تعبیر خواب جوی آب
دیدن جوی آب درخواب تعابیر گوناگون دارد. اگر ببینید که از آب زلال جوی نوشیدید، از غم رهایی خواهید یافت. اگر آب جوی کدر بود، تعبیرش ابتلا به غم است. اگر دیدید جایی که آب می نوشید و جوی روان است ،برایتان مکان آشنایی است، از آن مکان شخصی به شما منفعت می رساند.
اگر کسی در جوی آب زلالی سر و صورت خود را شست، از بیماری و اندوه رهایی خواهد یافت. اگر کسی ببیند که بر تختی نشسته و از زیر آن آب زلال جریان داشت، تعبیرش آن است که اگر بیمار باشد، شفا یابد و اگر مقروض باشد، قرضش ادا شود و اگر مسافر است، به وطن باز آید.
حضرت دانیال می گوید: آب دادن باغ و کشت، از جوی ها و رودها، دلیل کند بر مال و رستگاری از غم و اندوه.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
حورا ۵۹ : سلام
دیروز صبح زود خواب دیدم روی کانال اب نشستم وپاهام رو تو جوی ابی که خیلی صاف وخنک بود گذاشتم وحس خیلی خوبی بهم دست داد تو این حین چوبهای با اندازه تنه درخت که تراشیده ورنگ شده بودن
روی اب می امدن ومن ۵تاشون رو از اب گرفتم گذاشتم کنار که بعدا ازشون استفاده کنم در این حین دیدم داییم که یکساله فوت کرده بالای سرم ایستاده ودر حالی که خیای ناراحت بود به خانمش می گفت من ۷تا پتو گرفته بودم که همه ازشون استفاده کنن ولی ۵تاشونو بردن وهنوز بر نگردوندنشون دارم میرم سراغشون تا ببینم چرا بد قولی کردن
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید برای زندگی تان تصمیمی بگیرید و زندگی تان را متحول کنید و به خاطر این موضوع، احساسات مثبتی به ذهنتان راه می یابد. اما به تمام ابعاد موضوع فکر نمی کنید، رفتارتان شاید ماشینی است و به سیاست مدارانه رفتار کردن و یا دروغ گویی فکر می کنید. شما می خواهید حواستان را جمع کنید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. روح دایی تان شاد. او شخصیتی با ایمان داشته که می خواسته هارمونی و آرامش به زندگی عزیزانش راه پیدا کند ولی کسانی که دم از جسارت و شجاعت و انسانیت می زدند، جواب محبت ها و عشق و حمایت او را نداده اند و با رفتاری ضد و نقیض با او برخورد کرده اند. شاید می خواستند که سرپوشی روی یک موقعیت یا روند در زندگی شان بگذارند. خواب می تواند اشاره به شما داشته باشد که اگر رفتاری اشتباه داشته باشید، دایی تان شما را نخواهد بخشید و او نمی خواهد که شما مرتکب گناه شده و سرد و بی احساس رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانوم هراتی .عزیز من خواب دیدم که تو یه جا مث زمین بایر بودم خاکش رو انگار واسه کشت شخم زده بودن و وسط همون زمین یه جوی اب خیلی باریک روان بود البته توش اب بود و هی زمین را میشکافت و جلو میرفت .جوی اب از قبل ساخته نبود و حرکت اب مسیری مث جو درست میشد و جلو میرفت.منم کنار اون جو در جهت حرکت اب راه میرفتم .ناراحت بودم که چرا زندگی من این جور گذشت(ازدواج دیر و بعدشم همون وضعیتی که براتون قبلا گفتم و بلاتکلیفی )و با خودم گفتم من که دیگه امید به بچه دارشدن ندارم و از تو جیبم یه کاغذ دراوردم که توش اسم موردعلاقم واسه بچم نوشته بودم (سوفیا)و با نا امیدی انداختمش تو جوی اب.گفتم بیخیال شو مریم.که یهو یه مسیر اب از جهت بالاو عمود برخورد کرد به جوی اب و دو مسیر اب بهم خوردن و گل الود شد .اب دومی کمی قویتر بود وباعث شد که اب اولی در همون مسیری که ساخته بود برگرده و من متعجب ایستاده بودم که اب دوباره بسمتم برگشت.توفکرم بود که کاغذ اسم بچه ام هم با اب برگشت به عقب.مرسی که باحوصله تعبیر میکنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما به ناباروری خودتان فکر می کنید و اینکه از درون احساس خشک و خالی بودن و تنهایی می کنید. در حالی که امکان بارداری شما وجود دارد حتی اگر این امکان ضعیف باشد ولی شما دارید به سختی جلو می روید و راه برای شما باز می شود. اما ناامیدی شما دشمن اصلی شماست و موجب خواهد شد که افکار ناراحت کننده ای به ذهن شما خطور کند و زندگی تان تحت تاثیر این افکار منفی دچار تنش و اضظراب شود. پس باید افکار منفی تان را پس بگیرید و هرگز از رحمت خداوند ناامید نشوید. مادر حضرت یحیی ع زمانی او را حامله شد که کاملا یائسه شده بود! هیچ کاری برای خداوند نشدنی نیست. تشکر از همراهیتون.
