تعبیر خواب بانک
دیدن بانک در خواب همان تعبیری را دارد که برای صراف و صرافی هست. اگر خود را در بانک و در ردیف مشتریان دیدید، در آینده موردی پیش می آید که سر و کارتان با یک انسان طماع و بخیل و خسیس می افتد.
اگر خویشتن را در خواب به جای تحویل دار بانک دیدید که پشت گیشه نشسته اید، به چیزی دل خواهید بست که آن چیز متعلق به شما نیست و اگر هم بتوانید مالک شوید مدتی طولانی صاحب آن نخواهید بود. اگر خود را مقابل گیشه دیدید اما جایی بودید که تحویل دار دیده نمی شد، راهی برای پیشرفت به روی شما گشوده می گردد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Röya : سلام
خواب دیدم روز بود .
خونه مادربزرگم در حیاط بودیم پسر جوانی نشسته بود حواسم نبود بهش ، خیره شده بود بمن ،و پدربزرگم دستبند نقره مادربزرگم قسمت تسمه ان باز بود و ( نگین کریستالی وسط دستبند نبود ) رفت بود بفروشه ،بهش گفته بودن نقره خالص نیست پلاستیک داخلش که آمد داد بمن درستش کنم من گفتم الکی گفتن درست میشه از طرفی شک داشتم ، بعد من و خواهرم و دایم وکسانی دیگر نمیشناختم سوار ماشین شدیم دایم راننده بود میخاستیم بریم شهر دیگر که هنوز مسیر شهر خودمان بودیم گفتم پیاده میشم من با شما نمیام میخاستم از بانک پول بردارم ، و آنها رفتند تعجب آور این بود که من نه کارت بانکیم همرام بود نه پولی و ن گوشی،برای بازگشت، در خیابان تاکسی نبود انگار تاریخ خاصی بود !! با خودم میگفتم تاکسی میگیرم برمی گردم پولش خونه حساب میکنم،یا میرم در بانک میگم زنگ بزنن به تاکسی برام ،و میترسیدم شب بشه کم کم !! متعجب بودم فقط !!
---------------
متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. شما راجع به کارتان با شک و تردید پیش می روید و نمی دانید که کارتان خوب می گیرد یا خیر. پدربزرگتان نسبت به مادربزرگتان دلخور است و احساس می کند که او برایش دیگر ارزش زیادی قائل نیست ولی شما میگویید که این مشکلات حل می شوند. شما نمی خواهید شرایطتان را عوض کنید ولی در عین حال احساس می کنید که به تنهایی هم قادر به حفظ استقلال خودتان نیستید. از اینکه به تنهایی بخواهید با مشکلات دست و پنجه نرم کنید نگرانید ولی با تمام توانتان برای بهتر شدن زندگی تان تلاش می کنید. می خواهید زندگی تان را متحول کنید ولی جهت و انگیزه درستی ندارید. تشکر از همراهیتون.
aminhoseini : سلام خواب دیدم بدهکار بودم یک کالایی را داده بودم به یک مغازه‌ی آشنا که برایم بفروشد مغازه‌دار آنرا فروخته بود ولی می.گفت فعلا پولش را به من نمی‌دهد ولی به جاش چتد فقره چک تاریخ دار مشتریانش را با تاریخهای دور و نزدیک بهم داد تا نقدشون کنم .
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسائل شغلی تان مشکلات و نگرانی هایی دارید و عدم تعادل در امورات مالی شما وجود دارد. یا اینکه از دیگران انتظارات بالایی دارید. خواب شما هشداری به شماست که چیزها را چک کنید! حساب و کتاب داشته باشید تا متضرر نشوید. تشکر از همراهیتون.
