کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تفنگ

اگر کسی خواب ببیند که تفنگ دارد، دوستی صالح و راستگو دارد که هیچ وقت به او خیانت نمی کند. اگر ببیند که تفنگ های زیادی دارد، با جمعی که صداقت و پاکی در رفتار و گفتار دارند، دوستی می کند. اگر تفنگ از دست او افتاد، دوستی را از دست می دهد که می توانست در سختی ها بر او متکی باشد. برای دختران جوان، تفنگ هدف و محبت و شوهر است؛ بخصوص اگر ببینند که با تفنگ کسی را هدف قرار می دهند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

100 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ft

Ft : سلام
ظهربودمن روزه بودم وقبل ازخواب دلم گرفته بود وبیادمرگ هم بودم.وهم بفکربرنامه نمایش حضرت زهرا قراره انجام بدیم خوابیدم وخواب دیدم جایی بودم شب بود وتیراندازی شد دوراز جونش به رهبرتیراندازی کردن و روزمین بودمرد.و۲نفرروموتور بودن. به من تیراندازی کردن خیلی باینکه میگفتم من بایدشهیدبشوم ولی صدمه ی ازتیرهای که به من زدن.نرسید رفتم پیش ماشین ورهبر- ولی خیلی ترس داشتم زنگ میزدم اقای شیخ که سریع خودشوبرسونه وهابی ها دارن میان وکشتن شده.اون دونفررسیدن پیش جنازه.جوری بودم که متوجه نشوند من همونینم که تیراندازی کردن به من. خودشون هم به بیخالی زده بودن که هیچ کاره ن .اومدن وماشین بردن ویک گیرسری به من دادن که موهات وخودت وجمع کن ومن نشستم یه گوشه ی روزمین تابقیه برسن ولی می جشیدم ازاتفاقی که افتاده

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۵۸:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما قلبی پاک دارید و می خواهید حضرت فاطمه س را الگوی خودتان قرار دهید. شما به این مسئله فکر می کنید که حاضرید در زمان سختی ها برای رهبر جانفشانی هم بکنید ولی این شرایط برای شما فراهم نخواهد شد. شما احساساتی قوی برای مبارزه در راه رسیدن به اهدافتان از خودتان بروز می دهید و هیجان زیادی از خودتان نشان می دهید ولی همکاران شما و روسایتان زیاد احساسات شما را جدی نمی گیرند. آنها می خواهند که شما افکارتان را متمرکز کنید و حواستان را جمع کنید و خونسرد باشید. متوجه ی خط آخر خوابتان نشدم که (می جشیدم از اتفاقی که افتاده ) یعنی چه. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۳:۵۹
Camelia

Camelia : با سلام و وقت بخیر
جمعه ۲۲ مرداد بعد از نماز صبح خواب دیدم با مادرم (از دنیا رفته) در نانوایی هستیم و قرار بود چهار عدد نان(۲ تا خودم و ۲ تا مادرم ) بگیریم ، در ابتدا نانوا گفت که فقط یک یا دو عدد نان می تواند بدهد ولی ما اعتراض کردیم و او بالاخره ۴ تا که هر کدام در یک پلاستیک پیچیده شده بود به ما داد و من یک اسکناس پنج هزار تومانی به او دادم بعد مادرم سوار ماشین خودش شد و قرار شد من هم ماشین خودم را بردارم و به او ملحق شوم ولی چون ماشینم خیلی دور، پارک شده بود تصمیم گرفتم تاکسی بگیرم که سریعتر برسم ، راننده تاکسی آقایی بین ۴۰ تا ۵۰ سال بود و یک عینک ته استکانی زده بود ، وقتی به ماشینم رسیدم به او گفتم که نگه دارد و خیلی اصرار کردم ولی او به راهش ادامه داد و گفت: برای مسافت کوتاه ، مسافر سوار نکردم و هرجا بخواهی میبرمت و الان در اتوبان هستیم و نمی توانم ، دور بزنم! من بهش گفتم جایی که می خواهم بروم ، دورست و زمینهایی هست که خارج از شهرست (در واقعیت هم زمین هایی از مادرم به ارث رسیده که خارج از شهر ست) ولی توجهی نکرد، در ادامه دیدم که او به بیراهه و کوچه و پس کوچه زد و فهمیدم که مرا دزدیده ولی سعی می کردم با آرامش با او برخورد کنم ، تا اینکه بالاخره ماشین را نگه داشت و هر دو پیاده شدیم و دیدم که خیلی عصبانی ست و با تفنگ ، یک یا دو تا تیر بطرفم شلیک کرد، به من نخورد ولی احساس کردم اگر بلند، داد بزنم ، می ترسد و فرار می کند و اینقدر بلند داد زدم که از خواب بیدار شدم!
با تشکر از شما.

