تعبیر خواب جعبه
اگر کسی در خواب دید جعبه ای چوبین دارد و در آن اجناسی مفید قرار دارد، مال حلالی به دست می آورد و اگر جعبه اش از فلز بود، مال به دست آمده، ماندنی و پایدار خواهد بود. اگر جعبه اش شکست، خسارت در پی دارد و یا به طلاق و جدایی تعبیر می شود. اگر کسی جعبه ای به او داد که در آن لباس های زنانه بود، همسر اختیار می کند و اگر همسر داشت، برای زنش لباس های نو می خرد.
لوک اویتنهاو می گوید: دیدن جعبه پر، کامیابی است. جعبه خالی خبر از ایجاد مشکلات می دهد و حمل کردن جعبه، سعی و کوششی نا خوشایند است. باز کردن جعبه، نشانه کسب ثروت بسیار و سفرهای مطلوب به مناطق دوردست است .دیدن جعبه ای پر از پول، خبر از رسیدن موعد بازنشستگی و زندگی راحت است .
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
fatemeh : ببخشید اینو فراموش کردم که بگم جعبه ی شیرینی ها از جنس مقوا بود و سه تا جعبه شیرینی یه نوع شیرینی توش بود .یعنی انگار همه ی شیرینی ها یکی بودن و از یک مغازه خریداری شده بود .
fatemeh : سلام روز بخیر
دیشب خواب دیدم که برامون مهمون اومده و من شیرینی رو با جعبه بردم که بهش تعارف کنم ،بعدش شیرینیارو با همون جعبه گذاشتم رو زمین و رفتم جایی.وقتی برگشتم یه لحظه با خودم گفتم نکنه موش بره سراغ شیرینیا .
بعدش در جعبه ی شیرینی رو که برداشتم دیدم دور جعبه رو موش خورده و من یه دونه از شیرینی هارو که به نظر می اومد خوش مزه باشه رو کامل جا دادم تو دهنم و رفتم به مامانم گفتم که این اتفاق برا شیرینی ها افتاده .
مادرم گفت شاید شیرینی که خوردی کثیف باشه ،از تو دهنت در بیار و من شیرینی رو از تو دهنم درآوردم دیدم نصف بیشترش آب شده بود .بعد به مامانم گفتم حالا چه کار کنم من شیرینی میخوام .اون یکی جعبه هم (دو جعبه شیرینی تو خونمون بود)میخوایم بدیم به کس دیگه، نمیشه بهش دست زد .مادرم بهم گفت که نه من یه جعبه ی دیگه تو ی اتاق دارم اون مال خودمه .
بعد من رفتم سراغ اون جعبه شیرینی که مادرم گفته بود و دیدم پراز شیرینیه(ولی یادم نمیاد که ازش خورده باشم)
بعد با خودم گفتم خوبه دیگه همیشه تو خونمون شیرینی هست.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. اگر مهمان غریبه یا ناخوانده بوده برایتان خواستگار می آید و در غیر اینصورت دوستی تان با کسی صمیمی تر خواهد شد. کسی سعی می کند از شما بد بگوید و هویت و شخصیت شما را زیر سوال ببرد ولی به اندازه ی کافی تربیت خانوادگی تان و سوابق مادرتان پر بار هست که نه کسی بتواند به شما تهمتی بزند و نه موفق شود که از ارزش و اعتبارتان کم کند. خدشه و لطمه ای به اعتبار و هویت و شخصیت شما وارد نخواهد شد. تشکر از همراهیتون.
samin : سلام و درود.خواب دیدم میوم تهران برا دانشگاه و برمیگردم شهر خودمان ولی برای ۳ روز منزل کسی که دوستش دارم کنار مادرشان هستم .منتظر بودم استادم خبر بدهند برگردم تهران و چون منزلشان نزدیک تراست انجا مانده ام ولی همش نگران خانه خودمان بودم و خانواده ام.مادرشان جعبه ابزار اورد که ابزار خیلی مرتب چیده شده بود و برچسبی زیر هرکدام داشت‌به من گفتند این میله ها َتراشه هستند.دو اسم و فامیل زیرشان نوشته شده بود که هردو اسم علی و یکی با فامیل ثابتی و دیگری به فامیل خودشان.که من تابحال نشنیده ام.قسمت دیگر نمیدانم چه بود که پدرشان آمد و گفت اینها برای دو دختر جواد می باشد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. جعبه ابزار در خوابتان اشاره به موقعیتی دارد که نیاز به تعمیر و توجه شما دارد. شما باید از نظر مادر کسی که دوستش دارید، ازدواج کنید و یک جا ثابت بمانید و خانواده تان هم دلشوره نداشته باشند. اگر کسی که دوستش دارید برادر دیگری هم دارد، پدر آنها حاضر است که دو پسرش را به دو دختر ببخشد و آنها را مزدوج کند. یا اینکه منظور پدرش این است که دو دختری که پدرانشان حاضر باشند آنها را به پسران ایشان ببخشند، این تراشه ها ( داماد - وسیله ی کمک) را به دست خواهند آورد. تشکر از همراهیتون.
