کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب در

اگر خواب ببینید درب خانه تان را زدید و با خوشرویی در را به رویتان باز کردند، اهل خانه از شما راضی هستند و اگر ببینید زنی با بد رویی در را به رویتان باز کرد، اهالی خانه از شما ناراضی هستند. گشوده شدن در، باز شدن در رحمت خداوند است و اگر در را باز نکردند، تعبیر بر عکس دارد.

اگر درب مسجد یا مکان زیارتی مقدسی را زدید و درب به روی شما باز شد، حاجت خود را می گیرید و آرزوهایتان بر آورده می شود و اگر درب به روی شما باز نشد، مشکل شما حل نشده باقی می ماند. اگر ببینید درب خانه شکسته، امکان بروز بلایی وجود دارد و باید صدقه بدهید. اگر ببینید جلوی درب خانه مسدود شده، و نمی توانید به داخل خانه بروید، به دلیل قرض، خانه را خواهید فروخت.

اگر ببینید که درب خانه شما عوض شده است، شغلی جدید و کاری تازه برایتان پیدا خواهد شد که از آن سود بسیار خواهید برد. اگر ببینید خانه شما دو در دارد، بین زن و مرد خانه ناسازگاری به وجود می آید و اگر مجرد هستید، دو کار متفاوت را هم زمان انجام می دهید. اگر درب خانه شما را رنگ سفید کرده باشند، سفید بختی و عزت و اگر سرخ باشد، نشاط و اگر مشکی باشد، بزرگی و احترام و درب زرد نشانه بروز کسالت یا بیماری است.

معبران قدیم می گویند: درب، در خواب زن است و برخی معتقدند مراد و مقصود است.

حضرت دانیال می گوید: درب به خواب دیدن زن است. اگر ببیند درهای معروف در برابرش گشاده شد، دلیل که درهای نعمت و مال دنیا بر وی گشاده شود. اگر ببیند آن درهایی که گشاده شد بر جانب راه بود، دلیل که مال و نعمتی که دارد به زودی هزینه کند بر خاص و عام.
اگر ببیند بر دَرِ سرا در برابرش گشاده شد، دلیل که مالی که بدو رسد از جهت پادشاه یا حاکم خواهد بود و بر عیال خود نفقه کند. اگر ببیند که درِ سرایِ او بشکست یا بیفتاد یا ضایع شد، دلیل است بر مصیبت و رنج عظیم که به او رسد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن درب به خواب بر سه وجه است:
  1. صاحب خانه،
  2. زن،
  3. خادم.
  4. و هر که دروازه شهر به خواب دید، دلیل است بر حاجت و دربانی پادشاه یا حاکم و مردیِ بزرگ است.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند دَرِ سرای کسی بشکست و ببردند و نداند که به کجا بردند، دلیل که صاحب خانه در محنت و مصیبت افتد. اگر ببیند دَرِ سرایش از جایگاه خود زایل شد، دلیل که حال او از نیکی به بدی زایل گردد، به سبب اهل او. اگر ببیند درب سرای او انباشته است، دلیل که اهل آن سرای را مصیبت رسد. اگر ببیند در میان سرای او درب کوچک بود، دلیل که آفتی و مکروهی به عیال او رسد. اگر ببیند درب سرای او بزرگ و قوی گردید، دلیل است بر نیکی اهل و عیال او.

اگر ببیند درب سرایش چنان فراخ بود که هیچ دربی به آن فراخی نبود، دلیل که قومی بی فرمان او در سرای او شوند، به هنگام مصیبت یا به وقت خصومت. اگر ببیند حلقه درب سرای کسی می جنبانید، اگر جوابش داد، دعای او مستجاب شود و باشد که گنجی طلب کند و بیابد. اگر ببیند چون حلقه بجنبانید زود درب سرای بگشادند، دلیل که حق تعالی البته دعای او مستجاب کند و بر دشمن ظفر یابد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ددگان نزدیک درب خانه او بر می جهند، دلیل که جوانان قصد عیال او کنند. اگر دید درب خانه او دو حلقه داشت، یا بر درب خانه او ددگان بودند، دلیل که زنان او را دوست دارند. اگر ببیند درب آسمان گشاده گردید، دلیل است که بر مردم آن دیار در خیر گشاده شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

