کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تجاوز

دیدن تجاوز در خواب در واقع پاسخ و عکس العملی نسبت به آسیب‌های گذشته، سوء استفاده جنسی و یا تحقیراتی که در گذشته شخص بیننده خواب با آن درگیر بوده است.

معمولا رویاهای تجاوز شامل موارد زیر هستند:
شاهد یک تجاوز بودن
قربانی تجاوز بودن
ترس از مورد تجاوز قرار گرفتن
خواهان تجاوز به عنف بودن
تهدید به تجاوز شدن
احساس ناتوانی در وضعیت جنسی
و...

تعبیر خواب مورد تجاوز قرار گرفتن
خواب دیدن اینکه مورد حمله فیزیکی قرار میگیرید، به موقعیتی در بیداری اشاره دارد که شما حس می کنید بی یاور هستی، آسیب پذیر هستید. چیزی در زندگی تان، از کنترل شما خارج است. بویژه اگر شما خواب ببینید که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اید، بیانگر موقعیتی است که حس می کنید مورد هتک حرمت قرار گرفته یا قربانی شده اید.

خواب دیدن اینکه به شما تجاوز شده است(هتک حرمت شده اید) یا نزدیک بوده تجاوز شود بیانگر احساسات کینه توزانه یا رنجش آور در مورد جنس مخالف است. شما حس می کنید که مورد هجوم واقع شده اید یا ازتان سو استفاده شده است. چیزی یا کسی، عزت نفس و رفاه احساسی شما را به خطر می اندازد چیزها روی شما فشار می آورد. خواب تجاوز، برای کسانی که واقعا در زندگی بیداری به آنها تجاوز شده است رایج است.

اگر در خواب خود مشاهده کردید که مورد تجاوز قرار گرفته‌اید در حالی که در زندگی واقعی با این موضوع روبرو نشده‌اید بیانگر بسیاری از مسائل است. ترس از دست دادن کنترل زندگی تا داشتن افکار منفی و غیر عرف جامعه می‌تواند منجر به دیدن این‌گونه خواب ‌ها شود.

تعبیر خواب نجات دادن شخصی از تجاوز
نجات دادن شخصی از تجاوز یا نگهداری از فردی بعد تجاوز در رویا بیانگر مشانه‌های امیدوار کننده در زندگی شماست. این خواب نشان می‌دهد که شما می‌توانید در زندگی فعل خواستن را صرف کنید و در موقعیت‌هایی که تحت فشار هستید به خوبی می‌توانید اوضاع را در اختیار خود بگیرید.

تعبیر خواب تجاوز کردن
دیدن ارتکاب تجاوز در خوابتان بیانگر اختلال عملکرد جنسی یا عدم اطمینان است. بویژه اگر شما در خواب شاهد تجاوز چند نفر به یک نفر باشید، پس بیانگر بی یاوری کامل در یک موقعیت است. شما منابع یا قدرت برای انجام چیز درست را ندارید. ممکن است به این معنی باشد که شما یا کسی تحقیر شده اید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

68 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Zahra

Zahra : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر باشه
:شب توی خیابون راه میرفتم نور خیابون کمتر از بیداری بود و زیر درختای بلوار یه کم تاریک بود خیابون خلوت بود همینطور که راه میرفتم یهو یه پسر در اومد جلوم به قصد تجاوز اما من مثل حرکات دفاع شخصی دفاع و حمله میکردم و نمیزاشتم موفق بشه جیغ هم زدم و به صدام یه دختری اومد کمکم و دوتایی بهش دفاع و حمله میکردیم که یهو یه پسر دیگه برای کمک از اون پسر متجاوز اومد که بهمون حمله کنه بازم یه دختر دیگه اومد و جلوشو گرفت و دائما یه پسر میومد تجاوز کنه که یه دختر جلوش در میومد و با حرکات شبیه دفاع شخصی نمیزاشت... در ازای هر پسر یه دختر بود که با من ، از پسرا بیشتر می‌شدیم. خیابون خلوت پر دختر و پسر شد و از جایی به بعد دیدم دیگه پسرا نمیتونن کاری کنن مطمئن شدم اتفاقی نمی‌افته و از اون شلوغی درمیومدم‌ آخر خواب نمیدونم نور چراغا یه کم بیشتر شد یا آسمون روشن
ممنون از تعابیرتون

