تعبیر خواب باد رها کردن
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند که در میان جمع مردمان باد رها کرد، چنانکه دیگران صدای آنرا بشنیدند، سخنی زشت گوید که به سبب آن در میان مردم رسوا شود. اگر ببیند که باد نرم رها کرد و آواز آن را بشنیدند، تاویلش به خلاف این است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که بادی رها کرد و صدای بلند و بوی ناخوشی داشت، کاری کند که مردم او را ملامت کنند و بدی او گویند. اگر ببیند که آواز داشت و بوی ناخوش نداشت، دلیل است که از کاری بی فایده جدا شود. اگر ببیند که عمدا بادی رها کرده و مردمان بر او بخندند و او خجالت کشید، معیشت او از کاری که شغل دائم او نیست تامین خواهد شد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: باد رها کردن درخواب بر چهار وجه است:
- دشنام،
- بدگویی،
- کاری به ملامت،
- رسوایی.
اگر ببیند باد را عمدا" رها کرد، دلیل که آن کسی بی دین و مذهب است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Azad : با سلام خواب ديدم خانه يكي از آشناها هستم و اونجا من رفتم از خونشون بيرون و اونجا چنتا باد معده با صداي بلند خارج كردم وقتي برگشتم داخل اونا فقط درمورد باد معده حرف ميزدن و ميخنديدن مشخص بود صداشو شنيدن من پيش خودم ميگفتم من كه رفتم بيرون اينا چطور صداشو شنيدن آبروم رفت اينا چرا اينجوري رفتار ميكنن، بعد از خونشون رفتم ولي دوباره برگشتم يكسري لباس اونجا داشتم برداشتم و رفتم توي مسير انگار توي ماشين وزير خارجه بودم(ظريف) و بهش پيشنهاد دادم كه بعد از وزارت بيا توي كار بيزنس بعد هم دوتا خارجي توي ماشين بودن گفتن مال ارمنستان هستن من باهاشون تركي حرف ميزدم گفتن متوجه نميشيم بعد باهاشون انگليسي حرف زدم
فریبا هراتی
: سلام. شما تصمیم دارید ایده هایتان را عملی کنید ولی به جای اینکه دست به کار شوید و به همه نشان دهید که قوی هستید و می توانید خواسته هایتان را محقق کنید، صرفا راجع به این که "می توانید" موفق باشید حرف می زنید و دیگران شما را به غُلُو کردن متهم می کنند. بنابراین شما تصمیم می گیرید که تصمیمات و نقشه هایی را که در آینده می خواهید عملی کنید را با هر کسی مطرح نکنید. شما تصمیم می گیرید با کسی همکاری کنید که شما را درک کند و با ظرافت و تامل زیاد به اهداف و ایده آلهای شما فکر کند. شما به جای اینکه وقتی کسی نمی تواند درکتان کند، عصبانی شوید، تصمیم می گیرید که خودتان قدرت درکتان را بالاتر ببرید و سعی کنید که مردم را بر اساس فرهنگ و دانش و تجربیاتشان تقسیم بندی کنید و از هر کسی انتظار نداشته باشید که در هر شرایطی که هست، شما را بفهمد و درکتان کند. تشکر از همراهیتون.
Eli : سلام خانم هراتی جان.دیشب خواب دیدم تو یکی از اتاق های خانه خاله ام هستم شوهرش هم بود یکدفعه انگار شوهر خاله ام ۲ یا ۳ تا باد از خود رها کرد من از جا بلند شدم که بیرون بروم فکر میکنم جوری صحبت میکرد که انگار چیز مهمی نیست ولی من حتی بوی بدی هم حس کردم و از اتاق بیرون اومدم.ممنون از تعبیرهای خوبتان
فریبا هراتی
: سلام. شوهر خاله ی شما در موقعیت خاصی؛ خیلی منفعل رفتار می کند و احساسات منفی خودش را به صورت غیر مستقیم مطرح می کند. او به جای اینکه مشکلات را حل کند، از انجامشان طفره می رود و کارها را به بعد موکول می کند و این رفتار او باعث آزار شما و دیگران می شود. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : من خواب دیدم توی دانشگاه بودم
لطفا خواب دیده نشه
فریبا هراتی
: سلام. سما معمولا ناراحتی هایتان را در دلتان نگه می دارید و از مردم فاصله می گیرید، خیلی زود صمیمی نمی شوید و احساساتتان را به هر کسی بروز نمی دهید. شما زیادی منفعل هستید و باید سعی کنید که حرفتان را بزنید و نظراتتان را بلند بگویید. شما می خواهید زندگی تان را خودتان به روش خودتان برنامه ریزی کنید و احساسات منفی را از وجودتان دفع کنید. تشکر از همراهیتون.
