تعبیر خواب درخت انگور
درخت انگور انواع و اقسام مختلف دارد. اگر در فصل و بارور باشد، انگور آن به هر رنگ که باشد، دلیل است بر اینکه شخص بیننده چنانچه صاحب آن درخت باشد، ثروت و مال است. اگر انگورهایش شیرین و رسیده بود، از مالش استفاده نیکو خواهد کرد و آن ثروت نیز ار راه حلال به دست خواهد آمد. ولی اگر انگورها ترش یا نارس باشند، ار راه حرام ثروت به دست خواهد آمد.
در تعبیر دیگر درخت انگور زنی لایق و زیبا است که همسر صاحب درخت انگوراست. اگر زنی خواب ببیند صاحب درخت انگور است، ارثیه قابل توجهی به او خواهد رسید و شوهری لایق دارد و دیدن درخت انگور در غیر فصل زیانی ندارد.
دیدن تاک در خواب، به امید و فرزندان و میراث تعبیر شده است و برای بیماران، شفا و به طور کلی، رسیدن خبرهای امید بخش و ثروت است.
تعبیر خواب درخت بادام
دیدن درخت بادام در فصل، دلیل بر آن است که بیننده خواب، به گناه و بد کرداری تمایل دارد ولی بعضی اوقات از ارتکاب به بد کرداری ندامت و پشیمانی را در نظر دارد و در غیر فصل دیدنش زیانبخش است.
تعبیر خواب درخت بالنگ
درخت بالنگ برای زن و مرد به تنعم و ثروت تعبیر می شود و در غیرفصل بی زیان است.
تعبیر خواب درخت بلوط
درخت بلوط چه در فصل دیده شود و چه در غیر فصل، تعبیرش بی مصرفی و بی خیری بیننده خواب است که با اهل خویش منافق است.
تعبیر خواب درخت بلیل
دیدن این درخت دلیل کند بر مردی شریف و لطیف زبان، که کار مردم به دست او گشاده شود و بعضی گویند دلیل بر مردی نحاس است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Zahra : سلام.آبجیم چندماهه فوت شده،خاب دیدم که انگار بیمار بود و اخرای عمرش بود.نشسته بود و پریشان حال بود،منم کنارش بودم و گریه میکردم که بیمار است و قرار است بزودی از دنیا برود.بعد ابجیم گفت من تاعید باید برم زیارت،اسم دوتا امام زاده اورد که در خاطرم نموند.مادرم هم که کنار ما بود بهش گفتم باید ببریمش زیارت تا فوت نشده.تعبیر این خاب چی میشه
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. خواهرتان نیازمند دعاهای خیر شماست تا گناهان او پاک شده و به آرامش برسد. شما و مادرتان باید برای آمرزش او متوسل به ائمه ی اطهار شوید و اگر برایتان مقدور است برای خواهرتان دعای جوشن کبیر بخوانید تا خدای مهربان از سر تقصیرات او درگذرد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : با عرض سلام.من ابجیم ۱۹فروردین فوت شد و من به یادش توی حیاط خلوت منزل شهرستانمون یک درخت انگور و دو گل رز کاشتم.در نبود ما زن عموم بهشون آب میده.دیشب خاب دیدم که درختا رشد کرده و بزرگ شده بودن و چندتا درخت دیگه هم در کنارشون رشد کرده بود یکیشون هم انگار بلوط بود.درخت انگور،انگور یاقوتی بزرگ گرفته بود و من ازشون خوردم خیلی خوشمزه و شیرین بود به مادرمم دادم خورد.اطراف درخت انگور و رزها سرسبز و پر درخت شده بود.