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۸:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روح مادرتان شاد. او می خواهد به شما بگوید که شما به ثروت زیادی خواهید رسید و از هر جهت در امور مالی و مادی مرفه و خوب زندگی خواهید کرد. شما حقتان را خواهید گرفت و باید از این مبلغی که می گیرید برای مادرتان هم خیرات و صدقات بدهید و نه اینکه صرفا خرج خودتان کنید. شما زندگی بسیار مرفه و عالی خواهید داشت، با استفاده از تجاربی که کسب می کنید و با بینش قوی که دارید می توانید راحت زندگی کنید و اوضاع به نفع شما خواهد بود. عمر شما طولانیست و خیلی خیلی زیاد مانده که سفر زندگی تان به پایان برسد. شما اهدافی دارید که باید برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۵:۳۹
setarehzamani

setarehzamani : سلام پسرم ۹ سالشه ممنون از شما لطفا مخفی باشه

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۹:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما سعی می کند که با غرور و قدرت مضاعف کار کند تا نشان دهد که می تواند به بهترین صورت کارها را به پیش ببرد ولی باید دقت کند که خشم و عصبانیت خودش را به کسی بروز ندهد. باید رفتاری سرتاسر مودبانه و در آرامش کامل از خودش نشان دهد و اگر کسی او را تحریک کرد که عصبانی شود و از کوره در برود، او باید محتاط باشد و بسیار عاقل و سیاستمدارانه رفتار کند. چون عده ای سعی می کنند که کاری کنند که همسر شما عصبانی شود و نتواند اعصابش را کنترل کند. شاید او را تحریک می کنند که از او حرف بکشند و جوری او را تحت فشار می گذارند که همسرتان حرفهای ناگفته ی درون گلوی خودش را بیرون بریزد! در اینصورت شاید همسرتان چیزی بگوید که به ضرر خودش تمام شود. اما اگر او خونسرد و آرام باشد و فقط سرش به کارش گرم باشد و سیاستمدارانه رفتار کند، دشمنان شما هرگز نخواهند توانست حقوق شما را پایمال کنند و وقت و انرژی تان را به هدر بدهند. خواب شما 1261 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۵۱:۳۸
معصومه

معصومه : سلام وقت بخیر خواب دیدم تو حرم امام رضا بودم یه قبری تو محوطه حرم بود بدون ضریح( نمی دونم قبر کی بود) یه پارچه روش بود و یه چیزی زیر پارچه بود که روش اسم امام حسین نوشته بود بود من پارچه رو کنار زدم اون چیزی که اسم امام حسین روش نوشته شاید سنگ بود!برش. داشتم مثل اینکه نباید اونو بر می داشتم و مال حرم بود و همون یه دونه بود بعد فهمیدن که کسی اون چیزی که مثل سنگه اسم امام حسین روش بوده رو برداشته و من ترسیدم و میخواستم فرار کنم و بعد به خاطر همین خدام حرم باتفنگ شروع کردن شلیک کردن که این شخصی که اون سنگ رو از رو قبر برداشته بگیرن خیلی وحشتناک بود شلیک میکردن و دنبال من بودن و من میخواستم یه راه فرار پیدا کنم

