کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تکه تکه شدن بدن (مثله کردن)

هر وسیله‌ای از اجزایی تشکیل شده است که بدون هر یک از اجزای خود عملکرد مناسبی نخواهد داشت بدن انسان نیز بمانند هر شی دیگر از اجزا و اندامی تشکیل شده است که جدا کردن آن‌ها بر عملکرد آن تأثیر گذار است. دیدن تکه تکه شدن بدن در خواب که می‌تواند در اثر تصادفات رخ دهد یعنی جدا شدن همه اجزای آن و تعبیری که می‌توان برای آن بیان کرد به این صورت است که اگر بدن خود را تکه تکه شده دیدید ارتباطات و هماهنگی‌های میان زندگیتان از بین خواهد رفت.

تعبیر خواب جدا کردن اعضای بدن
ابن سیرین: اگر بیند که اندام‌های او بریده بود یا از تن او بیفتاد دلیل که به سفر رود وخویشان او پراکنده گردند اگر بیند که اندام خویش می‌برید وپراکنده می‌کرد دلیل که اهل بیت وخویشان خود را در شهرها پراکنده کند.

درکتاب سرزمین رویاها آمده است: بعضی از اعضای بدن شما را جدا می‌کنند: یکی از عزیزانتان را از دست می‌دهید.

تعبیر خواب بریدن گوشت بدن
مطیعی تهرانی: اگر ببینید که گوشت بدن خود را می‌برید نفعی عاید شما می‌شود و چنانچه دیگری گوشت شما را می‌برد از شما به او سودی می‌رسد که خودتان راضی نیستید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

16 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Aliteza

Aliteza : باسلام و عرض احترام و ارزوی سلامتی
دیشب خواب قاطی دیدم و ام که مسلمه ناراحت بودم و از دست دادن چیزی ناراحت بودم و در خواب خودم تلقین میکردم که عیب نداره ولی تو دلم شاکی بودم خواب دیدم بدن من را همراه بدن تنها خواهرم بدون سر و قسمتی های از از اعضای بدن اصلا نبود ولی بقیه اعضا هم لباس رنگی بر تن دارن داخل یخچال شبیه یخچال بستنی فروشان انداختن و یک نفر به من میگه میان میبرن یخچال هم تو زمینی بود که بغلش خاکبرداری کرده بودن ،بعدا هم دیدم رفتیم خانه قدیمی خاله ام که زنده است تو حیاطش بچه ها بالای دیوار گیر کرده بودن میخواستیم بیاریمشون پایین تو حیاط برادر و خواهر من بودن با پسرخاله و دختر خاله هام

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۸:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. تشکر. شما و خواهرتان احساس می کنید که هیچ جریان و ایده ی فکری مثبتی در زندگی تان نیست و پیشرفتی در زندگی تان نمی کنید. شما عصبانی هستید و نیاز دارید که خونسرد باشید. هر کدام از بدنها که سر نداشته چه مربوط به شما و خواهرتان، بیانگر این است که شما از فکرتان برای حل مشکلاتتان استفاده نمی کنید و خرد و عقلانیت کافی در زندگی تان بکار نمی برید. شما باید سعی کنید که دقت بیشتری داشته باشید. هر جور که شما را رنگ می کنند و هر جور که می خواهند که رفتار کنید، همان رفتار را از خودتان نشان می دهید و وانمود می کنید که حالتان خوش است. اما شما فقط دارید به خواسته های کسی زندگی می کنید که فکرش مدرن نیست و شما را در پس زمینه ی ذهنش با افکار قدیمی و اشتباه خودش زندانی کرده است. دلتان به این خوش است که شرایط شما عوض می شود... یکی می آید و زندگی تان را عوض می کند. شما می خواهید به دنبال اهداف و آرمانهای خودتان در زندگی بروید و بر موانعی که سر راهتان است غلبه کنید. شما و خواهر و پسر خاله و دختر خاله هایتان همگی تقریبا شرایطی مشابه دارید و مجبورید با افکاری قدیمی و دمده کنار بیایید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۵:۲۲
Bita

Bita : سلام و عرض ادب ...من حدوداي ساعت ٥ خواب ديدم پسرم با مشورت دختر عموش يه پسره ي جوون رو كه تير خورده بود قبل از اينكه بميره تيكه تيكه كرده بود...پسرم و دختر عموش هر دو يازده ساله هستن...منم از ترس اينكه قتل به گردنش نيفته مي خواستم تيكه هاي جسدو يواشكي بندازم سطل زباله و خيلي توي خواب آشفته و پريشون بودم و هي دعواش مي كردم كه چرا حرف دختر عموتو گوش كردي...تيكه هاي جسد وقتي جمعشون كردم به اندازه ي تيكه هاي بدن گوسفند شده بود...ممنون ميشم تعبيرشو بهم بگيد.

