کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تپه

اگر کسی در خواب دید بر بالای تپه ای ایستاده است به عزت و بزرگی می رسد. اگر تپه در ملک خود او بود، از اموال خود بهره کافی می برد. اگر دید بر ملک کسی دیگر روی تپه ایستاده، از صاحب آن ملک به او منفعت می رسد.

اگر دید از بالای تپه او را به سمت پایین انداختند، از جانب شخصی که او را به پایین انداخته بی حرمت و بی آبرو شده و یا زیان مالی می بیند. اگر دیدید که بر تپه ای ایستاده اید که گرد شما را آتش گرفته، در شرایطی که احتمالا برای دیگران مخاطره آمیز است امنیت می یابید. اگر از تپه پایین آمدید، تنزل مقام می یابید و اگر از تپه بالا رفتید، به دشواری و صعوبت کاری را انجام می دهید. نشستن پایین تپه، حسرت و اندوه است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

30 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم خسته نباشید

خیلی ممنونم بابت تعابیر زیباتون

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۳:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این کار به نفع شما نیست عزیزم. مغازه تان را نفروشید. نعنا آرامشی است که پیدا نمی کنید. کنده ی درخت هم در خوابتان به این اشاره دارد که جلوی پیشرفتتان گرفته می شود. حتی پرتقالهای خراب به ضرر مالی شما اشاره دارند. اینکار را نکنید!!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۷:۵۲
Yasi

Yasi : سلام خانم هراتی عزیز دیشب خواب می‌دیدم با یه نفر یادم نیست کی بود دست همو گرفته بودیم و از یه جایی مثل تپه یا یکم بلندتراز تپه می پریدیم و هیچ آسیبی نمی‌دیدم میگفتم چقدر قبلاً میترسیدم از بلندی بپرم و یه حالت تفریح بود برام و شاید دو یا سه بار اینکارو انجام دادم

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۱:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که دل و جرات داشته باشید، ریسک کنید، بر موانع زندگی تان غلبه کنید و به سمت اهدافتان حرکت کنید. شما می خواهید که زندگی تان را تغییر دهید و مطمئن هستید که موفق می شوید و اینکار به شما احساس مثبتی می دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۴۷:۲۶
Maryam

Maryam : با سلام و خدا قوت ، ديشب خواب ديدم در صحراي خيلي بزرگي هستم و منظره صحرا را از دور مي ديدم شبيه صحراهاي سافاري ( كه ماشيناي آفرود هستندو فكر كنم كه ايران هم نبودم)(توي صحرا هيچ خار و خاشاكي هم نديدم و خيلي پهناور بود) و من پياده اين ور و انور مي رفتم كه رسيدم به بالاي تپه اي شني كه شيب خيلي تندي به سمت پايين داشت وجاي ماشينهاي زيادي روي اون سراشيبي ديده ميشدو من داشتم فكر مي كردم كه پايين رفتن از ان خيلي سخته كه يه دفعه به ذهنم رسيد كه از آن سر بخورم و عين آب خوردن و بر عكس تصورم خيلي راحت مسير رو طَي كردم و سر خوردم و اومدم پايين و از اينكه اينقدر راحت اينكار رو انجام داده بودم خوشحال بودم . ممنون ميشم تعبيرش رو بفرماييد.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۴:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در مورد مسئله ای احساس بی یاوری و تنهایی می کنید و از درون احساس خشک و خالی بودن دارید. شما می دانید که خیلی از مردم هستند که مثل شما با مشکلات احساسی روبرو شده اند و خاطرات و تجارب آنان برای شما در ذهنتان زنده می شود. اما شما به جای اینکه بخواهید به منفی بافی ها ادامه دهید، تصمیم می گیرید که سخت نگیرید و به جای مبارزه و کلنجار رفتن با مشکلات، بگذارید هر چه می خواهد بشود، بشود و خونسرد و بی خیال همه چیز می شوید و این خیلی به نفع شما تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۰:۳۷
سودابه عباسی

