کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بازار

اگر خواب ببینید در بازار هستید، در تمامی امور زندگی موفق خواهید بود. ولی دیدن بازاری متروک در خواب، رسیدن پریشانی و افسردگی خاطر است. دیدن سبزیجات گندیده در بازار، زیان شغلی است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

57 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

محمد

محمد : سلام.خواب دیدم با خانمم توی بازار هستیم و میخوایم چندتا مغازه بخریم و خانمم با کسی که صاحب پاساژ است در مورد خرید دوتا مغازه صحبت میکنه و در این حین متوجه شدم یکی از همشهری هامون که چند سال پیش فوت کرده تو بازار صاحب یک پاساژ طلا فروشی است.ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۱۳:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و خانمتان می خواهید در شرایط سختی و رکود اقتصادی ایده های تازه ای را عملی کنید که به سود برسید و تعادل بیشتری در زندگی تان بوجود بیاید. روح همشهری تان شاد. او می خواهد به شما بگوید که ایده ی شما برایتان سود آور است. دعای خیر او هم پشت سر شماست تا به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۱:۰۴
Dina

Dina : سلام،خواب دیدم ازجایی مثل کاریامدرسه بر میگردم،لباس فرم پوشیدم،بجای کفش دمپایی پوشیدم ویکم بخاطرش خجالت می کشم،تو راه مغازه ای دیدم ک بیرونش لباس مورد علاقه م روآویزون کرده وقیمتش رو پرسیدم ک مناسب بودودورنگ لباسه روداشت وبه فروشنده گفتم الان کیف پول همرام نیست ولی حتمامیخرمش.واردمغازش شدم ازبیرون، داخل مغازه پیدانبود،داخلش صنایع دستی هنری بودظروف سفالی دستساززیباونقاشی،از دیدنشون ذوق کردم،همون لحظه چندمشتری اومدوزودرفتن بعدفروشنده ک خانم مسن و عینکی بودزدزیرگریه،بغلش کردم وخواستم دلداری بدم ودلیل گریه روبدونم،پرسیدم چی شده؟ارزش هنررومردم نمیدونن؟جوابی نداد پرسیدم چیزی نمیخرن؟فقط کمی سرتکون داد امابنظرم بیشتربرای این بودک من ب سوالهام ادامه ندم نه برای تاییدوهمون لحظه خواهرم پیام دادوطبق معمول کمی باهم شوخی کردیم وگفتم من بایدبرم خونه

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۲۴:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از انجام کاری که در دست دارید، خیلی احساس رضایت نمی کنید و فکر می کنید که جاپای قرص و محکمی در کار یا درستان ندارید. اعتماد به نفستان کمتر شده و دلتان می خواهد که تصویر تازه تری از خودتان به دیگران ارائه کنید و قوی تر و بهتر از همیشه رفتار کنید. ولی اعتبار زیادی برای موفقیت خودتان در شرایط حاضر قائل نیستید. شما شخصیتی مهربان و دلسوز، خلاق و هنرمند و با سلیقه دارید که کسی نمی تواند صرفا با نگاه کردن به شما، همه ی این خصلت های شما را دریابد. مگر اینکه بینشی قوی داشته باشد و مجرب باشد و در اینصورت می تواند ذهن شما را خوبتر درک کند. شما سعی می کنید که سرتان را با مسائل ساده تر گرم کنید تا خیلی به عمق مشکلات فکر نکنید و ذهنتان را خسته نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۶:۱۳
Ommolbanin

Ommolbanin : سلام شهره هستم خواب دیدم توی خونه مون ازمیر هستم و زمستونه منم لباس گرم پوشیدم کلاه و دستکش. یه چرخ دستی بزرگ و نو برای خرید دارم( چرخ دستی فعلی خیلی بزرگ نیست معمولیه)با آسانسور میرم پایین و عجله دارم چون همسرم‌کنار ماشین ( شبیه پیکان طوسی رنگ) منتظر هست . همسرم هم پالتو مشکی و کلاه قهوه ای دارن ، هوا آفتاب قشنگیه،متوجه میشم کنار خونه مون که زمنین خاکی بود کلی میز و .. چیدن و بازار راه انداختن خوشحال میشم به همسرم میگم همین جا خرید می کنیم ، پیر زنی کلی گوشت بساط کرده شبیه کوبیده و کوفته و .. از دور به نظرم ماهی دودی دیدم به همسرم می گم امروز ماهی دودی بخوریم میرم جلوتر می بینم نه همه اونها گوشت چرخی بودند که صاف شده بودند شبیه ماهی بود.چیزی نخریدیم.پسربچه ای انگور داشت و به ما می گفت از او خرید کنیم. یادم نمیاد چیزی خریدیم‌یانه.