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۲۴:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما ابتدا در مسیر زندگی تان نگران هستید که به خاطر جهالت کسی، مورد ظلم واقع شوید و دوست دارید که از خودتان حمایت کنید. شما اجازه نمی دهید که کسی شما را بی کفایت و مظلوم متصور شود. شما می خواهید برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید و اجازه نمی دهید که کسی برای شما رئیس بازی در بیاورد و نظراتش را به شما تحمیل کرده و یا به شما زور بگوید. تدریجا" تعداد اشخاصی که مثل شما فکر می کنند زیادتر می شود و البته تعداد کسانی که تمایل به این دارند که شما را مجاب کنند که به آنان تسلیم شوید هم زیاد می شوند ولی در نهایت مردم آگاهانه تر و مسالمت آمیزتر با هم تعامل می کنند و هیچ کسی به حقوق دیگری اجحاف نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۴۰:۰۶
ava

ava : یه دختری داشت اذیتم میکرد میدونستم خونش کجاست رفتم و با دیلدو بهش تجاوز کردم(خودمم دخترم) موقع برگشت پلیسا ماشینمو نگه داشتن میترسیدم گیر بیوفتم بهشون گفتم خیلی از پلیسا میترسم ناراحت شدن گفتن ما اونقدرم ترسناک نیستیم باهام دوست شدن و منو تا پارک نزدیک خونه رسوندن بعد مثل اینکه مهاجرت میکنم امریکا میرم با چمدون سمت شهر اما هیچ جایی واسه موندن نداشتم فکر این قسمت و نکرده بودم سرگردون تو خیابونا میچرخیدم خوابم میبره بیدار که میشم میبینم خونه یه ادم غریبم و منو دزدیدن از پنجره میپرم پایین حصار دور خونه بود و پایین حصار سگ بود از حصار بالا میرم سگا میخواستن منو گاز بگیرن اما نتونستن دوباره تو خیابونا سرگردون شدم خیابونا خطرناک بود و ادمای بد زیادی اطراف بودن از چند نفر پرسیدم اینجا کدوم ایالت امریکاس اما درست جواب نمیدادن رفتم داخل یه رستورانی به مردم التماس میکردم واسه چند شب منو راه بدن خونشون اما برای اینکار پول میخواستن و من پول نداشتم به مامانم زنگ زدم اما وصل نشد یه دختری قبول کرد رفتم پیشش یه مرد تو خونش بود بزور میخواست بهم تجاوز کنه التماسش کردم و گفتم باکره ام دلش سوخت رفت سراغ اون دختره که مثل اینکه فاحشه بود مامانم ویدیو کال کرد فکر کرد چون جایی و نداشتم خود فروشی میکنم هرچقد بهش میگفتم امکان نداره و من بمیرمم همچین کاری نمیکنم باور نکرد قیافه دختره خیلی شبیه من بود جوری که خودم قاطی کردم و ازش پرسیدم تو الان با اون پسر توی اتاق بودی یا من نمیتونستم تشخیص بدم کی به کیه که گفت خودش بوده. یه پسر بچه و میبینم از خودم میپرسم چرا این اتفاقا واسم میوفته گفت نباید به بابات اونطوری بی احترامی میکردی (در واقعیت بی احترامی نکردم)

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۰۰:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. متاسفانه ذکر نکرده اید که دختری که به او تجاوز کردید را در بیداری می شناسید یا خیر. اگر او را می شناسید، شما دوست دارید که متقابلا به خاطر اینکه به شما آزار رسانده، شما هم او را مورد هتک حرمت قرار دهید. اما اگر او را در بیداری نمی شناسید، تعبیر تجاوز شما به او این است که در عملکرد جنسی شما، اختلالات و نگرانی هایی وجود دارد و شما می ترسید که با جنس مخالف ارتباط داشته باشید یا اطمینان ندارید که روابط زناشویی لذت بخش هستند یا خیر و اینرا مانند یک مجازات حساب می کنید. شما از نظر احساسی یا جنسی به خاطر احساس گناهش، احساس محدود شدن می کنید و می ترسید که در احترام به باید ها و نبایدها در روابط تان شکست بخورید. شما دوست دارید که در زندگی تان پیشرفت کنید ولی در شرایط حاضر زندگی شما دچار هرج و مرج شده و نمی دانید که می توانید با مهاجرت و رفتن به خارج از کشور، از پس خودتان بر بیایید یا خیر. شما مسیر زندگی تان را گم کرده اید و نگرشتان نسبت به اهدافتان را گم کرده اید. شما دلتان می خواهد که کسی در زندگی تان باشد که بتوانید به او تکیه کنید و نمی خواهید که دیگران نظراتشان را به شما تحمیل کنند و وادارتان کنند که کاری را انجام دهید که دوست ندارید. فکر می کنید که اگر مهاجرت کنید و اگر ثروت زیادی داشته باشید می توانید مدتی از پس خودتان بر بیایید ولی یکجور دوگانگی در رفتارتان وجود دارد و دمدمی مزاج هستید و نسبت به اهدافتان دو دل هستید. نمی دانید که تصمیماتتان خوب است یا بد. نمی دانید که می توانید موفق باشید یا خیر. شما کم کم گشایش کار خواهید یافت و اگر خودتان را دست کم نگیرید و اعتماد به نفستان را از دست ندهید، قادر خواهید بود اهدافتان را عملی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۴:۵۰
مهرنوش

