تعبیر خواب بستر
محمد ابن سیرین می گوید: بستر در خواب زن است و نیک و بد آن تعلق به زن دارد. اگر ببیند که بستری خرید یا بستر را عوض کرد یا از آن بستر به بستری دیگر شد، دلیل که زن دیگر خواهد و زن نخستین را طلاق دهد. اگر ببیند که بستر از حال خود متغیر شد، دلیل که زن او از حالی به حال دیگر گردد. اگر ببیند که بستر خویش را بفروخت، دلیل است که زن خود را طلاق دهد و یا از او غایب گردد و یا از ایشان یکی بمیرد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی خود را بر بستری مجهول ببیند، دلیل که به قدر و قیمت آن او را زیانی رسد. اگر ببیند که بستر وی بر تختی مجهول گسترده بود و بر آن نشسته بود، دلیل که بزرگی و منزلت یابد و دشمنان را شکست دهد.
جابرمغربی می گوید: بستر درخواب ولایت و تن آسایی است. اگر ببیند که بستر را از خانه بیرون انداخت و بعد از آن به خانه آورد، دلیل که میان او و زن طلاق رجعی افتد. اگر خویش را بر بستر نرم گسترده ببیند که خفته بود، دلیل که آن سال بر وی مبارک گردد.
اگر ببیند که بستر او از پشم آکنده بود، دلیل که زن توانگر خواهد. اگر ببیند که بستر او دریده بود یا سوخته است، دلیل که اجل او نزدیک آمده باشد و عیالش را دین و دیانت و شرم نباشد. اگر ببیند که بستر او ابریشمین است و با بستر کرباسین بدل کرد، دلیل که زن فاسقه را از دست بداده و زن ستوده بخواهد.
اگر در خواب ببیند که بستر او را موش سوراخ کرده بود، دلیل است که میان زن او و کسی، کاری ناسزا صورت گیرد و به فساد رضا دهد. اگر بسترش درهوا معلق باشد، دلیل که بستر او در جایگاهی بلند گسترده شود و شغل او بالا گیرد و دولت یابد. اگر ببیند که بستر وی از هوا به زمین افتاد، دلیل که زنش بیمار شود و عاقبت شفا یابد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن بستر در خواب بر چهار وجه است:
- زن،
- کنیزک،
- ولایت،
- معیشت و منفعت و تن آسایی.
حضرت دانیال می گوید: اگر بستر خود را سبز ببیند، دلیل که زنی خواهد دیندار و پارسا. اگر بستر خود را سرخ ببیند، دلیل که زن او بدخو و ناسازگار شود. اگر ببیند که بسترش کهنه است و نو شده، دلیل که زنش از خلق بد به خلق نیک بازگردد. اگر ببیند بستر او سبز بود ولی سرخ شد، دلیل که زن وی از صلاح به فساد مایل شود. اگر به خلاف این باشد، از فساد به صلاح بازآید.
اگر ببیند بستر او سرخ بود، سفید شد یا زرد شد، دلیل که زنش از گناه توبه کند و بیمار شود، چنانکه بیم مرگ خواهد بود. اگر ببیند بستر او نو است و در زیر خود گسترده بود و بالش ها نهاده بود، دلیل کند که ازدواج کند. اگر دید بر بستر خویش بالش ها نهاده، دلیل بر خادمان کند. اگر ببیند بستر به جای مجهول است، دلیل که زمینی بخرد و در آن کشاورزی کند.