حدیث : سلام خانم هراتی عزیز دیشب که اول ماه بود خواب دیدم با شوهرم و پدر شوهرم و چندتا از بچه ها که نمیدونم بچه های خودم بودند یا نه، جایی میرفتیم ، پیاده مثل قدیمها که مردم مسافرت میرفتن فکر کنم یه چیزایی برای بین راه برداشته بودم بعد جوی آبی نسبتا بزرگ دیدم که شوهرم و پدر شوهرم لخت توی جوب خوابیدند برای اینکه خستگیشون در بره قشنگ به پشت دراز کشیده بودند وآب از روشون رد میشد صورتشان بیرون بود ناراحت بودم بعدا سرما نخورن بعد دیدم بچه ها نیستن رفتم توی یک پارک که وسایل بازی و ورزش داشت دنبالشون یادم نیست پیداشون کردم یا نه، درواقعیت شوهرم میخواد با پدرشون توی کاری سرمایه گزاری کنند ومن دلم میخواد با پولی که داریم مسکنی تهیه کنیم مردد هستم که کدومش را انتخاب کنم ممکنه به خوابم ربط داشته باشه ؟ ممنون از تعبیر و راهنماییهای خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما و پدرش می خواهند اقدام به انجام کاری کنند که کم کم در زندگی شان پیشرفت کنند. آنها با همدیگر صداقت دارند ولی احساساتی رفتار می کنند و ممکن است خطری آنان را تهدید کند یا به دردسر بیافتند. شما نگران فرزندانتان هستید و می خواهید که آنان مرفه باشند و درست رفتار کنند. بله خوابتان گویای نگرانی شما از سرمایه گذاری همسرتان است. با توجه به اوضاع ایران مسکن همیشه امنیت بیشتری برایتان به همراه می آورد تا سرمایه گذاریهای مخاطره آمیز. تشکر از همراهیتون.
شیدا1 : سلام خانم هراتی عزیزم خواب دیدم،کنار درب ورودی خونمون مسیر جوی آب در حال ترمیم بود و مسیر رو تازه با سیمان و بلوک درست کرده بودن،و اب تمیزی که صدای جریان داشتن آب رو میشد شنید ،عجیب بود واسم قبلا اینجوری نبود،میخواسم برم خونمون،پسر عمم که در حال کندن رنگ های کهنه و زنگ زده در خونمون بود و رنگ جدید میزد،گفت مواظب باش،تازه درست شده ،نذاشت بیوفتم و دستمو گرفت،و باز صدایییی مادرم که چرا از اونجا داری میری،کمی اونورتر استادم نشسته بود نامه ای مهر و امضا کرد و گفت اینو بده به آقای فلانی،آقایی که میشناسم و جوونه و میدونم گرفتاری پاپیچش شده.مرسی.
فریبا هراتی
: سلام. احساسات مثبتی در زندگی شما جریان می یابد و خانواده ی شما سعی می کنند که مشکلات دیگران را حل و فصل کنند. مسائل و مشکلات قدیمی که در زندگی شما وجود داشته ترمیم شده و از بین خواهند رفت و پسر عمه ی شما سعی می کند که چیزی را از شما پنهان کند و یا اینکه سعی می کند که ایرادهای گذشته ی خانواده تان را بپوشاند و ناامیدی ها و افسردگی های گذشته خانواده تان را بپوشاند. مادر شما مسئولیت یک موقعیتی را که به ضرر آن آقاست می پذیرد و سعی می کند که به او کمک کند. تشکر از همراهیتون.