samin : سلام و سپاس.منظورتان از اینکه مادرشان دوست دارند من ازدواج کنم،یعنی تمایل دارند با کسی دیگر ازدواج کنم؟بله برادر بزرگتری دارند که درحال حاضر وارد رابطه هستند و ان دختر خواهری ندارد.در بیداری دوستی همفامیل که خواب دیدم دارند ولی نامش ایمان است و نه علی.باز هم ممنون از بزرگواری شما
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما از اینکه او تمایل دارد با چه کسی ازدواج کنید نمی گوید ولی احتمال قوی منظور او ازدواج با پسرش است.
mohsen : سلام
پدرم و عمویم که فوت شده داخل یک جعبه چوبی بودن وصحبت خاصی هم با هم نمیکردن
فریبا هراتی
: سلام. پدر و عموی شما ( روحشان شاد) از یک چارچوب فکری یکسان و از یک ماهیت غریزی مشابه برای حفاظت و حمایت از خودشان در زندگی استفاده می کنند. عموی شما فوت شده ولی پدرتان از لحاظ اخلاقی مشابه اوست. او شخصیتی سیاستمدار دارد و رفتاری ماشینی از خودشان در زندگی نشان می دهند یا به همه ی ابعاد یک موضوع فکر نمی کنند. شاید دیگران فکر کنند که پدر شما مثل عمویتان شخصیتی بی احساس دارد و یا می تواند انگیزه های مخربی در ذهنش داشته باشد. غریزه ، ذات و فطرت هر دوی آنها مشابه هم است. تشکر از همراهیتون.
mohsen : سلام
پدرم حدودا ۴،۵ شب پیش در خواب دیدن با عمویم که سالها پیش فوت شدن داخل یک جعبه هستن .
فریبا هراتی
: سلام دوست عزیز توصیف شما کافی نیست. منظورتان از جعبه چیست؟ تابوت؟ یا چه چیزی و اینکه چه کار می کردند.
بهار : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم تو خونه بودیم که پدر و مادرم سرزده به منزل ما اومدن فکر میکنم چای خوردیم با هم و پدرم ۳جعبه شیرینی بزرگ که میگفت از شعبه دوم بهترین شیرینی فروشی شهر هست برامون آورده بود.من در یکیشو باز کردم گفتم حتما باید خیلی خوشمزه باشه شیرینی خشک به مقدار زیاد توی جعبه بود و هنوز جعبه جا داشت البته.جعبه مقوایی سبز که فکر میکنم شش ضلعی بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر و مادر شما با شما رفتاری دوستانه دارند و به شم فکر می کنند. پدر شما معتقد است که شما باید خودتان را از بعضی لذایذ دنیا محروم کنید و کمتر صحبت کنید و خشک تر و جدی تر برخورد کنید تا بتوانید به سعادت خانوادگی برسید. تشکر از همراهیتون.
