تعبیر خواب تخت خواب
اگر کسی ببیند تخت خوابش آشفته است، همسرش تعادل روحی یا جسمی نداشته و از چیزی آزرده است که در زندگی و روابط خانوادگی ایشان اثر می گذارد. تخت خواب کثیف و پاره درخواب، تعبیرش بیماری است که همسر شما را درگیر می کند. تخت خواب تمیز و مجلل با ملافه های پاک و اطو کرده نشانه این است که همسر شما خشنود است یا کاری درخشان در پیش دارد.
اگر شخص مجردی تخت خوابی مجلل ببینند، بختش گشوده شده و همسری مطلوب و دل خواه خواهد یافت. اگر ببینید که تخت خواب شما، نیمی کثیف است و نیمی تمیز، بیانگر اختلاف زن و شوهر است. اگر در خواب روی تخت جورابی دیدید، به سفر می روید و این سفر را با همسرتان انجام می دهید.
تعبیر خواب خوابیدن در خواب
اگر در خواب، ببینید که به خواب رفته اید، به رفاه خاطر و ایمنی و سلامتی می رسید.
ابراهیم کرمانی می‌گوید: تعبیر خوابیدن برای کسی که ترسیده است، ایمنی می‌باشد و برای بیمار بهبودی می‌باشد، و شخص زندانی آزاد شدن از زندان و برای کسی که مرده است، آمرزش و بخشش است.
ابن سیرین می‌گوید: اگر کسی که مرده است را در خواب ببینی که خوابیده است، آن مرده به رستگاری رسیده است، و یا اگر کسی که ترسیده است در خواب ببیند که خوابیده است، تعبیرش این است که به آرامش می‌رسد. اگر در خواب ببینی روی تخت یا رختخواب خوابیده‌ای، تعبیرش این است که بزرگی و عظمت به دست می‌آوری، ولی از راه دین و پرهیزکاری ناآگاه هستی.
تعبیر خواب خوابیدن روی زمین
اگر کسی که همیشه روی تخت خواب می خوابیده، خواب ببیند تشک خود را روی زمین انداخته و قبل از آن روی تخت می خوابید، کمی از ارزش اجتماعی او کم شده و مقداری تنزل مقام پیدا خواهد کرد.
اگر کسی خواب ببیند بدون تشک روی زمین خوابیده است، اگر متاهل است، امکان دارد که از همسر خود کدورتی به دل گرفته و او را ترک کند.
اگر کسی که مجرد است خواب ببیند روی زمین خوابیده، و هیچ تشکی ندارد، تا مدتی به همین صورت مجرد خواهد ماند.
تعبیر خواب تشک دوختن
تشک در خواب به همسر، ولایت و تن آسایی تعبیر می شود. اگر کسی خواب دید برای خود تشک می دوزد، به رفاه خواهد رسید و ازدواج خواهد کرد.
اگر کسی ببیند که تشک خود را که پاره شده بود می دوزد، اختلافات او با همسرش حل شده و آشتی می کنند یا اگر در کار او خللی به وجود آمده و باعث سلب آسایش او شده بود، مشکلات او از بین رفته و به رفاه می رسد.
تعبیرخواب لحاف دوختن
اگر کسی خواب ببیند که برای خود لحاف نو و زیبایی می دوزد، با زنی زیبا ازدواج می کند.
اگر کسی خواب ببیند که لحاف پاره خود را می دوزد، روابط زناشویی او با همسرش بهبود می یابد.