طاهره : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم در کوچه ای رد میشدم یک خانه چند سنگ از نمایش افتاده بود، دوست همسرم از بیرون باسرسره بالا رفته بودو به داخل خانه نگاه میکرد ومیگفت چه خانه ی عالی بود ،پشیمان میشود وبا یک مرد درمورد خانه صحبت میکرد.بعد با همسرم درمورد زمین وباغ درست کردن صحبت میکردم ومیگفتم هزار متر خوبه اما سه هزار متر زیاده وزمینش هم گرانه نمیتونیم بخریم. بعد با همسرم دم درب خانه ای بودیم سوار موتور ولخت بودباد بدبو وبیصدا داد من دوش حمام رابه رویش گرفتم تا بوکم شودودوستم کنارمان بود از کارهمسرم ناراحت شدومن هم ناراحت شدم همسرم خندیدوگفت اشکال ندارد.
فریبا هراتی
: سلام. شما قبلا در شرایط بغرنجی قرار گرفته اید و با شما بد رفتاری شده، همسر شما می داند که در شرایط حاضر ثبات و کنترلی روی زندگی اش ندارد و شانسی ندارد که بخواهد حرمت و احترام از دست رفته اش را جبران کند. الان او پشیمان است که با شما اینطور رفتار کرده. شما می خواهید در زندگی تان اعتدال داشته باشید. یک بار اشتباه را می شد بخشید ولی اشتباهات دیروز و امروز و فردا را خیر! شما اعتباری برای او قائل نیستید. همسرتان می خواهد که خیلی زود و بدون اینکه مسئولیت پذیر باشد، به اهدافش برسد و در زندگی پیشرفت کند. اسم او و سابقه اش جلوی شما و دوستش خراب است. او بدقول بدنام بی احترام است و احساس بدی نسبت به شما دارد و می خواهد آزارتان دهد. شما فکر می کنید که او توبه کند، و ازتکرار اشتباه دست بردارد ولی به او اعتماد نکنید. تشکر از همراهیتون.
ninaa : سلام و احترام... لطفا نمایش ندهید.....با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. او به شما بی توجهی می کند و خالی کردن باد شکمتان به این تعبیر است که شما فکر می کنید که در رابطه با او زیاده از حد منفعل بوده اید و شاید باید احساستان را مستقیم تر نسبت به او بیان می کردید. در حالی که احساستان را به او بیان کنید هم او از شما رو بر می گرداند. اگر منظورتان از رو برگرداند این است که او پشتش را به شما کرده، بله احتمالا او هنوز خیال ندارد با شما دوست باشد اما اگر رویش را سمت شما برگردانده شاید فرصت مجددی برای صحبت شما و او پیش بیاید. خوابتان گویای این نیست که تا ابد قهر بمانید. تشکر از همراهیتون.
