تعبیر خواب جانماز
اگر کسی ببیند که بر جانماز و در مسجد نشسته، به سفر حج می رود. اگر دید که جانماز را تا کرده و زیر بغل نهاده، به سفر زیارتی می رود. اگر دید که جانماز را پشت و رو پهن کرده، فریب شیطان را می خورد و اگر ببیند که جانمازش سوخته یا سوراخ شده، عبادت وی از روی صدق نبوده و در پیشگاه خداوند مقبول قرار نگرفته است. گم کردن مهر یا تسبیح در خواب و یا دیدن جانماز ملیله دوزی شده، هشداری است برای اینکه شیطان به وسیله حیله ای، قصد فریب شما را دارد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آسمان : سلام خواب دیدم تا من لطفا خوابم را در سایت حذف کنید وفقط تعبیر آن در. تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما و پدرتان برای رسیدن به موفقیت در زندگی تان و پیروی از فرامین خدای بزرگ، انتخاب کرده اید که روابط خودتان را محدود کنید و از قوانین خاصی در زندگی تان تبعیت کنید. شما برای رسیدن به خواسته تان نیاز به معاشرت با افراد دیگر و در گروه های بزرگتر دارید. از امام حسین ع می خواهید که خواسته تان را به شما بدهد ولی خودتان مسبب این هستید که به خواسته تان نرسید. دنیا به شما رو می آورد ولی خودتان هستید که از دیگران فاصله می گیرید. شما دنیا و معاشرت با دیگران را کنار گذاشته اید و خودتان را محدود به تبعیت از قوانین الهی می کنید ولی یادتان باشد که خداوند در قرآن کریم در مورد رهبانیتی که در میان مسیحیان رایج شد، می‌فرماید:(( « وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ»؛ (سوره حدید/27) و [اما] ترک دنیایی که از پیش خود درآوردند، ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم مگر برای آن‌که کسب خشنودی خدا کنند، با این حال آن را چنان‌که حق رعایت آن بود منظور نداشتند. )) هر چیزی حد و اندازه ای دارد! زندگی تان را صرفا محدود به عبادت نکنید تا از دنیایتان باز بمانید. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه!!! خداوند برای شما آرامش دنیا و آخرت را می خواهد. تشکر از همراهیتون.
بهسا : سلام مجردم، عصر 13ربیع الاول خواب دیدم جایی شبیه خونه های پایین شهر بودم چادر سفید و هد شال استخونی رنگ که یه طرفش کار شده بود سرم بود همش درگیر بودم با شالم انگار از پشت کشیده میشد خراب میشد شلوغ بود من عروس بودم و با بقیه دعوا میکردم که خرابش نکنن رفتم تو خیابون خیلی صندلی چیده بودن و یه سکو هم بود وسط جمعیت بود، روی زمین چهار تا جانماز پهن کرده بودن همشون به هم چسبیده، دو تا جلو دو تا عقب.میخواستن خطبه بخونن دو تا عاقد بودن قرار بود دو تا عاقد جانماز جلویی بشینن و من و داماد عقبی، من رفتم که روی جانماز جلویی بشینم عاقد گفت برو عقبیه بشین، داماد روی سکو بود برخلاف چیزی که دوس دارم لاغروقد بلند و بور بود ولی ناراضی نبودم ذهنیت حاضرین بهش بد بود بعد یه شعری خوند همه دست زدن خوششون اومد، توی جمعیت قل دیگه داماد دیدم که زن داشت
فریبا هراتی
: سلام. شما نمی خواهید که مجبور به انجام کاری شوید که تمایلی به انجامش ندارید. حتی اگر به بهانه ی خوب بودن کاری بخواهند شما را وادار به انجامش کنند، شما احساس ناخوشنودی خواهید داشت. اینکه شما را در معرض عمل انجام شده قرارتان دهند، برایتان ناخوشایند است. دوست دارید خودتان فرمانروای زندگی خودتان باشید و برای خودتان تصمیم بگیرید. شرایطی پیش می آید که شاید قرار باشد به مقام بالایی برسید و خیالتان راحت شود. هارمونی و هماهنگی به زندگی تان راه می یابد و به ثروت و دستاوردهای بالایی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
