تعبیر خواب بانک
دیدن بانک در خواب همان تعبیری را دارد که برای صراف و صرافی هست. اگر خود را در بانک و در ردیف مشتریان دیدید، در آینده موردی پیش می آید که سر و کارتان با یک انسان طماع و بخیل و خسیس می افتد.
اگر خویشتن را در خواب به جای تحویل دار بانک دیدید که پشت گیشه نشسته اید، به چیزی دل خواهید بست که آن چیز متعلق به شما نیست و اگر هم بتوانید مالک شوید مدتی طولانی صاحب آن نخواهید بود. اگر خود را مقابل گیشه دیدید اما جایی بودید که تحویل دار دیده نمی شد، راهی برای پیشرفت به روی شما گشوده می گردد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Lia : موبایل من تعداد کاراکترو تو بخش دیدگاه نشون نمیده ممنون میشم بفرمایید چند تا حق خواب کسر میشه
فریبا هراتی
: این خواب شما برابر با 1127 کاراکتر یا 2 حق خواب است.
Lia : ببخشید خانم هراتی الان متوجه شدم تعرفه تون تغییر کرده. ممنون میشم بگید هر خط چند کاراکتره
فریبا هراتی
: به منظور شفافیت بیشتر در شمارش تعداد خواب، شمارشگر تعداد خواب به بخش دیدگاه اضافه شد. شما می توانید در هنگام تایپ خواب تعداد کاراکتر و خواب خود را مشاهده کنید. از این پس تعداد ۷۵۰ کاراکتر معادل یک خواب محاسبه خواهد شد و تعداد خط ملاک محاسبه نیست.
Lia : با سلام خواب دیدم تو بانک ملی محلمون با هنرپیشه بهاره رهنما صحبت میکنم میگم چرا نمیری ایتالیا میگه نه. میخوام مدرک خیاطیمو پیداکنه میگه ی کورس خیاطی بگذرون میگم نه من خودم حرفه ای ام زورم میاد دوباره دوره ببینم. لباس زمستانی تنمه اما تو خواب شال و کلاه و لباسام رنگهای غیر معمول مثل شال اجری زرده البته رنگا کمی هماهنگن اما رنگایی نیست ک من بپوشم. خانم رهنماکلاه گیس موهای بافت بافت مشکی سرشه دراز کشیده و از زیر کلاه گیس موهای خودش معلومه مشکیه وخیلی کوتاه و چند سانتی زده. بعد صف شلوغ میشه خانم رهنما رییس اون قسمته زنا رو تو ی صف دیگه میکنه منو میذاره اول صف و ب حرف زناتوجه نمیکنه. یکی (فک کنم اززنای تو صف)سعی میکنه روسریمو کناربزنه موهامو ببینه مرتبه یانه.اجازه نمیدم چیز زیادی دستگیرش بشه.روسری سرمه خانم‌رهنما هم نگاه میکنه. ی خواب دیگه هم چند روز قبلش درباره هنرپیشه دیدم ممنون میشم تعبیر کنید. دیدم میخوام با هواپیما برم سفر.خانم هنرپیشه میخواد بارشو من ببرم. میبینم پشت ی ماشین بزرگ یا محل بارگیری در چمدون بازه و ۲تا دوچرخه رو داخلش نصب کرده. عصبانی میشم.خودم ی چمدون دارم. مسوول بار اجازه نمیده و اون خانم مجبوره از خواسته اش دست بکشه.قبلا از تعابیر خوبتون تشکر میکنم. حق خواب رو هر جور صلاح میدونید کسر کنید با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز خواب اول شما به تنهایی 804 کاراکتر و معادل دو خواب است. شما آمده اید یک خواب دیگر هم با این ترکیب کرده اید که بشود 1129 کاراکتر و همچنان 2 خواب ؟!! ثبت 2 خواب در یک خواب به هیج وجه جایز نیست. آدمهایی که برای شما نقش بازی می کنند و می خواهند برای خودشان پرستیژ بخرند، افکار منفی شان را به شما القا می کنند تا شریک جرم برای خودشان بخرند. شما به اندازه ی کافی مجرب هستید که تحت تاثیر این افراد قرار نگیرید. سعی می کنید که مانع حفاظتی قوی دور خودتان قرار دهید که کسی نتواند به شما ایرادی وارد کند ولی باید سعی کنید که افکارتان و رفتارتان در تعامل با مردم، هماهنگ باشد. شما نمی توانید یک رفتار از خودتان نشان دهید و طرز فکرتان مغایر رفتارتان باشد و خلاف آن را نشان دهد. شما نمی توانید از گروه آدمهایی باشید که دروغ می گویند و نقش بازی می کنند و خودشان را به کوچه علی چپ می زنند و تیز تر از آن هستید که گول چنین آدمهایی را بخورید. شاید بتوانند زنها را به دو دسته ساده لوح و تیزبین تقسیم کنند ولی شما به هیچ وجه اجازه نمی دهید که افکار واقعی تان و احساس درونی تان برای کسی فاش شود. مگر اینکه خودتان دوست داشته باشید که نظرتان را صراحتا بیان کنید. تشکر از همراهیتون.
