تعبیر خواب النگو
اگر خواب ببینید النگویی در دست دارید که دوست یا نامزد شما هدیه داده است، در آینده ای نزدیک ازدواج خواهید کرد. اگر دختری در خواب النگوی خود را گم کند، در آینده با مشکلات فراوانی روبرو می شود . اگر ببینید النگویی پیدا کردید، ثروتمند خواهید شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
arz006 : سلام از شوهرم جدا شدم و حضانت فرزندان با من است خواب دیدم چند سری النگوی طلا در دست دارم خانواده شوهر سابق میخوان تعدادی از اونا رو ازم بگرن میگن با پول شوهر سابق خریدم منم چند سری رو از دستم خارج میکنم تا نبینند و فکر کنم دو سری در دستم مونده که بهشون گفتم یک سری که از قبل ازدواج داشتم که کج شده بود و عوض کردم، اون یکی سری رو هم خودم کار کردم با پول خودم خریدم با تشکر فراوان
فریبا هراتی
: سلام. اگر النگوها در دست راست شما بوده شما به انجام کارهایی متعهد می شوید که نسبت به آن شور و شوق زیادی دارید و این کارها باعث خواهد شد که شما به موفقیت های زیاد رسیده و خواسته هایتان فراهم شود و به ثروت برسید. شما اما اجازه نمی دهید که خانواده ی شوهرتان از این موفقیت های شما با خبر شوند تا طمع نکنند و سعی نکنند که مانع رسیدن شما به خوشبختی شوند. اما اگر النگوها در دست چپ شما بوده، ممکن است عشقی تازه را در زندگی تان تجربه کنید و در کنار او بشدت احساس خوشبختی کنید ولی این موضوع را هم از خانواده ی همسر سابقتان مخفی خواهید کرد تا برایتان مانعی ایجاد نکنند. تشکر از همراهیتون
فرزانه : سلام خواب دیدم که دوست قديمي که الان هم گاهی با هم ارتباط داریم در خواب بهم یه النگوی طلا کلفت و زیبا داد و دستم کردم بهم گفت که بهت قول داده بودم برات النگو بخرم و خریدم و ۱۱ میلیون خریده بود و من رفتم النگو رو به همه نشون میدادم بعد با خودم گفتم که الان طلا خیلی گرون شده دوستم با این کار وضع مالیش بد میشه برم پس بدم و رفتم دیدم دوستم داره گریه میکنه و من النگو رو کردم دستش و دلداریش دادم بعد دیدم مردی که سالها پیش منو میخواست و من الان هیچ علاقه ای به اون ندارم و بهش فکر نمیکنم نشسته و منم روی پاهاش نشستم و همدیگر رو بغل کردیم و صورتمون رو بهم چسبوندبم و تو خواب عاشق هم بودیم
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما می خواهد که شما خوشبخت باشید و به انجام کاری متعهد شوید و یا ازدواجی داشته باشید که مطابق با میل خودتان باشد و در آن به تعادل و هارمونی در زندگی تان برسید. شما هم متقابلا چنین آرزویی برای دوستتان دارید. کسی که قبلا شما را می خواسته هنوز هم دوست دارد که از شما حمایت کند. ولی احتمالا با پس دادن این النگو به دوستتان، شما هنوز هم حاضر نیستید که با او ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : با سلام وتشکر ازتعبیرهای خوب ودقیقتون خانم هراتی عزیز ،حدود ساعت ۳:۵۰دقیقه شب والان،دیدم من ووکیلم وپسرم توحیاط خونه من وشوهرم که دیوار نداشت ودرخت داشت وهوا ابری بودوپر پلاستیک وجعبه های مابقی وسایل من بود بودیم وداشتم آشغالها رو جدا میکردم ،من وزنه طلا کشیمو پیدا کردم ودوتا از النگوهام که نازک و توهم بودن پیدا کردم وگفتم اینا رو بابت بدهیم به شما میخوام بدم (در واقعیت ۱۰میلیون حق الزحمه به ایشون بدهکارم )،الان وزنشون میکنم ولی بعدا بهتون میدم،پسرم موقع وزن کردن ،خیلی اذیت میکرد ، وکیلم پسرمو برد توی خونه ودر رو بست والنگوها رو که گذاشتم رو وزنه برشون داشت ،گفتم بذار وزنشون کنم ولی نذاشت ومن با ناراحتی گفتم فکر میکنی من نمیدمشون؟ واون که شاد بود تونسته حقشو بگیره گفت تو همش نگرانی که شوهرت پسرتوبهت نده؟ اون چطور میتونه پسرتو نگه داره؟