210 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

 محمدرضا

محمدرضا : سلام خدا قوت، پریشب خواب دیدم که با پارتنر سابقم تو ماشین من بودیم و میگشتیم، رفتیم در خونه مادرم، دیدم همسرم درب بزرگ خونه رو برای پسرعموم باز کرده و اون با ماشینش از تو حیاط خونه اومد بیرون پیاده شدم در حالیکه همسرم خوشحال بود و لبخند میزد مادرم هم تو حیاط وایساده بود، من تو دلم ناراحت شدم و با خودم گفتم پسر عموم چرا باید تو خونه مادرم باشه و همسرم چرا باید در رو براش باز کنه، مچکرم

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۱۷:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در ضمیر ناخودآگاهتان به پارتنر سابق تان فکر می کنید و خاطرات گذشته را مرور می کنید. شما احساساتی هستید و تمایل دارید که مهربانانه و با خردمندی به زندگی نگاه کنید. شما از اینکه همسرتان برونگرا باشد و با روی خوش از فامیلتان استقبال کند خوشتان نمی آید هر چند که پسر عموی شما هیچ نیت بدی نسبت به همسرتان ندارد و همسرتان هم نیت بدی به او ندارد. همسرتان هم خردمند و قابل اعتماد است. شما باید از گذشته تان درس بگیرید و هر چیزی که برایتان مهم است را با همسرتان در میان بگذارید تا او ناخواسته شما را ناراحت نکند و بین شما سو تفاهم ایجاد نشود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۵۹:۴۷
آیلا

آیلا : با سلام و عرض احترام .خواب دیدم

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۳:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. دایی شما دارد سعی می کند که راه رسیدن باقی وراث به موفقیت را بگیرد. دخترخاله ی شما می خواهد مشکلات مالیش از بین برود و شما به این فکر می کنید که اگر او سد راه موفقیت باقی وراث بشود، تقصیر مادربزرگتان است و او هم از نظر شما گناهکار است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۱۲:۵۵
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : امروز سه شنبه صبح شنيدم ولى نفهميدم كيه. ممنونم مخفی

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۳۶:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نقشه های بزرگی برای زندگی تان کشیده اید که نسبت به آن برنامه ها و نقشه ها، در شرایط حاضر سرد شده اید و فکر می کنید که باید فعلا بی خیال آن شوید و ایده ها و انرژیهایتان را نگه می دارید تا بعدا به وقتش بتوانید به آنها دست پیدا کنید. شما شخصیتی قوی و موفق از خودتان به دیگران نشان می دهید و می خواهید این همیشه در خاطرتان بماند که توانایی هایتان خیلی زیاد است. اما فعلا می خواهید با جریان موجود به پیش بروید تا ببینید در آینده چه می شود. خبرهای تازه ای در راه هستند ضمن اینکه خود بایدن هم در رابطه با ایران ترجیح می دهد که خودش را به خواب بزند! تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۲۶:۱۴
نینا

نینا : با سلام روزتون بخیر خواب دیدم در خانه ای انگار حبس یا گیر هستم انگار کسایه دیگه ای هم تو خونه بودن و رفت و آمد داشتن ولی یادم نمیادشون و در کل من اونجا حس خوبی نداشتم که دیدم یه مرد جوان و رعنا که در چهارچوب یه در که در خیلی بزرگتر از حد معمول بود واستاده بود و بعد از در چند تا پله میخورد و روشنایی روز از اونور پیدا بود این مرد اشاره کرد دنبال راه بودی بیا از این در برو بیرون و من از در و پله ها که رفتم بیرون انگار جایی مثل کوچه بودم که لباس خونه و چادر خونه سرم بود و انگار یه مرد دیگه پشت سرم میومد و من با ناز که راه میرفتم پیش خودم فکر میکردم که آیا تحویلش بگیرم یا نه ارزش نداره و دوباره برام دردسر میشه

پاسخ
لینک۲ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۲۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در شرایط سختی زندگی می کنید و احساس می کنید که آزادی و اختیار عمل ندارید و محدودتان کرده اند. اما گشایش کار پیدا می کنید و راه تازه ای برای رسیدن به موفقیت در زندگیتان باز می شود و نور امید به بهبودی زندگی تان خواهید داشت ولی دوباره در شرایط سخت و بغرنجی قرار می گیرید و اگر بخواهید با همان تفکرات و رفتار قدیمی تان، زندگی کنید، اذیت خواهید شد. شما باید قبل از هر کاری؛ عزم و اراده ی خودتان را برای دستیابی به اهدافتان قویتر کنید و از روی احساس و تمایلات غریزی تان زندگی نکنید و اینطوری برای آینده تان تصمیم نگیرید. روی کارهایتان خوب فکر کنید تا برایتان دردسر درست نشود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۳۴:۴۳
Maryam