مهتاب : با عرض سلام و ادب
خواب دیدم که به خانه پدری در شهرستان رفتم(پدرم 23 سال پیش فوت شده)و ظاهرا ایشان از من خواسته بودند که کار بانکی شان را انجام دهم و قرار بود 2 تا نامه بنویسم یکی احتمالا بزای گرفتن وام و دیگری احتمالا تمدید مهلت پرداخت اقساط وام قبلی ( زیاد مطمئن نیستم)و یکی از برادرانم هم مرا همراهی میکرد که به بانک رفتیم .در آنجا ریس بانک ما را خیلی معطل کرد چون با فرد دیگری که قبل از ما آمده بود داشت صحبت میکرد من به همراهانم میگویم که باید بروم خانه مدرکی را بیاورم و از بانک خارج میشوم ولی زمانی که به بانک میروم ریس بانک صندلی جلوی درب ورودی گذاشته تا مانع از ورود افراد شود که در نهایت با اصرار من را راه میدهد ولی انتهای خواب را نمیدانم که چه میشود. چون خواب کم میبینم فکر میکنم این خواب ممکن است حاوی پیامی برایم باشد . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر شما از شما می خواهد که برای او خیلی دعا کنید چون اعتبار او پیش خداوند با مشکلاتی مواجه شده است و الان او نیاز به حمایت و پشتیبانی شما دارد تا این اعتبار به او برگردد. شما و برادرتان برای کمک به پدرتان و آمرزش او، دست به کار می شوید. شاید به این فکر کنید که چرا بعد از این همه سال تازه پدرتان از شما درخواست کمک کرده است. اما به هر حال در کارهای خداوند حکمتی است که منوط به رفتار انسان در دنیا، با او در آخرت هم همانطور رفتار خواهد شد. اگر شما به این خواب شک کنید، و دنبال این باشید که آیا اصلا درست هست یا خیر، ممکن است این شانس را برای همیشه از پدرتان بگیرید و بعدا که بخواهید به او کمک کنید، دیگر خداوند به خاطر شک شما در این که پدرتان نیاز دارد برای او اقدامی انجام دهید که گناهانش آمرزیده شود، به این راحتی ها، اقدام شما را در جهت حمایت از پدرتان نخواهد پذیرفت! اگر پدرتان از کسی پول قرض کرده بوده، یا خدای نکرده گرانفروشی کرده بوده، باید برای او رد مظالم بدهید تا خداوند گناهان او را ببخشد. نامه نوشتن در خوابتان در تعبیر به درخواست آمرزش از پرودرگار بزرگ نسبت به خطا در قضاوت و اشتباهی که پدرتان کرده است؛ اشاره دارد. پس الان وقتش رسیده که برای پدرتان خیلی رد مظالم و صدقه بدهید یا اگر نماز قضا یا اعمال دینی دیگری دارد که رعایت نکرده است، به جای او اقدام به این اعمال کنید. تشکر از همراهیتون.
محیا : سلام و عرض احترام! خواب می‌دیدم حرم امام رضا بودم، حرم بزرگتر و پرنورتر از الان بود و پروتوکل بهداشتی هم رعایت میشد. یه تعداد عتیقه و مومیایی کنار قبر حضرت پیدا کرده بودن که انگار یه‌مقدارش چون آمریکایی یا از مظاهر فکر بود، چند نفر کروات زده و خارجی در حال خارج کردنش از صحن بودن، یه مومیایی هم بود که گویا از فراعنه‌ی مصر بود، اول خواستن خارج کنن، بعد برگردوندن به داخل ضریح. منم از داخل ضریح چنتا عتیقه برداشته بودم تا خاکروبی کنم، بعد که داشتم به خادم‌ها‌ی ضریح می‌دادم. تا بذارن سر جاش، یکی از اون عتیقه‌های کوچیک رو به یکی نشون دادم و گفتم: اگه این مال من بود و می‌فروختمش، تمام مشکلات مالیم حل میشد.