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۷:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. پسر شما سعی می کند که کاری را انجام دهد ولی در انجام آن موفق نمی شود. او مجبور است که از انجام اینکار منصرف شود ولی از نظر احساسی، تحت تاثیر حرفهای دختر عمویش، احساس از هم گسیختگی می کند. شما از اینکه او ساده لوحی از خودش بخرج بدهد و تحت تاثیر این شکست افکار منفی به ذهنش خطور کند، سعی می کنید که اشتباهات او را رفع و رجوع کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۳۶:۰۴
حسین

حسین : سلام . خواب دیدم یکی در حال قطعه قطعه کردن آدماس مثل قصابی و بعد منو دنبال میکرد نه چهرشو یادمه و نه میشناختمش .

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا خوابتان را همیشه در بخش دیدگاه ثبت کنید و نه زیر کامنت کاربران دیگر! شما از اینکه کسی با بی رحمی، انسانها را از نظر احساسی تکه تکه کرده و شخصیت آنها را تحقیر و تخریب کند منزجرید و نمی خواهید اجازه دهید که این اتفاق برای شما بیافتد. پس اعتماد به نفستان را بالا می برید و خودتان را از درون قوی می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۳:۴۰
میثم

میثم : سلام ب همراه تبریک سال نو

ممنون

پاسخ
لینک۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۲:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. روحشان شاد. مسئله ای در زندگی شما وجود دارد که می خواهید از شر آن راحت شوید و نمی خواهید که تحت تاثیر افکار منفی قرار بگیرید ولی به شدت تحت تاثیر افراد منفی هستید و یا با جمع نادرستی می گردید که ذهنتان را خراب می کنند. شما سعی می کنید که به شدت مسائل منفی را کنترل کنید و آنها را به تکه هایی تقسیم کنید که بتوانید کنترلشان کنید. ( پیر زن در خواب شما اشاره به دنیای منفی دارد که ذهنتان را خراب کرده و نه آن شخص متوفی فامیلتان) . شما می خواهید که شرایط بدی را که در خط آخر خوابتان از آن یاد کردید را تغییر دهید و تمام مسائل منفی که در زندگی شخصی تان وجود دارد را از زندگی تان دفع کنید. توجه به مچ دست او به این اشاره دارد که شما نمی خواهید از کسی کمک بگیرید و سعی می کنید که این مسئله را با کسی مطرح نکنید و کسی را در جریان نگذارید. شما نگران هستید که به اندازه ی کافی از پس انتظارات دیگران برنیایید یا به پایشان نرسید. تعبیر شما در مورد دختری که دیده اید صحیح است و من بیشتر از تعبیر شما به آن اضافه نمی کنم. تغییر نام شما در اینجا برای من هم مقدور نیست و من فقط می توانم خوابهای شما را ویرایش کنم اما تغییر نامتان فقط در صورتی میسر است که ثبت نام جدید را با نام دیگری شروع کنید. ولی من صورت خواب شما را ویرایش می کنم تا چیزی از آن برای عموم مشخص نباشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۷:۴۲
سارا

سارا : سلام
خواب دیدم پدرم یه کاری کرده که حکمش این بود تکه تکه بدنش رو ببرن و هیچ کاریم برا این حکم نمیشد کرد.
ما رفتیم محلی که قراره بدن بابا رو تکه کنن، من خیلی نارحت و نگران بودم. انگار غم عالم رو دلم بود. زنداییم هم اونجا بود. گفت کاری نداره، فلان چیزو موقع بریدن به بدن میزنن، خون نمیاد. انگار قرار بود از مچ و انگشتای دست راست شروع کنن. بابا اومد، ترسیده بود، ولی به روی خودش نمیاورد. اون سلاخه هم اومد. دیگه از خواب پریدم و چیز بیشتری ندیدم

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۱۶:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما احساس می کند که از نظر احساسی تکه تکه و از هم گسیخته می شود و قدرتش کم می شود. قطع انگشتان دست به این اشاره دارد که پدرتان احساس می کند که مهارتهای ذهنی و فیزیکی او از دستش رفته و توانایی او برای چنگ زدن به اهدافش و رسیدن به خواسته هایش کم شده و دوستان واقعی او که بتوانند به او کمک کنند نیز زیاد نیستند. او احساس استیصال می کند و اینها همه به خاطر شرایط سخت اجتماعی و شاید موقعیت اقتصادی پدرتان است که احساس می کند نیرو و امکانات او برای رسیدن به موفقیت کم شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۸:۴۰
Saeedkhalafi