معبران گفته اند: میراث یابد. اگر ببیند بر بستر خفته، دلیل که راحت و آسانی یابد. اگر ببیند بستری داشته و بر هوا بر روی آن خفته است، دلیل است که به سبب زن جاه و بزرگی یابد. اگر ببیند بسترش دریده است، دلیل که زنش نابکار است. اگر ببیند آتش در بستر او افتاده و بسوخت، دلیل که زن را طلاق دهد یا بمیرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سارا سارایی : خواب دیدم دارم از پله ها بالا میرم دوست پسر قبلیمم، رضا، ک الان ازدواج کرده داره با خانومش میاد بالا، اول پشت سرم بودن بعد سرعتشونو زیاد کردن و جلوتر از من رفتن بالا، من میخاستم برم بالا تا ببینم خانومش چطوریه و چطورن با هم و اینا، ی خانومه پشت سرم منو میکشید ک نرم ولی ب زور رفتم بالا، رسیدم تو اتاقی ک اونا بودن، رضا ی طرف اتاق ی تشک کوچولو و پتو انداخته بود میخاست اونجا بخوابه و خانومشم ی طرف دیگه ی تشک خیلیی بزرگ با ملحفه کهنه و پاره انداخته و نشسته کنارش و فقط اون قسمتی ک خانومه نشسته ی تیکه پارچه تازه سفید گل گلی شبیه چادر نماز بچه ها ک متفاوت بود با بقیه ملحفه تشک دوختن و خانوم دوست پسرم همون قسمت کنار تشکش نشسته بود و من تعجب میکردم اینکه تازه عروسه چرا تشکش اینطوریه. رضا تا منو دید اصرار داشت ک از رابطه قبلیمون چیزی نگم ب خانومش
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که در زندگی تان پیشرفت کنید و دوست پسر سابقتان هم همینطور برای پیشرفت در زندگی خودش بهمراه همسرش تلاش می کنند و شاید به نظر برسد که او از شما در خوشبختی جلو زده و زودتر از شما موفق شده که ازدواج کند و خوشبخت باشد. اما واقعیت این است که علیرغم ظاهر زیبا و متمولانه ای که زندگی او دارد؛ از نظر روابط شخصی او و همسرش، خیلی احساس آرامش ندارند. او شاید احساس تنهایی می کند و خانم او با او قهر است و یا احساس می کند که با کسی ازدواج کرده که روابط زیادی با دیگران داشته و الان دارد وانمود می کند که شاد و خوشبخت است. به همین دلیل دوست ندارد که خانم او از رابطه اش با شما با خبر باشد. تشکر از همراهیتون
Baran : سلام خانم هراتی عزیز وقت بخیر.. من مجرد هستم دیشب خواب دیدم که با ی همکارم در خانه ای هستیم دخترش خیلی گریه میکرد و بیقرار بود و شیر میخواست در واقعیت دخترش کلاس اول هستش دیدم همکارم میخواد از شیر بگیردش و اون دختر خیلی بی تابی میکرد اخرش بهش شیر داد و اروم شد بعد دو تا تشک برای من و اون خانم پهن کردن تشک ها خیلی تازه و نو وزیبا بود و من دستی روی تشک کشیدم گفتم عحیبه که اینجا ی همچین تشک تازه و خوشگلی داره بعد ی جا دیگه ی پسر بچه تپل خوشگل و بانمک دیدم که اون بچه انگار پدر و مادر نداره میخوان بدنش به ی خانواده من در اتاق دراز کشیدم و به او بچه گفتم بیا بغلم من بغلش کردم و ودر اغوش کشیدمش روی اون یکی دستم هم پسر برادرم که اونم نه سالش هستش تو بغل گرفتم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکار شما مشکلات مالی دارد و نیاز به این دارد که دوستتان مراقب باشد و تلاش کند که سرمایه اش را حفظ کند. شما به امنیت و رفاه خواهید رسید و گشایش کار خواهید یافت. کار و پروژه ای به شما واگذار می شود که برای پیشبرد آن تلاش خواهید کرد و به بهتر شدن کیفیت آن کار کمک می کنید. سعی می کنید که جوری کار انجام دهید که انگار برای برادرتان با دلسوزی کار می کنید. تشکر از همراهیتون.