ف، ق : سلام،خواب دیدم در اتاقی هستم که ظاهرا منزل پدربزرگ مادری ام هست(ایشان۲۰ساله که فوت کردن)درحال نمازخوندن بودم که نمازم تمام شدو سجاده ام نظرمو جلب کرد،سجاده کوچک اندازه کف دست(در بیداری از سجاده بزرگ استفاده میکنم) که یه سنگ کوچک سبزروشن که مثل شیشه شفاف وصیقلی و اندازه بندانگشت، درسجاده بود، تسبی خیلی کوچکی هم با دانه های سبز کمرنگ که کلا ۱۰سانتیمتر بیشتر نمیشد درسجاده بود و،دیدم سه تا سنگ بسیار ریز از جنس همون سنگی که گفتم روی تسبی هست که نقش ونگار ریزاسلامی روش حک شده وتا انگشتم به تسبی خورد مثل آهنربا به انگشتم چسبید و رهانمیشد، دونفر که نمیشناختم در اتاق بودن و تعجب کردن، منم حس خوبی داشتم شکر کردم و جانماز رو تاکردم و گذاشتم روی بغچه بزرگی که ظاهرا رختخواب نویی بود که مال من بوده و تاکرده گوشه اتاق گذاشته بودن. ممنون ازتعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما بسیار خردمندانه و با فرهنگ و مانند پدربزرگ مادری تان رفتار خواهید کرد. شما ایمانی قوی دارید و خداوند حامی شماست. به خاطر رفتار درست و عشقی که به پروردگار بزرگ دارید، عبادت شما، هر چند که در مقابل لطف پروردگار بزرگ به شما، بسیار کم است؛ ولی به خاطر قلب پاک و با ایمانتان و خلوصی که در عبادت دارید، مورد قبول درگاه حق قرار گرفته و شما به امنیت و رفاه و گرمی و نیز به دستاوردهای بزرگی در زندگی تان خواهید رسید و رسیدن شما به اینها، در مقابل لطف بی نهایت پروردگار بزرگ به شما، برای خداوند هیچ کاری ندارد. علاوه بر این، شما همیشه عملکردی خردمندانه و زیبا در انجام کارهایتان خواهید داشت؛ ازدواج خواهید کرد، زندگی پاک و سرشار از عشق و آرامش خواهید داشت و این در تقدیر شما برایتان نوشته شده است. تشکر از همراهیتون
مهدیه : باسلام.من لطفاخواب مخفی بمونه
فریبا هراتی
: سلام. نامزد قبلی شما شدیدا عاشق شماست و آرزو دارد که شما به همه ی آرزوهایتان برسید. شما هم او را دوست دارید ولی به خاطر خانواده تان سکوت کرده اید. من واقعا متاسفم که این رابطه ی شما بهم خورده چون وقتی کسی می گوید که مشروب نمی خورد، نمی توان با تهمت زدن به او، از او دوری کرد و او را محکوم کرد. این کار خلاف قوانین اسلامیست. اگر کسی اصرار داشت که مشروب خور است شما نباید او را می پذیرفتید. اما کسی که می گوید نماز می خواند و اهل مشروب نیست، اگر با این وجود به او تهمت بزنند، این تهمت زنندگان هستند که مرتکب گناه شده اند و نه این شخصی که به او تهمت زده شده. این را به خانواده تان بگویید و اگر هنوز هم او را دوست دارید نگذارید که این ارتباط از بین برود. تشکر از همراهیتون.
mehrnaz : دیدم خونه مادربزرگم رفتم دستشویی و ی عالمه ادرار کردم بعد دیدم داشتم از ی مسیری رد میشدم، ی خانم شالاشو روی زمین پهن کرده بود بهم نشون میداد من قصد خرید نداشتم ولی ی رنگ سبزبینشون بود،خاستم اون باز کنه بعد دیدم شال بزرگیه وفقط یه قسمتش سبز بودو بقیش مشکی طرح دار و یکم قرمز دار بود،ی شال دیگه هم برام باز کرد ک مشکی طرحدار بودمیخواستم یکیش بردارم ولی ب دلم ننشست و ب‌راهم ادامه دادم رسیدم ب ی خانم جوان محجبه ک چادر مشکی پوشیده بود و در نظرم با ایمان بود نشسته بود و انگار ماههای اول بارداریش بود،اونجا دختر داییم همراهم بود و میخواست ی چیزی ازخانم بدزده بره!ولی خانم بیدرنگ از داخل کیفش ی جانماز سبز ک داخلش مهر و تسبیح بود در آورد و بمن داد،من داشتم داخل جانماز نگاه میکردم که بهم گفت اگر بچت پسر شد اسمشو بذار مهدی و اگر دختر شد هرچی خواستی بذار!
