تعبیر خواب دارو
اگر کسی خواب ببیند که بیمار است و برای شفای خود، دارو خورد و از خوردن آن بهبود یافت، در کارهای خود موفق می شود و به او خیر و برکت و منفعت می رسد یا مالی اندک به دست می آورد و اگر بیمار است شفا می یابد. اگر کسی ببیند که با خوردن دارو، حالش بهتر نمی شود، در بیداری راهی که به او برای انجام کارش پیشنهاد می شود، اشتباه است و باید از آن کار اجتناب کند.
اگر کسی ببیند که دارو فروشی می کند، آدمی است که خیر و نیکویی اش به مردم می رسد و اگر دید داروهای خشک را در هم می کوبد، می جوشاند و شربت تهیه می کند، بر علم و دانش خود در راه چگونگی کمک به مردم می افزاید.
خوردن داروهای بیهوشی و سکر آور در خواب، خلاصی از غم و اندوه تعبیر می شود. دیدن دارو در خواب به طور کلی راه حل و چاره است و خوردن دارو، چاره جویی کردن برای کمک به رفع مشکلات دیگران است. اگر دیدید دارو به دیگری می دهید، از دست کسی عصبانی هستید و می خواهید که او رفتار خود را عوض کند.
معبران نوشته اند اگر دیدید دارو می خورید و دارو به حال شما مفید است کاری موافق دین انجام می دهید و اگر اثر مفید نداشت کاری خلاف دین می کنید.
امام صادق (ع) می فرماید: هر دارویی که زرد باشد، دلیل بر بیماری و رنج کند و هر دارو که به خوردن آسان است، دلیل بر شفا و راحت کند و آن چه به خوردن بد است، دلیل بر بیماری کند. اگر ببیند دارو خورد و بر وی اثر کرد، دلیل است که دین وی به صلاح آید. اگر به خلاف این نیز ببیند بد باشد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی خواب ببیند بیماری دارو بخورد و شفا یافت، دلیل که آن شخص کاری به صلاح دین انجام می دهد. اگر بیند که دارو خورد که عقل و هوش از او زایل شود، دلیل که از غم و اندوه فرج یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دارو شفا بخش نبود، دلیل که صلاح دین وی زایل شود. اگر دارو جهت شفا نوشید، دلیل که به قدر اثر شفا بخش دارو، صلاح دنیا طلبد. اگر ببیند جهت مردم دارو تهیه می کرد، دلیل که با مردم نیکویی کند. اگر ببیند داروی خشک می ستد، دلیل که از غم و اندوه باز رهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الهام : سلام و احترام،خواب دیدم لطفا، التماس دعا دارم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که گشایش کار پیدا کنید و زندگی تان متحول شود. امیدوار و با ایمان هستید که اتفاق بدی نیافتد و نگرانی هایتان را مخفی می کنید. تمام نگرانی های شما بی مورد است و فکرتان راحت خواهد شد. استرس و تندخویی شما با موفقیت و خبر خوشی که می شنوید از بین می رود. شما خوش اخلاق تر و آرامتر خواهید شد. فکرتان را ناراحت نکنید. به احتمال قوی مادرتان سلامت هستند. جای نگرانی نیست. تشکر از همراهیتون.