سودابه عباسی : با سلام خانم هراتی عزیز ،3ماه پیش خواب دیدم به همراه آقایی (که 2سال پیش باهاشون آشنا شدم برای ازدواج ولی از طرف ایشون اقدام خاصی صورت نپذیرفت و ادامه آشنایی پیش نرفت اما از هم بیخبر هم نیستم ولی انگار قصد جدی از طرف ایشون برای ازدواج وجود نداره و فقط هر از گاهی پیام میدن تا از شرایط من مطلع باشند )به محل کار ایشون به تهران رفتیم بخشی از راه رو با مترو رفتیم و بخشی رو از اتوبان با ماشین،انگار محل کار ایشون به جای دورتری انتقال پیدا کرده بود مسیر از یک دشت سرسبز می‌گشت و محل کارشون ساختمانی بالای تپه سبزی بود و برکه آب زیبایی هم در اون دشت سبز بود به بالای تپه داخل ساختمان اداری رفتیم ایشون هم مدام غر میزد و ناراحت بود که محل کارم دور شده و رفت و آمد برام سخت شده ولی من مدام به ایشون دلداری میدادم. من به کارگزینی محل کار ایشون پیشنهاد دادم که یه ماشین پاترول در اختیارش بگذارند برای سهولت در رفت و آمد و انگار استقبال هم شد بعد نمیدونم یکمرتبه چطور شد که اون ساختمان تبدیل به محل کار سابقم شد ( من در حال حاضر بیکارم و خیلی دلم میخواد به محل کار سابقم برگردم) بعد دیدم همه همکارهام آنجا هستند یکی از همکارهام رو که الان رئیس بخش کارگزینی هستن رو دیدم که لباس زنانه پوشیدن و سوتین بستن وارد اتاق شدن اینکار از این اقا که آقای جدی هستن برام خنده دار بود من زمانی که ایشون وارد شدن از جا بر خواستم به نشانه احترام ولی سایر همکاران اعتنایی به آمدن ایشون نداشتن بعد ایشون گفتن که از صحنه تمرین تئاتر میان و دلیل این پوشش این بوده ایشون هم کلی من رو تحویل گرفتن و با من سلام و احوال پرسی گرمی کردن بعد این جا بود که از خواب بلند شدم با تشکر از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۲۴:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سلام. شما می خواهید از شرایط او با خبر باشید. او در ابتدا می خواسته که زود به هدفش برسد و ناخوداگاه عجولانه در ارتباط با شما به پیش می رفته و بعد که شناخت بیشتری از شما پیدا کرد، باز هم می خواسته که کنترل زندگی اش را به دست بگیرد و شرایط بین شما را واگذار به تقدیر نکند. می خواسته که اصالت و ابتکار به خرج بدهد و در این راه شما هم از او تبعیت می کردید تا زودتر نسبت به هم شناخت پیدا کنید و ازدواج کنید. اما بعد از مدتی او احساس کرده که شرایط او برای رسیدن به موفقیت، دورتر و غیر قابل دسترس تر شده اند. شاید او احساس می کرده که مثلا هزینه ها برایش سنگین تر شده اند یا امکانات ازدواج سخت تر شده است و شما دعا کرده اید که او شرایط بهتری پیدا کند. حالا او در شرایط بهتریست و با قدرت و تسلط و پرستیژ بیشتری کنترل کارها را در دست دارد ولی با این وجود، باز هم معتقد است که ازدواج در شرایط حاضر صحیح نیست. اما اینکه دیده اید آن ساختمان تبدیل به محل کار سابقتان شده، به این معنی است که شما احتمالا در ارتباط با او به جایی نخواهید رسید همانطور که در ارتباط با کارتان هم موفق به این نبودید که کارتان را حفظ کنید. در واقع خواب شما سعی می کند که مقایسه ای برای شما بین گسترش رابطه تان با او و ارتباط شما با کار سابقتان را برایتان به تصویر بکشد. شما در ضمیر ناخودآگاهتان می دانید که نسبتا" امکان گسترش رابطه تان وجود ندارد. رئیس بخش کارگزینی در محیط کار سابقتان در زندگی اش با مشکلاتی مواجه است که دیگران با وجود ریاست او، برایش خیلی اعتبار و احترام قائل نیستند. تئاتر در خواب در واقع موازی زندگی او در بیداریست و شاید خواب به شما می گوید که امکانات آقای دوست شما نیز چیزی در آن حد است و آنقدر نیست که بخواهد بگوید که اقتدار یا توانایی دارد که هر زمان که خواست بتواند با شما ازدواج کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۱۱:۱۳
Sahay