تعبیر های مرتبط: تعبیر خواب لحاف، تعبير خواب بالش، تعبیر خواب بستر
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
amininia : سلام خانم هراتی عزیز. ديشب خواب ديدم برادرم که ۲۰ سال پیش در جوانی فوت کرد داشت برای من و همسرم که دو سال هست ازدواج کرده ایم تخت خواب با چوب میساخت همراه با دوستش که البته دوستش در قید حيات هستن. اين رو هم بگم که چند هفته ای هست که من و همسرم در حال انتخاب و خرید چوبیهای جهيزيه ام هستيم. اين خواب کمی نگرانم کرده. پيشاپيش ممنونم از پاسخگوییتون
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. تعبیر خواب شما این است که برادرتان می خواهد به شما یاد بدهد که در زندگی با همسرتان، باید رفتاری با سیاست داشته باشید، منطقی باشید و با همسرتان همفکری داشته باشید. مطلقا خواب شما جای نگرانی ندارد. تشکر از همراهیتون
Fereshte : سلام وقت بخیر. خواب دیدم که اتاقم انگار داخل خونه شخص دیگری بود و تمام وسایلم اونجا بود. گاهی مثلا هفته ای یک بار میرفتم اونجا سر می زدم. یک روز که رفتم و داشتم اتاقمو مرتب می کردم کلی آدم اومده بودن اونجا برای خرید( انگار صاحبخونه اون قسمت لباسی چیزی میفروخت) . تشکمو و روتختیم و بالشم آورده بودم پایین که تختمو مرتب کنم که بعد اومدم بذارم سرجاش دیدم نیستن و فهمیدم دزدیدن اونا رو کلی اعصابم خرد شد و هرچی گشتم ندیدم حتی یه تشک و روتختی دیگه رو باز کردم تا نصفه متوجه شدم مال من نیست. به صاحبخونه هرچی میگفتم اصلا توجهی نمی کرد میگفتم چرا روزهایی من میام این همه آدم راه میدین داخل و جواب درستی نمی داد. به دخترش گفتم باز اونم توجهی نمیکرد فقط برگشت گفت تلفن رو سوزوندی دفعه قبل حداقل به ما می گفتی من بهونه آوردم و توجیهش کردم. من مدام اونجا راه میرفتم و میگفتم یه فکری کنید که یه تعداد تشک آوردن و گشتن ولی پیدا نکردند.مامانم هم اونجا نشسته بود و چیزی میخورد و انگار براش اصلا مهم نبود و بهش گفتم اگر بقیه خواهرام بودند نگران بودی. گفتم زنگ بزنید پلیس و نزدند خودم که دو سه بار زنگ زدم انگار اشتباه می گرفتم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به بخشی از کار و زندگی کسی، دخالت می کنید و راه و روش غیر مسئولانه ای را در قبال او، اعمال می کنید. در حالی که باید کنترل بیشتری روی زندگی تان داشته باشید و رفتار خیلی بهتری از خودتان بروز دهید. همینطور کسی در کار شما دخالت می کند و آرامش و راحتی و رفاه شما را مختل می کند. شما دوست ندارید که دیگران راجع به شما صحبت کرده و در کارتان دخالت کنند. شما ارتباطات زیادی با مردم دارید و وقت خودتان را می سوزانید. این روش زندگی شما به ضرر تان است. شما هنوز توانایی و اعتبار خودتان را در حفظ کنترل زندگی تان تایید نکرده اید و در احترام گذاشتن به بایدها و نبایدهای زندگی شکست خورده اید. باید به رفتار بی ملاحظه تان پایان بدهید چون هم به ضرر دنیای شماست و هم به ضرر آخرتتان. تشکر از همراهیتون