فرزانه : سلام توضیح بدم که همسایمون قبلا خواستگارم بود ولی نشد که ازدواج کنیم و الان ایشون متاهل هستن. امروز صبح در خواب دیدم مادر همسایمون چند تا رختخواب از خونشون رو آوردن بیرون گذاشتن و میگن که میخوان خونشونو بسازن و چند طبقه کنن بعد من هم رختخوابم رو کناری گذاشتم و مامانش منو مسخره میکرد ومیگفت دست و پا چلفتی هستم بعد دیدم که رختخواب خودم رو تو خونمون یه طرف گذاشتم و اونا هم رختخوابشون رو طرف دیگه اتاق گذاشتن و روشون رو ملافه سفید گلدار کشیدیم بعد دیدم که تلفن زنگ زد و جواب دادم ازم پرسیدن که خونه فلانی است منم گفتم آره بعد در مورد خرید و اینجور چیزها صحبت کردن (تشک و لحاف و بالش همشو میدیم)
فریبا هراتی
: سلام. آنان می خواهند زندگی بهتری برای خودشان بسازند و به ثروت بیشتری رسیده اند و مادر او شخصیتی خودبزرگ بین دارد که فکر می کند شما نمی توانید مانند آنان قوی باشید. شما زندگی خودتان را دارید و به کار آنان کاری ندارید و این نشانه ی قدرت شماست! کسی که مرتب سرش به کار دیگران گرم است و در کار دیگران تفحص می کند، هرگز نمی تواند قوی و با شخصیت باشد چون تلاش می کند که با مطرح کردن نقاط ضعف دیگران، خودش را بزرگ جلوه دهد. در حالی که انسانی که قویست سرش به کار خودش گرم است و اصلا به زندگی کسی دخالت نمی کند. انان در واقع سعی می کنند که برای خودشان احترام بخرند و خودشان را مطرح کنند. تشکر از همراهیتون
Neliiiin : سلام خانم هراتی عزیز ممنونم ازتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که در رابطه با همسرتان، احساسات و افکار واقعی خودتان را بیان کنید و هیچ چیزی را از او مخفی نمی کنید. اما در عین حال، این کار را به صورت افراطی و بی سیاست انجام می دهید. هر چه بادا باد که نشد کار!! قبل از اینکه به شوهرتان حرفی بزنید، اول کمی برای خودتان آن را تجزیه تحلیل کنید بعد حرفتان را بزنید تا تکرار اشتباهات و حرفهایی که بی فکر گفته می شوند، باعث نشود که کسی رشته ی افکارتان را بدزدد و شما را بی فکر و کم خرد جلوه دهد. شما سعی می کنید که با توسل به عشقی که به خاطر فرزندتان در زندگی تان ایجاد شده، محبت خودتان را عمیقتر در قلب همسرتان بنشانید و معصومیتی کودکانه در وجودتان دارید. در حالی که در دراز مدت، زمانی شما برنده محسوب می شوید که اول حرفهایتان را تجزیه و تحلیل کنید و بعد به زبان بیاورید. این دروغگویی نیست ولی خردمندانه صحبت کردن است. اما اینکه هر چه به ذهنتان می رسد را زود به زبان بیاورید هم اسمش صداقت نیست اسمش سادگی و بی عقلیست. ( ببخشید). خوابتان 1150 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون
Ghazal : سلام روز بخیر امروز صبح یه خوابی می‌دیدم که اولش را خوب خاطرم نیست فقط می‌دونم انگار یه امتحانی بود که من و همکارانم می‌دادیم و چند مرحله ای بود بعد که امتحان تموم شد خسته بودم و گفتم یه کم استراحت کنم یه جایی سه تا تشک و بالش پهن بود رفتم روی یکیش دراز بکشم که خواهرم با عصبانیت گفت این تشک منه و نباید روش بخوابی منم خیلی ریلکس گفتم خوب روی یه تشک دیگه می‌خوابم تشک کوچک بود و با خودم گفتم شاید نتونم روش استراحت کنم اما وقتی خوابیدم مشکلی نداشتم.سپاس از راهنمایی شما
فریبا هراتی
: سلام. شما و همکارانتان مجبور می شوید که توانایی های خودتان را اثبات کنید و نشان دهید که اعتماد به نفستان بالاست و قادرید کارها را بخوبی انجام دهید. شما می خواهید به رفاه و ثروت برسید و خواهرتان دوست ندارد که جایگاه امن خودش را به شما ببخشد و شما را کمک کند تا به ثروت برسید ولی خودتان قادر هستید که شاید با صرفه جویی بیشتر ولی در آرامش خاطر و رفاه زندگی کنید. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام.دیشب بعداز نماز صبح خواب دیدم در خانه ایی هستم که متعلق به ماست و صدای کلمه سلطان ،سلطان را چندین بار شنیدم. بعد خانه انبار داشت و من درون انبار بودم که دو نفر با مقدار زیادی پول در گونی وارد شدن و آن را در انبار میریختن.و میگفتن اینها را باید تبدیل به دلار کنیم.انبار پر از اسکناس های پول بود. و بعد برگشتم توی خونه و مادرم دو تا رختخواب را که هر کدام شامل پتو و تشک و یک بالشت بود را حاضر کرده و با پارچه ایی که به آن جا رختخوابی میگوییم بسته بود.در واقع من و برادرم مجردیم و مادرم میگه که این تعبیرش ازدواج شماست.گفتم بزار از خانم هراتی بپرسم...ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما به قدرت و تسلط کامل روی زندگی تان خواهید رسید. اعتماد به نفستان افزایش خواهد یافت. موفقیت های زیادی به دست خواهید آورد و مادرتان به آرزوی خودش مبنی بر ازدواج شما و برادرتان خواهد رسید. پیشرفت های زیادی برای شما در راه است. خواب ممکن است با تاخیر تعبیر شود. تشکر از همراهیتون.