قسم : سلام شب به خیر من صبح جمعه خواب دیدم خونه عمم بودم با بچه هام انگار یه مهمونی کوچیک
بود خونشون پله زیادی میخورد تا به خیابون برسه .مثل یه زیر زمین بزرگ ولی زیبا .رفتم تو خیابون دنبال ماشین پدرم میگشتم که اونور خیابون دیدمش تو ی شلوغی ماشینشو گم کردم بچه هام رو هم پیدا نکردم انگار حاشیه شهر بود راه افتادم کنار جاده دنبال بابام و بچه هام خیلی ناراحت بودم داشتم کنار جوی آبی که روان بود میرفتم که چند تا بچه کوچیک تو آب بی حرکت افتاده بودن از آب بیرون آوردم روی زانوم انداختم و زدم پشت کمرشون تا نفس بکشن و مینداختم کنار جوی و میرفتم سراغ بقیه دنبال این جوی اب میرفتم انگار دنبال بچه هام تو این جوی میگشتم اول نگاه به بچه ها میکردم بعد خیالم راحت میشد و اونا رو نجات میدادم بچه های خرد سال زیادی با فاصله تو ی آب بیرون اوردم . این جوی کیلومترها طول داشت گاهی از وسط یک خونه رد میشد و من وارد اون خونه میشدم و دنبالش میکردم داشتم با خودم اون مویه که تو فیلم مختار بود با صدای زیبا می‌خوندم که خودم هم از صدام لذت می‌بردم صدام بر خلاف همیشه رسا و زیبا با اعتماد به نفس و غمگین از ته دل بود. از ته دلم غمگین بودم به خودم میگفتم الان نامحرم صداتو می‌شنوه ولی اونقدر ناراحت بودم که به حرفم گوش نمیدادم می‌خوندم و رفتنم ادامه داشت ولی بچه هام رو بیدا نکردم یک دفعه ازخواب پریدم. ببخشید زیاد توضیح دادم شرمنده
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل دارید که فرزندانتان مطابق با افکار و فرهنگی که شما از گذشته داشته اید زندگی کنند. عمه ی شما یا فرهنگ خانوادگی شما برای شما آرامبخش و اصیل و زیبا جلوه می کند و درست است که این فرهنگ، برای بچه های شما، مدرن و امروزی نیست ولی شما در پس زمینه ی ذهنتان زندگی آن زمان را خیلی بیشتر از زندگی امروزه دوست دارید. اما فرزندان شما مثل شما فکر نمی کنند و شما نمی توانید همدیگر را درک کنید. شما احساس ترس و بی یاوری دارید و شاید دوست ندارید که دیگران از نقاط ضعف و یا ناشایستگی های شما آگاه باشند و دوست ندارید که از کسی درخواست کمک و راهنمایی کنید که خودتان را مدرنتر کنید. شما احساس می کنید که آن چیزهایی که زمانی بخشی از شما بوده، حالا تمام شده و روحیات گذشته ی شما و عواطف قدیمی تان دیگر کاربردی در زندگی امروزتان ندارد. شما از اینکه وارد مرحله ی جدید زندگی تان شوید و مدرن زندگی کنید، بدتان می آید و دو دستی به گذشته تان چسبیده اید؛ گذشته ای که دیگر هرگز بر نمی گردد!! شما به گذشته ای نگاه می کنید که هیچ نگرانی و مسئولیتی نداشتید و امنیت و آرامش داشتید. اما شما کم کم در طی زندگی تان یاد می گیرید که به خودتان بقولانید که باید کمک دیگران را بپذیرید و نقاط ضعفتان را بگویید تا بتوانند شما را کمک کنند تا با زمانهای جدید و محیط های جدید، بیشتر خودتان را منطبق کنید. تشکر از همراهیتون.
