تعبیر خواب حامله
اگر خواب ببینید که زنی حامله است و او در بیداری حامله نباشد، نشانه وجود ناراحتی و غمی در دل او و مشکلی است که از دیگران پنهان می کند. همینطور اگر خواب ببینید که خودتان حامله شده اید، از موردی دلگیر و غمگین هستید و یا سختی و مشقتی در راه است که باید برای رفع آن صدقه بدهید.
اگر دیدید همسرتان حامله است، یا نشانه غم پنهانی او است و یا اینکه احتمال دارد وظیفه سنگینی به شما محول گردد که انجامش برایتان دشوار است. اگر خواب ببینید که کسی که حامله است فرزندی به دنیا آورده، از غم رهایی می یابد.
اگر ببینید که کسی دختری به دنیا آورده یا خودتان صاحب فرزند دختر شده اید، ثروت به شما روی می آورد و مالی به شما می رسد. اگر ببینید که کسی که به دنیا آمده پسر است، حامی و کمکی برای انجام اهدافتان می یابید که باعث می شود در کارهایتان موفق باشید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیز خواب رو شارژ کردم.دیشب خواب دیدم همین داداشم که خواب زنشو هفته پیش دیدم داره ماریجوانا(گُل)مصرف میکنه اما خیلی عجیب مصرف میکرد در واقع احساسم این بود که ماریجواناست اما بنظر چیز دیگه‌ای بود. انگار ی سطله که ته سطل یه ماده کرم رنگ یا نسکافه ای و آب زیاد بود و ازش مینوشه و سرخوش میشه (این مثلا همون گُل بوده)و چرند میگه سطل پر از اون ماده به همراه آب رو میدن به من مقدار زیادی از اون رو عمدا میریزم یه اقای دیگه هم بود که بهم گفت نوه داییت(هم دانشگاهی و هم کلاسیم) دعوا کرده و یه نفر رو کشته آستین چپش(لباسش به رنگ آبی بود)از کتف پاره و اون قسمت از بدنش پیدا بود.ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما خوابتان را متاسفانه دیر شارژ کردید و نوبت تان گذشت. خواب دومتان را باید انشالله بعد از تعطیلات ارسال کنید. در یک روز نمی توانید دو بار خواب ارسال کنید. برای این کامنت از شما حق خواب کسر نشد. تشکر از همراهیتون
Fateme : سلام. خواب دیدم خاله ام که شوهرش فوت شده حامله است و مامانم رفته اونو بیاره برای وضع حمل . من بهت زده بودم و ولی خاله ام خیلی خوشحال بود می خندید وقتی بغلش کردم قدم نمی رسید توخواب قدش یهو بلند شده بود نتونستم صورتشو بوس کنم دیدم اصلا علایمی از حاملگی نداره می خندید. بعد بچه ها و نوه های خالمو دیدم رو دستشون زگیل سیاه دارن و خواهرم کرم داد بزنن بره اما اونها قبول نکردن گفتن خودمون کرم داریم می مالیم خوب می شه ولی همه شون رو دستهاشون زگیل های بزرگ سیاه و زیاد داشتن و داشتیم سر یه سفره با هم غذا می خوردیم ولی چون اونها زگیل داشتن یا جوش سیاه بود نمی دونم، من چندشم می شد از غذا بخورم اما برای اینکه اونها ناراحت نشن از غذا خوردم ولی خیلی ناراحت بودم
فریبا هراتی
: سلام. روح شوهر خاله تان شاد. خاله ی شما ناراحت است و غصه می خورد و مادرتان سعی می کند که به خواهرتان کمک کند تا از ناراحتی و نگرانی بیرون بیاید و بتواند خواسته ها و آرزویی را که در دل دارد را محقق کند. شما برای خاله تان ناراحتید. ممکن است خدای نکرده خاله تان هم بخاطر اضطراب و احساس منفی شدیدی که از درون تجربه می کند، فوت کند و در اینصورت خاله تان به عزت و مقام بیشتری خواهد رسید و از غم رها خواهد شد. ایرادهای بزرگی در رفتار بچه ها و نوه های خاله ی شما وجود دارد و آنها نمی توانند خودشان را به خاطر این اشتباهات و ایرادها ببخشند. همینطور شما هم نمی توانید آنها را ببخشید و آنها را بخاطر ناراحتی خاله تان مقصر می دانید. ولی با این وجود ارتباط تان را با آنان قطع نمی کنید و سعی می کنید که با مهربانی از ایشان حمایت کنید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون
Heli : سلام وقت بخیر این خواب مادرم در مورد منه، من مجردم. ایشون خواب دیدن که در خواب پارتنر دارم و از ایشون باردارم و ماههای اخر بارداری هست و‌گفتم بچم پسر هست و یه حوله تن پوش آبی روشن که روش گل‌های قشنگی گلدوزی شده بود هم بهشون نشون دادم که این حوله رو تازه برام‌گرفتن. مامانم به همراه برادرم و خانومشون و برادر زادم به خونه من میان که خونه من وسط اتوبان بوده یه خونه بسیار قدیمی ولی وقتی داخل میشن تعجب میکنن وبرادرم میگه داخلش چه خوب و روشنه خونه پره پنجره و فررش‌های رنگی بوده اصلا مثل بیرونش نیست
مامانم در کل خواب اضطراب داشتن چطوری به پدرم بگن که من حاملم از دوست پسرم ولی برادرم عین خیالش نبوده و همراه با دوست پسرم کارهای بستری شدنم رو انجام میدادن
ظاهر دوست پسر در خواب پسری با قد متوسط، خوش چهره پوست روشن و موهای روشن و لخت و بلند تا رو گردن و میگفتن مودب بود. در عالم واقعی من همچین پسری رو نمیشناسم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خواب مادرتان این است که خود شما، شخصیتی با اراده، برونگرا و اجتماعی، روشنفکر، و خیالی آرام و راحت دارید و وجهه ی اجتماعی تان خوب است و ارتباطات شما با دیگران، محدود است. شما سعی می کنید که قوی و مقتدر و مستقل و خودمختار رفتار کنید و از خودتان حمایت کرده و اهدافتان را محقق کنید. شما به زودی اهدافتان را عملی می کنید و خواسته هایتان را بدست آورده از غم رها می شوید. شما گشایش کار می یابید و همه چیز مطابق با میل شما پیش خواهد رفت. خردمندانه فکر می کنید و خیالتان راحت خواهد شد. برادرتان و همسرش و مادرتان از افکار و برنامه های شما و موفقیت تان با خبر خواهند شد و می دانند که شما مسیر طولانی را برای رسیدن به موفقیت طی کرده اید و راه رسیدن به اهداف دیگرتان هم برایتان هموار است. شما به خواسته های قلبی تان می رسید و شاد می شوید هر چند که شاید از ظاهر ماجرا، آرزویتان خیلی هم ناب به نظر نرسد. تشکر از همراهیتون
آیهان : سلام.وقتتون بخیر. من دیشب خواب دیدم حامله هستم و بچه داخل شکمم دختره. (در واقعیت پسری دارم و آرزو دارم بچه بعدی انشاءالله دختر باشه. اما فعلا قصد بارداری نداریم) توخواب انگار ماه های آخر بارداریم بود و شکمم جلو آمده بود و بچه داخل شکمم جوری تکون میخورد که به شکمم نگاه کردنی خیلی واضح حرکاتش دیده میشد. تمام شکمم مدام برآمده، فرو رفته میشد و تو خواب هم انگار خیلی خوب تکون خوردنش رو حس میکردم. انگار واقعا باردار بودم. ممنون میشم تعبیر خوابم رو بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نگرانیهای مالی دارید و یا هدفتان این است که به ثروت و رفاه بیشتری برسید و به زودی به آرزویتان خواهید رسید و این مشکلات مالی تان رفع خواهد شد. تشکر از همراهیتون