Sahay : سلام. وقتتون بخیر... خواب دیدم سه تا از همکارام تو محل کار به ردیف کنار هم پشت سیستم نشستن و دارن کار میکنن و صحبت میکنن.. یکیشون پسریه که من بهش علاقه دارم و یکی دیگه دختریه که من فکر میکنم به اون پسر نظر داره ولی مطمئن نیستم، بین این دو تا هم یکی دیگه از آقایون همکارمون نشسته... اون پسر به هیچ عنوان صبح سرکار نمیاد ولی تو خواب شیفت صبح گرفته بود. منم تو خواب به خودم همینو گفتم که این پسر شیفت صبح اومده و الان باهم شیفت دارن. بعد دختره رو دیدم که پشت یک میز نشسته و جلوش سوسیس خورد شده بود، انگار میخواست یه غذایی با سوسیس برای ما درست کنه... من پشت میزم نشسته بودم. برای یک لحظه اون پسر را با یه لباس متفاوت دیدم با یه شلوار جین کم رنگ و پیرهنش رو دقیقا یادم نمیاد فکر کنم یه تیشرت سفید تنش بود پیش خودم گفتم بالاخره شلوار پارچه ای کرم رو عوض کرد.... بعد من میخواستم سوسیس بخرم و سوسیس بندری درست کنم ولی پیش خودم فکر کردم که اون دختره داره درست میکنه دیگه من نباید درست کنم، اما فکر میکنم بالاخره یه نفر رو فرستادم که بره سوسیس بخره... بعد من با اون دختره رفتیم یه جایی که پر از تپه های سرسبز و کم ارتفاعه.. مادرم هم اونجا بود... داشتیم در اونجا قدم میزدیم... من یکم ترسیده بودم فکر میکردم ممکنه از تپه ها بیفتیم پایین... بعد برگشتیم من به اون دختره گفتم حیف شد عکس نگرفتیم کاش یه بار دیگه بریم... اونم استقبال کرد، من از اینکه بخوایم آژانس بگیریم و پول آژانس بدیم، یکم مردد بودم که بازم بریم یا نه.. ولی بالاخره آژانس گرفتیم و اون دختره از من ۲۴ هزارتومن پول گرفت به راننده داد، وقتی رسیدیم به نظرم اون تپه ها یکم تغییر کرده و دیگه خیلی زیبا نبودن، به سبزه ها دست میزدم و میگفتم اینها چند ساعت پیش این شکلی نبودن قبلا قشنگتر بودن.. ولی ما باز هم عکس نگرفتیم و برگشتیم.... ممنون میشم تعبیر بفرمایید.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۵:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کسی که به او علاقه دارید می خواهد شروعی تازه داشته باشد و سخت می کوشد تا به اهدافش برسد. خانم همکارتان به روابط عاشقانه با آقای همکارتان فکر می کند و مسائل را مورد پردازش قرار می دهد. شما فکر می کنید که می توانید احساسات عاشقانه تری نسبت به او، داشته باشید ولی با این وجود، اگر آقای همکارتان به این خانم احساسی نشان دهد، شما نمی خواهید که با او وارد رابطه ای شوید. در نهایت شما و این خانم سعی می کنید که عاقلانه نسبت به مسائل عاطفی نگاه کنید و شرایط تان را مورد بررسی قرار دهید. شما می خواهید که تصویر ذهنی قوی ای نسبت به این زمان در ذهنتان حفظ کنید. شما اعتبار بالایی برای رسیدنتان به موفقیت در رابطه با عشق نسبت به این آقا، برای خودتان قائلید و می خواهید قطعا به شادی و موفقیت برسید. ولی بعد از مدتی که به این خاطرات مجددا فکر کنید، می بینید که اصلا عشق شما بر مبنای درستی نبوده و در آینده مثل الان فکر نخواهید کرد. چیزی که امروز به نظرتان می رسد، فردا اصلا به چشمتان هم نمی آید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۲:۰۷
Sahay