مهرنوش : من دیشب خواب دیدم که در ملا عام یعنی در حضور تعداد زیادی مرد تو یک فضای کاملا باز مورد تجاوز یک مرد میان سال نه جوان قرار گرفتم و با توجه به اینکه باکره هستم باکرگی را از دست دادم

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۲۷:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که در موقعیتی در بیداری تان، شما احساس بی یاوری و آسیب پذیری خواهید کرد. شما احساس می کنید که به شما هتک حرمت شده است و عزت نفس شما را نادیده می گیرد. کسی سعی می کند که نظراتش را به شما به زور تحمیل کند و شما برای دفاع از خودتان، با لحنی با او صحبت می کنید که تا به حال، از این لحن استفاده نکرده اید یا جوری با او رفتار می کنید که تا به حال با کسی اینطور برخورد نکرده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۳۸:۲۳
مهرنوش

مهرنوش : سلام. من مجرد هستم حدود دو ماه پیش یکی از دوستان خواب دیدن من یک نوزاد اوردم و دارم با دو تا پستان بهش شیر میدم البته تا الان تعبیر نشده ولی چون به نظرم خواب با اهمیتی بود گفتم بپرسم

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۲۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. گذشته از اینکه شما باید هر خواب را در صفحه ی مربوط به خودش ثبت کنید و این خواب شما ربطی به تیتر این صفحه که تجاوز است ندارد، لطفا هر خواب را فقط یک بار ثبت کنید چون من مجبور می شوم که خوابهای اضافه را از سایت حذف کنم که کار راحتی نیست. به علاوه، طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۰۸:۳۰
Mino

Mino : سلام در خواب صدای خریدار دوره گرد به اصطلاح نون خشکی از کوچه میومد صداش زدم اومدگفتم نان و پلاستیک دارم بلند قدلاغراندام چشمان آبی روشن40ساله تقریبا اومد ترازوشُ گذاشت تو حیاط گفتم ببر بیرون ترازو رو حق نداری بیایی توخونه از لحنم ناراحت شد رفت بیرون.رفتم توخونه طول کشیدتابیارمشون اون آقا دوباره اومد تو حیاط یک مجسمه که درواقعیت دارمش برداشت و زد به زمین خرد شدمنم جیغ میزدم رفتم تو خونه گوشیمو برداشتم و داد میزدم که یهو غیب شد و رفت دوباره اینبارچندنفر جوان و هیکلی اومدن توحیاط دادزدم همسایه ها اومدن بیرونشون کنن.توهمین خواب تو یک محلی که نمیدونم کجابود یک مرد میانسال دیدم تو چهره ی همون مرد چشم آبی باموی سفید روبه روم سیگار می‌کشید دودسیگار رو ازگوش وبینی میدادبیرون دود به حجم زیاد میخورد توصورتم. سپاس.

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۰:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط مالی شما خوب نیست. می خواهید به ثروت برسید و باید به مسائل از چشم اندازی منطقی نگاه کنید تا گشایش کار پیدا کنید. شما نمی توانید به رفتار خودتان، اعتبار و وزنی ندهید و فقط انتظار داشته باشید که کارها برایتان خوب به پیش برود. اگر تنبلی کنید، یا تلاش کافی برای رسیدن به موفقیت انجام ندهید، موفق هم نخواهید شد. در اینصورت شما احساس خواهید کرد که دنیا به شما سخت می گذرد و مجبور خواهید شد که حرفها و نظرات دیگران را تحمل کنید و یا زیر بار تصمیمات دیگران، خودتان را تحت فشار ببینید. اگر می خواهید افکار منفی از ذهنتان بیرون برود و به موفقیت برسید، باید هم کار و تلاش کنید و هم صرفه جو باشید. باید از مقایسه ی خودتان با استانداردهای دیگران دست بر دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۰۳:۱۵
میثم