و بعد با چند تا لیوان (که خادم‌ها‌‌گفتن باید ببینیم قدمت داره یا نه) دادم به خادم‌ها‌ی ضریح تا بذارن سرجاش.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما برای رسیدن به خواسته تان متوسل به امام رضا ع می شوید و کار خیری هم انجام می دهید که ثواب زیارت ایشان برای شما نوشته خواهد شد. شما امیدوار هستید که قطعا حاجت روا شوید و هیچ نباید از رسیدن به خواسته تان ناامید باشید. شما به ارزش ها و ویژگی های اصیل امام رضا ع اعتقادی راسخ دارید و می دانید که این ویژگی ها ارش این را دارند که شما حفظ شان کنید و در زندگی تان آنها را به کار ببرید. مومیایی خوابتان هارون قاتل امام رضا ع است که احساس می کند که بدجور در موقعیتی که در آن قرار گرفته، گیر افتاده و هیچ راه فراری ندارد و صدایش شنیده نمی شود. شما سعی می کنید که از تعلیمات امام رضا ع در زندگی تان بهره مند شوید و یاد می گیرید که مثل او ببخشید و به حب و علاقه ی زیاده از حد مال دنیا، وابسته نباشید. افکار در هم امیخته و نو آوری های غربی با افکار متعالی امام رضا ع قابل قیاس نیست. شما می دانید که اگر حتی کمی از خصلت های امام رضا ع بهره مند بودید، هرگز در زندگی تان با هیچ مشکل و سختی مواجه نمی شدید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم. خواهرم این خواب رو دیده. دیدم با دوست پسرم به بانک مجلل و بزرگی رفتیم.دوست پسرم صدا زد گفت اسمت روی این تابلوست.بالای تابلو نوشته شده بود این اسامی خودشونو به بانک معرفی کنند.منم همونجا خودمو به کارمند بانک معرفی کردم.بعد از تطابق شماره ملی گفتن برنده شدم و یه بسته کاغذی دربسته به رنگ کاهی(شبیه بسته ها کاغذی میوه و تخمه در قدیم باهمون ابعاد) بهم دادن.با دوست پسرم از بانک اومدیم بیرون دیدم سر در بانک زده "تالار بزرگ بانکِ فلان،شماره سه" ( اسم بانک رو ندیدم).ساختمانی که داخلش بودیم بسیار بزرگ،با پله و ستونهای بلند در ورودی بود.با دست محتویات داخل پاکت رو لمس کردم احساس کردم یکی از چیزایی که داخلشه یه سیبه.اولش ناراحت شدم گفتم حتما بقیه‌شم میوه‌س.اما کم کم ناراحتیمو رفع کردم گفتم خوبه دیگه هرچی هست.بعد خوشحال باهم تو پیاده رو راه رفتیم و کمی پایینتر یه ساختمون بزرگ دیگه باهمون شمایل دیدم که بالاش نوشته بود "تالار بزرگ بانکِ فلان، شماره یک".فهمیدم بانکی که توش برنده شدم حداقل دو شعبه دیگه هم داره.تاآخر خواب در بسته رو باز نکردم.
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما اعتبار بالایی برای شما برقرار است و شما از امنیت مالی برخوردار خواهید بود. شما احساس خواهید کرد که در رفتارتان در مقابل دوست پسرتان و در انجام وظائفتان موفق عمل کرده اید و اعتماد به نفستان بالاتر خواهد رفت. فرصت تازه ای در دسترس شما قرار می گیرد که نباید بگذارید که این فرصت از دستتان بپرد. او یک بار دیگر هم از شما تعریف و تمجید خواهد کرد. شما به خاطر خردمندی و دانشتان، پاداش خواهید گرفت. سعی می کنید که کم کم در مسیر زندگی تان پیشرفت کنید ولی باید یاد بگیرید که از زندگی تان لذت هم ببرید و نه اینکه فقط کار کنید. تشکر از همراهیتون.