سلام خانم هراتی جان ،الان یادم اومد که انگار نزدیک شب بود وخونه تاریکتر از بیرون بود وپسرم داشت با ناراحتی از پشت پنجره بیرون رو نگاه میکرد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. وکیل شما از تمام اختلافات فی مابین شما و همسرتان با خبر است و می داند که چه مشکلاتی دارید و چه حسی دارید و تلاشتان برای از بین بردن این اختلافات را درک می کند. شما میزان موفقیت خودتان را اندازه می گیرید و می دانید که پسرتان به شما علاقه دارد و خودتان هم نسبت به او احساس تعهد می کنید. شما روی وکیلتان حساب باز کرده اید و او سعی می کند که این مشکلات بین شما و پسرتان را حل کند و می داند که برنده خواهد شد و موفق می شود که اهدافش را عملی کند. انشالله قطعا مشکلات بین شما و پسرتان رفع می شود هر چند که پسرتان الان نگران و ناراحت است که مبادا آینده ی سختی در انتظارش باشد و نمی داند که عاقبت کار چه خواهد شد. تشکر از همراهیتون
پاییزه : سلام
دیشب خواب دیدم
تو یک مغازه طلا فروشی هستم که فروشنده یکی از دوستانم هستن "در واقعیت چند وقتی هست با این آقا در چت و راه دور ارتباط دارم اما نه عاطفی و شغلش در واقعیت چیز دیگری است واینکه دیشب سر یه ماجرایی به ایشون گفتم بین خودمون بمونه و به کسی نگو."
در خواب این آقا دو تا النگو طلا به من داد بزرگ و برجسته و زیبا بود گفت دو تا برای تو دو تا برای خودم البته برای تو سنگین تر از من هست گران‌تر میشه
من با بی‌میلی گفتم من النگو دوست ندارم چند تا النگو کثیف و کج اونطرف تر بود گفتم نگاه کن کج، میشه کثیف میشه نمیخوام گفت اینها سالمه دوباره نگاه کردم بعد گفتم پول ندارم
گفت عیب نداره گردنبند و پلاک ت بزار تو ویترین بالا، دو تا گردنبند بود با پلاک بعد که من دیدمش شد یکی. گفتم نه دوست ندارم بفروشم بعد گفت ببر من هم انگار النگوهای آوردم دستم نکردم ولی انگار تصویر النگو کج شده تو یادم. مونده بود و حرف که میزد و مدام اصرار داشت دو تا برای من دو تا برای تو تو
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که او می خواهد به شما بگوید که رازدار او باشید و او هم رازدار شما می ماند. اینکه شما به قولتان متعهد باشید و او هم به قولش متعهد می ماند. شما تمایلات و خواسته های قلبی تان را به خاطر او کنار نمی گذارید و به قولهایی که اینگونه به هم می دهید هم متعهد باقی نمی مانید. هرگز حرفی که برایتان با ارزش است را به کسی نگویید. رازهایی که باعث موفقیت تان می شود را نفروشید و مفت از دست ندهید! صداقتی در عهد و پیمان بین شما دو نفر نیست و دیر یا زود، یکی از شما یا هر دوی شما زیر قولش خواهد زد. تشکر از همراهیتون
سارا : فقط شارژ
سارا : ۳ ظهر خواب دیدم، خاله م بهم میگه خواب دیدم، توی صندوقچه قلبت از ۱ النگوی خییلی با ارزش محافظت میکنی، قلبمو دیدم که۱ النگوی استیل توش بود،خندیدم گفتم اینکه بدله، باز گفت این خیییلی باارزشه، خندیدم به دختر داییم گفتم این خاله که هر چیزیو با ارزش میدونه، منیر گفت: شنیدم مامانت میخواد شلوار بخره، بگو از مهری بخره سودش مال اون بشه،(هر سه نفر سیّدن)،یهو خودمو تو صف کنار مرد غریبه که پیراهن تنش نبود دیدم ،به خودم گفتم خودمو بهش نزدیک کنم چون حواسم به مردا نیست بی شوهر موندم (مجردمو سنم بالاست)، لمسش کردم محل خاصی نذاشت، همگی سوار ترن شدیم با سرعت میرفت، یهو دیدم کوه داره ریزش میکنه داد زدم به مرد.ِ نشون دادم، گفت نترس چیزیشون نمیشه کوه ریخت، ۱ زنو ۱ نوزاد دختر تو هوا پرت شدن، داد دزدم بگیرشون اصلابراش مهم نبود، من سعی کردم بگیرمشون ولی از جلو انگشتام ردشد.حسرت خوردم. مردِ فقط اروم لبخند میزد.