میثم : سلام. یکی از دوستان من که خانم میباشند.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۵:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خط اول خوابتان خیلی نامفهوم است. از سازمان مربوط به شغلشان که ساختمان است یعنی چه؟ به هر جهت تعبیر خواب ایشان این است که کاری به این خانم واگذار می شود که خلاف میل اوست. مدیر اصلی و بالاتر شرکت از مدیر این خانم می خواهد که یک کارمند خانم را برای انجام کارهای محرمانه به او معرفی کند تا این شخص، علاوه بر اینکه از بعضی مسائل مربوط به کار که محرمانه و مخفیانه است، با خبر می شود، مطیع و تابع مدیر هم باشد و حرفی از زبان او به جایی درز نکند. دوست شما از اینکه بخواهند او را وادار به انجام کاری کنند که تمایلی به انجامش ندارد امتناع می کند و دوست ندارد که خیلی با مدیرانش صمیمی باشد تا آنان جرات کنند احساس و نظراتشان را رک و پوست کنده به او مطرح کنند. پس از قبول اینکار طفره خواهد رفت. خواب شما 839 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۰۱:۴۰
نرجس

نرجس : سلام خانم هراتی جان. خواب دیدم در خانه ای بزرگ هستیم که خونه عمه‌م بود. بعد از ظهر بود و همه خواب بودن. هر کسی در جایی و در جهتی بالش بزرگ و پتویی آورده بود و خوابیده بود. در بعضی از جاها حیوانات بزرگی مثل شیر یا پلنگ هم دیدم که خواب بودن و البته کسی ترسی از آن ها نداشت. من بیدار بودم و دختر‌عمه‌م. او خمیردندانی به من داد. گفت از خارج برام‌آوردن، مال تو. و من استفاده کردم و مسواک زدم. وقتی برگشتم بالش و پتو آوردم که آماده خواب بشم که یهو پسرعمه‌م اومد روی من که به شکم خوابیده بودم و به من تجاوز کرد. من لباس زیر تنم بود.هر چه مقاومت ‌کردم و سعی کردم اونو پس بزنم نتونستم و دخترعمه‌م هم مانعم میشد و به برادرش کمک میکرد. از هر دو نیشگون میگرفتم و چنگ مینداختم اما دردشون نمیومد. صدام در نمیومد. برادرم نزدیک من خواب بود و نتونستم بیدارش کنم. عصبی بودم از این اتفاق. بعد از چندی همه بیدار بودن رفتم به عمه‌م گفتم. خودشو زد به نادونی و از بچه هاش دفاع کرد و گفت تو خمیردندون دخترمو برداشتی. گفتم نه من اتفاقا خودم بهترین خمیردندونو دارم. اون خودش به من هدیه داد و او باور نمیکرد. خواب عوض شد و عشقم رو دیدم که کت و پیراهنی پوشیده بود که یکیش زرد رنگ بود و دیگری آبی. اینکه کدوم چه رنگی بود یادم نیست. همراه دختر جوان چادری اومده بود که میدونستم نامزدشه. اما با من خیلی خوش اخلاق و مثل همیشه بود. من غیرتی نشده بودم. دستشو گرفتم. او هم دستمو گرفت و دست نامزدشو هم که اون طرفش بود گرفت. بعد که لحظاتی تنها شدیم گفتم چرا منو نگرفتی؟ گفت نشد دیگه!!! از خواب بیدار شدم خیلی دلشکسته بودم.

