تعبیر خواب تفنگ
اگر کسی خواب ببیند که تفنگ دارد، دوستی صالح و راستگو دارد که هیچ وقت به او خیانت نمی کند. اگر ببیند که تفنگ های زیادی دارد، با جمعی که صداقت و پاکی در رفتار و گفتار دارند، دوستی می کند. اگر تفنگ از دست او افتاد، دوستی را از دست می دهد که می توانست در سختی ها بر او متکی باشد. برای دختران جوان، تفنگ هدف و محبت و شوهر است؛ بخصوص اگر ببینند که با تفنگ کسی را هدف قرار می دهند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ghazal : سلام شب گذشته خواب دیدم در محل ناآشنایی بودم جمعیت زیادی اونجا بودند یه کم فضای فیلم های تاریخی داشت یه بچه بود که عیسی مسیح بود به همراه مادرش. گروهی میخواستند بچه را از بین ببرند من و عده ای دیگه سعی میکردیم ازش محافظت کنیم.بعدش یه اسلحه داشتم شبیه کلت بود انگار پدرم بهم داده بود داشتم نشونه گیری میکردم از داخل سگک یه کمی تار دیده میشد.گفتم برم یه جایی که کسی نیست نشونه گیری کنم که کسی آسیبی نبینه رفتم انتهای یه راهرو و از سمت پنجره به سمت آسمون شلیک کردم ولی پنجره توری داشت و تیر به توری خورد و برگشت خورد تو سر یکی از دوستانم( دوست خیلی قدیمی که سالهاست هیچ ارتباطی باهاش ندارم) آسیبی ندید ولی خیلی درد داشت از شدت درد به من ناسزا گفت من ازش عذرخواهی کردم و او گفت می‌دونه که عمدی نبوده.سپاس از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به ریشه ی مسائل دینی و بنیان و اساس آن فکر می کنید و حقانیت حضرت عیسی مسیح ع را تایید می کنید. خرد و عقلانیت شما به این حقانیت گواهی می دهد و نسبت به کسانی که وجود ایشان را انکار می کنند احساس تهاجمی و خشمی درونی دارید. حتی اگر خودتان در عمل، جوری رفتار کنید که نشان دهید حضور و زنده بودن حضرت عیسی ع را درک نکرده اید، از خودتان هم عصبانی می شوید. علاقه ی شما به حضرت عیسی مسیح ع زیاد است و باید مراقب باشید که اخلاقتان را کنترل کنید و از کوره در نروید. دوست شما در خوابتان جنبه ها و شباهت هایی از خودتان نسبت به اوست که در بیداری، از آن جنبه ها خوشتان نمی آید. تشکر از همراهیتون.
hasta90 : سلام وقت تون بخیر. امروز صبح حدود ساعت ۸/۵ تا ۹/۵ صبح بود که خواب دیدم دختر بزرگم از جایی که ایستاده یا نشسته بود ( به نظرم ایستاده بود ) خیلی سریع کنار رفت بعد من ازش پرسیدم چرا اینجوری کردی؟ گفت ( اون شخص مورد نظر ) بالای سرم ( از سقف خونه ) یه اسلحه داره و سرم رو با اسلحه اش نشونه گرفته. ( این شخص با ما دشمنی داره و از طریق جادو و هر نقشه ی شومی سعی در از پا در آوردن ما رو داره که ما با کمک تعبیر شما و توکل بر خدا داریم مقاومت و غلبه میکنیم. گاهی برای انجام جادوهاش تو پشت بوم خونه امون هم یه کارایی میکنه... ) با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دعای جوشن کبیر بخوانید شر او از زندگی تان دفع می شود و آیت الکرسی هم زیاد بخوانید. دختر شما با توکل به خداوند بر این ملعون غلبه می کند و یک روز او تقاص کارهای زشتش را خواهد گرفت. تشکر از همراهیتون
