تعبیر خواب تجاوز
دیدن تجاوز در خواب در واقع پاسخ و عکس العملی نسبت به آسیب‌های گذشته، سوء استفاده جنسی و یا تحقیراتی که در گذشته شخص بیننده خواب با آن درگیر بوده است.
معمولا رویاهای تجاوز شامل موارد زیر هستند:
شاهد یک تجاوز بودن
قربانی تجاوز بودن
ترس از مورد تجاوز قرار گرفتن
خواهان تجاوز به عنف بودن
تهدید به تجاوز شدن
احساس ناتوانی در وضعیت جنسی
و...
تعبیر خواب مورد تجاوز قرار گرفتن
خواب دیدن اینکه مورد حمله فیزیکی قرار میگیرید، به موقعیتی در بیداری اشاره دارد که شما حس می کنید بی یاور هستی، آسیب پذیر هستید. چیزی در زندگی تان، از کنترل شما خارج است. بویژه اگر شما خواب ببینید که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اید، بیانگر موقعیتی است که حس می کنید مورد هتک حرمت قرار گرفته یا قربانی شده اید.
خواب دیدن اینکه به شما تجاوز شده است(هتک حرمت شده اید) یا نزدیک بوده تجاوز شود بیانگر احساسات کینه توزانه یا رنجش آور در مورد جنس مخالف است. شما حس می کنید که مورد هجوم واقع شده اید یا ازتان سو استفاده شده است. چیزی یا کسی، عزت نفس و رفاه احساسی شما را به خطر می اندازد چیزها روی شما فشار می آورد. خواب تجاوز، برای کسانی که واقعا در زندگی بیداری به آنها تجاوز شده است رایج است.
اگر در خواب خود مشاهده کردید که مورد تجاوز قرار گرفته‌اید در حالی که در زندگی واقعی با این موضوع روبرو نشده‌اید بیانگر بسیاری از مسائل است. ترس از دست دادن کنترل زندگی تا داشتن افکار منفی و غیر عرف جامعه می‌تواند منجر به دیدن این‌گونه خواب ها شود.
تعبیر خواب نجات دادن شخصی از تجاوز
نجات دادن شخصی از تجاوز یا نگهداری از فردی بعد تجاوز در رویا بیانگر مشانه‌های امیدوار کننده در زندگی شماست. این خواب نشان می‌دهد که شما می‌توانید در زندگی فعل خواستن را صرف کنید و در موقعیت‌هایی که تحت فشار هستید به خوبی می‌توانید اوضاع را در اختیار خود بگیرید.
تعبیر خواب تجاوز کردن
دیدن ارتکاب تجاوز در خوابتان بیانگر اختلال عملکرد جنسی یا عدم اطمینان است. بویژه اگر شما در خواب شاهد تجاوز چند نفر به یک نفر باشید، پس بیانگر بی یاوری کامل در یک موقعیت است. شما منابع یا قدرت برای انجام چیز درست را ندارید. ممکن است به این معنی باشد که شما یا کسی تحقیر شده اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آيدا : سلام. وقتتون به خير. خواب ديدم كه در يك جاي خيلي خلوت و متروكه، چند مرد غريبه (هيچكدومشون رو نمي شناختم.)...من همچنان گريه مي كردم. ممنون ميشم تعبيرش رو بفرماييد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. در گذشته ی شما، در موقعیتی در بیداری تان، شما احساس تنهایی و بی یاوری و آسیب پذیری داشته و مورد هتک حرمت قرار گرفته یا قربانی شده اید. کنترل زندگی شما دست خودتان نبوده و دیگران می خواسته اند نظراتشان را به زور به شما تحمیل کنند و همین مسئله باعث شده که استرس بگیرید و به شدت احساساتی شده و احساس استیصال و عصبانیت به شما دست بدهد. شاید شما نسبت به جنس مخالف احساس رنجش و کینه داشته باشید و در موقعیتی به شما زور گفته شده باشد. شما در یک موقعیت خاص، احساس بی یاوری کامل می کنید و یا قدرت انجام کاری را که به آن تمایل دارید را از شما گرفته اند. احتمالا شما را تحقیر کرده اند و اعتماد به نفستان کم شده است. تشکر از همراهیتون.