پاسخ
لینک۲۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۳۱:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به دنبال گزینه های بهتری برای زندگی تان هستید و تلاش و زحمتتان در مورد رسیدن به خواسته هایتان، هنوز به نتیجه ی دلخواهتان نرسیده است. شرایط اقتصادی شما مطابق با میلتان نبوده. همسرتان به فکر رسیدن به ثروت بیشتر است ولی نسبت به شرایط موجود بدبین است. شما باید مسائل را با دقت و ملاحظات بیشتری بررسی و پردازش کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید. رسیدن به ثروت به صورت ناگهانی برایتان امکان پذیر نیست. کار کوچکی برایتان پیش می آید که در صورت عملی کردنش می توانید به ثروت برسید ولی در مورد انجام این کار هنوز تصمیم نگرفته اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۷:۳۹
زیبا ماهری

زیبا ماهری : سلام

خواب دیدم بی زحمت نمایش ندین

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۲:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط زندگی شما رونق تازه ای خواهد گرفت و خواهید توانست به خوبی از خودتان حمایت کنید تا در ناز و نعمت زندگی کنید. شما خواهید توانست رفتاری قوی و مصمم برای حمایت از خودتان بروز دهید. مناطق مختلف منوط به چیزی که شما می بینید تعابیر متفاوتی دارند و نمی توان بدون ذکر جزییات برای این مناطق تعبیری نوشت. ذهن شما می خواهد شما را نسبت به چیزی با خبر کند که شما ننوشته اید چیست!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۹:۱۲
زیبا ماهری

زیبا ماهری : مثلا یکی از مناطقی که زیاد میرم یه بازار خیلی بزرگ و باصفاست که هر چند وقت یک بار بهش سر میزنم.حالا یا دارم دنبال کسی می گردم یا میخام لباس بخرم ولی همیشه یه حس فوق العاده ای داره.یه جای دیگه یه قصر بزرگ و چند طبقه و هزار تو هست که خیلی اسرار امیزه و جاهای مختلف تو در توی زیادی داره ولی حس خوبی داره.یکی دیگه از جاها یه دریاچه سر سبزه که ارامش عجیبی توش حس میکنم.
البته قدیما جاهای وحشتناک هم بود که میرفتم که خیلی وقته دیگه ندیدم یه منطقه بود جای خونه قدیمیمون که همیشه تو خواب با وحشت خیلی زیادی ازش رد میشدم و مدام توش ادمای خطرناک یا جنازه و یا اسکلت میدیدم.و به شدت احساس ناامنی و ترس و وحشت داشتم که همین چند وقت پیش خوابشو دیدم که امن شده و من راحت ازش رد شدم اتفاقا خوابمم براتون فرستادم

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۴:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. من دیشب هم عرض کردم که برای چیزهایی که می بینید تعابیر متفاوتی وجود دارد و شما نمی توانید همه ی این چیزها را دریک کامنت سوال کنید! هر خواب کامنت خودش را و توضیحات خودش را لازم دارد. الان شما در این صفحه ی بازار خوابتان را نوشته اید و من تعبیر رفتن به بازار را که مکررا می بینید عرض می کنم و آن این است که شما می خواهید ایده های زیادی را که در سر دارید عملی کنید و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید. سعی می کنید که اقتصادی تر رفتار کنید ولی می خواهید تصویر تازه ای از خودتان به دیگران نشان دهید. برای تعابیر دیگر خوابهایی که در جاهای مختلف دیده اید به صورت جداگانه و در صفحات تعبیر خواب مربوط به خودشان ثبت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۰:۰۱
Lia

Lia : از خدا میخوام ک بمن در این مساله کمک کنه.شما بزرگوار هستید بانو و تاشتون رو میکنید. از شما سپاسگزارم

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : محبت دارید.