Saeedkhalafi : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم با مادربزرگم که یجا زندگی میکنیم یک جنازه سر بریدرو من تکه تکه میکنم مثل مرغ و مادربزرگم نگاه میکنه من بهش میگم آدمم مگه قربونی میکنن اونم تایید میکنه چیز زیادی یادم نیست فقط یادمه که با چاقو داشتم تکه تکه اش میکردم این خوابو بعدازظهر دیدم

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۴:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که خردمندانه تر فکر کنید. مسئله ای در زندگی شما وجود دارد که می خواهید از شر آن راحت شوید و نمی خواهید که تحت تاثیر افکار منفی قرار بگیرید. شما سعی می کنید که به شدت مسائل منفی را کنترل کنید و آنها را به تکه هایی تقسیم کنید؛ که بعدا بتوانید کنترلشان کنید. شما با احساس تر و عاقلانه تر زندگی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۸:۳۱
ساحل

ساحل : در یک انبار ناشناخته متروکه تاریک با لباس حریر مشکی گشاد تنها نشسته بودم، هر یک از اعضای بدنم به چند برش تبدیل شده بود، (علتش را نمیدانم) برای مثال دست راستم ۱۰ برش دست چپم ۱۰ برش سَرم... به ازای هر ۱ دقیقه که میگذشت یکی از این برشها می افتاد و بدنم شروع به خونریزی میکرد. اما ‌همچنان زنده بودم دست راست و پای چپم کامل افتاده بودند(هر ۱۰ برششان).‌ دست چپم نیز چند برش از ان افتاده بود. اب از سقف انبار چکه میکرد. من با گریه ‌همه نزدیکانم را صدا میکردم و طلب کمک میکردم‌ اما ‌کسی در این میان‌ نبود. تنها بودم و تنها شاهد افتادن تکه های بدنم خودن بودم. در خواب علم به این داشتم که اگر تمام این برشها بیوفتند من میمیرم. ناگهان از خواب پریدم...

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۵:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در پس زمینه ی ذهنتان به این باور رسیده اید که نمی توانید به خواسته تان برسید و هر روز بیشتر از قبل ار اقدام برای رسیدن به آرزویتان ناامید می شوید. برای شما رسیدن به موفقیت در هدفی که مد نظرتان بوده مطلقا وجود ندارد و کسی هم به شما کمک نخواهد کرد که به هدفتان برسید. احساسات منفی شدیدی ذهن شما را درگیر کرده و شما دارید ذره ذره خودتان را از بین می برید. اما باید به این فکر کنید که کسی یا چیزی که اینقدر برای او احساس ضعف و ناامیدی می کنید، در این سختی ها چه کاری از دستش برایتان بر می آید؟ فقط به خدا دل ببندید تا اینطور دلشکسته نشوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۱۱:۳۰
Sepide

Sepide : سلام.خواب دیدم با دوستم در حال فرارازمحلی بودیم ویه خانم بالباسی کاملا پوشیده و عجیب دنبالمون میکردحین فرار ازجایی شبیه ورودی بازارهای قدیمی داشتیم رد میشدیم اماتوذهنم بوداونجاحیاط مدرسه سابق منه اما اونجانیم تنه بریده شده از بدن ی مرد ورزیده و خیلی بزرگ بود یه سرو گردن ودوتا دست ک متلعق ب یکی دیگه تو نایلون کناراون نیم تنه بریده شده بود بالای سر اونا یچی مثل طناب داربود اما همش تو ذهنم این سوال بود چرا اینا مُردن،دوبارازاون محل انگار گذشتیم و اخر اون خانمه مارو پیدا کرد اما برای اینکه دوستم رو نشناسه من از عمد اون رو ب ی اسم دیگه صدا میزدم. میشه این خواب عجیب رو تعبیر کنید