hoseiny : سلام خانم هراتی
خواب دیدم در اطاق بالای دفتر کارخانه بودم منشی من آمد بالا پیش من مقنعه نداشت و سرش باز بود (همیشه حجاب دارد و رعایت می‌کند ) من رفتم پایین تا دوربین‌ها را خاموش کنم تا کسی از مانیتور منشی را نبیند و قتی وارد دفتر شدم دیدم خواهر منشی من در دفتر کارم روی تخت خواب من خوابیده او نیز سر باز بود و لباس راحتی داشت با دیدن من از روی تخت پاشد احساس خجالت میکرد من سریع از دفتر کارم خارج شدم و رفتم اتاق طبقه بالا و با کمی عصبانیت به منشی خودم گفتم خواهرت تو دفتر خوابیده چرا به من اطلاع ندادی (چون اگر اطلاع داشتم به دفتر نمی‌رفتم و درب را باز نمیکردم) منشی با خونسردی به من گفت ولش کن مهم نیست در واقعیت منشی من خواهر دارد . باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که منشی شما خیلی صریح و بی پرده افکار و نظراتش را با شما مطرح می کند و شما رازدار او هستید و اجازه نمی دهید که حرفهای او، جایی پخش شود. در عین حال، شما از اینکه او بخواهد خیلی زیاده از حد، به شما تکیه کرده و یا وابسته به شما باشد خوشتان نمی آید و در رابطه با او همیشه تعادل را حفظ می کنید. تشکر از همراهیتون.
Mehrnika : با عرض سلام و احترام
خانم هراتی نازنین،با خواهرانم به یه خونه ی جدید نقل مکان کرده بودیم نو نبود ،اجاره کرده بودیم من داخل حمام داشتم یه ملحفه بزرگ سفید با گلای ریز رز قرمز که گلدوزی بود رو میشیستم و خواهرم انطرف حمام رو بروی من و مسلط به بیرون بود که گویا زن همسایه اون هم ملحفه ی شسته شده اشو میبرد پشت بام پهن کنه و ظاهرا زمان شستن ملحفه اویشون طولانی تر شده بود ،خواهرم همینطور که نگاهش میکرد با ایشون به لحن تند و تیزی صحبت میکرد که من به خواهرم گفتم مهربونتر باش منو ندیده همسایه منه نکنه منو با تو اشتباه بگیره و کینه داشته باشه بعد تز خواهرم خواستم که تو سالن مقداری گردو بود رو بشکنه و خرد کنه یه فرش قرمز بزرگ پهن بود روش یه پارچه کشیدم و به خواهرم گفتم که مواظب باشه فرش صدمه نبینه ،تو ی خونه ملحفه های زیاد و نویی داشتم تو ذهنم هر کدوم رو واسه یه تخت کنار گذاشتم و به تراس رفتم روی یه راک چیر نشستم و تازه ویو ی خونه رو دیدم تمام شهر زیر پام بود به خواهر دیگرم گفتم:ببین جنوب شهر ویوی اینجاست و کوه و دشت بود خانه ها و در امتداد ش بیابان
وسط شهر خانه هایی از صدها سال پیش بود و من گفتم ببین تمام تاریخ شده ویوی خونه من و کنار خونه یه پارک سرسبز بود به اسم ابن سینا
سمت شرق خونه اما یه فضای باز بود و نگران کننده من پایینو نگاه کردم نوشته بود ارتفاع پنج متر،ولی پسری اونجا بود که هم قدش براحتی به بالای دیوار میرسید ازش پرسیدم اینجا دزد نمیاد ،خندید و گفت اینجا قتل هم شده،نگران شدم و با خودم گفتم واقعا تحمل اسباب کشی ندارم و خیره بودم به دستشویی که توی تراس و روبروم بود ،یه دست شویی فرنگی بزرگ و قهوه ای رنگ کثیف و کهنه و ذهن من درگیر چرایی ها بود،
تشکر فراوان