ماها قاسمی : سلام وقت به خیر خواب دیدم با همسرم دربانکی برای گرفتن وام بودیم اماکارمندانش سرجای خودنبودند انجا زن دایی مادرم وپسرش رادیدیم مارادیدهول شد که انجا اورادیدیم که به خانه مانیامده است ودربانک است لطف میکنیدتعبیررابفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که امنیت مالی داشته باشید و ترسهایتان از بی ثباتی مالی از بین برود. مشکلات مالی شما حل خواهد شد. شما سعی می کنید که متکی به خودتان باشید و از دوستان و فامیلتان درخواست کمک نکنید. زن دایی مادرتان و پسرش هم مثل شما فکر می کنند. آنها هم نگرانی های مالی دارند ولی دوست ندارند که به کسی رو بیاندازند و از کسی تقاضای کمک کنند. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام عزیزم من خواب دیدم مادرم در قرعه کشی بانک صد میلیون برنده شده و قراره ی خوردشو بده من برا خرید گوشی
فریبا هراتی
: سلام. اعتبار مادرتان پیش همه بالا خواهد رفت. او در انجام وظائفش بسیار موفق عمل خواهد کرد و اعتماد به نفسش بالاتر خواهد رفت. حالا او به شما کمک خواهد کرد که یاد بگیرید که چطور ارتباطاتتان را با مردم تقویت کنید. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام خانم هراتی وقت بخیر
این خواب هفته قبل دیدم .خواب دیدم دوباره هند هستم (هند درس خوندم کارشناسی و ارشد) داخل یه سمینار توی محل دانشگاه ارشد هستم. یه کاغذ دستم که فکر می کنم شماره صندلی که باید بشینم نوشته. عدد ۲۵۰ بالا و زیرش هم ۴۶۰۰۰ (روی هم ۴۶۲۵۰ میشه) فکر میکنم شماره صندلی که باید بشینم ولی یکی از استادان خانم می آیید میگه که این شماره صندلی نیست.بیرون محل سمینار یه بانک نشونم میده میگه برو اینجا این قبض بده.من میرم بیرون ولی سمت اون بانک نمیرم.میرم دنبال یه بانکی بگردم سمت دانشگاه کارشناسی (ارشد و کارشناسی دو تا دانشگاه مختلف بودن) هر چی میرم سمت دانشگاه کارشناسی نمیتونم بانکی پیدا کنم و نگرانیم بیشتر میشه و ناراحت تر میشم .بانکی نمی تونم پیدا کنم بر میگردم سمت همون بانکی که نزدیک دانشگاه ارشد هستم.نزدیکای بانک که میشم از خواب بیدار میشم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسائلی دلشوره دارید و شور و هیجان زیادی را تحمل می کنید. می خواهید دانش و درک خودتان را بسط داده و به آگاهی برسید که در آینده چه اتفاقاتی در شرف وقوع است. می خواهید جایگاه تازه ی خودتان را بیشتر بشناسید. شما شروعی تازه خواهید داشت و زمان گذشتن از یک مساله یا موضوع قدیمی فرا رسیده است. دور دور شماست و اوضاع به نفع شماست. دوره ی تذهیب، مهیا شدن و رشد رسیده است. شما قادر خواهید بود با همکاری با کسی یا با سازمانی، زندگی تان را به تعادل برسانید و آرامش و کمال را تجربه کنید. اگر مجرد هستید وقتش رسیده که ازدواج کنید و عشق را تجربه خواهید کرد. حالات ذهنی شما قویتر خواهند شد و به هارمونی و هماهنگی در زندگی تان می رسید. شما به قدرت و دستاورد بزرگی خواهید رسید و اعتبارتان زیاد تر خواهد شد. زندگی شما رو به بهبود است. تشکر از همراهیتون.
San : سلام دختر خالم خواب دیده من یک دسته چک از بانک گرفتم پر از برگه بوده و میخواستم مبلغی بنویسم ازش پرسیدم یک میلیارد یا یک تریلیارد چند تا صفر داره دختر خالم تعجب کرده گفته آخه مگه میدونی از پس چک کشیدن بر بیای تو تا حالا از این کارا نکردی مادر و خواهرم اونجا بودند چیزی نگفتند و لبخند زدن بعد دختر خالم فهمیده یا خودم بهش گفتم میخوام ماشین سنگین بخرم بدم کار کنند پولشو بدم جای قسطش همه خوشحال بودند از اقدام من ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید نشان دهید که ظرفیت بالایی برای رسیدن به موفقیت دارید و می توانید اعتبار بالایی برای خودتان کسب کنید. شما می توانید پروژه های بزرگی را تقبل کنید و اشخاصی را استخدام کنید که کار و وظائفی که به ایشان محول می کنید را بخوبی انجام دهند، و آنوقت اعتبار خودتان را بالاتر ببرید. مثل یک مترجم که قرار داد ترجمه ی یک مجله ی علمی را امضا می کند و 10 مترجم دیگر را استخدام می کند که با نصف مبلغ قرار داد، ترجمه ی مجله را برای او بخاطر رسیدن به حقوقی ناچیز انجام دهند، و باقی مبلغ قرار داد را در جیب خودش می گذارد و افتخار ترجمه ی آن مجله ی علمی را هم به نام خودش تمام می کند. تشکر از همراهیتون.