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۱:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از اینکه محدود باشید و مجبور باشید با ضوابط سنتی خاصی رفتار کنید فراری هستید. از بعضی قوانین که سد راه رسیدن شما به موفقیت بشوند دوری می کنید. شاید تمایل دارید که در جامعه ای مدرنتر زندگی کنید. شما آرمانهایی دارید که به آنها نرسیده اید و احساس استیصال می کنید. فکر می کنید که اقدام به کاری که خلاف این سنت هاست و داشتن افکاری مدرن، باعث می شود که مجرم محسوب شوید. شما مجبورید تابع بعضی قوانین باشید و شاید از اینکه بخواهید علنا" نقطه نظراتتان را ابراز کنید، کاملا منصرف می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۶:۴۷
Z

Z : سلام من دیروز بعدظهر خواب دیدم ما پدر و مادرم قراره بریم بیرون مادرم میره حمام بعد یهو غیبش میزنه هرجارو میگردیم پیداش نمیکنیم ولی انگار همسایه ها(که فامیل و خانواده هستن)با خنده خوشحالی مارو نگاه میکنن هرچی میپرسم مامانم کجاس جواب نمیدن به هرکی میگفتم اهمیت نمیداد انقدر گریه کردم بعد دیدم پدرم تکه تکه های مادرمو رو میذاره جلوی در انقدر و خونی هست انقدر گریه کردم گفتم کی مادرمو کشته متوجه نشدم ولی فامیل و خانواده ها داشتن در عین که میخندیدن تسلیت میگفتن منم خودمو از بلندی پرت کردم و مردم انگار خیلی ممنون

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۴:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و پدر و مادرتان می خواهید از شرایطی که در آن قرار گرفته اید بیرون بیایید. مادرتان می خواهد از غمها رها شود و گناهانش شسته شده و به آرامش برسد. شما نگران این هستید که مادرتان فوت کند، تنها شوید و امنیت تان را از دست بدهید. همسایه ها و فامیل هم با شما همدردی می کنند و نگرانی شما را درک می کنند. مادر شما از نظر احساسی، احساس از هم گسیختگی می کند، خسته است، استرس دارد و سختی کشیده است و شما باید او را درک کنید. همه ی حالات و احساسات او را و جزء به جزء شرایط او را باید درک کنید. او دچار استرس شده و دارد سختی می کشد. آیا شما حاضرید که مادرتان زنده باشد و سختی بکشد به این قیمت که شما احساس تنهایی نکنید؟ بگذارید خاطره ای برایتان تعریف کنم. مادر من زنی بسیار زیبا و سالم و ورزشکار بود که در 63 سالگی دچار سرطان مغز وخیم از نوع چهار شد که هیچ درمانی برای او نبود. دکترها گفتند که اگر او را عمل کنید، تا 1 سال حداکثر زنده می ماند ولی ریسک فلج شدن و کور شدن او هم هست. اما اگر عملش نکنید، 2 هفته ی دیگر فوت می کند. من بسیار به مادرم وابسته بودم و اصلا انتظار نداشتم که او اینقدر ناگهانی بمیرد پس سعی کردم که او را عمل کنیم و ریسک خطرات موجود را هم قبول کردم. عمل تقریبا موفقیت آمیز بود و مادرم تقریبا تا یک سال بعد از آن عمل هم زنده ماند. اما روزهای آخر که سرطان مجددا در او تقویت شده بود، او دیگر همان آدم سابق نبود. فعالیتهای او مختل شده بود. نمی توانست حتی مسواک بزند و من یک روز که داشتم برایش مسواک می زدم، دیدم او خمیر دندانش را قورت داد. گفتم خدایا این مادر من بسیار زیباست بسیار جوان است ولی من حاضر نیستم که او زنده بماند و به خاطر من زجر بکشد. من او را به تو می سپارم که به او شفای عاجل عطا کنی و از سختی بیرون بیاوری. من نمی خواهم بیشتر از این خودخواه باشم و به خاطر این که مادرم در کنارم باشد، هر روز او زجر بکشد. و به فاصله چند شب بعد، مادرم فوت کرد. اما من به این درک رسیده بودم که الان مادرم پیش خداست و تولدی تازه یافته و تنها نیست. او فقط حضور فیزیکی اش را در کنار من از دست داد و من بارها حضور او را در کنار خودم چه در خواب و چه در بیداری حس کردم. هدفم از بیان این خاطره این بود که شما هم باید مادرتان را دوست داشته باشید. به او و آرامشش احترام بگذارید و خودخواهانه زجر او را به او تحمیل نکنید. مضافا به اینکه او برای شما یک عمر زحمت کشیده تا شما را بزرگ کند و حق ندارید که زحمات او را با خودکشی از بین ببرید. قدر دان او باشید و برای خوشحالی او و سلامتی خودتان تلاش کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۳۵:۴۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.