Ommolbanin : سلام شهره هستم، در حیاط خانه ( بیست و چند سال پیش در تهران مستاجر بودیم) تخت خوابمان قرار دارد و عصر هست و من پتو و ملحفه ها را تا کرده مرتب روی آن گذاشته سپس با یک ملحفه بزرگ روی آنرا کامل می پوشانم تا خاک نگیرد و دورتادور ملحفه را زیر تشک گذاشته تا باد آنرا تکان ندهد، هنگام رفتن به داخل خانه چند شی دستم بود و برق حیاط را خاموش کردم ولی یک لامپ خاموش نشد و هنگام ورود به خانه با خانم صاحبخانه که روسری مانتو ، جوراب و کفش مشکی پوشیده بود و چهره اش زرد و زار بود مواجه شدم ( در اصل چادری هستند)گفت برق را خاموش می کند، فضا عوض شد داخل یه مکان سرد و نمور و با گل و سنگ درست شده، بودم انگار آشپزخونه بود تاریک و ترسناک ناگهان موشی به اندازه یه سگ و چاق طوری که بزور حرکت میکرد بیرون آمد ترسیدم موش به زیر کابینتی که از گل و سنگ درست شده بود رفت.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که آرامش و رفاه، تدبیر و عقلانیت و توانایی های مالی شما و داشته هایتان، برای مردم در همسایگی یا دوستان و فامیلتان، محسوس است و به چشم دیگران می آید و شما نمی توانید همه چیز را از آنان مخفی کنید. بنابراین کسی که حال و روز خوبی ندارد، به شما حسرت می خورد و با این حسرتش آه و انرژی منفی به سمت شما فرستاده تا شما را فقیر کند. شما در معرض چشم زخم شدید قرار گرفته اید و اگر مراقب نباشید و صدقه ندهید، خدای نکرده با فقر و مشکلات شدیدی در زندگی تان مواجه می شوید و هر قدر هم که بخواهید سفت و سخت نظراتتان را از دیگران مخفی کنید، فایده ندارد و به زندگی تان آسیب وارد خواهد شد. به اندازه ی وسعتان بگویید که برایتان قربانی انجام دهند و گوشت را تماما به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون
Khanomeirani : سلام وقت بخیر خواب مخفی باشه ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما در بیان تمایلات و نیازهای خودتان زیاد راحت نیستید و امکانات رفاهی شما کم است با این وجود، عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت، زیاد است. تشکر از همراهیتون
Mina : سلام وقت بخیر پنهان باشد لطفا،
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما علیرغم اینکه رابطه ی عاطفی تان را با او قطع کرده اید، حواستان پیش اوست و کنجکاو هستید که او در چه شرایطی به سر می برد. از نظر احساسی، پسر عموی شما دچار نوعی تضاد و دوگانگی در احساساتش شده و فکرش ناراحت است. دختر عمه ی او تلاش می کند که او را راهنمایی کند که درست و منطقی فکر کند. شما شرایط خودتان را مورد قضاوت و ارزیابی قرار می دهید و می خواهید بدانید که بازتاب عملکرد شما در زندگی او چگونه است. او متوجه ی نگاه و افکار شما نسبت به زندگیتان هست. حتی اگر پیش شما نباشد، طرز فکر شما و عملکرد شما را می شناسد و شما دوستان خوبی برای همدیگر بوده اید. دختر عمه ی دیگر او برای انجام کاری ممکن است از پسر عموی شما راهنمایی بگیرد ولی شما از اینکه آنان با پسر عموی تان صمیمی باشند خوشتان نمی آید. تعبیر خواب دیروزتان این است که پسرعموی شما سعی کرده که کنترل اوضاع را بدست بگیرد و شما هم از او تبعیت می کردید ولی متوجه نبودید که اخر و عاقبت این ارتباط به کجا می کشد و چه پیامدی برایتان به همراه خواهد داشت. او عجولانه قضاوت می کند و قبل از اینکه برای زندگیش تصمیمی بگیرد، خوب روی این تصمیمات فکر نمی کند. اینکار او شما را ناراحت می کند و شما فکر می کنید که او به نظرات شما اهمیتی نمی دهد و یا شما را نادیده می گیرد. خواب اولتان به تنهایی معادل 1073 کاراکتر و 2 حق خواب بود و خواب دیروزتان 404 کاراکتر و در مجموع 3 حق خواب است. تشکر از همراهیتون