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۳:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خوابتان به شما می گوید که حقیقت این است که زیارت امام رضا ع همان ثوابی را برای شما دارد که زیارت امام حسین ع و اصلا فرقی نمی کند که شما در مشهد باشید یا در کربلا یا در خانه ی خودتان. مهم این است که با خلوص نیت دعا بخوانید و قلبتان به ایشان معطوف باشد. این حقیقتی است که خیلی از مردم نمی خواهند بپذیرند و معتقدند که باید حتما در حرم باشید و زیارت کنید. اما امام رضا ع در خاک نیستند. روح ایشان در بهشت کنار ارواح پاک امام حسین ع و همه ی ائمه ی اطهار ع است. همان لحظه که شما قلبتان متوجه ی ایشان باشد و از صمیم قلب ایشان را بخوانید، ثواب زیارت ایشان را برایتان می نویسند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۱۴:۰۱
Yazdan

Yazdan : سلام خواب دیدم دوستم علی ( که به دلایلی بش مشکوکم و به دوستیش شک پیدا کردم) و برادرش توی خیابونشون بودیم و یه تفنگ بادی به من دادن و داشتم سعی می‌کردم باش هدف گیری کنم یه چیزی رو تفنگ یه میله کنارش بود که باید با اون مگسک رو تنظیم میکردی که بتونی هدف گیری کنی که خیلی سخت بود و یه صحنه دیدم بجای علی و و برادرش احسان دشمنم بود مثل اینکه دیگه تفنگ مال احسان بود و من همینطور داشتم سعی می‌کردم هدف گیری کنم و اون دوستانه داشت می‌خندید به سعی کردنم واسه هدف گیری یه صحنه دیگه دیدم همونجا محمد دوستم جفت پا به سینم ضربه زد و من اذیت شد و بش گفتم حالم خوب نیست و بهم گفتم میدونم رو سینت ضربه خورده درد داره به دوستانه داشت میگفت.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۸:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در شرایطی قرار گرفته اید که نمی توانید تشخیص دهید که تهدید اصلی که شما باید نسبت به آن هوشیار باشید، از جانب کدامیک از دوستانتان به شما می رسد. شما می دانید که خطری شما را تهدید می کند ولی این تهدید هنوز عملی نشده. شما محافظه کارانه با دوستانتان برخورد می کنید ولی باید بسیار هوشیار باشید تا آنها به شما ضربه نزنند و برایتان دردسر درست نکنند. قبلا شما به خاطر مسئله ای دلتان شکسته و ضربه خورده اید. بهترین کار این است که خودتان رفیق خودتان باشید و هرگز به هیچ احدی، زیاده از حد اعتماد یا تکیه نکنید. همیشه محافظه کارانه رفتار کنید و ساده دلی نکنید که بعدا ضربه بخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۳:۰۹
Zeinabiran

Zeinabiran : با سلام و احترام خدمت شما لطفا متن پنهان بشه

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۵:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. روح مادرتان شاد. او نگران شماست و دلش مثل همه ی مادران که فرزندانشان را دوست دارند، برای شما شور می زند. ولی شما فکر می کنید که او آمده تا جان شما را بگیرد و این اشتباه فکری شما باعث می شود که از او عصبانی باشید در حالی که عمر دست خداست و اگر بعد از 120 سال قرار باشد فوت کنید، باید فقط مسبب آن را خدای بزرگ بدانید نه مرحوم مادرتان. برای همین هست که تیر هوایی زده اید!! یعنی تقصیر مادرتان نیست. ضمن اینکه قرار هم نیست که فوت کنید. شما به جهاتی ناراحتید و این تیر اندازی ها خشم شما برای دفاع از نظراتتان است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۵۹:۳۱
Mona

Mona : سلام.تو خواب دیدم من و بابام تو خواب تویه خونه بودیم با یه مرد دیگه که من نمیشناختم که یه دزد از بالای خونه امد تو و با کلت اول اون مرده رو کشت بعد من و بابام رو تقریبا به هرکدوم چهارتاپنج تا تیر زد و از نزدیک، تیرها رو حس میکردم که به من میزد و تو حالتی بودم که میفهمیدم اطرافم چه خبره ولی نمیتونستم عکس العمل انجام بدم انگار تو کما هستم .بعد دیدم انگار تو جمعی هستیم تو همون خونه که تمام دخترای فامیل پدریم هستن یکی از خواهرشوهرام رو دیدم که دختر عموم هم هست پوستش کم کم کبود شد و سیاه بعد هم پوستش مثل پوست مار شد خیلی ترسناک گفتم چیکار کردی با خودت که بهم گفت خواستم مثل اون رفتار کنم(دختر عموی) دیگم رو میگفت نشون داد.تو هردو خواب خیلی ترسیده بودم و اینا رو توی یک شب دیدم پشت سر هم نمیدونم چه ربطی بهم دارن.ممنون