Katusha : سلام بزرگوار،خسته نباشی؛پسرخواهرم ۱۸سالشه خواب دیده شب بوده تفنگی بزرگ با ۹۰۰هزار تومان خریده و خیلی این پول براش زیاد بوده که بابت خرید اسلحه بزرگ پرداخته یک ندای درونی بهش گفته که باید بره وبااین اسلحه کاری بکنه عین داشتن یک ماموریت؛بعد رفته سر خیابون نزدیک خونه شون مسجدبزرگی هم اونجاست میترسیده از ترس دستگیر شدن وبرای آینده ش سوپیشینه بشه ،خلاصه از این مسائل؛ولی القا میشده بهش که بروواون کاروبکن میره روبروی مسجدبزرگ محله و روبه آسمون شلیک هوایی میکنه جوری هم بوده که چند تیراول کوچیک وتیر آخر اندازه آرپیجی بوده انفجار وصدای بزرگ داشته میبینه مردم خیلی ترسیدن ودارن فرار میکنن اونم اسلحه تو دست میره که قایمش کنه دلشم نمیومده اسلحه رودور بندازه اما انداخته سطل آشغال پسری میبینه ومیپرسه این چیه واونم با سرعت پا به فرارمیزاره میره خونه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پسر خواهرتان از مسئله ای عصبانیست و می داندکه فقط با تغییر مسیر زندگی اش و با غرور و قدرت است که می تواند به خواسته اش برسد. او از سکوت خسته شده و نمی خواهد که دست روی دست بگذارد و بنشیند تا کارها خودبخود درست شوند. او می خواهد از خودش دفاع کند ولی باید مراقب باشد که از کوره در نرود و اوضاع از کنترلش خارج نشود. او هنوز برنامه ی درستی در زندگی اش ندارد و هدفش برایش مشخص نیست ولی می داند که روند کنونی، قطعا به ضرر اوست و از اینجهت می خواهد که شرایط را عوض کند تا به او و به کسی ظلم نشود. شاید رفته رفته خشم او بیشتر شود ولی در نهایت او تصمیم می گیرد که خویشتندار باشد و تا نهایت ممکنه عصبانیت خودش را ابراز نکند. با پوزش از تاخیر در تعبیر بدلیل بیماری. تشکر از همراهیتون
امیرحسین : سلام و احترام
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به مادرتان وانمود کنید که به ضرر خودتان اقدام می کنید و خواسته های خودتان را نادیده می گیرید تا او راحت باشد و حرف او را عملی می کنید ولی در عمل، کاری را انجام می دهید که به واقع خودتان صلاح می دانید. تشکر از همراهیتون
سروناز : خانم هراتي عزيزم من مطمعنم اوني كه دير چادر قايم شده بود و بهم شليك كرد خودش بود، يعني تعبير نداره اينجاش كه به مچ دستم تيرش خورد؟
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنیدکه در یک رابطه ی نامتعادل یا یک طرفه هستید و نگرانید که از پس انتظارات او برنیاید و یا به پای او نرسید. یا نگرانید که او شما را بیشتر از اینکه شما او را دوست دارید، دوست داشته باشید. مانند همان احساس خودتان که اخر خوابتان بیان کردید.