Aliiibal : سلام علیکم وقت بخیر
من ساعتایه ۴صبح
خواب نمایش نشه
ممنونم ازشما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی سعی می کند که به حقوق خانم شما تجاوز کند و به او زور بگوید. خانم شما از این بابت دچار افسردگی خواهد شد و روحیه اش خراب می شود. تجاوز در خواب الزاما به تجاوز در بیداری تعبیر نمی شود. تشکر از همراهیتون.
آسیه : سلام دوست پسر خواهرم خواب دیده تو خونه بابابزرگش بودن و خواهرم دستش رو شونه پسره بود و اون گفته دستتو بردار بابام نبینه بعد یهو با خواهرم و مامانش داشتن میرفتن تو یه کوچه که دقیق شب و روزش یادش نیست بیشتر حس کرده شبه و به خواهرم میگفته تو راهنمایی یه پسره هم اسم من بود راهنمایی که تموم شد فکر کردم راحت شدم ولی تو دبیرستانم یه پسره هم اسمم بود. بعد تو کوچه خواهرم یهو یکی میبینه و میگه وای خدای من و همون لحظه غیبش میزنه و دوست پسرش هرچی نگاه میکنه نمیتونه پیداش کنه بعد میبینه از یک خونه صدا جیغ و کتک میاد اولش نمیخواسته بره بعد در باز میشه می بینه خواهرم داره میاد بیرون بعد میبینه یه آقایی هم بزور میخواد خواهرمو ببره تو خونه و اون آقا یکی دیگه هم کنارش بوده که قصد تجاوزبه خواهرمو داشتن که پسره همون لحظه میدوئه بیاد سمت خواهرم بیدارمیشه
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر خواهرتان شخصیتی معتقد به سنت های گذشته ی پدر بزرگش را داراست و مانند مردهای قدیمی به بعضی از قوانین اخلاقی خیلی مقید است. او زمانهایی که به مشکل و سختی دچار شود و خودش را در شرایط بغرنجی ببیند، دچار دو دلی و شک و تردید می شود و نوعی دمدمی مزاجی و کشمکش های درونی را با خودش تجربه می کند. نمی داند چه تصمیمی بگیرد و انگار خودش با خودش در جنگ است. اما زمانی که آرامش داشته باشد، شخصیتی مهربان و فداکار و حمایتگرایانه به خودش می گیرد. اگر خواهرتان در مواجه با او، حرکتی بکند که دوست پسرش دوست ندارد، باید واقعا از این موضوع بترسد و فرار کند چون کار به کتک کاری می کشد. این رفتار دوست پسرش در واقع غیر قابل کنترل است و دست خودش نیست. او سعی خواهد کرد که نظرات خودش را به خواهرتان تحمیل کند. و البته بعدا که به این رفتارش فکر می کند، ناراحت و پشیمان می شود. تشکر از همراهیتون
آسیه : سلام خانم هراتی من تعبیر خواب رو به خواهرم نشون دادم ولی خواهرم گفت که اونجایی که دوست پسرش تو راهنمایی و دبیرستان هم اسم خودش شاگرد بود تهش نگفته دیگه راحت شدم گفته فکر کردم دیگه تموم شده و آخرش اونجایی که دوست پسرش به سمتش اومده قصد نجات خواهرم رو داشته که از خواب بیدار شده و خواهرم میگه ممکنه خانم هراتی فکر کردن ایشون هم قصد تجاوز داشتن که تعبیر این شکلی شده اگر میشه لطفا برا اینکه خیال خواهرم راحت بشه یکبار دیگه با این تغییرات جزئی تعبیر کنید خوابو
ممنون من که همیشه به تعبیر های دقیقتون باور داشتم و حتی همین الان هم چیزایی که گفتین همشون درسته ولی خب خواهرم عاشقه و نمیخواد باور کنه و دنبال بهانه اس
فریبا هراتی
: سلام. من قبلا هم عرض کردم که شخصیت دمدمی مزاج دارند. یعنی از یک طرف کاری را انجام می دهد و بعد پشیمان می شود. او بعدا در تعامل با خواهرتان همین رفتار را خواهد داشت. هم می خواهد به او زور بگوید و با او تحکمی صحبت کند و هم بعدا پشیمان می شود. اینکه می خواسته خواهرتان را نجات دهد، اشاره به همین بُعد شخصیت او دارد. خوابها معمولا راهگشای شما هستند تا درست تصمیم بگیرید و درست انتخاب کنید. بعدا ناله و شکایت نکنید که چرا خداوند ما را راهنمایی نکرد. دو بار که به خواهرتان زور گفته شده یا کتکش زدند، آنوقت معنی عشق را درک خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
esi : با سلام لطفا نمایش ندین
فریبا هراتی
: سلام. پسر خاله هایتان می خواهند که با زور هم که شده به ثروت برسند ولی شما خیلی راحت به ثروت خواهید رسید و پولتان را هم خرج خودتان می کنید. تشکر از همراهیتون.