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. دعای خیر خواهرتان پشت سر شماست. انشالله ثروت زیاد و عشق و روزگاری خوش خواهید داشت. سلامتی و عمر طولانی می یابید. زندگی تان متحول خواهد شد و بعد از سختی ها، به موفقیت های زیاد خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Bahar : باسلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که داخل اتاقی هستم مانند اتاق خانه فعلی ولی کمی متفاوت بود چندین مدل انگور قرمز بزرگ، سبز عسگری و چندین مدل دیگر من هر کدام را می خوردم و می خواستم پیوند بزنم خیلی خوشمزه و آبدار وشیرین بودند بلند میگفتم من اون انگور عسگری که سبز و درشت هست و مرغوبه را میخواهم به درخت مو پیوند بزنم این جمله را تکرار میکردم وقتی خوردمش اولش کمی ترش بود ولی بعد خیلی شیرین و آبدار شد هنوز مزه اش زیر زبونم هست... هسته اش را از دهنم بیرون آوردم گفتم با این هم میشه پیوند زد یا بکارمش...توی همین فکر ها بودم که روی میز را نگاه کردم دیدم شاخه ای هم از درخت مو داخل آب بود و ریشه داده بود شاخه پر از جوانه بود یک شاخه دیگری هم داشتم که پر از جوانه بود می خواستم اون شاخه که ریشه داده بود را بکارم فکر میکنم دوتاشاخه را هم بهم چسباندم زیاد یادم نیست...
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت و امید بسیار بالا و رفاه و موقعیت های خوب جدیدی در زندگی تان می رسید و کاری را شروع می کند که بسیار به نفع شماست هرچند که اول کار کمی ممکن است احساس کنید که به شما سخت می گذرد و شرایط خیلی مطلوب نیست ولی بعدا از اینکه این کار را شروع کرده و زندگی تان را عوض کرده اید بسیار خوشحال خواهید شد. امیدها و آرزوهای شما زنده خواهند شد و افکار مثبت زیادی به ذهن شما راه پیدا می کند و کاری که در دست دارید به نفع شما به پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
reza : سلام، وقتتون بخیر
خانمم این خوابو دیده:
خواب دیدم که من و مادرم و خواهرام و یه چندتا زنه دیگه به سمت چندتا درخت بادام رفتیم که از شاخه‌ها و تنه درخت، سوسک سیاه و نسبتا ریز میزد بیرون که منو چند نفر دیگه سوسک ارو میکشتیم بعد پای درخت رو کندیم که کلا سوسک ارو نابود کنیم که یه عالمه زالو به دستم چسبید بعد به سمت گردنم اومدن و خونم رو میمکیدن وازشون نمیترسیدم بعد با مامانم رفتیم حموم که بشوریمشون که از خواب پریدم .
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خانمهای خانواده تان مثل عده ای دیگر از زنان، به موشکافی در مورد بعضی مسائل می پردازید و می خواهید از همه چیز سردربیاورید. در حالی که تفحص در کار و زندگی دیگران، نوعی گناه محسوب می شود و باعث می شود که بعدا از رفتارتان پشیمان شوید؛ چون تاثیرات مخرب این کار، در زندگی تان نمایان خواهد شد. شما باید دقت داشته باشید که باورها و اعتقادات تان را با این رفتارهای اشتباه به خطر