مجتبی : سلام ممنون از زحماتتون عصر خواب عجیبی دیدم که یادم نیست ولی آخرش یادم یهو از بانکی سر در آوردم که بدهکارم رفتم از یک در آن برم بیرون دیدم بسته است و پشت سر نگاه کردم دیدم رییس بانک که دوستم هست از آسانسور آمد می‌رفت پشت میزش خیلی ناراحت بود گفت بیا میخام با لگد بزنم تو شکمتان که تا او ن رفت منم از بانک زدم بیرون که تو خیابون هم مردم تجمع کرده بودند شلوغ بود فقط صدای یکی از همکاران قدیمی می‌آمد و با خودم گفتم خوشبحال این که وضع مالیش خوبه و بدهکاری نداره
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم. شما مشکلات مالی و پولی را تجربه می کنید و ممکن است مغرورتر از این باشید که تقاضای کمک کنید. احساس می کنید که شرایط از کنترلتان خارج شده و امنیت مالی ندارید و خودتان را در ریسک بالایی می بینید که داشته هایتان را از شما بگیرند. تشکر از همراهیتون.
رز : سلام خواب دیدم در بانک برای تقاضای وام رفتم اول پیش یه اقایی از بانک فرم پر کردم و از طبقه زیرین به بالا امدم پیش ریییس بانک امضا بگیرم ایشون هم با خوشحالی و احترام امضا کردند و من راضی از در بانک اومدم بیرون البته تا حالا در بیداری چنین افراد وبانکی ندیده بودم
فریبا هراتی
: سلام. نگرانی های مالی شما حل خواهد شد و فکرتان راحت می شود. تشکر از همراهیتون.
Emooo : سلام خواب دیدم که یه جایی هستم و منتظر مادرم بودم و وقتی مادرم اومد دیدم واسه خودش یه چادر سفید گرفته بود ولی قسمت بالای چادر با یک رنگ دیگه دوخت شده بود و مادرم با دوتا خانم چادر سیاه دیگه رفت... بعدش من نزدیک مدرسه دخترونه بودم و چند تا دختر بهم دست تکان میداد و چندتا پسرهم اونجا بود بعد رفتم نزدیکتر که پسره میگفت کارنامت فلان عدد اومده و منم تعجب کردم که از کجا نمرمو میدونه بعد پسر گفت بهم دو هزار صدقه بده. منم گفتم تو کارتم پول هست بیا بدم بعد رفتیم طرف عابر بانک دوتا عابر بانک بود اونجا ...که گفتم بیا از این یکی بکشم پولو ... بعد که کارتم را به عابر بانک دادم دیدم تازه باز میشه و خیلی رسید داد به بیرون که متعلق به من نبود ... بعد مبلغ پنج هزار را درخواست دادم ولی عابر بانک بهم چندین ده هزاری داد...
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
leili : سلام
خانمی از فامیلمون که در بیداری هم خودش ، هم دخترش که همسن منه و هم بقیه ی اعضای خانوادش با من دشمنی دارن، چون در یه بخشی از زندگی اموال پدرم رو به راحتی بالا کشیده بودن ، پدرم با این قضیه کنار اومد ولی من نمی تونم مثل بابام ببخشمشون. خلاصه که در بیداری نگاه می کنن ببینن ما چی کار می کنیم همون کارو بکنن. خواب دیدم توی همون بانکی که من حساب داشتم ( البته در خواب بانک با بیداری فرق می کرد) اومدن تا برای دخترشون حساب باز کنن. از من نظر می خواستن منم گفتم حالا حتما باید بیایین تو بانک من . بعد با یه لحنی گفتم خوبه والا ۲۷۰ هزار تومن براش حساب وا کن اصلا.
مرسی.
فریبا هراتی
: سلام. او می خواهد که امنیت مالی مشابه شما را داشته باشد و شما می گویید که اگر می توانی مثل من عشق بی قید و شرط و تعهد را در دلت داشته باش که از هیچ کاری برای دیگران دریغ نکرده ام. به عبارتی او شاید هر چیزی را بتواند بدست بیاورد ولی قلبی مثل شما نمی تواند داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
mmd : سلام . من ساعت 4 خواب دیدم به همراه دایی و برادرم به بانک رفتیم مسئول بانک به دایی ام احترام گذاشت ولی به من نه , پس به شوخی بهش گفتم من هم توی این بانک حساب دارم اونم خندید بعدش این طور شد که دایی ام برای رسیدگی به کار های خود از من پول گرفت و بهش دادم و باقی مانده ی پول را نیز در جیبم گذاشتم
فریبا هراتی
: سلام. شما دوست دارید که امنیت مالی داشته باشید و احتمالا ترس های شما از بی ثباتی مالی، بی اساس است. ولی دایی شما مشکلات مالی یا پولی را تجربه می کند و با آدمی طماع و بخیل سرو کار پیدا می کند. شما هم نگران دایی تان هستید.