Iraj : سلام من خواب دیدم که همسرم خیلی ناراحته و من ازش علت ناراحتیش می پرسم و اون با اکراه زیاد سر انجام توی همون خواب ماجرا رو اینطوری برای من تعریف میکنه و میگه که : چند سال پیش یه روز بعد اژ ظهر که باشگاه یا کلاس زبان میرفته یه آقایی گولش میزنه و اون رو با خودش میبره باشگاه و با خوراندن داروی بیهوشی اون رو بی هوش می کنه و بعدشم با یه تعداد زیادی آدمهای دیگه که توی همون باشگاه فعالیت داشتن بهش تجاوز میکنن
همون شب هم بر میگرده خونه اما چیزی نمیگه تا اینکه بعد از مدتها چون من گیر دادم دیگه مجبور شده اقرار کنه و اینجا بود که من علت افسردگی چند ساله اش متوجه شدم و وقتی بهش میگم خب اون طرف کی بوده بگو که من برم انتقام بگیرم چیزی نمیگه و میگه ازش بگذریم
فریبا هراتی
: سلام. خانم شما فکرش ناراحت است به این دلیل که او هر قدر سعی می کند که افراد مختلف را درک کند و ذهنش را قوی کند تا بفهمد که چه چیزی در فکر آدمهای دیگر است، و هر قدر سعی می کند که مهارت های خودش را تمرین و ورز دهد، نظراتش را آزادانه ابراز کند و مشکلات موجود را مطرح کند، ولی باز دیگران از سادگی او سو استفاده می کنند و می خواهند نظراتشان را به او تحمیل کنند و حقوق او را زیر پا بگذارند. در واقع خانم شما به خاطر آبزیرکاهی و موذی بازی مردم و ساده لوحی خودش در مقابل این رفتارها به شدت ناراحت است. تشکر از همراهیتون
zahrawli : خواب دیدم با دختر عموم و عمم رفدیم بیرون ی جای بی آب و علف و بیابون
بعد دیدم چن تا مرد دارن ت اونجا حموم میکنن
یکی از پیرمردا اومد محکم بعلم کرد میخواست بهم تجاوز کنه من گریه میکردم چنگش میزدم تقلا میکردم ولی اون ولم نمیکرد عمم و دختر عمومو گرفتن بردن ت حموم من از دست پیر مردا فرار کردم دوییدم خانم همسایه رو پیدا کردم اون اومد کمکمون کرد فرار کردیم از دستشون بعد خانم همسایه ما رو برد توی ی تالار ک عروسی بود ولی همه سیاه تنشون بود حتی عروس و داماد ولی لباس عروس تن من بود همه گریه میکردن ولی من میرقصیدم و میخندیدم
فریبا هراتی
: سلام. شما و دختر عمویتان ممکن است احساس کنید که ایزوله و تنها هستید و کسی از شما حمایت نمی کند. شما با اشخاصی روبرو می شوید که وانمود می کنند که از گناه و اشتباه دست کشیده اند و آدمهای صالحی هستند اما اینها سعی می کنند که حقوق شما را نادیده بگیرند و نظراتشان را به شما تحمیل کنند. شما حاضر نیستید که زیر بار زور بروید و از اینکه دیگران شما را محدود کنند فراری هستید. مسئله ای پیش می آید که احساس می کنید که همه با شما مخالفت می کنند و کسی نظرات شما را نمی پسندد و از این بابت شما احساس ناراحتی و تاسف می کنید و به شدت غصه می خورید. لطفا برای دفع شر و بلا از زندگی تان بگویید برایتان فورا یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید تا از شر تمام اتفاقات بد و مریضی ها مصون و محفوظ در پناه خدای بزرگ باشید. تشکر از همراهیتون.