Pardis : با سلام و عرض ادب خدمت شما خانم هراتي عزيز، خواب ديدم كه استادم يك كلكسيون ارزشمند كه متعلق به خودش هست، رو به من داده تا براش نگهدارى كنم. برام خيلي واضح نبود كه دقيقا چي به چى هست ولي انگار جعبه هايي يا چيزي مشابه اون به من داد كه من مي فهميدم خيلي ارزشمندن وشامل چيزهاي مختلفي مي شدن كه انگار تدريجا و به مرور زمان جمع آوري شده بودن. انگار داشتن اونا باعث اعتبار و شهرتش بود( در واقعيت هم در زمينه تخصصي خودش خيلي معروفه). به همراه اونا يه چيزي اندازه جعبه انگشتر بود ،تو پر و سربسته مثل يك مكعب وبه نظرم از جنس فلز ميومد. من مي فهميدم كه چيز ارزشمند و خيلي مهميه و بايد ازش خوب نگهداري كنم. روي اون يه صفحه جدا مثل در جعبه قرار داده بودن كه روش سه تا شاخك كوچك داشت كه مي فهميدم نبايد به اونا دست زد يا تكون شون داد ولي نمي دونم تصادفا چي شد كه من دستم به اونا گرفت و شروع كرد به آژير كشيدن. من خيلي ترسيدم فكر كردم الان ميان و من رو مي گيرن و مي برن ولي كسي نيومد . استادم هم وقتي رسيد خوشحال و بشاش بود و به روم هم نياورد .انگار به نظرش اشكالي هم نداشت و از وضعيتى كه مي ديد راضي بود.خيلي ممنون مى شم تعبير بفرمايين
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما تمام معلومات و تجارب استادتان را به دست خواهید آورد و مثل او مجرب و ماهر خواهید شد. شما چهارچوب ذهنی ای مشابه او خواهید داشت و محافظه کارانه رفتار می کنید. تعهدات و استعدادهایی که به دست می آورید باعث خواهد شد مهارت های ذهنی و فیریکیتان بالا رفته و به شما اعتبار ببخشد. شما شروعی جدید خواهید داشت و نگران هستید که اشتباه نکنیدو محتاطانه رفتار می کنید و او هم شما را تحسین می کند. تشکر از همراهیتون.
aftab : ببخشید سرسفره پر از دیسهای بزرگ پلو بود فکر کنم سبزی پلو یا باقالی پلو بود ومن دوست نداستم بشینم سر سفره میخواستم غذا رو ببرم خونمون همراه پسرم عذر می خوام شرمنده
aftab : سلام خواب دیدم سه چهار تا جعبه شیرینی دستمه با یه قابلمه زودپز بدون در روحی سنگین و متوسط جایی بودم دیدم خواهر بزرگم سفره پهن کرده همه دورش نشستن مت با پسر بزرگم جعبه وقابلمه به دست رفتیم گفتم غذا رو میریزه خونه می خوریم قابلمه رو کنار سفره گذاشتن زمین اون یکی خواهر دیگم که اون هم مهمون خواهر بزرگم بود سرسفره نشسته بودگفتم الان قابلمه رو توش غذا میریزه گفت این خیلی بزرگه منم در یکی از جعبه های شیرینی رو باز کردم گفتم بریز تو این میبرم خواهر بزرگم که صاحب مجلس بود گفت بزار اول غذای مهمونها رو بدیم اگه موند تو ببر بعد دیدم شوهر همین خواهرم بهم میگه چرا ششصد و پنجاه تومن برای پسرت دادی خرج کردی گفتم نه خرج نکردم پول کتاب دادن در حقیقت پسرم دبیرستانی وبرای کنکور داره میخونه وتو واقعیت هم من براش هزینه کردم و از چشمهام همینطوری اشک میومد
فریبا هراتی
: سلام. شما محدودیت های زیادی دارید و می خواهید که عشقتان نسبت به پسرتان محفوظ بماند. همه کاری برای او می کنید و فشار و سنگینی زیادی روی دوشتان حس می کنید و عصبانی و ناامید هستید. شما از اینکه مجبورید از خودتان و پسرتان در مقابل خانواده تان دفاع کنید و آنان بی قید و شرط از شما حمایت نمی کنند ناراحتید. اما آنان محدودیت های شما را در نظر نمی گیرند و تازه از شما حساب و کتاب هم پس می گیرند. آنها می خواهند که شما انتظار زیادی از آنان نداشته باشید و شما برایشان در درجه اول اهمیت نیستید و به همین خاطر ناراحتتان می کنند. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : باسلام.در بیداری زن برادرم برای مادرم یک دستبند خریده به همراه جعبش و کادو داده.مادرم همون شب خواب میبینه وقتی میخواد در جعبه رو باز کنه یک مار سیاه میپره بیرون.
فریبا هراتی
: سلام. ماهیت غریزی و احساس خانم برادرتان نسبت به مادرتان منفی است و انگیزه های او مخرب است ولی او سعی می کند که رابطه اش را با شما خوب کند یا حفظ ظاهر کند. لطفا توجه داشته باشید که محبت ، محبت می آورد! احساس امروز او به شما منفی است ولی او دارد سعیش را می کند که خوب باشد شما هم مثل خود او باشید... شاید این منفی ها را یک روز کنار بگذارید و دوستان واقعی هم باشید. تشکر از همراهیتون.