Sahay : خواب دیدم سه تا از همکارام تو محل کار به ردیف کنار هم پشت سیستم نشستن و دارن کار میکنن و صحبت میکنن.. یکیشون پسریه که من بهش علاقه دارم و یکی دیگه دختریه که من فکر میکنم به اون پسر نظر داره ولی مطمئن نیستم، بین این دو تا هم یکی دیگه از آقایون همکارمون نشسته... اون پسر به هیچ عنوان صبح سرکار نمیاد ولی تو خواب شیفت صبح گرفته بود. منم تو خواب به خودم همینو گفتم که این پسر شیفت صبح اومده و الان باهم شیفت دارن. بعد دختره رو دیدم که پشت یک میز نشسته و جلوش سوسیس خورد شده بود، انگار میخواست یه غذایی با سوسیس برای ما درست کنه... من پشت میزم نشسته بودم. برای یک لحظه اون پسر را با یه لباس متفاوت دیدم با یه شلوار جین کم رنگ و پیرهنش رو دقیقا یادم نمیاد فکر کنم یه تیشرت سفید تنش بود پیش خودم گفتم بالاخره شلوار پارچه ای کرم رو عوض کرد.... بعد من میخواستم سوسیس بخرم و سوسیس بندری درست کنم ولی پیش خودم فکر کردم که اون دختره داره درست میکنه دیگه من نباید درست کنم، اما فکر میکنم بالاخره یه نفر رو فرستادم که بره سوسیس بخره... بعد من با اون دختره رفتیم یه جایی که پر از تپه های سرسبز و کم ارتفاعه.. مادرم هم اونجا بود... داشتیم در اونجا قدم میزدیم... من یکم ترسیده بودم فکر میکردم ممکنه از تپه ها بیفتیم پایین... بعد برگشتیم من به اون دختره گفتم حیف شد عکس نگرفتیم کاش یه بار دیگه بریم... اونم استقبال کرد، من از اینکه بخوایم آژانس بگیریم و پول آژانس بدیم، یکم مردد بودم که بازم بریم یا نه.. ولی بالاخره آژانس گرفتیم و اون دختره از من ۲۴ هزارتومن پول گرفت به راننده داد، وقتی رسیدیم به نظرم اون تپه ها یکم تغییر کرده و دیگه خیلی زیبا نبودن، به سبزه ها دست میزدم و میگفتم اینها چند ساعت پیش این شکلی نبودن قبلا قشنگتر بودن.. ولی ما باز هم عکس نگرفتیم و برگشتیم....

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۰:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۵:۰۹
Mohammad

Mohammad : سلام.من متاهل هستم و دیشب خواب دادم به همراه مامانم میخواییم بریم خواستگاری دختر یه فرد پولدار تو شهرمون ولی چون هماهنگ نشد تو روستامون به اتفاق برادرم از یه تپه ای بالا رفتیم که همون اول تپه چندتا پیرمرد نشسته بودند و همزمان با ما سه دختر ناشناس هم داشتن از تپه بالا می اومدن و من دقت کردم که یه شلوار زنانه گلدار گشاد پام بود و با خودم گفتم کاش جلوی این دخترها یه شلوار بهتر پوشیده بودم و وقتی به بالای تپه رسیدیم توی آسمون یه منظره خیلی خوشگل که ابری زیبا به همراه گلزار بود دیدم و گفتم کاش دوربین عکاسی اورده بودم عکس میگرفتم.ممنونم

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۵:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به ثروت زیاد برسید و سعی می کنید با همین امکاناتی که دارید، بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید، خردمندانه و عاقلانه رفتار کنید و کم کم ثروت های زیادی را بدست بیاورید. شما باید مراقب باشید که بعد از اینکه انشالله ثروتمند شدید، به دنبال خوش گذرانی های افراطی نروید و خودتان را دست کم نگیرید، و موقرتر و مردانه تر رفتار کنید. شما آینده ای روشن خواهید داشت و چشم انداز موفقی در زندگی تان بدست خواهید آورد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۰:۳۵
محمد