فریبا هراتی
: سلام. لطفا منبعد به هیچ وجه و هرگز کلمات را تعمدا یا سهوا به هم نچسبانید!!! اینکار در شمارش کاراکترهای خوابتان اشتباه ایجاد می کند و علاوه بر اینکه به چشمان من آسیب می زند، شما را هم مدیون سایت و کارمندان آن می کند. شمارشگر کاراکترهای سایت خواب شما را بدلیل چسبیده شدن غیر مجاز کلمات، زیر یک حق خواب تشخیص داده بود ولی من الان خوابتان را ادیت کردم و خوابتان معادل 793 کاراکتر و دو حق خواب است. چناچه تمایل به تعبیر خوابتان دارید، یک حق خواب شارژ بفرمایید. نوبت شما محفوظ خواهد بود. در صورت تکرار چسباندن کلمات به هم، از انجام تعابیر شما معذور خواهم بود. تشکر.
فریبا هراتی
: با توجه به کامنت بی ادبانه تان، بنده به هیچ وجه منبعد خوابهای شما را تعبیر نخواهم کرد. لطفا در صورتی که تمایل دارید حق خوابتان به شما عودت داده شود، با واحد پشتیبانی @yotaabcom تماس بگیرید و شماره کارت تان را اعلام فرمایید تا 2 حق خواب شما به شما عودت داده شود.
سارا : سلام،ساعتای ۳ظهر خواب دیدم که خاله م بهم میگه دیشب خوابتو دیدم که داری توی صندوقچه قلبت از ۱النگوی خیلی باارزش محافظت میکنی،قلبمو دیدم که ی النگوی استیل توش بود،خندیدم گفتم اینکه بدله، خاله م گفت خییییلی باارزشه،بازخندیدم به دختر داییم گفتم ازدست خاله که هرچیزیوباارزش میدونه(هردوسیده)،بعد خودمو کنارپسر غریبه ای که پیراهن تنش نبوددیدم، از کنارش با یکی دیگه حرف زدم،به خودم گفتم خودمو بهش نزدیک کنم چون حواسم به مردانیست بی شوهر موندم(مجردمو سنم بالاست)،لمسش کردم همگی باهم سوار ترنی شدیم که باسرعت میرفت،ازکنارم دیدم کوه داره فرومیریزه داد زدمو به مرد.ِنشون دادم، گفت نترس چیزیشون نمیشه کوه ریخت،ی زنویدختر نوزاد توهوا پرت شدن،فریاد زدم بگیرشون اصلابراش مهم نبود، دستم و بردم جلو بچه رو بگیرم ولی از جلو انگشتام رد شد. و حسرت خوردم. مردِ لبخند میزد.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام عذرمیخوام، من فکر کردم اگر بفرستم در ۲روز مجزا تعبیر میکنین، حداقل حق خواب کسر نکنین
فریبا هراتی
: سلام . حداقل خواب کسر نکنم؟!! فکر کردید که برای پیام هایی که برایتان ارسال می کنم از شما حق خواب کسر می کنم؟؟؟ یا تا حالا برای کامنت از شما حق خواب کسر کرده ام که می گویید حداقل کسر نکن؟؟؟ دوست عزیز! بنده به هیچ وجه برای خوابی که تعبیر نکنم حق خواب از شما کسر نمی کنم. حداقل قوانین را بخوانید!! برای تعبیر مجدد باید خوابتان را محدد در بخش دیدگاه ثبت کنید. زیر این کامنت ها هیچ خوابی تعبیر نمی شود. تشکر از همراهیتون
سارا : خانم هراتی عزیز، امیدوارم راحت حرف زدن مارو به پای دوست داشتنتون بذارین، نه به منظور ناراحت کردنتون،ازشما بابت تعبیرهای خوبتونمتشکر و ممنون هستم.