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که خردمندانه فکر کنید و خیلی فکرتان ناراحت است و احساس استیصال می کنید. دلتان می خواهد که از کسی راهنمایی بگیرید و بهترین طرز فکرها را انتخاب کنید. کسی به شما نصیحتی می کند که با وجودی که در ظاهر این نصیحت مثبت و صلح آمیز و باعث آرامش خاطر شماست ولی در باطن باعث ناراحتی شما و عصبی شدن شما می شود و شما آن را نمی پذیرید. نصایح دیگر او هم با طرز فکر شما جور در نمی آید. اما دنیا به شما رو می آورد و شما متوجه می شوید که در زمانی که ناراحت هستید و مشکلی دارید باید توکلتان را به خدای بزرگ از دست ندهید و ایمانتان را قوی کنید. شما نمی توانید با زور چیزی را از خدای بزرگ بخواهید بلکه آنچه که خدا برای شما در نظر گرفته و تقدیر شماست به شما خواهد رسید. شما به خواسته تان می رسید و خدای بزرگ را شکر می کنید. شما باید متقابلا وقتی که حاجت روا شدید، در راه خدای بزرگ قدم بردارید و به امام رمان عج اعتقاد و مطیع او باشید و ثروتتان را هم به اندازه ای که وسعتان می رسد و اذیت نمی شوید در راه خدای بزرگ خرج کنید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام عزیزم روز بخیر
شب گذشته خواب دیدم که در مراسم عروسی دختر عموم هستم که در بیداری ایشون تازه ازدواج کردن و مراسم ساده ای هم داشتن.
در خواب خود عروس و داماد رو ندیدم ولی زنموم همون مادر عروس و عمه ام دو دیدم که زنموم داشت از عمه ام بلند بلند تشکر میکرد جلو همه و من بلند شدم رفتم از میز کنارشون ۳ تا مهر نماز براشتم کردم تو نایلون آوردم برای خودم و در حین رفتنم میشنیدم مادرم انگار با خودش حرف میزد و میگفت حیف این دختر(من) نیست که بمونه و ازدواج نکرده باشه و حسرت میخورد
ولی من خوشحال بودم و خیلی تیپ خوبی داشتم و حس میکردم همه نگاهها به سمت من هست
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دختر عموی شما احساس خوشبختی می کند و به همسرش متعهد است و همسر او نیز به همین صورت. مادر عروس و عمه ی شما از همدیگر راضی هستند و شما هم به سه تا از بهترین آرزوهایتان خواهید رسید و نباید مادرتان نگران آینده ی شما باشد. انشالله شما هم خوشبخت خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام خیلی وقت پیش خواب دیدم دو دست تا ارنج یک مهر نماز گرد با انگشتاهی شست واشاره روبه من گرفته(انگشتهای شست بالای مهر وانگشتاهای اشاره پایین) بعد یکدست را از مهر برداشت وبا انگشت اشاره به مهراشاره کرد و به من گفت انچه می خواهی در مهر نماز است (اصلا این خواب را فراموش نمی کنم وفکرم مشغولشه چند سال)
فریبا هراتی
: سلام. خدای مهربان به شما اشاره کرده که برای اینکه قدرت و توانایی تان را در راه رسیدن به اهدافتان بالا ببرید، و بتوانید به خواسته تان چنگ بزنید، ( انگشت شست ) و برای اینکه احتیار زندگی تان را بدست گرفته آن را در جهتی که می خواهید به پیش ببرید و قضاوت درستی داشته باشید، ( انگشت اشاره) باید برای همه ی اینها، در سجده تان دعا کنید و به خدای بزرگ رو بیاورید. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام خیلی وقت پیش خواب دیدم دو دست تا ارنج یک مهر نماز گرد با انگشتاهی شست واشاره روبه من گرفته(انگشتهای شست بالای مهر وانگشتاهای اشاره پایین) بعد یکدست را از مهر برداشت وبا انگشت اشاره به مهراشاره کرد و به من گفت انچه می خواهی در مهر نماز است (اصلا این خواب را فراموش نمی کنم وفکرم مشغولشه چند سال)
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون
سحر : سلام وقت بخیر