مینا : سلام روزخوش.نشان داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. آنها راجع به شما صحبت کرده اند و خانم خانه از شما خوشش نمی آید. شما سعی کردید که رابطه ی خوبی با آنان ایجاد کنید و باعث خوشایند آنان شوید و نشان دهید که با کرامت و پاک هستید. مادرتان احساسات و نظرات و توقعات خودش را خیلی ساده با آنان مطرح کرده تا شروعی تازه داشته باشید و بتوانید ازدواج کنید. آنها با شما مخالفت کرده ولی شما هنوز انتظار داشتید که آنها رابطه شان را دوباره با شما بهبود ببخشند. آنها نظرات مادرتان را قبول نکرده و شما از بی تفاوتی این اشخاص نسبت به نظرات مادرتان عصبانی شدید. مادر شما امیدوار بوده که آنها دوباره با شما آشتی کنند. خواستگار شما و پدر و مادرش روی ادامه ی رابطه ی شما و خودشان فکر کرده اند و با توافق هم تصمیم مشترکی گرفته اند. تشکر از همراهیتون
امید : با سلام ممنون میشم نشان داده نشه امروز
فریبا هراتی
: سلام. قبل از تعبیر خوابتان ضمن تشکر از اینکه سعی کرده اید که پاراگراف بندی کرده و متن زیبایی را برای بنده ارسال کنید؛ از شما استدعا می کنم منبعد اینکار را نکنید چون با فاصله انداختن بین خطوط خواب، طول خوابتان از طول مانیتور بنده طولانی تر می شود و نمی توانم همزمان که خوابتان را در باکس تعبیر، تعبیر می کنم؛ یکجا همه ی خوابتان را در مانیتور مشاهده کنم. پس مثل الان من که همه ی جمله ها را بلافاصله پشت سر هم می نویسم، شما هم محبت کنید همینطور خوابتان را ثبت کنید. در خصوص فرمایشات شما در رابطه با خوابهای گذشته ی شما در باره ی دوست دخترتان، من از این خوابها و محتوی آن هیچ اطلاعی ندارم و نمی توانم اظهار نظری در این باره داشته باشم. اما خوابهای خیانت همیشه به معنای خیانت واقعی مانند بیداری نیست. بلکه وقتی کسی از رابطه اش ناراضی باشد یا سوء ظن به شریک احساسی خودش داشته باشد و یا اعتماد به نفسش پایین باشد و به دلائلی تحقیر شود؛ این گونه خوابها با محتوی خیانت؛ در ضمیر ناخودآگاه انسان ایجاد می شوند و من هرگز نمی توانم صرفا از روی نظر معبر دیگر و یا خوابهایی که از آن بی خبرم، خیانت این خانم را تایید و تصدیق کنم. خصوصا که شما در انتهای خوابتان نوشته اید که حرفهای او را گوش نکرده اید و بدهکار شده اید. شما به حال خودتان متاسف شده اید و برای همین خواب دیده اید که او خائن است. پس او اگر خردمند نبود؛ باید وقتی حرفهایش را گوش می کردید بدهکار می شدید و نه برعکس. اما تعبیر خوابتان این است که دوست دختر شما سعی می کند که شما را از استرسها و تنش های روزانه تان دور کند و این که او شخصیت حمایتگر و انرژی و خلوص خودش را با رفتاری با پرستیژ و مدرن، نسبت به شما ابراز می کند. او خودش روی کارها فکر می کند و شخصیتی قوی و خردمند و با اراده دارد. دوست دختر شما از تجاربی که در گذشته در زندگی کسب کرده استفاده می کند و هرگز عجولانه قضاوت نمی کند و از شما هم می خواهد که اینطور باشید. شما گاهی اوقات احساساتی می شوید و نظراتتان را رک و صریح و پوست کنده به او ابراز