فریبا هراتی
: تشکر عزیزم.
شیلا : سلام وقت بخیزخونه مادرشوهرم شهرستانه وفوت کردن امروز صبح خواب دیدم از خونه مادر شوهرم دارم برمی گردم رفتم فرودگاه و باید دوش می گرفتیم ومن دوش گرفتم ولخت مادرزاد اومدم بیرون وداشتم میرفتم هیکل زیبا وجوانی داشتم وقطرات آب مثل شبنم روی بدنم نشسته بود ولی هیچ کس اونطوری نبود ومن فکر می کردم باید حوله می آوردم بعد دیدم تو ترمینال هستم ومادر شوهرم وجاری ها و خواهر شوهرم اومدن برای من دو تا النگو خریده بودن همه با هم وچون برای من کاری نکرده بودن من خیلی خوشحال بودم ایشون گفتن اینارو بنداز دستت و بازم بخر زیادش کن ومن النگو دوست نداشتم ولی چون از کارشون خوشحال بودم تو دلم گفتم میندازم بعد خواهرشوهرم گفت فقط دیگه این کفشاتو نپوش نگاه کردم دیدم کفشای مشکی که دارمشون پامه وکینه است و جورابام یکی کرم ویکی سفیده با اونا برگشتم خونه ولی النگوهارو ندیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما می خواهید مقصد جدیدی را در زندگی تان پیش بگیرید. اگر فرودگاه شلوغ بوده، احساس آزادی می کنید و اگر خلوت بوده، احساس می کنید که برنامه هایی که برای خودتان در نظر داشتید، خوب پیش نرفته اند و باید صبور باشید که بعدا این اهداف را عملی کنید و برنامه هایتان را به پیش ببرید. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و نگرانیهایتان از بین خواهند رفت. می خواهید احساس آرامش را تجربه کنید و نیازدارید که همسرتان بخوبی از شما حمایت کند. شما از نظر احساسی به مرحله ی جدیدی از زندگی تان رسیده اید و به صورت تازه ای رفتار خواهید کرد. اگر النگوهایی که برای شما خریده بودند طلا بوده، عشق و آرامش و موفقیت بیشتری را تجربه خواهید کرد ولی اگر النگوها بدلی بوده اند، نسبت به انجام کاری متعهد می شوید که برایتان سودی ندارد و یا همسرتان زیاد باب میل شما نیست. خواهر شوهرتان می خواهد که شما باورهایتان را تغییر دهید و اعتقاداتتان را نسبت به بعضی مسائل عوض کنید. نگرش های شما درست نیستند. شما کمی مردد و دو دل هستید که امنیت و رفاهتان فراهم است یا خیر. شما با سخت کوشی و مقاومت اهدافتان را بدست آورده اید. تشکر از همراهیتون
Shima : سلام خانم هراتی روزتون بخیر و شادی
من ۴ هفته پیش ،واسه باخبر شدن از آینده از طریق خواب این چند سوره ۷ مرتبه و ۷ شب خوندم.