Nasrin : سلام خانم هراتی خواب دیدم ایستادم دارم یه جوب رو نگاه میکنم تصورم این بود که جوب خشک هستش ولی بعد فهمیدم یک لایه سبزه تیره رنگ ته جوب هست که زیر اون لایه یه ذره اب هست مسیر جوب رفتم جلوتر دیدم خیلی چیز میز ریخته شده تو جوب و راه اب رو گرفتن دست بردم دوتا چیز در اوردم اول لحاف بچگی پسرم بعد چادر گلدار خواهرم (نمیدونم تو خواب احساس اینکه مال خواهرمه داشتم یانه)بعد یهو اب از اون سر جوب که من نمیدیدم ولی حس میکردم خیلی دوره اب با شدت و سر و صدای زیاد اومد صداش باعث تعحبم شده بود جوب پر پر شد و در گذر هم بود بعدش نمیدونم چی شد دیدم جوب دیوارش از من بلندتر شد و اب با یه جریان و صدای ملایم رد میشد(من نمیدیدم اب رو )صدای خوشایندی بود و من با دستم سنگهای سر راه اب رو میزدم کنار با اینکه نمیدیدم چون ارتفاع داشت ولی اون صدای اولیه خیلی زیاد بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز دارید در جریان احساسات، به بینش خودتان تکیه و به عرایزتان اعتماد کنید. شما نسبت به بعضی مسائل احساس خجالت و شرم می کنید و یا دوست ندارید این مسائل را به خاطر بیاورید. (شاید مثل یک سری مسائل در رابطه با حمایت شما از فرزندتان در گذشته یا غرور و رفتار خواهرتان...). اما جریان احساسی جدید و خبرهای تازه ای در راه است که وقتی شما مشکلات قدیم را از ذهنتان پاک می کنید، فکرتان باز می شود و احساس مثبتی و جریان روشنی از زندگی را درک خواهید کرد. خبرهای خوشی در راه است که شما هنوز از آن بی خبرید ولی با زمینه سازی مثبتی که شما برای آینده کرده اید، جای نگرانی وجود ندارد. تشکر از همراهیتون.
ماهی : سلام.وقت بخیر.صبح روز دوم صفر خواب دیدم جلو در یه خونه که فکر میکردم خونه خودمونه نشسته بودم.پامو کرده بودم تو یه جوی خیلی صاف و تمیز که کف جوی سنگ بود.آبش خیلی زلال و تا مچ پام بود.بعد دیدم لباس زیرم دستمه و شستمش(نمیدونم تو اون آب شسته بودم یا نه) و میخوام اون طرف کوچه روی طناب پهن ش کنم.فقط از لباس هایی که تنم بود خجالت میکشیدم.چندتا پسر جوون داشتن اون طرف کوچه بازی میکردن منم بی حجاب بودم و لباس تو خونه خیلی داغون تنم بود.(بی حجاب بودنم تو خواب برام مهم نبود) ولی بدو بدو رفتم پهن کردم و برگشتم پامو کردم تو آب. مامانمم اومد پاشو بکنه تو آب یهو دیدم آب جوهری شد.جوهر از جایی نریخت تو آب،یهو یه قسمت از رنگ آب تغییر کردم.یکی از اون پسرا که حدودا 11 ساله بود بهم گفت بیا بریم سرچشمه آب رو نشونت بدم.من فکر میکردم مثل رود آب داره از زمین های دیگه میاد ولی رفتم تو سرچشمه دیدم داره از زمین آب میجوشه.دو تا جوی آب ازش درست شده بود. یه جوی میومد دم خونه ما یه جوی میرفت تو یه دره که فکر میکنم مردمم کنار اون جوی آب تو دره نشسته بودن.لب دره وایسادم یهو پسره خواست منو پرت کنه پایین ولی من خودمو نگه داشتم. من میتونستم پرتش کنم پایین ولی گفتم من قاتل بچه نیستم و بیدار شدم. خواب رو روز اول پریودم دیدم ولی خونریزیم در حد لکه بینی بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برای شما صحبت کردن راجع به احساسات و عادات و نگرش هایی که در رابطه با مسائل عاطفی و احساسی و تمایلاتتان دارید، راحت نیست و سعی می کنید که اشتباهات گذشته تان را در رابطه با این مسائل بشویید برود. شما نمی توانید خود واقعی و رفتار ساده ی خودتان را به راحتی با دیگران مطرح کنید. مادر شما عملکرد اشتباهی در زندگی اش داشته که او هم امیدوار است این اشتباهات و خطاهای او پاک شود. شما انفجاری از احساسات مثبت را در زندگی تان تجربه می کنید و اتفاق های خوبی برایتان در شرف وقوع هستند ولی باید سعی کنید که اشتباه نکنید و نگذارید گولتان بزنند و خودتان هم در حق کسی بدی نکنید. تشکر از همراهیتون.
Raha : سلام خانم هراتي عزيز.