نیاندازید. خبرهایی راجع به بی پولی یا ثروت دیگران به شما می رسد و به مشکلات مالی فکر می کنید و سعی می کنید که مشکلات کوچک زندگی تان را از بین ببرید. شما به اینکه به دیگران سرویس و خدمات یک طرفه ارائه کنید و در بعضی روابط فقط دهنده باشید، عادت کرده اید. احساس می کنید که بعضی وقتها به احساس شما یا به سلامت شما اهمیت داده نمی شود. شما و مادرتان گاهی با هم درددل می کنید تا بارهای منفی احساسی افکارتان را از وجودتان پاک کنید و به آرامش برسید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام و با آرزوی سلامتی برای شما، امروز پیش از ظهر فقط برای لحظاتی در رویا دیدم در ایوان منزل میزِ گردِ سفیدی هست که مرحوم پدرم سمت راست و خواهرم سمت چپ، پشت این میز نشسته‌اند و گرم گفتگو هستند و من سمت دیگر میز روبروی هردوی آنها ایستاده‌ام و نگاهشان میکنم. بدلیل نامعلومی ناگهان به پشت سرم نگاه کردم، دیدم بالای درب حیاط و نیز بالای دیوار مابین حیاط ما و همسایه که بطور معمول و در بیداری با شاخه‌های انبوه درخت مو پوشیده است، بکلی عاری از گیاه شده، تمام شاخه‌ها از ته بریده‌شده‌اند و فقط معدودی از انتهای شاخه‌ها و تنه‌های بریده، خشک و بی برگِ مو بین حفاظهای فلزی دیوار باقی مانده. از لابلای حفاظ فلزی که روی دیوار میانی نصب شده بود آسمان دیده میشد؛ خورشید در حال غروب بود و این منظرۀ برهنگی ناگهانی بالای دیوار و نور ضعیف و سرخیِ غروب، منظرۀ بسیار دلتنگ کننده و حتی قدری هراس‌آور ایجاد کرده بود،. با دنیایی غصه و تعجب بطرف پدرم برگشتم، مرحوم پدرم در حضور خواهرم، خویشتندار، شاید با قدری ناراحتی گفتند: "..."، (اسم خواهرم را بردند) تمام شاخه‌های مو را قطع کرده! و من انگار که باورم نمی‌شد، از غصه اینهمه سرسبزیِ نمای بالای در و دیوار مابین دو حیاط، با کلی بغض آماده بودم که بزنم زیر گریه و نمی‌توانستم از فرط ناراحتی حتی درست صحبت کنم ـ البته نامبرده در بیداری عادت به تُنُک‌کردن زود به زود درختان مو منزل دارند، چیزی که خوشایند مرحوم پدر نبود. با این حال تصور کردم شاید رویای کوتاه و ناگهانی امروز تعبیری خاص‌تر از این عادت معمول خواهرم داشته باشد ـــ با تشکر برای توجه و زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح پدرتان شاد. خواهر شما شخصیتی احساساتی دارد و به یکنواختی زندگی و تکرار بی پایان آن فکر می کند و شرایط خودش را ارزیابی می کند و پدرتان روحیه ای منطقی داشته اند. افکار ناامید کننده ای به ذهن خواهرتان راه پیدا کرده و فکر نمی کند که آینده ی روشنی داشته باشد. این افسردگی خواهرتان باعث شده که پدرتان بخواهد که شما متوجه شوید و به او کمک کنید تا روحیه اش دوباره مثبت شود. شاید هم خوابتان بازتاب افکارتان در بیداری باشد. به هر حال هوای خواهرتان را بیشتر داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Mar : سلام.وقتتون بخیر.