محمد : مطلب قبلی به اشتباه ناقص فرستاده شد.خواب دیدم که قصد سفر به یک کشور خارجی رو دارم و چندتا از همسایه ها هم بهم پول داده بودند که براشون سوغاتی بخرم از جمله یک خانمی که بهم پول داده بود و تو خیابون جلوی خونه کلی ازم تشکر کرد و بعدش رفتم سمت یه تپه ای و در حالیکه دوتا کاغذ که انگار مدرک خاصی بود توی دستم بود تند از تپه بالا رفتم و دوتا دختر هم داشتن بالا میرفتن و زیر چشمی بمن نگاه میکردند و میخندیدند و من از اون دوتا دختر سبقت گرفتم و رسیدم بالای تپه و به راه خودم ادامه دادم ضمنا توی راه یه آقای کچلی که قیافه اش مثل جف بزوس(ثروتمندترین مرد جهان)بود رو توی راه دیدم که داشت بر عکس من از تپه پایین میرفت و کمی با هم سلام علیک کردیم.ممنونم

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۵:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی امروز شما دچار هرج و مرج شده و تعادلی در آن وجود ندارد. شما می خواهید چشم انداز تازه ای از زندگی تان بدست بیاورید و یک تغییر اساسی در زندگی تان بوجود بیاورید. شما دوست دارید که در زندگی تان پیشرفت کنید ولی در دستیابی به اهدافتان با مشکلاتی مواجه می شوید. اراده تان بالاست و می خواهید که جاه طلبانه مشکلات خودتان و دیگران را حل و فصل کنید. شما حاضرید برای رسیدن به اهدافتان پول خرج کنید و شکست و عدم موفقیت دیگران در این راه، مانع از این نمی شود که شما از تصمیمتان منصرف شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۵:۴۸
abas

abas : عرض ادب .خواب دیدم که اینقار به اب گرمی داریم میریم و تو راه یه دیوار یا تپه ای بلند هیست که ما براردرام از اون دیوار تپه که نگاه میکنیم یه شهر سر سبز پاین بود و تپه را رد کردیم و رسیدیم شهر که یه منزل که زیر زین مانند بود گرفتی دور هم تشستبم رهبر سید علی خامنه ای هم هست و تو یه اتاق کلا با خانواده و ایشون هی میمگن و میخندن و به خانما میکن سفره را باز کنید نهار بخوریم که از طرفی هم احصاص میونم سر سفره نشسته داره نهار میخوره

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۱:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید به آرامش برسید و از شما حمایت شود. شما در زندگی تان به مقام رسیده و موقعیت خوبی بدست می آورید ولی در نظر دارید که به ثروت و رفاه بیشتری برسید و در ذهنتان می دانید که باید از رهبر فرمانروایی و اطاعت کنید تا حمایت ایشان را داشته باشید. شما هم از ایشان حمایت می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۰:۱۶
زهره

زهره : سلام طاعات قبول درگاه حق. در خواب دیدم که در جایی خیلی سر سبز و در روی بلندی با پدر و مادرم رفتیم و از اون بلندی لذت می بردیم ناگهان احساس کردم زمین تکان های شدیدی می خورد به گونه ای که اون بلندی سرسبز و سنگی که من روی آن نشسته بود جابجا می شد ولی من هیچ تکان نمیخوردم و پدرمو هم در آن طرف تر قرار داشت که اصلا آن را احساس نمی کرد و من آن را می فهمیدم به گونه ای که آن تکان ها من را که روی بلندی بودم مثل سرسره بالا و پایین می شد ولی من راحت روی آن نشسته بود فقط کمی جابجا می شدم بر اثر آن تکان ها. ممنونم التماس دعا

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۸:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما ایمانتان قویست و مثبت اندیش هستید. به خاطر همین هم هست که در بالاپایین های اجتماعی و تکان های شدید اجتماعی و در شرایط سخت، شما امید و توکلتان به خداست و می دانید که او همیشه از شما حمایت خواهد کرد. مومنان هرگز از هیچ چیز و هیچ کس نمی ترسند چون می دانند که عاقبت همه کارها بدست خداست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۶:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.