سروناز : سلام و صببخير، ديشب خواب ديدم
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایط تازه ای قرار می گیرید که فکر می کنید که زندگی تان دچار هرج و مرج شده. شما نگران هستید که کسی شما را درک نکند یا با شما صداقت نداشته باشند. شما نگران هستید که دنیای بدی پیش رو داشته باشید و با شما به صورت تحکمی و زورگویانه رفتار شود. می خواهید برای زندگی تان تصمیمات سخت و مهمی بگیرید و احساساتی شده اید. نگران نباشید. بگذارید او بیاید و از نزدیک او را ببینید و خونسرد با او تعامل کنید تا ببینید که در واقعیت چه حسی به او پیدا می کنید. خواب شما 935 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
Mina : سلام.خواب دیدم با پسرم که دو سالشه و داداشم هستم.یادمه با یک اسلحه کوچیک به پسرم شلیک کردم خورد به پهلوش انگار میخواستم بکشمش بعد پسرم افتاد به پشت رو زمین من یکم غصم گرفت فک کردم مرد ولی اون پاشد یکم تلوتلو میخورد اما بعد چندثانیه باز شد همون پسر شادومهربون همیشگیم باز به شکمش شلیک کردم که بمیره اما بازم پر انرژی بود.خون هم‌نمیومد فقط دیدم تو شکمش و پهلوش سوراخه و تیرتفنگو میدیدم.بعد خانمی از دوستان یه برگه بهم دادو گفت برو پیش اینها و اسم منم ببر.منم رفتم و دیدم توی یک محوطه دور تا دورش نردس هستم فکر کردم باید برای رد شدن از روی نرده ها بپرم چون در نداشت بعد یک پیرمرد که عصا داشت رو دیدم داره از پله ها میاد پایین با خودم گفتم این چحوری اومده پیره نمیتونه بپره که ازش پرسیدم بالا در داشت گفت اره و اشاره کرد به سمت بازشوعه نرده ها.
فریبا هراتی
: سلام. شما شاید به خاطر مشغولیت های زیاد و وظائف سنگینی که دارید کنترل و اختیار اعصابتان را گاهی از دست می دهید و با پسر کوچکتان بدرفتاری می کنید. او گریه می کند احساساتش جریحه دار می شود ولی بعد دوباره زود یادش می رود. اما شما باید به جای ادامه ی این روند؛ سعی کنید که خودتان را از بار مشکلاتتان خالی کنید و به این طفل معصوم بدرفتاری نکنید. تدریجا" ادامه ی این روند باعث می شود که کم کم او همه چیز را به یاد بیاورد و آنوقت شما را بعنوان یک مادر دیکتاتور خواهد شناخت. پس برای جلوگیری از این معضل باید سعی کنید که خردمندانه هر کاری را از راهش انجام دهید. هیچ مشکلی نیست که راه حل نداشته باشد و قطعا در این میان مظلومتر از فرزند شما هم هیچ کسی نیست. بارهای عاطفی خودتان را سر او خالی نکنید. شما می توانید مشکلاتتان را حل کنید کافیست بخواهید. با پوزش از تاخیر در تعبیر بخاطر ابتلا به امیکرون. تشکر از همراهیتون
Shoka : بزرگوار درمورد خانه تو خوابم اضافه کنم که نقشه خانه و طراحی داخلش به سبک مدرن بودو سقفی بلندو مخروطی شکل که از تیرآهن درست شده بود داشت و انگار سر مخروطی سقف دیزاین مشکی داشت .
فریبا هراتی
: شما آرزوهای بلندی در زندگی تان دارید و ایده های زیادی هم برای بهبود زندگی تان خواهید داشت. مدرن و امروزی و متمول هستید و اجازه نمی دهید که کسی از رویاها و آرزوهایتان یا نقشه هایتان برای بهبود زندگی تان با خبر شود. تشکر از همراهیتون
Shoka : خانم هراتی رو اضافه کنم خانمی که تو خوابم فریاد میزد خیلی فریادهای وحشتناکی رو به آسمان داشت و صداش تا سقف خونه که سقفی بلند داشت هم میرسید