Maryam : سلام
اول رجب در خواب در سالن مخفی شود

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۱:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. در زندگی شما اشخاصی فریبکار و خائن با ظاهری انعطاف پذیر و مهربان وجود دارند که در نهایت بی عاطفگی و پوست کلفتی به دنبال کسب نیازهای مالی و مادی خودشان هستند و با ظاهر فریبنده شان، تلاش می کنند که شما را به سمت نظرات خودشان ترغیب کنند. این اشخاص احتمالا تسلط زیادی روی شما دارند. برادر شما در بین افرادی زندگی می کند که در طرز فکرشان بسیار مستبد و دیکتاتور منشانه، و غیر قابل انعطاف هستند و می خواهند به دیگران زور بگویند و هیچ انعطاف و نرمی در رفتارشان نیست. برادرتان از این افراد متاسفانه یاد می گیرد که اینگونه رفتار کند و جنبه های زشت و زننده ای در وجود او ایجاد شده که شاید باور آن برای شما سخت است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۵۴:۴۰
Majid

Majid : سلام
خواب دیدم ک در شهری هستم ک همسر سابقم اونجا زندگی میکنه تو شهر راه میرفتم در تمام خونه ها باز بود ولی همه مردم خواب بودند ی فضا سبز بود جلوی ی خونه نشستم اونجا ی خانم چایی اورد برام ولی برنداشتم بعد برد برای ی زوج مسن ک با فاصله ای از من نشسته بودن اونا برداشتن بعد باز حرکت کردم و خودمو ی جایی دیدم ک زمین خالی بود دور از شهر سه تا تراکتور رو دیدم ک پشت سرم هم حرکت میکردند و زمین رو شخم میزدند و من تماشا میکردم

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۴۳:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به رفتار و خصلت های روحی همسر سابقتان فکر می کنید و سعی می کنید که او را درک کنید. او و خانواده ی او بنا به عادت، حریم خصوصی شان را حفظ نکرده و حرفشان را برای همه راحت تعریف می کنند و از نظر شما همه ی آنان ناآگاه و غافل هستند در حالی که آنان با آن شرایط خوشند و به نظرشان مهربانی شان را به هم اینگونه ابراز می کنند. شما دوستی های این مدلی را نمی پسندید در حالی که برای آنان دوست شدن و ارتباط داشتن با همدیگر، بسیار خردمندانه و عاقلانه جلوه می کند. طرز فکر شما در مغایرت با همسر سابقتان است ولی این طرز فکر باعث می شود که شما چشم باز کنید و ببینید که تنها و ایزوله هستید و کسی در زندگی تان نیست که عاشقانه دوستتان داشته باشد ( حتی اگر ساده لوحانه رفتار کند). شما به این نتیجه می رسید که باید زمینه ی فکری تان را کمی دگرگون کنید و ابتکار و نبوغ بیشتری برای تغییر روند فکر و زندگی تان به کار ببرید. شما بینش و آگاهی خودتان را نسبت به هدفتان، تنظیم می کنید و به سوی اهدافتان به پیش خواهید رفت. ذهنیت تان را تغییر دهید تا بارورتر شود و ثمره ی بیشتری به دست بیاورید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۵:۴۴
Negar

Negar : سلام.درخواب عشقم با هنرجوهاش کلاس داشت.با خودم گفتم در اون مسیره کلاسش وایمیستم وقتی اومد جوری رفتار میکنم که انگار تصادفی با هم روبه رو شدیم و بتونم باهاش صحبت کنم.در اون جا دو تا درب ورودی بود.من در جلوی یکیش ایستادم.ولی عشقم از اون یکی در وارد شده و رفته بودکلاس.باخودم گفتم چقدر خنگم باید حدس میزدم از اون یکی در وارد بشه.رفتم کلاسش دم در.خانمی که سینه هاش بیرون بود در کلاسش بود دم در بهم میگفت بیا داخل و من بهش گفتم یواش حرف بزن الان عشقم می‌شنوه من اینجام .که عشقم یهو فهمید و صدا کرد نگار بیا داخل.رفتم داخل.داشت صنایع دستی به بقیه یاد می‌داد.من ناخودآگاه گوشیه عشقمو برداشتم رفتم اون یکی اتاق که بالافاصله یه نفر با پیش شماره ۰۹۳۸ بهش زنگ زد و مجبور شدم گوشی رو برگردونم سرجاش ولی اون فهمید که گوشیش رو برداشته بودم و گفت گالریه گوشیم قفله

