهن آن یک الماس بیرون آورد آن یک مار دیگری را می خواست بکشد که از دست من فرار کرد کمی به دنبال آن رفتم یک عقاب آن مار رابا چنگال هایش گرفت وبا خود برد اما پدرم یک مار دیگری پیدا کرد اون کشت وازداخل دهن آن دوالماس بیرون آورد سپس به من گفت که دست راستم رابه طرف او ببرم هر سه الماسی از دهن این دو مار بیرون آورده بود را در سه انگشت من بغیر از انگشت شصت و انگشت وسطی گذاشت الماس ها بزرگ به رنگ سبز زور و قرمز بودن بایک چکشی برروی آن می زد تا خوب جا بگیرند و انگشت وسطی را خالی گذاشت وی می گفت باید در این انگشت حلقه ازدواجت بگذاری

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۹:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما قادر خواهید بود به دانش و خردی برسید که به راهنمایی و مساعدت پدرتان در زندگی تان احساس قدرت کنید و مشکلات و نگرانی ها را از زندگی تان دور خواهید کرد. قدرت ارتباطات، قدرت ذهنی، خرد و حافظه ی خیلی قوی ای خواهید داشت. شما قدرت قضاوت بالایی خواهید داشت و در قضاوت کمترین اشتباه ممکنه را انجام خواهید داد. شما موفق، محبوب و خلاق خواهید بود. پدر شما معتقد است که همسر شما باید سخت کوش، محتاط و کارآ و مراقب و با ملاحظه باشد و اینکه او معتقد است که شما نباید نیاز داشته باشید که برای رسیدن به خواسته هایتان خیلی با چنگ و دندان تلاش کنید یا از قدرت و مهارت فیریکی خاصی استفاده کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۹:۱۲
Shahrzad

Shahrzad : با سلام.مادرم خواب دیده یکی بهش پر از الماس میداده به رنگای سبز قرمز زرد و مادرم میگفته چقدر به من الماس میدین.

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۴:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما مورد لطف و احترام زیادی از جانب دیگران قرار می گیرد، به او ابراز عشق و تعهد و فداکاری خواهد شد و به موفقیت های خیلی زیاد خواهد رسید. موضوعی برای مادرتان مشخص و شفاف خواهد شد و او احساس می کند که یک سر و گردن از دیگران بالاتر است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۴:۱۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.