Shoka : سلام وقت بخیر من امشب این خواب رو دیدم نمیدونم شب ۴ رمضان میشه یا ۵ .ولی اینقدر از خوابم ترسیدم که نتونستم بخابم و الان تو سایت نوشتم .خواب دیدم در یک مکانی بودیم ی خانه بزرگ که چندین اتاق و واحد مجزا داشت گروهی حمله کردند(همه مرد بودند) .چند نفر زن و دختر که اونجا بودیم فرار میکردیم و از ترس پنهان میشدیم بعد اون گروه انگار به زنها و دخترا کاری تداشتند و فقط مردها رو دستگیر کرده بودند بعد تیراندازی کردند و یادم نیست یک مردیا دومرد رو کشتند وقتی صدای تیر تو خونه اوند یک زن و دختر که انگارکس نزدیک اونا رو کشته باشند فریاد زدند رو به آسمان و من انگار حس میکردم به اون زن و دختر نزدیکم اصلا یادم نمیاد چه کسی رو کشتند شاید درخواب همسرم رو کشته بودند و مادرو خواهرش فریاد میزدند من خیلی ناراحت بودم ولی سعی میکردم خودم رو کنترل کنم بعد مثل این بود که این صحنه ها برای یک فیلم برداری بوده و همه چی قطع شد و انگار اون زنها بازی میکردند همه بلند شدند و رفتند طبقه بالا .طبقه بالا مادرم نشسته بودمن هم با فاصله از مادرم روی مبل نشستم مثل اینکه مادرم بزرگتر اون جمع بود و همه کنارمادرم آرامش داشتند و حس امنیت میکردند.من احساس کردم بیرون خونه بارون میادو شب هست ولی خودم بارون رو ندیدم فقط مادرم رو به دخترم که خانم ترو عاقلتر از سن الانش بود کردو با لبخند گفت ظرفهارو برام نشستی منکه کنار دخترم نشسته بودم دستی به موهای بلندش کشیدم وگفتم اون موقع نمیشد ظرف بشوره چون اب برای خونه های دیگه میرفته و اب بقیه جاها کم میشد الان اب با فشار میاد میتونه بشوره .دخترم اینجور که نشسته بود از من بلندتر بود و گردنی زیبا و کشیده داشت .بعد حس میکردم برادربزرگم که بعد فوت پدرم کارهاش رو به دست گرفته از پله ها داره میاد بالا سمت ماو تو خواب اصلا یادم نمیاد لباس های که تن بقیه بود چه رنگی بودنمیدونم مشکی بودیا نه .خانم هراتی بزرگوار وقتی از خواب بیدار شدم ساعت ۲:۴۰ دقیقه شب بود .و خیلی ترسیدم بعد بیدار شدنم .صدقه هم دادم .نمیدونم این خوابم چه معنی داره ولی قبل ازاینکه به خوابم موضوعی دررابطه با جنگ و تیراندازی و کشتن میخوندم نمیدونم میتونه ربط داشته با شه یا نه .ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران هستید که بخاطر این که متمول هستید؛ در بخشی از زندگی تان، شخصیت تان را زیر سوال ببرند و بخواهند بدانند که چطور به رفاه و ثروت رسیده اید و این به شما استرس می دهد. هر چند که بیشتر نگران همسرتان هستید تا خودتان. با مشاهده ی ورشکسته شدن یا مورد سوال قرار گرفتن اشخاصی که در کارشان موفق بوده اند، از اینکه زندگی شما مورد توجه کسی قرار بگیرد نگران هستید که مبادا ثروت و دارایی تان را از شما بگیرند. اما خوب این خوابتان به این معنی نیست که این مسائل در زندگی واقعی تان هم اتفاق بیافتد. بلکه شما فقط دوست دارید که درکتان بالاتر رفته و برای هر شرایطی آماده باشید. شما سعی می کنید که مدرن و امروزی و خردمندانه فکر کنید. شما در ناز و نعمت زندگی می کنید در حالی که در جامعه خیلی از مردم با سختی ها و مشکلات و فقر زیاد دست و پنجه نرم می کنند. مادر شما می خواهد که دخترتان خردمندانه تر از همیشه رفتار کند و برای آینده اش برنامه ریزی کند تا خیال مادرتان از جانب او هم راحت شود. دختر شما شخصیتی خردمند و فرهیخته از خودش نشان می دهد و شما به او افتخار می کنید. ممکن است بخشی از خوابتان هم مربوط به مطالعه شما قبل از خواب بوده و بازتاب افکار شما در بیداری باشد. تشکر از همراهیتون.