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحیات شما و خانواده تان به صورت موقت تغییر خواهد کرد و افکار تازه ای به ذهنتان خطور می کند. شما در مورد راه و روش زندگی تان، احساس مسئولیت نخواهید کرد و در کار و زندگی دیگران دخالت یا تفحص خواهید کرد. شما می خواهید وجهه ی خوبی از خودتان را به دیگران ارائه کنید و نشان دهید که برونگرا و اجتماعی و شاد و آرام هستید و کسی هم هست که سعی می کند مانند شما خودش را پاک و بی گناه نشان دهد ولی خواهرتان از او بدش می آید. شما یا خواهرتان به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت خواهد شد و کارها بر حسب انتظارتان به پیش نخواهد رفت و توقعات شما نسبت به بعضی مسائل درهم خواهد شکست. شما نمی خواهید که به زمینه ی زندگی تان تحت تاثیر این مسائل، خدشه و آسیبی وارد شود یا کسی از این احساس شکنندگی شما با خبر شود. تلاش می کنید که شروعی تازه داشته باشید و زندگی تان را از دیگران بپوشانید. شما به تمول و ثروت رسیده و خودتان را یک سر و گردن از همه بالاتر می دانید. درکتان بالاتر رفته و نگاهی وسیعتر به زندگی خواهید داشت. نسبت به خیلی ها درک و یا رفاه اجتماعی بالاتری دارید ولی نمی دانید که آینده چه می شود. سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید. شما با جرات و جسارت زیاد و با تمام احساستان تلاش کرده اید که به این موقعیت برسید ولی نباید فکر کنید که جایگاه امنی دارید چون برای رسیدن به موفقیت، خیلی ها حقوق همدیگر را نادیده می گیرند و از جهتی به رفاه و ثروتی فکر می کنید که با حفظ این جایگاه می توانید داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
ایران : سلام و عرض ادب سرکارخانم هراتی
روز دوشنبه ۲۹م ذی الحج نماز صبحم را که خوندم و دوباره خوابیدم خواب دیدم مادر همسرسابقم(به علت خیانت ایشان از هم جدا شدیم و الآن با همان خانم زندگی میکنند)آمده بود منزل پدر من،مامان من یه چند تا رختخواب با ملحفه های سفید و گل قرمز روهم دیگه تا کرده بود که ظاهرا مال همسر سابق من بود و ما بعد از طلاق بهش پس نداده بودیم مامانش آمده بود دنبال رختخوابا و با خودش بردشون البته نه همه را،یادمه خواهرم میخواست به قصد دعوا بره دنبالش که بهش گفتم برا چی میخوای این کارا بکنی(در واقعیت همچین رختخوابهایی با این ملحفه ها وجود نداره و اصلا رختخوابهای ایشون پیش ما نمانده)
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خواب شما این است که زندگی همسر سابقتان و خانم او، خالی از گرمی و لطف و صفاست و مادر او آرزو می کند که کاش همان گرمی و امنیت و آرامشی که او پیش شما داشت را می توانست در کنار این زن جدیدش بدست بیاورد. تشکر از همراهیتون.
Zohreh : سلام من خواب دیدم توی خونه ای هستیم که انگار مراسم فاتحه خوانیه
..همه از خواب ببدارشدن ومن داشتم همه رختخوابهاروجمع میکردم...مال آقایون همه ملافه تازه وتمیز بود
بعدش پسرداییام کلی حلوا تو کاسه دستشون بود واومدن دور تا دور هال به ترتیب ایستادن انگارمراسم پدر فوت شده مابودتودلم کلی بهشون افتخارکردم ولی ازحلوا نخوردم
فریبا هراتی
: سلام. شما به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان می دهید و شروعی تازه خواهید داشت. همه فکرشان باز می شود و در اشتباهات گذشته شان، باقی نخواهند ماند. آقایان فامیلتان از نظر مادی زندگی خوبی دارند. پسر داییهایتان به تمول و ثروت می رسند و روح پدرتان شاد، شما هم به گونه ای رفتار می کنید که انگار با فوت پدرتان کنار آمده اید. شما نیازی به حمایت های مالی پسر دایی تان ندارید. تشکر از همراهیتون