ffereshteh : با سلام و احترام؛ شب ۲۱ رمضان بعد سحر (روزش خیلی دلم گرفته بود و با خدا درد و دل کردم و حاجتمو خواستم) خواب دیدم که در سالن محل کارم به حالت خستگی افتادم و نمیتونم راه برم، اینکه پاهام هیچ حرکتی نداشتند و چند تا از همکاران با روی خندان روبروم وایسادن که بلند شو تو میتونی راه بری اما من انکار میکردم نمیتونم و دیگه خسته شدم، اونا گفتن قبل تو یه اقایی این شرایط رو داشته و بلند شده رفته، نمیدونم چطور ولی بلند شدم و خیلی راحت از اونجا رفتم بیرون، رفتم خونه یکی از اشنا ها و ازش تشکر کردم که داروهامو گرفته(توی خواب دارو به اسم مادرم بود ولی انگار برای خودم بودن)، اشنای ما که انگار خودشم کارمند محل کارم بود(یه کار قراردادی دارم که نمیدونم وضعیتش چی بشه ماندگار بشم یا نه)گفت هر کدوم از ما سهمیه محدودی داریم که ازش استفاده کنیم، من ازش بابت خرید داروهام تشکر کردم ولی اون گفت دارو رو کسی دیگه ای برات فرستاده و من فقط واسطه م، یه لیست گذاشت جلو دستم اسم کسایی که سهمیه داشتن و یا دارو براشون فرستاده شده بود، افراد خیلی محدودی بودند ولی توی دو ستون اسم من نوشته شده بود، و توی یکی از ستونها جلو اسم ارسال کننده اسم طباطبایی قید شده بود. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما از استیصال و نگرانی بیرون خواهید آمد و زندگی شما تحولی مثبت خواهد داشت. شما حاجت روا خواهید شد و امام حسن ع که جد سید های طباطبایی است، شفیع شما هستند. او قطعا حاجت شما را روا خواهد کرد و اگر به ایشان متوسل نشده اید باید حتما نذر ایشان کنید که انشالله حاجت تان را بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Khanomeirani : سلام وقت بخیر
دیشب خواب دیدم انگار در داروخانه کار میکنم با یه اقا (این پسر را در واقعیت میشناسم،دوست پسر دوستِ دوستم بوده)
بعد دیگه تایم کاری ظهر تمام شده بود و زدیم بیرون که بریم خونه و اون اقا با ماشین که میخاست بره انگار میخاست منو برسونه و چیزه عجیبی که بود اینه که تو خواب انگار خیلی خیلی از اون اقا خوشم اومده بود و انکار اون بیشتر منو دوست داشت
من پیگیر کار هستم و متاسفانه کاری پیدا نمیکنم و بیکار هستم
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما گشایش کار پیدا می کنید و کارها برایتان راحت تر و بهتر به پیش خواهند رفت. انشالله کاری را پیدا می کنید که نسبت به انجامش علاقمند هستید. ضمن اینکه خوابهای 26 ماه "ممکن است "برعکس هم باشند و در اینصورت خوابتان اشتیاق شما را برای پیدا کردن کار مورد علاقه تان نشان می دهد و الزاما به این معنی نیست که این کار را بدست بیاورید. تشکر از همراهیتون.
محمدرضا : سلام. وقت بخیر
خواب دیدم به داروخانه رفتم تا برای همسرم داروهایش را تهیه کنم. دارو فروش برای یکی از داروها (وارفارین: داروی ضد انعقاد خون) نسخه پزشک می خواست ولی من نسخه نداشتم و در تلاش بودم که ایشان را متقاعد کنم که این دارو را سالهاست همسر من میخورد و نیازی به نسخه پزشک نیست ولی داروفروش همچنان از اینکه این دارو را به من بدهد اکراه داشت. نهایتاً با چند تا اصطلاح تخصصی در مورد اون دارو و راه های کنترلی عوارض آن دارو تونستم داروفروش را مجاب کنم که دارو را به من بدهد.