می کنید. شما وقتی منطق تان را از دست می دهید؛ هدفتان را گم می کنید و خشمگین می شوید و دوست دارید که خشمتان را روی او تخلیه کنید. او قویست و شما به جای افتخار کردن به او، او را زشت می بینید و وجهه ی خوبی برای او قائل نیستید. شما به او استرس می بخشید و صداقت دوست پسرتان را هم نسبت به خودتان زیر سوال می برید. همانطور که فرمودید شما بدهکار هستید و تنش و استرس زیادی روی شماست. از شما استدعا می کنم خردمندانه تر فکر کنید. با توجه به تمام شواهدی که در خوابتان وجود دارد، بنده از نظر معبری که گفته به او اعتماد نکنید؛ فقط می توانم استنباط کنم که او "قطعا" معبر توانمند و خبره ای نبوده است. خوابتان شامل 3 حق خواب بود ولی با توجه به اینکه خواسته بودید که نظرات خودم را علاوه بر تعبیر خوابتان ابراز کنم، بخاطر وقتی که صرف کردم و توضیحات مفصلی که جهت آگاهی شما عرض کردم از شما 4 حق خواب کسر کردم. تشکر از همراهیتون
Kaver : سلام خانم هراتی
امروز صبح خواب دیدم داخل يه اتاق بزرگ یکی از همکارای خانمم داخل يه تخت بزرگ دراز کشیده ومن یکی از همکارای خانم ديگه براش يه سری مسایل کاری توضیح میدیم بعد همکار آقامون با نیم تنه کنار این خانم دراز کشید انگاری دوتا با لباس راحتی زیر پتو روی تخت باشند بعد در گوشی شروع به صحبت می کنند ومنو همکارم می خوام برم که خانم همکار میپرسه حال داداشت چطور منم خواستم بگم از تو خیلی عالی تر ولی در جواب گفتم خوبه بعد خواستم برم همکار آقا بهم گفت تلویزیون روشن کن من دکمه روشن زدم بعد خودش گفت کنترل دست منه حین رفتن بیرون يه تخت يه نفر دیدم اون سمت اتاق انگاری داخل هتل بودیم وماهم رفتم اتاقهای خودمون.
خانم هراتی عزیز در واقعیت این آقا از این خانم خواستگاری کرده وعلاوه بر این نوع برخوردشون با همکارا جالب نیست آیا ازدواج می کنن؟
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که این خانم همکار شما، از موقعیتی که دارد راضیست و احساس آرامش می کند. همکار آقای شما و او، راجع به احساساتشان خیلی راحت و صریح با هم صحبت می کنند و به حرفهای همدیگر اهمیت می دهند و نگران هستند که دیگران پشت سر ایشان صحبت کنند. آقای همکارتان راجع به این خانم تصمیمی جدی گرفته و شما به عادات و روشهای قدیمی خودتان در رابطه با این دو نفر، پایان خواهید داد و شاهد این خواهید بود که آندو شروعی تازه را آغاز می کنند. به احتمال قوی بله شانس اینکه با هم ازدواج کنند زیاد است. تشکر از همراهیتون
شیرین : سلام و عرض احترام
وقت شما بخیر
روی تخت خودم نشسته بودم که مادرم با یه تخت ینفره و دراور چوبی سفید شیک بعنوان هدیه وارد شد که بنظرم زیبا اومد. و وقتی بیشتر دقت کردم متوجه نقوش کنده کاری شده تو کل تخت شدم. یه مقدار سایه روشن طوسی روشن لای نقشها بود(رنگ غالب سفید بود)دیدم شیکتر از چیزیه که تو نگاه اول دیدم. مادر و خواهر کوچیکم خیلی از بابت هدیه خوشحال بودن
با یه روتختی صورتی نو از جنس کتان ولی چروک که بهم گفت نوئه، فقط اتوش بزن. فکر کردم با دکور فعلی ست نیستن ولی قشنگن و میتونم کل وسایلمو تعویض وحتی کف اتاق رو پارکت کنم.(در واقعیت امکان مالیشو ندارم و توی خواب هم میدونستم اما انگار اگه میخواستم، میشد)