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۸:۲۲
Maryam

Maryam : سلام،
لطفا مخفی بماند

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۳:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به آرامی در مسیر زندگی تان پیشرفتی می کنید که در مقایسه با دیگران به دستاوردهای بزرگی خواهید رسید و مقام و منزلت بیشتری از دیگران خواهید یافت. شما به فرصت های از دست رفته و یا جنبه های فراموش شده ی خودتان فکر می کنید و می خواهید نیازهایتان براورده شود. پس باید مدرن و خردمندانه فکر کنید و امیدوار باشید. منطق تان را از دست ندهید و خوشبین باشید که انرژی مثبت به زندگی تان راه می یابد و همه چیز خوب خواهد شد. هارمونی و هماهنگی به زندگی تان راه می یابد و دعای خیر دوست مرحومتان همراه شماست و شما را نهیب می زند که بلند شو و نماز صبحت را بخوان و الان است که خداوند دعاها را مستجاب می کند! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۱:۴۷
ماهی

ماهی : سلام خانم هراتی عزیز
الان دوبار هست که خواب میبینم رفتم بازار مکه(کعبه رو نمیبینم)برای دامن کوتاه قهوه ای که دارم یه بلوز بخرم.مغازه ها رو میگردم ولی هیچ بلوزی چشمم رو نمیگیره.داخل یه مغازه رفتم فک کردم لباس فروشیه ولی گل فروشی بود چندتا مغازه گل فروشی دیگه هم اونجا بود که عطر گل محمدی رو تو فضا کامل حس میکردم.آخر خواب دیدم انگار یه نفر یا خودم از اینکه هیچی با دامنم ست نمیشه کلافه شده بودم و میخواستم خرابش کنم.
لطف میکنید تعبیر کنید

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۲۳:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید متمولانه و مادیگرایانه زندگی کنید و از شما هم اینگونه حمایت شود و از خداوند می خواهید که خواسته تان براورده شود. اما این طرز فکر شما، مورد پسند خداوند نیست. خداوند می خواهد که شما با عشق زندگی کنید و معنویت در وجودتان قوی باشد و عشق را درک کنید نه اینکه دنبال کسی باشید که از شما از نظر مالی و مادی حمایت کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۵۵:۳۸
سحر

سحر : سلام من یک شب
لطفا متن خواب نمایش داده نشه.

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۴:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به دنبال پرورش نیازهای فیزیکی و احساسی تان هستید. شما رفتاری کاملا متفاوت با دختر دایی تان از خودتان بروز می دهید. مثلا اگر دختر دایی تان برون گراست، شما خجالتی هستید. اگر او رک و پوست کنده حرفش را می زند، شما با سیاست حرفتان را می زنید، اگر او افکارش را به راحتی با دیگران مطرح می کند، شما نظراتتان را برای خودتان محفوظ می دارید. سیستم فکری شما و او متفاوت است و شاید خواستگار او بیشتر به خصوصیات اخلاقی شما هماهنگ باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۴۳:۳۵
Sayyeh

Sayyeh : Sayyeh :سلام و تشکر فراوان بابت تعابیر عالیتون
خواب دیدم رفتم بازار خرید کنم.لباس فروشیا سر میزدم نگا میکردم.شب شد ومن داشتم توی خیابونا قدم میزدم.
ویترین دوتا کیف فروشیم نگا کردمو از چندتا کیفم خوشم اومد ولی در کل چیزی نخریدم.
یهو دیدم کیفی ک همراهمه ی کیف مشکی چرم(یا فوم) خیلی کم جاست ک چندتا چیز بیشتر جا نمیگیره و پولی برا برگشتن همرام نیست.گفتم چرا من این کیف رو با خودم اوردم، اشکال نداره اسنپ میگیرم شارژ اسنپم دارم.
انگار سر راه رفتم منزل خواهرم ک نزدیک خونه خودمون بود و ایشون با یکی دیگه از خواهرم همسایه و توی ی ساختمون بودن
شوهرخواهرم منو سرزنش میکرد بخاطر رفتارام و اونو خانمش پرتقال میخوردن
ی نفر در خونه اون یکی خواهرمو زد:شوهرم بود با ی بیل دستش و کفشای سفید و سیاه.من ذوق داشتم خودمو نشونش بدم ولی ایشون عصبی برخورد کرد و من در بستم