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۵:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید توجه عشقتان به شما جلب شود و دلتنگ او هستید ولی نمی خواهید که او متوجه ی این ماجرا باشد. اشخاصی اطراف او هستند که حاضرند احساسات شان را راجع به حمایت از او، بخوبی به او بروز دهند و به او کمک کنند. شما می خواهید از ارتباطات او با دیگران با خبر باشید. کسی که احساس تنهایی و ایزولگی می کند تلاش می کند که با او ارتباط برقرار کند ولی عشق شما، اجازه نمی دهد که شما از افکار و ارتباطات او با دیگران با خبر شوید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۲۱:۱۳
یاسمن

یاسمن : امروز خواب دیدم حمید که بهم علاقمند هست دوتا چک بهم داد تا بانک ببرم و دلار بگیرم بار دوم بود که چکش رو بانک میبردم دوتا چک که یکی به مبلغ 5میلیاردو550ملیون ریال باخودم گفتم صفر اضافه گذاشته همیشه55ملیون تومن بود و چک دیگه هفت ملیون تومن به کارمندای بانک نگاه کردم تا حمید رو پیدا کنم اشتباه آقایی رو صدا کردم آقای ریشویی بود دوباره داخل بانک رو نگاه کردم حمید ته بانک سرش پایین و با کت مشکی بود. بیخیال شدم سمت خونه رفتم جلوی در حمید با موبایل صحبت میکرد در سفید زیبا بزرگی بود کلید رو تو قفل انداختم یه کلید دیگه روی در بود یادم رفته بود قبلا بردارم در رو باز کردم
دختری داخل حیاط با تلفن حرف میزد که حمید خواستگارشه و برادراش با حمید حرف نزدن وگرنه اجازه نمیدادن با حمید ازدواج کنه و ادم دست و پا چلفتی هست
12تا رژ لب مایع با رنگای زیبا دیدم

پاسخ
لینک۱۲ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۵۹:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. حمید تمایل دارد که شما برای او اعتبار زیادی قائل باشید و بدانید که در کنار او می توانید به موفقیت برسید. او تلاش می کند که به شما نشان دهد که با دل و جرات و جسور است و از ته دلش می خواهد که با شما باشد و مسیر زندگیش را عوض کند. او می خواهد به شما بگوید که برایتان شانس و موفقیت به همراه می آورد ولی شما خیال می کنید که او احساسات واقعیش را به شما نشان نمی دهد و مخفیانه به انجام کارهایی مشغول است و یا فکر می کنید که او مرموزانه رفتار می کند و به منافع خودش فکر می کند. به همین جهت، شما هم سعی می کنید که افکار خودتان را مرتب کنید و زود به او پاسخ مثبت ندهید. شما زندگی آرام و خوبی دارید. اختیار زندگی تان دست خودتان است که چه کسی را به زندگی تان راه بدهید یا ندهید. اگر این دختر که نوشته اید با تلفن حرف می زد، وجود خارجی ندارد، حمید مادیگراست و دوست دارد به رفاه و ثروت بیشتری برسد. اما اگر وجود دارد، چطور ممکن است که حمید با او بخواهد ازدواج کند و همزمان بخواهد دل شما را هم بدست بیاورد. شما به این فکر می کنید که همیشه باید دروغ گفت و از احساسات حرف زد تا حرفتان به دل بنشیند! تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۲۵:۱۵
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی هزیز متن مخفی بشه

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۶:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی در محیط کار شما هست که اصلا واقعگرا نیست و بسیار مادیگرا و پولدوست است و تلاش می کند که شرایط شما را مورد ارزیابی قرار دهد شما سعی می کنید که از این شخص دوری کنید و به سیستم باوری خودتان پایبند بمانید. شما نمی خواهید که کسی از شما سو استفاده کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۳۱:۴۱
Shahrzad

Shahrzad : باسلام،پسرخالم از.خوابم نمایش داده نشود،ممنون.

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۰۴:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هر دو به یکدیگر فکر می کنید و معتقدید که با هم می توانید شروعی تازه داشته باشید و خوشبخت باشید. او از شما هم راغب تر است که با شما ازدواج کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۴۱:۱۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.