البته در عالم واقعیت همسر من این دارو را سالهاست که مصرف می کند ولی تاکنون برای تهیه آن مشکل چندانی نداشته ام و اصلاً دغدغه فکری و ذهنی من نبوده و نیست.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. ممکن است خانمتان به خاطر بیماریشان یا به خاطر کمبود دارو احساس نگرانی می کند ولی نگرانی ایشان بی مورد است. ضمن اینکه خواب ممکن است به شما بگوید که شما باید سعی کنید که یکبار میزان دوز مصرفی دارویتان را با آزمایش مجدد مشخص کنید. با بروز بعضی از بیماریها ممکن است داروی وارفارین عوارضی داشته باشد که مجبور بشوید دوز آن را کم یا زیاد کنید ولی هرگز خودسرانه میزان مصرف این دارو را تغییر ندهید. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام وقت بخیر - ممنون میشم خوابم نمایش داده نشه.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به این فکر می کنید که نقشتان در زندگی هنوز برایتان مشخص نیست و مجرد هستید. البته سخت کوش هستید و تلاش می کنید که در کارهای بیرون موفق باشید و توقع و انتظارات زیادی هم از زندگی تان ندارید. شما نمی توانید با همکار خانمتان احساس مثبتی داشته باشید و نوعی دوگانگی و تضاد را در رابطه با او حس می کنید. می خواهید که افکار منفی را از ذهنتان بیرون کنید. می خواهید که بین خودتان و دیگران یا خودتان و همکار خانمتان فاصله بیاندازید چون از آینده می ترسید. شما تمایل دارید که فکرتان آرامش پیدا کند اما دوای درد شما دختر خاله تان است که همروح او هستید و او را دوست دارید. از اینجهت ته قلبتان می ترسید که با شخص دیگری ارتباط برقرار کنید. مادر شما در خواب، جنبه ی احساساتی و خردمند شماست که دوست دارید با دختر خاله تان ازدواج کنید. سعی می کنید که در ظاهر خودتان را با انرژی نشان دهید اما فکرتان پیش اوست. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام خانم هراتی. همون طور که تو خواب هم گفتم الان دختر خاله هم ازدواج کرده دو تا هم بچه داره .چی کار از دستم برمی آیید.بلاخره پروردگار عالم برای من هم راهی باید گذاشته باشه. با نذر کردن امکان داره همروح دیگه ای باشه یا راه حلی پیدا بشه. حتی نذر غیر مالی مثل اینکه تخصص که دارم صرف کمک به مردم بگذارم.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما باید خردمندانه فکر کنید! هر احساسی که در گذشته داشته اید به کنار. خوب بودن او هم به کنار. اما اگر دوست دارید که در آینده هرگز کسی به خانم شما نظر نداشته باشد، به همسر کسی دیگر غبطه نخورید!! او دیگر به مردی متعهد شده که همسر اوست و فکر کردن در باره ی این خانم گناه است. چه شما مقصر بوده اید چه او و چه هر کسی دیگر، اما همسر او مقصر نیست. شما باید با نفستان مبارزه کنید و عشق را فقط متعلق به خدای بزرگ بدانید. لا اله الا الله!! هیچ معبودی جز خدا نیست. آدمها را برای خودتان آنقدر بزرگ نکنید و نپرستیدشان ، که اینطور با فکرشان روح و روانتان آزرده شود. عشق فقط مال خداست و مردم را باید فقط دوست داشت. آنهم در حدی که انسانیت و مرام و معرفت اجازه می دهد. محرم و نامحرمی به لباس و چادر و کلاه و عمامه و شال نیست!!! محرم نامحرمی در نگاه و در فکر و در قلب انسان باید نهادینه شود. هرگز به چیزی که مال شما نیست نگاه نکنید فکر نکنید و رویایش را نبافید.... شما یک انسان آزاده و خردمند هستید و اسیر نفس اماره تان نشوید تا نشان دهید که مطیع و تابع فرمان خدای بزرگ هستید. تشکر از همراهیتون.
محسن : من تو خواب اول هم گفتم به شما ایشون ازدواج کرده بعد شما گفتید که دوای درد شما هست.
بعد من توی پاسخ شما هم گفتم شاید یه همروح دیگه ای پیدا بشه یا شاید راه دیگه ای مثل مهاجرت کنم جادی دیگه. نگفتم با ایشون ازدواج کنم.اصلا دنبال این هم نیست.
فریبا هراتی
: سلام. بله من احساس شما را مطرح کردم که شما او را دوای درد خودتان می دانید منظورم این نبود که او از همسرش جدا شود و با شما ازدواج کند. من مفهوم صحبتم را نتوانستم به درستی ابراز کنم. شما درست می فرمایید.