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۴:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از خانواده ای بزرگ هستید و از نظر مالی شرایط خوبی دارید ولی افراد خانواده تان نمی خواهند آگاهی خودشان را افزایش دهند و خودشان را زده اند به کوچه علی چپ و تعمدا به بعضی از مسائل که به نفعشان نیست، توجهی ندارند و از شنیدن حقایق سرباز می زنند. آنها یا صاحب مقام هستند یا قدرت رهبری و اختیارات زیادی در زندگی شان دارند. سعی می کنند خویشتندار و آرام باشند ولی اگر با کسی در بیافتند می توانند بدترین بلاها را سر دشمنانشان بیاورند. شما حواستان جمع است و ذهنی باز و روشن دارید. دختر عمه ی شما هم حواسش جمع است ولی از نظر فکری در جهت مخالف شماست و دیدگاه های او و شما یکسان نیستند. او معتقد است که شما باید از بدگویی راجع به بعضی از اشخاصی که قبلا از ایشان انتقاد کرده اید، پرهیز کنید. او می گوید که شما قدرت درکتان کم است و متوجه نیستید که چه می گویید. شما سعی می کنید که در حضور او، بهتر صحبت کنید تا به شما انگی نزنند ولی می خواهید در مورد انتقادی که از شما می کنند، حالت تدافعی به خودتان بگیرید. شما ممکن است ارتباط تان را با دیگران محدودتر کنید یا حرف دلتان را به زبان نیاورید. شاید اعتماد به نفستان کمتر می شود و یا احساس می کنید که موقعیت تان متزلزل شده و عصبانی می شوید. پسر عمه تان سعی می کند که نظرات خودش را به شما تحمیل کند و خواهرش هم به او کمک می کند. برادر شما متوجه ی احساسات منفی که شما متحمل می شوید نیست و یا خودتان قدرت دفاع از خودتان را ندارید. عمه تان شما را مقصر می داند که اگر حرف بدی به شما گفته شده لابد استحقاق آن را داریدکه با شما بد صحبت شده. عشق شما هم خردمند است و هم خونسرد و عاقل. او کار تازه ای را شروع کرده و به کسب درامد مشغول است و بیشتر از هرچیزی سرش را با کارش گرم کرده. شاید او از ازدواج با شما منصرف شود و یا شاید تا کنون نتوانسته با شما ازدواج کند چون برایش کسب درامد مهمتر است. خوابتان 1381 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۰۷:۰۱
یاشار

یاشار : سلام و عرض ادب و احترام و وقت بخیر خدمت شما. من دیشب کلا تا 4 صبح بیدار بودم بعدش که خوابیدم نمیدونم چه موقع بود که این خوابو دیدم ولی خورشید بیرون زده بود احتمالا. خواب دیدم تو زمان صدر اسلام هستم و شمایلم یه نفر دیگه بود. جزء پیروان اسلام بودم و دقیقا یادم نیست شاید اصحاب پیامبر. انگار توی یه عمارت اسلامی بودم که طبقه بالاش یه مکانی داشت که روی درش نوشته بودن قصص الانبیاء. من خواستم واردش بشم که ممانعت کردن ازم و گفتن هیچ کس حق ورود نداره و محافظت شده بود. بعد سر خلافت و جانشینی و ادامه راه اسلام انگار باهم بحث داشتن که به نزاع و درگیری کشید. دو دسته شده بودن. منم جزء دسته اول بودم که در نظرم بر حق بودن و دسته دوم با نیرنگ و خدعه بر دسته اول چیره گشتن. یکی از افراد دسته دوم که رهبرشون بود لباس سبز جنگی پوشیده بود و من احساس امنیت کردم چون ذهنیت اینو داشتم که مسلمان و شیعه هستن اما به ناگه شمشیر به روی ما گشودن و افراد مارو از دم تیغ گذراندن و من انگار ناخودآگاه من باشه یا یکی بگه بهم که: یزیدی ها اول سبز میپوشیدن بعد تغییر رنگ به قرمز دادن ترس اومد سراغم. آن فرد سبز پوش قبل از اینکه منو از دم تیغ بگذرونه به زیر خوابوند و به طرز وحشتناکی مورد تجاوز جنسی قرار داد و سپس به طرز فجیهی کشت. بعد از این لحظه انگار این یک فیلم تاریخی بوده و من داشتم از تلویزیون نگاهش میکردم که خودم بازیگرش بودم. بعد روح من انگار آسیب زیادی دیده بود از این صحنه تجاوز. اومده بودم بیرون توی جمع بین دوست و آشنا من اعتماد به نفسم از دست رفته بود حس میکردم فشار زیادی روی من از نگاه مردمه . یه جمعی از دوستان و آشنایان کشتی گیر رو دیدم جلوشون احساس عجز و ناتوانی داشتم، اونا هم انگار منو نگاه میکردن و لبخند تمسخر به لب داشتن. بعد من به لبه یک پرتگاه کنار اونا که بودم رسیدم و بلند بلند فریاد میکردم : به خدا من اصلا یادم نیست تو اون فیلم بازی کرده باشم. به خدا هرچی فکر میکنم یادم نیست اون صحنه ها رو تو اون فیلم وگرنه هیچ وقت تو اون فیلم بازی نمیکردم. بعد به خودم شک کردم که شاید آلزایمر گرفتم و همچین چیزی بوده . موقع بیدار شدن هنگ بودم و ذهنیت تناسخ اومده بود سراغم که شاید روح من در گذشته ای دور در یک کالبدی دیگر همچین حادثه ای برایش به وجود اومده بوده که اینقدر ضعیف و بی اعتماد به نفس در جامعه حضور دارم و زود میشکنم . اینم بگم تو گذشته من مورد تجاوز یا سوء استفاده جنسی قرار نگرفتم خداراشکر که همچین ترسی در ناخودآگاه من باشه . در ضمن من به تناسخ باور ندارم. ممنون از تعبیرتون.