خواب ديدم كه دارم از جلوي خونه دوست پسرم با مادرم سوار ماشين بودم رد ميشم (از هم جدا شديم) پشت پنجره ديدمش كه داره تنها پنجره رو تميز ميكنه (تنها زندگي ميكرد پدر ومادرش فوت شدن) لباس كه من خريده بودم تنش بود سبز رنگ بود انقد حال خوبي بهم دست داد ديدمش (قبلنا كلي من كمك ميكردم)
يه جوي آبي از جلوي خونش رد ميشد كه من و مامانم از جوي ميپريديم يه دسته گل سفيد توي آب بود اون رو برداشتم انگار اون آقا هم اومده بود.از روي جوي اين ور اونور ميپريديم
ولي توي كل خواب انگار يا از كنارمون رد ميشد يا انگار خودشو ميزد به اون را كه اصلا ما رو نمي خواست ببينه يه كم حرص ميخورد
مامانم ميگفت ولش كن وقتي نمي خواد چيكار ميشه كرد بيا خوش باش اون گل هم توي دستم بود انقد آب تميز بود كه انگار دستامم هم توي آب كردم
اينجاي خوابم يه كم خنده داره مامانم گفت رئيس جمهور امريكا اومده مي خوام برم بغلش بخوابم
ديدم مادرم شبيه مردا بدن مردونه داره من از روي شلوارش حس كردم . رئيس جمهور آمريكا هم بغل رود روي بالش زير يه سايه خوابيده بود
مامانم گفت الان ميرم بغلش مي خوابم انگار رفت اونم يه كم بهش كم محلي كرد گفت خوابم و ريس جمهور كلا بي حوصله بودو مريض
گفتم نگاه كنا همه واسه ما كلاس ميزارن حالا. ولي انقد هوا محيط خوب بود هواي صاف بوهاي خوب پر سبزه
( انگار ديگه بر نميگرده نه))):
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسرتان به شما فکر می کند و سعی می کند که نسبت به اینده خوشبین باشد و کدورت ها را از ذهنش دور کند. گل سفید به ناراحتی شما و او اشاره می کند و البته دسته گل به احترام و تحسین او نسبت به شما تعبیر می شود. او ته دلش شما را تحسین می کند ولی چون ناراحت است، دارد این دل و آن دل می کند که چکار کند. مادرتان اقتدار مالی خیلی خوبی پیدا می کند و می خواهد به مقام بالایی برسد ولی رسیدن به مقام بالاتر به این راحتی ها هم که او فکر می کند نیست. خبرهای خوش خواهید شنید. ناامید نباشید. تشکر از همراهیتون.
IRAN : سلام خانم هراتی عزیز مادرم خواب دیده جوی آب زلال و روان یه دونه بالای مهره تسبیح استیل(شبیه تنگ_منگوله تسبیح) پیدا میکنه از تو آب برش میداره بعد خواهرم به مادرم میگه اینو که پیدا کردی خدا هفتاد تا حاجتتو بهت میده ممنون
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما قویا معتقد است که خدای بزرگ با اوست و می داند که با قدرت خدای بزرگ او خواهد توانست به آرامش و امنیت و رفاه و راحتی برسد و از زندگی اش رضایت کامل داشته باشد. عزم و اراده ی مادرتان هم قویست و بنابر این خواهد توانست زندگی راحتی داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام خسته نباشید امروز صبح خواب دیدم تو پیاده رو محل کارم یه جوی آب بزرگ زدن آب زلالی داشت من با پای برهنه رفتم توش کف جو شن ماسه بود حس خوبی داشت تو ش راه میرفتم و خوشحال بودم و می گفتم این آبش از کجا تامین میشه یه لحظه نگران شدم نکنه آب فاضلاب خونه ها باشه که یه دفعه دیدم از گوشه بالایی جوب آب قل قل مثل چشمه از زمین میاد بیرون که لذت بردم و تو ذهنم می گفتم اطراف جوب رو بعدها جدول بندی میکنن و خیلی قشنگ میشه ، و اینکه در تمام مدت رئیسم کنار جوب و ایستاده بود و جوب رو نگاه می کرد و اونم خوشحال بود ، تو همین خواب یه دفعه دیدم با پدرم و همکارم تو یه آلونک که وسط مزارع می سازن هستیم و جلومون خیار تازه هست که داریم می خوریم و تو گوشه آلونک هم یه سبد انار تازه و قرمز بود که مال منو پدرم بود که من یکی شو برداشتم و به همکارم تعارف کردم با هم خوردیم ، راستی خیارها هم مال من و پدرم بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انفحار احساسات مثبت در زندگی شما جریان می یابد و زندگی شما مثبت و خوشتر از قبل خواهد شد. شرایط کاری شما بهبود می یابد. سلامتی و شادی و عشق به زندگی تان راه می یابد و به ثروت و رفاه بیشتر می رسید. خواب خیلی مثبتی بود و اتفاقات خوشی برایتان رخ خواهد داد. تشکر از همراهیتون.