Marjanehhhhh : سلام این خواب دوستمه
وقت بخیر، من این خواب رو دوشنبه شب ساعت ۵ صبح دیدم.شخصیت های خواب خانواده ام.خواهر بزرگم آسیه و همسرش محمد علی که صاحب دو قلو پسر و دختر هستن.فرانک خواهر شوهر اسیه که اونم دوقلو پسر داشت منتها چند سال پیش یکی ازشون بعلت بیماری فوت کرد.عزیز که یکی از پسر عمو های پدرمه و حسین کسیه ک سمت اداری داره و قراره کار من رو درست کنه. زن برادر کوچیکم مریم. خواب دیدم میخوام از اهواز برم خونه اندیمشک با یه تاکسی زرد..تو راه ماشین رو دربست گرفته بودم.تو مسیر ماشین ها ب راننده راه نمیداند و چند بار نزدیک بود تصادف کنیم.تو مسیر مرتب گاو های شیر ده و بز بزرگ و شیر ده با بزغاله میدیدم ک شیر میخورد..حتی یه گاو دیدم ک کشون کشون برده میشد.نزدیک بود ماشین بیوفته تو یه گودال بزرگی ولی بخیر گذشت.تو مسیر متوجه شدم راننده از جاده اصلی منحرف شده..و دست بر قضا تو مسیر روستای پدرم اینا بود.به راننده نگاه کردم دیدم لخت پشت فرمون هست و داره استمنا میکنه.و میخواد بمن دست درازی کنه...منم زود پیاده شدم.و جیغ زدم.حتی گوشی راننده رو شکستم..یه بلند تو داشت اهنگ قدیمی زمان جنگ رو میخوندم...اونو قطع کردم و اسم عزیز رو چند بار صدا کردم..ک بیاد کمکم.بعد چند لحظه اومد..براش جریان رو با گریه گفتم.کمکم کرد نترسم.انگار خونمون تو روستا بود...همین ک واردش شدم داشت از سقف چند جا آب چکه میکرد.شایدم بیشتر...گچ خونه خوری بود ک اگه بهش دست میزدی فرو می‌ریخت.رفتم داخل دیدم پسر فرانک تو خونه اس...خانواده ام هم هستن.بابام بغلش کرد و بوسیدش...بعد انگار اون بچه بامن لجبازی میکرد...از لج من الکل و مشروب خواست بخوره من لیوانشو پرت کردم...مثل اسید افتاد رو فرش.و سرش داد زدم و تنبیهش کردم..بعد مادر بزرگم خواست بیاد رد بشه چند جا پاش از اسیده سوخت...خواهر زاده هام هم بودن.خوشحال بودن.یهو متوجه شدم آب زیادی داره از جاهای مختلف سقف میزنه بیرون..رفتم بیرون و ترس خراب شدن خونه رو سر بقیه رو داشتم...با تمام وجودم داد زدم التماس کردم بیان بیرون...بعد یکی یکی اومدن آسیه و محمد علی با دوتا دسته گل تو دستشون اومدن و گفتن اینا یادگار عروسیمونه...بعدش بقیه ک خواستن از پله ها پایین بیاین پله ها زیر پاشدن خراب میشد و می افتادن...بعد همه اومدن بیرون و خونه سقف و جاهایش خراب میشد...همه نجات پیدا کردن...بعد خواهرم برای ساخت خونه به بابام پول داد.منم داشتم فک میکردم ۶ تومن دارم بهش بدم.بعد قبل از اینکه خونه خراب بشه حسین رو دیدم ک چند تا پله چوبی داشت....و اونا رو توو یه راه پله دورانی گذاشته بود و ازش بالا میرفت..و غذا میخورد...بعد از یه سر بالایی با مریم بالا رفتم‌نرفتم پیش عزیز...عزیز شبیه مرتاض ها زندگی میکرد انگار..تا منو دید با آیه های قرآن ک بصورت شعر میخوند داشت برام توضیح میداد و حرف میزد.اخه بهش گفتم خیلی ترسیدم..بعد بیدار شدم. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر از اینکه اینقدر مرتب و منظم خوابتان را توضیح دادید. شما می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید و سعی می کنید که به این منظور، در عین ناراحتی، خردمندانه رفتار کنید و از هر کمکی که بتوانید به واسطه ی آن به هدفتان برسید، استفاده می کنید. شما در مسیر رسیدن به اهدافتان با موانع و مشکلات زیادی مواجه می شوید. عده ای مانع رسیدن شما به موفقیت می شوند چون می خواهند خودشان به سود و نفع بیشتری برسند. عده ای در حق شما مرتکب خطا و اشتباه می شوند و اهداف آنان و منافعشان، با حرفها و وعده هایشان در تعارض است. عده ای فقط مطیع هستند و کار می کنند و سود دهی می کنند