سیا : سلام، حدودا دم صبح یا سحر خواب دیدم تو یه کشور خارجی هستم، رفتم بانک تا حساب باز کنم برای پول هایی که یه شخص خیلی پولدار به من بخشیده بود، اتفاقا کارمند بانک ایرانی بود، کارم را که انجام داد مقدار صد و بیست هزار دلار به صورت چندتا اسکناس که تقریبا فرسوده ولی سالم بودن به من داد بعد گیر داده بود که فلانی را از کجا میشناسی، یه اسم خارجی می گفت که یادم نیست ولی ظاهرا یه آدم خیلی پولدار و معروفی تو اون کشور بود، اولش فکر کردم سهمی از پول می خواد به همین خاطر دو هزار دلار از پول جدا کردم بهش دادم ولی گفت نه پول نمی خوام ، دیدم آدم خوبیه با اصرار یک اسکناس ده هزار دلاری که در اینجا استثنائا خیلی نو بود با اصرار خودم به اون دادم. با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. در زندگی امروز شما نوعی عدم تعادل و هرج و مرج وجود دارد که می خواهید از شرایط فرار کنید و نیاز به یک تغییر اساسی در زندگی تان دارید. شما می خواهید به امنیت مالی برسید و ترس های شما از بی ثباتی مالی و نگرانی هایی که از جانب دیگران به شما تحمیل شده است بی اساس است. مشکلات مالی و پولی را تجربه می کنید و مغرور تر از آن هستید که از دیگران تقاضای کمک کنید. شما در کارتان موفق خواهید شد و هم و غم خود را به صورت 100 درصد روی کارتان خواهید گذاشت. در حالی که دیگران فکر می کنند که شما نیاز به کمک دارید، به دستاوردهای بزرگی هم خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
صبا : سلام بعد سحری خواب دیدم تو بانک هستم و تو قرعه کشی بانک مبلغ خیلی زیادی رو برنده شدم و بدون این که پولو ببینم به کارمند بانک گفتم همه پولو تو حسابم واریز کرد. بعد خواستگار قبلیم رو با برادرش دیدم که خیلی پیر شده بود و با خودم گفتم چقد شکسته و پیر هست و احساس میکردم ذاتشو میبینم و چقد آدم بدی هست و من چه خوب باهاش ازدواج نکردم.
فریبا هراتی
: سلام. از آدم خسیسی سود زیادی به شما می رسد و شانس آورده اید که با خواستگار قبلی خود ازدواج نکردید. او بسیار سخت گیر و مجرب و ایراد گیر است و از ازدواج نکردن با او یک برنده محسوب می شوید.
فاطمه : سلام
خواب دبدم برای تامین زندگیم کار میکنم.گویا همسرم مرا رها کرده بود. دیدم بعد از کار اولم که نمیدانم چه بود اخر شب داخل بانک بودم و فیش های واریز پرداخت مردم را وارد دفتری میکنم.خیلی خسته بودم تا دیروقت کار کرده بودم.یکی از رسیدهارا اسمش را نمیتوانستم بخوانم واضح نبود خط خوردگی داشت.رییس بانک خودش آمد خواند. مردی بود با موهای خیلی کم. رسید و دفتر را گذاشت روی پای من و وارد کرد.از بس خسته بودم داشت خوابم میبرد پایم رفت پایین. رییس بانک.هم لحظاتی دراز کشید کنارم بدون نیت بد و خلاف.بعد بلند شد گفت برید خانه بقیه کار را منزلتان انجام بده.در واقعیت من خانه دار هستم.
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی زحمت زیادی کشیده اید و به حل اختلافات و مشکلات مردم یا کمک به آنها اقدام کرده اید ولی چیزی ار این کمک ها عاید خودتان نشده است. ولی گشایش کار شما در راه است و انشالله به جبران محبت شما به دیگران و خوش قلبی تان در های رحمت به روی شما باز خواهد شد و به آرامش و آسایش خواهید رسید.