محمد : سلام خواب دیدم به داروخانه رفتم و داروهایی رو سفارش دادم کارتم را برای پرداخت دادم ولی کارتم موجودی کافی نداشت پس از خرید دارو ها منصرف شدم ,بجایی غیرآشنا رفتم و به تمام مردم مشکوک بودم مبادا بمن آسب بزنند در جایی که دیگر نمیدانستم کجام ,یک تاکسی گرفتم ولی تاکسی مرا بجای دیگری برد جایی که نمیشناختم و شبیه ادم ربایی بود وقی به انجا رسیدیم من از موضوع اگاه شدم که قصد تجاوز بمن دارند و من فرار کردم ,از روی دیوار ها و دروازه های بلند زیادی میپریدم(براحتی فرارکردم) به سالنی رفتم ک افرادی در انجا فوتبال بازی میکردند ویکی از دوستانم رادیدم. جزییات را به یاد ندارم ولی خودم را در کنار کسی که عدالت را اجرا میکنه دیدم شخص متجاوز را لخت بروی زمین افتاده بود و من از دستش شاکی بودم و از خودم دفاع میکردم و مدام به باسنش دست میزدم به منظور تجاوز و اعتراض
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که مشکلاتتان حل شود و به دعا رو می آورید ولی احساس می کنید که چون خیلی پاک و بی گناه نیستید، پس دعاهایتان مستجاب نمی شود. شما برای خودتان و بی گناهی تان خیلی اعتبار قائل نیستید. پس به جای توکل به خداوند و توسل به ائمه ی اطهار به مردم رو می اندازید تا خواسته هایتان را برایتان فراهم کنند ولی می دانید که کسی قابل اعتماد نیست. اگر هم به کسی اعتماد کنید، گولتان می زنند و به شما زور می گویند نظراتشان را به شما تحمیل می کنند و حقوقتان را پایمال می کنند. شما سعی می کنید که بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید و شخصیت موفقی برای خودتان بسازید. شما با کسانی تعامل خواهید داشت که شخصیتی رقابتی دارند و از نگرانی ها و ناامنی هایتان با ایشان صحبت می کنید. شما دلتان می خواهد که قدرت را به دست بگیرید و به کسانی که به شما زور گفتند، متقابلا با زور برخورد کنید تا از ایشان انتقام بگیرید. خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج!! دوست عزیز خداوند ارحم الراحمین است فقط به او به عنوان تکیه گاهتان، عشقتان، دوستتان نگاه کنید و هرگز به هیچ کسی تکیه نکنید و حتی قضاوت و انتقام خودتان را هم موکول کنید به قضاوت و دستان انتقام گیرنده ی خداوند تا در زندگی تان با مشکل مواجه نشوید. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : سلام فریبای گلم امیدوارم شادو سلامت باشی عزیزم
من خواب دیدم میخام دوتا قرص بدم به مریضم یهو قرصا از دستم افتاد و گم شد نگران شدم چون دیگه قرص نداشتم و دنبال قرصا میگشتم که یه تیکه از یکیشو پیدا کردم بعد که بیشتر گشتم قرصای جورواجور دیگه هم پیدا کردم که لبه هاشون سابیده شده بودو یه قرص اصلی خودمم کامل پیدا کردم البته با لبه های سابیده شده .مرسی .خیلی دوستون دارم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما می خواهید به کسی نصیحت کنید که روحیه اش را قوی کند و به هماهنگی درونی برسد. شما می خواهید که افکار منفی و ایده های منفی را در زندگی او پایان دهید و سعی کنید که او را ترغیب به انجام کاری بکنید که در حالت عادی، خودش هم به فکرش نمی رسید که اینطوری بخواهد مشکلاتش را حل کند. در این میان خودتان در مورد نظر خودتان شک می کنید:))))) و فکر می کنید که اشتباه است!! بعد متوجه می شوید که همه چیز یا رومی روم یا زنگی زنگ نیست!! و باید تعدیلی در طرز فکرتان به وجود بیاورید. برای هر چیزی نمی توان یک نسخه ی واحد را نوشت و برای بعضی موارد باید کمتر مایه گذاشت و کمتر تلاش کرد و کمتر توجه کرد یا اینکه باید یاد بگیرد که از ایده های تازه ای که دم دست هستند و از تجارب گذشته که فکر می کردید دیگر کنارشان گذاشته اید و به دردتان نمی خورند؛ دوباره استفاده کنید. منم دوستتون دارم خانم گل. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم.خواب خواهرم:خواب دیدم شوهرشراره(دشمنم)کنارمغازه(عطاری یا داروخانه) ایستاده بود. مسئول آنجا یک پیرمردی بود. شوهرش به پیرمرد گفت سنگ کلیه دارم.پیرمرد بهش یک قرص معرفی کرد و برایش آورد.قرص در تلقی به اندازه یک ورق آ۴ به شکل مربع بود و قرصها بیضی شکل بودند و چیده شده بودند. انگار سنگ یا کلوخ بودن و حس میکردم بسیار نرم و قابل خوردن هستن و در دهان آب میشوند. به رنگ خاک بودند و رگه های سبز پسته ایی داشتن. شوهرش دو دل شد قرصها را ببرد، من به پیرمرد گفتم من سنگ کلیه ندارم ولی درد جزئی کلیه دارم میشود ازین قرصها ببرم. پیرمرد شروع کرد به توضیح در مورد فواید قرصها. قیمتگفت هفتاد هزار تومان. با چانه زدن یک تراول پنجاه هزار تومانی دادم. و همان قرصها را بجا شوهرش من خریدم. به خانه رفتم و دیدم سعید عشق خواهرم فاطمه همراه مادرش سرزده به خانمان آمده اند(حسم گفت سعید مجبورش کرده بیاد خواستگاری)سعید پیرهن صورتی تن داشت و مادرش سیاه پوش بود. فاطمه پیرهن بلند طرحدار سبز به تن داشت و حلقه ایی شیک برلیان و بسیار براق در انگشتش بود. سعید با خجالت و شرم و ناراحتی سرش پایین بود. فاطمه حلقه اش را به آنها بدون کلام نشان میداد و با حلقه و موهای بلند و حالتدارش به آنها فخر میفروخت و خودنمایی میکرد(تو خواب انگار چون خیلی اذیتش کردن اینکارو میکرد) سعید که حالتهای فاطمه رو میدید با کینه به مادرش نگاه میکرد بحالتی که بهش بگوید همه اش تقصیر توست.تشکر فراوان.
فریبا هراتی
: سلام. شوهر دوستتان می خواهد که افکار منفی و یا فقر و ناراحتی ها را از زندگی اش بیرون کند و چیزی در زندگی او هست که او نیاز به پاکسازی درونی دارد. خرد و عقلانیت به او می گوید که او باید انرژی روحانی و ایمانش را قوی کند ولی شوهر دوستتان حاضر نمی شود که منافع مادی اش را به خاطر بالا بردن ایمان، به خطر بیاندازد. خواهر شما اما ایمانش را قویتر می کند و سعی می کند که سهم عادلانه ای از دنیا کسب کند و ایمانش را به موفقیتش نفروشد. سعید به خواستگاری شما خواهد آمد و رفتاری مهربان از خودش نشان می دهد ولی مادرش عصبانی و ناراحت است و نمی خواهد که این وصلت صورت بگیرد. شما با رفتاری با کرامت تعهدتان را نسبت به سعید نشان می دهید و می گویید که فکرتان به خاطر او ناراحت است و به پای او می مانید. این کار سعید را بیشتر از قبل به شما وابسته کرده و او بیشتر از قبل از مادرش ناراحت می شود. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : سلام خانم هراتی برای خاکشیر پیج مخصوص ندارید؟
فریبا هراتی
: سلام. به خواص مواد غذایی در همین سایت مراجعه کنید.
Sorakhorshid : خانم هراتی منظورم تعبیر خاکشیر هست
فریبا هراتی
: خیر در لیست موجود نیست. از کلید واژه های دیگر خوابتان استفاده کنید.
Z : سلام
من خواب دیدم حالم خوب نیست رفتم داروخونه یک دارو سبز که مثل پودر بود و یک لیوان آب به من دادن که گفتم این دارو برای چیه گفت تهوع آوره بعد از خوردن دارو بالا آوردم البته دردناک نبود و حالم خوب شد
تعبیرش چیه
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز دارید که رفتار و سخنانتان را پالایش بیشتری بکنید و مثبت اندیش تر باشید تا تمام ناراحتی ها و مشکلاتتان از وجودتان دفع شود. همه ی افکار منفی و نگرانی هایتان از بین خواهند رفت. تشکر از همراهیتون