و مطیع و منفعل، فقط فرصت آفرینی می کنند تا اشخاص دغل باز و سودجوی دیگر، از آنان منتفع شوند. عده ای فریبکار هستند و عده ای ساده لوح... و در این بین برای شما هم نقشه های زیادی می کشند که سرتان را کلاه بگذارند و تا اینکه شما از مسیر اصلی خودتان که رسیدن به ثروت باشد، دور می شوید و به فکر خانواده تان می افتید. به فکر فقر و مشکلات خانواده تان و تلاش می کنید که به ایشان کمک کنید اما متوجه می شوید که واقعا امکانات مالی تان ضعیف است. شما نمی خواهید گرفتار فقر شوید و هر چه که در می آورید خرج خودتان کنید و خودخواهی را از خودتان دور می کنید! شما از خدای بزرگ و عزیز و مقتدر کمک می خواهید و خداوند شما را یاری می کند تا نترسید. خانواده ی شما با مشکلات زیادی مواجه هستند و حواس پرتی ها، اثرات ناخواسته ی زندگی و نارضایتی هایی به آنان تحمیل شده است. مشکلات آنان جوریست که اگر به هر مشکلی اشاره کنید، ممکن است که کل خانواده بشدت تحت تاثیر آن، عصبی شده و با هم دعوا کنند. خواهرشوهر خواهرتان درامد و مالی دارد و سعی می کند که با تلاشی که انجام می دهد یا کاری که در دست دارد راحت زندگی کند. پدرتان تلاش خواهر شوهر خواهرتان را برای رسیدن به ثروت تحسین می کند. پدرتان تلاش او را به رخ شما می کشد و فرانک ثروتش را به شما پز می دهد. اما شما نمی خواهید که خواهر شوهر خواهرتان صداقت را زیر پا بگذارد و نسبت به مشکلات خانواده تان بی تفاوت باشد. بی احساسی او به مشکلات خانواده تان تاثیر منفی روی زندگی شما می گذارد که مثل اسید، ریز ریز مغز شما را می خورد و اعصاب شما را به هم می ریزد. حتی زمانی که شما می خواهید بسیار خردمندانه با این مسئله رفتار کنید ( یا با پادرمیانی مادر بزرگتان) باز هم نمی توانید خشم خودتان را از این رفتار خواهر شوهر خواهرتان پنهان کنید و به آن بی تفاوت باشید. شما می خواهید که خانواده تان این تفکرات منفی و دروغها و خودخواهی ها را از ذهنشان بیرون کنند. شما تلاش می کنید که عصبانیت را از وجودتان دور کنید و می خواهید که خانواده تان حامیان هم باشند. خواهرتان و شوهرش با عشق هم زندگی می کنند و مشکلاتشان را با تکیه بر هم حل می کنند. اما برای باقی افراد خانواده تان، مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی غیر قابل تحمل است. خواهر شما برای پدرتان اعتبار قائل است و می خواهد به او کمک کند که زندگی اش بهتر شود. شما هم گشایش مالی پیدا می کنید و به خاطر محبت و مهربانی تان است که به ثروت می رسید. خدای بزرگ دعاهای شما را می شنود و شما را کمک می کند. حسین فقط به فکر خودش است و با استفاده از رفتاری سیاستمدارانه ولی خشک و بی روح به منافع خودش فکر می کند که به ثروت برسد. اگر شما به چیزی می رسید فقط به خاطر خداست. شما باید نذر کنید و متوسل شوید به حضرت عیسی ع عزیز الله که برایتان به درگاه خداوند دعا کند تا شما که قلبی پاک مثل حضرت مریم ع دارید، در زندگی تان بالا رفته و به ثروت و رفاه برسید ولی نذر کنید که ثروت و رفاهتان را مانند حضرت عیسی ع که (مثل مرتاض ها) ساده و بی آلایش زندگی می کند، خرج فقرا و مستمندان و اول از همه افراد نیازمند در خانواده ی خودتان کنید. حضرت عیسی ع در قرآن کریم به عنوان پیامبری که شهادت بر وجود و حضور آخرین پیامبر خدا حضرت محمد ص می دهند، آمده است. سوره ی مریم ع را در قرآن کریم مطالعه بفرمایید. به عنوان حسن ختام و درک بهتر شما از تعبیرتان، شخصیت های تعبیر: عزیز حضرت عیسی ع. مریم، مادر ایشان ( توسل به او)، فرانک نمادی از ثروت و رفاه و پول، پسر او - امکانات مالی او، راننده ی ماشین- خودخواهی و فقر. تشکر از همراهیتون.