من دیشب(شب ۲شنبه) خواب دیدم که نزدیک خونمون توی مسیری که اطرافش پراز درختان سرسبز قدم میزنم خیلی فضای زیبایی بود ومن خیلی لذت می بردم از اون فضا سرشار از آرامش بودم انگار که خداراحس میکردم. اونجا یه تعداد درخت هم بودن که از ریشه جدا شده وتوی هم پیچیده شده بودن ومن داشتم ازهم بازشون میکردم بین این درختها درخت انگور هم بود که میوه ای نداشت فقط ساقه وبرگ بود من با خودم میگفتم خوب این درخت را به صورت قلمه ای جدا کنم ودورتا دور باغچه گرد بزرگ که توی همون مسیر بود بکارم وهمه اش با خودم میگفتم یعنی به شکل قلمه ای این درخت رشد میکنه یا نه؟ همینطور که قدم میزدم واز فضا لذت میبردم میگفتم باید به یکی از استادام که یک خانم هستن وخیلی دوسشون دارم و بسیار با ایمانن هم بگم هروقت میان خونه ما به اینجا بیان ولذت ببرن. این فضای سرسبز بوسیله یک کوچه باریک متصل میشد به خیابونی که منزل ما در اون قرار داره داخل این کوچه هم یک درخت بود که تنه متوسطی داشت که رنگ تنه درخت کرم رنگ ومیوه اش انگور بود درختش شکل درخت انگور نبود مثل بقیه درختهابود ولی میوه اش انگورهایی بود که هنوز کامل نرسیده بود رنگشون زردبود وگرد وخیلی شفاف وزیبا واون درخت پربود از این خوشه ها کلا درخت خیلی زیبا ومنحصر بفردی بود وقتی من رسیدم کنار اون درخت یه صدایی شنیدم خدا از طریق درخت با من صحبت کرد وداشت درمورد مردم کوفه صحبت میکرد وتوی اون لحظه من با خودم میگفتم چقدر این مسئله مهم که خدا اینقدر درموردش صحبت میکنه واون لحظه احساس میکردم خدا خیلی بهم نزدیک وآرامش خاصی داشتم. لطفا تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ایمانتان قویست و آرزوها و آرمانهای بلندی برای زندگی تان دارید. به مردم و مشکلاتی که دارند و به کسانی که تعادلشان را در زندگی از دست داده اند و امیدهایشان نقش بر آب شده است، فکر می کنید. شما می خواهید که آدمها را کمک کنید و از سرمایه و امکاناتی که دارید در جهت بهبود زندگی مردم استفاده کنید و این کار باعث خواهد شد که شما نسبت به باقی مردم منحصر به فرد محسوب شوید. شما می توانید فقط به فکر خودتان باشید و از کسی جانبداری نکنید و از ثروتتان لذت ببرید ولی اینکار را نمی کنید. هنوز امکانات مالی شما آنطور که دلتان می خواهد رشد نکرده ولی از همین امکاناتی که امروز دارید در جهت رفاه حال مردمی که چشم انتظار کمک خداوند هستند، استفاده می کنید و به خاطر رسیدن به منافع خودتان ناحق نمی گویید و به بندگان خدا ظلم نمی کنید. خدابا شماست و سعی می کنید که در زندگی تان به فرامین الهی معتقد باقی بمانید و آنها را لازم الاجرا می دانید. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام وعرض ادب.چندشب پیش خواب دیدم رفتیم خونه خواهرم شهرستان.همه خانواده بودن(جزییات توی خونه یادم نمیاد)بعدازخونه میخاستیم بریم سرقبرپدرم (پدرم ۲ماهه فوت کردن)ولی درواقعیت توی اون شهرستان دفن نشدن.همه آماده شدیم پیاده رفتیم قبرستان.سرقبرپدرم که رسیدیم دیدم یه درخت انگورسر قبرپدرم هست که داییم اشاره به انگورش کردکه من دیدمش ویه شاخه کندم وخوردم وخیلی شیرین بوددانه هاش سبزوبه هم چسبیده وکوچک بودوبهش نمیخورد شیرین باشه وخواهرکوچیکم اومدیه کم به اونم دادم و چشمم به یه شاخه دیگه افتادکه دانه هاش درشتربودو اونم کندمش وتوی دستم بود(ولی درخواب برگای درخت مثل برگای واقعی درخت انگور نبود)و ازخانواده فقط من میکندم ومیخوردم ویکمی هم خواهرم خورد.درضمن من مجردم وخواهرمم بارداره.ممنون ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روح پدرتان شاد. شما به خواهرتان فکر می کنید که الان در شرایط حاضر با وجود فوت پدرتان چه احساسی دارد و دوست دارید که مراقب هم باشید و به پدرتان و آرمانهای او فکر می کنید. شما می خواهید که مشکلاتتان تمام شود و دعای خیر پدر شما پشت سر شماست. او شخصیتی بسیار مهربان و نیکوکار و دست و دلباز داشته و دعای او برای شما بسیار موثر واقع خواهد شد. خیر و برکت و ثروت و آرامش و شادی و رفاه خواهید داشت. شما نباید فکر کنید که چون پدرتان فوت شده و کنار شما نیست، او را از دست داده اید و دیگر نمی تواند از شما حمایت کند. برعکس! پدرتان بیشتر از همیشه در کنار شماست و دعاهای او باعث آرامش خاطر شما خواهد شد. روح او زنده است و همیشه دعاگوی شماست. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام روز بخیر
دیشب خواب دیدم که توی خونمون مقدار خیلی زیادی دلمه با برگ انگور ،روی هم چیده شده بوده و من که دیدمشون خوشحال شدم و رفتم ازش خوردم .تو هین خوردن متوجه شدم که شکل دلمه ها ،مثل دلمه هایی که مادرم درست میکرد نبود ولی دلمه ها رو مادرم درست کرده بود .