بعد، یجایی شبیه باشگاه دوست قدیمیم(دختر) رو دیدم (سالهاست خودمون قطع ارتباط کردیم و از جانب خودم میدونم که تمایلی به تجدید روابط گذشته ندارم) اندام و چهره ش زیباتر و جوونتر شده بود ولی از اینکه جوری که میخواسته موفق نبوده، راضی نبود
یهو دیدم با هم پشت در نشیمن خونمون هستیم (فکر میکنم برای صرف غذا اومده بود و میخواست بخاطر سالها دوری بیشتر باهم صحبت کنیم). و خواهر بزرگم که در واقعیت با من دشمنی داره داخل بود و با نفرت نگاهمون میکرد و قصد بدگویی داشت
بعد دوستم دستمو گرفت و آرنجمو نشون داد گفت چرا اینا اینجان؟ روی آرنجم یه تاول شفاف بود که داخلش حدود ۷-۸ بچه ماهی تزیینی کوچیک قرمز روشن شنا میکردن. تازه از تخم دراومده بودن. گفتم نمیدونم، احتمالا مادرشون وقتی حواسم نبوده روی پوستم تخم گذاشته
پیشنهاد کرد تاولو بترکونم و اونارو بریرم بیرون ولی خودم اهمیتی نمیدادم گفتم برای من زحمتی نیست، شاید بعد انجامش دادم(در واقع نمیخواستم تا مطمئن نشدم از کجا اومدن و اصلا ضرری دارن یا نه اینکارو بکنم)
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما آرزو دارد که شما شخصیتی قویتر و مثبت اندیشتر داشته باشید. او دعا کرده که معنویت شما قویتر باشد و اراده تان برای رسیدن به خوشبختی بیشتر باشد. او می خواهد که شما قدر خودتان را بدانید و بدانید که عشق او متوجه ی شماست و تمایل دارد که از شما حمایت کند. شما دوست دارید که مثل دوست قدیمی تان، نظرات و افکارتان را آزادانه و راحت بیان کنید. هرچند فکر می کنید که شاید این کار بی سیاستی و نشانه ی نابخردیست ولی با این وجود، سعی می کنید که در زندگی شخصی تان اقلا نظراتتان را راحت بیان کنید. شما تمایل دارید که قدرت و شایستگی شما برای احقاق حقوق و رسیدن به آرزوهایتان زیاد باشد و از اینکه زندگی شخصی تان دستخوش دخالت های دیگران قرار بگیرد و توانایی های شما را دست کم بگیرند ناراحتید. شما می خواهید حریم خصوصی تان حفظ شود؛ آرزوهای کوچکی که تمایل دارید به آنها برسید؛ برآورده شوند و دوست ندارید که شما را ناتوان و رنجور و ضعیف حساب کنند. آرزوهای شما مال شماست و کسی حق ندارد که شما را مجاب کند که از فکرشان بیرون بیایید و نباید بترسید که به خاطر این آرزوها، خواهرتان یا دیگران شما را مسخره کنند. تشکر از همراهیتون
sara : سلام وقت بخیر . متن پنهان بماند
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که کسی که با او آشنا شده اید؛ شخصیتی احساساتی و مسئولیت پذیر دارد و می خواهد به تعهدات خودش پایبند بماند. ولی او برای اینکه شروعی تازه داشته باشد؛ سعی می کند که اول بر موانعی که سر راهش وجود دارد؛ غلبه کند، استقامت داشته باشد و سخت بکوشد تا بتواند اهدافش را بدست بیاورد. شما معتقدید که او می تواند باعث موفقیت شما بشود و شخصیت او را دوست دارید. از نظر شما او موفق و با احساس است. شما می خواهید با او صمیمیت بیشتر و همفکری بیشتری داشته باشید و با هم برای آینده تان تصمیم گیری کنید. او ترجیح می دهد که در رابطه با شما اول کاملا مطمئن شود و خودش را هم قوی کند و بعد وارد فاز بعدی و صمیمیت با شما شود و نه اینکه اول با شما خیلی صمیمی شود و بعد متوجه شود که از پس پذیرفتن مسئولیت های خودش برنمی آید. تشکر از همراهیتون