محسنم : سلام خسته نباشید
من خواب دیدم توی راه پله خونه دارم با یکی از دوستان(پسر) ک همکار هم هستیم
دارم بهش تجاوز میکنم ولی فرج زن داشت
و اون هم خیلی راضی بود از رابطه ای ک باهاش داشتم
قیافه مردانه ولی فرج زن داشت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. در زندگی شما تغییر و تحولاتی به وجود خواهد آمد. شما سعی می کنید که نظرتان را به دوستتان تحمیل کنید و یا به بهانه ی حمایت از او، او را تحقیر خواهید کرد. شاید شما به دوستتان کمک مالی می کنید و او از این بابت هم خوشحال است و هم از درون احساس خجالت و تحقیر شدن دارد. تشکر از همراهیتون.
محسنم : سلام خسته نباشید
من امروز صبح ساعت هشت یا نه صبح خواب دیدم با یک دختر ک همدیگه رو دوست داشتیم توی خونمون در حال رابطه جنسی هستم و هر دومون از رابطه لذت میبریم و اون هم ی خورده ناز میکرد ک ناگهان زنگ خونه رو زدن دونفر مرد غریبه بودن ک من نمیشناختمشون ک اونام چیزی نگفتن اومدن داخل و رفتن و از خواب بیدار شدم
(توی دنیای واقعی من و اون دختر همدیگ رو دوست داشتیم ولی الان اون عقد کرده و من شوهرشو میشناسم ) زیاد هم یادش نمیفتم ولی نمیدونم چرا خوابشو میبینم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او احتمالا شما را با همسرش مقایسه می کند و به تجربه هایی که با شما داشته و احساسش به شما در مقایسه با همسرش می پردازد و اینکار برای او گناهی بزرگ است که همزمان که شوهر دارد به شما فکر کند چون اگر ارتباطش با شما خوب بوده، در واقع او با به یاد آوردن شما و لذتی که از رابطه تان داشته، مرتکب نوعی خیانت فکری به همسرش می شود. اما اگر ارتباط شما با هم بد بوده، بوسیدن او به جدایی بیشتر و دوری بیشتر از نظر احساسی بین شما اشاره می کند. در واقع شما ارتباطی با هم ندارید و هر کسی زندگی خودش را دارد ولی افکار او را از طریق تله پاتی متوجه می شوید. تشکر از همراهیتون.
Sarahhh : با سلام و خسته نباشید لطفاً خوابم نمایش داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نسبت به پدرتان احساس تعهد می کنید ولی در سختی ها، پدر شما سعی می کند که نظرات خودش را در خصوص کارهای مختلفی به شما تحمیل کند. شما از اینکه مادر و پدرتان نظرات شما را نادیده می گیرند و می خواهند وادارتان کنند که فقط مطیع آنان باشید منزجر هستید و نمی خواهید که کسی به شما زور بگوید. شما صداقت و مهربانی تان را نسبت به پدر و مادرتان ابراز کرده اید ولی حد و اندازه ی این مهربانی تا جاییست که آنها هم حقوق کافی برای شما قائل باشند و انتظار نداشته باشند که بی چون و چرا هر چه گفتند گوش کنید. تشکر از همراهیتون.