Pouya : سلام خانم هراتي. اميدوارم خوب باشيد. من خواب ديدم توي يه راهروي جايي مثل يه مدرسه بودم و دوتا دستم رو به يه صندلي دسته دار تكيه گاه كرده بودم. من باد بي صدايي از خودم خارج كردم و همون موقع درب كلاسي نزديك به من باز بود و يهو ديدم عه! يه خانم ميانسال كه اشنا بود ( ولي من تو خواب نميشناختمش فقط ميدونستم اشناس) به من داره نزديك ميشه. من به خاطر اينكه احساس شرمندگي كردم همين كه تقريبا به من رسيد باش سلام و احوال پرسي كردم و گفتم بايد برم و بعد سريع دور شدم و پيش خودم خجالت كشيدم از اينكه ابرو ريزي شده. ممنون ميشم تعبيرش رو بگيد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی تان بیاموزید و زندگی تان در حال تحول است. اینکه دیده اید باد خارج کرده اید، به این تعبیر است که شما شخصیتی زیادی منفعل دارید و باید سعی کنید که احساس و نظراتتان را به صورت مستقیم تری بیان کنید. اگر نگران بوده اید که بوی بد پخش شود و آبرویتان برود، در واقعیت کسی در زندگی و اطراف شما هست که احساس و نظرش را به صورتی رک و شفاف ولی با لحنی بد به شما می گوید. شما به جای اینکه از ارتکاب به یک کار بد جلوگیری کنید و نگذارید که پشت سرتان حرف بزنند، ترجیح می دهید که از کل موضوع دوری کنید و به جای رسیدگی به اشتباهتان و جبران آن، خودتان را می زنید به بی خیالی یا بی اطلاعی. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی خواب خواهرم:دیدم با خواهرانم در اتاقمان که دیوارهایش سیمانی بود نشسته بودیم، برخلاف بقیه خانه که کچکاری بود، بخشی از دیوار اتاق خراب بود و مث تونل دو سه متری خالی و خرابه به بیرون راه داشت. یهو موقه خواب در تاریکی دیدم دوتا آفتابپرست نر وماده تو اون خرابه هستن. ترسیدم و گفتم وقتی خوابیم نیان سراغمون و لیسمون بزنن! گفتم اینا نروماده هستن و تولید مثل نکنن! سهراب عشق اولم در واقعیت الان متاهل است و فرزند دارد در خواب به دشمنم شهره زنگ زده و گفته میخواهم زینب را ببینم. انگار زنش را طلاق داده بود. سهراب اومد خانه مان و تشک دونفره و چهارتا بالشت ستش (بسیاربزرگ به رنگ طلایی مشکی) که مال خودش و زن و فرزندانش بود را با خودش آورده بود. رفت چایی دم داد و صدام زد چایی بخورم. قصد ازدواج بامن داشت. ولی من نمیخواستم گفتم بعد بهش میگم و فعلا به زبان نیاوردم. پدرم دیدش، با پدرم سلام علیک سرد و خشک کرد و پدرم اصلا خوشش نیومد و گفت این کیه؟ هیچکدوم جواب پدرم ندادیم. به پدرم گفتم دوتا آفتابپرست تو اتاقمون هست چاره یی بکن ولی پدرم راه حلی نداشت فقط رفت تو فکر. سهراب پمپ دوچرخه آورده بود گذاشت تو حیاط خلوت. خواهرم معصومه تو خواب دختر بچه شش ساله شده بود با پمپ سهراب بازی میکرد دستکاریش کرد سهراب اومد درستش کنه معصومه پشت سرم قایم شد یهو باد شکم در کرد. بعد گفتم الان سهراب فکر میکنه این صدا از من بود. یهو دیدم مادرم و دشمنمون فتانه داشتن از محله مون ماهی میخریدن.تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که در شرایط سختی گیر افتاده اید و می خواهید که مشکلاتتان را حل کنید و غصه نخورید. بخشی از زندگی شما به بیرون از چارچوب امنی که خانواده تان در آن قرار گرفته، درز کرده و آدمهایی که خونسرد و سمج و پوست کلفت هستند و می خواهند از شما سو استفاده کنند، در زندگی تان وجود دارند؛ و می خواهند که شرایط شما را سبک و سنگین کنند تا بدانند که می توانند سرتان را کلاه بگذارند یا خیر. شهره شاید بخواهد شما را امتحان کند و با عشق اولتان در رابطه با شما صحبتی داشته باشد. شاید هم شهره در واقع به خود او اشاره نکند و سمبلی باشد از کسی که در حق شما دشمنی دارد و عشق اول شما که با خانواده اش به مشکل برخورده، شاید از زندگی شما با خبر شده و می خواهد شرایط را سبک و سنگین کند که ببیند می تواند به شما ضربه ای بزند یا خیر. او از در دوستی با شما وارد می شود تا عکس العمل شما را بسنجد و بعد ثابت کند که شما قابل اعتماد نیستید. اگر شما خردمند باشید، با او خشک برخورد خواهید کرد و صریح و رک به او خواهید گفت که کسی دیگری را دوست دارید و اینکه او از زندگی تان باید برود. به بهانه های مختلف تزریق شادی و انرژی به شما و زندگی خواهرانتان، تصمیم دارند که سرتان را کلاه بگذارند و آبرویتان را ببرند. رفتار شما باعث خواهد شد که دیگران نگرش های تازه ای روی شما داشته باشند و از خوب و بدتان حرف بزنند. تشکر از همراهیتون.