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۴:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم. شما از نظر احساسی یا فیزیکی، کم و کاستی هایی در زندگی تان دارید و امیدوار هستید که بتوانید به خواسته هایتان برسید، اما در شرایط حاضر احساس ناراحتی می کنید و نمی دانید که اخر کار چه خواهد شد. شما احساس سرگشتگی و افسدگی دارید. به این فکر می کنید که رفتارتان را باید عوض کنید و طرز فکرتان را نسبت به بعضی مسائل تغییر دهید. شما به این فکر می کنید که عقلتان به جایی قد نمی دهد و فکرتان بیشتر از این کار نمی کند. اعتباری برای خودتان قائل نیستید فکر می کنید که از پس انتظارات و توقعات سنگینی که روی شانه تان می گذارند، بر نمی آیید. شما سعی می کنید که فورا از خواهرتان کمک بخواهید. خواهران شما از نظر فکری یا سطح استاندارد زندگی به هم شبیه و نزدیک هستند. خواهرتان و شوهرش زندگی سالم و موفقی دارند و شوهر خواهرتان دلش به حال شما می سوزد. شوهر شما با خواهر دومتان صحبت می کند. او می خواهد بداند که چرا شما اینطور رفتار می کنید و درک جدید و درست تری از مسئله ای که پیش آمده داشته باشد. می خواهد بداند که باید چه کار کند و چطور باید این مسئله ی سخت را حل کند. همسر شما به همه چیز نگاهی منطقی ولی در عین حال کسل کننده و خشک و بی روح دارد. او با شما با احساس برخورد نمی کند و شما به او محل نمی گذارید. با قهر که کارها حل نمی شود عزیزم!! باید احساستان را به او بگویید تا او بداند که مشکل شما چیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۰:۰۸
Tara

Tara : سلام.خواب میدیدم با خواهرم در مرکزخریدی در حال راه رفتن هستیم.ناگهانی دیدم دعوا شده ودیدم چندنفر ازفامیل هایمان مشغول دعواهستن.یکی ازآنها به من گفت معنی این جمله چیه وتقصیر کیه.من جواب معنی رودادم ودور شدم.ادامه دیدم به رستورانی رفتم چلوکوبیده گرفتم.کمی خوردم ورفتم داخل آشپزخانه رستوران.آشپز مرد نسبتا چاق مهربانی گفت کوبیده تمام شده برو هرچی دوست داری بردار مجانی.میدیدم کارگرها دور میزنشستن وپلو کباب میخورن.سیخ های ماهی میگو وجوجه میدیدم.چندتا برداشتم(ندیدم بخورمشون)اومدم بیرون وخواهرم رو دیدم کیف کوله پشتی قرمز دستشه گفت بیا مال تو.بهش گفتم این کیف قدیما مال خودم بود از‌کجا پیداش کردی؟
من دوران مدرسه دقیقا کیف قرمزی که دیدم رو بهم سوغاتی داده بودن وخیلی دوستش داشتم.در خواب دقیقا همون شکل وسالم بود.

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۷:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید برای زندگی تان تصمیماتی اتخاذ کنید و به انتخابهایی که پیش رویتان هست، نگاه می کنید. سعی می کنید که تاثیر مطلوبی روی دیگران بگذارید و شرایط مالی و مادی بهتری داشته باشید. فامیل شما از موقعیتی که در بیداری دارند ناراضی هستند. شما می خواهید مسائل را با دقت بیشتری پردازش و درک کنید. از نظر مالی شرایط بهتری خواهید داشت و گشایش کار خواهید یافت. روی ذهن و جسمتان کار می کنید و شخصیت قویتری از خودتان می سازید. شاید شما احساس ترس و ناچیز و مغلوب بودن می کنید و نسبت به باورها، وضعیت روحی و شانستان درک بالاتری خواهید داشت. دوباره شور و شوق بیشتر به زندگی تان راه می یابد و از نگرانی بیرون می آیید. شما سعی می کنید که برای زندگی تان درست تصمیم بگیرید و اجازه ندهید که فقر و نگرانی به زندگی تان راه پیدا کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۸:۵۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.