پاسخ
لینک۲۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۵:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما به ریشه ی اعتقادات مذهبی فکر می کنید، دوست دارید به گذشته برگردید و ریشه ی همه ی مسائل را بدانید. شما به اینکه کدامیک از بخشهای دینی که راجع به آنها شنیده اید، روابات و قصص دینی است و کدام بخشها، کلام واقعی پروردگار است؛ فکر می کنید و نوعی دوگانگی و تضاد را در رفتارهای مسلمانان مشاهده می کنید. عده ای دشمنان ائمه ی اطهار هستند و عده ای دوستان آنان، و با این وجود، بعضی از آنانی که خودشان را دوستان ائمه ی اطهار معرفی می کنند هم گاهی رفتاری به ظاهر مسلمان دارند ولی در عمل، مرتکب اشتباهات یا گناهان بزرگی می شوند و شما دلتان می خواهد از این اشخاص، دوری کنید. در زندگی روزمره تان این اشخاص را به عنوان قشری ظالم، مشاهده می کنید و در مقاب ظلم این اشخاص، احساس آسیب پذیری و بی یاوری دارید. کنترل امور زندگی تان در برابر این اشخاص، از دستتان خارج شده؛ مورد هتک حرمت قرار گرفته اید و یا احساس قربانی شدن و بی یاوری می کنید. شما احساس می کنید که از درون تحقیر شده اید و هیچ دفاعی نمی توانید از خودتان بکنید، غرورتان شکسته ... و به دین بدبین شده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۱:۰۵
Sare

Sare : سلام. لطفا پاک بشه. داریم.

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۳۱:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به تحولات منفی که در زندگی مردم در جریان است نگاه می کنید و تمایل دارید که امنیت خودتان محفوظ باشد، حریم خصوصی تان حفظ شود و استیصال و نگرانی نداشته باشید ولی شما هم احساس رفاه و امنیت ندارید. شما سعی می کنید که حرفهای منفی نزنید و مثبت اندیش باشید و اشتباهات گذشته تان را تکرار نکنید. ولی به این درک رسیده اید که از احساسات شما سو استفاده می شود و هر مرد مجرد و تنهایی می خواهد نظرات خودش را به شما تحمیل کند و شما را مجاب کند که صرفا تابع و مطیع او باشید و شما از اینکه نظرات و شخصیت تان را نادیده بگیرند و تحقیرتان کنند، منزجرید. خواهرتان سعی می کند که مشکلات کسی را رفع کند و برای آینده ی او برنامه ریزی می کند و در ازای آن، به عشق و محبت آن شخص چشم دوخته است. خواهرتان در خواب می تواند نمادی از خودتان باشد و شما در اصل چنین کاری کرده اید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۴۳:۵۸
Fereshte

Fereshte : با سلام حضور شما:خونه مادرم لطفا خوابم در سایت گذاشته نشود .ممنون

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۴۴:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که مادرتان می خواهد به شما کمک کند و به صورت پنهانی دست به اقدامی بزند که مشکلات مالی شما و یا نگرانیهای احساسی شما رفع شوند. او تمایل دارد که اشتباهات شما و یا موانع دیگری را که باعث شده که شما از نظر اقتصادی متضرر شوید را پاک کند. شما می خواهید خردمندانه رفتار کنید. روح پدرتان شاد. دوست دارید خودتان مستقل و قوی باشید و از خودتان حمایت کنید ولی عقلتان به جایی قد نمی دهد که باید چه کار کنید. شما از اینکه مشکلاتتان را مطرح کنید، طفره می روید و نگرانیهایتان را مخفی می کنید. محافظه کار و خانواده دوست هستید و احتمالا نگرانیهای شما مالی و پولیست و هیچ امیدی هم ندارید که خودتان بخواهید در این تحولات پیش رو، از خودتان حمایت کنید. بنابر این مجبورید کمکهای مادرتان را قبول کنید هر چند که دوست ندارید عزت نفس تان کمتر شود و یا به مادرتان رو بیاندازید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۴۲:۱۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.