حدیث : سلام خانم هراتی عزیز امروز صبح ساعت ۷ خواب دیدم من و شوهرم روی پشت بام هستیم یک سقف گنبدی شکل جلومون بود یک تیکه کوچیک خراب شده بود و آب زلالی وارد اونجا میشد مثل اینکه خونه ما بود بهش گفتم معلوم نیست چند وقته آب داره میره پایین ونگران اثاثیه بودم مخصوصا وسایل برقی ولی برای او و دیگران خیلی مهم نبود صحنه بعد داخل درمانگاهی بودم به من گفتن باردار هستی یک دختر خوشکل ،من با ذوق گفتم خدا را شکر توی دلم هم برای بارداری وهم برای اینکه دختر هست خوشحال بودم حس میکردم دیگران حس دختر دوستی من را باور نمیکنند بعد گفتم برم از دکتر سوالی بپرسم خانم دکتری را پیدا کردم و گفتم با وجود اینکه من۴۷سالمه وفیبروم و...داشتم الان ناخواسته باردار شدم مشکلی نیست؟گفتن اگر مشکلی برات پیش بیاد شاید مجبور بشی سقط کنی و من دوباره نگران شدم لطفا تعبیر بفرمائید ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان ممکن است از خیلی جهات به اوج موفقیت در زندگی تان رسیده باشید و درکتان هم بالا باشد ولی در باره ی مسئله ای، آگاهی شما ضعیف است و حمایت روحی و روشنگری کافی از کسی دریافت نکرده اید تا اینطور دلشکسته نباشید و ایمانتان را زیر سوال نبرید. این احساسات منفی شما روی سلامت و قدرت شما و خانواده تان تاثیر منفی می گذارد. شما آرزو دارید که دخترتان مطابق با احساسات و ایده آلهای شما زندگی کند. می خواهید او رفتارش کاملا دخترانه باشد. اگر شما منفی بافی کنید و نابالغانه رفتار کنید؛ نمی توانید خواسته هایتان را محقق کنید. تشکر از همراهیتون
Hana : سلام روز بخیر من امروز خواب دیدم که تو مدرسه سرکلاس بودم که خودکارمو شکستم البته زاپاس خودکار زیاد داشتم که دربیارم در همین حین معلم اسم منو برای حاضر غایب خوند من الان در واقعیت 23سالمه خیلی وقته دوران مدرسه رفتنم تموم شده( در واقعیت الان دانشگاه میرم) بعد به دوستام گفتم چرا هودی ولباساتون اینقدر پرز شده (دورس پارچه هودی چند تا جنس هست که هم خوب و هم بد داره نوع بدش بلافاصله بعد استفاده پرز میده) بعد گشنم بود غذا نخورده بودم حامله بودم حدودا 3،4ماهه کمی برآمدگی هم داشتم ولی کم داشتم رفتم فکر کنم داخل یه رستوران ساندویچ فک کنم میخاستم بگیرم که زن عمو دیدم اونم فکر کنم پیتزا یا هرچی میخاست بگیره و البته سر برهنه بود چون زنعمو حجابی و متعصب کلا خانوادگی هستند بسیار حرف درآر البته برای ما چون یه سری دشمنی هایی هست بینمون بعد تو خونه بودم که مامانم گفت فردا عروسیت هست لباس عروس دیدم که زشت نبود قشنگ بود ولی لباس عروسی که من میخاستم نبود پسند من نبود من خودم میخاستم لباس عروس دلخواه بدوزم و بپوشم روز عروسیم در کل از ازدواج ناراضی بودم به مامانم گفتم من بلد نیستم برقصم اصلا آمادگی ندارم برای ازدواج ولی مامانم فکر کنم با خشونت میگفت تو باید ازدواج کنی غلط میکنی که آمادگی ندازی ازدواج نمیکنی همون موقع کسی که مثلا همسرم بود ازدراومد داخل گفت یعنی چی که خبر نداشتی نمیدونستی داریم عروسی میکنیم همون موقع که این اتفاقات داشت می افتاد مامانم نذر گرفته بود و مهمان دعوت کرده بود دیگ نذری دیدم که نذری که میگم رایج نیست ولی ما رسم داریم خصوصا موقع بچه دارشدن که خانم های حامله اگه بخورن باید سال های بعد حتما اون نذر که با نون، شکر و روغن درست میشه رو بدن دیگ همین نذر رو دیدم که زن های زیادی بالا سرش ایستاده بودن من بعد گفت و گویی که با مادرم کردم گریه کنان البت گریم با ناله همراه بود تا آخر خاب صدای ناله یادم میاد رفتم داخل آشپزخانه که گریه زاری کنم بخاطر ازدواج زودم رو زمین نشستم دستم خورد و موهای بریده شده قیچی خورده روی زمین آشپزخانه دیدم که مال مامانم بود و فکر کنم برش داشتم گرفتم تو دستام، البته من دخترم و مجردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید سعی کنید که نظراتتان را بخوبی ابراز کنید و شخصیتی قوی و تاثیرگذار از خودتان بروز بدهید ولی برعکس این آرزو، توانایی تان برای ابراز نظراتتان و یا برای ارتباط برقرار کردن با دیگران ضعیف است. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی بیاموزید. شما می خواهید از خودتان حمایت کنید و افکارتان را از دیگران مخفی کنید، اما در این کار خیلی قوی نیستید و ظاهرتان گویای این است که تلاش می کنید که نظراتتان را از دیگران مخفی کنید. شما نیاز به حمایت و پشتیبانی فکری دارید. سخت می کوشید و چیز زیادی از این بابت عایدتان نمی شود و حمایت و همفکری زیادی با شما انجام نمی شود. زن عمویتان نظراتش را راحت و رک و صریح مطرح می کند و خواسته هایش را هم محقق می کند و شخصیتی موفق دارد. شما روابط خودتان را با دیگران ارزیابی می کنید و از شرایط تان راضی نیستید. مادرتان می خواهد که شما زندگی تان را متحول کنید و به انجام کاری مشغول شوید که او می گوید و یا مطابق با نظرات او ازدواج کنید ولی شما اینگونه رفتار را نمی پسندید. شما اعتماد به نفستان کم است و فکر می کنید که برای هر گونه تعهد و تغییر و تحولات بزرگ در زندگی تان آمادگی ندارید. غصه می خورید و احساستان را به زبان نمی آورید ولی مادرتان می داند که شما ناراحتید. مادرتان آرزو دارد که شما مطابق نظرات او زندگی کنید و معتقد است که شما هر چند که الان اینکار برایتان سخت به نظر می رسد ولی بعدا از اینکه به حرفش گوش دادید خوشحال خواهید شد. شما گرمی و امنیت خودتان را منوط به این می دانید که مادرتان از افکار و نظرات خودش دست بکشد و می خواهید با او قاطعانه صحبت کنید که به نظرات شما احترام بگذارد. تشکر از همراهیتون
Salsabil : با سلام و آرزوی قبولی طاعات
لطفا خوابم نمایش داده نشود
با تشکر فراوان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و او به این تفاهم می رسید که از هم جدا شوید و این در نهایت باعث می شود که شما غصه بخورید ولی دوست ندارید که حرف دلتان را جایی مطرح کنید. هر چند که در ابتدا این تصمیم به شما استرس می بخشد ولی خودتان را به خدای بزرگ می سپارید. در نتیجه ی این تصمیم، زندگی شما در مسیر سازنده ای قرار خواهد گرفت و شروعی ترو تازه تر و خردمندانه تر را برای خودتان تدارک خواهید دید. تشکر از همراهیتون
سارا : با عرض سلام و احترام .خواب دیدم مادر مرحومم حامله بود. شکمش را ندیدم بزرگ باشه. داخل تابه اسفناج پخته بود.از من خواست اسفناج را گرم کنم وبه او بدهم بخورد. اسفناج را به او دادم. و خواهر شوهر وزن عمویم هم بودن .آنها هم حامله بودن. روسریهایم که کهنه بودن وجلوی خواهر شوهرم بود دونه دونه روی دستم می انداختم که ببرم وجلوی خواهر شوهرم نباشد. ویه سفره بزرگ پهن بود وتوی سفره قابلمه هایی که غذایش تو سفره ریخته بود.وکنار سفره کسی جز شوهر خواهرم ننشسته بود. وحوله ی حمام وپالتویم که توی سفره بود را برداشتم. تشکر فراوان بابت تعابیر تون