امروز صبح خواب دیدم انگار یه مسجد یا جایی باشم که نماز جماعت میخوندن و نماز صبح بود منم انگار دیر رسیده باشم سریع مهر دایره ای برداشتم وایسادم تو صف وقتی مهر رو زمین گذاشتم کاملا سالم بود فقط یه تیکه کوچیک میتونم بگم‌کمتر از یک چهارم بالا سمت راستش انگار سیاه بود یا خورده شده بود بعد چون دیر رسیده بودم دیدم همه میخوان برن رکوع که دیگه منم سریع الله اکبر گفتم و رکوع رفتم و بعد تو خوابم خیلی واضح و رسا جز به جز نماز رو داشتم بلند میخوندم و اینقد واقعی بود که فکر میکردم واقعا دارم نماز میخونم و بیدار شدم صداش تو گوشم بود و انگار زمزمه میکردم
من از بچگی نماز میخوندم چند سالی میشه که نمیخونم دیگه و اینم بگم فکر میکنم شاید موقع اذان صبح یه لحظه از خواب بیدار شدم و صدای اذان رو شنیدم که باعث شده بعدش این خوابو ببینم
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خدای بزرگ می خواهد به شما بگوید که هر چند که اشتباه کردید که از نمازتان غافل شدید ولی این اشتباه در مقابل مهر خداوند به شما، کوچک و قابل بخشش است. او می خواهد که شما به او رو بیاورید و از صمیم قلب با او صحبت کنید و شهادت دهید که هیچ عشق و معبودی جز او نیست. بی انصافی ها و ظلم هایی که در دنیا و در هر جا، شاهدش هستید، تقصیر خداوند نیست و تقصیر کسانی است که به اسم خداوند به مردم ظلم می کنند. اما شما عقل و درایت کافی دارید و تشخیص می دهید که دنیا بر حسب اصول و قوانینی که انسانها وضع می کنند، می چرخد! انسانها آزادی عمل و اختیار دارند و برای همین هم برایشان بهشت و جهنم قرار داده شده چون هر کسی مسئول اعمال خودش است و آزادانه می تواند خوب باشد یا انتخاب کند که بد باشد. جبر فقط در دنیای آخرت برقرار است. اگر شما تشخیص می دهید که عادل و خوب باشید، باید اینکار را بکنید و نه اینکه بگویید چون مردم بد هستند پس من خدا را شکر نمی کنم. بلکه باید خودتان تلاش کنید که از دوستان خدا و شکر گذاران او باشید. به بهانه ی وجود آدمهای بد، خدا را محکوم نکنید و از او رو برنگردانید. تشکر از همراهیتون.
ساره : سلام خانم هراتی عزیز دیشب خواب دیدم که چادر شبی که در واقعیت داریم و گاهی روی مبلا میندازم نخ کش شده و من دوبارنخشو می کشم می بینم از همونجا چادر شب پاره شده و فقط به یه نخ بنده. داشتم فکر می کردم دور چادر شبو خودم با دوخت دندون موشی‌بدوزم این پارگی هم بدم همسرم با چرخ خیاطی چرخ کنه ولی در واقعیت همسرم کار با چرخ بلد نیست. در ادامه خوابم داشتم تو یه خونه بزرگ ناشناس دوتا قالی بزرگ و کوچیک برای خرید بررسی می کردم فروشنده آقایی بود که تو واقعیت سوپر مارکت محلمونه ولی تو خواب فرش‌فروش بود . از فرش کوچیک خوشم اومد دورش رنگ لاکی بود وسطش آبی بود سایز فرش پرسیدم اندازه گرفت گفتم فکر کنم ۳ متری باشه گفت آره ۳ متره. قیمتش هم فکر کنم ۳۰ تومن بود. بعد من گفتم باید قبل خرید از شوهرم بپرسم چون عصبانی میشه آقای فروشنده گفت چه خانم متین و با شخصیتی. در ادامه خوابم من دو تا رختخواب و دوتا ملحفشو تا می کردم و انگار سرمو گذاشتم روی بالش. بعد توی همون خونه که اول خوابم بود دیگه سالن محل کارم بود جانماز و سجاده ای که تو واقعیت دارم گذاشتم توی کمدم. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. حرمت ها بین شما و همسرتان خدشه دار شده و عزت نفس و اعتماد به نفس شما پایین آمده و شما سعی می کنید که ارتباط تان را با همسرتان قویتر کنید و تمایل دارید که او هم جوری زندگی را برنامه ریزی کند که احترام شما محفوظ بماند. شما می خواهید که زمینه ی زندگی تان را عوض کنید. می خواهید که مهربانی و آرامش به زندگی تان بیاید و از بعضی مسائل سطحی رد شوید وحتی اگر خیلی صاف و صادق نیستید ولی لااقل دشمنی با هم نداشته باشید. شما می دانید که مورد تحسین همه هستید و انتظار دارید که بیشتر از هر کسی شوهرتان این مسئله را تصدیق کند. شما تصمیم می گیرید که تکیه تان به کار و منبع درامد خودتان باشد و خیلی زیاد به زندگی زناشویی و روابط تان با همسرتان تکیه نکنید. ( لطفا از روی عصبانیت تصمیم نگیرید). تشکر از همراهیتون