شیما : سلام روز به خیر
من دیشب طرفای صبح خواب دیدم، که در جایی من پدرم، همسرم و پدرشوهرم و (چند نفر دیگه که یادم نیست) هستیم.
من فک کنم در حال صحبت بودم که صدا رها شدن باد رو شنیدم و به پشت سر نگاه کردم که دیدم پدرم هستن ولی به خودشون رو به اون راه زدن. همسرم هم خودشون رو زدن به نشنیدن ولی من خیلی خجالت کشیدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و پدر و همسرتان راجع به مسئله ای صحبت می کنید ولی پدرتان نشان می دهد که نسبت به این مسئله بی تفاوت است و می خواهد نقش منفعلی در رابطه با آن موضوع داشته باشد. شما از پدرتان انتظار دارید که فعالتر در این خصوص رفتار کند و به شما بیشتر اهمیت بدهد. تشکر از همراهیتون.
شیما : سلام خانوم هراتی
امروز طرفای صبح فکر کنم خواب دیدم که در خانه خودم که همسر و مادرم (فک کنم خواهرم هم بود) هم بودن بادی از خود رها کردم که بوی خیلی بدی میداد.
یادم نیست قبل یا بعد از این خواب هم خواب دیدم که مادرم دارن سینشونو میدوشن خیلی شیر میومد، اونو داخل یه لیوان ریختن، من از مادرم میخوام که اونو به پسر من (که دوسال و نیم داره و شیرخوار نیست) بده اما خواهرم کوچکترم لیوان را به خواهر وسطیم میده که یه پسر شیر خوار داره، (چهارماهه) البته ظاهرا مادرم هم راضی نیست که شیر را به من بده.
فریبا هراتی
: سلام. شما در کارهایتان زیادی حالت منفعل دارید و کاری انجام نمی دهید و یا مسئولیت ها را به گردن شوهرتان و مادرتان می اندازید و اینکار شما، باعث ناراحتی آنان می شود. اگر بین این دو خواب حتی یک ثانیه بیدار شده باشید، دیگر یک خواب محسوب نمی شود و باید بفرمایید که حق خواب اضافه از شما کسر کنم که خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن نشوید. تعبیر خواب دوم شما این است که مادر شما شخصیتی حمایتگرایانه دارد و از خودش برای شما خیلی مایه می گذارد. شما می خواهید که مادرتان برای رفاه پسرتان کاری بکند و مادرتان به جای پسر شما به پسر خواهرتان کمک می کند. ( شاید چون فکر می کند که شما زیادی منفعل و بی تفاوت هستید). تشکر از همراهیتون.
طاها : سلام وقت بخیر
خواب اول:درخواب دیدم که برادرم رابرای سربازی به شهری دیگه بدرقه میکنم تعبیرش چیه؟
خواب دوم:فوتبال بازی کردن درزمین خاکی وبا همبازی های قدیم
ممنون ازشما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اول اینکه شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در هر کامنت و در هر 24 ساعت هستید و نه بیشتر. دوم اینکه هر خواب را فقط باید در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید الان اینجا تعبیر خواب باد شکم است و ربطی به سربازی یا فوتبال ندارد. سوم اینکه خلاصه نویسی بیش از حد مثلا فوتبال بازی کردن، تعبیر را قطعا به اشتباه می اندازد. اینکه مرد یا زن بازی میکند و جرئیات خواب در حد 2-3 خط لازم است در غیر اینصورت بنده مجبور می شوم یک صفحه کامل از اما و اگرهای احتمالی بنویسم که در وقت بنده نمی گنجد همانطور که توضیحات زیاده از حد اشتباه است خلاصه نویسی افراطی هم اشتباه است. خوابتان را در صفحه ی درست بنویسید و دوباره بفرستید برای این کامنت از شما حق خواب کسر نمی شود. تشکر