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. مادرتان ناراحت است و از شما می خواهد که از صمیم قلب و با عشق، برای آرامش او دعا کنید و بیشتر به یادش باشید. خواهر شوهر و زن عموی شما هم ناراحتند. شما سعی می کنید که افکار قدیمی تان را و مسائلی که باعث ناراحتی تان شده اند را دانه به دانه در ذهنتان مرتب کنید و کنار بگذارید و راجع به آنها با خواهرشوهرتان حرفی نزنید. شما سعی می کنید که نشان دهید که شخصیتی حمایتگر دارید و مسائل را به خوبی نقد و بررسی می کنید تا از خانواده تان حمایت کنید. شوهرخواهرتان از حمایت شما برخوردار است. شما مسائل شخصی تان و تمایلات و احساساتتان را نسبت به همسرتان و نیز امکانات خودتان را برای حمایت از خودتان، با کسی مطرح نمی کنید. تشکر از همراهیتون
ش : باسلام،خواب دیدم مادرم را بردم دکتر و دکتر میگه که مادرم بارداره (پدرمن حدود ۷ سال قبل به رحنت خدا رفتن) ولی نشانه ای از تعجب یا خدای ناکرده اشتباه اخلاقی درخواب از جانب ما یا مادرم ندیدیم، فقط از دکتر کمک خواستیم و گفتم دکتر چه کاری میشه برای مادرم کرد که خیلی ناراحت هستن و ایشون در جواب گفتن فقط شاید بشه این حاملگی رو از بین برد، مادرم هم در حالیکه چادر مشکی سرشون بود (مادرم چادری هستن) و خیلی مرتب و جوانتر از الان بودن و کمی قد بلندتر، در جواب دکتر گفتن بله از بین ببریدش بهتره، همینکارو بکنید (منطورشون جنین و حاملگی بود)
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما در خفا و خلوت خودش غصه می خورد و حرفش را به زبان نمی آورد. روح پدرتان شاد. شما از خدای بزرگ می خواهید که آرامش را به مادرتان برگرداند. مادر شما آرزوهایی در دل دارد که هرگز برآورده نشده اند. روحیه ی او جوان و زنده دل است و قدرت تحقق اهدافش را هم دارد ولی این اهداف او به نفع او نیستند. مادرتان از بیان اهداف و خواسته ها و نگرانیهایش سر باز می زند و رازدار خودش است. ( ضمنا لطفا هرگز در هنگام ثبت خوابتان کلمات را تعمدا یا سهوا به هم نچسبانید. اینکار در شمارش کاراکترهای خوابتان اشتباه ایجاد می کند و خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن می شوید. من خوابتان را ادیت کردم و حدود 70 کاراکتر به خوابتان اضافه شد. البته هنوز یک حق خواب می شد و مشخص بود که سهوا اینکار را کرده اید. اصل خوابتان با نوشتار خودتان ذخیر شده است و قابل اثبات است. در صورت تکرار اینگونه چسباندن کلمات به همدیگر، از تعبیر خوابتان معذور خواهم بود.) تشکر از همراهیتون
neshat : با سلام و احترام
دیشب دوستم خواب زیر رو برایم دید
لطفا واسم تعبیر بفرمایید
دوستم میگه : خواب دیدم تو اتاق مدیرعامل بودم یکی از همکاران و شما هم بودید بعد شما حامله بودی
نزدیک زایمانت بود
کنارمون هم دریا بود و هی نگران شما بودم که داری زایمان میکنی چون خودت هم گریه میکردی و میترسیدی
هی میگفتی من از زایمان میترسم منم میگفتم نترس من کنارتم نگران نباش حواسم بهت هست اینقدر هم شکمت بزرگ بود .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما به خاطر مسئله ای ناراحت هستید و هدفی در دلتان است که می خواهید آن را محقق کنید. دوستتان می خواهد که شما نگاهی مثبت به آینده داشته باشید چون به زودی خواسته تان را بدست می آورید و از غم رها خواهید شد. حالا یا نگرانی شما با عملکرد مدیر عاملتان رفع خواهد شد و یا خودتان کارها را بخوبی مدیریت می کنید و نگرانیهایتان رفع می شود. تشکر از همراهیتون