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۲:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی سعی می کند که افکار شما و پدرتان را کنترل کند و خصومت خودش را به شما ابراز کند. او سعی می کند که قدرت شما را از بین ببرد و مانع رسیدن شما به اهدافتان شود. شما برای این تغییرات بزرگی که در زندگی تان اتفاق می افتد آماده نیستید و احساس می کنید که شوکه شده اید. خواهر شوهرتان هم با استرس و فشار زیادی مواجه می شود و او تقصیر را گردن دختر عموی دیگرتان می اندازد که باعث شده که خواهر شوهرتان مثل او، مرتکب خطا و اشتباه شود. تعبیر دوم این است که خطر بیماری خواهر شوهرتان و خانواده تان را تهدید می کند. در اینصورت باید فورا بگویید به اندازه ی وسعتان برای سلامتی تان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید و مطلقا در اینکار کوتاهی نکنید و یا خست به خرج ندهید. انشالله با قربانی در هر دو تعبیر دفع شر و قضا بلا خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۹:۴۲
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی باشه

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۵۴:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به محدودیت ها و کم و کاستی های زندگی تان فکر می کنید. اهدافی دارید که می خواهید عملی شان کنید و جاه طلبانه به خاطر رسیدن به این اهداف تلاش می کنید تا مشکلاتتان را از بین ببرید. شما می خواهید امنیت داشته باشید و بر موانع و مشکلاتتان غلبه کنید. شما به موفقیت خواهید رسید ولی مشکلات مالی همچنان در زندگی تان مشخص و واضح هستند. شما حاضرید برای رسیدن به موفقیت تا جایی که می توانید بجنگید. می خواهید سفید بخت شوید، فکرتان به آرامش برسد. شخصیتی مهربان و دلسوز دارید ولی تمایل ندارید که احساستان را به هر کسی بروز دهید. شما برای رسیدن به آرزوهایتان دعا می کنید و متوسل به ائمه ی اطهار ع می شوید. حاجت روا خواهید شد و موفقیت های زیادی به زندگی تان راه خواهد یافت. انشالله هم ازدواج می کنید و هم پولدار خواهید شد. خواب شما 1493 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۱:۳۶
زهرا

زهرا : سلام وقت بخیر لطفا خوابم نمایش داده نشه


پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۸:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. بله. شما نسبت به این شخص احساس وابستگی می کنید و می خواهید قدرت و غرورتان را به او نشان دهید. سعی می کنید که قوی و مصمم و مستقل باشید ولی در عین حال نگران هستید که چطور باید این قدرت و توانایی تان را برای رسیدن به اهدافتان، درست به کار ببرید تا شانس و موقعیت خودتان را در رابطه با این شخص، از دست ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۷:۵۴
سمیه جهادی

سمیه جهادی : سلام وقت به خیر. خواب دیدم یکی از اقوام دو تا تفنگ و دو تا قابلمه بهم داد. تفنگ‌ها سبک بودند و من بازشون کردم داخلشون چند تا فشنگ بود. ممنون

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۳:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. فامیل شما نگرشهای متفاوتی را نسبت به موضوعی با شما مطرح می کند. شما قصد انجام کاری را دارید و برای رسیدن به اهدافتان هم عزمتان را جزم کرده اید و می دانید که هدفتان چیست. شاید شما عصبانی باشید که خواسته تان را بدست نیاورده اید ولی می توانید با قدرت و غرور از خودتان حمایت کنید و به خواسته هایتان برسید ولی باید سعی کنید که خشمتان را کنترل کنید و از کوره در نروید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۳:۱۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.