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به ثروت و خوشی خواهید رسید و این خوشی ها را مدیون مادرتان هستید. تشکر از همراهیتون.
ta : سلام خواب دیدم مامان پسری که قبلا دوسش داشتم و خواستگار م بود اومده بود خونه ی ما و گفت میخوام برای همتون (خواهر و برادر من)نهال انگور تو حیاطمون بکارم کنار درختایی که تو حیاط داریم من متعجب شدم بعد دیدم داداشم رفت کنار بالکن تا درختای تو حیاطشون ببینه ولی نمیدونست حفاظ نداره افتاد پایین و حالت بیهوش روی تلی از خاک افتاده بود من فکر کردم دور از جونش مرده، فریاد زنان به پایین رفتم دیدم اورژانس اومد و برادرم بردن بیمارستان وقتی اومدم خونه خواهرم گفت پسره وقتی شنیده رنگش عین گچ دیوار شده در همین حین دیدم دادشم در زد و برگشت خونه گفتیم چرا نرفتی بیمارستان چک کنن خدایی نکرده مشکلی نداشته باشی بچه های فوریت پزشکی همراهش بودن گفتن قبول نکرده گفته منو ببرین خونه
فریبا هراتی
: سلام. از جایی که شما باورتان نمی شود، به شما می گویند که موقعیتی برای رسیدن به ثروت و پیشرفت در امور مالی، برایتان پیدا می شود. برادر شما دوست دارد که زود به مقام بالا برسد، جایگاه بالاتر و پرستیژ بیشتر داشته باشد و دیده شود. ولی او ریسک می کند و به چیزی تکیه می کند که هنوز آماده ی بهره برداری نیست. مانند اینکه مثلا کسی به شما بگوید هفته ی دیگر 20 میلیون به شما می رسد و شما هنوز پول دستتان نیامده، بروید یک مبلمان 20 میلیونی قسطی بخرید بیاورید خانه، و بعد بفهمید که اصلا پولی در کار نیست و 20 میلیون هم بدهکار هستید!! این اتفاقی است که باید جلوی رخ دادنش را بگیرید وگرنه برادرتان با تلی از مشکلات مواجه خواهد شد و بدهی به بار می آورد. او ترحیح می دهد که با شما همفکری داشته باشد و به حرف غریبه ها هم اعتماد نکند. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام.خواب دیدم میخوام تو خونه ام چندتا درخت انگور بکارن و میرم توی باغی که ماله شهرداریه و قصد خرید نهال انگور دارم و اونجا مسول باغ باهام آشنا در میاد(در واقعیت اونو نمیشناسم)و با هم سلام علیک میکنیم و بعدش برای چیدن نهال به قسمت نهالستان رفتم و یک دختر که دوست خانمم بود رو اونجا دیدم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت خواهید رسید و آرزوهایتان را به مرحله ی عمل در خواهید آورد. گشایش کار پیدا می کنید و اقدام به انجام کاری می کنید که برایتان سود زیادی به همراه خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.