نیت ام این بود اسم همسر آینده ام از طریق خواب بهم بگن
اما شب دوم خواب دیدم ۴ تا النگو طلا بابام واسم خریده مامانم ، بابامو سرزنش می کرد که چرا بیشتر نخریده،علاوه براون من چاق شده بودم کل بدنم چاق بود اما دستم که النگو توش بود بیش از اندازه چاق بود در حالت عادی من لاغر اندام هستم.
من خوشحال بودم از داشتن النگوم فقط بابت چاقیم در تعجب بودم
-----
دوهفته بعدش من با آقای آشنا شدم که خیلی خودشونو علاقمند نشون می دن و سریعا خانوادش در جریان گذاشت و اومدن خواستگاری، امکانات و شرایط مالی خوبی نداره، اما من به آینده امیدوارم اما از طرفی نگرانم.
---جواب خواستگار قطعی ندادیم.
ممنون میشم خواب تعبیر کنید .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما باید خردمندانه رفتار کنید تا بتوانید در تمام زمینه های زندگی تان به موفقیت و خوشبختی برسید. پدر شما در خوابتان نمادی از عقلانیت شماست و گویای این است که شما در کارهایتان باید با او مشورت کنید. او می خواهد که شما موفق و خوشبخت و راحت زندگی کنید. به ارزش و اعتبار شما اضافه خواهد شد و کسی به زندگی تان می اید که از نظر مالی هم شما را بخوبی تامین خواهد کرد. شما نباید از روی استخاره و فال و امثال این دنبال همسر آینده تان باشید!! باید تمام جوانب امر را بخوبی در نظر بگیرید و اگر کسی از نظر فرهنگی و یا اقتصادی در سطحی نیست که شما در کنارش احساس خوشبختی کنید، نباید او را بپذیرید! عشق در زندگی شرط اول تفاهم است ولی بدون پول، باید تمام عمرتان پابرهنه راه بروید! در مورد مسائل مالی هم افراطی رفتار نکنید. با شناخت کافی ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون
soriiin : سلام.وقت شما بخیر.مامانم دو روز پیش عصردیدن که من سه تا النگوی پهن سبزرنگ دستمه و میگفتم میخوام چندتای دیگه بخرم که مامانم میگه بیشتر نخر قشنگ نیست.و من داشتم به اطرافیانم میگفتم که چند روز پیش کره ماه بودم و به زودی قراره برم ی سیاره دیگه . و یک صحنه دیدن که روی پای نامزدم نشستم و با خوشحالی میبوسمش (............................................................
لطفا داخل پرانتز پاک بشه. ممنونم از تعابیر خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست عزیز شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت هستید. 750 کاراکتر برای یک خواب است و نه همه ی خوابهایی که بتوانید در این مقدار کاراکتر بگنجانید!! اگر بخشی که نوشته اید یک صحنه ی دیگر دیدم، خواب دومیست که حتی یک ثانیه بین آن و خواب اول بیدار شده باشید، خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن می شوید!! شما در اینصورت موظفید که اعلام کنید که از شما حق خواب کسر کنم. حقوق کارمندان سایت از تعابیر تامین می شود و اضافه کردن صحنه های اضافه به خواب شما را قطعا مدیون این کارمندان خواهد کرد!! تعبیر خواب اول مادرتان این است که شما به شدت نسبت به کسی احساس تعهد می کنید و عاشقش هستید. مادرتان معتقد است که این خردمندانه نیست که خیلی عشقتان را به کسی ابراز کنید. اگر النگوها طلا بوده اند، عشق شما نسبت به این شخص ماندگار است ولی اگر بدل بوده اند، دوستی گذرا و سطحی است که نباید آن را خیلی جدی بگیرید. شما احساساتی هستید ولی بزودی مجبور می شوید که واقعیت ها را درک کنید. در صحنه ی دوم، شما می خواهید از حمایت کسی که دوستش دارید برخوردار باشید و حرفها و نظرات او را تصدیق می کنید. بله رنگ سبز می تواند به سید بودن این شخص مربوط باشد. تشکر از همراهیتون